مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

مقابله با بچه قلدر!


خیلی شوکه ‌کننده و ناراحت‌ کننده است که بفهمید فرزندتان به دیگران زورگویی می‌کند و در مدرسه بعنوان قلدر شناخته می‌شود.

به همان اندازه که پردازش کردن این اطلاعات سخت است، مهم است که همان موقع با آن برخورد کنید. این زورگویی و قلدری چه فیزیکی باشد و چه کلامی، اگر متوقف نشود موجب بروز رفتارهای خشونت‌ آمیز غیر اجتماعی بیشتر شده و در موفقیت فرزندتان در درس و تحصیل و توانایی او برای دوستیابی و حفظ دوستانش، اختلال ایجاد می‌کند.



درک رفتار قلدرمآبانه

بچه ‌ها به دلایل مختلف قلدری می‌کنند. بعضی از آنها به‌ خاطر احساس ناامنی که دارند اینکار را می‌کنند. زورگفتن به یک نفر که به نظر می‌رسد از نظر احساسی و فیزیکی ضعیف ‌تر است فرد را دچار این احساس می‌کند که مهم‌تر و محبوب‌تر است و کنترل اوضاع را در دست دارد. در سایر موارد، بچه‌ها به این دلیل قلدری می‌کنند که نمی‌دانند زورگفتن به بچه‌های دیگر که به خاطر جثه، ظاهر، نژاد یا مذهب متفاوت با اوست، کاری اشتباه و غیرقابلقبول است.

در برخی موارد، قلدری جزئی از یک روند مداوم از رفتارهای خشونت‌ آمیز و جسورانه است. این بچه‌ ها برای یادگرفتن نحوه کنترل خشم و عصبانیت یا سایر احساسات قوی خود نیاز به کمک دارند. شاید مهارت لازم برای همکاری و مشارکت با دیگران را نداشته باشند. مشاوره‌ های تخصصی می‌تواند به آنها کمک کند کنار آمدن با احساساتشان، محدود کردن قلدری‌ها و بالا بردن مهارت‌های اجتماعیشان را یاد بگیرند.

بعضی از بچه‌ هایی که در مدرسه قلدری می‌کنند، رفتاری را که در خانه می‌بینند را کپی می‌کنند. بچه‌هایی که درمعرض رفتارهای و روابط خشونت‌ آمیز و نامهربان در خانواده خود هستند معمولاً یاد می‌گیرند که با دیگران هم همانطور برخورد کنند و فکر می‌کنند که با قلدری کردن می‌توانند کنترل بقیه بچه‌هایی که به نظرشان ضعیف می‌آیند را در دست بگیرند.




کمک به بچه‌ ها برای کنار گذاشتن قلدری

اجازه بدهید فرزندتان بداند که قلدری کردن رفتاری غیرقابل‌ قبول است و می‌تواند عواقب جدی در خانه، مدرسه و اجتماع برای آنها داشته باشد.

سعی کنید دلیل پشت این رفتار فرزندتان را بفهمید. در برخی موارد، بچه‌ ها به این دلیل قلدری می‌کنند که برای کنترل احساساتی مثل عصبانیت، خستگی یا عدم ‌امنیت مشکل دارند. در سایر موارد، این بچه‌ ها راه‌ های همکاری کردن برای حل مشکلات و تعارضات و همچنین درک تفاوت‌ ها را یاد نگرفته‌ اند.




چند راهکار

حتماً:

• قلدری را جدی بگیرید. کاری کنید که فرزندتان حتماً بفهمد که شما قلدری کردن در خانه یا هر جای دیگری را تحمل نمی‌کنید. قوانینی برای قلدری‌ ها و رعایت کردن آن بگذارید. اگر با گرفتن امتیازهایی که به فرزندتان داده‌اید می‌خواهید او را تنبیه کنید، دقت کنید که این کار حتماً به‌ جا و مناسب باشد. مثلاً اگر فرزندتان از طریق ایمیل، اس ‌ام ‌اس یا سایت‌های اجتماعی قلدری می‌کند، ارتباطات کامپیوتری و تلفنی او را برای مدتی محدود کنید. اگر فرزندتان در خانه با خواهر و برادرها یا دیگران رفتاری خشن دارد، آن را متوقف کنید. راه‌های مناسب ‌تری برای واکنش دادن به او آموزش دهید مثل دور شدن از موقعیت.

• به بچه ‌ها یاد بدهید با دیگران با مهربانی و احترام رفتار کنند. به فرزندتان یاد بدهید که درست نیست تفاوت‌ها را مسخره کند (مثلاً تفوت‌های نژادی، قومی، ظاهری، مذهبی، نیازهای خاص، جنسیتی، وضعیت مالی و اقتصادی) و سعی کنید یک حس همدردی برای افرادی که با او متفاوت هستند در او ایجاد کنید.

