«چگونه با لجبازی فرزندم برخورد کنم؟»
بسیاری از والدین از لجبازی ، بد گویی فرزندشان ناراضی هستند و قصد دارند مسئله را حل کنند از راهکارهایی هم استفاده کرده اند ولی به نتیجه نرسیده اند.
در این مقاله قصد بر آن است تکنیکهایی برای کنترل رفتاری کودکان حل مسئله گفته شود لذا به مثالهای زیر توجه کنید:
در حین رانندگی با اتومبیل خود هستید، تاکسی بدون توجه به اینکه ازفرعی وارد اصلی شده است با سرعت مقابلتان می پیچد، شما اتومبیل تان را کنترل می کنید. اما بسیار عصبانی می شوید و بوق را برای چند ثانیه فشار می دهید. راننده تاکسی با حالت تهاجمی دستان خود را تکان می دهد و ناسزا می گوید همسرتان در کنارتان نشسته است …
موقعیت الف همسرتان می گویید:« دعوا نکن، ولش کن. آرام باش ، خود تو کنترل کن، آخر تو سکته می کنی »
موقعیت ب همسرتان می گوید:« عجب آدمهایی پیدا می شوند . هنوز فرهنگ رانندگی ندارند ، ما چکار باید بکنیم؟ چقدر رانندگی سخت است به نظرت با این آدمها چه باید کرد؟»
امکان بروز رفتار غلط در کدام موقعیت از طرف شما بیشتر است . موقعیت الف و امکان بروز رفتار مناسب در کدام موقعیت بیشتر است موقعیت ب . اکنون به مثال دیگری توجه کنید:
والدین پرنیان ۶ ساله، از رفتار های او شاکی هستند، پرنیان نسبت به دستوراتی که از طرف والدینش صادر می شود بی توجه است. مثلا زمانی که مادرش به او می گوید:« ساعت دو و نیم ظهره، الان وقت خواب بعد از ظهره» پرنیان فریاد می زند و می گوید:« من خسته نیستم و نمی خوام بخوابم»
مادرش در پاسخ می گوید: « اگر الان نخوابی بعد از ظهر پارک نمی رویم»، او این جمله را در طی ماه های گذشته نیز تکرار کرده اما پرنیان می گوید:« مهم نیست» مادر به فکر فرو می رود و سعی دارد از روشهای دیگری استفاده کند».
مادر فکر می کند و با تردید می گوید:« من هیچ وقت به تو نه نگفتم؟ هر وقت خوراکی خواستی، خریدم؟ هر وقت سی دی خواستی خریدم، به تو نه نگفتم؟» اما پرنیان اهمیت و توجهی به حرفهای مادر نمی کند. مادر باز هم تلاش می کند تا صحبت کند:« من به خاطر خودت می گم ، باید بخوابی. اگر این کارو نکنی، وقتی پدر به خانه برگرده اونقدر خسته می شه که نمی توانی باهاش بازی کنی».
موقعیتی که پرنیان و مادرش در چالش هستند شبیه موقعیت الف است یا ب؟
شبیه موقعیت الف ، مادر پرنیان به او می گوید که چه کاری بکند و چه کاری را نکند و آگاهی هایی را که خود پرنیان دارد به او می دهد.
تکنیک حل مسئله این است که فرزندان ما در بیشتر مواقع در مورد راه حل آگاهی کافی را دارند و لازم نیست همیشه به کودکمان بگوییم چه کاری را بکند و چه کاری را نکند ، تکنیک حل مساله بر سوال و جواب هایی است که بین افراد رد و بدل می شود و موجب می شود کودک خود را ه حلش را بیابد و انتخاب کند به مثال زیر توجه کنید:
چند مدتی بود که پرنیان پدرش را نمی دید، این باعث ناراحتی و شکایت او شده بود، پرنیان گفت:« خیلی وقته بابا رو ندیدم!» مادر پرنیان گفت:« آره، درسته! حالا چه کار می تونی بکنی که پدرتو ببینی ، وقتی می یاد باهاش بازی کنی؟»
پرنیان فکر کرد و ساکت شد و گفت:« بخوابم» و چند ثانیه گذشت و گفت:« ظهرها یه کم بخوابم»
وقتی مادر و پرنیان غذا می خوردند مادر مکالمه خودشان ( که در سطر بالا گذشت ) را به پرنیان یادآوری کرد. پرنیان با رغبت ظهر کمی خوابید و شب خوبی را با پدرش گذراند. کنترل رفتاری کودکان
اکنون موقعیت دیگری برای آزمودن خود برای شما مثال زده می شود، دقت کنید نکته کلیدی کجاست؟
امیر رضا۸ ساله است و از حمام رفتن متنفر است . مادر راه های مختلف مثل آگاهی دادن ، تنیبه و پاداش را امتحان کرده و نتیجه بخش نبوده است.
