مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

کودک‌آزاری و تفاوت آن در والدین معتاد و عادی




نتایج یک پژوهش در کشور نشان می‌دهد: بین انواع کودک‌آزاری در دو گروه والدین معتاد و عادی تفاوت معناداری وجود دارد.


این پژوهش در ابتدا با اشاره به این که کودک‌آزاری یکی از مشکلات شایع و پیچیده روانی اجتماعی جامعه امروزی است، این پدیده و تجربیات ناگوار دوران کودکی را دارای آثار و پیامدهای درازمدت و ناخوشایندی بر تحول و سازگاری شخصیت در دوران بزرگسالی دانسته و می‌افزاید: کودک‌آزاری طیف گسترده‌ای داشته و در هر جامعه‌ای دارای شدت و ضعف است. در مجموع، کودک‌آزاری به روش‌های مختلف از جمله کار، استثمار کردن، ایذای کودکان توسط والدین یا ناپدری و نامادری یا نابرادری و ناخواهری، نظام آموزشی ناکارآمد و ... ظهور می‌کند.


بر اساس این پژوهش، بدرفتاری با کودکان از دیدگاه‌های مختلف قانونی، پزشکی، اجتماعی و ... تعریف شده است و شامل هر گونه بدرفتاری جسمی و جنسی و روانی با کودک یا غفلت فرد بالغ (بالای 18 سال) از کودک (زیر 18 سال) معیار قضاوت بدرفتاری معمولات قضاوت اجتماعی یا به عبارت دیگر همه اعمال خشونت‌آمیز یا غیرخشونت‌آمیز یا غفلت است که کودک را در معرض خطر قرار می‌دهد.


پژوهش‌های بسیاری هم نشان داده است که سابقه بدرفتاری دوران کودکی که پیامدهای منفی و فراوانی دارد ممکن است منجر به اختلالات و آسیب‌های روانی شود. امروز پدیده کودک‌آزاری و عوارض ناشی از آن بخش وسیعی از مطالعات و تحقیقات را در برگرفته است. از سال 1990 به بعد روانشناسان ، جامعه‌شناسان، پزشکان، روانپزشکان، و مددکاران اجتماعی، سالانه بیش از 500 مقاله درباره موضوع کودک‌آزاری منتشر کرده‌اند که این پژوهش‌ها خود شاهدی بر اهمیت موضوع است.

بر اساس آمار موجود، سالانه حدود 3 میلیون کودک (4 درصد تمام کودکان زیر 17 سال جهان) به شدت مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرند. طبق گزارش اداره خدمات بهداشتی و انسانی آمریکا در سال 2000 از هر یکهزار کودک آمریکایی، 30 کودک مورد غفلت قرار گرفته و 18 کودک از نظر جسمی و جنسی و روانی آزار دیده‌اند. فشار روانی ، فقر، ارزش‌های پدرسالارانه،‌ بیماری روانی و اختلال شخصیتی را عوامل عمده در سبب‌شناسی بدرفتاری با کودک یا خشونت خانگی ذکر کرده‌اند.


انزوا،‌ بیکاری، مشکلات خانوادگی، بی‌سوادی و نداشتن مهارتهای سرپرستی نیز به عنوان علل کودک‌آزاری مطرح شده است.


پژوهش حاضر که با همکاری فخرالسادات خسروانی ، مختار ملک‌پور ، احمد عابدی و مریم حریری انجام شده، در ادامه به وضعیت کودکان آزار دیده والدین معتاد پرداخته است: در خانواده‌هایی که پدر یا مادر در بدترین حالت ممکن هر دو معتاد هستند کودکان در شرایط گوناگون در معرض آزار قرار می‌گیرند. والدین معتاد قادر نیستند یک الگوی رفتاری درست را با فرزندان خود دنبال کنند. گاهی قبل از استفاده از مواد مخدر یعنی زمانی که به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند در برابر کوچک‌ترین عمل فرزندانشان واکنشی خشن از خود نشان می‌دهند اما ممکن است پس از مصرف مواد مخدر یعنی زمانی که به آرامش رسیدند به شکل افراطی به کودکانشان محبت کنند. فرزندان چنین والدینی هیچ گاه مفهوم درست عمل درسد و غلط را درک نمی‌کنند.