• در مورد زندگی اجتماعی فرزندتان بیشتر بدانید. بر عواملی که ممکن است بر رفتار فرزندتان در محیط مدرسه (یا هر مکانی که قلدری کردن در آنجا اتفاق می‌افتد) تاثیرگذار است دقت کنید. با والدین دوستان فرزندتان، همسالان او، معلمین و مشاورین مدرسه گفتگو کنید. آیا بقیه بچه‌ها هم قلدری می‌کنند؟ دوستان فرزندتان چطور؟ در مدرسه بچه‌ها با چه فشارهایی روبه‌ رو هستند؟ درمورد این روابط با فرزندتان حرف بزنید. سعی کنید آنها را در فعالیت‌ های خارج مدرسه شرکت دهید تا دوستی ‌های جدید ایجاد کنند.

• رفتار خوب را در آنها تقویت کنید. تقویت مثبت از تادیب منفی بسیار موثرتر است. کارهای خوب فرزندتان را ببینید و زمانیکه رفتارهایی مثبت و سازنده از خود نشان می‌دهند، آنها را ببینید و تحسین کنید.

• الگوی خوبی باشید. به نحوه حرف زدن خود و نحوه برخورد با مشکلات دقت کنید. اگر با خشونت رفتار کنید این احتمال وجود دارد که شما را الگوی خودشان قرار دهند. سعی کنید رفتارهای مثبت هرکس را به فرزندتان نشان دهید نه رفتارهای منفی آنها را. و وقتی در زندگی خودتان مشکلاتی ایجاد می‌شود، درمورد سختی‌ها و دشواری‌ هایی که دارید و طریقه برخوردتان با احساساتتان با کودکتان صادق باشید.




از خانه شروع کنید

وقتی به دنبال تاثیراتی که بر فرزندتان وجود دارد هستید، اول به اتفاقاتی که در خانه می‌افتد دقت کنید. بچه‌هایی که با داد و فریاد، فحش دادن، تحقیر کردن، انتقادهای خشن یا عصبانیت فیزیکی بزرگ می‌شوند، احتمال اینکه آن رفتارها را در اجتماع نشان دهند بسیار بالا است.

کاملاً طبیعی است که بچه‌ها با خواهر و برادرهای خود در خانه دعوا کنند. و تا زمانیکه احتمال خطر خشونت فیزیکی وجود ندارد، عاقلانه است که خودتان را دخالت ندهید. اما باید فحش دادن‌ها و رفتارهای فیزیکی آنها را به خوبی مدنظر داشته باشید تا حتماً هرازگاهی درمورد رفتارهای قابل‌ قبول با فرزندتان صحبت کنید.

خیلی مهم است که رفتار خودتان را هم کنترل کنید. به طریقه حرف زدنتان با کودک و واکنشی که به احساسات قوی خود می‌دهید، دقت کنید. ممکن است موقعیت‌هایی ایجاد شود که نیاز به تادیب و انتقاد سازنده باشد. اما اجازه ندهید که این مسئله به فحش دادن و تهمت زدن کشیده شود. اگر از رفتار فرزندتان راضی نیستید، به او بگویید که دوست دارید این رفتارش را تغییر دهد.

اگر خانواده شما زندگی پر استرسی دارند که فکر می‌کنید ممکن است با رفتار فرزندتان در ارتباط باشد، می‌توانید از مشاوران و معلمین مدرسه او کمک بگیرید. پزشکان روانشناس و مشاوران هم می توانند در این زمینه به شما کمک کنند.




درخواست کمک

برای کمک به یک کودک برای دست کشیدن از قلدری، با معلمین، مشاوران و سایر مسئولین مدرسه صحبت کنید تا ببینید چه کسی می‌تواند موقعیت‌هایی که موجب قلدری کردن می‌شود را پیدا کنند.

همچنین پزشکتان هم می‌تواند کمکتان کند. اگر فرزندتان سابقه مجادله، جنگ‌ طلبی، و مشکل در کنترل عصبانیت دارد، حتماً او را برای ارزیابی نزد متخصص ببرید.

در کمک به کودکان برای کنار گذاشتن قلدری، یادتان باشد که رفتار بد خود به‌ خود از بین نمی‌رود. به موفقیت و خوشبختی که دوست دارید فرزندتان در مدرسه، کار و روابط خود در طول زندگی داشته باشد، فکر کنید و بدانید که متوقف کردن قلدری در این لحظه به شما برای رسیدن به آن اهداف کمک می‌کند.

