مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

چرا برخی از خانمها ازدواج نمی کنند؟







استقلال

این یکی از شایع‌ترین دلایل حفظ استقلال است. به نظر می‌رسد این روزها خانم‌ها بیشتر از آزادی خود لذت می‌برند. آنها فکر می کنند ازدواج استقلال شان را به مخاطره می اندازد و با مسئولیت های جدید و تعهدهای خانوادگی محدودشان می کند. بنابراین مجبورند از کار و تحصیل و علایقشان فاصله بگیرند. تصوری که البته اشتباه است.

ازدواج ممکن است سبک زندگی شما را عوض کند اما با انتخاب درست می توانید همسری داشته باشید که حامی استقلال شما و فعالیت هایتان باشد نه مخالف آن.


اوقات تنهایی
بعضی از زنان وقت گذراندن برای خودشان را یکی از دلایل عدم تمایل به ازدواج می دانند. تجرد طولانی مدت برای عده ای باعث می شود انزوا و تنهایی شان را به هر چیزی ترجیح بدهند. این عده عموما سازگاری خوبی ندارند و به راحتی با دیگران کنار نمی آیند.

روابط قبلی
تجربیات بد از ازدواج‌های قبلی گاهی یکی دیگر از دلایلی است که خانم‌ها را از ازدواج دور می‌کند. نه فقط ازدواج، روابط عاطفی شکست خورده و دوستی های ازبین رفته و بی اعتمادی ناشی از آنها مانع از وارد شدن آنها به یک رابطه طولانی مدت می شود. تجربیات تلخ دیگران هم گاهی مزید بر علت می شود تا زن ها قید ازدواج را بزنند.

چطور با این ترس ها مقابله کنید؟
برای خودتان تعیین کنید که دقیقا از چه چیزی می‌ترسید: بیشتر افراد از خود ازدواج نمی‌ترسند، از حواشی و آن ترس دارند. برای مقابله با این ترس بدترین تصویر ذهنی که نگرانتان می کند و باعث می شود از ازدواج بترسی، در ذهن خود مجسم کنید و سعی کنید حربه های مقابله با آن را برای خود تعیین کنید.
این که چطور می توانید از این اتفاق پیشگیری کرده و در صورت وقوع چطور باید با آن برخورد کنید. مشورت بخواهید: از هر کسی که در زندگی مشترک خود موفق است بخواهید تا درباره ترس ها و نگرانی هایی که قبل از ازدواج داشته و موفقیت هایی که در مقابله با آنها یا حل و فصل شان به دست آورده برایتان صحبت کند.

قبل از ازدواج توجه کنید:
ترس های شما تا حد زیادی با انتخاب همسر مناسب تان از بین می رود. نیازهایتان را پیش از هر چیز باید با شریک زندگیتان در میان بگذارید. از این طریق هم شریکتان متوجه نیازهای شما می‌شود و هم می توانید در رابطه خود موفق تر به پیش بروید.

ازدواج و دلایل درست و نادرست برای آن

شاید شما هم شنیده باشید که می گویند فلانی هنوز وقت ازدواجش نرسیده است، این حرف فقط خطاب به آن هایی گفته نمی شود که سن شان کم است یا شرایط و پیش نیازهای اولیه و لازم ازدواج را ندارند، گاهی اوقات برخی از افراد دور و برمان دلایل بچگانه و ناپخته ای برای ازدواج دارند و براساس همین دلایل پای سفره عقد می نشینند، ولی وقتی در ازدواج به اهداف خود نمی رسند آن جاست که تازه احساس پشیمانی و شکست می کنند، غافل از این که کمی دیر شده است.
در این گزارش به بررسی دلایل درست و نادرست برای ازدواج می پردازیم که درادامه می خوانید:

دلایل درست ازدواج

بد نیست ابتدا نگاهی به دلایل درست و قابل قبول برای ازدواج بیندازیم اگر برای ازدواج این دلایل را دارید نشان می دهد که به قدر کافی عاقل شده اید و انگیزه درست برای ازدواج دارید، در حقیقت وقت ازدواج تان رسیده است.
۱- مصاحبت و همراهی : دختر و پسر به یک سنی که می رسند دوست دارند یک کسی را داشته باشند که از حال و روزشان برایش حرف بزنند، مسائل زندگی شان را به او بگویند و... و در مقابل طرف دیگر به حرف هایشان گوش بدهد و در مسائل مختلف کمکشان کند و در یک کلام همراهشان باشد. این یک نیاز طبیعی و معقول است. اگر یکی از دلایلی که می خواهید ازدواج کنید داشتن یک همراه و همنشین خوب است، پس بجنبید که دیر نشود.
۲- عشق و محبت: همه انسان ها به مهر و محبت نیاز دارند اما گاهی کار به جایی می رسد که نیاز دارید یک نفر باشد که دوستش داشته باشید و او هم شما را دوست داشته باشد. کسی که عشق و محبتش جدا از عشق و محبت پدر و مادر و خانواده باشد. البته فراموش نکنید که عشق و محبت می تواند لازمه یک ازدواج باشد ولی برای آن کافی نیست. (درباره این که چرا عشق برای ازدواج کافی نیست در شماره های گذشته مفصل صحبت کردیم)
۳- شریک حمایت کننده: دخترها و پسرها معمولا می خواهند کسی را داشته باشند که در کنارش احساس آرامش و امنیت کنند و به خاطر همین ازدواج می کنند. یعنی دنبال یک شریک خوب می گردند که در زندگی حامی آنها باشد. این نه تنها ضعف نیست، که یک نقطه قوت هم هست، در واقع شریک شدن در موفقیت های یکدیگر و حمایت اصیل و صمیمانه می تواند به بقای ازدواج کمک کند ولی اگر هدف یکی از دو نفر از ازدواج فقط رشد خود و رسیدن به علایق شخصی باشد، این ازدواج با شکست مواجه خواهد شد.
۴- نیاز جنسی: گرایش انسان ها به جنس مخالف یک غریزه طبیعی است. اصلا یکی از دلایلی که ازدواج تداوم پیدا می کند همین است که هر کسی به یک مکمل و شریک از جنس مخالف نیاز دارد و ازدواج تنها راه طبیعی و مشروع پاسخ به این نیاز است. البته نیاز جنسی نیز نباید تنها دلیل برای ازدواج باشد.
۵ - والد شدن: دلیل درست دیگر برای ازدواج صاحب فرزند شدن است. والد شدن موهبتی است از سوی خداوند و آمیخته با تجربه هایی ناب، درباره مزایای والدشدن نیز در شماره های گذشته صحبت کردیم و گفتیم که اگر زوجین از نظر روحی آماده والد شدن باشند. آمدن فرزند می تواند بر دوام ازدواج شان تاثیر مثبت داشته باشد.

دلایل نادرست ازدواج
هیچ انسان عاقل و بالغی منکر این نیست که ازدواج خوب و لازم است اما اول باید تکلیفتان با خودتان معلوم باشد که اصلا چرا دارید ازدواج می کنید؟ نگویید ازدواج کردن دلیل نمی خواهد. اگر شما در نا خودآگاه دلایل غیرمنطقی برای ازدواج داشته باشید ممکن است در آینده دچار مشکلاتی شوید که حل کردنش از عهده هیچ کس برنیاید. پس حواستان را جمع کنید در ادامه شما را با چند دلیل نادرست برای ازدواج آشنا می کنیم:
۱- لج بازی با والدین: خیلی ها به خاطر این ازدواج می کنند که با خانواده هایشان لج بازی کرده باشند. خب این دیگر گفتن ندارد که شما حتی اگر با این کار از پدر و مادرتان انتقام هم بگیرید، باز دودش به چشم خودتان می رود. چون با این کار خانواده تان را از دست داده اید و پشتوانه ای برای روزهای سخت زندگی دو نفره تان نخواهید داشت.
۲- فقط برای استقلال: معمولا آدم ها باید مستقل شوند تا بعد بتوانند ازدواج کنند. اما گاهی قضیه بر عکس می شود؛ بعضی ها می خواهند به وسیله ازدواج که یک دلیل بیرونی است، مستقل شوند یعنی خودشان را با ازدواج مجبور به استقلال کنند. اگر شما موفق شدید یک پارچ آب را با چنگال بخورید، در این کار هم موفق می شوید! البته همیشه فرض محال، محال نیست اما هزینه این فرض خیلی بالاست!