بنا بر این پژوهش، اغلب کودک‌آزاری را باید نشانه‌ای از یک اختلال در کل خانواده تلقی کرد و فقط با درک عواملی که در رویداد چنین امری دخیل هستند می توان اقدام مقتضی برای رفع آن انجام داد.

اعتیاد والدین اثری طولانی بر سلامتی و ایمنی کودکان دارد . یکی از ریسک‌فاکتورهای کودک‌آزاری را وابستگی به مواد و تغییرات خلقی ناشی از آن ذکر کرده‌اند. مصرف الکل و سایر مواد نیز از ریسک‌فاکتورهای کودک‌آزاری جسمی است.

هیچ یک از دو فرد آزارگر دقیقا مانند یکدیگر نیستند اما عوامل مشترکی برای شناسایی آزارگران مستعد وجود دارد. بسیاری از مطالعات نشان می‌دهد که احتمال کودک‌آزاری در والدین با سابقه افسردگی، اضطراب،‌ مشکلات سلامت روانی و عمومی بیشتر است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد برخی ویژگی‌های کودکان نیز ممکن است در ‌آزار دیدن آنها نقش داشته باشد. البته بسیاری از این ویژگی‌ها خود جزء پیامدهای آزار محسوب می‌شوند. به عبارت دیگر بین ویژگی‌های کودک و آزار دیدن آنها رابطه متقابل وجود دارد.

تحقیقات نشان می‌دهد بین کودک‌آزاری و مشکلات سلامت روان در والدین رابطه وجود دارد . بر اساس این تحقیقات، پدرهایی با سابقه مشکلات روانی همچون افسردگی و اضطراب کودک‌آزاری بیشتری مرتکب می‌شوند. این پدرها برای حل مشکلات درون‌گروهی خانواده غالبا از زور و قدرت بدنی استفاده می‌کنند. ادلسون نیز دریافت که بین ویژگی‌های مادر و کودک‌آزاری رابطه وجود دارد و مادرهای کودک‌آزار اغلب دارای مشکلات سلامت روان بویژه افسردگی و اضطراب بوده و مهارتهای والدینی ضعیف دارند.

کودک‌آزاری به هر شکلی صورت گیرد پیامدها و عواقب ناگواری دارد اما خطر مشکلات عاطفی و سازشی زیادتر است. پیامدهای کودک‌آزاری را می‌توان در دو جلوه جسمانی و روانی بررسی کرد. شکستگی‌ها، کبودی بدن، معلولیت جسمانی،‌در نهایت فوت کودک جلوه‌های جسمانی کودک‌آزاری است و اختلالات روانی مانند افسردگی اضطراب فراگیر ، اختلال استرس پس از سانحه،‌پرخاشگری و ... تظاهرات روانی کودک‌آزاری است.


با توجه به تاثیرات منفی کودک‌آزاری بر جنبه‌های مختلف رفتاری و عاطفی فرد و پیامدهای منفی از جمله گرایش به مواد مخدر، پژوهش پیش رو به بررسی این نکته پرداخته است که آیا بین کودک‌آزاری در دوران کودکی و اعتیاد در دوران جوانی و بزرگسالی رابطه وجود دارد؟

این تحقیق بر روی افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در طول سال 89 (50 نفر) و افراد عادی (50 نفر) با بهره‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی مرحله‌ای انتخاب شدند. افراد عادی پرسشنامه سلامت عمومی را پر کرده و سلامت آنها تایید شده و همچنین سن و جنس افراد عادی با افراد معتاد همتاسازی شده بود.

پژوهش فوق، متشکل از 38 سوال از شرکت‌کنندگان بوده که 4 سوال از حوزه آزار جسمی، جنسی ، عاطفی و غفلت را مورد تشخیص و ارزیابی قرار داده است. از میان سوالات این مقیاس 8 سوال برای آزار جسمی، 5 سوال برای آزار جنسی، 14 سوال برای آزار عاطفی و 11 سوال برای بی‌توجهی و غفلت در نظر گرفته شد.

یافته‌های پژوهش نشان داد بین انواع کودک‌آزاری،‌ در دو گروه معتاد و عادی تفاوت معناداری وجود دارد بدین صورت که میانگین نمرات در هر چهار نوع کودک‌آزاری در گروه معتادان بیشتر از گروه عادی است.

