مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

نقاشی کودک و نوجوان

برای والدین ، مربیان و روانشناسان نقاشی کودک یک پیام است. آنچه را که کودک نمی تواند از طریق گفتار به بزرگسالان منتقل کند از طریق نقاشی ابراز می کند. بررسی و درک زبان نقاشی یک کودک اطلاعات مفید و مطالب ناگفته بسیاری را برای متخصصینی که در تلاش برای درک جهان کودک هستند، فراهم می کند.

در آخرین دهه های قرن گذشته، تلاش متخصصین در این زمینه آغاز شد، و بسیاری از قوانین تفسیر نقاشی از خط شناسی برگرفته شده است.

خطوطی که کودک در نقاشی استفاده می کند، انعکاسی از دنیای هیجانی ، عاطفی اوست و نقاشی به تنهایی آینه ای است از جهان درونی کودک که به موازات بزرگ شدن کودک ،تغییر و تحول هشیاری او از دنیای اطرافش را انعکاس می دهد.

برای درک بهتر اطلاعات فراهم شده از نقاشی ، ابتدا می بایستی فرآیند رشد و تحول کودک و به تبع آن تاثیر این رشد بر خط و نقاشی را بررسی کنیم . از حدود یازده ماهگی مقارن با زمانی که کودک به راه می افتد و حفظ تعادل می کند. کودک بدون قصد خاص لکه ها و خطوطی را در فضای اطراف خود به وجود می آورد او کار را به خاطر لذتی که دارد انجام می دهد همان میل به کثیف کردن.

تحقیقات در مورد فعالیتهای روزمره کودکان مشخص نموده است نقاشی در حدود ۱۸ ماهگی در مجموعه رفتارهای کودک ظاهر می شود منتها با خطوط ناپخته و اولیه که اغلب ترسیم خطوط انحناداری است که از مرکز شروع شده و به بخشی از فضا ادامه می یابد.

این خطوط اغلب به صورت مارپیچ و حلزونی هستند و بدون اینکه قلم از کاغذ برداشته شوند کشیده می شود و به همین دلیل راحت تر کشیده می شوند. کشیدن خطوط زاویه دار که لازم است قلم از کاغذ برداشته شود سخت تر است و در این مرحل نیز نتیجه کشیدن برای کودک مهم نیست بلکه خود فعالیت کشیدن جالب و دوست داشتنی است در حدود دو سالگی است که کودک می تواند قلم را از کاغذ برداشته و نقاشی های او شامل هم خطوط منحنی و هم خطوط شکسته است .

نقاشی کودک و نوجوان

در حدود دو نیم سالگی کودک می تواند خطوط افقی و عمودی ، نقطه چین و دایره را ترسیم کند و پژوهش ها نشان داده است که در سومین سال زندگی کودک است که خطوط تقلیدی که از مرحله خط خطی کردن بالاتر است شروع می شود. تقریبا در سه سالگی است که کودکان سرتاسر جهان ، کشیدن آدمک را آغاز می کنند ،همان آدمک ابتدایی که والدین آموزش می دهند با یک دایره مرکزی و چند خط متصل که مشهور به آدمک وزغ گونه است ، این آدمک در ابتدا به دلیل تقلید از بزرگسالان چندان دارای دگرگونی یا ویژگی خاص نیست اما بعدها با بزرگتر شدن کودک دگرگونی ها و ویژگی های منحصر به فردی پیدا می کند که قابل تفسیر ا ست. در واقع با بزگتر شدن کودک و تجربه های او درباره اندام های بدن و دنیای پیرامونش است که آدمک ابتدایی او تحول پیدا می کند و دارای ویژگی های منحصر به فردی می گردد.

در حدود ۴ سالگی کودک می تواند با دقت و برای مدت زمان طولانی تری به نقاشی بپردازد و اغلب کودکان در این سنین به توضیح  شفاهی آنچه که کشیده اند تمایل دارند. در این سنین نقاشی کودکان فاقد جزئیات مهم است و هر چه برای کودک اهمیت زیادی داشته بادش آن را بزرگتر و مهم تر می کشد.