دلایل و جلوگیری از خودکشی نوجوانان



در این مقاله چه می خوانید؟

  • درمورد خودکشی نوجوانان
  • چه بچه‌ هایی در معرض خودکشی قرار دارند؟
  • علائم هشداردهنده
  • والدین چه می‌توانند بکنند؟
  • کمک به نوجوانان برای کنار آمدن با فقدان‌ها
  • اگر فرزندتان را بخاطر خودکشی از دست دادید



خودکشی نوجوانان

وقتی نوجوانی دست به خودکشی می‌زند، همه تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند. اعضای خانواده، دوستان، هم‌تیمی‌ها و هم‌کلاسی‌ها، همسایه‌ها و گاهی‌اوقات حتی آنهایی که آن نوجوان را خوب نمی‌شناختند هم احساس ناراحتی، سردرگمی و گناه خواهند کرد—حسی که کاش کاری انجام می‌دادند تا از آن خودکشی جلوگیری کند.

ازاینرو خیلی مهم است که نیروهایی که می‌تواند موجب شود نوجوانان اقدام به خودکشی کنند را بشناسید و بفهمید که چطور می‌توانید به آنها کمک کنید.



درمورد خودکشی نوجوانان

دلایل خودکشی یک نوجوان یا اقدام به خودکشی او می‌تواند پیچیده باشد. بااینکه خودکشی نسبتاً درمیان کودکان نادر است اما میزان آن در دوران نوجوانی به شدت بالا می‌رود. براساس آمار مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ (CDC)، خودکشی سومین دلیل مرگ در افراد 15 تا 24 ساله است که قبل از آن تصادف و قتل می‌باشد.

میزان آمار خودکشی در دختران و پسران متفاوت است. دخترها معمولاً دوبرابر پسرها به خودکشی فکر می‌کنند و به آن اقدام می‌کنند و معمولاً با مصرف زیاد دارو و موادمخدر یا زدن رگ انجام می‌شود. اما پسرها 4 برابر بیشتر از دخترها از طریق خودکشی جان خود را از دست می‌دهند و دلیل آن هم ممکن است این باشد که معمولاً از روش‌های کشنده‌تری برای خودکشی استفاده می‌کنند مثل اسلحه، دار زدن خود، یا پریدن از بلندی.




چه بچه‌ هایی در معرض خودکشی قرار دارند؟

شاید برایتان بخاطر آوردن احساسی که در دوران نوجوانی داشتید دشوار باشد. مطمئناً آن دوران سرشار از ممکن‌هاست اما می‌تواند دوره سردرگمی و اضطراب شدید هم باشد. برخوردهای اجتماعی و جا دادن خود در اجتماع، مشکلات تحصیل و مسئولیت‌پذیری همه به فرد فشار می‌آورد. این دوره زمان آغاز احساسات جنسی است، زمان پیدا کردن هویت فردی و نیاز به استقلال که معمولاً با قوانین و انتظارات سایرین در تضاد است.

یک نوجوان با حمایت دوستان، خانواده، وابسته‌های مذهبی، گروه همسالان یا فعالیت‌های فوق‌برنامه برای کنار آمدن با ناکامی‌های روزمره مفری دارد. اما خیلی از نوجوانان، فکر می‌کنند ازاین حمایت‌ها بهره‌مند نیستند و از خانواده و دوستانشان احساس دوری می‌کنند. خطر دست زدن به خودکشی برای این نوجوانان بیشتر است.

عواملی که احتمال خودکشی درمیان نوجوانان را بالا می‌برد، عبارتند از:

• یک اختلال روانی، بخصوص افسردگی، اختلال دوقطبی و اعتیاد به الکل و موادمخدر (درواقع 95% از افرادیکه بخاطر خودکشی جان خود را از دست می‌دهند، در زمان مرگ یک اختلال روانی داشته‌اند)
• احساس ناراحتی، آسیب‌پذیری یا پریشانی
• احساس ناامیدی و بی‌ارزشی که معمولاً با افسردگی همراه است (مثلاً یک نوجوان که در مدرسه مدام با شکست مواجه می‌شود، در خانه با خشونت روبه‌رو است یا از دوستان خود جدا است ممکن است چنین احساساتی را تجربه کند)
• اقدام قبلی به خودکشی
• سابقه خانوادگی افسردگی یا خودکشی (بیماری‌های افسردگی ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشند)
• آزار جسمی و جنسی
• فقدان شبکه حمایتی، رابطه ضعیف با والدین و همسالان و احساس جداافتادگی اجتماعی




علائم هشداردهنده

خودکشی درمیان نوجوانان پس از یک اتفاق ناراحت‌کننده در زندگی اتفاق می‌افتد، مثل ناکامی در مدرسه، برهم خوردن رابطه با دوست‌پسر/دوست‌دختر، مرگ عزیزان، طلاق، یا یک مشکل جدی خانوادگی.

نوجوانی که به خودکشی فکر می‌کند، ممکن است:

• به طور کلی درمورد مرگ یا خودکشی حرف بزند.
• درمورد فرار از خانه حرف بزند.
• درمورد ناامیدی و احساس گناه حرف بزند.
• از دوستان و خانواده کناره‌گیری کند.
• میل به شرکت کردن در فعالیت‌های موردعلاقه خود را از دست بدهد.
• در تمرکز کردن یا فکر کردن مشکل داشته باشد.
• تغییراتی در عادات خوردن و خوابیدن او احساس شود.
• رفتارهای خودتخریب داشته باشد (مثل مصرف نوشیدنی‌های الکلی، موادمخدر، رانندگی پرخطر).