بر این اساس افراد معتاد در دوران کودکی نسبت به افراد عادی بیشتر در معرض انواع کودک‌آزاری قرار گرفته‌اند. یافته‌های تحقیق حاضر همسو با نتایج به دست آمده از تحقیقات اریکسون و دیگران بوده است. آنها در این تحقیقات نشان دادند کودکانی که از لحاظ جسمی و روانی مورد غفلت واقع شده‌اند نسبت به همسن و سالان خود مشکلات در خور توجهی در سازگاری شخصی و رفتارهای پرخطر هیجانی از جمله اعتیاد دارند.

همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که آزارهای عاطفی دوران کودکی با رفتارهای ناسازگارانه و رفتارهای پرخطر همچون اعتیاد در نوجوانی رابطه دراد. سرزنش خود،‌احساس گناه به خاطر حادثه رخ داده، و مشکل در تنظیم هیجانات از دیگر مشکلات کودکان آزار دیده است. کودکان آزار دیده عزت نفس، و اعتماد به نفس پایینی دراند و خود را کمتر از دیگران می‌بینند.

نتایج پژوهش حاضر با یافته‌های تحقیقاتی که نشان داده‌اند بین سابقه اعتیاد با کودک‌آزاری ناشی از غفلت ارتباط معناداری وجود دارد همسو بوده است؛ بدین ترتیب که شیوع اعتیاد در خانواده کودکان آزار دیده به طور معنی‌داری بالاتر از شیوع آن در خانواده‌های کودکان آزار ندیده است.

در تبیین نتایج پژوهش حاضر می‌توان گفت آزاردیدن در دوران کودکی به عنوان عامل زمینه‌ساز برای بروز بسیاری از نابسامانی‌های بزرگسالی شناخته شده است؛ اما تا کنون در ایران مطالعات در خور توجهی در خصوص افرادی که در کودکی آزار دیده و در بزرگسالی مبتلا به اعتیاد شده‌اند انجام نشده است.

همچنین از نتایج این تحقیق چنین استنباط می‌شود که سوءرفتار و آزار کودکان به عنوان مساله عمده اجتماعی در سراسر دنیاست و عوامل بسیاری در بروز آن موثر هستند. این پژوهش هشداری است برای والدین معلمان و مسوولان تا با اجرای برنامه‌های گسترده ‌آموزشی و مداخله‌ای موقع و کارا از شیوع این پدیده در خانواده و جامعه جلوگیری کنند.

اشتباهات والدین در حرف زدن با کودکان


پدر یا مادر بودن یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. این شغل، 24 ساعته است و می تواند بسیار خسته کننده باشد. اما مهم است، با همه خستگی نیز مسایلی را رعایت کنید تا به روح، جسم و اعتمادبه‌نفس فرزندتان لطمه ای وارد نشود. باید طوری او را تربیت و با او رفتار کنید تا در بزرگسالی علاوه بر اینکه مایه افتخار شما شود، خودش نیز در سلامت روحی کامل زندگی کند.

یکی از روش های ارتباطی با کودکان حرف زدن است. اگر بتوانید روش های صحیح حرف زدن خود با کودکان را یاد بگیرید، به طور غیرمستقیم درست حرف زدن را به او نیز می آموزید.


1. غر زدن
بسیاری از والدین برای اینکه فرزندشان تکالیفش را درست انجام دهد یا غذایش را کامل بخورد، مدام سر او غر می زنند و اعتراض می کنند. این رفتار به هیچ عنوان مناسب و پاسخ‌گو نیست. بر اساس مجله تایم، این کار باعث می شود تا کودک لج کند و درست برعکس آن را انجام دهد. این مساله همچنین باعث می شود تا فرزند از زمان هایی همچون غذاخوردن فرار و سعی کند خودش را به کاری دیگر مشغول کند.


2. کوتاه پاسخ دادن
والدینی که با پاسخ کوتاه فرزند را مجبور می کنند از آنها اطاعت کند، به هیچ عنوان روش درستی برای تربیت کودک خود انتخاب نکرده اند. با گفتن عبارت: «برای اینکه من می گم!» باعث می شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش‌گرایی را از او می گیرید. یا گفتن عبارتی همچون: «هر چه من می گویم را باید انجام دهی» به این مفهوم است که هیچ احترامی برای فرزند خود قایل نیستید و او نیز در مقابل به شما احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت صحیح فرزندان، برای پاسخ به سوالات او زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به او پاسخ بدهید.


