در این مقاله چه می خوانید؟- درمورد خودکشی نوجوانان
- چه بچه هایی در معرض خودکشی قرار دارند؟
- علائم هشداردهنده
- والدین چه میتوانند بکنند؟
- کمک به نوجوانان برای کنار آمدن با فقدانها
- اگر فرزندتان را بخاطر خودکشی از دست دادید
خودکشی نوجوانان
وقتی نوجوانی دست به خودکشی میزند، همه تحتتاثیر قرار میگیرند.
اعضای خانواده، دوستان، همتیمیها و همکلاسیها، همسایهها و گاهیاوقات
حتی آنهایی که آن نوجوان را خوب نمیشناختند هم احساس ناراحتی، سردرگمی و
گناه خواهند کرد—حسی که کاش کاری انجام میدادند تا از آن خودکشی جلوگیری
کند.
ازاینرو خیلی مهم است که نیروهایی که میتواند موجب شود نوجوانان اقدام به
خودکشی کنند را بشناسید و بفهمید که چطور میتوانید به آنها کمک کنید.
درمورد خودکشی نوجوانان
دلایل خودکشی یک نوجوان یا اقدام به خودکشی او میتواند پیچیده
باشد. بااینکه خودکشی نسبتاً درمیان کودکان نادر است اما میزان آن در
دوران نوجوانی به شدت بالا میرود. براساس آمار مرکز کنترل و پیشگیری
بیماری (CDC)، خودکشی سومین دلیل مرگ در افراد 15 تا 24 ساله است که قبل
از آن تصادف و قتل میباشد.
میزان آمار خودکشی در دختران و پسران متفاوت است. دخترها معمولاً دوبرابر
پسرها به خودکشی فکر میکنند و به آن اقدام میکنند و معمولاً با مصرف
زیاد دارو و موادمخدر یا زدن رگ انجام میشود. اما پسرها 4 برابر بیشتر از
دخترها از طریق خودکشی جان خود را از دست میدهند و دلیل آن هم ممکن است
این باشد که معمولاً از روشهای کشندهتری برای خودکشی استفاده میکنند
مثل اسلحه، دار زدن خود، یا پریدن از بلندی.
چه بچه هایی در معرض خودکشی قرار دارند؟
شاید برایتان بخاطر آوردن احساسی که در دوران نوجوانی داشتید
دشوار باشد. مطمئناً آن دوران سرشار از ممکنهاست اما میتواند دوره
سردرگمی و اضطراب شدید هم باشد. برخوردهای اجتماعی و جا دادن خود در
اجتماع، مشکلات تحصیل و مسئولیتپذیری همه به فرد فشار میآورد. این دوره
زمان آغاز احساسات جنسی است، زمان پیدا کردن هویت فردی و نیاز به استقلال
که معمولاً با قوانین و انتظارات سایرین در تضاد است.
یک نوجوان با حمایت دوستان، خانواده، وابستههای مذهبی، گروه همسالان یا
فعالیتهای فوقبرنامه برای کنار آمدن با ناکامیهای روزمره مفری دارد.
اما خیلی از نوجوانان، فکر میکنند ازاین حمایتها بهرهمند نیستند و از
خانواده و دوستانشان احساس دوری میکنند. خطر دست زدن به خودکشی برای این
نوجوانان بیشتر است.
عواملی که احتمال خودکشی درمیان نوجوانان را بالا میبرد، عبارتند از:
• یک اختلال روانی، بخصوص افسردگی، اختلال دوقطبی و اعتیاد به الکل و
موادمخدر (درواقع 95% از افرادیکه بخاطر خودکشی جان خود را از دست میدهند،
در زمان مرگ یک اختلال روانی داشتهاند)
• احساس ناراحتی، آسیبپذیری یا پریشانی
• احساس ناامیدی و بیارزشی که معمولاً با افسردگی همراه است (مثلاً یک
نوجوان که در مدرسه مدام با شکست مواجه میشود، در خانه با خشونت روبهرو
است یا از دوستان خود جدا است ممکن است چنین احساساتی را تجربه کند)
• اقدام قبلی به خودکشی
• سابقه خانوادگی افسردگی یا خودکشی (بیماریهای افسردگی ممکن است ریشه ژنتیکی داشته باشند)
• آزار جسمی و جنسی
• فقدان شبکه حمایتی، رابطه ضعیف با والدین و همسالان و احساس جداافتادگی اجتماعی
علائم هشداردهنده
خودکشی درمیان نوجوانان پس از یک اتفاق ناراحتکننده در زندگی
اتفاق میافتد، مثل ناکامی در مدرسه، برهم خوردن رابطه با
دوستپسر/دوستدختر، مرگ عزیزان، طلاق، یا یک مشکل جدی خانوادگی.