والدین چه می‌توانند بکنند؟

اکثر نوجوانان که دست به خودکشی می‌زنند از قبل توسط عزیزانشان هشدار گرفته‌اند. به همین دلیل خیلی مهم است که والدین با علائم هشداردهنده آشنا شوند تا نوجوانانی که ممکن است به چنین کاری دست بزنند کمک موردنیاز را دریافت کنند.

ببینید و بشنوید

خیلی مراقب نوجوانتان که دچار افسردگی و گوشه‌گیری است باشید. مثلاً گرفتن نمرات پایین در مدرسه می‌تواند نشان دهد که نوجوانتان در مدرسه گوشه‌گیر است.

خیلی مهم است که ارتباط قوی با فرزندتان داشته باشید و نگرانی، حمایت و عشق خودتان را به او نشان دهید. اگر فرزندتان به شما اعتماد دارد،به او نشان دهید که نگرانی‌ها و مشکلات او را جدی می‌گیرید. دعوا با دوستانشان ممکن است از نظر شما خیلی مهم به نظر نرسد اما برای یک نوجوان بسیار ناراحت‌کننده است. نباید مشکلات فرزندتان را دست‌‌کم بگیرید یا کوچک و ناچیز جلوه دهید زیرا احساس ناامیدی او را بیشتر خواهد کرد.

اگر فرزندتان با شما احساس راحتی نمی‌کند، می‌توانید فردی بی‌طرف‌تر به او معرفی کنید، مثل یکی از اقوام نزدیک، یک مربی، معلم، مشاور مدرسه یا پزشک فرزندتان.

سوال بپرسید


بعضی از والدین دوست ندارند از فرزندشان سوال کنند که آیا تابحال به خودکشی یا آسیب زدن به خودش فکر کرده است یا خیر. بعضی می‌ترسند که با این سوال، فکر خودکشی را وارد فکر فرزندشان کنند.

پرسیدن این سوال خیلی خوب است، حتی اگر انجام آن دشوار باشد. گاهی‌اوقات توضیح دلیلتان برای پرسیدن این سوال می‌تواند کمکتان کند. مثلاً می‌توانید بگویید: "چند وقت پیش داشتی درمورد اینکه دوست داری بمیری حرف می‌زدی. آیا تا حالا به این فکر کردی که خودت رو بکشی؟"

کمک خواستن

اگر متوجه شدید که فرزندتان به خودکشی فکر می‌کند، باید فوراً درخواست کمک دهید. پزشک خانوادگیتان می‌تواند شما را به یک روانشناس معرفی کند.

اگر فرزندتان در موقعیت بحرانی قرار دارد، پزشک و متخصص می‌تواند او را تحت ارزیابی کامل روانی قرار دهد و شما را به منابع مناسب معرفی کند. اکر مطمئن نیستید که باید فرزندتان را به بخش اورژانس ببرید، از پزشکتان مشورت بگیرید.

اگر از یک متخصص سلامت روان وقت گرفته‌اید، حتماً برای ویزیت نزد او بروید، حتی اگر فکر می‌کنید که حال فرزندتان بهتر شده است. فکر خودکشی مدام در رفت و آمد است. ازاینرو خیلی مهم است که نوجوانتان برای به دست آوردن مهارت‌های لازم برای بیرون کردن این افکار از ذهن خود و مقابله با آنها در شرایط سخت کمک بگیرد.

به خاطر داشته باشید که هر مشکل ادامه‌داری بین والدین و فرزند می‌تواند آتش خودکشی در نوجوانی که احساس ناامیدی و تنهایی می‌کند را روشن کند. برای حل مشکلات خانوادگی خود زود اقدام کنید و آنها را به طریقی موثر حل کنید. همچنین سابقه افسردگی، اعتیاد، خشونت خانوادگی یا سایر فشارهای موجود در خانه را با متخصص روانشناس درمیان بگذارید.




کمک به نوجوانان برای کنار آمدن با فقدان‌ها

اگر کسی که فرزندتان می‌شناخته، مثلاً یکی از دوستان یا همکلاسی‌های وی، دست به خودکشی زد چه باید بکنید؟ اول باید با احساسات فرزندتان در آن باره آشنا شوید. بعضی از نوجوانان می‌گویند که در چنین مواقعی احساس گناه می‌کنند، مخصوصاً آنهایی که احساس کنند می‌توانستند جلو این عمل را بگیرند.

سایرین می‌گویند که از دست کسی که اقدام به خودکشی کرده، عصبانی می‌شوند که چرا چنین کار خودخواهانه‌ای را انجام داده است. اما کسانی هم هستند که چنین احساسات قوی ندارند. همه این واکنش‌ها درست هستند؛ فقط باید به نوجوانتان تاکید کنید که هیچ حسی درست یا غلط نیست.

