سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
تا به حال شده که چنین مواردی را به
همسرتان بگویید؟ «عزیزم! کیف پولت را فراموش نکنی؟»، «موقع برگشتن
فراموش نکنی لباسها را از خشکشویی بگیری؟»، «قبض برق را پرداختی؟»، «چند
بار بایدگفت این حولههای خیس را روی زمین نینداز؟»، «اگر با این لباس
نازک بیرون بروی، حتما سرما میخوری» و... اگر چنین جملههایی را گفتهاید
باید بدانید مرتکب اشتباه شدهاید و این اشتباه، یکی از معمولترین و
مخربترین عادتهای ارتباطی با مردهاست؛ یعنی به گونهای با آنها رفتار
میکنیم، گویی کودکی بیش نیستند و اینطور فرض میکنیم که ناتوان هستند و
نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند که ما زندگیشان را
بگردانیم و این میتواند آثار مخربی روی زندگی ما بگذارد؛ در این مطلب سعی
کردهایم تا تمام زوایای این اشتباه را برایتان روشن کنیم.
با این رفتارها مثل مادرش میشوید
1. در حق آنها بیش از حد مفید واقع شدن و انجام دادن کارهایی که باید
خودشان انجام بدهند؛ مثلا: به دنبال کلیدش میگردیم، لباسهایش را پشت سرش
جمع میکنیم و...
2. راه انداختن بازیهای کلامی با آنها مثل بازی حدس بزن برای بیرون
کشیدن اطلاعات از آنها؛ مثلا میگوییم: گرسنهای؟ دوست داری کمی آش برایت
درست کنم؛ نه؟ برایت ماهی درست کنم؟ دسر چطور؟ با یک سوپ موافقی؟ زیاد
جالب به نظر نمیآید؟ خب بگذار فکر کنم. یک ساندویچ گریل شده چطور است؟ آن
را هم دوست نداری؟
3. معمولا چنین فرض میکنیم؛ مردها کمحافظه بوده یا فراموشکار هستند و
اطلاعاتی که باید خودشان به خاطر داشته باشند را به آنها گوشزد میکنیم:
یادت باشد وقتی رسیدی زنگ بزنی، یادت نرود بچه را از کلاس موسیقیاش برسانی
خانه، یادت باشد آشغالها را دم در بگذاری، وقت دکترت یادت نرود! و...
4. آنها را نکوهش میکنیم، گویی بچهاند؛ «چطور میتوانی بدون ژاکت بیرون
بروی؟ نمیبینی هوای بیرون سرد است؟»، «چندبار باید بگویم قبل از اینکه
بخوابیم چراغها را خاموش کن؟»، «صورتحسابهای برق خیلی بالا رفته» و...
5. به عهده گرفتن کارهایی که فکر میکنید نمیتوانند بهدرستی انجام دهند؛
مثلا اینکه بگویید: «من به خرید کردن تو اعتماد ندارم چون...»
6. اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر و نهی کردن به آنها؛ مثلا: «اگه جای
تو بودم الان از سمت چپ رانندگی میکردم» یا «از آن مسیر برو که ترافیک
نباشد.»
رفتار شما او را بچه میکند
شاید بگویید که در بسیاری از مواقع، مردان به تذکر چنین مواردی نیاز
دارند اما موضوع این نیست؛ موردی که در اینجا اهمیت دارد این است که وقتی
با یک مرد مانند پسر بچه کوچکی رفتار میکنید، او نیز شما را مأیوس نکرده
و مانند بچهای کوچک با شما رفتار خواهد کرد. هنگامی که انتظار دارید
ناتوان، درمانده و ضعیف باشد او نیز خود را ناتوان، درمانده وضعیف نشان
میدهد.
چرا زنها در حق همسرانشان مادری میکنند؟
احتمالا متنفرید از اینکه بشنوید شما هم در حق مرد زندگیتان مادری
میکردید اما باور کنید تنها شما نیستید که این کار را انجام میدهید؛ دلیل
این کار چیست؟ زنها برای مادری کردن آموزش دیده و برای آن نیز پاداش
میگیرند. وقتی بچه بودید، یگانه الگویتان مادرتان بود و همواره شاهد
بودید که او چگونه از شما، برادر و خواهرهایتان حمایت میکرد؛ به این
ترتیب آموختید چگونه حمایتگر، مهربان و فداکار باشید و به نیازهای دیگران
رسیدگی کنید. این موضوع نیز حقیقت دارد که شاهد بودید چگونه مادرتان به
ویژه در حق پدرتان مادری میکرده است؛ پس بیایید به موضوع اینطور نگاه
کنیم که اگر شما شاهد بودید به جای اینکه مادرتان به طرزی رمانیک با
پدرتان رفتار کند، همیشه در حق او مادری میکرده است، درنتیجه شما هم در
کودکی چنین آموختید. پس فکر کردید این همان رفتاری است که زنها باید با
مردها داشته باشند؛ درنتیجه وقتی خودتان بزرگ شدید و ازدواج کردید، عینا
همین کار را با همسرتان انجام دادید.
آنها که بدشان نمیآید
وقتی در حق مردها مادری میکنید، آنها احساس عشق میکنند؛ چرا؟ چون مردها
در کودکی همواره شاهد بودند که مادرشان از آنها مراقبت میکرده؛ بنابراین
برایشان عادی است به همسر خود اجازه دهند تا این نقش را ادامه دهد. این
موضوع حقیقت دارد. چنانچه مادر همسرتان مدام در حق او مادری کرده باشد،
ممکن است در ذهنش مادر، همسر و حمایتگر تداعی بیشتری از کلمات عاشق،
معشوق، بهترین دوست یا شریک زندگی داشته باشد. چنانچه همسرتان در کودکی
محبت و توجه کافی از جانب مادر خود دریافت نکرده باشد هم با خوشحالی تمام
اجازه خواهد داد تا این کار ناتمام او را برایش به پایان برسانید.