3. کودکانه رفتار کردن
کودکان بسیار باهوش تر از آن هستند که تصور می کنید. لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه‌گانه با او حرف بزنید تا به حرف هایتان گوش کنند. کودکان مکالمات مردم با یکدیگر را می شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می دانند.


4. مشغول بودن
کودکان دوست دارند برای آنها ارزش قایل شوید. به همین دلیل بسیار مهم است واقعا برای آنها ارزش قایل شوید. هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف های او گوش فرا دهید. این باعث می شود تا اعتمادبه نفس پیدا کنند و آن حس ارزشمندی که دنبالش هستند را از شما بگیرند.


5. زیاد حرف زدن
تحقیقات کارشناسان ثابت کرده است، مغز هر انسانی می تواند در هر مرتبه، به طور متوسط 5 تا 9 موضوع را به خاطر بسپارد. به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف ها ندارند. اگر می خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد.


6. استفاده از واژه های محکوم یا سرزنش کننده
هرگز از واژه هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می شود، استفاده نکنید. کودکان از همان ابتدا حس همدردی ندارند و بسیاری از چیزها را نمی توانند درک کنند. نباید برای اشتباهای که انجام می دهند خیلی آنها را مواخذه و سرزنش کنید.


7. تهدید کردن
هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودکان فرصت فکر و خطا کردن بدهد. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتمادبه‌نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود.

تاثیر حمام آب گرم بر روی کودکان اوتیستیک

یافته‌های یک تحقیق حاکیست: روش درمانی حمام آب گرم، راه حلی است که می‌تواند به کاهش علائم بیماری اوتیسم کمک کند.


تا به امروز درمان قطعی برای بیماری اوتیسم یافت نشده و تنها به کمک تشخیص زودهنگام و مراقبت‌های اصولی می‌توان علائم این اختلال فراگیر رشدی را کاهش داد.


در واقع هدف اصلی پژوهشگران کمک به بهبود زندگی روزانه این کودکان و افزایش تعامل آنها با محیط اطراف است.

در این تحقیق، پژوهشگران امریکایی، 10 کودک مبتلا به اوتیسم را به مدت 30 دقیقه در حمام آب گرم با 39 درجه سانتی گراد قرار دادند. آب گرم تاثیر مطلوبی بر روی قدرت ارتباطی کودک داشت و باعث کاهش رفتارهای تکراری وی شد. این در حالی است که اگر آب کمی سردتر باشد، چنین تاثیری را بر روی کودکان مبتلا به اوتیسم نخواهد داشت.

تیم تحقیقاتی کالج آلبرت اینشتین در نیویورک قصد دارد با انجام تحقیقات تکمیلی علت این پدیده را کشف کند. به گفته این پژوهشگران ممکن است آب 39 درجه ژنی را در بدن فعال کند که بر روی سیستم ایمنی بدن تاثیر دارد.

پیشنهادات شب امتحانی



توصیه‌های مهم امتحانی

امتحان معیار ارزشیابی دانسته‌ها و توانایی‌های شماست و شما می‌‌توانید از آن به عنوان ابزاری برای ارزیابی مهارت های یادگیری خود استفاده کنید. اما شرایط فیزیکی و ذهنی وجود دارد که عملکرد شما در حین امتحان را تحت تأثیر قرار می‌‌دهد. بنابراین لازم است پاره ای نکات را هنگام امتحان رعایت کنید.


برای عملکرد بهتر در امتحان توصیه های زیر را بکارگیرید:

با آمادگی کامل و به موقع در سر جلسه‌ی امتحان حاضر شوید. وسایل مورد نیاز مثل مداد، خودکار، ماشین حساب، لغت نامه و ساعت را به همراه داشته باشید. با این کار همه چیز در دسترس شما خواهد بود و نیازی به قرض گرفتن وسایل دیگران پیدا نخواهید کرد.

با اطمینان خاطر و آرامش کامل در امتحان شرکت کنید. مثبت اندیشی کنید. همواره این جملات را در ذهن خود تکرار کنید: ”‌ من برای امتحان کاملا آماده ام و به خوبی از عهده آن برمی آیم. ”‌ نگرانی را از خود دور کنید. هر گاه احساس نگرانی کردید، چند نفس عمیق بکشید تا آرام شوید. قبل از امتحان با دوستانتان راجع به اضطراب و دل‌شوره صحبت نکنید. بهتر است بدانید که نگرانی هم‌چون یک بیماری مسری قابل سرایت به دیگران است.

