مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

همسرتان را بدون هیچ دردسری تغییر دهید!


باید در خانه فضای عاشقانه ایجاد کنیم و در اثنایی که شخص سرمست از تعریف های ماست، نقد و تذکّراتمان را در میان سخنان دلنشین خود بگنجانیم، تا هم به همسرمان آسیب روحی وارد نکنیم و هم تذکّراتمان بیشترین تأثیر را داشته باشد.

توجه داشته باشید که کلّیت فضای سخن ما باید به گونه ای باشد که بر دل شخص بنشیند. او نباید احساس کند که ما آمده ایم تا از همه ی محاسن او چشم پوشی کنیم و تنها دست بر نقطه ضعف او بگذاریم. باید فضایی که ایجاد می کنیم از فضای بدبینی، عیب جویی یا مچ گیری فاصله داشته باشد؛ باید فضای محبت و عشق و صفا و صمیمیمت باشد. مثلاً با به کار بردن چنین عباراتی: «تو چقدر خوبی! چقدر صبوری! من افتخار می کنم که خدا چنین همسری نصیب من کرده است!»

یک فضای دلنشین فراهم کنیم و در اثنایی که شخص سرمست از تعریف های ماست، نقد و تذکّراتمان را در میان سخنان دلنشین خود بگنجانیم، تا هم به همسرمان آسیب روحی وارد نکنیم و هم تذکّراتمان بیشترین تأثیر را داشته باشد.

امام حسین (علیه السلام) در روایتی می فرماید: «از نشانه های انسان عالم آن است که خود را در معرض نقد دیگران قرار دهد»

اگر زن و شوهر در خود این ظرفیت را می بینند، مسلماً کسی شایسته تر و محرم تر از همسر نیست که این مهم را به او بسپارند. اگر همسر شما هرگز چنین درخواستی از شما نمی کند، شما پیش قدم شوید و از او این درخواست را داشته باشید. غالباً بعد از تکرار چندین و چند باره ی چنین عملکردی از سوی شما، همسرتان ترغیب می شود که از شما بخواهد که معایبش را به او گوشزد کنید. اما مهمترین نکته این است که آینه گونه عمل کنیم؛ یعنی عیوب را در خلوت و تنهایی و نه کوچک تر و نه بزرگ تر از آنچه که هستند به نمایش بگذاریم.

باید توجه داشته باشیم که آنچه در دست ماست، تیغ جرّاحی است نه ساطور قصّابی؛ لذا باید آن را بسیار استادانه و ماهرانه به کار بریم و البتّه این کار مقدّماتی دارد. این تیغ باید ضد عفونی شود و جرّاحی با آن باید در فضای آرام و خلوت انجام بگیرد. در این فضا جایز نیست که هر کسی را راه بدهیم؛ بلکه فقط عوامل جراح باید حضور داشته باشند. پیش از جراحی، اول بیمار را تقویت می کنند، فشارش را می سنجند، از او مراقبت های ویژه به عمل می آورند و بعد از همه ی این تمهیدات ، اقدام به جرّاحی می کنند.

بالاخره ما می خواهیم تیغ انتقاد را در بدن فردی داخل کنیم که یقیناً برای او دردناک و ناخوشایند است. در نتیجه این کار باید با مقدّماتی صورت بگیرد. یادآوری شأن انسانی فرد؛ ذکر نعمت هایی که خدا به او داده است؛ بیان کمالاتی که او دارد، همه و همه مقدّماتی است که او را برای تحمّل انتقاد آماده می کند.

«تو این نقاط مثبت را داری. ببین زندگی ما با چه شیرینی شروع شده است! یادت هست کمی تأخیر در مراحل خواستگاری، چقدر هر دویمان را نگران کرد؛ اما بالاخره خدا ما را به هم رساند و اکنون چقدر زندگی مان دلچسب است! حالا یک غده ی کوچکی هست که زندگی شادمان را تهدید می کند و این غده باید خارج شود. اگر این غده را زود خارج نکنیم، بزرگ و بزرگ تر می شود و به زندگی شیرنمان لطمه می زند.» به کار بردن چنین عبارات از مقدماتی است که همسرمان را آماده ی پذیرش انتقادهای ما می کند.

اساساً تحمّل فضای انتقاد در جامعه را باید افزایش داد و این حرکتی است که هر یک از ما باید از خود شروع کند. نظر به این که هیچ یک از ما از عیب و نقص مبرّا نیستیم، به منظور اصلاح خویش، نیاز داریم که خود و عملکرد خویش را در آینه ی چشمان دیگران نظاره کنیم.