عشق را نکشید
سریعترین راه ممکن برای کشتن عشق، شور و حال و حرارت یک رابطه، مادری
کردن در حق نامزد یا همسرتان است. هرچه با یک مرد بیشتر مانند مادرش
رفتار کنید، او نیز به شما بیشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد اما موضوع
ایناست که هیچ مردی مایل نیست همسرش تبدیل به مادردومش شود.
روزی که او شورش کند
در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان میتواند جوانب مثبتی داشته
باشد اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر رابطه شما خواهد گذاشت؛
مثلا همسرتان از شما منزجر شده و علیهتان طغیان خواهد کرد. ممکن است از
رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه
دهید اما یک چیز حتمی است: او یک روز علیهتان شورش خواهد کرد؛ همانگونه
که تمامی پسر بچهها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک
کنند.
اینگونه مردتان دیگر نمیتواند دوستتان بدارد
اگر با نامزد یا همسرتان مدام طوری رفتار میکنید که گویی بیلیاقت است،
متعاقب چنین رفتاری او نیز احساس ناتوانی و بیلیاقتی خواهد کرد و درنتیجه
اعتماد بهنفسش پایین آمده و رفتارش نیز بچگانهتر میشود. هنگامی که یک
مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد، شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت،
زیرا احساس عزت نفس یک مرد بستگی به احساس توانمندی او دارد. هنگامی که
مردی احساس میکند کارها را به درستی انجام نمیدهد، به سختی میتواند با
شما یا خودش مهربان باشد. رفتار کردن با مردها مانند پسر بچهها و به رخ
کشیدن ضعفها و ناتواناییهای آنها روی قابلیت عشقورزیشان تأثیر منفی
میگذارد.
چگونه از مادری کردن برای مردان دست برداریم؟
4 قدم برای نجات ازدواجتان
این اعتیاد را ترک کنید
اول از همه باید از انجام دادن کارهایی که همسرتان میتواند خودش انجام
دهد، پرهیز کنید. رفتار مادرانه داشتن در حق همسرتان مانند اعتیاد است و
تنها راه نجات از اعتیاد ترک کردن است؛ این بدان معناست که وقتی همسرتان
میپرسد: کلیدهایم کجاست؟ به او بگویید: نمیدانم. اجازه دهید خودش دنبال
آنها بگردد. هنگامی که برای مناسبت ویژهای میخواهد خودش لباسش را انتخاب
کند، نگویید که باید کدام لباس را بپوشد. وقتی لباسهایش را روی زمین
میاندازد، آنها را برایش جمع نکنید. چنانکه همسرتان عادت دارد کارهایش را
برایش انجام دهید، ممکن است کمی طول بکشد تا خودش را با این رفتار جدید
وفق بدهد و در ابتدا امکان دارد برایش مشکل باشد. بهتر است یأسها و
سرخوردگیهایش را تحمل کنید، زیرا مدتی طول خواهد کشید تا کارهایی را که
سالها برای خودش انجام نداده انجام بدهد.
به او اعتماد کنید
قدم دوم برای ترک مادری کردن، این است که سعی کنید با نامزد یا همسرتان
مانند شخصی لایق، دانا، توانا و قابل اعتماد رفتار کنید. اطلاعاتی که
خودش میبایست به خاطر داشته باشد را به او یادآوری نکنید. سعی نکنید به
جایش فکر کنید یا تقویمش باشید، بلکه بهگونهای رفتار کنید که دریابد
بزرگسالی فهمیده و تواناست که شما همیشه میتوانید روی او حساب کنید.
بهیاد داشته باشید از آنجا که مدتها در حقش مادری میکردید و برنامههایش
را ترتیب میدادید، کمی تنبل شده است. به طرزی ناخودآگاه ممکن است در به
خاطر سپردن قرار ملاقاتها و مسئولیتهایش به شما تکیه کند؛ بنابراین طبیعی
است هنگامی که از این کار دست میکشید، بعضی از کارهایش را فراموش کند؛
مثلا برخی از صورتحسابها را نپردازد یا اینکه آشغالها را هر شب دم در
نگذارد. در اینگونه مواقع سرزنشاش نکرده و از او انتقاد نکنید.
مثل مادرها با او صحبت نکنید
قدم سوم برای ترک این مادری کردن، آن است که آنگونه که مادرها با
بچههایشان صحبت میکنند با او صحبت نکنید. به خودتان قول بدهید با نامزد
یا همسرتان طوری صحبت نکنید که گویی او یک پسر بچه 5ساله است. این به آن
معناست که اصلا او را نکوهش نکنید. اشکالی ندارد اگر بگویید از دستش
ناراحت و عصبانی هستید، اما این کار را به گونهای که یک بزرگسال با
بزرگسال دیگر انجام میدهد، انجام دهید، نه مثل یک مادر عصبانی که از دست
پسربچه شیطانش به ستوه آمده است.
بعضی مسئولیتها را به او دهید
قدم چهارم این است که مسئولیتهایی را که دوست دارید به عهده بگیرد به او
واگذار کنید و چنانچه اشتباههایی مرتکب میشود، مسئولیتها را از او سلب
نکنید. ممکن است در ابتدا مشکل باشد، اما نگران نباشید. همه چیز به خوبی
پیش خواهد رفت، حتی اگر اشتباه کرد او را سرزنش نکنید و سعی کنید خود را
بیاطلاع نشان دهید. به یاد داشته باشید کنار گذاشتن این عادتها چندان هم
ساده نیست اما چنانچه موفق شوید این عادتها را کنار بگذارید، همسرتان حس
مرد بودن بیشتری میکند.