آرام ولی هوشیار باشید. اگر حق انتخاب دارید، مکان مناسبی را برای نشستن انتخاب کنید. نیمکتی را انتخاب کنید که بر روی آن فضای کافی برای کار داشته باشید. به پشتی نیمکت تکیه دهید و راحت باشید.

در ابتدا نگاهی گذرا به سۆالات بیندازید. حدودا 10% از وقت خود را برای این کار صرف کنید. کلمات کلیدی ( در سۆالات ) را مشخص کنید و برای پاسخ دادن به سۆالات زمان‌بندی کنید. در حالی‌که سۆالات را می‌‌خوانید، نکاتی که به ذهن‌تان می‌‌رسد و می‌‌توانید مفید باشد را در کنار آن‌ها یادداشت کنید.

برای پاسخ‌گویی به سۆالات از یک برنامه منظم پیروی کنید. ابتدا به سۆالات ساده تر پاسخ دهید و بعد به آن‌ها که نمره بیش‌تری دارند. سپس به ترتیب به سوالاتی پاسخ دهید که:

مشکل تر هستند.
جواب دادن به آن‌ها وقت بیش‌تری می‌‌گیرد.
نمره کم‌تری دارند.

در امتحانات تستی برای انتخاب پاسخ درست دقت کنید.ابتدا پاسخ‌هایی را که می‌‌دانید اشتباه است، کنار بگذارید.

اگر تست نمره‌ی منفی ندارد، از بین پاسخ‌های باقی مانده، پاسخ صحیح را انتخاب نمایید و یا حدس بزنید.

اگر امتحان نمره منفی دارد و شما دلیل خاصی برای انتخاب پاسخ خود ندارید، حدس نزنید.

شک نکنید، معمولا اولین گزینه ای که انتخاب می‌‌کنید، پاسخ صحیح است. پس پاسخ خود را تغییر ندهید، مگر اینکه واقعا به نتیجه‌ی قطعی رسیده باشید.

در امتحانات تشریحی، قبل از پاسخ دادن به سۆالات خوب فکر کنید.
ابتدا نکات مهمی را که راجع به سۆالات به دهنتان می‌‌رسد، در چرک نویس یادداشت کنید.

این نکات را به ترتیب شماره گذاری کنید.
سپس آن‌ها را تنظیم کرده و پاک‌نویس کنید.
در پاسخ به سۆالات تشریحی، به اصل موضوع بپردازید و حاشیه نروید.
در جمله‌ی اول موضوع اصلی را بیان کنید.
مقدمه ای برای آن بنویسید.
سپس موضوع را با جزئیات بیش‌تری شرح دهید.

به سۆال توجه کنید و فقط به آنچه از شما خواسته شده پاسخ دهید. از توضیحات غیر ضروری و مثال‌های اضافی بپرهیزید.

10% از وقت امتحان را برای مرور مطالب کنار بگذارید.
برای ترک کردن جلسه‌ی امتحان عجله نکنید.
در انتها تمام سۆالات را مرور کنید.
مطمئن شوید که به تمام سۆالات پاسخ داده اید.
وقتی نتیجه‌ی امتحان را گرفتید، آن را بررسی کنید.
به اشکالات خود توجه کرده و سعی کنید در آن زمینه بیش‌تر مطالعه کنید.
برای امتحانات آخر سال، سۆالات امتحانات کلاسی را دوره کنید تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.

تقویت اعتماد به‌ نفس کودک با این 10 روش


والدین می‌تواند همچون پرورش اخلاق و مسوولیت پذیری در کودکان، اعتمادبه‌نفس آنها را نیز پرورش دهند. وقتی کودک احساس ارزشمند بودن داشته باشد، می تواند برای آینده خود اهداف خوبی تعیین یا چیزهای جدیدی را امتحان کند.