وقتی کسی درست به خودکشی زده و حان سالم بدر می‌برد، افراد از حرف زدن در آن رابطه با او می‌ترسند. به نوجوانتان بگویید که دربرابر این میل مقاومت کند چون این دقیقاً زمانی است که فرد نیاز دارد با با دیگران رابطه برقرار کند.

بسیاری از مدارس پس از آگاه شدن از اقدام خودکشی دانش‌آموزی متخصصین روانشناس مخصوص برای حرف زدن با دانش‌آموزان و کمک به آنها برای کنار آمدن با این مسئله استخدام می‌کنند. اگر فرزند شما نیز با خودکشی یکی از دوستان و همکلاسی‌هایش روبه‌رو شده است، او را تشویق کنید با شما یا یک بزرگتر دیگر دردودل کند.




اگر فرزندتان را بخاطر خودکشی از دست دادید

برای والدین، مرگ فرزند ازجمله دردناک‌ترین اتفاقات غیرقابل‌تصور است. برای والدینی که با خودکشی فرزندشان را از دست می‌دهند، غم و درد شدتی ندارد. بااینکه این احساسات هیچوقت به طور کامل از بین نمی‌رود، بازماندگان خودکشی می‌توانند برای پیمودن روند بهبود مراحل زیر را طی کنند:

• روابطتان را با سایرین حفظ کنید. خودکشی می‌تواند موجب تنهاتر شدن خانواده بازمانده باشد زیرا دوستان نمی‌دانند در مواجهه با این خانواده چه بگویند یا چطور کمک کنند. افرادی را پیدا کنید که درمورد فرزند از دست رفته‌تان و احساساتتان با او حرف بزنید. اگر با افرادیکه دوروبرتان هستند احساس راحتی نمی‌کنید، خودتان شروع‌کننده مکالمه باشید و کمک بخواهید.

• به یاد داشته باشید که اعضای خانواده‌تان هم عزادار هستند و هرکس به طریقی خاص ناراحتی خود را نشان می‌دهد. فرزندان دیگرتان هم ممکن است سعی کنند به تنهایی با غمشان کنار بیایند تا غمی به غم‌های شما اضافه نکنند. سعی کنید در تمام مراحل سوگواری کنار هم باشید و در غم هم شریک شوید.

• مطمئناً تولدها و تعطیلات و سالگردها برایتان سخت خواهد شد. روزهای مهم و تعطیلی‌ها حس فقدان و اضطراب شما را بیشتر می‌کند. در این روزها، سعی کنید کاری که برای روحیه‌تان خوب و لازم است انجام دهید، چه پر کردن اطرافتان با فامیل و دوستان باشد یا برنامه ریختن برای یک روز آرام برای فکر کردن.

• درک کنید که طبیعی است احساس گناه کنید و از خودتان بپرسید چطور ممکن است چنین اتفاقی افتاده باشد اما خیلی هم مهم است که بفهمید هیچوقت به پاسخ سوالاتتان نمی‌رسید. بهبودی که به تدریج صورت گیرد از رسیدن به نقطه بخشش شروع می‌شود—هم برای خودتان و هم فرزندتان.

• مشاوره‌های روانشناسی می‌توانند نقش بسیار مهمی در کمک به شما برای کنار آمدن با این مصیبت ایفا کنند.

تکلیف خانه و نقش پدر و مادر


پدر و مادر اگر به تکالیف فرزندشان علاقه نشان می‌دهند، بچه‌ها در انجام آن موفق‌تر هستند. اینکار اهمیت فرزندشان برای پدر و مادر نشان می دهد.

کمک کردن به فرزندتان برای نوشتن تکالیفش فواید زیادی برای او دارد. و کسی چه می‌داند؟ ممکن است خودتان هم یک چیزی یاد بگیرید!

چطور کمک کنید


• باید معلم‌هایش را بشناسید. در مراسم‌ها و جلسات مدرسه شرکت کنید تا در آنجا معلمین فرزندتان را ببینید. درمورد سیاستشان در تکالیف بچه‌ها و اینکه چطور می‌توانید با آنها همکاری کنید، از معلم‌ها سوال کنید.

• محیط‌خانه را برای انجام تکالیف بچه‌ها آماده کنید. دقت کنید که محل انجام تکالیف آنها نور خوب و کافی داشته باشد. وسایل موردنیاز مثل دفتر، مداد، خودکار، پاک‌کن، چسب و قیچی را در دسترسشان قرار دهید.

• یک ساعت خاص برای انجام تکالیف بچه‌ها در نظر بگیرید. بعضی از بچه‌ها بعدازظهرها بعد از خوردن یک میان‌وعده و کمی بازی کردن، بهتر کار می‌کنند؛ بعضی‌های دیگر دوست دارند تا بعد از شام صبر کنند و بعد تکالیفشان را انجام دهند.

