مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

کمک به همسرتان در کنترل استرس




کم کردن استرس راه‌های متفاوتی دارد، که شما می‌توانید با پیشنهاد آن به همسرتان به او کمک کنید از شر استرسی که روحش را می‌آزارد، رهایش سازید.
کنترل استرس


از راه نرسیده، دنبال چیزی می‌گردد که به آن گیر بدهد. چرا خانه بوی پیاز داغ می‌دهد؟ چرا روی تلویزیون خاک نشسته؟ دستشویی چرا صابون ندارد؟ این چه غذایی است که درست کردی؟انگار آرام و قرار ندارد. حواسش این‌جا نیست. دایم از این طرف خانه اجاره‌ای قدم می‌زند به آن طرف، سرجایش نمی‌تواند بنشیند.غذا را خورده و نخورده، بلند می‌شود، از این کار به آن کار، خودش را مشغول می‌کند. این یعنی استرس همسر شما را در چنگ خودش گرفته. فکر می‌کنید فرقی ندارد منشأ این استرس چیست، گاه ممکن است سرکار برای شوهرتان اتفاقی افتاده‌باشد، مشکلی که آن را مثل یک کلاف در هم پیچیده، کاملا غیر قابل‌حل می‌داند.شما به‌عنوان یار غم‌خوار و شریک غم و شادی می‌توانید کمکی به او بکنید؟

می‌توانید راه‌هایی را یاد بگیرید، که با استفاده از آن استرس همسرتان را کم کنید:


دستش را بگیر: تحقیقات نشان می دهد که یک راه مهم و موثر برای کم کردن استرس همسر، این است که همسرش دست او را بگیرد، محققان می‌‌گویند در این حالت گرفتن دست همسر، می‌تواند کمک کند تا با این سختی‌ها بهتر کنار بیایند. برای خانم‌هایی که دچار تنش و اضطراب هستند، لمس دست هر آدمی موثر است، اما بهتر از همه دست همسر است.
آن‌ها برای فهمیدن این اثر، گروهی از خانم‌های داوطلب را انتخاب کردند و آن‌ها را به سه گروه تقسیم کردند، در یک گروه موقع اضطراب همسرشان دست آن‌ها را لمس می‌کردند، در گروه دیگر، یک فرد غریبه دست آن‌ها را لمس می‌کرد و گروه سوم هم به‌‌عنوان شاهد، هیچ کاری انجام نمی‌دادند و به آنان جمله استرس‌زایی مانند این گفته شد: «ظرف چند ثانیه به شما شوکی وارد می‌شود.» ، این در حالی بود که پاسخ مغزی آنها نیز از طریق دستگاه تصویربرداری مغزی ارزیابی می شد.محققان متوجه شدند پاسخ مغزی آنها که دست همسرشان را در دست داشتند، نسبت به این جمله محرک استرس زا بسیار پایین‌تر ازگروه های دیگر بود و آنهایی که رابطه قوی‌تری در زندگی واقعی داشتند، پاسخ بسیار ضعیفی نسبت به آن نشان دادند،محققان اظهار داشتند که گرفتن دست همسر ، فرد را از حالت هیجانی و برانگیخته، به وضعیتی آرام‌تر و متعادل‌تر می‌رساند. آن‌ها می‌گویند که این حس احتمالا یادآوری‌کننده دوران کودکی و آرامش و امنیتی است که از لمس دست مادر، در آن دوران، به آن‌ها دست می‌داده است.

با صمیمیت به سلامت همسرتان کمک کنید :
صمیمیت با همسر فایده‌های بی‌شماری دارد. شاید فکر کنید این محققان با پدر و مادرهایی که آرزوی عروس و داماد شدن بچه‌های‌شان را دارند، دست‌شان توی یک کاسه است، اما آن‌ها اعلام کرده‌اند کسانی که ازدواج می‌کنند، فشار خون پایین‌تری دارند و کمتر از بقیه در معرض خطر بیماری‌های قلبی و عروقی هستند. البته این به شرطی است که ازدواج، ازدواج موفقی باشد و شب و روزش جنگ و دعوا نباشد.

