مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

مردانی که به دنبال همسری بسیار کوچکتر از خود هستند بخوانند

مردانی که به دنبال همسری بسیار کوچکتر از خود هستند بخوانند

بسیاری از والدین بر این باورند که اختلاف سنی برای دختران و پسران به منظور ازدواج الزامی است. این بحث درست است  اما آنان این نکته را در نظر نمیگیرند که اختلاف سنی در ابتدا برای همگان مشکل ساز نیست به این معنی که بسیاری از زوجین در سال های اخیر با اختلاف سنی کم و یا با سنی یکسان ازدواج کرده و زندگی خوشی را تجربه کرده اند اما بعضی نیز با همین شرایط دچار مشکل می شوند درواقع این موضوع بسته به بلوغ فکری و آن خواست فرد از زندگی دارد و شرایط فکری زوجین است که وضعیت زندگی و شرایط آن را رقم می زند.

line-separator

اما شرایط و آمار نشان می دهد که اختلاف سنی زیاد همواره مشکل ساز بوده است. طرز تفکر و همچنین عقیده ی آنان بسیار متفاوت است و هنگامی که چند سالی از زندگی بگذرد، این اختلافات با توجه به انگیزه زندگی آنان که فرد بزرگتر حال و حوصله کاری نداشته و فرد کوچکتر خواهان شادی و تفریح است ، نمایان می شود.

line-separator

اصولاً در این موارد دختران بسیار کوچک تر بوده و مردان با سن زیاد انتخاب می شوند! جالب است بدانید که در قدیم، همواره عقیده بر این بوده است که دختران با سنین کم می بایست با پسرانی بالغ و با سنین بالا ازدواج کنند اما هر چه جلوتر آمدیم این اختلاف کمتر شده و زندگی ها بهتر شده است. زیرا اختلاف سنی کم فاصله طرز تفکر کمتر را در بر داشته و زندگی ها زیبا تر خواهند شد.

 مشاوره در برترین مراکز مشاوره مورد تایید کانون مشاوران ایران

مرکز مشاوره ازدواج

176پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تر
  1. زهرا
    زهرامیگه:

    سلام من لیسانسم راتمام کردم.و۲۴سالم هست.با اقایی اشنا شدم که ۱۰سال ازمن بزرگترن.ابتدا اختلاف سنمون خانواده منو نگران کرد.اما من پیشنهاد دادم که یه جلسه ملاقات کنیم زیرنظرخانواده هامون وظاهرهم رو بررسی کنیم ویه سری نظرات وعقایدهم روبدونیم.من فعلا مشکلی ندیدم ازشون وبنظرمیرسید که شباهت های زیادی بامن دارند.حالا میخواستم بدونم درمورد نحوه ی خرج کردنشون توزندگی.درمورد اخلاقشون تو.اینکه مثلا موقع عصبانیت چه واکنشی دارن.یا حالا باز هرسوال دیگه ای که قبل ازهرتوافقی بهتره بپرسم چی هست. درمورد یه سری علایق پرسیدم.درموردهدف زندگی پرسیدم.درمورد معیار انتخابشون برای همسرپرسیدم. ازنظر شناخت خانواده وتحصیلات خانواده هامیدونن ومشکلی ندارن.ولی اینکه حالا باید چه چیزایی دیگه بپرسم که اطلاع داشته باشم.کامل نمیدونم.لطفا راهنمایی کنید.ممنونم

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      برای محک زدن ایشون برای خرج کردن میتونید با هم به خرید برید و دست روی چیزی بذارید و ببینید چه واکنشی نشون میده
      این محک زدن ها مربوط به دوران نامزدی میشه و که خانواده ها در بازه ای زمانی حدود ۹ ماه و بیشتر با هم مراوده دارند و شناخت حاصل میکنند

      اگر توی صحبت‌هایتان متوجه شدید که مخاطب عزیزتان!! پول را نشانه قدرت، تسلط و شکست ناپذیری می‌داند و تصورش این است پول از او محافظت می‌کند! خاطرتان جمع که آدم خسیسی است.

      اگر معتقد است که باید به اندازه‌ای خرج کرد که در حد نیاز است و رفع نیازهای اولیه با کم ترین هزینه امکان پذیر است و آدم باید پول‌هایش را پس انداز کند برای روز مبادا! بی شک با یک آدم خسیس هم کلام شده اید.

      اگر دیدید با وجودی که از خانواده‌ای با وضع اقتصادی خوبند، اما ظاهر خودش یا شاید خانواده اش اصلا این موضوع را نمی‌رساند! کمی به خسیس بودنشان شک کنید و تا مطمئن نشده اید بی خیال نشوید.

      اگر دسته گل و شیرینی را با حداقل هزینه تهیه کرده بودند، دو حالت دارد یا به لحاظ مالی در مضیقه بودند یا واقعا خسیس‌اند و لزومی نمی‌بینند برای این چیزها پول بدهند.

      اگر با شنیدن اسم یک مکان خوب و مناسب و نه خیلی مجلل برای مراسم، برق از چشمانش پرید، مراقب باشید. شاید با کمی تحقیق متوجه شوید که آب از دستش نمی‌چکد!

      اگر اهل مهمانی دادن و مهمانی رفتن و خلاصه رفت وآمد نبود، حتما دلایلش را بپرسید!

      اگر هی از فلان پس اندازش و فلان سرمایه‌اش یا بهمان فکر اقتصادی‌اش حرف زد، خوب بررسی کنید ببینید که ریشه اصلی حرف‌هایش به چه چیزی بر می‌گردد؟!

      و اما آقا پسرهای نگران خساست! باید بدانید که نگرانی دخترها نسبت به درآمد و بخش اقتصادی زندگی تا حدی طبیعی است، اما اگر دختر خانم مدام از پس اندازهایتان پرسید، بهتر است نگرانی به خودتان راه دهید! و شما هم فاکتورهای بالا را مورد ارزیابی قرار دهید

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام
      دوست عزیز برا ی مساله مهمی مثل ازدواج بهتره شما و البته ایشون اولویت هایی که تمایل دارند را در نظر داشته باشند .مثل اینکه انتظارات و خواشته ها از طرف مقابل نیست در مورد مساله اجازه کار و فعالیت های بیرون از خانه چطور در مورد اینکه شما چه علایق و سلایقی دارید اینده و اهداف حتی بچه دار شدن به هر حال گاهی این اختلاف سنی و تفاوت نسلی ممکنه در درخواست ها و ایده ال ها تفاوت هایی را ایجاد کند و در مورد مباحث اخلاقی در نظر داشته باشید همیشه همه چیز قابل پیش بینی نیست طبیعی است وقتی فردی به شما تمایل پیدا می کند خوب اصلا مخالف حرف شما حرفی نزدند و خوب انتظار نداشته باشید اگر فردی در عصبانیت از کوره در می رود به شما بگوید نه اصلا مشکلی برای من ایجاد نخواهد شد .ولی به طور کل هر دو نفر باید حدی از انعطاف را داشته باشید و بدانید هر چند قبل از ازدواج تفاهم داشته باشید ولی دقیقا بعد از ازدواج یک سری مسائل ایجا د خواهد شد که غیر قابل پیش بینی بوده پس باید انعطاف داشته باشید .در هر حال امیدوارم موفق باشید .و خوشبخت
      مشاوره پیش از ازدواج هم کم شایانی می تواند به شما کند

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  2. علی
    علیمیگه:

    با عرض سلام و احترام
    من پسری ۲۵ ساله و فوق لیسانس هستم که اکنون شاغلم. شرایط کاری من به صورت دو هفته کار و دو هفته استراحت هست. محل کارم به گونه ای است ک امکان سکونت برای افراد متاهل وجود ندارد و من دو هفته ای ک سر کار هستم باید ب دور از خانواده باشم.
    من در یک روستا با خانواده ام زندگی میکنم که معمولا در اونجا سن ازدواج برای دخترها پایین است یعنی عمده دختران ۱۵-۱۸ سال شوهر میکنند. من احساس میکنم دختران در این سن ب بلوغ عقلی کامل نرسیده اند و نمیتوانند خانه رو مدیریت کنند چون با توجه ب شرایط شغلی من باید بتواند دو هفته رو تنهایی سپری کند. همچنین من خودم تمایل دارم تو یه شهر بزرگتر با امکانات بیشتر زندگی کنم ولی خب اگه بخام با دختری از روستای خودمون ازدواج کنم و با هم تو یه شهر بزرگتر زندگی کنیم برای هر دومون سخت خواهد بود.
    توی شهرای دیگر هیچگونه اقوامی ندارم.
    ی مشکل دیگه برا من اینه ک افزایش تعداد ملاقات برای بیشتر آشنا شدن و همچنین دوران نامزدی مرسوم نیس و معمولا پس از یکی الی دو جلسه باید آماده عقد دایم شد. لطفا بهم کمک کنید ک بتونم انتحاب مناسبی برای آینده داشته باشم