۳- التیام یک رابطه شکست خورده: این هم از آن دلایل پیچیده است که خیلی ها از روی غفلت به آن تن در می دهند. اگر در یک رابطه عشقی به هر دلیلی شکست خورده اید و «نه» شنیده اید و حالا می خواهید از راه ازدواج با فرد دیگری به خودتان ثابت کنید که می توانید عزت نفستان را بازگردانید، سخت در اشتباه هستید...

۴- فشار خانواده و اجتماع: «زن بگیر، موهات داره رنگ دندونات میشه»، «به این خواستگار جواب بده داری تو خونه می ترشی !» و... کافی است چندتا دختر معرفی کنند و شما بگویید نمی خواهم یا چندتا خواستگار بیاید و شما ردشان کنید، آن وقت است که سیل حرف و حدیث هایی از این قبیل از هر طرف به سویتان جاری می شود. هر چند این مسائل فشار روانی بسیاری به آدم وارد می کند ولی حواستان باشد که تنها، به دلیل خلاص شدن از این فشارها ازدواج نکنید.
۵- به خاطر آرزوهای پدر و مادر: خوشبختانه این موضوع در حال ور افتادن است. اما گاهی پیش می آید که پدر و مادری فرزند بینوا را مجبور می کنند که با یک نفر به خصوص ازدواج کند. خودتان تصور کنید که با شرایط امروز چه زندگی در پیش روی این زوج اجباری است. احترام گذاشتن به خواسته های پدر و مادر برای فرزندان واجب است اما نه این که اگر والدین تان اصرار کردند که با کسی ازدواج کنید برای به دست آوردن دل آن ها از خواسته و علاقه خود چشم پوشی و برای همیشه خود را اسیر رویاهای آن ها کنید. در ضمن طوری هم نباشد که از آن طرف بام بیفتید و برای ازدواج، خودسرانه عمل کنید، هر چقدر هم که تحصیلات داشته باشید باز هم تجربه تان از والدین تان کمتر است. پس در انتخاب همسر مشورت ها و نصایح آن ها را بسیار بسیار جدی بگیرید.

۶ - پول، پول، پول!: بعضی وقت ها دختر و پسر در انتخاب همسر، فقط به پول طرف مقابل نگاه می کنند تا بعد از ازدواج به واسطه خانواده همسر به یک نان و نوایی برسند.حالا تصورش را بکنید که بعد از ازدواج خانواده پولدار ورشکسته شوند یا به هر دلیلی شما را به خواسته پولکی‌تان نرسانند، دیگر به چه امیدی می شود آن زندگی را ادامه داد.
۷- درمانی برای تنهایی: بعضی موقع ها یک نفر صرفا به خاطر این که تنهاست، تصمیم به ازدواج می گیرد بدون این که شرایط ازدواج را داشته باشد. وقتی که احساس تنهایی می کنید و به تنگ آمده اید، احتمال آن که انتخاب های ضعیف تری بکنید بالا می رود و یا از روابطی سر در خواهید آورد که هیچ سودی برای شما ندارد.