یک روز که مادر و امیر رضا در حال برگشتن به خانه هستند مادر می گوید:« چرا رفتن به حمام را دوست نداری؟» امیر رضا می گوید:« دلم نمی خواد جواب بدم؛ چون از حمام بدم می باد؟»
مادر گفت:« منم هر روز سرکار می رم و این کارو دوست ندارم» اما ناگهان حرفش رو قطع کرد و تصمیم گرفت از روش حل مساله استفاده کند و گفت:« امیررضا به نظرت چیکار می تونی بکنی که حمام رفتن برات جالب و سرگرم کننده بشه؟» کنترل رفتاری کودکان
امیررضا چند دقیقه ای فکر کرد و گفت:« فکر کنم تو دهکده آبی هستم و دارم خوش می گذرانم»
نباید همیشه به کودکمان بگوییم که چه کاری را و چرا باید انجام دهند. در بسیاری موارد آنها آگاهی های لازم را دارند. می توانیم آنها را به فکر کردن تشویق کنیم . گاهی در مورد راه حل هم می توانیم از آنها سوال کنیم آنها ما را به جواب می رسانند.
در مقاله « آماده ساز کودکان برای ورود به دبستان ۱» عنوان شد که هفت توانایی به عنوان توانایی های پایه هستند که بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی کودکان در دوره تحصیلی آنها به خصوص موفقیت در دبستان موثر می باشد، هفتمین توانایی که می بایستی در سال های پیش از دبستان تا قبل از ۷ سالگی بر آن کار و تمرین شود تا کودک ورزید شود استدلال دیداری فضایی نام دارد.
هوش دیداری فضایی یعنی اینکه فرد توانایی داشته باشد اطلاعات فضایی را دریافت و پردازش کند منظور از اطلاعات فضایی یعنی هر آنچه که فرد می تواند ببیند افراد، مکانها ، اشیاء ، نشانه ها و … هر آنچه بر فضای دو بعدی و سه بعدی قابل بررسی است.
این توانایی به بینایی وابسته است اما بیشتر از بینایی به این مربوط است که مغز اطلاعات رسیده را چطور سازماندهی می کند، تعبیر و تفسیر و درک می کند. مثل تشخیص اطلاعات نقشه ها، جداول و نمودارهاو… درست است فرد اطاعات نقشه را می بیند اما اینکه مغز این اطلاعات را چطور با دنیاز واقعی مربوط و علائم نقشه اطلاعاتی را دریفات می کند وابسته است.
کودکان خردسالی که از نارسایی های دیداری – فضایی رنج می برند اغلب در رنگ آمیزی، نقاشی کردن، کپی کردن اشکال، تکمیل پازل و بازی با مکعبها و یا سایر اسباب بازی هایی که مربوط به ساخت و ساز است دچار مشکل می باشد این کودکان مهارتهای سازماندهی ضعیفی دارند اتاقشان اغلب مواقع بهم ریخته و نامرتب است و در جهت یابی دچار مشکل می باشند.
مشاوره کودکان برای ورود به دبستان
نبابرانی مهم است شما والدین در فعالیتهایی که در طی روز با فرزندتان برنامه ریزی می کنید به تمریناتی در این راستا توجه داشته باشید مانند اینکه نسبیت را در مکالمات روزانه خود وارد کنید مثلا چه کسی در خانواده ما قد بلند تر است؟ در خانواده ما و خانواده عمو علی چه کسی بلند تر است؟ وقتی با فرزند خود وارد میوه فروشی می شوید از کودک بپرسید در این دسته موزها کدام موز از همه بلند تر است؟ در آن یکی چطور؟
چگونه با بد گویی فرزندم برخورد کنم؟
برای هر والدی پیش آمده است که به فرزندش توصیه ای می کند با خواسته ای دارد یا پیشنهادی می کند اما کودک نه تنها مقاومت می کند بلکه حاضر جوابی می کند و حرفهای بدی به والدین می گوید.