محققان در این باره می‌گوید:
«داشتن یک حمایت احساسی از سوی کسی که او را دوست داریم، به ما کمک می‌کند تا درست با استرس‌ها کنار بیاییم». دانشمندان کانادایی هم به تازگی ثابت کرده‌اند که محبت و حمایت همسر و صمیمیت بین زوجین باعث پیش‌گیری از ابتلا به یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌های بدن انسان، یعنی فشار خون بالا می‌شود.
همچنین مطالعه دیگر نشان داده که ازدواج موفق می‌تواند افسردگی دو طرف را تا حد زیادی پایین بیاورد.

رابطه جنسی فراموش نشود:
استرس و اضطراب، انرژی ما را می‌گیرد و نهایتا ما را خسته و کم‌حوصله می‌کند. فردی که تمام روز را با تنش و استرس گذرانده، توانی برای امور عادی روزمره ندارد حتی گاهی حال و حوصله سلام کردن را هم ندارد. بررسی‌ها نشان داده افراد پراضطراب و پرتنش، کمتر به روابط زناشویی با همسرشان تمایل نشان می‌دهند. بقیه افراد هم همین‌طورند، یعنی زمانی که درگیر استرس و تنش هستند، نسبت به رابطه زناشویی بی‌علاقه می‌شوند. تحقیقات بیولوژیک هم سرنخ‌هایی از این موضوع به دست آورده است چنان‌که محققان می‌گویند استرس باعث اتصال هورمون‌های جنسی به پروتئین‌ها می‌شود و به این ترتیب آنها را از دسترس سلول‌های هدف دور نگه می‌دارد. هورمون‌ها نمی‌توانند تاثیر خود را در بدن داشته باشند و به همین علت، میل جنسی فرد کمتر می‌شود. خیلی از افراد، به خصوص آقایان، کار را محل فرار از استرس و مشکلات می‌دانند و سرخوردگی و احساس کمبود رابطه زناشویی هم یکی از مشکلاتی است که بعضی‌ها، در برابر آن جا می‌زنند و به جای حل آن، کارشان را زیاد می‌کنند. این را مطالعات مختلف علمی هم تایید می‌کند. به این ترتیب که مشخص شده افرادی که رابطه زناشویی کمتری با همسرشان دارند، سعی دارند آن را با کار بیشتر جبران کنند و این کار زیاد باعث فرسودگی شغلی بیشتر و رابطه جنسی کمتر می‌شود. این چرخه معیوب به این ترتیب همچنان ادامه دارد و حتی می‌تواند به از هم پاشیدن بنیان خانواده بینجامد. در حالی که نتایج این تحقیقات جدید نشان داده که اگر در هنگام مواجهه با یک محرک استرس‌زا، رابطه زناشویی خود را با همسرتان بیشتر کنید، می‌توانید از استرس خود بکاهید.
کارشناسان سلامت جنسی معتقدند یک رابطه زناشویی مثبت و سالم، نه تنها برای تداوم زندگی زناشویی و محکم کردن بنیان خانواده اهمیت دارد بلکه برای سلامت زوجین هم مفید است. به عنوان مثال، مشخص شده که رابطه زناشویی سالم و مثبت با همسر، می‌تواند باعث ترمیم سریع‌تر زخم‌ها شود و اثرات نامطلوب فیزیکی اضطراب را در بدن کم کند. اضطراب، فشارخون را بالا می‌برد و همین افزایش فشار خون می‌تواند موجب کاهش کارایی سیستم ایمنی بدن شود اما بعد از هر بار رابطه زناشویی، هورمون‌هایی از قبیل اکسی‌توسین و اندورفین در بدن ترشح می‌شود که سبب متعادل شدن فشار خون و نیز رشد احساس خوب و نگرش مثبت می‌شود. این احساس مثبت،‌ در رابطه عاطفی شما با همسرتان تاثیر می‌گذارد و باعث بهبود روابط شما می‌شود و موجب می‌شود یکدیگر را بهتر درک کنید و همدلی بین شما نیز بیشتر شود. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که یک رابطه خوب عاطفی بین همسران، نیازمند رابطه زناشویی موفق است و اگر زن و شوهری با یکدیگر رابطه زناشویی کافی و موفق نداشته باشند، می‌توان انتظار داشت که به تدریج از یکدیگر دور شوند و قدرت ایثار و گذشت را در مورد همدیگر از دست بدهند.

چند پیشنهاد دیگر :
کم کردن استرس راه‌های متفاوتی دارد، که شما می‌توانید با پیشنهاد آن به همسرتان به او کمک کنید از شر استرسی که روحش را می‌آزارد، رهایش سازید.