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام دوست عزیز با توجه به شرایط شما و محل سکونت ابتدا بحث معیارها رو در نظر داشته باشید که شا چه معیارهایی را مد نظر دارید و چه تمایلاتی دارید ضمن اینکه اصولا دخترانی که در شرایط خود شما بزرگ شده اند خودساخته تر هستند و اتفاقا با همه اینکه زود ازدواج می کنند خیلی از سختی ها را دیده اند تلاش پدر و مادر و در انجام کارهای منزل بسیار مستقل تر از دختران شهری عمل می کنند ضمن اینکه با شرایط کاری شما شاید برخی افراد مشکل داشته با شند و نپذیرند ولی دختری که در روستا زندگی می کند بتواند در نبود شما زندگی را اداره کند و گله ای هم نداشته باشد چون خیلی از مسائل را می پذیرند .یادتون باشه سن عقلی هیچ ارتباطی به سن تقویمی ندارد و ممکنه فردی ۴۰ ساله به اندازه یک فرد ۲۰ ساله بفهمد و بالعکس در مورد تعداد جلسات بله خب در جو فرهنگی شما شاید درست نباشد ملاقات هایی برای شناختن باشد و خب شما می تو انید این را از خانواده بخواهید که در فضای مناسبی صحبت ها صورت گیرد .البته این صحبت ها به این دلیل نیست که شما الزاما باید در روستا ازدواج کنید خیر بحث مزایا و معایب است که اهمیت ویژه ای دارد .در مورد اینکه تمایل داشته باشید همسری از مکان دیگر داشته باشید خب می توانید از همکاران و دوستان بخ اهید واسطه شوند و معرفی کنند و شما زمان بگذارید و شرایط و جوانب را دقیق بررسی کنید در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و شرایط بر وفق مراد شما باشد .

  3. sarah
    sarahمیگه:

    سلام ۳ سال قبل با آقایی آشنا شدم که ۱۰ سال از من بزرگتر بود این رابطه ادامه داشت تا الان که نامزدیم.مسائلی که قبلا به آنها اصلا توجه نداشتم امروز برای من مشکلات بزرگی شده و زیاد اذیتم میکنن.مشکل دیگه دوری راه ایشون که ۲۴ ساعت دور میشوم فکر میکنم ارزش ندارد که از خانوادم دور شوم.هیچ حمایتی هم از طرف خانواده ام نیست.البته قبول دارند که این اقا انسان خوب و مورد اعتمادی می باشد.بیشتر سن و راه دور انها را اذیت می کند.آیا میشه بعد از ۳ سال همه چیز رو فرامشوش کنم و ملاک های دیگر را در نظر نگیرم.

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام
      شما اکنون با ایشون نامزد هستید .به هر حال طبیعی است که در مدت اشنایی شاید به واسطه علاقه و هیجان های درگیر شده یک سری مسائل را در نظر نگیرد ولی خب بعد از اطمینان از رسیدن به هم تازه منطقی فکر می کنید .به هر حال دوران نامزدی برای شناخت بیشتر هم و شخصیت و شرایط است که اگر خدای ناکرده احساس کردید مشکلی وجود دارد ادامه ندهید چون بعدا با وجود فرزند شرایط سخت تر می شود الباه اکر مشکل غیر قابل حلی وجود داشته باشد و الا در مورد سایر مسائلی که می توانید هر دو نفر به برطرف شدن ان کمک کنید خب مشاوره می تواند کمک کننده باشد .شما اگر ملاک هایی دارید که واقعا برای شما مهم هستند و ایشون این ملاک ها رو ندارند می توانید .تجدید نظر کنید چون مساله یک عمر زندگی است ولی به هر حال شما هم که فر کاملی نیستید .در نظر بگیرید چقدر می توانید با شرایط ایشون منطبق شوید و بپذیرید و تحمل کنید .یعنی چقدر اون فرد ویزگی های مثبت و ارزشمندی دارد که می تواند به شما کمک کند تا تصمیم درست را بگیرید .در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  4. fati
    fatiمیگه:

    من متولد ۶۹ هستم دو ماه با پسری که متولد ۶۱ آشنا شدم که بعد از ۴-۵ روز گفت و گوی تلفنی و چت قرار شد که موضوع رو با خانواده هامون بگیم تا حالا من هیچ پسری رابطع نداشتم اونم میگه با دختری نبوده که البته به این موضوع ایمان دارم این پسر همه چی داره اخلاق ایمان در حد معمول پول درس هم تا فوق دیپلم خونده.اما کمی از لحاظ چهره باهاش مشکل دارم خواهش میکنم کمکم کنید ازدواج برای سن زود نیست.تفاوت سنی زیاد نمیتونه مشکل ایجاد کنه.چهره چقدر مهمه.البته هر دو موضوع را به خانواده هامون گفتیم.

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام
      دوست گرامی
      قبل از سایر مسائل اینکه شما با هم به صورت مجازی اشنا شدید و سریع می خواهید به ازدواج ختم شود دلیل مشخصی دارد یا خیر ؟اینکه در صحبت شکا ظاهرا شک و تردید وحود دارد نه فقط سن که اگر دو نفر به بلوغ فکری رسیده باشند و احساس کنند امادگی لارم در ازدواج را دارند مشکل ساز نخواهد شد بحث مدرک و شرایط مالی ایشون و بحث ظاهر که همیشه گفته شده باید در حد به دل نشستن باشد و اگر چنین شرایطی وجوددنداشته باشد در زندگی با مشکل مواجه خواهید شد .بهتر است با خانواده ها مطرح شود اگر تمایلی وجود دارد و هر دو نفر تصمیم گرفته اید که ازدواج کنید بهتره زیر نظر خانواده شناخت بیشتری اتفاق بیفتد تا بعدا با مشکل مواجه نشوید .امیدوارم خوشبخت باشید و بدانید خیر ازدواج در این سن زود نیست چرا که مهم مسئولیت پذیری و توان اداره زندگی در شماست .موفق باشید

  5. نوناجم
    نوناجممیگه:

    دختری ۳۱ ساله هستم خواستگاری دارم.که ۷ سال از خونه کوچیکتر است ولی از صمیم قلب همدیگر رو دوست داریم فقط نگران ۷ سال کوچیکتر بودنش و مشکلات اجتماعی آینده هستم ولی او مخالفتی ندارد از طرفی خواستگاری دارم که او هم ۳ سال از من کوچیکتر است و موقعیت بدی هم برای ازدواج ندارد فکر میکنم از نظر منطقی باید با دومی ازدواج کنم.با توچه به احساسی که به اولی دارم لطفا مرا راهنمایی کنید.متشکرم

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام .دوست عزیز ۷ سال اختلاف سنی ان هم وقتی زن بزرگتر است مشکلات زیادی را ایجاد می کند در ابتدا بودن در دو سطح متفاوت رشد عقلی و اینکه بسیاری از رفتا های طرف مقابل در این سن ممکن است هنوز ثباتی نداشته باشد به هر حال در شرایط عاطفی ممکن است فکر کنند با شما اشتراک دارند و به شما تمایل وجود دارد .ولی ممکن است بعدا پشیمان شوند حتی در بحث فرزند داشتن موارد زیادی مثل شما مرد در شرایطی قرار ندارد که بتواند مسئولیت فرد سومی را بپذیرد وبه طبع ان تمایلی نیست ولی زن به دلیل شرایط سنی که قرار دارد تمایل به داشتن فرزند را دارد .و این خودش یک مساله مهم است .حتی در بحث هایی مربوط به حمایت عاطفی و …برای یک زن که اهمیت ویژه ای دارد شاید تفاوت وجود داشته باشد و بحث مربوط به زندگی زناشویی تو قعات و انتظارت در هر حال صحبت بنده به طور کل است و ترجیح به هیچ کدام نفر نیست ولی در شرایط انتخاب مسلما اختلاف سنی کمتر کمی از مشکلات کم خواهد کرد .در هر حال خوشبخت باشید