شرکت در محافل معنوی که محیط های تعلیم، تذکّر و وعظ هستند نیز کمک می کند که بی آنکه مستقیماً مورد نقد واقع شویم، معایب خود را در خود جستجو کنیم.

انسان ها بنابر فطرت پاک خود، علاقه مند هستند که به انسان های صالح و آسمانی نزدیک شوند و شرکت در جلسات معنوی، الگوبرداری و در نتیجه همانند سازی با شخصیت های وارسته را امکان پذیرتر و عملی تر می کند. سفرهای زیارتی نیز چنین تأثیری دارند. شرکت در محافل معنوی و نشست و برخاست با افراد وارسته و بزرگ، فرد را قلّه نشین می کند و از بلندای قلّه، خردی مسائل روزمرّه و کوچک و پیش افتاده به وضوح آشکارتر است. انسان اگر در سطوح پایین حرکت کند، پیوسته ضربه می خورد. هر چه زندگی ما مادّی تر باشد، تزاحمات، چشم و هم چشمی ها، حسادت ها و اندک بینی ها بیشتر خواهند بود. در عوض انسانی که اوج می گیرد از تیررس این آشفتگی ها به دور است.

سخت گیری در تادیب فرزندان

وقتی امنیت و ایمنی فرزندانتان در خطر است—چه با عجله و بدون توجه وارد خیابان بشوند، به آتش دست بزنند یا به ‌طرز خطرناکی به استخر نزدیک شوند—داد زدن یا فریاد کشیدن سر آنها کاملاً طبیعی (و لازم) است. از این گذشته در آن لحظه حاضرید هرکاری بکنید تا توجه فرزندتان را به خود جلب کنید تا بتوانید او را از خطر دور کنید.

بعد از چنین موقعیتی، طبیعی است که فرزندتان گریه کند و شما بخواهید که از او معذرت ‌خواهی کنید. اما واقعیت این است که گریه کردن فرزندتان در واکنش به ترس و فوریت صدای شماست نه به ‌خاطر سخت‌گیر یا عصبانی بودنتان. در چنین موقعیت‌هایی اشکالی ندارد که بدون عذرخواهی از آنها آرامشان کنید. فرزندتان را بغل کنید و مثلاً بگویید، "می‌دونم ناراحتی اما کاری که کردی خیلی خطرناک بود و ترسیدم بهت آسیب برسه. دیگه نباید هیچوقت اینکار را بکنی." تنبیه کردن بچه‌ها بعد از چنین موقعیت‌هایی معمولاً لازم نیست چون به احتمال زیاد از آن درس گرفته‌‌اند.

از‌طرف دیگر وقت‌هایی هم هست که تند برخورد کردن—مثل داد کشیدن مداوم بخاطر کارهای ناچیز—ممکن است نتیجه عکس دهد. بچه‌ها نسبت به واکنش ‌های تند والدینشان مصون می‌شوند و دیگر آنها را جدی قلمداد نمی‌کنند. اگر می‌بینید که کم‌کم دچار چنین عادتی می‌شوید، قبل از اینکه به رفتار فرزندتان واکنش دهید، یک نفس عمیق بکشید و از خودتان بپرسید، "آیا دارم افراط می‌کنم؟" اگر اینطور بود، چند دقیقه از آن موقعیت دور شوید و دوباره بعد از اینکه آرام‌تر شدید برگردید.

به‌طور کلی، وقتی نوبت به تادیب بچه‌ها می‌رسد، بهتر است با یک صدای آرام و محکم با آنها حرف بزنید و تمرکزتان بر روی رفتار بچه باشد نه خود او. همچنین بد نیست که در صورت امکان از عواقب طبیعی آن کار استفاده کنید. این یعنی اگر فرزندتان یک اسباب‌بازی را پرت کرده است، از او بخواهید آن را بردارد. اگر چیزی را از خواهر یا برادرش گرفته است، از او بخواهید که آن را برگرداند. اگر تصمیم گرفت که اینکارها را انجام ندهد، برای کارش یک نتیجه مناسب تعیین کنید، حتی اگر گریه ‌کنان به شما التماس کند. مداومت داشتن رمز تادیب و تربیت موثر است و مغلوب گریه‌های فرزندتان شدن، رفتارهای منفی را در او تقویت خواهد کرد.