**از او بخواهید دوش بگیرد:
استفاده از دوش آب گرم می‌تواند به همسرتان کمک کند، آرام‌تر شود و بتواند مشکلا‌تش را منطقی حل نماید.

**درباره احساساتش با او حرف بزنید:
از او بخواهید درباره احساس و افکار ناراحت کننده اش، با شما صحبت کند. مسایل پرتنش و گرفتاری‌ها، وقتی از ذهن انسان، جدا می‌شود و به دنیای کلمه‌ها وارد می‌شود، ذهن را آزاد می‌کنند.


**به او بگوئید: نفس عمیقی بکشد و یک لیوان آب بنوشد.

**خوابیدن در محیطی آرام را به او پیشنهاد دهید:
گاهی وقت‌ها خواب ناکافی باعث می‌شود فرد تمرکزش کم شده و نتواند درست تصمیم بگیرد و حلقه معیوبی (استرس بیشتر می‌شود و استرس بیشتر مشکل‌ها را بیشتر می‌کند و مشکل بیشتر هم باز استرس را بیشتر می‌کند) شکل می گیرد که شرایط را وخیمتر می سازد.
بنابراین یک توصیه مناسب به همسرتان، به خصوص اگر می‌بینید اخیرا خوابش کم شده، این است که به اندازه کافی برای خوابیدن وقت بگذارد.

**
به داشتن یک برنامه‌ریزی منظم تشویقش کنید. کمک کنید به برنامه‌هایش اولویت بدهد. کدام کارها لازم‌تر و حیاتی‌تر است و کدام کارها را می‌توان برای بعد گذاشت. مدیریت درست زمان به کاهش استرس‌ کمک شایانی می کند.

**
شوخی کنید و از خاطرات خوشتان صحبت کنید.

چگـونگـی تشکـر از همســرمـان

تعارف که نداریم. ما معمولاً چیزهایی را که همسرمان از ما دریغ کرده است به خوبی به یاد می آوریم اما آیا تا به حال فکر کرده ایم همسرمان چه چیزهایی به ما داده است و ما به خاطرش قدردانی نکرده ایم؟ شاید بگویید وظیفه اش بوده شاید بگویید:«زنم است و وظیفه اش است که خانه را مرتب کند.»؛ «شوهرم است و وظیفه اش است که خرجی خانه را بدهد» یا «تولدم بوده و وظیفه اش بوده برایم کادو بخرد.»

حتی اگر همه چیزهایی که شما می گویید درست باشد که البته نیست، باز هم قدرشناسی رابطه شما با همسرتان را بهتر می کند، سلامت روان خودتان را بالا می برد و اصلا نگاه تان به زندگی اجتماعی را عوض می کند. پس می ارزد که تکنیک هایش را یاد بگیرید.



4 فایده تشکر از همسر

مجله سپیده دانایی نوشت:«یک تشکر خشک و خالی به چه دردی می خورد».
«هر کس باید وظیفه خودش را انجام دهد و نباید از دیگران توقع قدردانی داشته باشد»، این جمله های نادرست متاسفانه آن قدر فراگیرند که خیلی از ما باورشان کرده ایم. اما روان شناس ها می گویند قدرشناسی دست کم روی این چهار چیز تاثیر می گذارد:



۱ -رابطه با همسرتان را مثبت می کند:کسانی با شما بیشتر ارتباط برقرار می کنند که بدانند شما علاوه بر این که بدی هایشان را می شمارید، لطف هایشان را هم همیشه به یاد دارید. حالا این آدم چه پدرتان باشد،چه مادرتان، چه همسرتان، چه کارفرمایتان، چه استاد دانشگاه تان، چه همکارتان و چه دوست تان، از آدم قدرشناس بیشتر خوشش می آید. به همین خاطر است که روان شناس ها می گویند قدرشناسی روابط ما با دیگران را مثبت می کند، به خصوص وقتی این فرد همسرتان باشد یعنی کسی که می خواهید یک عمر با او زندگی کنید. اصلاً بخش زیادی از رضایت زندگی به همین رابطه مثبت برمی گردد.



