مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

مغز چگونه اعداد را پردازش میکند?



مغز چگونه اعداد را پردازش می‌کند؟
یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که سمت راست مغز ما به اعداد کوچک و سمت چپ آن به اعداد بزرگتر پاسخ می‌دهند، محققان طی یک پژوهش در امپریال کالج لندن، بینش‌های جدیدی از رمز و راز چگونگی رسیدگی مغز به اعداد را ارائه کردند






به گفته این محققان، یافته‌های پژوهش جدید می‌تواند در آینده به طراحی تکنیک‌های توانبخشی بیماران مانند بیماران سکته مغزی که از آسیب مغزی رنج می‌برند کمک کرده و درمان‌هایی را در زمینه بیماری‌هایی مانند ناتوانی در یادگیری ریاضی (Dyscalculia) که باعث اشکال در پردازش اعداد می‌شود، ارائه کند. Dyscalculia، یک سندرم عصبی است که منجر به آسیب محل اتصال لوب گیجگاهی و لوب آهیانه‌ای چپ می‌شود و با عوارضی چون ضعف مهارت شمردن، حساب کردن و ناتوانی در فهم و بکارگیری مفاهیم ریاضی همراه است.






مغز یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین اعضای بدن در همه مهره داران و بیشتر بی‌مهرگان است که در برخی گونه‌ها 2 درصد از وزن بدن جان‌دار را تشکیل می‌دهد. در انسان‌ها تا بیش از 30 درصد انرژی روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدرات‌ها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتی زمانی که شخص در خواب است، مغز بیش از هر عضوی در بدن اکسیژن مصرف می‌کند.







مغز شامل نیمکره‌های مخ، مخچه و ساقه مغز است. بیشتر حجم مغز را نیمکره‌های مخ تشکیل می‌دهند. نیمکره‌های مخ باعث می‌شوند تا انسان بتواند فکر کند، حرف بزند و مسائل را تجزیه و تحلیل کنند. نیمکره چپ فعالیت‌های نیمه راست بدن و نیمکره راست فعالیت‌های نیمه چپ بدن را کنترل می‌کند. یک برش طولی، مغز انسان را به دو نیم‌کره تقسیم می‌کند.

دو طرف مغز، شبیه به هم هستند و ساختار هر کدام از نیم‌کره‌ها به طور کلی متقارنند اما با وجود شباهت‌های زیاد، وظایف هر قشر متفاوت است. به طور کلی، یک طرف از مغز، بر سمت دیگر آن غالب است. به عنوان مثال، افرادی که راست دست هستند، سمت چپ مغز آنها دارای فعالیت بیشتری است.

دکتر قدیر ارشد، مولف این پژوهش اظهار کرد که در پژوهش جدید خود که در آن از افراد داوطلب سالم استفاده کردند، آنها دریافتند که سمت چپ مغز به پردازش اعداد بزرگ و سمت راست مغز به پردازش اعداد کوچک می‌پردازد. برای مثال، در هنگام تشخیص وقت و ساعت، اعداد یک تا ششم، در سمت راست مغز پردازش شده و اعداد شش تا دوازده در سمت چپ مغز پردازش می‌شوند. این پژوهش در مجله Cerebral Cortex منتشر شده است.

قدر دوران مجردی پیش از ازدواج را بدانید

خیلی چیزها بدتر از تنها بودن است. اما معمولاً ده‌ها سال طول می‌کشد تا متوجه این مسئله بشویم. و بیشتر اوقات، وقتی این را فهمیدیم، دیگر خیلی دیر شده است. و هیچ چیز بدتر از خیلی دیر شدن نیست. ـــ چارلز بوکوفسکی