این مردهای مهربان، پشت ظاهرشان چه خبر است؟


کشف شخصیت واقعی مردها بدون نقاب و رسیدن به واقعیت طرف مقابل از دغدغه‌های قدیمی و همیشگی خانم ها بوده و هست. شناخت عمقی مردان مشکلات و سوءتفاهم‌های‌تان را کم می‌کند و باعث برقراری رابطه بهتر بین شما می‌شود. کشف رازهایی از دنیای پر پیچ و خم مردان و توجه به آنها نه تنها به شما در تصمیم‌های‌تان کمک می‌کند بلکه با نگاهی تازه شما را وارد افکار و سیاست‌های مردانه می‌کند.حالا اگر روی معنی کارها و اخلاق همسرتان حساس شده‌اید چند نکته ساده اما اساسی در مردان را بشناسید.


کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است

همه ما فکر می‌کنیم وقتی همسرمان با جزئیات تمام برای‌مان تعریف می‌کند که کجا بوده ‌است و چه کرده است یعنی هیچ چیزی را از ما پنهان نکرده و با ما روراست است و می‌توانیم خیال‌مان راحت باشد اما باید بدانید که کاملا در اشتباه هستیم، چون وقتی او خیلی به تعریف جزئیات می‌پردازد یعنی در حال پنهان کردن موضوعی است و می‌خواهد با تعریف داستانی طول و دراز موضوع اصلی را پنهان کند. نشانه‌ای ‌مهم که می‌تواند عدم صداقت را نشان دهد زمانی است که شروع به تعریف کردن داستانی می‌کند و در آن بیشتر به جزئیات بی‌اهمیت می‌پردازد و مدام از موضوع اصلی طفره می‌رود، باید بدانید در این مواقع احتمالا در حال پنهان کردن موضوعی است، به‌خصوص اگر هنگام صحبت مدام مکث کند، چون در حال ساختن یک واقعیت خیالی است در این مواقع شما می‌توانید با سؤال کردن او را تا حدی مجبور به گفتن حقیقت کنید. اگر کمی با خود فکر کنید به این نتیجه می‌رسید که وقتی خودتان هم در حال گفتن حقیقت و تعریف کردن یک واقعه خاص هستید خیلی به جزئیات نمی‌پردازید.


احساسات‌تان را کنترل کنید

شاید همسرتان خیلی گرفتار باشد، همیشه سرکار است و شما خیلی کم او را می‌بینید، این موضوع به خودی خود اصلا شک‌برانگیز نیست ولی زمانی که همسرتان یکباره و به طور ناگهانی و بدون اینکه سابقه داشته باشد شروع به خریدن کادوهای خیلی گران​قیمت برای شما می‌کند، زمین و زمان را برای‌تان فرش قرمز پهن می‌کند تا حواس​تان از همه چیز دور باشد به این مسئله فکر کنید که شاید او دچار عذاب وجدان شده‌ است و می‌خواهد به نوعی جبران کند (البته این مسئله همیشه صدق نمی‌کند). گاهی نیز پیش می‌آید که همسر بی‌اعتنای شما ناگهان بیش از حد مهربان می‌شود و بیش از اندازه به شما توجه نشان می‌دهد همه اینها می‌تواند نشانه‌ای از احساس گناه او باشد بنابراین بهتر است در این مواقع در رفتارهای او دقیق شوید تا متوجه شوید واقعا چرا ناگهان اینقدر مهربان شده و آیا به راستی دچار تحول شده یا...

اگر شما آدم ساده‌ای باشید از چاپلوسی طرف مقابل خوشحال خواهید شد و همین رضایت خاطر شما نقطه آغاز شکست شما خواهد بود ولی اگر باهوش و زیرک باشید چاپلوسی او در برابر شما اذیت‌کننده نیز هست. نحوه روبه‌رو شدن با اینگونه افراد بسیار ساده است به این ترتیب که از کنارشان به گونه‌ای بگذرید که انگار چیزی نشنیده‌اید و با لبخند ساده‌ای پاسخگوی او باشید، چرا که در نهایت شما برنده‌اید اگر عقل را به همراه زیرکی و حربه‌های مخصوص خودتان به‌کار گیرید. یادتان باشد احساسات شما به حد کافی زیاد هست در مواقعی آن را به کار گیرید که ضروری باشد نه در همه موارد.