در حدود ۵ سالگی کودکان در نقاشی های خود می توانند از اشکال هندسی برای دادن ریخت به تجسم های خود استفاده کنند. در این سن بدون توجه به الگوها، آنچه در پیرامون کودک از نظر او دارای اهمیت است کشیده می شود. از این سن تا حدود یازده سالگی فقط گامهایی در جهت بهتر و کامل کردن نقاشی برداشته می شود.

از آزمونهای نقاشی می تواند به « تست ترسیم یک شخص» ، «ترسین یک منظومه خانوادگی» ، «تست درخت» ، «تست خانه، درخت، شخص » نام برد. تست نقاشی دو کاربرد دارند: یکی می توان میزان تحول یافتگی یا به عبارت دیگر سن عقلی را در کودکان مورد بررسی قرار داد که این نوع ارزیابی امروزه کمترین کاربرد را دارد زیرا برای ارزیابی هوش ابزارهای قوی تری وجود دارد . اما کاربرد دوم می توان در جهت بررسی عواطف به کار بست که در این مورد نقاشی کودک یکی از ابزار های قدرتمند در مسائل کودک و کشف دنیای عاطفی – هیجانی کودک در ارتباط با افراد اصلی زندگی اش می باشد.

در اینجا با نگاهی گذرا به بررسی نقاشی آدمک یک پردازیم، در واقع مسئله این است که آدمک کشیده شده توسط کودک نشان دهنده چیست؟ از نظر عده ای از پژوهشگران معرف خود شخص کودک است از دیگاه عده ای دیگر، معرف فردی است که بیشتر از همه مورد توجه کودک است. در واقع وقتی از کودک خواسته می شود که نقاشی آدمکی را بکشد. معمولا تصویری را که از خودش  دارد فرافکنی می کند اما گاهی هم نقاشی او معرف کسی است که در مقایسه با سایرین مورد علاقه یا نفرت اوست مثلا یکی از والدینش یا پدربزرگ مادربزرگ یا معلم مدرسه و … . اما جالب  آن است که حتی هنگامی که شخص دیگری را می کشد بازهم فرافکنی خود را در آن ترسیم نشان یم دهد که قابل بررسی است. اما عموما پژوهشگران معتقداند وقتی که از کودک می خواهیم آدمکی را بکشید خودش را می کشد و به عبارتی به بیان خویشتن در رابطه با محیطش می پردازد.

از نظر پژوهشگران اگر قرار است آدمک وزغ گونه تحول پیدا کند و دگرگون شود این تحول و دگرگونی در خلاء اتفاق نمی افتد بلگه در ارتباط با محیط و از طریق حرکات، احساسات و افکار یک فرد خاص متحول می شود. برای مثال ممکن است ملینا در ۳ سالگی مثل همه بچه های دنیا آدم وزغ گونه بکشد اما در حدود ۵/۴ سالگی آدمک که می کشد موها و گل سر او را بسیار مشخص و رنگ شده و بزرگ بکشد . ملینا خودش و مادرش موهای مجعد زیبا و خوش رنگی دارند ، ملینا همیشه برای موهای خاصش مورد توجه و تحسین بوده است این همان اثر خود در ارتباط با محیط است که در نقاشی ابراز می شود.

عده ای دیگر از پژوهشگران معتقد اند نقاشی کودک یا خود اوست یا نشان دهنده چیزی است که می خواهد باشد یا تصویر چیزی که نمی خواهد باشد . بنابر این همینشه در تعبیر و تفسیر آزمونها ی فرافکن بایستی مصاحبه ها و تاریخچه ها را مد نظر داشت. ملینا با توجه به موهای زیبا و تاریخچه ای که دارد چنین تفسیری از نقاشی اش برداشت می شود حال آنکه اگر چنین نقاشی را کودکی سرطانی که شیمی درمانی می کند ، بکشد نشان دهنده تاسف و اندوه او از دست دادن موهایش و آرزوی عمیق او برای داشتن موهای زیبا است.