۲ -رضایت از زندگی را بالا می برد:آدم های قدرشناس تر آدم های راضی تری هستند. از زندگی خودشان بیشتر لذت می برند و خوبی های همسر را بیشتر می بینند و درک می کنند. این رضایت از زندگی خودش کم چیزی نیست. اصلا یک جورهایی رضایت از زندگی خود خوشبختی است.



۳ -افسردگی را کم می کند:قدرشناسی افسردگی را کم می کند. می دانید چرا؟ راستش را بخواهید افسردگی از یک نوع خودخواهی خیلی عمیق اما خیلی پنهان سرچشمه می گیرد. تا وقتی که ما در مقام گیرنده مطلق باشیم و توقع داشته باشیم همه چیز و از جمله محبت را دو دستی به ما تقدیم کنند، معلوم است که افسرده می شویم. چون که ذاتاً دنیا این جور جایی نیست که مفتی مفتی و بدون تعامل تو را به چیزی برساند. آدم های قدرشناس به این دلیل افسرده نمی شوند که این حس قدردانی با آن حس پنهان خودخواهی مقابله می کند.


۴ -خشم و حسادت را کمرنگ می کند:هم خشم و هم حسادت به گونه ای از ناکامی سرچشمه می گیرد. خشم به این خاطر شکل می گیرد که ما برای رسیدن به هدف مان با مانع روبه رو شده ایم و حسادت هم به این خاطر که ما دلمان می خواسته است در جایگاه یک نفر دیگر باشیم اما الان نیستیم. اما حس قدردانی به معنای رضایت حداقل از جنبه های مثبت وضعیت فعلی است. یعنی دقیقاً بر خلاف حس هایی که به خشم و حسادت دامن می زند.



قدرشناسی را بیاموزیم


برای این که یک نفر، آدم قدرشناسی شود هیچ وقت دیر نیست. قدرشناسی یک مهارت است که می شود همیشه آن را آموخت و تجربه کرد. شما می توانید چهار راهکار نخست را چهار گام یک روش به حساب بیاورید و چهار راهکار دوم را هم همین طور چهار گام یک روش دیگر.


روش نخست: مقایسه فهرست دریافت و پرداخت


اجرای این روش کاری ندارد. فقط احتیاج به یک حافظه خوب و یک انصاف خوب‌تر دارد:



گام۱: از همسرم چه چیزی گرفته ام؟ فهرست همه کارهای ریز و درشتی را که همسرتان برای تان انجام داده است تهیه کنید. باور کنید اگر منصف باشید این فهرست آن قدر طولانی می شود که خودتان هم خجالت می کشید! یادتان باشد چیزهای ناچیز و کارهای بزرگ را کنار هم ردیف کنید و از هیچ کدام صرف نظر نکنید. کم کم حس قدرشناسی شما را قلقلک می دهد.



گام۲ : به همسرم چه چیزی داده ام؟ خب! حالا موقع این است که خودتان را تحویل بگیرید. ببینید به همسرتان چه چیزهایی داده اید. از کوچک و بزرگ همه کارها را ردیف کنید. امیدوارم از آن آدم ها باشید که فهرست پرداخت و دریافت شان تقریبا به یک اندازه باشد وگرنه یا خیلی قدرناشناس اید یا خیلی قدر نادیده!



گام ۳: چه مشکلاتی برای همسرم به وجود آورده ام. خب! حالا باید ببینید چه زجرهایی به همسرتان داده اید! سخت است نه! حتماً می گویید خب عمدی نبوده، تصادفی بوده است، حقش بوده یا از این قبیل حرف های صد تا یک غاز. چه طور وقتی در ذهنتان بدی های یک نفر را ردیف می کنید از این قبیل بذل و بخشش ها نمی کنید؟ خرده جنایت هایتان را فهرست کنید!



گام۴: فهرست ها را با هم مقایسه کنید! طول و عرض همین سه فهرست را که با هم مقایسه کنید خودتان دست تان می آید که چه قدر باید به دوز قدرشناسی تان اضافه کنید. بهتر است به محتوای جاهایی که باید بیشتر قدرشناس شوید توجه کنید.



روش دوم: اصلاح باورهای قدرناشناس

این روش کمی پیچیده تر است. شما به غیر از حافظه باید روی باورهای عمیق تان کار کنید. باورهایی که ممکن است از بچگی در شما به وجود آمده باشد و به این راحتی نشود تغییرشان داد!