آنها سریع گیج می‌شوند

مردان مدت زیادی را در دایره خشم خود از شما باقی می‌مانند اما به محض اینکه بهتر شدند ناراحتی شما و کش و قوس‌های بحث بین‌تان را تاب نمی‌آورند. اگر زنی شناخت کافی روی مرد‌ها داشته باشد این احساس ناراحتی را با صبوری تحمل می‌کند تا همسرش هم بتواند عبور موفقی از بحران یا ناراحتی پیش آمده، داشته باشد. مردها حین صحبت سکوت می‌کنند تا احساس‌شان را نظم دهند.
مردها هدف مدار هستند و در آن واحد می‌توانند به یک موضوع توجه کرده و در مورد آن حرف بزنند. اما زن‌ها دایره‌وار فکر می‌کنند و در آن واحد می‌توانند در مورد چند مسئله حرف بزنند. اما این کار مردها را گیج می‌کند. مردها نیاز دارند که احساس کنند، کارها را درست انجام می‌دهند بنابراین وقتی شما صحبت‌شان را قطع می‌کنید گویی به آنها گفته‌اید باز هم داری اشتباه می‌کنی! پس من تو را متوقف می‌کنم. این مسئله شاید به سرعت بین شما فراموش شود اما پس ذهن مردها را نمی‌توان به سادگی به حالت قبل برگرداند.


ما مردان قصه خودمان را داریم

مرد‌ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلات‌شان، اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا می‌کنند. مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان در میان نگذارند و یک‌تنه آن‌ را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آنها دوست دارند گاهی ژان‌وال‌ژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند. به یکی از دوستان‌شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی‌دانند چرا از حساب‌شان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌ احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما باتوجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید. اینها چیزهایی نیست که در ظاهر مردها به سادگی کشف کنید بلکه افکاری مردانه است که در ژن آنهاست و تا ابد هم این قسمت از زندگی‌شان را با شما قسمت نمی‌کنند.
مردها از اینکه درقبال چیزی تعهد کلامی بدهند، بیزارند بنابراین تمام تلاش شما برای شنیدن پاسخی روشن از او با شکست مواجه می​شود. آن دسته مردانی که به هیچ چیز پاسخ روشنی نمی‌دهند همیشه در پس پرده‌ای از ابهام باقی می‌مانند. آنها شخصیتی آزارگر دارند و شما هرگز نخواهیدفهمید چه در افکارشان می‌گذرد یا چه احساسی دارند. این‌طور نیست که اصلا با شما حرف نزنند نه، آنها با شما صحبت می‌کنند، اما مشکل این است که هرگز پس از آنکه صحبت‌هایشان تمام شد، نمی‌توانید بگویید به شما چه گفته اند. آقای اسرارآمیز متخصص صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن بدون دادن کمترین اطلاعات است.

تاثیر تولد فرزند دوم در زندگی

در این مقاله چه می خوانید؟
  • چه چیزی تغییر می‌کند؟
  • چه تاثیری بر شما خواهد داشت؟
  • کمک به کنار آمدن فرزند اولتان
  • نکاتی برای کنار آمدن خودتان





تولد فرزند دوم

شادی و خوشبختی که فرزند اولتان به زندگی شما بخشیده اندازه ندارد و حالا که فهمیده‌اید قرار است صاحب دومین فرزندتان شوید کمی ترسیده‌اید. بااینکه قبلاً هم بارداری و وضع‌حمل را تجربه کرده‌اید اما حالا برای آماده شدن برای فرزند دوم مسئولیت‌های جدیدی به شما محول شده است.

آماده شدن برای تولد فرزند دوم ممکن است به اندازه اولین بار خاص و شادی‌بخش باشد. کمک به فرند اولتان برای درک اینکه چه انتظاراتی باید داشته باشد می‌تواند اضطراب هر دو شما را کمتر کند و آگاه شدن از تغییراتی که پیش رویتان است بهترین راه برای آماده شدن برای این اتفاق هیجان‌انگیر است.



چه چیزی تغییر می‌کند؟

به دنیا آوردن فرزند دوم و رسیدگی به دو بچه ابتدا کمی دشوار به نظر می‌رسد. اینکه قبل از تولد بچه اوضاع خود را منظم کنید بسیار بهتر است، بااینکه آنقدرها که به نظر می‌رسد هم دشوار نیست.

ازآنجاکه زمانتان محدود است و مشغله‌تان بیشتر خواهد شد، برنامه منظم زندگیتان محدودتر می‌شود. برنامه خواب و برنامه غذاییتان دچار تغییر خواهد شد و تاحدی به سن فرزند اولتان او بستگی دارد.