برای درک بهتر مسئله به مثال زیر توجه کنید:
بعد از یک روز سخت کاری با خستگی فراوان به خانه برگشته اید. همسرتان در خانه بوده است و به شدت مشغول فعالیتهای جانبی خود است بلافاصله که از در وارد می شوید به شما می گوید:« رب نداریم، می تونی بری از مغازه بگیری؟»
شما که لحظه شماری می کردید به خانه برسید و یک حمام و چای گرم نوش جان کنید ، عصبانی و ناراحت می شوید و می گویید:
موقعیت الف صورتتان را در هم می کشید و می گویید:« چرا یادت نبود با موبایل خبر بدی ؟ کفر آدمو در می یاری؟ چقدر بی خیالی؟» و همسرتان از بد حرف زدن شما ناراحت می شود و به ایشان بر می خورد.
موقعیت ب شما می گویید:« من امروز ، روز خیلی سختی داشتم . نمی تونم برم بخرم. می تونی یه کاریش بکنی؟ زردچوبه یا خود گوجه بریزی ؟ یه جوری با هنر خودت جفت و جورش کن!» شما با این حرف همسرتان را ناراحت نکردید.
دو موقعیت الف و ب ، دو انسان متفاوت هستند فرد موقعیت الف بدگویی نمی کند اما فرد موقعیت ب با بدگویی پاسخ همسرش را می دهد.
به عنوان یک والد چقدر با بد گویی های فرزندتان روبه رو شده اید و به حساب بچگی از آن رد شده اید و به خود گفته اید بزرگ می شود و خودش درست می شود در صورتی که کودک شما جهت اصلاح این رفتار نیاز به آموزش و شیوه برخورد صحیح از طرف شما دارد ، این مهارت پایه اش از کودکی است.
برای مثال: « آوا ۷ ساله است او شروع به سوت زدن می کند و صدای سوتش را بلند و بلندتر می کند تا جایی که مادرش دیگر نمی تواند تحمل کند، بنابراین به آوا می گوید:« بس اااا دیگه» آوا به سوت زدن خود ادامه می دهد مادر این بار برایش توضیح می دهد که این کار او باعث سردردش می شود.
اما آوا مجددا به کارش ادامه می دهد این بار مادر می گوید:« مگه نگفتم بس اااا آوا..»
آوا دستهایش را به کمر می زند و با ادای صورت می گوید:« اصلا نمی خوام، حالا می خوایی چی کار کنی؟»
مادر که از گفتار آوا متعجب و ناراحت شده است می گوید:« با این لحن با من حرف نزن، من مادرت ام، بزار شب
بابات بیاد » آوا بی اهمیت به حرفهای مادر به کارش ادامه می دهد این بار مادر عصبانی تر از قبل فریاد می کشد:« مگه با تو نیستم؟ با دیوار که حرف نمی زنم»
تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان
تمامی این مراحل که گذشت ممکن است برای هر والدی پیش آمده باشد اما هیچ یک از شما والدین را به مقصد نمی رساند. به سراغ روش حل مسئله می رویم . در روش حل مساله می توانید از سوالات زیر در چنین موقعیتهایی استفاده کنید:
« وقتی با ما این طور صحبت می کنی به نظرت ما چه احساس خواهیم داشت؟»
«وقتی که از احساس ما با خبر بشی چیکار می کنی؟»
« آیا می تونی شیوه صحبت کردنت را تغییر بدی به طوری که ما حس بدی نداشته باشیم ( غمگین نشویم، نا امید نشویم و …)؟»
با اینکه به جای صحبت کردن در مورد چگونگی احساساتمان، می توانیم راجع به احساس کودکان، سوال کنیم. با این روش آنها به روی این مسئله متمرکز می شوند که چگونه رفتارشان بر دیگران تاثیر خواهد گذاشت. از آنها بخواهید تا در مورد احساسات حقیقی شان صحبت کنند، این کار به آنها کمک می کند تا احساسات خود را تجربه و حس کنند.کنترل رفتاری کودکان
هنگامی که مادر آوا از او پرسید آیا راه دیگری برای نحوه صحبت کردن خود در ذهن داری یا نه ، این سوال او را هیجان زده کرد و به مادرش نگاه کرد و پوزخند زد. اما بعد، پس از یک مکث طولانی ، گفت:« خب مامان دیگه سوت نمی زنم.»