نوجوانی که به خودکشی فکر میکند، ممکن است:
• به طور کلی درمورد مرگ یا خودکشی حرف بزند.
• درمورد فرار از خانه حرف بزند.
• درمورد ناامیدی و احساس گناه حرف بزند.
• از دوستان و خانواده کنارهگیری کند.
• میل به شرکت کردن در فعالیتهای موردعلاقه خود را از دست بدهد.
• در تمرکز کردن یا فکر کردن مشکل داشته باشد.
• تغییراتی در عادات خوردن و خوابیدن او احساس شود.
• رفتارهای خودتخریب داشته باشد (مثل مصرف نوشیدنیهای الکلی، موادمخدر، رانندگی پرخطر).
والدین چه میتوانند بکنند؟
اکثر نوجوانان که دست به خودکشی میزنند از قبل توسط عزیزانشان
هشدار گرفتهاند. به همین دلیل خیلی مهم است که والدین با علائم
هشداردهنده آشنا شوند تا نوجوانانی که ممکن است به چنین کاری دست بزنند کمک
موردنیاز را دریافت کنند.
ببینید و بشنوید
خیلی مراقب نوجوانتان که دچار افسردگی و گوشهگیری است باشید. مثلاً گرفتن
نمرات پایین در مدرسه میتواند نشان دهد که نوجوانتان در مدرسه گوشهگیر
است.
خیلی مهم است که ارتباط قوی با فرزندتان داشته باشید و نگرانی، حمایت و
عشق خودتان را به او نشان دهید. اگر فرزندتان به شما اعتماد دارد،به او
نشان دهید که نگرانیها و مشکلات او را جدی میگیرید. دعوا با دوستانشان
ممکن است از نظر شما خیلی مهم به نظر نرسد اما برای یک نوجوان بسیار
ناراحتکننده است. نباید مشکلات فرزندتان را دستکم بگیرید یا کوچک و
ناچیز جلوه دهید زیرا احساس ناامیدی او را بیشتر خواهد کرد.
اگر فرزندتان با شما احساس راحتی نمیکند، میتوانید فردی بیطرفتر به او معرفی کنید، مثل یکی از اقوام نزدیک، یک مربی، معلم،
مشاور مدرسه یا پزشک فرزندتان.
سوال بپرسید
بعضی از والدین دوست ندارند از فرزندشان سوال کنند که آیا تابحال به
خودکشی یا آسیب زدن به خودش فکر کرده است یا خیر. بعضی میترسند که با این
سوال، فکر خودکشی را وارد فکر فرزندشان کنند.
پرسیدن این سوال خیلی خوب است، حتی اگر انجام آن دشوار باشد. گاهیاوقات
توضیح دلیلتان برای پرسیدن این سوال میتواند کمکتان کند. مثلاً میتوانید
بگویید: "چند وقت پیش داشتی درمورد اینکه دوست داری بمیری حرف میزدی.
آیا تا حالا به این فکر کردی که خودت رو بکشی؟"
کمک خواستن
اگر متوجه شدید که فرزندتان به خودکشی فکر میکند، باید فوراً درخواست کمک دهید. پزشک خانوادگیتان میتواند شما را به یک
روانشناس معرفی کند.
اگر فرزندتان در موقعیت بحرانی قرار دارد، پزشک و متخصص میتواند او را
تحت ارزیابی کامل روانی قرار دهد و شما را به منابع مناسب معرفی کند. اکر
مطمئن نیستید که باید فرزندتان را به بخش اورژانس ببرید، از پزشکتان مشورت
بگیرید.
اگر از یک متخصص سلامت روان وقت گرفتهاید، حتماً برای ویزیت نزد او
بروید، حتی اگر فکر میکنید که حال فرزندتان بهتر شده است. فکر خودکشی
مدام در رفت و آمد است. ازاینرو خیلی مهم است که نوجوانتان برای به دست
آوردن مهارتهای لازم برای بیرون کردن این افکار از ذهن خود و مقابله با
آنها در شرایط سخت کمک بگیرد.
به خاطر داشته باشید که هر مشکل ادامهداری بین والدین و فرزند میتواند
آتش خودکشی در نوجوانی که احساس ناامیدی و تنهایی میکند را روشن کند.