  6. فرهاد
    فرهادمیگه:

    با سلام وقت بخیر
    من در حدود ۲۰ سالگی اقدام به ازدواج نموده ام و طی ۳ و نیم سال آشنایی و ارتباط تلفنی و کم و بیش دیدار با دختر خاله ام داشتم ،در نهایت بخاطر مخالفت شوهر خاله ام و کینه ای که از پدرم به دل داشت و پیدا شدن سروکله ی پسری که کمی به ظاهر خود بیشتر توجه میکرد این ارتباط به پایان رسید و تا مدت ها احساس شکست میکردم.
    دراین زمان گزینه های بسیار مناسبی که در اطراف بود همگی ازدواج نموند و تقریبا از اقوام گزینه ی مناسب خیلی کم شده
    الان با دختر دختر عمه که ۱۴ و نیم سال از من کوچکتره در حال گفتگو می باشم
    شرایط اقتصادی خونواده تقریبا در حدود هم می باشد و من اکنون شاغل می باشم و ارشد هم به اتمام رسانده ام و مقداری هم پس انداز کرده ام
    من ۲۶ و نیم سالمه اون تازه وارد ۱۳ شده و خودش ابراز تمایل نشون میده
    خونواده خودم بخاطر شرایط سنی و شرایط ظاهری مقابل ( کم جثه بودن چون من قد بلندم اما اون متوسط تقریبا ) شدیدا مخالفت می کنند اما تصمیم نهایی رو به عهده ی خودم گذاشته اند و خودم تصمیم نهایی میگیرم
    این اختلاف سنی چقدر میتونه مشکل ساز بشه ؟؟
    خودم بخاطر تجربه گذشته و شرایط سنی مایلم تصمیمم عاقلانه باشد
    با تشکر

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام .اگر فکر می کنید این فرد در سن ۱۳ سالگی به عقلانیتی رسیده که بتوانید نیازهای جسمی و روحی و انتظارات شما را براورده کند خوب اقدام کنید .به هر حال برای مرد همراهی همسر و دادن ارامش روحی در مواقعی که نیاز دارد اهمیت ویژه ای دارد.اگر این اختلاف سنی با توجه به تجربه ای که داشتید تعامل مثبتی را ایجاد نکند افراد در روحیات متفاوتی داشته باشند .و در شرایط متفاوتی باشند .شرایط زندگی سخت می شود .بهتره حتما در این مورد به روانشناس مراجعه کنید و ضمن اینکه در مورد روحیات و … را در نظر بگیرید .تفاوت نسل و خواسته ها و اینکه تقریبا شما دررشروع سنین پختگی هستید و ایشون با توجه به شرایط جامعه ما د ر فضای کودکانه تری شاید قرار داشته باشند و حسشون نسبت به ازدواج با شما متفاوت باشد به هر حال همه ج انب امر را بررسی کنید در نهایت امیدوارم خوشبخت باشید .و تصمیم درستی بگیرید .

  7. jikjik
    jikjikمیگه:

    سلام من دختر ۲۵ ساله ای هستم و میخوام با کسی ازدواج کنم که ۲۰ سال از خودم بزرگتره.طرف مقابلم برخلاف سنش همیشه شاد و سرزنده هست.تنها مشکل من اختلاف سنه.این موضوع ممکنه مشکلی پیش بیاره؟

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام اگر شرایط روحی شما رو درک می کنند شما ایشون رو می پذیرید و واقف به روحیات هم هستید الزاما این تفاوت سنی مخصوصا بزرگ بودن مرد مشکل افرین نیست ولی در شرایط حضوری بهتر می شود بررسی کرد و بهتر است حضوری مراجعه ف مایید

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام اگر شرایط روحی شما رو درک می کنند شما ایشون رو می پذیرید و واقف به روحیات هم هستید الزاما این تفاوت سنی مخصوصا بزرگ بودن مرد مشکل افرین نیست ولی در شرایط حضوری بهتر می شود بررسی کرد و بهتر است حضوری مراجعه فرمایید.,ولی مهم شناخت خود شماست و داشتن ملاک های شما اهمیت دارد به هر حال شما اولویت ها و انتظاراتی در زندگی دارید که حائز اهمیت است و باید توجه داشته باشید .موفق باشید

  8. time
    timeمیگه:

    با سلام دوستان بنده الان ۱۸٫۵ سال سن دارم و دختری که با توجه به معیارام گفتن و تایید کردم ۱۲ سالشه.من الان دانشجو همستم و ایشون ۵ ابتدایی و من تصمیم دارم ۲۳ سالگی ازدواج کنم یا تهش ۲۵ سال که حدودا اون میشه ۱۷ یا ۱۹ .من از نظر بحثی با هر کسی صحبت می کنم خیلی سنم بالا میزنه یعنی اصلا فکر میکنن.۲۰ یا ۲۱ سالمه.اما موندم چیکار کنم .راهنمایی کنید.

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      بهتره دوست عزیز از سنتهای تاریخ مصرف گذشته بیرون بیایت … و سعی کنید تا بعد ۲۵ سالگی در مورد ازدواج فکر نکنید
      ازدواج با تصورات امروز شما بسیار تفاوت داره و شما باید شرایطی رو براش مهیا کنید … که حداقل داشتن یک کار و استقلال مالیه که بسیار مهمه
      پس بهتره از این تصورات کناره بگیرید و تمام سعی خودتون رو برای موفقیت در درس و تحصیل و کار قرار بدید

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام هر چند شما فهمیده و با درک و شعور بالا باشید اصلا اقدامی نکنید .چون ایشون هم سن کمی دارند و اصلا درکی از زندگی مشترک ندارند .باید توجه داشته باشید شما هم در سن ۲۵ سالگی تازه به ثباتی خواهید رسید که شاید اصلا ملاک های امروزی را نداشته باشید .ازدواج امر مهمی است که باید دقت داشته باشید .خب بهتره کمی بیشتر فکر کنید اجازه بدید زمان بگذره تا بتونید تصمیم درست تری بگیرید .امیدوارم خوشبخت باشید البته می تونید حضوری هم مشاوره بگیرید ولی کمی دقت داشته باشید که بعدا پشیمان نشوید زندگی مسئولیت پذیری بالایی می خواهد باید متعهد شوید و بتوانید از پس مشکلات زندگی بربیایید .امیدوارم به زودی مشکلات شما حل شود .

  9. محدثه اسکندری
    محدثه اسکندریمیگه:

    سلام
    ۲۳ سالمه و تازه فارغ التحصیل شدم.کارشناسی
    پسری۳۶ساله ب خواستگاریم آمده
    از لحاظ تحصیل خونواده اخلاق خوب است
    اما خونوادم با سن مشکل دارن
    منو راهنمایی بفرمایین

    • مشاور
      مشاورمیگه:

      با سلام اختااف سنی شما زیاد است ولی باز بستگی به شرایط و درک و روحیات طرف مقابل دارد .شما در این سن شاید هیجاناتی رو برای زندگی نیاز دارید که اون اقا گذراندند و منطقی تر با زندگی برخورد کنند ممکنه در نوع ابراز عواطف با هم مشکل داشته باشید .بهتره شرایط رو بسنجید البته نظر خانوا ه مهمه چون تجرببات زیادی دارند .اگر فکر می کنند این مورد مناسب نیست به غیر از سن ببینید دیگر چه مواردی مطرح است و اگر صرفا سن مطرح بود و شما خودتون به ایشون تمایل دارید از خانواده اجازه بگیرید چند جلسه ای با ایشون صحبتی داشته باشند شاید نظرشون تغییر کرد در نهایت حمایت و رضایت خانواده بسیار اهمیت دارد .موفق باشید

      • اعتقادات مذهبی و نقش آن در روابط همسران





        رسول خدا(ص) می‌فرمایند: مرد مومن هم‌شأن زن مومن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. مذهب یکی از مهم ترین جلوه‌های لطیف ذهن انسانی است که از سرچشمه‌های معنوی و الهی تغذیه می‌‌کند. به رغم دگرگونی‌های جوامع جدید صنعتی که گاه راستای حرکت شان به سوی تضعیف حس مذهبی جوانان و استقرارگونه‌ای خردگرایی، جدایی پدیده‌‌های حیات از ابعاد دینی یا ماده‌گرایی افراطی و یا مصلحت‌گرایی در اندیشه‌شان است، در روزگار ما تاثیر اعتقاد مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه و ملاحظه است.