توجه داشته باشید تغییر رفتار به این شیوه زمان زیادی می برد اما جواب می دهد.
در این مقاله هدف بر آن است پیام های مهمی که باید توسط والدین برای فرزندان فرستاده شود و اثر مثبتی بر شخصیت و هویت آنها دارد و از خطای روشن والدین جلوگیری می کند شرح داده شود.
رفتار بسیاری از پدرها و مادرها با فرزندشان چه آگاهانه چه غیر آگاهانه ، مانند رفتاری است که والدینشان با آنها داشته اند یعنی آنکه کسی که امروز مادر است و در کودکی کتک خورده است، احتمالا فرزند خودش را کتک می زند اما واقعیت این است که این رفتار اشتباه است و هیچ یک از اعضای خانواده حق کتک زدن دیگری راندارد یا داد و فریاد راه بیاندازد و پرخاشگری کند. دعواهای خانوادگی قابل حل است و اگر قرار باشد والدین باهم دعوا کنند و کودک شاهد انواع پرخاشگری باشد خانواده خود، سرمشق بسیاری از رفتارهای غلط خواهد شد.
در حالی که خانواده مسئول آموزش رفتارهای صحیح و خوشبختی کودک است، خانواده وظیفه دارد به کودک توجه کند، از او در برابر مشکلات بالاتر از سنش حمایت کند ، به او احترام بگذارد تا شخصیت کودک به بهترین نحو شکل بگیرد. اما والدین امروزه به علت مشغله فراوان و مسئولیت های زیادی که برعهده دارند. فراموش می کنند که کودکشان چقدر نیازمند کمک و راهنمایی آنها به منظور پیشرفت و رشد سالم می باشد. لذا والدین گاه با رفتارها و گفتار غلط که ممکن است ناآگاهانه اتفاق بیافتد کودک را به سمت و سوی غلطی سوق می دهند. واقعیت این است که شما بهترین معلم فرزندتان هستید. کلمات و گفتارهای شما از هر فرد دیگری بیشتر مورد توجه او است. رفتار شما عیانا تکرار می شود. گاه پیش می آید که شما با مجموعه رفتارها و گفتارهای غلط خود پیام های ضمنی نادرستی برای فرزندتان می فرستید که به جای آنکه در مسیر رشد و پیشرفت تسهیل کننده او باشد مانع رشد صحیح او می شود. اکنون قصد داریم شیوه صحیح فرستادن چند پیام مهم برای فرزندتان را شرح دهیم.
یکی از پیام های مهم شما والدین برای فرزندتان ، پیام آن است که وجود تو در خانواده مورد پذیرش و آرامش و دلگرمی ما می باشد. این پیام که از طرف شما والدین برای فرزندتان فرستاده می شود پایه و اساس رشد شخصیت فرزند شما ست. شما والدین با فرستادن این پیام به فرزندتان اجازه می دهید زندگی توام با هیجان را تجربه کند این پیام مسبب آن می شود که فرزندتان اعتماد به نفس داشته باشد و احساس کند والدینش از او حمایت می کنند و او را در مقابل خطرات حفظ می کنند.
اما شما چگونه می توانید این پیام ارزشمند را برای فرزندتان بفرستید شما می توانید از عکسهای بچگی فرزندتان و همچنین از عکس های بچگی خودتان و والدینتان را تهیه کنید و نوعی پوستر خانوادگی که با کاردستی درست می شود بسازید یا میزی از قاب عکس های اعضای خانواده تهیه کنید و برای کودک شرح دهید که چگونه والدنتان منتظر به دنیا آمدن شما بودن و از به دنیا آمدن شما چقدر خوشحال شدند و همچنین این مطلب را درباره خودتان و فرزندتان هم توضیح دهید. برای کودکتان شرح دهید که چقدر از والدینتان (پدربزرگ و مادربزرگ) برای زحماتی که در طی این سالها از بچگی تا امروز برای شما کشیده اند متشکر هستید .