بازیهای مناسب نوزادان

مغز هنگام تولد به بیشترین میزان رشدش نرسیده است، در حالی که قلب هنگام تولد شکل کامل خود را دارا است. ولی مغز به تجربه احتیاج دارد تا راه‌های ارتباطی میان سلول‌های آن به وجود بیایند. مغز ما صد میلیون سلول دراد که چنانچه از آن‌ها استفاده نکنیم، از بین خواهند رفت. ولی با به کار گیری آنها ارتباطی به وجود می‌آیند، و در نتیجه ارتباط‌هایی ایجاد می‌شوند که برای هر یک از آنها یک راه تعریف شده وجود دارد.

در سه ماهگی، هزار میلیون ارتباط از راه تکرار چیزها ایجاد می‌شوند. تکرارها الگوها را به وجود می‌آورند. وقتی که بچه کاری می‌کند، با تعدادی از کارهای شبیه آن ارتباط برقرار کرده است. به بیان دیگر، کودک به تعامل احتیاج دارد.

ارتباط به پدر و مادر و کودکان برای رشد کردن مغز حیاتی است. والدین و مراقبان به صورت شایان توجهی این ارتباط‌ها را به وجود می‌آورند. چون که ارتباط بین سلول‌های مغز از راه آنچه بچه می‌بیند، بو می‌کند، می‌شنود، حس می‌کند، و کارهایی که در سال‌های ابتدایی زندگی انجام می‌دهد، تقویت می‌شود.

کودکانی که دچار محرومیت حسی هستند و در محیطی که کمترین میزان لمس و تجربه وجود دارد، رشد کرده‌اند، در حقیقت سلول‌های مغزی کوچک‌تری دارند. تجربه باعث رشد کردن مغز می‌شود. حتی موش‌های که در محیط پر از اسباب بازی بزرگ می‌شوند، مغز حجیم‌تری نسبت به موش‌هایی دارند که بدون اسباب بازی بزرگ شده‌اند.

بازی‌های دوره نوزادی باید بچه را در یک فضای حسی غنی قرار دهد، تا روی آن توجه کند. همین امر به تشکیل الگوها کمک می‌کند. تعداد فراوانی بازی وجود دارد که سیستم حسی بچه را شامل لامسه، بینایی و چشایی تحریک می‌کند. همینطور بازی‌های باید طوری باشند که با تکرار کردن آن‌ها، مهارت‌های حرکتی بچه تقویت شود.

بازی باید کارهای اکتشافی و پرهیجان را تشویق کند و به بچه در استفاده از ارتباطات در محیط واقعی کمک نماید. همه بازی‌هایی که تجربه‌های مناسب سن را به وجود می‌آورند، باعث بالا رفتن توجه ممتد می‌شوند.

حرف زدن هنگامی که کودکان توجه می‌کنند راحت است: چشم‌های خود را باز می‌کنند و بسیار آسوده هستند و اگر تجربه قبلی نسبت به آنچه که برای آنها انجام می‌دهید داشته باشند، دست و پای خود را با هیجان تکان می‌دهند و وقتی که خسته می‌شوند، سر خود را می‌گردانند و صورت خود را می‌چرخانند و شاید حتی جیغ بکشند. خیلی زود شما از خلق و خوی نوزاد خود آگاه می‌شوید و متوجه می‌شوید که چه وقت، وقت استراحت است و چه وقت، برای بازی مناسب است.


بازی کودک و نوجوان

اهمیت بازی در زندگی کودک آنچنان آشکار و واضح است که نیازی به استدلال ندارد. بازی نه تنها برای حرکت اندام های گوناگون بدن، پرورش عضلات و صرف انرژی اضافی ضروری است بلکه به کودک در شناخت محیط و تسلط بر آن کمک می کند. علاوه بر این بازی موقعیتهای مناسبی را برای سنجش توانایی های خود در اختیار کودک می گذارد و به کودک کمک می کند تا بین واقعیت و تخیل تفاوت قائل شود.

بازی در رشد شخصیت و رشد شناختی کودکان بسیار تاثیر گذار است، همچنین بازی در درمان مشکلات عاطفی و اختلالات رفتاری یکی از ابزارهای قدرتمند در دست درمانگران متخصص کودک است. در بیانیه جهانی حقوق کودکان که از سوی سازمان ملل متحد تنظیم شده است، حق استفاده از فرصت های کامل برای بازی، تفریح و تخلیل آزاد از جمله حقوق مسلم کودکان معرفی شده است. اکنون برآنیم تا در این مقاله اثرات بازی را بر رشد کودکان آشکارتر سازیم و بررسی اجمالی بر انواع بازی ها در دهه حاضر داشته باشیم.