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 20:08
خوشبختی
چیزی است که همه دوست دارند داشته باشند. ممکن است فردی موفق باشید یا
پول بسیاری داشته باشید، اما بدون خوشبختی بیمعنا و مفهوم خواهد بود.
به همین دلیل تصمیم گرفتهایم کمی به معنای خوشبختی بپردازیم.
ابتدا با تعریف لغوی آن شروع میکنیم.
در لغتنامه دهخدا، خوشبختی، سعادت، نیکاختری و مقابل شقاوت یا بدبختی
تعریف شده است. در لغتنامه مریام وبستر انگلیسی، خوشبختی به این دو معنی
آمده است:
وضعیت سلامت و شادی
یک تجربه لذتبخش و راضیکننده
این تعریف نقطه شروع بسیار خوبی است که میتوانیم استفادههای بیشتری از
آن بکنیم. بهترین راه برای این کار این است که نظر اندیشمندان بزرگ تاریخ
را بدانیم. به همین دلیل گفتههای ۱۰ نفر از بزرگترین فلاسفه و اندیشمندان
تاریخ درمورد خوشبختی را برایتان گرد آوردهایم. هرکدام از این تعاریف
معانی عمیقی دارند که برای جذب بهتر آنها وقت بگذارید.
خوشبختی زمانی است که چیزی که فکر میکنید، چیزی که میگویید و چیزی که انجام میدهید با هم هماهنگ باشد.
-- مهاتما گاندی (Mahatma Gandhi)
خوشبختی آن وضعیت هوشیاری است که از دستیابی به ارزشهای شخصی ناشی میشود.
-- این رند (Ayn Rand)
خوشبختی چیزی است که هستید و از طریقه فکر کردنتان ناشی میشود.
--وین دایر (Wayne Dyer)
خوشبختی لزوماً رفتن به جایی، از ته قلب، مستقیم و بدون پشیمانی و محافظهکاری است.
-- ویلیام اچ. شلدون (William H. Sheldon)
خوشبختی پاداش نیست، یک نتیجه است.
-- رابرت اینگرسول (Robert Ingersoll)
خوشبختی با لذت فرق دارد. خوشبختی با جنگیدن، تحمل کردن و به دست آوردن در ارتباط است.
-- جرج شیهان (George Sheehan)
خوشبختی معنا و هدف زندگی است، هدف غایی و نهایی وجود انسانی.
-- ارسطو (Aristotle)
خوشبختی چیزی نیست که تحربه میکنید، چیزی است که به خاطر میآورید.
-- اسکار لوانت (Oscar Levant)
خوشبختی موقعیتی نیست که به آن میرسید، شیوه سفر کردن است.
-- مارگارت لی رانبک (Margaret Lee Runbeck)
خوشبختی تجربه معنوی هر لحظه با عشق، قدرشناسی و بخشندگی زندگی کردن است.
دنیس وایتلی (Denis Waitley)
به طور کلی، میتوانیم بگوییم که خوشبختی یک تصمیم است. خوشبختی شما تصمیم
شما برای به دست آوردن آن است. همه گفتههای بالا نیاز به عمل خودمان و
تصمیم ما دارد.
نظر شما چیست؟
تعریف شما از خوشبختی چیست؟
مشاور
چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 22:14
چرا هر وقت تعدادی از
مردان جامعه ما به دور هم جمع میشوند و سرحال و سرکیف هستند، بحث تعدد
زوجات را پیش کشیده و با شور و شوق فراوان پیرامون آن بحث و اظهار نظر
میکنند؟ آیا جذابیت این بحث یعنی تعدد زوجات اینقدر بالا است که خیلی از
مردان برای آن بها و ارزش فراوان قائل میشوند؟ چرا این مبحث اهمیت فراوان
به خود گرفته است؟ آیا کثرت زنان به دلایل خاص عاملی در مهم شدن بحث تعدد
زوجات میباشد؟ آیا استرس و سبک زندگی میتواند عاملی برای تعدد زوجات در
بین مردان باشد؟
موضوع فوقالذکر همیشه برای مردان جامعه ما جذاب بوده است. تعداد افرادی
که در جامعه ما تن به ازدواج دوم با وجود داشتن همسر اول، میدهند، زیاد
هستند. تعدد زوجات هم بهصورت رسمی و هم به صورت نیمهرسمی (همسر موقت)
دیده میشود.
فرضیات و آراء مختلفی پیرامون این گرایش به تعدد زوجات وجود دارد که در
این نوشتار سعی بر آن شده است که علل را ریشهیابی کرده و از بعد استرس
این عمل یعنی تعدد زوجات مورد بررسی روانشناختانه قرار گیرد.
فرضیه عدم ارضاء روانی کامل در ارتباط جنسی زوج با زوجه
عدهای از مردان عدم کیفیت بالا در روابط جنسی را بین خود و همسر اول،
دلیل قانع کنندهای میدانند جهت رفتن به سوی تعدد زوجات. عدم کیفیت در
رفتار جنسی در زنان به دلایل مختلفی عنوان شده است. آمار و تجربیات
کلینیکی در مراکز مشاوره
و روانشناسی در جامعه نشان میدهند که تعدادی در حدود 30 درصد از
زوجهای ازدواج کرده در ایران دارای رفتارهای جنسی توام با لذت و استاندارد
شده نیستند. یعنی کیفیت رفتارهای جنسی در زوجین، زیاد بالا نیست. بهطور
مستقیم رابطهای بین عدم رضایت از رفتار جنسی و گرایش به داشتن همسر دوم
یافت شده است.
به زبان سادهتر اینکه یکی از طرفین و یا هر دو نفر از رفتار جنسی احساس
لذت و رضایت خاطر ندارند. اگر این عدم رضایت از طرف زن باشد، معمولا به
دلایل عرفی، شرعی و قانونی، زن نمیتواند زوج دیگری برای خود انتخاب
کند. اما اگر این عدم رضایت و عدم احساس لذت از طرف مرد باشد، وی به دلیل
عدم محدودیت خیلی جدی، تمایل به انتخاب شریک جنسی برای خود پیدا میکند.