دومین پیام مهمی که شما والدین می توانید برای فرزندتان بفرستید آن است که « عزیز دلم خودت باش». زمانی که فرزندتان متولد می شود چه دختر و چه پسر همانگونه که هست مورد پذیرش شما ست هر اندازه یا هر شکلی که دارد ، کودکی سخت یا سهل است ، همانگونه که بوده است مورد پذیرش و تایید شماست. تو که به دنیا آمدی رنگ بی نظیر موهای خودت را داشتی. تو منحصر به فرد برای خودت بودی. شما والدین باید بدانید که از فرستادن پیام هایی که به کودک می رساند که والدین انتظار داشتند او به شکل خاصی باشد ، امتناع کنند، زیرا این امکان وجود دارد که فرد در پی این سخنان برای کسب رضایت به دنبال مقایسه خود با دیگران برود شما والدین وظیفه دارید به کودکتان برسانید که هر ویژگی با خصلت او که مربوط به خودش است مورد تایید شما ست و شما او را همانگونه که هست می پذیرید در واقع شما به او اجازه می دهید که همان کسی باشد که می خواهد باشد.
در واقع شما والدین با فرستادن پیام خودت باش برای فرزندتان گامی مهم که پایه و اساس کسب هویت فرزند شما ست برداشته اید. در واقع با به دنیا آمدن فرزندتان شما باید خودتان را آماده پذیرش ویژگی های منحصر به فردی بکنید که لزوما از جمله ویژگی های شما یا همسرتان نمی باشد. فرزند شما ویژگی ها و قابلیت های غیر منتظره ای دارد. اشتباه والدین آن است که گاه فرزندی را که درست مانند خودشان باشد می پذیرند در این صورت والدین در کنترل رفتار فرزندشان رفتارهای وسواس گونه نشان می دهند و بی آنکه خود متوجه باشند فقط زمانی پذیرایی فرزند خود هستند که آن چیزی شود که نمی تواند بشود (یعنی آن چیزی بشود که والدین می خواهد) لذا با چنین رفتاری کودکتان را در همان آغاز رشد متوفق کرده اید یا به مسیر غلط کشانده اید. شما والدین با پذیرش ویژگی های فرزندتان از جمله وزنش در زمان تولد، جنسیت ، مشکلات و تقاط قوتش در زمان تولدش به او پیام خودت باش را فرستاده اید.
والدین و تربیت کودک
سومین پیام مهمی که والدین می توانند برای فرزند خود بفرستند پیام «بچه باش» است منظور این پیام آن است که ما به کودکان باید اجازه دهیم در حد سن خودشان مسئولیت برعهده بگیرند و در اندازه سن خودبازی کنند، حرف بزنند و … . این پیام هم پایه و اساس آن است که کودکتان از دوران با ارزش کودکی اش لذت ببرد و همچنین سازگاری خوبی با دوره بلوغ داشته باشد. این پیام نقش بسیار مهمی در اعتماد فرندتان به دیگران ، ابراز احساسات و بیان آرزوهای شخصی اش، هویت یابی او دارد.
وقتی شما به فرزندتان اجازه می دهیدکه بچه باشد بچگی خودش را بپذیرد خطاها ، افکار ، احساسات ، مسئولیتهای مربوط به سنش را بپذیرد در حقیقت به او اجازه داده اید تا به شخص بالغی تبدیل شود، فرد بالغی که برای خودش احترام قایل است ، او با نگاه مثبتی خودش را قبول دارد و روابطش را با افراد دیگر پایه ریزی می کند.