۸- احساس گناه یا ترحم: اگر دل آدم برای یک نفر بسوزد و به همین خاطر با او ازدواج کند، معلوم است که روابط آن ها نمی تواند مثل زن و شوهرهای معمولی عادلانه و برابر باشد. این طوری حتما کسی که دلسوزی کرده است بعدها احساس قربانی بودن می کند.
۹- احساس کمبود یا تهی بودن:بعضی افراد فقط به خاطر این احساس کمبود، ازدواج می کنند و این هم اشتباه است. این افراد می خواهند طرف مقابلشان نواقص کودکی شان را بر طرف کند. آنها با این عمل از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آن ها بازی کند که ممکن است به زودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود.
۱۰ - ازدواج ابزاری:گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل یا نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیله ای برای رسیدن به هدف های دیگر می شود. برای نمونه، خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی برای ادامه زندگی مشترک در خارج، با او ازدواج کند!
بنابراین گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگی و ... انجام می گیرد. در چنین فضایی، امکان سازگاری با مشکل های زندگی، کم و در نهایت، ضریب ریسک این ازدواج ها، بالا است.

پنهــان کــاری در ازدواج


ازدواج یکی از پاکترین و مقدس ترین امور زندگی بشری محسوب می شود که در صورت انجام درست و اصولی آن محصولی جز آرامش و امنیت برای افراد به ارمغان نمی آورد. آنچه در این راستا باعث ایجاد آرامش میان طرفین می شود حس محبت و‌ اعتماد متقابل است.


با این حال، برخی افراد قبل از ازدواج و در دوران آشنایی برخی از مسائل و مشکلات خود را از فرد مقابل و خانواده اش پنهان می کنند؛ زیرا بر این گمانند که با بیان حقیقت نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه به احتمال زیاد فرد مقابل را از دست خواهند داد. در صورتی که پنهان کاری و مخفی کردن مسائل از همسر آینده به دلیل اینکه پس از مدتی برملا می شود یکی از مهم ترین اصولی محسوب می شود که باعث از بین رفتن محبت و اعتماد طرفین به یکدیگر شده و ازدواج را از مسیر اصلی خود و در نتیجه هدف نهایی اش که همانا وصول به آرامش و سعادت است باز می دارد. در واقع افراد پنهانکار با این اشتباه خود از همان ابتدا پایه های زندگی خود را بر روی زمینی سست و لرزان بنا می کنند و توقع دارند زندگی شان با هیچ زلزله ای از هم نپاشد در صورتی که خانه آرزوهایشان با کوچکترین لرزشی فرو خواهد ریخت.



انواع پنهان کاری




۱- پنهان کاری در اصول اساسی شخصیتی فرد

این نوع از پنهان کاری جز امور ممنوعه می باشد. پنهان کردن اخلاق و روحیات اصلی خود و به نوعی فیلم بازی کردن برای فرد مقابل نوعی خیانت به خود و فرد مقابل محسوب می گردد.




۲- پنهان کاری در سلامتی جسمی و روحی

پنهان کردن مشکلات جسمی و روحی در ازدواج از فرد مقابل نیز کاملا مطرود و ممنوع می باشد. در واقع پنهان کردن اموری که به راحتی در دوران عقد یا ابتدای ازدواج فاش می شود نه تنها هیچ سودی برای افراد ندارد بلکه آنها را حامل مارک هایی چون دروغگو و کلاهبردار نیز می کند. پس اگر دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از هرگونه ابهامی در مورد بیماری و نحوه درمان آن به فرد مقابل اطلاعات بدهید تا شناخت وی نسبت به این بیماری کامل و جامع باشد تا براساس شناخت کامل تصمیم بگیرد.




۳- پنهان کاری در مورد گذشته

اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم، خطا یا اشتباهی چون دوستی شده ‌اید و امکان برملا شدن آن را پس از ازدواج می دهید، باید حتما” به نحوی آن را با فرد مقابل در میان بگذارید اما اگر مطمئن هستید که فرد مقابل به هیچ وجه از آن موضوع مطلع نمی شود هرگز بیان نکنید. زیرا گناهان و خطاها امری ما بین ما و خدای ماست و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را مقابل دیگران ببرد. البته این در صورتی است که شما کاملا نسبت به گذشته خود پشیمان بوده و مطمئنید که هرگز اشتباهات و خطاهای گذشته را تکرار نخواهید کرد.