        قطعا همگی اذعان به این مهم دارید که گزینش همسر مهمترین انتخاب فرد در زندگی است و بی‌گمان لازمه موفقیت در این امر، به عوامل متعددی بستگی تام و مبرهن دارد که نمی‌توان بدون التفات و توجه بدانها، انتخاب مناسب و موجهی داشت. یکی از مهمترین این عوامل، ایمان و باورهای اعتقادی و به دیگر سخن مذهب طرفین است و نقشی که این مولفه مهم در زندگی شخصی فرد در دوران تجرد داشته و نقشی که می‌تواند در زندگی مشترک وی داشته باشد؛ مورد نظر واقع می‌شود.

        بررسی‌ها و تحقیقات متعدد انجام شده نشان می دهد که انجام اعمال مذهبی بیش از دیگر متغیرهای مورد بررسی، بر انتخاب درست همسر و به تبع آن در رضایت‌مندی از ازدواج موثر و مفید است.

        بسیاری از روان شناسان بنابر تجارب بالینی و یا تحقیقات میدانی خود دریافته‌اند، افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده بودند؛ مذهب را به عنوان مهمترین عامل رضایت‌مندی در ازدواج قلمداد کرده‌اند. از سوی دیگر، روان‌شناسان دیگری هم، خاطر نشان کرده‌اند که مذهب مهمترین عامل ثبات، پایداری و استواری ازدواج است.

        بنابراین با توجه به بررسی نتایج تحقیقات روان‌شناسان و مشاوران خانواده داخلی، حتی متخصصان غربی، می‌توان به صراحت تمام و با برهانی قاطع و منطقی پذیرفت که بین مذهبی بودن و انتخاب همسر مناسب و متعاقب آن رضایت‌مندی از ازدواج رابطه‌ای مثبت وجود دارد؛ لذا این حکم عقل سلیم است که مذهب را باید به عنوان یک مولفه بنیادی و معیار اساسی در انتخاب و گزینش همسفر زندگی مد نظر داشت و با نگاهی عمیق‌تر و گسترده‌تر بر آن، خصوصیات یک فرد مذهبی و مقید بر باورها و اندیشه‌های وابسته به آن را کاوید و در گزینش همسر بدان توجه کرد.

        با این علم، شناخت و آگاهی از نشانه‌های مذهب در زندگی فرد و چگونگی عملکرد یک فرد مذهبی در زندگی گذشته و اهداف آینده وی، راهی را برای کنکاش و تحقیق از فرد مقابل را پیش روی شما قرار می‌دهد تا بدان طریق پرده از حقایق مذهب و باورهای دینی فرد در زندگی بردارید و کشف حقیقت این امر کنید؛ چرا که همگی می‌دانیم صرف یدک کشیدن مذهب و مذهبی بودن، ره به جایی نمی‌برد، عامل و فاعل حقیقی بودن بحثی است که همگان بر آن تاکید محض می‌کنند و بی‌گمان آن را تنها معیار محک و سنجش حقیقت می‌پندارند و بر راستی آن، مهر تائید و سقم می‌زنند و بدین طریق است که با بستن راه تردید منجر به حصول اطمینان از ایمان واقعی فرد می‌شوند و بر آن پافشاری می‌کنند.


        همسری هم کفو از نظر امور مذهبی و معنوی


        هیچ‌چیز به اندازه مذهب بر الگوهای رفتار زوجیت موثر نیست، لاجرم اهمیت دادن به اعتقادات و باورها یکی از اساسی ترین معیارهای انتخاب همسر است. هر کس براساس باورهای ذهنی خویش رفتار می‌کند و متناسب با آن شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. ارزش‌ها و ضدارزش‌ها همه ناشی از اعتقادات فرد است و طبیعی است که این‌گونه اختلافات بسیار ویرانگر است.

        اختلاف در ارزش‌ها و باورها بر خوب یا بد بودن افراد صحه نمی‌گذارد، هر یک از انسان‌ها برای خود ارزش‌ها و باورهای قابل احترام دارند و تخطی هر یک از زوجین به منزله خدشه به شخصیت خود تلقی می‌کنند.

        با توجه به این واقعیات حتما باید قبل از ازدواج زوجین با این امر توجه کافی داشته باشند و میزان دوری و نزدیکی اعتقادات مشخص شود.

        به عقیده روان‌شناسان، پس از زناشویی ناباوری های دینی یکی از طرفین دشواری‌های فراوانی برای آنها فراهم می‌کند و هرقدر همگونی میان دو همسر از نظر مذهب کمتر باشد باعث اختلافات، کشمکش و بگومگوهای همیشگی و بیشتر می‌شود. این ناهماهنگی‌ها با گذشت زمان بیشتر می‌شود تا جایی که بر امر استواری و استحکام ازدواج و خانواده تاثیر منفی می‌گذارد و ممکن است به طلاق بیانجامد. به دیگر سخن اگر اختلاف مذهبی به سختی بتواند پیوندهای زناشویی را از هم بگسلد، سرانجام بر امر ازدواج و استواری و استحکام آن، همان طور بر سعادت زوجین، تاثیری شگرف خواهد گذاشت.

        زیبایــی و نقــش آن در ازدواج

        %D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg

        شما دخترخانم جوان! برای ازدواج‌تان چه معیارهایی دارید؟ آیا ویژگی‌های ظاهری خواستگارتان برایتان اهمیت زیادی دارد؟ اگر جوابتان به این سؤال مثبت است و فکر می‌کنید حتما باید با مردی زیبا و خوش‌ تیپ ازدواج کنید توصیه می‌کنیم حتما این مطلب را بخوانید.



        روانشناسان با تحقیق روی روابط زوج‌های جوان به این نتیجه رسیده‌اند مردانی که چهره‌ای زیباتر از همسرشان دارند بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت‌ به زندگی زناشویی‌شان چندان احساس خوبی نداشته ‌باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم داشته‌ باشند. راستش وقتی ما هم با این عبارت مواجه شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی از باورهای عامیانه است، اما با کمی جست‌ و جو به این نتیجه رسیدیم که موضوع علمی است تا حدی که مقاله‌هایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده‌ است. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را برای شما تدوین کردیم.


        در واقع در همه آنها دانشمندان متفق‌ القول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بی‌گمان دلایل آنها خواندنی است.




        تاریخ شهادت می‌دهد



        در زوج‌هایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگیشان خرسند‌تر هستند. این نتیجه پژوهشی است که در ژورنال روانشناسی خانواده انگلستان در امسال منتشر شده و در آن آمده‌ است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز خانم‌ها هنگام انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه می‌کردند و در عوض قدرت باروری همسرشان برایشان در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها به‌دنبال همسری می‌گشتند که بتوانند در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند تا فرزندانشان سالم‌تر و زیباتر شوند. البته یک‌ بار دیگر در سال ۱۹۷۹ روانشناسی به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواج‌ هایی که خانم زیباتر از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر مرد خوش‌تیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سال‌های اخیر بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کرده‌اند.




        زیبایی سلیقه‌ای هم ، استاندارد دارد


        شاید در مرحله اول بگویید زیبا دیدن تنها یک امر سلیقه‌‌ای است و هر فردی بنا به سلیقه خودش یک نفر را زیبا می‌بیند یا زشت اما به هر صورت نمی‌توان منکر وجود برخی از استانداردهای رایج شد، استاندارهایی که در همه دنیا به‌عنوان معیارهای زیبایی تعریف می‌شوند مثل چشمان درشت،‌ صورت معصوم و بچگانه، صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند و…




        ازدواج با زنان بسیار زیبا یعنی…


        گروهی از دانشمندان در دانشگاه لیور‌پول ۱۰۰عکس از زنان را بررسی کرده‌اند؛ بعضی از این زوج‌ها تنها چند ماه با هم زندگی کرده‌ بودند و بعضی دیگر چند سال. محققان ویژگی‌های ظاهری هرکدام از این زن‌ها و مردها را به ترتیب فهرست کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. نتیجه به دست آمده از تحقیقات در ژورنال علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در آن آمده‌ است اگر مرد خیلی خوش‌تیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید، احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت. زن‌های خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواج‌ها را ترک کنند.