اعتمادبه‌نفس از این احساس نشات می گیرد که ایمان داشته باشیم توانایی انجام بسیاری از کارها را داریم و کمک های ما و کارهایی که انجام می دهیم ارزش و اعتبار دارند. برخی ها اعتقاد دارند اعتمادبه‌نفس احساسی زودگذر و ناپایا است؛ گاهی آدم حس خوبی به خود دارد و گاهی این طور نیست. همین مساله باعث می شود تا به همین ترتیب به کودکان خود اعتمادبه‌نفس بیاموزیم. به عنوان پدر یا مادر، این وظیفه شما است که احترام به خویشتن و ارزش قایل شدن برای خود، توانایی های خود و فرهنگ خود را به کودک بیاموزید. در همین راستا، 10 راهکار موثر برایتان نام برده ایم تا با کمک آنها این ماموریت را به خوبی به انجام برسانید.


بی قید و شرط به او عشق بورزید

احساس اعتمادبه‌نفس در کودکان زمانی شکوفا می شود و رشد می کند که از والدین خود بشنود: «من تو را دوست دارم و مهم نیست چه کسی هستی و چه کارهایی می کنی». این عبارت حس رضایت و اعتمادبه نفس زیادی به کودک می دهد و تلاش می کند تا نقاط قوت خود را افزایش دهد و بر مهارت هایش بیفزاید.

فرزند خود را در محبت خالصانه غرق کنید. او را با مهربانی در آغوش بگیرید، ببوسید و برای تحسین به شانه هایش بزنید. همیشه عشق خود به فرزندتان را به زبان بیاورید و او را مطمئن کنید همیشه شما او را دوست دارید. وقتی می خواهید رفتار اشتباه کودک را تصحیح کنید، یا برای اشتباهی که کرده او را تنبیه کنید حتما به او یادآوری کنید این رفتار اوست که ناشایست بوده نه خود او.

به طور مثال، به جای این جمله: «تو پسر شیطانی هستی، چرا نمی توانی درست رفتار کنی؟» بگویید: «هل دادن دوستت کار خوبی نیست. ممکن است او آسیب ببیند. لطفا دیگر این کار را انجام نده.»


به او توجه کنید

توجه ویژه خود را همیشه به فرزندتان نشان دهید. این باعث می شود تا کودک به طور غیرمستقیم درک کند تا چه اندازه برای او ارزش قایل هستید. این توجه زمان زیادی از شما نمی گیرد. مثلا وقتی در حال چک کردن ایمیل های خود هستید، می توانید چند دقیقه از کار دست بکشید و به حرف های او گوش کنید. یا هنگامی که سوالی از شما می پرسد با دقت به او پاسخ دهید و در آن لحظه کوتاه، کارهای دیگر خود را کنار بگذارید. در چشمان او نگاه کنید تا باور کند واقعا به او توجه دارید و همه حرف هایش را می شنوید. اگر کودک با حرف های زیاد خود شما را از کارهایتان انداخت، بدون اینکه نیاز او را نادیده بگیرید از او بپرسید مثلا نقاشی کشیدن او چقدر طول می کشد زیرا شما باید بروید و شام درست کنید.


محدودیت ها را با او بیاموزید

به کودک پیش دبستانی خود باید برخی قوانین و محدودیت ها را بیاموزید. به طور مثال، اگر به او گفته اید باید اسنک و میان‌وعده های خود را در آشپزخانه میل کند، هرگز به او اجازه ندهید با بیسکوئیت یا میوه ای که در دست دارد در اتاق ها رژه برود. هر محدودیتی برای او تعیین می کنید تا انتها به آن پایبند باشید. این رفتار به او می آموزد برخی از قواعد را باید رعایت کرد و همیشه به آنها پایبند بود. خیلی زود هم به آنها عادت می کند و جزوی از وجود او خواهد شد.


خطر کردن را به او بیاموزید

این شهامت را در وجود فرزند خود پرورش دهید تا مسایل جدید را امتحان کند. غذاهای جدید امتحان کند، با افراد جدید دوست شود یا سه‌چرخه سواری را امتحان کند. به او بیاموزید بدون خطر کردن در زندگی نمی تواند موفق شود. البته میزان این ریسک ها باید کنترل شده و اصطلاحا سالم باشد.

سپس، به او اجازه دهید برای به نتیجه رساندن تلاش های خود سماجت به خرج دهد. به این معنا که همین که دچار ناامیدی شد فورا به کمک او نشتابید. اگر مثلا نمی توانست اسباب بازی خود را درست کند، سریع نگویید من برایت انجام می دهم. این کار به اعتمادبه‌نفس کودک لطمه می زند.