بله، خیلی چیزهای بدتر از تنهایی هم هست.
درواقع، سال‌های مجردی شما ازجمله مفیدترین و آزادترین سال‌های زندگی‌تان است. اما خیلی‌ها با اکراه مجرد بودن خودشان را به دیگران اعلام می‌کنند و احتمالاً شما هم دوست دارید به هر قیمتی که شده از چنین وضعیتی فرار کنید. احتمالاً خیلی‌ها را می‌شناسید که چطور برای فرار از این تنهایی هر روز و هر شب را در خیابان‌ها، کافی‌شاپ‌ها و رستوران‌ها به دنبال کسی برای آشنایی می‌گردند ــ هرکسی ــ که بتواند امنیت و آرامش یک رابطه را به آنها بدهد. و بعد به نظرشان دیگر همه چیز عالی خواهد شد، درست است؟
متاسفانه خیر.
واقعاً عجیب است که خیلی‌ها تصور می‌کنند دورانی که در یک رابطه هستند بهترین دوران زندگی‌شان است. مجرد بودن به شما این امکان را می‌دهد چیزهایی را تجربه کنید که باتوجه به فشارهای مالی و احساسی دوران متاهلی امکانپذیر نیست. از دوران مجردی باید برای رشدی فراتر از قلمرو انتظارات اجتماعی که دست و پایتان را می‌بندد، استفاده کنید.
مجرد بودن می‌تواند جادویی‌ترین و فوق‌العاده‌ترین دوران زندگی شما باشد. دلیل آن این است:


۱. می‌توانید خودتان را بشناسید.
همه ما ویژگی‌های ظاهری داریم که از آن باخبریم؛ قدمان، وزنمان و البته جنسیتمان که از همه آنها مشخص‌تر است. اما مجرد بودن یک امکان فوق‌العاده در اختیارتان می‌گذارد: می‌توانید خود واقعی‌تان را کشف کنید. ویژگی‌های خوب، بد، توانایی‌ها، ضعف‌ها و همه چیز درمورد خودتان را. این تنهایی را در آغوش کشیده و از آن برای کشف همه چیز درمورد خودتان استفاده کنید. خیلی از روابط عالی به این دلیل بر هم می‌خورند که خیلی مشکلات حل‌نشده را از روابط قبلی وارد روابط جدیدمان می‌کنیم. مجرد بودن یعنی ببینید که هستید و چرا کسی هستید که الان در آینه می‌بینید. بعد شروع به برطرف کردن مشکلاتتان کنید.


۲. می‌توانید ببینید که می‌خواهید در زندگیتان چکار کنید.
قبل‌ترها مجرد بودن به این معنی بود که کسی شما را نمی‌خواهد اما الان شما به اندازه کافی جذاب هستید و تصمیم گرفته‌اید ببینید چه زندگی می‌خواهید داشته باشید و آن را با چه کسی قسمت کنید. — سارا جسیکا پارکر
چند نفر را می‌شناسید که با وجود آرزوها و جاه‌طلبی‌هایی که داشته‌اند وارد روابط نادرست شده‌اند؟ شاید مجبور شده‌اند مسئولیت‌های جدیدی که هیچوقت نمی‌خواستند یا انتظارش را نداشتند بر عهده بگیرند؟ واقعاً جای تاسف دارد. اشتباه متوجه منظورمان نشوید، اینکه برای دیگران زندگی کنید و نیازهای آنها را بر خودتان مقدم بدانید هیچ اشکالی ندارد و خیلی وقت‌ها هم هست که لازم است اینطور زندگی کنید. اما آیا نمی‌خواهید فرزندانتان زندگی که دوست دارند را داشته باشند و به آرزوهایشان برسند؟ خودتان چه بهانه‌ای دارید؟ از این زمان برای دنبال کردن علایقتان استفاده کنید، چه برایتان بازده مالی داشته باشد و چه نداشته باشد. نگران عواقب راهی که پیش می‌گیرید نباشید، چون اگر کاری که دوست دارید را دنبال نکنید، هیچوقت احساس رضایت و خوشبختی نخواهید کرد.