در ابتدا ویژگی های بازی را بررسی می کنیم زیرا بازی در نزد کودکان خردسال ویژگی هایی دارد که آن را از بازی کودکان بزرگسال متفاوت می کند. مواردی که در زیر عنوان تفاوت های بازی آنها را روشن می کند:

 

  • تکامل بازی

بازی کودکان خردسال عبارت است از حرکات اتفاقی که بسیار ساده است اما به تدریج با رشد ذهنی کودک بازی هم پیچیده تر می شود. بازی کودکان در سالهای اول و دوم مدرسه از یک طرف خصوصیات بازی کودکان خردسال را دارد و از طرف دیگر مشخصات بازی کودکان بزرگسال را دارد.

 

  • رابطه افزایش سن وتعداد بازی ها

معرف است که به سالهای آخر دوران کوکی «دوران بازی» گفته می شود علت این مسئله آن است که کودکان در این سالها هم وقت بسیاری را صرف بازی می کنند وهم بازی آنها از تنوع بسیاری برخوردار است . شاهد کم ترین تعداد بازی در سنین ۶-۴ سالگی هستیم و بیشترین تنوع بازی کودک را در سنین ۹-۷ سالگی می بینیم. اما از ۹ تا ۱۳ سالگی به تدریج از تعداد بازی ها کاسته می شود؛ که  دو علت دارد یکی آنکه با افزایش سن کودک ، زمان کم تری برای بازی وجود دارد و دیگر اینکه قدرت ذهنی کودک با افزایش سن امکان تمرکز طولانی تر بر یک بازی را می دهد.

 

  • رابطه افزایش سن و تداوم بازی

یک کودک خردسال به دلیل توانایی ذهنی محدود در تمرکز ، به سرعت از یک اسباب بازی خسته می شود به سراغ اسباب بازی دیگر می رود از این رو برای پاسخگویی به تمایل و علاقه یک کودک خردسال ، تا حد ممکن بایستی اسباب بازی های گوناگونی برای وی فراهم کرد  در حدود دو سالگی حد متوسط میزان تمرکز و علاقه کودک به یک بازی خاص ۷ دقیقه و در ۵ سالگی ۱۳ دقیقه است.

 

  • رابطه افزایش سن و میزان فعالیت بدنی در بازی

کودکان خردسال بیشتر به بازی های پرجنب و جوش می پردازند تا کودکان بزرگسال. تمایل به انجام بازی های پرجنب و جوش در سه سال اول مدرسه بارز است اما از سال چهارم به بعد به تدریج این تمایل کاهش می یابد.

 

  • قواعد و تشریفات بازی

در بازی کودکان خردسال قواعد و تشریفاتی برای نوع اسباب بازی و روند بازی کمتر است اما با افزایش سن به تدریج این آزادی و قانون و تشریفات در کودکان کاهش می یابد. در دوره نوجوانی بازی فعالیتی جدی به همراه مقررات و تشریفات خاص خود است.

اکنون قصد داریم انواع بازی را در نزد کودکان شناسایی کنیم :

۱- بازی آزاد (تمرینی)

۲- بازی نمادین

۳- بازی سازنده بین کودکان وجود دارد که به شرح اجمالی هر یک می پردازیم.

بازی آزاد(تمرینی ) بازی مخصوص دوره حسی – حرکتی است یعنی تا پایان ۲ سالگی است هر چند ممکن است در سالهای بعد نیز چنین بازی در بین کودکان دیده شود. در بازی آزاد و اختیار در حقیقت کودک به دنبال کشف محیط و عوامل آن است برای روشن تر شدن مفهوم نهفته در گفته های بالا به یاد بیاورید که یک کودک ۹ ماهه چند بار امکان دارد اسباب بازی را از درون کالسکه به بیرون پرت کند یا یک شئ را سمت خود بکشد.