حتی قبل از تولد بچه هم زودتر از قبل خسته خواهید شد زیرا مراقبت از فرزند اولتان درحالی که باردار هستید انرژی زیادی از شما می‌برد. پس از تولد، 6 تا 8 هفته اول بسیار دشوار خواهد بود زیرا کار اصلی شما منظم کردن برنامه خواب و خوراک نوزاد جدیدتان است و این در حالی است که باید با نیازها و تغییر احساسات فرزند اولتان هم سروکله بزنید.

یک تغییر مثبت که فرزند دوم به همراه دارد افزایش اعتماد به توانایی‌ها، دانش و تجربیات خودتان است. چیزهایی که قبلاً درمورد فرزند اولتان بسیار دشوار می‌آمد، مثل شیر دادن، تعویض پوشک و برخورد با بیماری‌ها—الان بسیار برایتان راحت‌تر خواهد بود.




چه تاثیری بر شما خواهد داشت؟

آوردن یک فرزند جدید تاثیرات زیادی بر شما خواهد داشت—که برخی جسمی هستند و برخی احساسی. افزایش خستگی و کمی اضطراب اتفاقی طبیعی پس از بچه‌دار شدن است.

افسردگی‌های ناشی از آن کاملاً طبیعی است اما لازم نیست که به تنهایی با آن کنار بیایید. درمورد علائمتان با دکتر صحبت کنید. خیلی مهم است که بین یک ناراحتی موقت و گذرا که ممکن است چند هفته بیشتر طول نکشد و افسردگی حاد پس از زایمان که اختلالی کاملاً جدی است که اگر تحت درمان قرار نگیرد می‌تواند موجب بروز مشکل در خواب و خلق و خو شود، تمایز قائل شوید. اگر احساس می‌کنیدخیلی افسرده هستید و اضطراب دارید یا به آسیب زدن به خودتان یا فرزندتان فکر می‌کنید، حتماً فوراً به دکتر مراجعه کنید.

از نظر جسمی خیلی احساس خستگی خواهید کرد، مخصوصاً اگر وضع‌حملتان دشوار بوده یا سزارین کرده باشید. این باعث می‌شود شیر دادن‌های آخر شب بسیار سخت باشد، مخصوصاً اگر تصمیم گرفته باشید که شیر خودتان را به نوزاد بدهید.

کمک گرفتن از یک پرستار بچه در طول روز فکر بسیار خوبی است زیرا باعث می‌شود بتوانید استراحت بیشتری داشته باشید.

اگر خارج از خانه کار می‌کنید درمورد آینده کارتان اطمینان زیادی نخواهید داشت. تصمیم گرفتن درمورد برگشتن به کارتان تصمیم بسیار مهمی خواهد بود؛ وقتی می‌خواهید برای گرفتن این تصمیم فکر کنید این است که کمک و حمایت دوستان و خانواده‌تان را هم مد نظر قرار دهید.

اگر نگران پیوند خوردن با فرزندتان شدید خیلی تعجب نکنید. ممکن است درک اینکه به همان اندازه‌ای که فرزند اولتان را دوست دارید، فرزند جدیدتان را هم دوست دارید کمی سخت باشد اما مطمئن باشید که همینطور خواهد بود. عشق مادرها و پدرها وقتی فرزند جدیدشان به دنیا می‌آید دوبرابر می‌شود.

متوجه خواهید شد که طی ماه‌های اول بعد از وضع‌حمل وقت زیادی برای خودتان نخواهید داشت. شب‌بیداری‌ها و استرس‌های روزانه بسیار سخت خواهد بود به همین علت باید حتماً وقتی را برای خودتان در نظر بگیرید.

درغیراینصورت شما و همسرتان متوجه خواهید شد که دیگر وقتی را با هم نمی‌گذرانید بنابراین باید هر از گاهی برای با هم بودن زمان تعیین کنید.




کمک به کنار آمدن فرزند اولتان

فرزند اولتان احساسات مختلفی را از هیجان گرفته تا حسادت یا حتی خشم تجربه خواهد کرد. بچه‌ها کوچکتر قادر به ابراز کلامی احساساتشان نیستند و ممکن است رفتارهای قدیمشان برگردد. ممکن است شستشان را بمکند، از شیشه شیر بخورند، مهارت غذا خوردنشان را فراموش کنند و برای جلب توجه شما سعی کنند مثل نوزادها ارتباط برقرار کنند.