        ازدواج موفق یعنی همسان‌ گزینی


        گروهی از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف متمرکز کرده‌اند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بوده‌ است که آیا افراد هنگام انتخاب زوج بیشتر به‌ دنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی مانند خودشان ازدواج کنند و حتی با این نتیجه، ازدواج‌های آنجلینا جولی را توضیح می‌دهند، آنها می‌گویند به همین دلیل است که ازدواج او با جانی لیمیلر و بیلی باب تورنتون بسیار کوتاه و کمتر ۲ سال بوده ‌است ولی در عوض ازدواج او با براد پیت یعنی یکی از معروف‌ترین چهره‌های حال حاضر دنیا بیشتر از ۶ سال است که دوام پیدا کرده ‌است.




        واقعا زیبایی چقدر مهم است؟


        این تحقیقات نشان می‌دهد که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می‌شوند و وقتی با هم ازدواج می‌کنند، زندگی خانوادگیشان بسیار عالی خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر روی زوج‌های جوان انجام شده ‌است می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در سنین پیری تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان می‌دهد ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.




        عمر ازدواج آنها کوتاه است


        در تحقیق ذکر شده زوج‌هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت‌کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می‌گوید که زن‌ها معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می‌کنند را به‌ خود او منعکس میکنند. مردی که ظاهر پایین‌ تری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را می‌کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر ازدواج آنها شود.




        تفاوت معیارهای خانم‌ها و آقایان


        از آنجا که خانم‌ها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایین‌تر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که ازدواج‌هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار با دوام‌تر و مثبت‌تر است. تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می‌دهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان می‌دهند در حالی که خانم‌ها بیشتر می‌خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشته‌باشد. محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان می‌دهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن و بینی کوچک و…



        روند تحقیق چگونه بود؟


        این تحقیق در دانشگاه تنسی ایالات‌متحده روی گروهی از زوج‌های همان کشور انجام شده ‌است.



        انتخاب زوج‌ها بر چه اساس بوده ‌است؟


        تیم تحقیقاتی روی ۸۲ زوج کار کردند؛ زوج‌هایی که طی ۶ ماه قبل ازدواج کرده و حدود ۳ سال قبل از ازدواج با هم آشنا شده‌ بودند. شرکت‌کننده‌های تحقیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند. محققان گفت‌ و گوی هر زوج در مورد یک مشکل شخصی را به‌مدت ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند. فیلم‌ها بعدا از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج‌ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می‌کردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالم‌تر ، شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می‌شد.



        رتبه‌بندی زوج‌ها


        یک شوهر منفی احتمالا در چنین موقعیتی می گوید، این مشکل توست و خودت باید حلش کنی.
        اما یک شوهر مثبت خواهد گفت: من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟
        یک گروه از محققان زیبایی‌های ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کامل‌ترین ظاهر را نشان می‌داد.
        تقریبا در یک‌سوم زوج‌ها، زیبایی زن‌ها بیشتر بوده، در یک‌ سوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوج‌ها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.



        نتیجه تحقیق


        به‌طور کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت‌تر رفتار می‌کردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به‌ نظر می‌رسد.
        چراکه باورهای عمومی نشان می‌دهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم‌ها دارند و زن‌ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می‌دهند.

        عواملی که فاصله سنی را پر می‌کند کدامند؟






        سعید 24ساله و شادی29ساله است. آن ها دو سال است ازدواج کرده اند. هر دوی آنها روزی که به ازدواج فکر می کردند معتقد بودند اختلاف سنی معکوس در خوشبختی آن ها هیچ نقشی نخواهد داشت و سن تنها یک قانون شناسنامه ای است. پس از 7ماه اختلاف ها رنگ خودشان را نشان دادند و آن ها تصمیم به جدایی گرفتند. شادی معتقد بود که سعید هیچ کاری را بلد نیست صحیح انجام دهد.
        از نظر او سعید یک کودک لجباز و گاهی بی تربیت است که فقط بر خواسته های خودش پا فشاری می کند. سعید هم معتقد بود شادی یک زن سخت گیر است و خودش را با ملکه ها اشتباهی گرفته است. او می گفت، شادی توقع دارد من همیشه به او احترام بگذارم و در تصمیم گیری ها با او مشورت کنم! سعید معتقد بود شادی به هیچ وجه استقلال او را به عنوان مرد زندگی نمی پذیرد و تنها نقش یک مرد را در زندگی؛ بیرون گذاشتن سطل زباله می داند!

        مردانی که پشتوانه می خواهند
        افرادی که به ازدواج با زنی بزرگتر از خود اقدام می کنند را می توان در چند گروه بیان نمود، یک دسته مردانی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارند و در زندگی نیازمند حمایت های اطرافیان به خصوص خانواده مثل پدر و مادر و در نهایت همسر هستند. اگر چه غرور مردانه آن ها اجازه نمی دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا بیان نمایند و از اطرافیان کمک بخواهند؛ اما آن ها به صورت غیرمستقیم و از طرق مختلف حمایت فرد مقابل را جلب نموده و با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند و نکته شایان توجه درباره آنها این است که معمولاً پس از ارائه خدمات همسر، دلخوری خود را به عناوین مختلف مبنی بر گرفتن استقلال و آزادی، ایجاد محدودیت و… به همسرشان ابراز می دارند.

        مردانی که بخش بالغ خود را رشد نداده اند
        گروه دیگر، اغلب مردانی هستند که نتوانسته اند بخش والد و بالغ خود را رشد دهند و به خوبی از عهده مسئولیت های زندگی شان برنمی آیند. این مردان برای اداره امور شخصی شان نیازمند به کمک هستند؛ چرا که بدون کمک نمی توانند کارها را به ثمر برسانند و از مهارت های یک زندگی معمولی محروم خواهند ماند. آنان اغلب از کودک بی تدبیر و احساساتی و بی تأمل وجودشان استفاده می کنند و با شکست های پی در پی رو به رو می شوند، به همین دلیل عادت کرده اند تا برای مواجه نشدن بیشتر با نتایج نامطلوب همواره از شخصی کمک بگیرند و حمایتش را بطلبند که می توان گفت این شخص در دوران مجردی، مادر و در دوران تأهل، همسر آن هاست.

        مردانی که مادرانی قدرت طلب دارند
        گروه دیگر، را مردانی تشکیل می دهند که مادرانی قدرت طلب دارند و همواره در زندگی آموخته اند که برای کلیه امور با نظر و تصمیم های او هماهنگ باشند و طبق میل و اراده مادرشان رفتار کنند. در نظر این مردان، خانم ها مدیریت اصلی خانه را بر عهده دارند و تصمیم گیرنده نهایی آنها هستند. بنابراین در گستره زیادی از زندگی شان اختیارات فراوانی را به همسرشان می سپارند. در زندگی این مردان زن سالاری عمیقی حاکم است! افرادی که در این دسته قرار می گیرند با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند.

        قدرت مدیریت را به مرد بدهید
        در این گونه ازدواج ها باید به نکات زیر توجه کرد تا از بروز اختلاف و جدایی جلوگیری شود:
        این نکته بسیار طبیعی است که وقتی زن از مرد بزرگتر باشد عمدتا قدرت مدیریت و کنترل بیشتری در زندگی خواهد داشت و با توجه به خصوصیات مردانه، مرد دوست دارد مدیر زندگی زناشویی شود. کسانی که ازدواج با فاصله سنی معکوس دارند باید مراقب این مسئله باشند تا برایشان درد سر ساز نشود! البته این موضوع شاید در چند سال اول زندگی روابط طرفین را به چالش نکشد اما به هر حال یکی از عواملی است که در مراجعات این گونه زوج ها به روانشناسان و مشاوران ازدواج دیده شده است.

        مردان خود ساخته، می توانند مرکز ثقل خانواده باشند
        نکته دیگر، میزان رشد و بلوغ دو طرف می باشد که شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج هاست. اینگونه همسران؛ هر قدر فارغ از باید و نباید های رایج تصمیم¬گیری کنند، باید بپذیرند که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد.
        اصولی ترین راهکاری را که باید مردان بدانند توجه آنان به همسرشان است. باید احترام میان زوجین همیشه باقی بماند. مردان سعی کنند هیچ گاه میان صحبت های همسرشان ندوند، چرا که خانم ها نیاز دارند با فردی -که معمولا آن فرد همسرشان است- صحبت کنند و او هم تمام حواسش به آنها باشد!