 

بازی نمادین: نقطه آغاز در شکل گیری بازی نمادی توانایی تقلید است. در اواخر دوره حسی – حرکتی یعنی پایان ۲ سالگی تقلید در کودک مشاهده می شود اما این تقلید تنها در حضور الگو است مثلا اگر مقابل چشم کودک شکلک در بیاورید او هم همین کار را می کند اما با گذشت زمان، این رفتار در غیاب الگو نیز تکرار می شد. در حقیقت کودک پس از آن که توانست در غیاب الگو نیر رفتار وی را تقلید کند به تدریج بازی نمادین آغاز می شود. برای نمونه ، کودک با به حرکت در آوردن یک تکه چوب و تقلید صدای شلیک توپ ، آن را یک تانک فرض می کند. کودک بیشتر بازی های نمادی خود را از از کودکان بزرگتر ، به خصوص برادران  و خواهران خود می آموزد. در واقع بازی نمادین که کودک انجام می دهد بازتابی است از فرهنگی که در آن زندگی می گند. وقایعی که در اطرافش رخ می دهد. آنچه توسط کوک شنیده یا دیده می شود در بازی او به شکل تقلید آمیزی تکرار می شود. از جمله بازی های نمادین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • خانه بازی و مهمان بازی: این گونه بازی ها بازتابی از کلیه وظایف روزمره در خانواده و مراسم پذیرایی از مهمان است.
  • خرید و فروش
  • تجسم وسایل نقلیه ( ماشین و یا قطار سواری)
  • تنبیهی ( مانند نقش پلیس را بازی کردن)
  • آتش سوزی و آتش نشانی
  • کشتن و مردن
  • تجسم قهرمانان افسانه ای.

بازی سازنده: در بازی ای که کودک انجام می هد سازندگی عنصری بسیار مهم است. تقریبا تا ۵-۶ سالگی اگر ترکیب و اتصالی از اشیاء گوناگون در بازی کودک انجام شود کاملا اتقاقی است در واقع کودک بدون هیچ نقشه قبلی اشیاء را به یکدیگر متصل می سازد. این بازی در بین کودکان بسیار واقع بین یا بسیار خیال پرداز چندان اجرا نمی شود. به عبارتی دیگر چنین کودکانی چندان علاقه ای به بازی سازنده ندارند. نخستین شکل از بازی سازنده را می توان در خاک بازی یا گل بازی کودکان مشاهده کرد.

روانشناسان مراحل رشد  شناختی را با بازی وانمودسازی ( فرض کنیم کارتون خالی تلوزیون صفینه فضایی است) تطابق داده اند و مشخص شده است برای بازی وانمود سازی درجاتی از رشد شناختی باید حاصل شده باشد ( در کودکان مبتلا به اتیسم این نوع بازی دیده نمی شود) . از دیگر فرضیه های مربوط به این حوزه آن است که بازی می تواند بر رشد هوش (شناختی) اثر گذار باشد و موجب افزایش آن شود.  پژوهش ها در مورد خانواده های مرفه و کم در آمد که امکانات متفاوتی را از لحاظ بازی و اسباب بازی در اختیار کودکان خود قرار می دهند نشان داده است کودکان خانواده های کم در آمد در این زمینه دچار مشکل هستند و هرگاه مداخلاتی جهت دوره های بازی برای کودکان آنها فراهم شده است مسئله حل شده است. همچنین پژوهش ها مشخص کرده است که کودکان خانواده های کم در آمد که محدودیت در بازی و اسباب بازی دارند در سالهای اولیه دبستان بیشتر دچار مشکل هستند.

بنابراین بازی بر رشد شناخی که در ارتباط تنگاتنگ با هوش است موثر است. زیرا کودکان پیش دبستانی بیشتر از طریق حواس و اثری که خودشان بر پیرامونشان ، یا دیگران و فضای اطراف بر خود آنها دارند یاد می گیرند تا از طریق تفکر منطقی . بازی هماهنگی مغز و دست و انطباق حواس را بالا می برد، در بازی کودک متوجه اثر همسالانش بر خودش و بالعکس اثر رفتارها و گفتارها بر دیگران می شود. او از طریق بازی با سایر کودکان متوجه می شود که چگونه دیگران بر او و او بر دیگران اثر دارند که در موفقیت او در آینده بسیار مهم است. در بازی با دیگران ترتیب و نوبت را متوجه می شود. در بازی با دیگران قواعد بازی؛ نتیجه نقض آن و تقلب و .. بر کودک آشکار می شود. در واقع کودک به وسیله بازی تقاط قوت و ضعف خود را می شناسد ، در چه بازی توانمند و پیروز و در کدام بازی ها احتمال شکست بیشتری دارد.