این عدم احساس لذت زمانی در رفتار زنان حاصل میشود که دلایل زیر وجود
داشته باشد. به سخن دیگر اینکه اگر دلایل زیر وجود داشت، شما شاهد یک
رفتار جنسی یکطرفه و بدون احساس لذت در زن خواهید بود و اعتقاد بر این است
که با برطرف نمودن این دلایل یا کمرنگ نمودن آنها، میتوان شریک جنسی
(زن) را بهطرف یک رفتار جنسی توام با لذت برای طرفین سوق داد.
اولین دلیل، نگرش زن به مسائل جنسی میتواند او را در به رفتار جنسی
ناموفق هدایت کند. به این معنی که بعضی از زنان این پنداره غلط را در ذهن
خود دارند که مردان برای خوشگذرانی و هوسرانی تمایل به انجام رفتار جنسی
با زنان خود دارند و یا اینکه احساس میکنند که هر وقت نیاز به داشتن
فرزند باشد باید نزدیکی کرد. دید توام با تابو و بد به مسائل جنسی در
تعدادی از زنان و بانوان دیده میشود. کثیف و پلید بودن این رفتار در
بیانات و صحبتهای این بانوان قابل لمس میباشد.
دیگر اینکه مشکلات عاطفی در زنان هم میتواند دخیل در امر رفتار جنسی
شود. زنانی که عدم رضایت از مردان از بعد عاطفی و روانی دارند، نمیتوانند
سرویس دهی جنسی خوبی به همسر خود داشته باشند. کدورت، بغض، نفرت و
امثالهم اگر در زن نسبت به مرد وجود داشته باشد مانع بزرگی در انجام یک
رفتار جنسی خوب، خواهد بود. افسردگی و خلق افسرده یکی دیگر از عواملی است
که امروزه در تعدادی از زنان و بانوان جامعه ما دیده میشود و این خود
عاملی دیگر و بازدارنده قویتر در رفتار جنسی مطلوب، به حساب میآید.
بیقراری و داشتن تنش یکی از عوامل دیگری است که وقتی در رفتار زن دیده
میشود او را در ارضاء شریک جنسی خود، محدود میکند.
خیلی از زنان همانطور که غذا را تند و سریع و با عجله میخورند، میخواهند
که شریک جنسی (همسرشان) با همان عجله و سرعت رفتار جنسی را انجام داده و
به اتمام برساند. اگر رفتار جنسی کمی طولانیتر و یا با کیفیتتر شود،
احساس بیقراری و تنش در زن دیده میشود. اجبار در ازدواج توسط والدین یکی
دیگر از مواردی است که در فرد باعث کاهش میل جنسی شده و زوجه تمایلی به
انجام با کیفیت اعمال جنسی ندارد.
داشتن اختلال رفتاری وسواس یکی دیگر از این نوع اختلالاتی است که معمولا
انگیزه داشتن یک رفتار جنسی سالم را در زن تحت تاثیر قرار داده و بانوان
تمایلی به انجام اعمال جنسی با کیفیت بالا نداشته و فقط انجام وظیفه
میکنند.
داشتن افکار خاص در زنان عاملی جهت عدم تمایل به یک رفتار جنسی سالم، دیده
میشود. زنانی که فکر میکنند باید برابری کامل بین مرد و زن وجود داشته
باشد و به دلایلی این برابری را احساس نمیکنند و اینکه احساس بهرهبرداری
از خود را توسط شریک جنسی دارند و یا اینکه آنان هم میخواهند مانند
مردان هر وقت اراده کردند و خلق و خویشان اجازه داد و به قول معروف سرکیف
بودند، اقدام به انجام اعمال جنسی دهند، اگر این احساس برقرار نباشد،
رفتار توام با انجام وظیفه و یا بدون کیفیت دارند.
منابع و تحقیقات نشان دهنده این موضوع هستند که رفتار جنسی در انسانها
بستگی فراوانی به افکار، احساسات و عوامل فرهنگی، روانی دارند. بر عکس،
این موضوع در حیوانات در دورهای مخصوص، دورهای که حیوان ماده تمایل به
نزدیکی با جنس نر دارد صورت میگیرد . دراین دوره که توسط هورمون مشخص
میشود، جنس نر اجازه دارد با جنس ماده نزدیکی جنسی داشته باشد.
زمانی که در انسانها این عوامل فرهنگی در راستای تمایل و کسب لذت نباشد،
رفتار بدون احساس و بدون تمایل صورت میگیرد. در مردان اگر عوامل فرهنگی و
روانی مهیا نباشد، کارکردهای جنسی به حداقل رسیده و به عنوان یک عامل
بازدارنده انجام اعمال جنسی ظاهر میشود.
فرضیه تنوع طلبی آشفته در مردان
بعضی از مردان اقدام به تعدد زوجات مینمایند و اینان هیچگونه مشکلی در
ارتباط جنسی با همسرخود ندارند. به گونهای تنوع در روابط جنسی با فرد
دیگری را خواستار هستند. یعنی اینان زمانی که اقدام به همسر گزینی
میکنند، مشکلی خاص با همسر خود نداشته و فقط از بعد تنوع دست به این کار
میزنند.
داشتن تجربه جنسی با شریک جنسی دیگر همان اندازه برایشان لذتبخش است که
خرید یک گوشی تلفن همراه جدید و یا یک ماشین جدید. این نوع تنوع طلبی برای
بسیاری از مردم جامعه ما امری عادی شده است. در این مورد با توجه به
اینکه همسر اول مشکلی از نظر کلی و شرایط معمول ندارد و فقط طبع تنوع طلب
فرد او را به این سو، سوق میدهد.