بچه‌های بزرگتر و کودکان ممکن است احساساتشان را با آزمایش کردن صبر شما، بدرفتاری، کج‌خلقی یا امتناع از غذا خوردن نشان دهند. این مشکلات معمولاً موقتی هستند و کمی آماده‌ساختن او می‌تواند کمک کند راحت‌تر با خواهر یا برادر جدید خود کنار بیاید.

باید بتوانید نقش او را بعنوان خواهر یا برادر بزرگتر پررنگ کرده و برای او توضیح دهید. در زیر به چند نکته مفید در این زمینه اشاره می‌کنیم:

• اجازه بدهید برای انتخاب وسایل نوزاد جدید به شما کمک کند. مخصوصاً اگر قرار است اتاق‌خوابشان با هم یکی باشد این مسئله اهمیت بیشتری دارد.

• هدیه‌ای که فکر می‌کنید فرند اولتان دوست داشته باشد در آن با فرزند دوم شریک باشد، مثل یک اسباب‌بازی یا کتاب مورد علاقه و یا یک عکس دو نفره برای دیوار اتاق‌خوابشان برای او تهیه کنید. همچنین شاید بد نباشد چیزی از وسایل اتاق فرزند اولتان را هم عوض کنید یا مثلاً یک صندلی جدید مخصوص برای او بخرید که مثلاً وقتی می‌خواهید به نوزاد جدید شیر بدهید، او روی آن کنارتان بنشیند.
• وقتی معینی را فقط برای خودتان و فرزند اولتان اختصاص دهید. مثلاً می‌توانید با هم به کتابخانه یا فروشگاه بروید یا قبل از خواب برای او کتاب بخوانید. همسرتان می‌تواند کمکتان کند در این ساعات از فرزند جدیدتان نگهداری کند.
• داستان‌هایی را برای فرزند اولتان بخوانید که به درک اتفاق تازه‌ای که در خانواده افتاده است کمک کند. کتاب‌های زیادی هست که مخصوص این بچه‌هایی که با یک خواهر یا برادر جدید باید کنار بیایند نوشته شده است.
• وقتی نوزاد به خانه می‌آید، با او درمورد اینکه چه انتظاراتی باید داشته باشد حرف بزنید. برای او توضیح دهید که نوزاد جدید گریه می‌کند، می‌خوابد، لازم است مدام پوشکش عوض شود و .. به او اطمینان بدهید که بااینکه نوازد جدید وارد خانه شده و توجه زیادی را به خود معطوف کرده، باز هم وقت کافی برای عشق ورزیدن به او دارید.
• بر نقش او در خانواده تاکید کنید و توضیح دهید که او خواهر یا برادر بزرگتر نوزاد تازه خواهد بود و بگذارید فرزندتان از این نقش جدید لذت ببرد.
رسیدن فرزند جدید با ایجاد تغییراتی برای فرزند بزرگتر همراه خواهد بود به همین دلیل بهتر است تغییرات دیگری وارد زندگی او نکنید. مثلاً این اصلاً وقت خوبی برای یاد دادن دستشویی کردن، شروع جایگزین کردن شیشه با فنجان یا شروع برنامه‌ای برای او که نیاز به دور شدن از شما برای بار اول را دارد، نیست.

خواهر یا برادر بزرگتر نقش بسیار مهمی در زندگی فرزند جدید دارند بنابراین او را خارج از تصمیم‌گیری‌هایتان قرار ندهید. توجه زیادی به فرزند تازه می‌شود و این نادیده گرفته شدن فرزند اول را آسان‌تر می‌کند. سعی کنید با شرکت دادن او در تمام کارهای مربوط به فرزند تازه این مشکلات را کمتر کنید.




نکاتی برای کنار آمدن خودتان

برای کمک به کنترل مسئولیت‌های جدید فرزند دوم، نکات زیر را امتحان کنید:

• در خانه به اندازه کافی موادغذایی خشک یا غذاهای سریع و راحت ذخیره کنید. اگر یک روز حوصله آشپزی داشتید، چند مدل غذا درست کنید و در فریزر نگه دارید چون وقتی فرزندتان به دنیا آمد شاید وقت چندانی برای اینکار نداشته باشید. چند منو از رستوران‌های نزدیک در خانه داشته باشید که اگر فرصت درست کردن غذا نداشتید، گرسنه نمانید.
• وسائل و تجهیزات شست و شویتان را کمی مرتب‌سازی کنید. یک سبد جداگانه برای هرکدام از بچه‌ها و یک سبد برای نگه داشتن لباس‌های کثیف خودتان تهیه کنید. شست‌وشو معمولاً بزرگترین شکایت والدین است و وقتی یک بچه دیگر هم اضافه می‌شود که دیگر اوضاع بدتر خواهد بود.
• درصورت امکان از وسائلی که دارید استفاده کنید تا اینکه وسائل جدید بخرید. وسائل و مقداری از لباس‌های فرزند اولتان احتمالاً هنوز قابل استفاده هستند و می‌توانند در وقت و هزینه‌هایتان صرفه‌جویی کنند.
• چند فیلم جدید تهیه کنید تا در شب‌بیداری‌هایی که برای شیر دادن به نوزادتان مجبورید تحمل کنید، آنها را تماشا کنید.
• در ماشین همیشه یک ساک پر از وسائل مورد نیاز فرزندتان مثل پوشک، شیشه شیر، اسباب‌بازی، پتو و از این قبیل آماده داشته باشید.
• همیشه یک اسباب‌بازی آماده در اتاق خواب، اتاق مهمان، نشیمن، حمام و آشپزخانه داشته باشید تا نوزاد را مشغول نگه دارید.
• از یکی از اعضای خانواده‌تان بخواهید که درست بعد از به دنیا آمدن نوزاد، آمده و پیش شما بماند. نه تنها لذت خواهد برد بلکه می‌تواند در کارها کمکتان کند تا بتوانید بیشتر استراحت کنید.
• برآوردن نیازهای خودتان را فراموش نکنید. هر کاری که می‌تواند سبب آرامشتان شود را انجام دهید، حتی اگر یک شب شاعرانه وقت گذرانی با همسرتان باشد!
همه به واقعیت فرزند جدید عادت می‌کنند. می‌توانید از جنبه‌های مثبت بسیار داشتن خانواده‌ای بزرگتر لذت ببرید!

راهکارهایی برای ازدواج کردن با وجود درآمدی کم


س: جوانی هستم ۳۰ ساله که اهل هیچ برنامه ای نیستم ولی چون کار دائمی ندارم می ترسم ازدواج کنم و نتوانم آرزوهای آن دختر را برآورده کنم و برای تامین هزینه های زندگی دربمانم.



در این مسئله شکی نیست که بهره مند نبودن از توانایی مدیریت مالی می تواند زمینه ساز برخی نارضایتی ها در زندگی مشترک باشد، اما منظور از توانایی مدیریت مالی لزوما داشتن ثروت زیاد و حقوق و درآمد بالا نیست، چرا که اگر این طور بود حداقل در قشر مرفه جامعه باید شاهد ازدواج های بهنگام و زندگی های عاری از نارضایتی می بودیم حال آن که در بسیاری از موارد این طور نیست.
آنچه در پاسخ به شما مخاطب گرامی و دیگر جوانانی که به دلیل درآمد کم یا نداشتن شغل دائمی از ازدواج فراری هستند می توان گفت این است که به تعویق انداختن ازدواج به امید یافتن شغل بهتر و پردرآمد و یا به دست آوردن سرمایه ای بیشتر معقول و منطقی به نظر نمی رسد، چرا که ازدواج دیرهنگام آسیب هایی به همراه دارد که بی تردید با شغل دائمی و موجودی بالای حساب بانکی قابل جبران نیست.
«انتخاب شریک زندگی از خانواده های هم تراز از نظر اقتصادی»، «طولانی تر کردن دوران عقد به منظور کسب آمادگی بیشتر اقتصادی برای شروع زندگی مشترک»، «همراهی و همدلی زوجین و همچنین بهره گیری از حمایت های خانواده در صورت امکان» از جمله راهکارهایی است که ازدواج افراد کم درآمد جامعه را تسهیل می کند. از سوی دیگر در آموزه های دینی نیز ازدواج نکردن به بهانه نداشتن شرایط مالی مناسب نفی شده است. از امام صادق(ع) روایتی با این مضمون نقل شده است که اگر کسی از ترس مسائل مالی ازدواج نکند نسبت به خداوند سوءظن ورزیده و به او بدگمان شده است. خیلی بد است که ما به خداوند چنین گمانی داشته باشیم، یعنی نگران باشیم که پروردگاری که تا پیش از این لحظه ای ما را رها نکرده است اینک بعد از ازدواج و به جا آوردن سنت پیامبر اکرم(ص) دیگر تامین کننده روزی ما نباشد.