مهارت های اجتماعی او اینجا در بازی با همسالان پرورش پیدا می کند، معضلی که امروزه خانواده های تک فرزند یا خانواده های با ارتباط اجتماعی کم که کودک ساعتهای زیادی را در خانه و تنها است ، دچارش هستند.

همانطور که عنوان شد بازی وانمودسازی که با رشد شناختی در ارتباط است در اصل با تخیل در ارتباط است. پژوهش ها نشان داده است کودکانی که ساعاتی در روز را به بازی وانمود سازی  می پردازند از توانایی های ذهنی بالاتری برخوردارند و البته با پیشرفت تکنولوژی در عصر حاضر و اثر آن بر زندگی انسان و البته کودک قرن ۲۱ می بایستی نیم نگاهی نیز به این مسئله داشته باشیم.بازی کودک و نوجوان

در بررسی بازی ها در عصر حاضر نمی توان اثر تکنولوژی را بر زندگی و البته بازی انسان یا کودک  عصر حاضر نادیده گرفت ، رایانه ها که امروزه در بیشتر ساعات فعالیت های زندگی انسان راه یافته اند مانند هر ساخت دست بشری دو روی سکه دارند. یک روی آن بهره گیری و اثر مثبت آن برای سرعت بخشی و دقت در کارها و کمک در پیشرفت امور است و روی دیگر آن استفاده ی نابجا و غلط و گاه آسیب رسان است. به هر حال این تکنولوژی با علاقه کودکان به گوشی همراه والدین و استفاده از بازی های آنها در زندگی کودک وارد می شود . اکنون بر آنیم اثر مثبت و مفی چنین بازی های را بررسی کنیم.

دسته از بازی های رایانه ای حالت جنگی دارد که در آن فرد باید برای رسیدن به امتیاز و برنده شدن با نیروی اهریمنی بجنگد. استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و عصبی می کند. متاسفانه خشونت مهم ترین محرکه ای است که در طراحی بازی های جذاب رایانه ای به حد افراط از آن استفاده می شود گاه چهره های معروف هالیوود که با معیارهای ارزشی در فرهنگ ما فاصله دارند در این بازی ها به صورت قهرمان معرفی می شوند.

اثر چنین بازی هایی بر کودکان قابل بررسی و تامل است . کودکانی که ساعات زیادی را در طول روز به بازی های رایانه ای می پردازند منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران به خصوص سایر همسالان دچار مشکل می شوند ، روحیه انزوا طلبی در آنها شدت گرفته و کودک را از خانواده و سایر دوستان جدا می کند که خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری های اخلاقی ، رفتاری، هیجانی و … است. لذا والدین هوشیار و مسئولیت پذیر که می بایستی اثر نامطلوب بازی رایانه ای را به کودک خود در نظر داشته و از سپری کردن ساعتهای طولانی به چنین بازی هایی اجتناب کنند از طرفی دیگر سایر پژوهش ها از اثر مثبت بازی هایی رایانهای نیز خبر می دهند . بازی های رایانه ای از جمله بازی های سودمند در آموزش وزن، جهت یابی موقعیت،  کیفیت ، زمان و مکان و در مجموع ادراک فضا به کودکان می باشد به عبارت کلی تر بازی های رایانه ای اثر مثبتی بر فرایندهای شناختی و ادراکی کودکان دارد.

بازی رایانه ای از خلاقانه ترین نوآوری بشر است و ابزار بسیار مهمی در سرگرمی کودکان به خصوص در عصر حاضر است که آپارتمانهای کوچک و روابط اجتماعی کمتر شده است با توجه به اهمیت بازی های رایانه ای در شکل گیری و تقویت مهارتهای شناختی، ادراکی ، یادگیری ، زبان و هوش کودکان به خصوص در ارتباط با کودکان پیش دبستانی با در نظر گرفتن تعداد ساعتهای مشخص در طول روز یا در طول هفته و همچنین نوع بازی ها می توان به این هدف نائل آمد.