شما در خیلی از مکانها و کشورهای دنیا این تنوع طلبی را به این شدت نخواهید یافت. استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی a ، توجیهی است بر این موضوع. یعنی امروزه درصدی از مردم ما به دلایل بودن در تیپ شخصیتی a
، این خصوصیات را نشان میدهند. اینان بیقرارند، عجول و تند در رفتار
هستند. زندگی بدون کیفیت داشته و خیلی سریع از لوازم و امکانات خود زده
میشوند. بیقرارند، کم تحمل بوده، یکسره خود را با دیگران مقایسه میکنند،
دنیا را عرصه رقابت میدانند. در آن واحد چند کار انجام میدهند، از
انجام امور زندگی لذت نمیبرند. بلند پرواز و کمالگرا به صورت افراطی
هستند.
زندگیشان کیفیت نداشته و فقط انجام وظیفه میکنند. دیگران برایشان خیلی
مهم هستند. اعتماد به نفس پائین داشته و مستعد بیماریهای قلبی عروقی،
آسم، درد معده، ریزش مو و امثالهم هستند.
عوارض تعدد زوجات از دیدگاه روانشناختی
شاید به دید
خیلی از افراد که از بیرون به موضوع تعدد زوجات نگاه میکنند این عمل یعنی
تعدد زوجات جالب و توام با لذت باشد. اما واقعیات موجود در جامعه ما و
همچنین تجربیات کلینیکی در دفاتر مشاوره، گویای حقیقتی است که خیلی از
افراد با آن نا آشنا هستند. هنوز این عمل به دلایل عرفی در جامعه ما مورد
قبول قرار نگرفته است. در کشور ما ملاکهای کنترل رفتار و یا ویژگی یک رفتار
سالم از سه بعد یعنی بعد شرعی، قانونی و عرفی مورد ارزیابی قرار
میگیرند. شاید قانون راهکارهایی را برای این کار مشخص کرده است و همچنین
شرع مجوز این عمل را برای عدهای فراهم آورده باشد، ولی عرف جامعه با این
مسئله کاملا مخالف است و کسی که به طرف تعدد زوجات میرود را به دید
ناخوشایند نگاه کرده و انواع بر چسبها را به وی میزند.
این عدم پذیرش جامعه خود دلیلی است بر ایجاد استرس در زندگی فرد. فرض کنید
شما قصد انجام یک کار را دارید. اگر این کار با سه محور کنترلی جامعه که
در بالا ذکر شده هماهنگی داشته باشد، جامعه تائیدی بر این انجام کار خواهد
نمود و نه تنها هیچگونه استرسی را برای شما به وجود نخواهد آورد، بلکه
شما را در انجام این عمل که طبق عرف، شرع و قانون است، یاری خواهد کرد.
زمانی که فردی دست به انتخاب همسر برای دومین بار میزند و او دلیلی قانع
کننده شرعی و عرفی و قانونی برای این کار ندارد، جامعه این رفتار را تائید
نمیکند. او مجبور است تا مدتها این رفتار را پنهان کند. این پنهان کاری و
انجام رفتارهایی بدور از انظار و همچنین ترس از آشکار کردن این رفتار،
برای فرد تولید استرس میکند. او به ظاهر خود را موفق تلقی میکند ولی
غافل از اینکه این مخالف عرف عمل نمودن او را از انجام رفتارهای عادی
قبلی خود هم، محروم میکند.
به زبان سادهتر اینکه وقتی فردی مدتی با استرس و هیجان منفی زندگی کند و
یکسره در این فکر باشد که نکند این کار و این عمل آشکار شود و دیگران از
این عمل غیر عرفی مطلع شوند، کیفیت زندگی وی را کم خواهد کرد. به طور مثال
رفتار جنسی با همسر دوم که در بسیاری از مواقع غیر عرفی است، اگر انجام
شود که اکثراً طبق گزارشها به صورت با استرس و بدون کیفیت است و یا حداقل
با استرس صورت میگیرد (نسبت به انجام رفتار جنسی با همسر اول ) باعث
میشود که فرد مثلاً یک رفتار جنسی ناخوشایند و همچنین با اختلال در
کارکرد جنسی همراه باشد. زودانزالی یکی از عواملی است که دامن گیر مرد شده
و در بین مراجعین به دفاتر مشاوره این موضوع دیده میشود.
کند شدن رفتار و اعمال زندگی به دلیل اشتغالات فکری بعد از همسر گزینی،
اختلالات فاحشی در سطح کارکردهای معمولی فرد، به وجود خواهد آورد. از زندگی
با کیفیت دیگر خبری نیست . دروغ گفتنهای فراوان و پنهان کاریهای زیاد
در رفتار فرد عاملی است که دیگران را به شک و تردید وا میدارد. حساسیت
های زیاد را در همسر اول به وجود میآورد. همسر اول با کمترین شک و تردید
دچار سوء ظن به مرد شده و افکار وی را مدتها مشغول این قضیه خواهد نمود.
از بین رفتن وجه و اعتبار مرد در بین فرزندان و همسر اول و خانواده، موردی
است که به مراتب گزارش میشود. پدر جایگاه ارزشی خود را در خانه از دست
میدهد. وقتی به دختر خود میگوید که دخترم تو مراقب کسانی باش که
میخواهند به دلایل هوسرانی به تو نزدیک شوند و غیره مسلماً این دختر
پذیرای این صحبتها نیست چرا که رطب خورده منع رطب کی کند. پدری که خود به
دلیل هوسرانی تن به ازدواج دوم داده است نمیتواند دخترش را از خطرات
افکار هوسرانانه دیگران باز دارد.