برای اینکه این پیام موفقیت آمیز « بچه باش» را برای فرزندتان بفرستید چه باید بکنید؟ چه باید بگویید؟ در ابتدا شما باید این پیام را برای کودک بفرستید که تو به عنوان یک کودک یا بچه می توانی هر چه می خواهی را درخواست کنی اما لزوما همیشه آنچه را که درخواست می کنی نمی توانی به دست بیاوری . یعنی او به عنوان یک بچه باید توانایی شنیدن نه را داشته باشد یاد بگیرد که گاه مورد قبول واقع نمی شود و یاد بگیرد که این واقعه را بدون احساس بدی سپری کند. گاهی «نه» می شنوی ، چون آنچه می خواهی مال تو نیست. اما حق داری بگویی می خواهی ، گاهی آنچه می خواهی مربوط به زمانی است که باید بزرگتر شوی و تا به آن زمان باید صبر کنی.مشاور کودک
پیام چهارم مهمی که والدین می توانند برای فرزندشان بفرستند ، پیام « فکر کن است» این پیام پایه و اساس هوش در کودک شما است. توانایی انکه بتواند بیاندیشد و بازی تخیلی انجام دهد. اینکه کودکتان بتواند به واقعیت آگاهی پیدا کند، از داده هایی که از طریق حواس ۵ گانه بدست می آید، نتیجه گیری ها و ارتباطات خوبی برقرار کند. فکر کردن فقط یاد گرفتن دروس مدرسه و امتحان دادن نیست. فکر کردن در زندگی روزانه و امور مهم نیز حائز اهمیت است. وقتی شما به کودکتان چنین پیام مهمی را می فرستید به نوعی به آنها اجازه داده اید متفکران ، نویسندگان و شعرای مستقلی در آینده نزدیک شوند. در واقع آنها با پیام« فکر کن» تحت تاثیر قضاوتها ، افکار و گفته ها و تبلیغات دیگران قرار نمی گیرند ، آنها با این پیام مهم یاد می گیرند تا به اطلاعات توجه داشته باشند و خودشان اظهار وجود و قضاوت درست کنند. اگر می خواهید فرزندتان فرد سالمی باشد که در جامعه نیز موفق شود به این پیام از طرف شما بسیار نیاز دارد. بنابر این والدین بایستی در گفتگوهای روزمره به سوالات کودک پاسخی مناسب دهند و هر گز او را برای سوالات و طریقه تفکرش مورد تمسخر قرار ندهند .
پنجمین پیام مهمی که می توانید برای فرزندتان بفرستید پیام «احساس کن» می باشد این پیام پایه و اساس رشد هیجانی یا احساسی کودک شما ست. بدون اینک پیام ارتباط فرزندتان با دنیای پیرامونش خشک و سطحی می شود. از همه مهم تر آنکه احساس کودکتان را بپذیرید بدانید کودکی که احساسش مورد پذیرش قرار نمی گیرد نمی تواند یاد بگیرد که چگونه احساساتش را کنترل کند. بنابراین احساس فرزندتان هر چه که باشد خوب یا بد ابتدا آن را بپذیرید و به او نگویید که« نباید چنین حسی داشته باشی» سپس به او یاد بدهید چگونه احساسش را کنترل کند . اگر احساساتش جریحه دار شده یا ناراحت است این امکان وجود دارد که با فردی در خانواده دچار مشکل شده باشد یا شاید هم احساس می کند شما نیازهایش را آن طور که باید و شاید درک نکرده اید و در صدد رفع نیازهای او بر نیامده اید. به کودکتان کمک کنید کارها و حرفهایی که می توانند احساسات خوب و مثبت در او به وجود آوردند را بشناسد و یادش بدهید احساسات مثبت را برای مدت طولانی حفظ کند و همچنین به او بگویید که به خودش کمک کند به وسیله رفتارها و گفتارهایی که حس مثبت ایجاد می کند تا از شر احساسات منفی خلاص شود و یاد بگیرد که احساس منفی را سریع محو کند.
بسیاری از والدینی که دارای کودک زیر ۶ سال هستند. در این اندیشه می باشند که چگونه فرزند خود را برای دوره دبستان آماده سازند . آنها فعالیتهای متعددی انجام می دهند کودک خود را کلاس های مختلفی می فرستند. که نهایتا به دلیل نداشتن انسجام در برنامه و عدم آگاهی از اینکه چه فعالیتهایی و با چه تمریناتی در چه حوزه هایی باید انجام شود، هزینه ، انرژی و زمان را از دست می دهند.