انواع بازی در کودکان

همان طور که بچه ها رشد می کنند از بازی های انفرادی به بازی های گروهی روی می آورند. اینکه بچه های بزرگ تر چه بازی هایی را انجام می دهند به احساسات و اولویت های شخصی کودک بستگی دارد. شیوه های بازی بچه ها هر روز نسبت به روز قبل و از شرایطی به شرایط دیگر متفاوت است.

سه نوع بازی پایه برای بچه ها وجود دارد:

بازی های انفرادی

بچه های کوچک معمولا دوست دارند که بیشتر زمان خود را با بازی های انفرادی بگذارنند. آنها همه ی جنبه های محیطی مانند  صدایشان و احساساتشان و قسمت هایی از بدنشان را کاوش می کنند. آنها می خواهند  به هر چیزی که سر راهشان وجود داردخیره شوند، چنگ بزنند و یا در دهان خود بگذارند.

بچه های بزرگ تر در دوره ای ترجیح می دهند که تنها بازی کنند. آنها ممکن است ساعت ها با عروسک جی ال جو یا عروسک باربی اش داستان سرایی کند. آنها دوست دارند بسازند، نقاشی کنند، اختراع کنند و خودشان همه چیز را کشف کنند. آنان همچنین امیدوارند که به شیوه ی خودشان بخوانند و بنویسیند.

بازی های موازی در کنار کودک دیگر

بین سنین ۲ تا ۳ سالگی کودکان بچه ها دوست دارند که در کنار کودکی دیگر بدون هیچ اثر مقابله ای در کنار یکدیگر بازی کنند. آنها ممکن است مشغول یک بازی یا فعالیت یا یک کار متفاوت باشند ولی آنها دوست دارند که یک کودک همسن خودشان در اطرافشان باشد. حتی امکان دارد که آنها اهمیتی به حضور دیگر کودکان ندهند، فقط سعی کنید که آنها را از یکدیگر جدا کنید در این حال شما متوجه می شوید که حضور کودک دیگر در کنارشان چقدر برای انها مهم است.

بازی های گروهی

بعد از سن ۳ سالگی، کودکان برای مهدکودک آماده می شوند. آنها به صورتی آموزش داده شده اند که بتوانند با دیگران رابطه ی اجتماعی برقرار کنند. آنها می توانند ایده ها و اسباب بازی هایشان را با دیگر کودکان شریک شوند. با انجام بازی های تعاملی آنان مهارت های اجتماعی مانند اشتراک گذاری و گرفتن نوبت را یاد می گیرند. آنها همچنین توانایی های همکاری خودشان را در موضوع خاصی مانند یک بازی توسعه می دهند. کودکان و نه بزرگسالان باید تم هایی برای ساختار بازی ارائه دهند. بزرگسالان تنها زمانی می توانند مداخله کنند که کودکان برای کمک آنها به عنوان مربی و یا برای مسائل اجتماعی و حل مشکلات از انها کمک می خواهند.

در اخر، کودکان همچنین دوست دارند که با بزرگسالان بازی کنند. این بازی ها می توانند دو نفره و یا گروهی باشد. این مسئله مهم است که والدین زمانی را صرف بازی کردن با بچه های خود کنند. این می تواند سرگرم کننده باشد. اجازه دهید کودکان نوع بازی را مشخص کنند و بخشی از دنیای خودشان باشند. هیچ نیازی به یاددهی و یا نصحیت کودکان نیست فقط از تجربه ی بازی با کودکتان لذت ببرید.

نکته: این مسئله که کودکان مشغول بازی های موازی باشند مفید است. به هر حال رشد مهارت های اجتماعی و مهارت های ارتباطی نیاز به تعادل دارد. اگر یک کودک فقط به تنهایی بازی می کند، می تواند نشان دهنده یک مشکل باشد. اگر شما در این رابطه نگران هستید با یک پزشک متخصص کودکان و یا معلم او صحبت کنید.