اختلال در خواب، اختلال در خوردن، بیقراری، تپش قلب شدید، رانندگی با
شتاب و به همراه پرخاشگری و در نهایت کم بودن کیفیت در زندگی نتیجه یک
ازدواج مجدد برای بسیاری از مردم است. از هم پاشیدن سیستم خانواده، استرس و
نگرانی و اضطراب که در بین کودکان خانواده دیده میشود و همچنین فرار
دختران و پسران از سیستم گرم خانواده نتیجه دیگری از این عمل میباشد.
ورشکستگی مالی، از بین رفتن اعتبار و آبروی مرد در محل کار و بین همکاران،
به وجود آمدن دید غیر خوشایند نسبت به فرد تجدید فراش کرده از سوی
همکاران در اداره و یا بین همکاران بیرون از اداره از عوامل سوء این عمل
خواهد بود.
توصیه های قابل ذکر
به نظر میرسد زمانی که مشکلی در
خانواده به وجود میآید میتوان مشکل پیش آمده را با ریش سفیدان خانواده
که همان مشاوران قدیمی و یا با مشاوران جدید که همیشه در دسترس هستند،
مطرح نمود . قطعا راه حلهای لازم ارائه خواهد شد. در بعد مسائل جنسی،
تکنیکهای لازم بکار گرفته خواهد شد تا مشکل حل شود. تنوع طلبی آشفته فرد
بعد از اصلاح سبک زندگی از رفتارهای پر استرس به رفتارهای بدون استرس و یا
با حداقل استرس، اصلاح خواهد شد. قبل از هر اقدامی جهت تعدد زوجات یا
انتخاب همسر جدید با مشاوران، مشورت کنید تا از عواقب سوء آن مطلع شوید.
داستانی را ذکر میکنند که فکر میکنم نقل آن خالی از پند و اندرز نیست.
میگویند در زمان قدیم شاه عباس شبها ملبس به لباس دراویش در قهوه خانهها
و مراکز تجمع مردم حاضر میشد و از این طریق از اوضاع سیاسی و اجتماعی
اخباری کسب میکرد و امور مملکت را کنترل میکرد.
یک شب به صورت اتفاقی در حال گشت و گذار در یک قهوهخانه به سه نفر که سخت
مشغول گفتن خاطرات و آرزوهای خود بودند برخورد کرد. یکی از این افراد گفت
که من آرزوئی ندارم جز اینکه در ظرف مخصوص شاه عباس یک وعده غذای خوب
بخورم. دومی گفت که من در عمرم آرزوئی ندارم جز اینکه با اسب شاه عباس یک
مرتبه دور کاخ شاه اسب سواری کنم. نفر سوم گفت من در دنیا آرزوئی ندارم جز
اینکه یک شب کنار همسر شاه عباس، شب را به صبح برسانم. شاه عباس آن سه
مرد را شناسایی و فردا به وزیر و افرادش دستور داد که این سه نفر را به
کاخ بیاورند. برای نفر اول دستور داد که یک ظرف پر غذا کنند به این مرد
بدهند تا به آرزوی دیرینهاش برسد. اجازه داد تا نفر دوم هم با اسب زیبا و
منحصر به فردش به دور کاخ شاه عباس دوری بزند. نوبت که به فرد سوم رسید
دستور داد چند تخم مرغ را آب پز نموده و به صورت ساده و چند تا را هم رنگ
کنند و بیاورند. شاه عباس به مرد سوم گفت تخممرغها را پوست بکن و بخور.
آن مرد تخممرغها را پوست کند و یکی بعد از دیگری خورد. شاه عباس از وی
سئوال کرد که بین تخممرغهای ساده و تخممرغهای رنگ شده فرقی داشت؟ مرد
جواب داد نه. دوباره سؤال کرد که آیا از خوردن تخممرغهای رنگی بیشتر از
تخممرغهای ساده لذت بردی؟ مرد جواب داد که نه همه اینها شبیه به هم
بودند و فقط تخممرغ بودند. شاه عباس به مرد گفت: که ای بدبخت و ای آدم
ابله زن من و زن تو شبیه به همین تخممرغها هستند که فرقی با هم نمیکنند.
زن من فقط رنگ و لعاب بیشتری نسبت به زن تو دارد. و میگویند که دستور
داد مرد را برای مدتها در زندان نگه دارند و عنوان نمود که این آدمها
باعث فساد میشوند و برای مملکت آفتزا هستند.
به اعتقاد مؤلف هنر در این است که انسانها تلاش کنند تا آنچه را که دارند
به سوی کیفیت سوق دهند نه اینکه سعی در تعویض و یا انتخاب نمونه دیگر
کنند. آرامش و آسایش روانی نعمتی است که به راحتی و با یک اقدام عجولانه و
بدون توجه از دست میرود ولی در کسب مجدد آن باید بسیار تلاش نمود.
با امید به آنکه کلیه رفتارهایمان، ما را به سوی سلامت روان و آرامش روانی بدون استرس توام با کسب لذت سوق دهد.
مشاور
چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 20:13
ازدواج یکی از مهمترین حوادثی است که در زندگی هر انسان
رخ می دهد. نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تاثیرآن در تداوم و
استحکام خانواده، تربیت فرزندان، داشتن زندگی سالم توأم با رضایت و
خوشبختی و احساس موفقیت ، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از
خدمات مشاوره ای مناسبی بهره مند شوند و از این طریق با اهداف ، وظایف و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند. امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج با بهره گیری از خدمات مشاوره
ازدواج، می توانند با گامهای راسخ تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه
پرپیچ و خم ازدواج و تشکیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر مهم
موفق باشند. متأسفانه در جامعه ی ما ، در برخی
موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و
ذوق ، منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی ، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج
می کنند. پس از ازدواج نیز به دلیل عدم آگاهی، به این مشکلات دامن می
زنند. نکاتی چند جهت انتخاب همسر 1) نسبت به کل ماجرا واقع بین باشید.