گام۱ . باورهای قدرناشناس را ردیف کنید! کافی است قبل از هر چیز همه فکرهایی را که موقع قدرناشناسی به کله تان می زند، ردیف کنید، فکرهایی مثل «نه اصلاً لازم نیست»، «وظیفه اش بوده»، «حالا دفعه دیگر» و...



گام ۲ . باورهای قدرناشناس را دسته بندی کنید! با توجه به علت های قدرناشناسی می توانید باورهایتان را به دسته های «باور به نیاز نبودن قدردانی»، «باور به چاپلوسی بودن قدردانی» ، «باور به حقارت بودن قدردانی» و از این قبیل دسته ها تقسیم کنید. یادتان باشد معمولاً باورهای قدرناشناسانه از همین چند دسته اند.



گام ۳ . باورهای قدرشناسانه را جایگزین کنید !حالا هر چه را که تا به حال در ذهن تان ساخته اید بی خیال شوید و ببینید اگر باورهایی مثل «قدرت بودن قدرشناسی»، «سالم بودن قدرشناسی» و از این قبیل را جایگزین کنید، نگاه تان به دنیا چه تغییری می کند.



گام ۴ . رفتارتان را با باورتان هماهنگ کنید! اگر باورتان تغییر نکرده است و هنوز قدر ناشناس اید که هیچ اما اگر باورهای تان قدرشناسانه شده اند دست به کار شوید و بروید همین الان از همسرتان تشکر کنید!


همسر عزیزم!
برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی
برای همه وقت هایی که به حر ف هایم گوش کردی

برای همه وقت هایی که به من شهامت و جرأت دادی
برای همه وقت هایی که با من شریک شدی
برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی
برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی
برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی
برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من هستی
برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"
برای همه وقت هایی که در فکر من بودی
برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی
برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی
برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی
برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی
برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی
به خاطرهمه این ها از تو ممنونم ...
دوستت دارم

رازداری و نقش آن در تداوم زندگی زناشویی


آنچه بین همسران وجود دارد فقط بین همان دو نفر خواهد ماند و لزومی ندارد دیگران از رازهای بین آن دو آگاهی یابند. رازداری برای حفظ و تداوم زندگی زناشویی اصلی لازم است.

راز داری

خانواده مکانی برای ارتباط مناسب اعضاء حفظ حرمت و شئون یکدیگر است. این حریم خانوادگی ابتدا از سوی خود اعضای خانواده باید حفظ شود و سپس از ناحیه ی دیگران نیز. تنها در این صورت است که امنیّت زندگی زناشویی تأمین می گردد.
یکی از مهم ترین عواملی که این حریم را تهدید می کند بیان اسرار و رازهای درون خانواده نزد دیگران است.



انواع افشارگری راز

گاهی در زندگی مشترک، یکی از طرفین، مسئله ای خصوصی و به اصطلاح، راز، را افشا می کند. به طور اجمال انواع برملا کردن رازها به این قرارند :
۱بیان راز همسر برای دیگران
۲ – بیان راز خودش برای دیگران
۳ – بیان راز دیگران برای همسر
۴ – بیان رازهایی از زندگی مشترک برای دیگران
۵ – دیگران راز گذشته ی یکی از زوجین را به دیگری بگوید.
این موارد هر کدام آثار سوئی در بر دارند که به اختصار اشاره خواهد شد.



آثار نامطلوب افشای راز

پرورش شخصیت منفی :
افشای راز نزد دیگران و از دیگران، باعث ایجاد شخصیتی منفی در گوینده خواهد شد. زیرا هیچ کس از کسی که مدام راز دیگران را بیان می کند خوشش نمی آید. فردی که راز دیگری را بیان می کند خودش باعث می شود که اطرافیان با دیده ی تحقیر و به صورتی صنفی به او بنگرند و کرامت ذاتی او زیر سوال خواهد رفت.



کاهش درجه ی ایمان و اعتقاد به خدا :

کسی که راز دیگران را برملا می کند به تدریج علاقمند می شود که رازهای بیشتری را بداند لذا در امور دیگران کنکاش می کند و این کنکاش و جستجو برخلاف دستور صریح قرآن کریم است که « در امور دیگران تحبسسّ نکنید. » (حجرات/۱۲) در واقع تحبسّس کننده در امور دیگران صریحاً با حکم خداوند مخالفت کرده است! و گناه کبیره مرتکب شده است. همچنین امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: آن کس که در مقام تخصص از اسرار دیگری بر آید خداوند رازهای او را آشکار خواهد کرد.