۴- پنهان کاری در مسائل و مشکلات خانوادگی

مشکلات اخلاقی و مالی خانوادگی نیز جز اموری هستند که در تحقیقات محلی برملا می گردند پس بهتر است که خود، فرد مقابل را از این مشکلات آگاه گردانید. البته در این راستا توجه داشته باشید که نباید اسرار خصوصی خانوادگی خود را بیان کنید زیرا ممکن است بیان آنها به نوعی آبروی خانوادگی شما را زیر سوال ببرد.

کنکوری با ۲۸سوال برای شناخت نیازها و علایق زوجین

.



اگر فکر می کنید هوای زندگی مشترک تان هر روز ابری تر می شود، اگر بعد از چند سال زندگی هنوز تصورتان این است که شناخت کافی از علایق، خواسته ها، اخلاق و رفتار همسرتان ندارید، اگر در مقابل برخی رفتارهای همسرتان نمی دانید که چه واکنشی باید نشان دهید، اگر در شرایط بحرانی زندگی زناشویی به بن بست می خورید و راهی برای فرار از این شرایط ندارید و یا اگر احساس می کنید دیگر فرصتی برای شناخت کامل همسرتان ندارید، نگران نباشید، ما برای شما نسخه ای داریم که با آن می توانید تا حد زیادی این اما و اگر ها را کنار بگذارید.

شاید شما هم مثل خیلی از افراد دیگر که حالا چند سال از زندگی مشترک شان می گذرد و فکر می کنند که دیگر فرصتی برای شناخت یکدیگر ندارند، ناامید باشید اما گذشته ها گذشته و شما باید قدر همین لحظه هایی را که در آن زندگی می کنید بدانید. هنوز هم برای شناخت کامل و دقیق همسرتان و رفع اختلاف ها و سوء تفاهم ها فرصت دارید. پس دیگر نا امید نباشید؛ هنوز فرصت باقی است، کافی است کمی وقت بگذارید و پرسشنامه ای را که در ادامه می آید با دقت و صداقت پر کنید و از همسرتان هم بخواهید به این پرسش ها پاسخ دهد.

این پرسشنامه که شما می توانید آن را کنکور زندگی مشترک بدانید، برای پر کردن جای خالی شناخت متقابل زوجین از یکدیگر طراحی شده و در اختیار شما قرار گرفته است.
«محمد حسن اشرف کارشناس ارشد روان سنجی» 28 سوال برای زوجینی که هنوز از یکدیگر شناخت کافی ندارند طراحی کرده است.
پس اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که می خواهید شناخت خود را از همسرتان بیشتر کنید و هوای ابری زندگی تان را صاف و لذت بخش کنید، این 28 سوال را با دقت پاسخ دهید و از همسرتان هم بخواهید که به آن پاسخ دهد. البته ممکن است در نگاه اول سوالات پرسشنامه را بدیهی و پاسخ دادن به آن را کاری بیهوده تصور کنید اما به شما اکیدا توصیه می کنیم پرسشنامه را به دقت مطالعه کنید و به پرسش های صادقانه پاسخ بدهید، اگر شما و همسرتان صادقانه به این سوالات پاسخ دهید، به شما قول می دهیم که تاثیرات مثبت و دراز مدت این کار بر کیفیت زندگی مشترک تان را در کمتر از یک هفته مشاهده کنید.
پس در ادامه با ما همراه باشید و سعی کنید این پرسشنامه را حتما در اختیار همسر خود نیز قرار دهید و پاسخ های او را نیز دریافت کنید. البته اگر کم رو هستید و نمی توانید پاسخ این سوالات را به صورت شفاهی با همسرتان در میان بگذارید، می توانید پاسخ های کتبی خود را به همسرتان بدهید و پاسخ های او را نیز به صورت کتبی دریافت کنید.