        مگر در موارد استثنا و زمانی که پسری در شرایط خاصی رشد کرده باشد، به طوری که متکی به خود و خود ساخته باشد، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری نداشته باشد، خوب فکر کند و عاقلانه تصمیم بگیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز می تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.

        رضایت خانواده ها مهم است
        مسئله بسیار مهم دیگری که در این باره جای بررسی دارد؛ نظر خانواده های دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانواده ها با این مسئله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکرده اند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و حتی موجبات تنش و اختلاف دایمی را ایجاد می کند.

        زن باید دغدغه حفظ شادابی و جوانی خود را داشته باشد
        مسائل جسمی هم در این باره باید مد نظر قرار بگیرد. به عنوان مثال دخترها به دلیل دوران بارداری و زایمان زودتر شکسته می شوند، بنابراین اغلب توصیه می شود که دختر چند سالی کوچکتر باشد تا تناسب در شرایط ظاهری در طول زندگی مشترک آنها حفظ شود. به هر حال زنی که از همسر خود بزرگتر است باید دغدغه بیشتری برای حفظ شادابی، جذابیت و جوانی خود داشته باشد.

        چه عواملی فاصله سنی را پر می‌کند؟
        سن مناسب برای این نوع ازدواج به خودتان ظلم نکنید! سعی کنید مقطع سنی ای را که در آن تصمیم به ازدواج گرفته اید، درک کنید. قطعا اگر پسر هستید و در سن 21-22 سالگی به سر می برید و تصمیم دارید با دختری در سن 24-25 سال ازدواج کنید؛ در حال اقدامی پر چالش و خطر ناک هستید!
        دختر و پسر در این مقطع سنی بسیار لجوج و منفعت گرا هستند. پسران در این سنین هنوز در حال و هوای نوجوانی هستند اما درختران در سن 24-25 سالگی وارد سن بزرگسالی شده و بلوغ فکری و عقلی شان تکمیل شده است. درباره ازدواج های با فاصله سنی معکوس می توان این سنین را سنین بحران نامید. در حدود شصت درصد از مراجعان مرکز مشاوره، که در این سن تصمیم به ازدواج گرفته اند، در زمانی که مشغول کسب شناخت از یکدیگر بوده اند با اختلاف سلیقه ها و اختلاف رفتارها برخورد کرده اند و اکثرا با ناخوشایندی از فکر ازدواج با یکدیگر، صرفه نظر کرده اند. اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سال های بعد اتفاق بیفتد، مثلا دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.
        زن باید ادبیات آمرانه خود را تصحیح کند
        در مثال بالا، شادی باید به عنوان همسر بپذیرد که نقش ریاست زندگی با سعید است و می بایست احترام سعید را رعایت کند. او باید سعی کند تا از افعال امری در مقابل سعید استفاده نکند (چرا که سعید نسبت به این افعال امری به شدت منزجر شده بود) مثلا به جای اینکه بگوید «سعید سطل آشغال را ببر»؛ بگوید: «سعید جان می شه خواهش کنم امشب زحمت سطل آشغال را بکشی».
        این جمله ها علاوه بر عاطفی بودن نوعی نرمی و خواهش در خود دارند که سعید در این شرایط بیشتر پذیرای آنهاست و مهم تر اینکه این جملات اصلا امری نیست! دیگر اینکه شاید باید رعایت کند؛ به تنهایی برای زندگی تصمیم نگیرد و به جای آن که حکم کند، بگوید: «به نظرت بهتر نیست که چنین کنیم؟»، یا بگوید «سعید تو برای تعطیلات آخر هفته چه صلاح می دانی؟»، البته ممکن است بیان این جملات برای شادی سخت باشد اما این ها دقیقا نکاتی هستند که به بهتر شدن رابطه آنها کمک می کند.
        توجه و محبت مرد به زن ضروری است
        سعید باید به شادی به عنوان همسرش احترام بگذارد و او را «شادی جان» یا «عزیزم»صدا بزند. او به عنوان کوچکترین وظیفه در زندگی متاهلی شان هر روز غروب قبل از آنکه شادی بخواهد به او یادآوری کند، زباله ها را در خارج از منزل بگذارد. از دیگر کارهایی که سعید باید انجام دهد توجه و گوش دادن به صحبت های شادی است. مثلا او باید روزی پانزده دقیقه به صحبت های شادی گوش دهد و در هنگام صحبت کردن هیچ کار دیگری به جز نگاه کردن به صورت شادی انجام ندهد! این کار محاسن زیادی خواهد داشت و از آن جمله بر انگیخته شدن حس علاقه میان آن دوست. همچنین سعید متعهد شود در این مدت در برابر کارهایی که مربوط به زندگی آن هاست با شادی مشورت کند و با یک جمع بندی هر دویشان تصمیم نهایی را برای انجام امور مربوطه بگیرند.

        مادر همسرتان نباشید

        خانم ها باید بدانند که قرار نیست مادر همسرشان باشند! نباید مرتب به او یاد آوری کنند که، «غذایت را کامل بخور.»، «امروز بارانی است چتر فراموشت نشود.»، «لباس زمستانی بپوش تا سرما نخوری.»، یا حتی وقتی ماشین بنزین ندارد، بگویند «حواست باشد بنزین بزنی که در راه نمانی!»میگناir اینگونه جملات را برای خود ممنوع کنند چون نتیجه اش چیزی نخواهد بود جز اینکه زن در نقش مادر برای مرد قرار گیرد و این مسئله بزرگترین ایراد ازدواج با تفاوت سنی معکوس است که باعث می شود مرد بعد از مدتی خلا یک هم فکر و همراه را در زندگی مشترک احساس کند و از زندگی دل بکند!
        صحبت همسرتان را قطع نکنید
        اصولی ترین راهکاری را که باید مردان بدانند توجه آنان به همسرشان است. باید احترام میان زوجین همیشه باقی بماند. مردان سعی کنند هیچ گاه میان صحبت های همسرشان ندوند، چرا که خانم ها نیاز دارند با فردی -که معمولا آن فرد همسرشان است صحبت کنند و او هم تمام حواسش به آنها باشد! دیگر اینکه آقایان باید بدانند که روی حساسیت های خانم ها نباید مانور داد چرا که به برهم خوردن آرامش آنها خواهد انجامید.

        ازدواج با فاصله ی سنی معکوس

        زمانی که علم جامعه شناسی آشکارا اعلام می کند ازدواج در زمره پیچیده ترین روابط انسانی است، شاید بتوان تأمل زیادی در این خصوص داشت و از زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار داد، زیرا بسیار شنیده شده که ازدواج، مظهر برخورد فرهنگ و طبیعت است. به این صورت که جامعه می کوشد طبیعت را مهار کند و آن را به فرهنگ تبدیل نماید و به دلیل همین ویژگی هاست که بیان می شود میثاق زناشویی با توجه به زمان و شرایط دوران خودش، دچار دگرگونی ها و تغییراتی شده ، ولی نفس آن از قدیم الایام یکی بوده است.

        ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها ، جغرافیا، تحصیلات و...« سن » یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده و تفاوت سنی در همه اعصار به گونه ای بوده که نشان می دهد در تفاوت سنی زوجین ، مرد چند سالی بزرگتر از زن بوده است. به طوری که در ایران پدیده گزینش همسر، پراکندگی خاصی داشته است؛ از این رو تفاوت سن زوجین در ایران امری طبیعی به نظر می رسد و میزان این تفاوت، تا آنجا مورد توجه قرار می گیرد که در بیشتر موارد میان 4 تا 12 سال است.

        اما بسیاری از جامعه شناسان معتقدند در یک جامعه صنعتی یا رو به صنعتی شدن و پویا، معیارها نیز در حال تغییر و دگرگونی است. چه بسا هنوز وجود داشته باشند افرادی که به تفاوت سنی میان زوجین با تأکید بزرگتر بودن مرد از زن صحه بگذارند، اما در جامعه ای که زنان دست به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی مطالعاتی و سیاسی می زنند، از نظر تحصیلات ارتقاء پیدا می کنند و جایگاه ها، موقعیت هایی برتر و یا همسان مردان به دست می آورند و همین باعث می شود مقوله سن در ازدواج آنان نیز دچار تغییر شود. مثلاً در جامعه امروز، بسیار دیده شده زنانی که از همسران خود بزرگتر هستند. با این حساب می توان گفت که نظریه همسر گزینی با توجه به شرایط خاص هر جامعه می تواند تغییر یابد و در نهایت موجب طرح این پرسش می شود که آیا بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان موجب بروز مشکلاتی می شود؟

        پاسخ های مختلفی شامل این پرسش می شود؛ پاسخ های مخالف و موافقی که بحث بر سر هر کدام می تواند نظر عده ای خاص را پاسخگو باشد.