غفلت و انحطاط اخلاقی :

انسان ها به میزانی که به بر ملا کردن راز دیگران و افشای اسرار مردم می پردازند از خودشان غافل می شوند و بدین وسیله فرصت های ارزشمندی را که می توانست صرف خودسازی خود کند در راه تلاش برای کنکاش و تحبسّس در امور دیگران، هدر می دهد.



اشاعه ی زشتی :

افشای راز زندگی نیز دیگران یا از دیگران، موجب ریخته شدن قبح گناهان و زشتی ها می شود.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: کسی که از مسلمانی کار زشتی را با چشم خود ببیند و یا سخن بدی را با گوش خویش بشنود و به منظور پرده دری آن را میان مردم افشا کند، مشمول آیه ی اشاعه ی فحشا است که در دنیا و آخرت به عذاب دردناکی مبتلا خواهد شد.


حال که آثار نامطلوب افشای راز را بیان کردیم، مناسب است که به آثار مطلوب و مثبت رازداری نیز اشاره ای داشته باشیم.

آثار مثبت راز داری

۱ – با هر مرحله رازداری به درجات بیشتری از ایمان نزدیک شده و خویشتن داری بیشتری کسب می کنید.
خداوند می فرماید: «عالم الغیب فلا نطیهر علی غیبه أحدا…» یعنی: خداوند عالم به غیب است و هیچ کس را و غیبش مطلع نمی سازد.


۲ – رازداری، اعتماد دیگران را به شما جلب می کند مردم معمولاً به کسانی که رازدار هستند به دیده ی احترام و اطمینان نگاه می کنند.
۳ – وقتی شما در زندگی خانوادگی خود راز داری را رعایت کنید، فرزندتان الگویی عینی از این مسئله خواهد داشت و این مسئله به رازدار بودن وی در آینده کمک زیادی می کند.
۴ – راز را تا وقتی که فقط خودتان از آن آگاهید، در دست شماست و اختیارش نیز به دست خودتان!

عوامل افشای راز و پرده دری

علیرغم آثار مطلوبی که رازداری دارد و نیز بر خلاف آثار نامطلوب و بدی که بر اثر افشای راز برای انسان پیش می آید، باز هم شاهد این هستیم که افرادی به چنین کاری دست می زنند!!
در اینجا به برخی عواملی که منجر به افشای راز توسط افراد می شود اشاره ای می کنیم:



پوشاندن حقارت درونی :

افرادی که به نحوی از ضعف شخصیت رنج می برند و دچار حقارت های درونی هستند چنانچه به تربیت نفس و خودسازی نپردازند ممکن است بخواهند این حقارت شخصیت خود را در دیگران جستجو کنند و با افشای رازهای افراد، آنان را مورد تحقیر و آزار قرار دهند.



ارتباط نامناسب زن و شوهر :

زن و شوهری که از ارتباط عاطفی و روحی بسیار می رود و فاقد برنامه ی منظمی برخوردارند فرصتی پیدا نمی کنند تا مشکلات و ناراحتی های خود را به همسرشان بگویند و با همسر خود درددل کرده و رازشان را به او بگویند. این حرف هایی که باید به همسر گفته شود گاهی از حریم خانواده به خارج سرایت می کند و فرد به دنبال گوش شنوای دیگری در بیرون از منزل برای شنیدن می گردد.



انتقاد ناپذیری زن با شوهر :

انتقاد باید با شیوه ی انسانی و به قصد اصلاح رفتار طرف مقابل انجام گیرد تا باعث رشد شود. ولی در صورتی که یکی از زوجین تحمل شنیدن انتقادات سالم و سازنده را نیز نداشته باشد. فرصت بحث در باره ی مطالبی که باید بین خودشان گفته می شد را از دست می دهد و ممکن است از درون آن ها رازهای زندگی سر برآورند و با دیگران مبادله شوند.


البته این سخن به معنای تأیید رفتار فرد مقابل نیست بلکه به این معناست که گاهی برخورد نامناسب خود ما و عدم انتقادپذیری مان، باعث آسیب به زندگی مشترک می شود.