کنکور شناخت زوجین
1- وقتی به خانه بازمی گردی، سه کاری که انتظار داری برایت انجام دهم یا سه جمله ای که دوست داری بگویم، چیست؟
2- وقتی با هم تنها هستیم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟
3- وقتی در یک جمع خانوادگی یا دوستانه حضور داریم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟
4- چه چیزی در صحبت کردن من وجود دارد که تو آن را تحمل می کنی؟
5- چه موردی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان بیشتری را با من بگذرانی؟
6- چه چیزی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان کمتری را با من بگذرانی؟
7- درباره بحث کردن یا مشاجره کردن مان احساس تو چیست؟
8- چه حرفی را حتی در زمان عصبانیت، هرگز نباید به تو بگویم؟
9- زمانی که واقعا نیاز دارم توجه و تمرکزت را به یک موضوع جلب کنم باید چه کار کنم یا چه بگویم؟
10- چه چیزی برای تو علامت خطر است که موجب می شود تصور کنی کیفیت ارتباط ما بد شده است؟
11- انجام کدام سرگرمی یا وقت گذرانی می تواند ما را به هم نزدیک تر کند؟
12- فکر می کنی در ۵سال آینده کیفیت روابط ما در چه وضعی خواهد بود؟
13- فکر می کنی بزرگ ترین درسی که از من می آموزی چیست؟
14- بزرگ ترین درسی که می توانم از تو یاد بگیرم چیست؟
15- زمانی که احساس می کنی از جانب من آزرده شده ای چه کار می کنی و چه می گویی؟
16- زمانی که واقعا تو را آزرده کرده باشم، گفتن چه حرفی یا انجام چه کاری باعث می شود مرا ببخشی؟
17- از نظر تو چه چیزی واقعا زندگی ما را ویران می کند؟ 18- کدام یک از ضعف های من را پذیرفتی و دیگر موجب اذیت تو نمی شود و فکرت را مشغول نمی کند؟
19- سه نگرانی که درباره وضعیت روانی، احساسات یا رفتارهای من داری کدام است؟
20- کدام یک از عادت های من تو را آشفته می کند و می رنجاند؟
21- در صورتی که بخواهی من را فریب دهی چه می گویی و چطور رفتار می کنی؟ 22- در صورتی که تو را آزرده باشم چطور تنبیهم می کنی؟
23- در صورتی که قادر نباشم یکی از دوستان یا نزدیکان تو را تحمل کنم، عکس العمل تو چه خواهد بود؟
24- باید چه کار کنم که احساس کنی واقعا دوستت دارم؟
25- موقع غذا خوردن دوست داری در چه فاصله ای و با چه زاویه ای نسبت به هم بنشینیم؟
26- به نظر تو ابراز عواطف و علاقه من نسبت به تو، در جمع باید چگونه باشد؟
27- در صورتی که موقتا نخواهی توسط من نوازش شوی، این مطلب را چطور به من می گویی؟
۲۸- خاص ترین ویژگی اخلاقی تو چیست که من باید بدانم؟ حالا وقت تعامل است

حالا که هم شما و هم همسرتان به سوالات پرسشنامه «ارتباط موفق» پاسخ داده اید وقت آن رسیده است که پاسخ بسیاری از سوالات خود درباره ویژگی های اخلاقی، علایق و خواسته های همسرتان را در پاسخ او به این پرسشنامه جست و جو کنید.
حالا وقت تعامل است؛ زمان آن رسیده است که اختلاف نظرها در موارد ارتباطی و زندگی مشترک تان را با یکدیگر در میان بگذارید و به رفع سوء تفاهم ها و اختلاف ها بپردازید. در این مرحله بهترین مشاور برای بهبود زندگی مشترک، خودتان هستید اما اگر بعد از بررسی پاسخ ها به این نتیجه رسیدید که سطح اختلاف نظرتان زیاد است بهتر است با مشاوران خانواده این موضوع را در میان بگذارید و زندگی تان را زیبا تر کنید.