        امروزه روز ازدواج هایی با فاصله سنی معکوس، یعنی بزرگتر بودن زن از مرد بسیار زیاد شده است. معمولاً مردها از اقدام به چنین ازدواج هایی انگیزه هایی چون داشتن پشتوانه ای قوی در همه مسائل تا بتوانند روی نظر و فکرش حساب کنند و خود را به دست تجربه او بسپارند. گاه انگیزه دریافت محبت مادرانه هم این مردان را جذب زنانی می کند که فاصله سنی های چشمگیری با خودشان دارند.

        اگر بخواهیم مروری بر ویژگی های این گونه مردان داشته باشیم، می توانیم به خصیصه های گوناگونی در شخصیت این مردان برای طلب کردن این حمایت ها اشاره کنیم.

        گروه اول این مردان معمولاً دارای اعتماد به نفس پایین بوده و همواره به حمایت نیاز دارند. اگر چه غرور مردانه آنها اجازه نمی دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا طلب نمایند، اما آنها به صورت غیرمستقیم و از طرق مختلف حمایت فرد مقابل را جلب نموده و با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند. جالب آنکه این گروه از مردان معمولاً پس از ارائه خدمات همسر دلخوری خود را اعلام می کنند و اعتراضشان را به همسرشان مبنی بر گرفتن استقلال و آزادی، ایجاد محدودیت و... ابراز می دارند.



        گروه دوم به مردانی اختصاص دارد که نتوانسته اند بخش والد و بالغ خود را رشد دهند و به خوبی از عهده مسئولیت های زندگی شان برنمی آیند. چنین افرادی ذاتاً برای اداره امور شخصی به کمک نیاز دارند؛ چرا که بدون کمک نمی توانند کارها را به ثمر برسانند و از مهارت های یک زندگی معمولی محرومند.آنان اغلب از کودک بی تدبیر و احساساتی و بی تأمل وجودشان استفاده می کنند و با شکست های پی در پی رو به رو می شوند، به همین دلیل عادت کرده اند تا برای مواجه نشدن بیشتر با نتایج نامطلوب همواره از شخصی کمک بگیرند و حمایتش را بطلبند. این شخص در دوران مجردی، مادر و در دوران تأهل، همسر آنهاست.



        گروه سوم را مردانی تشکیل می دهند که مادرانی قدرت طلب داشته و همواره در زندگی آموخته اند که برای کلیه امور با نظر و تصمیم های او هماهنگ بوده و طبق میل و اراده مادرشان رفتار کنند. در نظر این مردان، خانم ها مدیریت اصلی خانه را بر عهده دارند و تصمیم گیرنده نهایی آنها هستند. بنابراین در گستره زیادی از زندگی شان اختیارات فراوانی را به همسرشان می سپارند.

        این مردان معمولاً دارای اعتماد به نفس پایین بوده و همواره به حمایت نیاز دارند. اگر چه غرور مردانه آنها اجازه نمی دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا طلب نمایند، اما با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند

        نکاتی که باید پیش از ازدواج با تفاوت سنی معکوس بدانید

        با توجه به شرایط فعلی جامعه و افزایش تعداد ازدواج هایی که زنان از مردان بزرگتر هستند، دیگر مشاوران مانند گذشته با این نوع ازدواج ها به شدت مخالفت نمی کنند بلکه تصمیم نهایی را بیشتر به خود فرد و شرایط فکری و روحی اش واگذار می کنند. یعنی اگر این اختلاف سنی معکوس، برای هر دو نفر و خانواده های آنها قابل هضم باشد، از ظاهر دو طرف قابل تشخیص نباشد و دختر و پسر در درک متقابل به مشکل برنخورند، در زندگی آینده هم مشکلی جدی به وجود نخواهد آمد. در چنین ازدواجی دو طرف باید سعی کنند که جایگاه های واقعی خود را علی رغم این تفاوت سنی پیدا کنند. یعنی زن در جایگاه زن خانواده باشد و نه مادر. و مرد در جایگاه مرد و تکیه گاه و شوهر باشد، نه پسر خانواده.



        به طور کلی این نوع ازدواج چند پاشنه آشیل دارد که باید به آنها توجه کنید:
        * باید در نظر داشت که مطابق با عرف جامعه ایرانی بزرگتر بودن زن از مرد چندان پسندیده نیست و نگرانی از بزرگتر بودن سن دختر از پسر به دلیل مشکلات احتمالی است که در آینده به وجود می آید.


        * وقتی زن از مرد بزرگتر باشد عمدتا قدرت مدیریت و کنترل بیشتری در زندگی دارد و از طرف دیگر این مرد است که دوست دارد مدیر زندگی زناشویی شود. این مساله هم در رابطه شما و همسرتان تاثیر می گذارد و هم در شیوه های فرزند پروری و گاه دیده می شود که پدر نقش سایه ای پیدا می کند.

        تناسب در شرایط دختر و پسر و کفویت کمک می کند در آینده بدون اینکه انرژی زیادی صرف شود هماهنگی در نگرش ها وجود داشته و تفاهم ایجاد شود

        * مساله دیگری که جای بررسی دارد نظر خانواده های دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانواده ها با این مساله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکرده اند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و حتی موجبات تنش و اختلاف دایمی را ایجاد می کند.


        * رشد و بلوغ دو طرف شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج است. شما هر قدر فارغ از کلیشه های رایج تصمیم گیری کنید، باید قبول کنید که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد. مگر پسری که در شرایط خاصی رشد کرده، متکی به خود و خود ساخته است، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری ندارد، خوب فکر می کند و عاقلانه تصمیم می گیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز می تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.

        * تناسب در شرایط دختر و پسر و کفویت کمک می کند در آینده بدون اینکه انرژی زیادی صرف شود هماهنگی در نگرش ها وجود داشته و تفاهم ایجاد شود.

        * دخترها به دلیل شرایطی همچون زایمان زودتر شکسته می شوند، بنابراین اغلب توصیه می شود که دختر چند سالی کوچکتر باشد تا تناسب در شرایط ظاهری در طول زندگی مشترک حفظ شود. به هر حال خانمی که از همسر خود بزرگتر است باید دغدغه بیشتری برای حفظ شادابی، جذابیت و جوانی خود داشته باشد.

        * به طور کلی اگر دختر و پسری معرفت لازم در این زمینه را داشته باشند که مانع از مشکلات بعدی در زندگی شود منعی برای این نوع ازدواج ها نیست اما فراموش نکنید که در این نوع انتخابها بسیار باید دقیق بود و نسنجیده نباید اقدام کرد.

        یک نکته بسیار مهم، مقطع سنی است که ازدواج در آن صورت می گیرد. بدون شک ازدواج پسری 22-21ساله با دختری 25- 24 ساله بسیار چالش برانگیز است چون در این شرایط دختر و پسر در مقاطع سنی متفاوتی هستند. پسر هنوز در حال و هوای نوجوانی است و دختر وارد پختگی بزرگسالی شده است.

        اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سال های بعد اتفاق بیفتد، مثلا دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.

        توجه داشته باشید که تفاوت سنی شما ترجیحا بیشتر از 5سال نباشد چون در این صورت شما در هر دهه از زندگی خود تقریبا یک نسل یا یک دوره با همسرتان تفاوت سنی خواهید داشت.


        راهکار

        اگر شما جزو آن دسته از زنان هستید که از سوی مردی کم سن تر از خود انتخاب شده اید و قصد دارید به خواستگاری وی جواب مثبت بدهید باید چند نکته مهم برای موفقیت در زندگی تان توجه نمایید.

        -اولاً: شما مادر همسرتان نیستید. نباید مرتب به او یاد آوری کنید که: «مواظب باش، کیف پولت را فراموش نکنی.»؛ «می دانی ماشین بنزین ندارد؟»؛ «اگر با این لباس نازک بیرون بروی حتماً سرما می خوری» و...

        -ثانیاً: همسر شما بزرگ شده و نیازی به موعظه ندارد. اجازه ندهید به عنوان یک مادر در ذهن او جا بیفتید چون در این صورت، او بعد از مدتی خلاء دوست، همسر و یک همپا را احساس می کند و از شما که مادر دومش شده اید، دل می کند.