به دنبال هم کفو خودتان باشید
اما ظاهرا تردید و اضطراب شما از ازدواج و مسئولیت های متعاقب آن باعث شده است که متاسفانه حتی یک قدم هم به سمت خواستگاری برندارید. اگرچه شما در سوال تان دقیقا از شرایط مالی و میزان حقوق خود سخن نگفتید اما چنانچه از یک پایه حقوق نسبی و متوسط برای اداره زندگی برخوردارید و مشکل دیگری ندارید، توصیه می کنم به سراغ خانواده های هم کفو خود بروید و همسر خود را از بین این خانواده ها انتخاب کنید.
اشتباه عده زیادی از جوانان این است که بدون در نظر گرفتن فاصله طبقاتی خود با خانواده طرف مقابل، به خواستگاری دختری از خانواده های بسیار مرفه می روند و بارها جواب منفی می شنوند.
طبیعتا انتخاب همسر از چنین خانواده هایی به تمکن مالی هم سطح آنان احتیاج دارد زیرا دختر در این خانواده ها از امکانات مادی و رفاهی خوبی برخوردار بوده و یقینا مطالباتش از شما به عنوان همسر آینده نیز در همان سطح است و رفته رفته همین عامل زمینه بروز چالش و اختلاف بین شما می شود. در نتیجه توصیه می شود به سراغ خانواده سالم و هم کفو خودتان بروید و قبل از ازدواج حتما با نامزدتان درباره وضعیت مالی و شرایط تان در آینده صادقانه صحبت کنید. بسیاری از خانواده ها موقعیت شما را درک می کنند و همین قدر که شما به لحاظ اخلاقی و شخصیتی جوان سالمی هستید و همان طور که خودتان اشاره کردید اهل هیچ برنامه ای نیستید شما را تحسین و زمینه ازدواج را برایتان مهیا می کنند. به علاوه شما با قدم برداشتن به سمت خواستگاری و توصیف صادقانه شرایط مالی تان با خانواده طرف مقابل تا حدود زیادی از خواسته های ریز و درشت طرف مقابل تان نیز آگاه می شوید و در نتیجه درک بهتر و واقع بینانه تری از شرایط، دیدگاه ها، امکانات و محدودیت های پیش رویتان خواهید داشت.
با داشتن این سطح از آگاهی که در جریان مراسم خواستگاری و گفت وگو ایجاد می شود، از مشکلات آتی خود پیشگیری می کنید یا آنها را بهتر تحت کنترل قرار می دهید. پس بدانید تا زمانی که برای خواستگاری اقدام نکنید نه می توانید شرایط و آمادگی خودتان را ارزیابی کنید و نه شرایط طرف مقابل تان را. از شنیدن «نه» در خواستگاری نترسید زیرا همین جواب منفی شنیدن برای تعداد بسیاری از جوانان نیروی محرکی بوده است تا از همه قابلیت های درونی خود برای رسیدن به موفقیت بیشتر استفاده کنند. این دسته از جوانان نه تنها از این که پاسخ منفی شنیده اند احساس شکست و حقارت نمی کنند بلکه با تلاش و جدیت بیشتر می کوشند تا نقاط ضعف خود را برطرف سازند.

عقد را طولانی تر کنید
اما چنانچه ان شاءا... جواب مثبت شنیدید به دنبال فراهم کردن مقدمات ازدواج باشید و با موافقت خانواده ها مراحل بعدی ازدواج یعنی گرفتن جشن ازدواج و شروع زندگی مشترک را به تاخیر بیندازید و مدت زمان عقد را طولانی تر کنید تا کم کم آمادگی اقتصادی لازم را نیز بیابید و خود را برای پذیرش مسئولیت آماده کنید. با فراهم کردن چنین شرایطی نه تنها می توانید به نیازهای عاطفی خود پاسخ مثبت دهید بلکه می توانید با جدیت بیشتر و بدون استرس زیاد به تقویت موقعیت خود در شغل و حرفه تان اقدام کنید. همچنین مراجعه به یک مشاور متخصص در امر ازدواج را فراموش نکنید.

مشاوران می توانند قبل از ازدواج حدود توقعات و شرایط زوجین را از نظر مالی بررسی کنند و توصیه انجام ازدواج را محدود به مواردی کنند که فاصله در این زمینه زیاد نباشد.