الگو گرفتن از روابط والدین :

فرزند کوچکی که می بیند مادرش رازهای زندگی زناشویی اش را با والدین خود مطرح می کند و به حساب درددل کردن، همسرش را نزد مادر خودش خراب می کند الگوگیر می کند.
یا مردی که به فرزند کوچکش می سپارد که در غیابش مراقب مادر باشد و گزارش احوال را بدهد بذر بی اعتمادی را در دل کوچک او می کارد و عملاً به او آموزش راز نگه داشتن را می دهد.
چنین کودکی چگونه می تواند در آینده راز نگه داری خوبی باشد؟!



نتیجه گیری:
مثل دو کشور همسایه که به لحاظ حفظ امنیت از اسرار و اطلاعات ویژه ی کشور خود حفاظت می کنند، رازها و اطلاعات درون خانواده نیز بین همسران محفوظ است و باید از دسترسی دیگران محافظت شود.

چگـونگـی عذرخـواهی از همســرمـان

همه ما آدم ها گاهی اشتباه می کنیم، گاهی دل یکدیگر را ناخواسته می شکنیم و این پایان موضوع نیست بلکه باید این اشتباه را جبران کنیم.
عذر خواستن یکی از موثر ترین روشهایی است که می تواند آتش معرکه را در خانواده خاموش کند و جو آرامی را دوباره به خانه تان بر گرداند.

اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند :

1 - انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید چون همیشه حق با شما نیست
در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید, لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

2 - موقتا به جای خلوتی بروید
در اوج بحث فشار خونتان بالا می رود و تپش قلبتان بالا می رود و ممکن است چیز هایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید . همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

3 - گذشته را یاد آوری نکنید
به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید . آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

4 - به همسرتان بگویید که دشمن اش نیستید
اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و محبت تان را به او نشان دهید. دست خو را به آرامی در دستش قرار دهید تا بفهمد که این مجادله بی اهمیت است.

5 - محیط دور و برتان را منظم و آراسته کنید
محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز همیشه می توان آن را کنترل کرد.

6 - نترسید ومشکل ترین کلمه را به زبان بیاورید
یک عذر خواهی واقعی می تواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما ارائه می دهیم! بر خلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است.

7 - جمله ای دلپذیر به او بگویید
گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر می رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیاموزید روبه رو شدن با مسائل بسیار آسان تر خواهد شد.

8 - بگویید که دوستش دارید
هنگامی که می خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان بگویید که دوستش دارید. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است.

9 - قانون طلایی : ببخشید و فراموش کنید
عذر خواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید بلکه باید آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد.

چگونه محیط خانه را آرام کنیم؟




توصیه‌هایی برای آقایان در منزل:
۱. در مقابل همسر خویش، گرفتاری‌های روزانه و حوادث تلخ و ناگوار زندگی را با اخم و چهره‌ای عبوس مطرح نکنید.
۲. هدیه دادن مهر و محبت را زیاد می‌کند؛ به مناسبت‌های مختلف برای همسر خود هدیه‌ای هرچند کوچک خریداری و با چهره‌ای شاد و خندان به او تقدیم کنید.
۳. چنان‌چه کمبودی در منزل مشاهده می‌شود، با کمال محبت و خوش‌رویی تذکر دهید.
۴. در حضور همسر خود، به هیچ‌وجه از زنان دیگر تمجید نکنید و توانایی‌های آنها را به رخ او نکشید.
۵. به بستگان همسر خود مانند پدر و مادر و سایر اقوام وی احترام بگذارید و برای دعوت آنان به خانة خود قبل از همسر خود اقدام کنید.
۶. هیچ‌وقت از معاشرت همسر خود با بستگان صالحش جلوگیری نکنید و در معاشرت و دید و بازدید با بستگان وی پیش‌قدم باشید.
۷. با بستگان خود نزد همسرتان در گوشی صحبت و نجوا نکنید.
۸. هیچ‌گاه همسر خود را، به‌ویژه نزد بستگانش، تحقیر نکنید؛ توهین و بی‌احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می‌کاهد.
۹. هیچ‌گاه خود را برتر از همسر خود معرفی نکنید. سعی کنید "من" و "تو" در زندگی زناشویی نباشد واژة "ما" زندگی را گرم و لذّت‌بخش می‌کند.
۱۰. وقتی که همسر شما عصبانی است، او را با مهر و محبت آرام کنید.
۱۱. برای رفتن به مهمانی و گردش سعی کنید همراه فرزندان و همسر خود باشید و پیشنهاد همسر خود را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.
۱۲. امتیازات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصلة اجتماعی و طبقاتی دارند، مطرح نکنید.
۱۳. کارهای همسر خود را، هرچند کوچک، تحسین کنید. تمجید و ستایش زن به علّت روح لطیف و مهربانی که دارد، کلید کامیابی در زندگی زناشویی است.
۱۴. در قبال همسر خود، در امور مختلف قدرت‌نمایی نکنید.
۱۵. زحمات و هزینه‌هایی را که برای پذیرایی خویشاوندان همسر خود صرف می‌کنید، هیچ‌گاه بر زبان نیاورید.
۱۶. همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید و وی را از دستیابی به شادی‌ها محروم نسازید.
۱۷. شادی و خنده‌های خود را در محل کار خود جا نگذارید و فراموش نکنید که همسر شما در خانه هم نیازمند شادی و خنده‌های شماست.
۱۸. کمک کردن در انجام کارهای منزل را فراموش نکنید و بدانید همان مقدار که شما در خارج از منزل خسته می‌شوید، زن هم، در صورتی‌که خانه‌دار باشد، در منزل از کارهای منزل خسته می‌شود و نیازمند مساعدت و قدردانی است.