ازدواج هــای نا متعـارف

ازدواج از راه دور این‌گونه ازدواج‌ها بیشتر در مورد کسانی که به دلایل مختلف به خارج از کشور رفته‌اند و نمی‌توانند به وطن برگردند، دیده می‌شود. معمولا خانواده این افراد، همسری انتخاب و بعد از گرفتن عقد و مراسم، او را راهی و به اصطلاح «پست» می‌کنند. بدین ترتیب نادیده و ناشناخته زندگی آغاز می‌شود اما معمولا این زندگی‌ها دوام پیدا نمی‌کند و به اختلاف می‌کشد.
به روایت آمار 98 درصد ازدواج‌های پستی در 5 سال گذشته به طلاق منجر شده است. ریسک بالای طلاق در این‌گونه ازدواج‌ها به دلیل تغییرهای زیربنایی فرهنگی و عقیدتی و قوانین حاکم بر جوامع میزبان، تا آنجاست که بعضی از ازدواج‌ها به یک سال هم نمی‌رسد.
امروزه بسته پیشنهادی ازدواج از خارج شامل فیلم و عکس و صداست و اینها برای آغاز یک زندگی و ادامه آن کافی نیست. در کنار غربت و دوری از خانواده و مشکلات بی‌همزبانی باعث می‌شود او به انواع مشکلات و آزارهای جسمی و روانی تن دهد چرا که نه راه‌های قانونی را می‌شناسد و نه توان بازگشت به کشور را دارد. بسیاری از خانم‌ها یا آقایانی که تن به چنین ازدواجی می‌دهند و مهاجرت می‌کنند حتی از نظر تسلط به زبان انگلیسی هم (که زبان بین‌المللی است) مشکل دارند و این نقص باعث می‌شود پس از مهاجرت قادر نباشند با کسی ارتباط برقرار کنند، کار داشته باشند یا ادامه تحصیل دهند و خلاصه در اجتماع باشند و ناچارند کنج خانه بنشینند. این بیکاری و بی‌برنامگیو روزهای بلندی که باید در خانه تنها بمانند تا همسرشان برگردد واقعا آنها را آزار می‌دهد و همه اینها واقعیت‌هایی است که قبل از مهاجرت لمس نمی‌شوند و تلخی آن توصیف‌نشدنی است.

در میان اینگونه انتخاب‌ها و ازدواج‌ها فراموش می‌شود که اگر مردی‌، زندگی در یک کشور خارجی را پذیرفته چرا در شکل و شیوه انتخاب همسر مطابق فرهنگ کشور و محل اقامتش رفتار نمی‌کند‌؟ واقعیت آن است که بسیاری از آقایان ایرانی پس از تجربه سال‌ها زندگی در کشوری بیگانه، به آداب و رسوم و سنت‌های موطن خویش در مورد ازدواج پایبند‌تر می‌شوند، از این روست که مصمم می‌شوند از ایران همسر اختیار کنند.
این مردان‌، از همسر ایرانی فرستاده شده برای خود‌، انتظار دارند که زندگی با سبک و سنت ایرانی را برای شوهر به ارمغان بیاورد در حالی‌که عروس از ایران آمده با اشتیاق و سودای رسیدن به فرهنگ آن کشور خارجی است که چنین انتخاب و ازدواجی کرده است. تفاوت این 2 دیدگاه موجب بسیاری اختلافات، مشکلات و... ودر نهایت طلاق‌هاست.