تابع احساسات نگردید و به شکل منطقی جوانب کار را بسنجید. در تداوم یک
ازدواج ، دوست داشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست. پس به سایر
مسائل مهم نیز بپردازید. رؤیایی نیندیشید. 2) درباره دلیل تمایل طرف مقابل به ازدواج با خودتان تحقیق کنید. اگر این تمایل بنا به مصالحی از قبیل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غیره است از آن صرفنظر کنید. 3) شریک احتمالی زندگی خود را بشناسید. در
چارچوب آنچه در دین و فرهنگ مجاز می باشد، قبل از تصمیم گیری برای ازدواج
، شریک احتمالی زندگی خود را بیشتر بشناسید. این شناخت یا به واسطه رفت و
آمد و پرسش های مستقیم حاصل می گردد و یا از طریق دیگر آشنایان. توجه
داشته باشید دوستان فرد ، گاه برخی حقایق را پنهان می کنند. پس شاید بهتر
باشد در بعضی مواقع به طور غیر مستقیم به پاسخ برسید . در مجموع شما
بایستی در مورد خلق و خو، افکار، عقاید، خواسته ها، عادات، دیدگاه ها،
حساسیت ها، نوع برخوردها، توانایی های ارتباطی و... شناخت پیدا کنید.
طرز برخورد فرد را در موقعیت های بحرانی و در برابر مادیات بشناسید. 4) اعتقادات و باورهای مذهبی طرف مقابل را جویا شوید. عقاید
و باورهای همسر احتمالی خود را در مورد آئین و مذهب جویا شوید و ببینید
که آیا با برداشت شما از دین سازگار است یا خیر. چرا که اگر نقطه نظرات
این فرد برای شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشکلات شدیدی پیش بینی می
شود. مگر آنکه در این زمینه انعطاف پذیرباشید و بتوانید خود را در چارچوب
نظرات او قرار داده و شیوه زندگی او را بپذیرید. پس به طرف مقابل اجازه
دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید و انتظارات خود را در مورد
شما به عنوان همسر، بیان نماید. 5) برخوردهای همسراحتمالی خود را در موقعیت های مختلف بررسی کنید.
هر چه بیشتر در شرایط متفاوت و متعددی همسر احتمالی خود را ملاقات کرده و
مورد مشاهده قرار دهید، نشانه های بیشتری از طرز برخورد او با مردم و در
موقعیت های مختلف خواهید یافت. 6) خواسته ها و انتظارات یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهید. شما
باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خودش و شما دارد. شما باید
در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید. به طور مثال شما باید بدانید: - در چه شهر یا کشوری زندگی مشترک خود را آغاز خواهید کرد. - زندگی خود را با خانواده همسر آغازخواهید کرد یا به طور مستقل. - زمان بچه دار شدنتان حدوداً چه مدت پس از ازدواج خواهد بود. - نظر همسر احتمالی شما در مورد شغل و فعالیت های خارج از منزل چیست. - نظر همسراحتمالی شما در مورد رابطه ها و معاشرت خانوادگی و دوستانه چیست. و ...
7) درباره خانواده ی فرد مورد نظر تحقیق کنید. آنها
را بیشتر بشناسید. با فرهنگ و باورهای آنها آشنا شوید . رابطه فرد مذکور
را با والدین ، خواهران و برادرانش جویا شوید. بررسی کنید که تعهد وی در
قبال این افراد چگونه است و در آینده چه تعهداتی نسبت به آنها دارد و
تأثیر این موضوع بر زندگی شما چگونه خواهد بود . نسبت به احساس خانواده در
مورد این ازدواج واقف باشید. 8) با خود واقعی تان مشورت کنید.
به ندای درونی خود گوش فرا دهید. از خود بپرسید آیا این فرد همان کسی است
که واقعاً به دنبالش بوده ام . آیا می خواهم که این مرد یا زن، پدر و
مادر فرزند من باشد. اگر پاسخ صریحی ندارید دوباره بر روی موضوع تمرکز
کنید وسعی کنید پاسخی قاطع برای آن بیابید چرا که ازدواج یکی از بزرگترین و
مهمترین مسائل زندگی شما است و آینده فرزندان شما را تحت الشعاع قرار می
دهد. 9) دلایل متناسبی برای ازدواجتان پیدا کنید و خود تصمیم گیرنده نهایی باشید.
هرگز تحت فشار برای ازدواج متقاعد نشوید. تنها خوب بودن احساسات اطرافیان
درمورد طرف مقابل کافی نیست، قلب و منطق شما نیز باید دراین کار رضایت
دهد. ضمن احترام به تجربه و عقاید اطرافیان ، به ویژه والدین و حفظ آداب و
رسوم فرهنگی و مذهبی ، تسلیم فشارهای اطرافیان نشوید. 10) نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنید . به
خاطر بسپارید که سلامت جسمانی و روانی و عدم گرایش به مواد مخدر یکی از
فاکتورهای مهم درانتخاب همسر است. بنابر این پیش از تصمیم گیری درباره ی
ازدواج ، در مورد نکات مذکور اطمینان حاصل کنید. مسلماً شریکی وابسته به
مواد مخدر و یا دارای بیماری خاص جسمانی، آینده مبهمی را رقم می زند. 11)
توجه داشته باشید که با شریک احتمالی زندگی خود درمواردی مانند طبقه
اجتماعی، سن، میزان تحصیلات و توانایی های هوشی تناسب داشته باشید. این
موارد را جدی بگیرید. 12) عجله نکنید.