• سعی کنید تاجایی که ممکن است چیزهایی که حواس آنها را پرت می‌کند را دور کنید. این یعنی، تلویزیون، صدای بلند موزیک، یا تماس های تلفن (البته گاهی اوقات تماس گرفتن با یکی از همکلاسی‌ها برای راهنمایی گرفتن برای انجام تکلیف مفید است).

• حتماً اجازه بدهید کودک خودش تکلیفش را انجام دهد. اگر خودشان فکر نکنند و اشتباه نکنند، هیچ‌وقت هیچ چیز یاد نمی‌گیرند. شما می‌توانید پیشنهاد بدهید و راهنماییشان کنید. اما یادگرفتن وظیفه خود بچه‌هاست.

• در تحصیل فرزندتان نقش داشته باشید. درمورد تکالیف و امتحاناتشان از آنها سوال کنید. وقتی تکالیفشان تمام می‌شود آنها را چک کنید و همیشه برای جواب دادن سوال‌ها و نگرانی‌هایشان حاضر و آماده باشید.

• یک الگوی خوب باشید. آیا بچه‌ها شما را درحال خواندن روزنامه، نوشتن نامه، یا خواندن کتاب می‌بینند؟ یادتان باشد بچه‌ها بیشتر اعمال شما را تقلید می‌کنند تا حرفها و نصیحت‌هایتان را.

• کارها و تلاش‌هایشان را تحسین کنید. برگه امتحانی که نمره خوب در آن گرفته‌اند را بچسبانید روی یخچال. از نمرات خود و موفقیت‌های درسیشان پیش اقوام و دوستان تعریف کنید.

• اگر می‌بینید فرزندتان بطور مداوم در انجام تکالیفش مشکل دارد حتماً با معلم او صحبت کنید. بعضی از بچه‌ها برای دیدن تخته‌کلاس مشکل دارند و شاید لازم باشد آزمایش چشم بدهند یا برای مشکل یادگیری یا اختلال تمرکز معاینه شوند.

ترس و اضطراب چیست؟ - روش مقابله به آن


ترسیدن و اضطراب

تا بحال ترسیده‌ اید؟ همه آدم‌ها بعضی وقت‌ها می‌ترسند. ممکن است رعد و برق باعث شود قلبتان تندتر بزند یا شاید هم وقتی معلمتان اسمتان را صدا می‌کند تا درس بپرسد آب دهانتان خشک می‌شود. بعضی ‌وقت‌ ها هم وقتی می‌خواهید در کلاس درسی را کنفرانس بدهید کف دست‌هایتان عرق می‌کند. از دیدن قلدر مدرسه که مو به تنتان سیخ می‌شود!

نگرانی‌های همیشگی

همه ما گاهی‌ اوقات از چیزی می‌ترسیم. هر چقدر هم که بزرگ یا شجاع باشیم باز هم این اتفاق می‌افتد. بعضی ‌وقت‌ ها ترس می‌تواند چیز خوبی باشد و کمکتان کند سالم بمانید. ترسیدن از نزدیک شدن زیاد به آتش باعث می‌شود نسوزید. و ترسیدن از گرفتن نمره بد باعث می‌شود بیشتر درس بخوانید.

حتی بعضی‌ها از ترسیدن لذت می‌برند. به‌ خاطر همین است که فیلم‌های ترسناک می‌بینند یا سوار اسباب ‌بازی‌ های شهربازی مثل ترن‌ هوایی می‌شوند.




وقت می‌ترسید چه اتفاقی می‌افتد؟

آیا تا بحال فکر کرده‌اید چرا ترسیدن باعث می‌شود ضربان قلبتان تندتر بزند و تندتند نفس بکشید؟ واکنش بدن به ترس واکنش "جنگ یا فرار" نامیده می‌شود. و آدم‌ها از موقع خلقت همیشه آن را داشته‌اند.

این واکنش اینطور عمل می‌کند. تصور کنید که یک غارنشین هستید که صد هزار سال پیش زندگی می‌کرده‌اید و در جنگل با یک ببر تیزدندان روبه‌رو می‌شوید. دو انتخاب دارید، یکی اینکه بدوید و فرار کنید (که همان فرار است) و یکی این که به جنگ ببر بروید (این جنگ است). انتخاب نهایی (که خورده شدن توسط ببر است) انتخاب خیلی خوبی به نظر نمی‌رسد!

امروز هم می‌توانید موقع روبه‌رو شدن با قلدر مدرسه که حرف منطقی را نمی‌فهمد همین واکنش جنگ یا فرار را اجرا کنید. دو انتخاب دارید: یکی اینکه برگردید و فرار کنید، دوم اینکه به جنگ او بروید بااینکه می‌دانید جنگیدن مشکل را برطرف نمی‌کند.