        - ثالثاً: حتماً فرد مقابل را در جریان طرز فکرتان در این رابطه و نحوه زندگی تان با وی قرار دهید تا بداند که نمی تواند به عنوان یک مادر روی شما حساب باز کند. به او بگویید که تنها حاضرید وظایف همسریتان را به نحو احسن انجام دهیه و نه بیشتر.

        دکتر امان قرایی مقدم، محقق و استاد دانشگاه در این خصوص می گوید: «به نظر من این تفاوت سنی، منفی است زیرا با تحقیقاتی که روی 2 هزار و 167 پرونده طلاق انجام داده ایم، به این نتیجه رسیده ایم که یکی از مهمترین دلایل طلاق در میان زوجین، بروز همین تفاوت سنی است. یعنی بزرگتر بودن زن از مرد، زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست.

        فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین اینگونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود.»

        جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.

        حمید اکبری- کارمند، می گوید: «دوستی داشتم که همیشه می گفت من با یک زن پولدار ازدواج می کنم. چند سالی از او خبر نداشتم تا این که هفته پیش او را دیدم. سوار خود روی آخرین مدل شده بود و از ظاهرش مشخص بود که وضع مالی خوبی دارد.میگنا دات آی آر.برایم تعریف کرد که با خانمی 9 سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده و از زندگی اش هم راضی است و به هر چه می خواسته، رسیده است. خوشحال شدم ولی نتوانستم باور کنم، چون آن دوست ِ خیلی شاد و سر حال سابق نبود.»

        ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. مثلاً دکتر قرایی مقدم در این خصوص می گوید: «خام بودن جوانان و تحت تأثیر احساسات قرار گرفتن، یکی دیگر از دلایلی است که موجب چنین ازدواج هایی می شود، زیرا باید در نظر داشت برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.»

        این در حالی است که دکتر نوید ایرانپور، پژوهشگر مسائل خانواده در یک طبقه بندی به چرایی و چگونگی این ازدواج ها اشاره می کند.

        وی معتقد است این ازدواج ها را می توان در 3 طبقه مجزا قرار داد:
        الف- آن دسته از ازدواج هایی است که بنابر اجبار صورت گرفته و خانواده با انتخاب دختری بزرگتر از پسر بنابر از شرایط خاصی، پسر را به ازدواج مجبور می کنند.

        ب- ازدواج هایی که بر پایه عشق و علاقه دو طرف بنا نهاده شدند.

        ج- ازدواج هایی که بُعد اقتصادی دارند.

        وی در ادامه سخنانش نتایج چنین ازدواج هایی را این گونه بیان می کند: «با توجه به نوع چگونگی ازدواج، مسلماً رفتارهای متفاوتی نیز بروز پیدا می کند. در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.»

        غیر از این، ازدواجی که بر پایه زور و اجبار است در نوع خود بدترین واکنش را داراست، زیرا زن و مرد بیشترین تنش ها را در خود خواهند داشت. میگنا دات آی آر.در چنین خانواده هایی بیشترین تنش بر سر این موضوع است که چه کسی قدرت را در دست بگیرد، مرد یا زن؟ مرد به دلیل نگرش سنتی می خواهد مردانگی نشان دهد و حاکم خانه باشد و زن به علت بزرگتر بودن نمی تواند این نکته را تحمل کند و تنش بر سر قدرت، می تواند نهاد خانواده را دچار مشکل کند.

        دوست می گفت: «با مدیر عامل شرکت کامپیوتری که در آن مشغول به کار بودم، ازدواج کردم. او 7 سال از من بزرگتر است و ما 5 سالی است که زندگی مشترکی داریم. راضی ام اما گاهی اوقات احساس می کنم همانند یک مهره هستم و هیچ اراده ای از خود ندارم. تنها این مورد است که ناراحتم می کند.»

        در حالی که عده ای از کارشناسان با این کار مخالف هستند، گروهی دیگر توافق دارند که نمی توان یک حکم کلی برای چنین مسئله ای در جامعه ایران صادر کرد، زیرا هنوز تعریف مشخص و دقیقی از وظایف زن و مرد نسبت به هم تبیین نشده و یا اگر شده کمتر عملی می شود و به همین دلیل است که اختلاف ها روز به روز بیشتر می شود؛ بنابراین در حالی که در زندگی های عادی زناشویی تنش هایی را شاهد هستیم، طبیعی است میان خانواده ای که زن چند سالی هم از شوهرش بزرگتر است، شاهد حرف ها و حدیث هایی هم باشیم. به طور مثال به مرد می گویند هیچ کس را به او نمی دادند و آمد این زن را گرفت و یا این زن سنش بالا رفته بود و مجبور شد با کوچکتر از خودش ازدواج کند، که تمامی این حرف ها در کنار مشکلات دیگر می تواند آسیب پذیری خانواده را افزایش دهد. عده ای از روان شناسان اجتماعی با نگاهی از بعد روان شناسانه و روان شناختی نیز سعی بر تحلیل این دسته از ازدواج ها دارند.

        آنان معتقدند از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند. از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند و احتمالاً به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و...

        خانمی می گفت: «پس از 15 سال زندگی، شوهرم به من می گوید تو پیر هستی. من 6 سال جوان تر از تو هستم. می گوید اگر به خاطر ثروت و موقعیت تو نبود، با تو ازدواج نمی کردم. خیلی غصه دار شدم. من با عشق جلو رفتم و او با پول. حالا که به آن چیزهایی که می خواسته، رسیده، به من می گوید تو پیر هستی. پس از 15 سال زندگی این حرف ها دلم را آتش می زند.»

        دکتر ایرانپور به نوع تفاوت در اختلافات سنی نیز اشاره می کند. به این معنی که اگر تفاوت سنی میان زن و مرد 3 تا 4 سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. در این شرایط زنی که 3 یا 4 سال بزرگتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد کوتاه می آید و می کوشد مطیع باشد. در صورتی که هر چه این تفاوت سنی افزایش یابد، حس مادری، خواهر گونه و یا سرپرست در زن بیشتر می شود. مثلاً زنی که 15 سال و یا بیشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر یا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد می کند.

        خانم کارمندی می گفت: «با کسی ازدواج کردم که 10 سال از من کوچکتر است. همه می گویند جای پسرت است و به او هم می گویند که با مادرت ازدواج کرده ای. شاید حق دارند. ولی ما با هم خوشبخت هستیم و 7 سال است که زندگی می کنیم. تمام خرج تحصیلش را خودم دادم و برای دکترا گرفتن فرستادمش خارج از کشور. می گفتند این کار را نکن می رود و دیگر بر نمی گردد؛ ولی همسرم رفت دکترایش را گرفت و برگشت و با هم زندگی می کنیم. الان حرف های مردم کمتر شده؛ ولی هنوز وقتی ما دو تا را با هم می بینند تعجب می کنند.» تمام این مسائل زمانی کنار هم جمع شده، باعث می شوند کارشناسان نظرات مختلفی را ارائه دهند؛ هر چند این نظرات در آخر به نقطه ای مخالف ختم می شود و گویی هنوز عُرف جامعه و مردم آن را قبول ندارند.

        دکتر قرایی مقدم در این خصوص می گوید: «شاید چنین ازدواج هایی نکات مثبتی هم داشته باشد مثل اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیره. ولی کنار این نکات مثبت، این نکات منفی است که خود نمایی می کند زیرا اگر خود فرد پذیرای شرایطش باشد، تا اندازه ای می تواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند و تأثیرات منفی این برخوردها همیشه در زندگی خانوادگی آنان بروز می یابد.» در هر حال، با نگاهی می توان خانواده هایی را یافت که با بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان، زندگی هایی شاد و زیبا دارند.

        آقای که کارمند فرودگاه است می گوید: «روزی که مثل همیشه مشغول چک کردن یکی بودن شناسنامه ها با هویت مسافر بودم، دیدم زن و مرد مو سپیدی شناسنامه هایشان را دادند. مرد 5 سال کوچکتر از زن بود. با خنده گفتم: پدر جان خانمت که 5 سال بزرگتر است. پیرمرد لبخندی زد و گفت: مگر چه عیبی دارد، عوضش خانمم هنوز شاداب تر و جوان تر از من مانده، مگر نه؟!»