برای حل مشکلات خانوادگی خود زود اقدام کنید و آنها را به طریقی موثر حل
کنید. همچنین سابقه افسردگی، اعتیاد، خشونت خانوادگی یا سایر فشارهای
موجود در خانه را با متخصص
روانشناس درمیان بگذارید.
کمک به نوجوانان برای کنار آمدن با فقدانها
اگر کسی که فرزندتان میشناخته، مثلاً یکی از دوستان یا
همکلاسیهای وی، دست به خودکشی زد چه باید بکنید؟ اول باید با احساسات
فرزندتان در آن باره آشنا شوید. بعضی از نوجوانان میگویند که در چنین
مواقعی احساس گناه میکنند، مخصوصاً آنهایی که احساس کنند میتوانستند جلو
این عمل را بگیرند.
سایرین میگویند که از دست کسی که اقدام به خودکشی کرده، عصبانی میشوند
که چرا چنین کار خودخواهانهای را انجام داده است. اما کسانی هم هستند که
چنین احساسات قوی ندارند. همه این واکنشها درست هستند؛ فقط باید به
نوجوانتان تاکید کنید که هیچ حسی درست یا غلط نیست.
وقتی کسی درست به خودکشی زده و حان سالم بدر میبرد، افراد از حرف زدن در
آن رابطه با او میترسند. به نوجوانتان بگویید که دربرابر این میل مقاومت
کند چون این دقیقاً زمانی است که فرد نیاز دارد با با دیگران رابطه برقرار
کند.
بسیاری از مدارس پس از آگاه شدن از اقدام خودکشی دانشآموزی متخصصین
روانشناس
مخصوص برای حرف زدن با دانشآموزان و کمک به آنها برای کنار آمدن با این
مسئله استخدام میکنند. اگر فرزند شما نیز با خودکشی یکی از دوستان و
همکلاسیهایش روبهرو شده است، او را تشویق کنید با شما یا یک بزرگتر دیگر
دردودل کند.
اگر فرزندتان را بخاطر خودکشی از دست دادید
برای والدین، مرگ فرزند ازجمله دردناکترین اتفاقات
غیرقابلتصور است. برای والدینی که با خودکشی فرزندشان را از دست میدهند،
غم و درد شدتی ندارد. بااینکه این احساسات هیچوقت به طور کامل از بین
نمیرود، بازماندگان خودکشی میتوانند برای پیمودن روند بهبود مراحل زیر را
طی کنند:
• روابطتان را با سایرین حفظ کنید. خودکشی میتواند موجب تنهاتر شدن
خانواده بازمانده باشد زیرا دوستان نمیدانند در مواجهه با این خانواده چه
بگویند یا چطور کمک کنند. افرادی را پیدا کنید که درمورد فرزند از دست
رفتهتان و احساساتتان با او حرف بزنید. اگر با افرادیکه دوروبرتان هستند
احساس راحتی نمیکنید، خودتان شروعکننده مکالمه باشید و کمک بخواهید.
• به یاد داشته باشید که اعضای خانوادهتان هم عزادار هستند و هرکس به
طریقی خاص ناراحتی خود را نشان میدهد. فرزندان دیگرتان هم ممکن است سعی
کنند به تنهایی با غمشان کنار بیایند تا غمی به غمهای شما اضافه نکنند.
سعی کنید در تمام مراحل سوگواری کنار هم باشید و در غم هم شریک شوید.
• مطمئناً تولدها و تعطیلات و سالگردها برایتان سخت خواهد شد. روزهای مهم
و تعطیلیها حس فقدان و اضطراب شما را بیشتر میکند. در این روزها، سعی
کنید کاری که برای روحیهتان خوب و لازم است انجام دهید، چه پر کردن
اطرافتان با فامیل و دوستان باشد یا برنامه ریختن برای یک روز آرام برای
فکر کردن.
• درک کنید که طبیعی است احساس گناه کنید و از خودتان بپرسید چطور ممکن
است چنین اتفاقی افتاده باشد اما خیلی هم مهم است که بفهمید هیچوقت به
پاسخ سوالاتتان نمیرسید. بهبودی که به تدریج صورت گیرد از رسیدن به نقطه
بخشش شروع میشود—هم برای خودتان و هم فرزندتان.
• مشاورههای روانشناسی میتوانند نقش بسیار مهمی در کمک به شما برای کنار آمدن با این مصیبت ایفا کنند.