برای‌اینکه برای واکنش جنگ یا فرار آماده شوید، بدن به‌طور خودکار چند کار انجام می‌دهد تا برای فعالیت یا فرار سریع آماده شود. ضربان قلبتان بالا می‌رود تا خون بیشتری را به عضلات و مغزتان برساند. ریه‌تان تندتر هوا را به داخل خود می‌کشد تا اکسیژن لازم برای بدنتان را فراهم کند. مردمک چشم‌هایتان بزرگ‌تر می‌شود تا بهتر ببیند. و دستگاه گوارش و ادرار کندتر می‌شوند تا بتوانید بهتر روی چیزهای مهم‌تر تمرکز کنید.




اضطراب چیست؟

معمولاً بدن ما زمانی وارد واکنش جنگ یا فرار می‌شود که چیزی برای ترسیدن وجود داشته باشد. اما بعضی ‌وقت‌ها هم این اتفاق وقتی چیزی برای ترسیدن نیست ایجاد می‌شود. وقتی می‌ترسید اما به نظرتان می‌آید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد به آن اضطراب می‌گویند.

احساسات دیگری هم همراه اضطراب می آیند مثل حس تنگ شدن سینه، دل‌درد، سرگیجه یا حس اینکه یک اتفاق بد و وحشتناک قرار است بیفتد. این احساسات می‌تواند خیلی ترسناک باشد. بعضی ‌وقت‌ها اضطراب برای کارهایی که لازم است انجام دهید مثل درس یاد گرفتن یا خوابیدنتان مشکل ایجاد می‌کند.

برای بعضی از بچه‌ها احساس‌ها اضطراب و نگرانی هر زمانی ممکن است اتفاق بیفتد. برای بعضی‌های دیگر فقط بعضی‌ وقت‌ها مثل وقتی برای اینکه جایی بروند خانه و خانواده‌شان را ترک می‌کنند اضطراب به وجود می‌آید. برای بعضی‌ها این حس اضطراب همیشه وجود دارد و در زندگیشان ایجاد مشکل می‌کند.

بعضی از بچه‌ها هم دچار وحشت هستند، یعنی یک حس ترس خیلی زیاد از یک چیز خاص مثل بلندی، کیفی، عدد 13 و یا سوسک و عنکبوت.




چرا آدم‌‌ ها اضطراب می‌گیرند؟

اضطراب ممکن است ارثی باشد یا فرد بعد از اینکه اتفاق خیلی بدی برایش افتاد مثل یک تصادف ماشین، دچار اضطراب شود. بعضی‌وقت‌ها بعضی بیماری های خاص هم ممکن است حس اضطراب ایجاد کند. مصرف بعضی داروها یا موادمخدر هم اضطراب می‌آورد.

یک توضیح دیگر آن می‌تواند مواد شیمیایی موجود در سلول‌های اعصاب مغز باشد. اینکه چطور مواد شیمیایی موجود در سلول‌های عصب مغزی ما متعادل شوند به احساس و عمل ما بستگی دارد. یکی از این مواد سروتونین است. سروتونین یکی از موادشیمیایی موجود در مغز است که به فرستادن اطلاعات از یک سلول عصب مغز به دیگری کمک می‌کند. اما برای خیلی از افرادی که اضطراب دارند، این سیستم همیشه خوب کار نمی‌کند.

بعضی از دانشمندها هم فکر می‌کنند که یک قسمت مخصوص در مغز واکنش فرار یا جنگ را کنترل می‌کند. وقتی مضطرب هستید مثل این می‌ماند که همیشه دکمه واکنش جنگ یا فرار شما روشن باشد—یعنی حتی وقت‌هایی که خطر واقعی وجود ندارد. این مسئله باعث می‌شود نتوانید روی پیزهای دیگر خوب تمرکز کنید.




کنار آمدن با اضطراب

اضطراب قابل درمان است. اگر فکر می‌کنید بیشتر از حالت عادی اضطراب دارید و می‌ترسید، قبل از اینکه این مسئله در زندگی و درس‌هایتان مشکل ایجاد کند به مادر یا پدرتان بگویید.

والدینتان ممکن است شما را پیش دکتر ببرند و دکتر می‌تواند مشکلی که باعث می‌شود مضطرب باشید را پیدا کنید. دکتر و مشاور روانشناس به شما کمک می‌کنند با حرف زدن، انجام بعضی کارها و فعالیت‌ها، ورزش‌ها یا مصرف دارو اضطرابتان را کم کنید.

البته اگر با یک ببر تیز دندان تیز چنگال شاخ به شاخ شوید تنها کاری که می‌توانید بکنید این است که...فرار کنید!

خشونت در مدرسه


در این مقاله چه می خوانید؟

مدارس تا چه اندازه امنیت دارند؟
چرا خشونت اتفاق می‌افتد؟
چه می‌توانید بکنید؟

آیا باید نگران خشونت در مدرسه باشید؟

وقتی از دوستان یا والدینتان درمورد خشونت‌هایی که در مدرسه‌های مختلف اتفاق افتاده است می‌شنوید، طبیعی است که نگران شوید که مبادا یک روز این نوع اتفاقات برای شما بیفتد.