با توجه به این که بسیاری از ازدواج ها به دلیل دستپاچگی و عجله کردن در
تصمیم گیری درنهایت به شکست منتهی می شود ، در تصمیم خود برای قبول یک
ازدواج عجله نداشته باشید. حتماً در مورد فردی که می خواهید عمری را با وی
سپری کنید، تحقیق کنید. به شناخت برسید و وقت بگذارید . صرفاً به دلیل
ناامید شدن از ازدواج تن به یک ازدواج نامناسب ندهید و خود را به فهرست
قربانیان ازدواج اضافه نکنید. 13) از
خداوند کمک و راهنمایی بگیرید. با ایمان و توکل به خدا از او بخواهید تا
درانتخاب صحیح شریک زندگی ، شما را یاری کرده و مسیر مناسبی را پیش رویتان
قرار دهد. چنانچه پس از مطالعه نکات مذکور هنوز در تصمیم گیری خود دچار
تردید هستید ، می توانید به مشاورین حاضر در مراکز مشاوره رجوع کرده و با آنها مشورت نمائید.
مشاور
چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 17:11
شوهر
حقنشناسی دارم. از صبح تا شام رنج میبرم، زحمت میکشم، تمام کارهای
خانه از شستن ظروف و لباسها، از پختن غذا تا تزیین اتاقها و بافتنیهای
لازم را برای او و فرزندان انجام میدهم، ولی وقتی به خانه میرسد... خانواده
در پرتو شناخت صحیح و واقعبینانه همسران از وظایف زناشویی و طرز تفکر و
خواستههای یکدیگر پویا و سالم و با صفا میشود و به این ترتیب برای تربیت
فرزندانی صالح فراهم میشود. استاد آیتا... ابراهیم امینی در این زمینه
مطلبی دارند که توصیه به مردان متاهل است. ممکن
است در نظر برخی مردان، کار خانه داری چندان مهم به نظر نیاید، ولی اگر
با دیده انصاف نگریسته شود، باید اعتراف کرد که دشوار و خسته کننده است.
یک بانوی خانه دار اگر تمام اوقات شبانه روز را در خانه کار کند، باز هم
مقداری از کارها باقی میماند. این همه کارهای خانه مانند پختن غذا،
نظافت کردن خانه، شستن و مرتب کردن لباسها و ظرفها، جابه جا کردن اثاث
منزل و از همه بالاتر بچهداری، کارهای آسانی نیستند، که یک روز و دو روز
انجام شود بلکه مادام العمر باید مورد توجه باشد. ممکن
است در نظر برخی مردان، کار خانه داری چندان مهم به نظر نیاید، ولی اگر
با دیده انصاف نگریسته شود، باید اعتراف کرد که دشوار و خسته کننده است.
آقای محترم تشکر کن! اگر
مرد یک ماه در منزل بماند و همه امور خانهداری و بچهداری را بر عهده
بگیرد، آن وقت میفهمد که همسرش در خانه چه فداکاریهایی میکند و چه
زحمتهای طاقتفرسایی را تحمل میکند؟ زن همه این زحمات را تحمل میکند
ولی از شوهرش این انتظار را دارد که قدر زحماتش را بداند و از وی قدردانی و
تشکر کند. دوست دارد خودش و ذوق و سلیقهاش همواره مورد توجه شوهر باشد.
آقای محترم! وقتی وارد خانه نظیف و تمیز و منظم میشوی چه عیبی دارد از
زحمات و ذوق و سلیقه همسرت ستایش کنی؟ چه اشکال
دارد گاه گاهی از غذاهای خوشمزهای که تهیه میکند تعریف کنی؟ چه مانع
دارد موضوع بچهداری او را که حقاً کار بسیار دشوار و با اهمیتی است
همواره مورد نظر داشته باشی و برخی اوقات از زحمات طاقتفرسای او تشکر
نمایی؟ از این نکته غافلی که قدردانیهایت چه نیرویی به او میبخشد و
چگونه برای کار و کوشش و فداکاری آمادهاش میگرداند؟ پیغمبر
اسلام (صلیالله علیه واله وسلم) میفرماید: هر کس به مسلمانی احترام کند
و با کلام خوشی از او دلجویی کند و غمهایش را بر طرف سازد همواره در
سایه رحمت خدا خواهد بود.
خانم محترم قدر شناس باش! گذراندن
زمان طولانی در خارج از منزل آن هم در ارتباط با انواع افراد و نیاز به
گوناگونی مهارت ها و تلاش مداوم کار آسانی نیست. بهر حال محیط بیرون دارای
آسایش و آرامش لازم نیست و با تحولات و تغییرات فراوانی همراه است . مرد
در محیط کاری خود با هزار مسئله و مشکل روبروست که رفع آنها نیاز به صبر و
متانت او دارد . لذا انتظار همسر شما آن است که پس از یک روز کاری پر
مشغله در جمعی گرم و صمیمی پذیرفته شود و مورد استقبال و محبت آنان قرار
گیرد . سعی کنید حد اقل برای مدتی کوتاه زمان ورود او را قرین آرامش و
پذیرش نمایید . تا بتواند انرژی های منفی حاصل از کار و خستگی را از دور
بریزد و منبعی برای ارائه حمایت و پشتیبانی برای شما باشد. بنابراین حتی
اگر دلتان از گرفتاری های خانه داری و مشغله های بچه داری گرفته و نیاز به
همصحبتی با او را دارید تا گوش شنوایی برای همدلی داشته باشید کمی صبر
کنید تا او خستگی خود را از بین ببرد و امنیت یابد. ذهن خسته او توان
همدردی با شما را ندارد . چه اشکالی دارد که با جملاتی به او متوجه کنید
که میدانید چه زحماتی را در محیط کار متقبل می شود و قدر دان او هستید. پیغمبر
اسلام (صلیالله علیه واله وسلم) میفرماید: هر کس به مسلمانی احترام کند
و با کلام خوشی از او دلجویی کند و غمهایش را بر طرف سازد همواره در
سایه رحمت خدا خواهد بود.
مشاور
چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 16:10