اجازه دهید اشتباه کند

یکی از احتمالات و نتیاج خطر کردن فرزندان، این است که اشتباه کنند. این امر اشکالی ندارد. حتی کودک می آموزد اشتباه کردن نیز جزوی از زندگی است و این به رشد اعتمادبه‌نفس او کمک می کند. به طور مثال، هنگامی که کودک بشقاب خود را لبه میز می گذارد و بشقاب به زمین می افتد، به او اجازه دهید تا خودش یاد بگیرد دفعه بعد بشقاب را کجا باید بگذارد که به راحتی واژگون نشود. به این ترتیب، او اعتمادبه‌نفس خود را از دست نمی دهد و متوجه می شود گاهی می توان اشتباه کرد.


از مقایسه کردن دست بردارید

صحبت هایی همچون: «چرا نمی توانی همچون سارا خوب باشی؟» به فرزند شما این پیغام را القا می کند که او خوب نیست و برای شما ارزش و احترامی ندارد. حتی مقایسه های مثبت همچون: «تو بهترین بازیکن هستی» نیز به روحیه و اعتمادبه‌نفس کودکان لطمه وارد می کند. باید بدون اینکه او را با دیگران مقایسه کنید – یا او را بالا ببرید و از دیگران بهتر نشان دهید یا او را تحقیر کنید – به او حس ارزشمند بودن بدهید. باید بداند کاری که انجام می دهد بدون قیاس با دیگران درست یا نادرست است.


ابراز همدردی کردن
اگر کودک قادر نیست کارهایی راانجام دهد که هم‌سن و سال های او انجام می دهند، با او همدردی کنید و این درد را با اشاره به نقاط مثبت او، تسکین دهید. به طور مثال، اگر کودک نمی تواند همچون سارا توپ بگیرد به او بگویید: «سارا خیلی خوب توپ ها را می گیرد و تو هم خیلی خوب نقاشی می کنی». این باعث می شود تا کودک به جای تمرکز روی نقاط منفی خود به توانایی ها و مهارت های خود فکر کند و در نتیجه اعتمادبه‌نفس بیشتری بیابد.


به او شهامت بدهید
همه کودکان به توجه، تشویق و حمایت افراد موردعلاقه‌شان، نیاز دارند. به طور مثال: «من به تو ایمان دارم و می دانم موفق می شوی زیرا تلاش های تو را می بینم. به تلاش هایت ادامه بده» شهامت بخشیدن به کودک در خلال انجام کارها باعث می شود تا با توان بیشتری مسوولیت هایش را به انجام برساند. این حتی از تشویق پس از انجام کارهای نیز موثرتر است. به طور مثال، اگر کودک در تلاش برای بستن بند کفش خود است، او را تشویق کنید که می توانید به جا اینکه بگویید من برایتان انجام می دهم.


کارهای مثبت او را تحسین کنید

همه انسان ها از بزرگ و کوچک گرفته تا پیر یا کودک از تحسین شدن و مورد تشویق قرار گرفتن لذت می برند. همین باعث می شود تا کارهای مثبت بیشتر انجام دهند و بیشتر مورد تشویق قرار بگیرند. به طور مثال، وقتی پدر خانواده به خانه آمد به او بگویید: «سارا همه وسایل سالاد را خودش شسته است» این باعث می شود تا کودک احساس فوق العاده ای پیدا کند و به دنبال آن، محبت و تشویق پدر را نیز دریافت کند.

یا مثلا به جای گفتن «آفرین» به او بگویید: «ممنون که با حوصله در کنار من در صف ایستادی». این حرف باعث می شود تا کودک احساس ارزشمند بودن پیدا کند و متوجه شود چه کار درستی انجام داده است.


با دقت به حرف هایش گوش دهید
هنگامی که فرزندتان با شما حرف می زند، دست از کارهای خود بکشید و با دقت به حرف هایش گوش کنید. در چشمان او نگاه کنید تا متوجه شود همه کلماتش را می شنوید و حواستان جای دیگری نیست. به این ترتیب متوجه می شود عقاید و حرف های او ارزش دارند. در برابر غم ها و خوشحالی هایش پاسخی داشته باشید که حس همدردی را القا کند. با پذیرش احساسات کودک این مساله را به او القا می کنید که همه حرف های او برای شما ارزشمند است.