توصیه‌هایی برای خانم‌ها در منزل:

۱. در کلیة موارد معیشت، اعم از تملک، درآمد و ... از کلمة "ما" استفاده نمایید، نه "من" و "تو"؛ زیرا پس از عقد، زندگی مشترک شروع شده و دیگر من و تو مطرح نیست.
۲. در مقابل همسر خود، هرچند حق با شما باشد، لج‌بازی و اصرار نکنید و از مخالفت و مشاجره با همسر خود بپرهیزید؛ زیرا این کار محبت بین هر دو را از بین می‌برد.
۳. همسر خود را به‌خصوص در مقابل بستگانش تحقیر نکنید و از تعریف و تمجید بستگان خود در مقابل آنان پرهیز نمایید.
۴. چنان‌چه کمک‌هایی را از طرف بستگان شما به همسرتان شده، آنها را به رخ او نکشید.
۵. با دوستان و آشنایان همسرتان در معاشرت‌ها بیش‌ازحد معمول گرم نگیرید.
۶. همسر خود را در معاشرت با اقوامش محدود نکنید.
۷. در رفت و آمد و معاشرت با بستگان همسر خود پیش‌قدم باشید.
۸. به بستگان نزدیک همسر خود (مادر شوهر و ...) بیش از خویشاوندان دیگر احترام بگذارید.
۹. زحماتی که برای پذیرایی خویشاوندان همسر خود متحمل شده‌اید، به رخ وی نکشید.
۱۰. چنان‌چه درآمدی دارید و برای زندگی هزینه می‌کنید، آن را بازگو نکنید و در مصرف آن طبل جداگانه نزنید.
۱۱. از مردان نزد همسرتان تمجید نکنید. هیچ مردی را بر همسرتان ترجیح ندهید و در گفتار این موضوع را رعایت کنید؛ زیرا هر فردی توانمندی‌های خاص خود را دارد.

۱۲. برای انجام درخواست‌های خود با همسرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننمایید.
۱۳. برای برآوردن نیازمندی‌های خود از نظر مادی و غیرمادی امکانات همسرتان را در نظر بگیرید و او را تحت فشار قرار ندهید.
۱۴. خود را برای همسرتان بیارایید و بهترین و تمیزترین لباس را در مقابل وی بپوشید.
۱۵. در مقابل همسر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشوید؛ او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد و خندان استقبال کنید.
۱۶. پس از مراجعت همسر خود به خانه، کارهای خود را حتّی‌الامکان کنار بگذارید و در حضور او بنشینید و با سخنان خوشایند و گرمی از او پذیرایی کنید.
۱۷. در مواقعی که همسرتان از نظر روانی آماده نیست، درخواست‌های خود را مطرح نکنید.
۱۸. در موقع خروج از خانه او را بدرقه کرده و با گرمی از او خداحافظی کنید.