اهمیت بازی های اجتماعی-نمایشی

تماشای بازی کودکان لذت بخش است، وقتی مشغول سرگرم کردن خودشان هستند به نظر می رسد استعداد و تخیلات نامحدودی دارند. تحقیقات نشان داده است که چند نوع بازی وجود دارد که  توجه کودکان را به خود جلب می کند  و هرکدام سودمندی های خاص خودشان را دارند. در بازی اجتماعی-نمایشی، کودک رویدادها و وضعیت هایی که قبلا تجربه کرده  یا دیده را بازسازی می کند. این نوع بازی با بازی نمایشی  فرق دارد، که در آن کودک  داستان را از فیلم یا برنامه های تلویزیونی کپی برداری می کند. ممکن است یک علت شخصی  برای نمایش وضعیت هایی که کودک ارائه می دهد وجود داشته باشد و این کار می تواند به سادگی لباس شستن یا به پیچیدگی بازگو کردن جزییات رویدادهای خانوادگی باشد.

بازی اجتماعی-نمایشی به کودکتان کمک می کند مهارت های حرکتی ظریف را رشد دهد. حتی اگر در حال لباس پوشاندن به اسباب بازی ها باشد و یا بتواند  یک موتور را تعمیر کند، توانایی  انجام دادن کارهای کوچک دستی را کسب می کند.

احتمالا  بزرگترین سودمندی و رشد را در مهارت های شناختی او بینید. برای اینکه او از قوه تصور و خلاقیت  استفاده می کند تا به داستان هایش شکل بدهد، زمانی‌که می خواهد جزئیات ظریف اتفاقاتی که در حال بازسازی آنهاست و نتایجی که هر عمل در داستان ممکن است داشته باشد را به خاطر آورد،  حافظه اش تقویت می شود. وانمود کردن به انجام ماموریت خرید به  مهارت های شمارش و مرتب سازی او کمک می کند، و تدارک شام باعث می شود بیشتر با نام غذاها و بخش های آشپزی آشنا شود. وقتی با دیگران بازی می کند، از مهارت برقراری ارتباط استفاده می کند تا شرح دهد که می خواهد دیگران چه کاری انجام بدهند، اقداماتش رو به بحث می گذارد و نقش خودش را بازی می کند. او همچنین شانس این را دارد که مهارت های مدیریت تعارضات و مذاکرات را تمرین کند.

بازی اجتماعی-نمایشی روش خوبی  برای رو به رو شدن با وضعیت هایی است که از آنها می ترسد. به عنوان مثال وانمود کردن اینکه به دندانپزشکی یا دکتر رفته اند می تواند باعث شود چیزهای واقعی کمتر ترسناک باشد.

می توانید با درنظر گرفتن زمانی برای بازی کردن و دادن فضایی به او برای ایجاد دنیای خودش و اجازه دسترسی به اثاثیه صحنه نمایش مثل آشپزخانه، اسباب بازی ها، عروسک ها و کالسکه یا مغازه بازی، او را برای انجام بازی اجتماعی-نمایشی یاری کنید. می توانید درباره کارهایی که برای انجام وظایفتان انجام می دهید با او صحبت کنید و نیز در صورت امکان به او اجازه دهید کمکتان کند  تا بستری سالم  برای نظرات و ایده هایش فراهم کنید. به او گوش کنید تا چگونگی برخورد با یک وضعیت رابرای شما شرح دهد. این کار به شما اجازه می دهد میزان درک او از مسائل را  بسنجید  مثل خطر غریبه ها، یا اینکه چرا دزدی و خشونت اشتباه هستند و یا اینکه اگر گم شود  یا بخواهد از خیابان عبور کند باید چه کاری انجام بدهد. این کارها به شما کمک می کند تعیین کنید چه زمانی به حمایت و یا اطلاعات دادن نیاز دارد. پاسخ هایی که به دنبال آنهاست پرمعنی تر  و فراموش نشدنی هستند وقتی اجاره دهید مدیریت بحث را به عهده بگیرد و سوالات را خودش انتخاب کند.

ممکن است این طور به نظر برسد که کودکتان در حال بازی درنقش یک فرد رشد یافته است. با این حال این نوع  بازی چیزی است که به او اجازه می دهد یاد بگیرد مهارت هایش را تقویت کند که در دوره بزرگسالی به آنها نیار دارد. پس، وقت بازی کردنه!!!!