خشونت‌های جدی مثل زدوخورد با سلاح‌های سرد معمولاً به‌ندرت اتفاق می‌افتد اما وقتی چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد، کاملاً طبیعی است که احساس ناراحتی و اضطراب کنید و بخواهید بفهمید که موضوع از چه قرار بوده است.



مدارس تا چه اندازه امنیت دارند؟

مطمئناً در مدرسه بودن بسیار ایمن‌تر از بودن در ماشین است. تعداد زیادی از نوجوانان 15 تا 19 ساله ما در تصادفات جان خود را از دست می‌دهند اما تعداد بسیار کمی از آنها هرساله در زدوخوردها و اتفاقات مدرسه یا در راه برگشت از مدرسه مجروح شده یا جانشان به خطر می‌افتد. بنابراین می توان به جرات گفت که اکثریت قریب به اتفاق نوجوانان ما با خشونت جدی در مدرسه برخورد نمی‌کنند.

اما بااینحال برخی از مدارس باید به دلیل نگرانی‌های خانواده‌ها و جامعه وضعیت ایمنی و امنیت خود را مورد بازنگری قرار دهند. یکی از مهمترین اقداماتی که مدارس باید انجام دهند داشتن دربان خوب و مجرب است که ورود افراد ناشناس را ارزیابی کند.

یکی دیگر از راهکارهای امن‌تر نگه داشن مدارس، بالا بردن آگاهی افراد از مشکلاتی مثل قلدری کردن‌ها و تبعیضات است. بسیاری از مدارس برنامه‌های اجرایی مختلفی برای مقابله با این نوع مشکلات و کمک به بالا بردن دانش معلمین و مدیران مدرسه برای مراقبت از دانش‌آموزان دربرابر این نوع خشونت‌ها دارند.




چرا خشونت اتفاق می‌افتد؟

درک خشونت مدرسه چندان ساده نیست. یک دلیل خاص نیست که مشخص کند چرا دانش‌آموزان دست به خشونت می‌زنند. بعضی از آنها رفتارهایی که درخانه، خیابان، بازی‌های کامپیوتری، فیلم و تلویزیون می‌بینند را تقلید می‌کنند. این افراد احساس انزوا کرده و همسالانشان آنها را طرد می‌کنند. اینها فقط چند دلیل از خشن شدن دانش‌آموزان است.

یک مسئله که تقریباً همه متخصصین در آن اتفاق‌نظر دارند این است که دسترسی داشتن به انواع سلاح‌ها، دست زدن به خشونت‌ را برای برخی افراد ساده‌تر می‌کند.




چه می‌توانید بکنید؟

کسانی که ممکن است دست به خشونت بزنند علائم هشداردهنده‌ای از خود نشان می‌دهند. این علائم عبارتند از:

• بازی کردن با هر نوع سلاح
• لاف زدن درمورد رفتارها و اعمال خشونت‌آمیزی که ممکن است انجام دهد
• نشان دادن میل و رغبت زیاد به فیلم‌های خشونت‌آمیز و بازی کردن بازی‌های ویدئویی و کامپیوتری با این مضامین
• قلدری کردن در مدرسه و ترساندن بقیه
• خشونت دربرابر حیوانات

اگر احساس کردید در مدرسه امنیتتان در خطر است، حتماً با یک بزرگسال قابل‌اعتماد مسئله را درمیان بگذارید. آن فرد می‌تواند معلم، والدین، مشاور یا مدیر یا ناظم مدرسه باشد. گزارش دادن خشونت در مدرسه بخاطر تهدیدهای فرد خاطی کار سختی است اما بسیاری از مدارس راه‌هایی را برای گزارش دادن قلدری‌ها و خشونت‌های احتمالی ایجاد کرده‌اند.

اگر شما هم شاهد خشونتی به هر شکل بوده‌اید، حرف نزدن درمورد آن ممکن است موجب بروز مشکلاتی جدی شود. حتی ممکن است خودتان در آیند دچار اختلا استرس پس از ترس شوید که در افرادی ایجاد می‌شود که یک اتفاق ترسناک جدی مثل یک تصادف خیلی خطرناک یا آزار جسمی یا جنسی را شاهد بوده‌اند.

البته لازم نیست که حتماً به خودتان آسیبی رسیده باشد که به این اختلال مبتلا شوید. حتی اگر شاهد چنین ماجرایی بوده باشید هم می‌توانید بروز این اختلال را در شما تحریک کند. به همین دلیل است که باید حتماً کمک بگیرید. مشاورین مدرسه افراد قابل‌اعتمادی هستند که برای برخورد با اینگونه مسائل و مشکلات نیز آشنایی کامل دارند.