آماده سازی کودکان برای شروع دوره دبستان، واقعی شدنی و امری محال نیست به شرط آنکه والدین آگاهی های لازم را داشته باشند. در این فرآیند والدین نیاز نیست خواندن و یا حساب کردن طوطی وار را به کودک بیاموزد بلکه در این فرآیند برنامه ای منسجم همراه با بازی و لذت برای کودک فراهم می شود اما باید بر چه مهارتهایی کار کرد؟
نکته مهم در پرورش این ۷ توانایی آن است که فرزند شما هر اندازه کوچکتر باشد بازده بهتری خواهد داشت اما در هر حال هیچ وقت دیر نیست.
با ورود کودکتان به دبستان در سال اول تحصیلی شما درگیر آموزش خواندن و نوشتن هستید اا از سال دوم به بعد با مسئله های ریاضی و تمرینات، پلی کپی و…. چه می کنید؟
به مثال توجه کنید : « علی روزی یک بادبادگی درست می کند ، بعد از ۷ روز او چند بادبادک دارد؟
آیا والدینی را دیده اید که کودکشان حتی متوجه صورت مسئله نمی شوند و مادر می گوید اول صورت مسئله را بخوان تا بفهمی و بعد حلش کن. این مهارت که کودک به درک نوشته ها برسد از کجا ناشی می شود ؟ کجا باید با او کار می شده ، که الان درگیر نباشد؟
یکی از این ممهارتهای بنیادی مهارتهای زبانی می باشد. مهارتها ی زبانی نقش بسزایی در موفقیت تحصیلی دارند.
مهارتهای زبانی یکی از مهم ترین پیش نیازها برای یادگیری چه در محیط مدرسه و چه در جامعه می باشند، مهارت های زبانی دو نوع هستند:۱- زبان ادراکی ( دریافتی) ۲- زبان بیانی
آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۱
منظور از زبان ادراکی ( دریافتی) آن است که کودک متوجه شود که دیگران چه می گویند ( و در آینده آنچه خود می خواند را بفهمد). توانای زبان ادراکی بسیار زودتر از زبان بیانی ایجاد می شود، کودک در ۹ ماهگی قبل از صحبت کردن چنین توانایی را بدست می آورد. برای همین است که اگر از یک کودک تفریبا یک ساله بخواهید به عکس گربه در کتاب اشاره کند این کار را می کند هرچند قادر به گفتن کلمه گربه نباشد. اکنون پرسشی مطرح است ، توانایی زبان ادراکی برای موفقیت تحصیلی مهم است در اکثر مدارس ایران، همچنان کلاس درس ها به روش سخنرانی اداره یم شود. کودک بایستی توضیحات معلم را متوجه شود و به خوبی بفهمد تا بتواند درسی را که آموزش داده شده یاد بگیرد. در حالی که بسیاری از کودکان به دلیل ضعف در زبان ادراکی (دریافتی ) بعد از چند دقیقه گوش دادن به حرف های معلم و نفهمیدن گفته های او یا حواسشان پرت می شود یا شیطنت می کنند. یا در سالهای بالاتر متوجه صورت مسئله و آنچه از آنها خواسته شده نمی شوند.
نوع دیگر زبان، زبان بیانی است، که منظور توانایی کودک در استفاده کدن از کلمات و جملات شفاهی (و در آینده به صورت نوشتاری) است تا بتوانند آنچه آموخته را بیان کند ( یا در آینده بنویسد). این توانایی بعد از زبان ادراکی و در حدود یک سالگی ظهور پیدا می کند.
چرا توانایی زبان بیانی بر موفقیت تحصیلی موثر است؟ زیرا، کودکتان باید در ارزیابی ها چه به صورت کتبی یا شفاهی بتواند آنچه آموخته است را با کلمات و جملات به طور صحیح به دیگران به خصوص معلم در میان بگذارد.
بنابراین اهمیت زبان در موفقیت تحصیلی برای والدین معلوم و مشخص شده است لذا تا قبل از ورود کودکتان به مدرسه می بایستی با کتاب خواندن و صحبت کردن های روزانه و پیروی از برنامه های توانمندسازی شناختی به کودکتان در این حوزه او را برای موفقیت در آینده آماده سازید.