ازدواج‌ اینترنتی
اینترنت به‌عنوان ابزار ارتباطی دارای امتیازهای مثبت و فراوانی است اما در مورد روابط عاطفی و آشنایی برای ازدواج این ابزار کارایی لازم را ندارد. اولین علت مخالفت با ازدواج‌های اینترنتی، گنگ بودن هویت کاربران هنگام آغاز آشنایی است یعنی فرد می‌تواند ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی خود و حتی جنسیتش را دروغ بگوید کما اینکه بارها اتفاق افتاده فردی مسن خود را جوان‌تر یا فردی بی‌سواد خود را دارای تحصیلات عالی معرفی کرده و بعد از ایجاد وابستگی در طرف مقابل، دروغ او آشکار شده است.
وقتی که دیگر برای قطع رابطه بدون آسیب روحی و اجتماعی دیدن دیر است. گاهی برخی دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده می‌کنند و این در حالی‌است که پسران بیشتر با هدف سرگرمی‌ وارد «چت‌روم‌ها» می‌شوند.
تجربه‌های به‌دست آمده در این زمینه نشان می‌دهد 90 درصد ازدواج‌های اینترنتی منجر به طلاق می‌شوند. در واقع نتیجه این تحقیق که در سال 89 و 90 انجام شد نشان داد اغلب ازدواج‌هایی که با زمینه آشنایی در اینترنت شکل گرفته، با شکست مواجه می‌شوند؛ تا جایی که 85 درصد ازدواج‌های پستی و اینترنتی در کمتر از 3 سال منجر به طلاق و جدایی می‌شود و عواقب آزاردهنده روانی و رفتاری آنها تا مدت‌ها با زوج باقی می‌ماند.

نتایج برخی از تحقیق‌ها نشان می‌دهد فعالیت در چت‌روم‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای کسانی که به این نحو با همسر خود آشنا شده‌اند، بعد از ازدواج هم ادامه پیدا می‌کند و این موضوع باعث ایجاد بی‌اعتمادی در طرفین می‌شود. این اتفاق باعث می‌شود همسران در ازدواج‌های اینترنتی همواره در فضای تردید زندگی کنند و هیچگاه اعتماد کامل به یکدیگر پیدا نکنند.

ازدواج با دختران بزرگ‌تر
سومین گروه ازدواج‌های غیرمتعارف در عصر حاضر، ازدواج پسران با دختران بزرگ‌تر از خود است. معمولا اختلاف سنی برای ازدواج باید بین 4 تا 8 سال باشد و بزرگ‌تر بودن مرد از زن مورد قبول است. البته ازدواج خانمی که 3-2 سال بزرگ‌تر از مرد است هم مانعی ندارد و توصیه می‌شود والدین با این ازدواج‌ها مخالفتی نکنند اما اگر پسری با دختری که 8 تا 15 سال بزرگ‌تر از او است، ازدواج کند، گاهی اتفاق‌های تلخی در روابط عاطفی آنها خواهد افتاد و زندگی‌شان مانند زندگی مادر و پسر خواهد شد، نه زن و شوهر.
در چنین ازدواج‌هایی تبادل رفتاری به هم می‌ریزد و معمولا موازنه عاطفی در آن به نفع زن است. پسرانی که تمایل به ازدواج با دختران بزرگ‌تر از خود دارند، معمولا در خانواده‌های مادرسالار و تحت سلطه عاطفی و رفتاری مادر،میگناirبزرگ شده‌اند و بیشتر به مادر و سرپرست نیاز دارند تا همسر. در بیشتر این ازدواج‌ها زنان به همسران جوان خود علاقه‌‌ و وابستگی شدید و افراطی پیدا می‌کنند اما با گذشت زمان این حس کمرنگ می‌شود. مطالعه روی تعداد زیادی از پرونده‌های طلاق این واقعیت را نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین دلایل جدایی همسران از یکدیگر، بروز همین تفاوت سنی است زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما چندان پذیرفته شده نیست. از طرفی، در بسیاری از موارد علت اینگونه ازدواج‌ها، انگیزه‌های اقتصادی است. درواقع گروه اندکی از این افراد نیز به دلیل نیاز مالی، با دختران بزرگ‌تر از خود وصلت می‌کنند زیرا اینگونه دختران معمولا شاغل هستند و پس‌انداز، اتومبیل و احیانا خانه‌ای دارند.
در چنین شرایطی دیگر نیازی نیست مرد زحمت زیادی برای تهیه این ملزومات بکشد! متاسفانه پس از مدتی زن در می‌یابد که تنها دلیل مرد از تن دادن به چنین ازدواجی مسایل مادی است، بدون اینکه عشق و علاقه‌ای وجود داشته باشد. این گروه از ازدواج‌ها نیز معمولا به شکست منجر می‌شوند.