۳. می‌توانید اعتماد‌به‌نفس پیدا کنید.
مجرد بودن به شما این امکان را می‌دهد که مهارت‌ها و استعدادهایی را در خودتان تقویت کنید که فراموششان کرده یا حتی از آن بی‌اطلاع بودید. به شما یاد می‌دهد چطور یاد بگیرید به تنهایی و به طور مستقل کارها را انجام دهید و با تغییر کنار بیایید. مجرد بودن و ساختن زندگی که می‌خواهید داشته باشید یک مسیر است و پاداشی که در انتهای این مسیر دریافت می‌کنید، اعتمادبه‌نفس و رضایتی است که به دست می‌آورید. انتخاب‌ها و آزادی‌های شما بی‌نهایت است. داشتن اعتمادبه‌نفس کافی برای استفاده از این فرصت‌ها به این معنی است که می‌توانید از زندگی که دوست دارید لذت ببرید.


۴. می‌توانید کسب دانش کنید.
سفر برای کشف خود نیازمند این است که بتوانید فرهنگ‌ها، اعتقادات و طرق مختلف زندگی را بشناسید. برای این منظور باید علم و دانش لازم را به دست آورید. وقتی فقط مسئولیت خودتان را داشته باشید، می‌توانید هر کجا که دلتان خواست بروید. عطش یادگیری و داشتن روحیه‌ای کنجکاو خیلی به کارتان خواهد آمد. کتاب‌های بزرگی را بخوانید که هیچوقت فرصتش را نداشتید. با ژانرهای متفاوتی از ادبیات، به افق دانسته‌هایتان وسعت دهید. به دورها سفر کنید و تجربیات تازه کسب کنید. بوها، صداها و تصاویر مختلف را جذب کرده و غذاهای مختلف از کشورهای دیگر را بچشید. اگر بخواهید از هر لحظه از زندگی‌تان لذت ببرید، دوران مجردی بهترین دوران برایتان خواهد بود.


۵. می‌توانید سلامتی‌تان را بازیابید.
یک رابطه ناموفق نه تنها می‌تواند دلیل بسیاری از مشکلات برای سلامتی‌تان باشد، بلکه خیلی وقت‌ها برای از بین رفتن تناسب‌‌اندامتان هم مقصر است. چه بخاطر نشستن پای تلویزیون خوردن تنقلات چاق‌کننده باشد یا هر چیز دیگر، یک رابطه راحت و خوب به ندرت سلامت شما را به خطر می‌اندازد. این درحالی است که سلامت فیزیکی و احساسی شما با هم در ارتباط هستند. از این زمان برای تقویت جسمتان با موادغذایی مفید و مغذی استفاده کنید و از اندورفینی که ورزش در بدنتان تولید می‌کند، لذت ببرید. اعتمادبه‌نفس و احساس رضایتی به دست می‌آورید که فقط یک بدن قوی و سالم آن را درک می‌کند.


۶. می‌توانید قوانین خودتان را پایه‌ریزی کنید.
وقتی در یک رابطه باشید، نیازهای طرفتان را بر خودتان مقدم می‌کنید. دیگر هیچوقت خودتان در اولویت نیستید. اما مجرد بودن یعنی به هزار و یک دلیل درست و منطقی می‌توانید خودخواه باشید. دوست دارید مسافرت بروید؟ سریع یک پرواز بگیرید. می‌خواهید صبحانه‌تان را در تختتان بخورید؟ یا صبح زود به پیاده‌روی بروید؟ دوست دارید شب‌ها تا دیروقت بیرون باشید؟ هیچ اشکالی ندارد می‌توانید همه این کارها را انجام دهید. هیچ تضمینی برای داشتن یک زندگی فوق‌العاده نیست. اما با مجرد بودن می‌توانید کارهایی را انجام دهید و زندگی‌تان را به جهتی هدایت کنید که دوست دارید. هیچ محدودیتی نخواهید داشت. هیچ‌چیز مانعتان نخواهد شد، البته به جز ترس‌های خودتان.


۷. می‌توانید خودتان را دوست داشته باشید.
همه همیشه می‌گویند قبل از اینکه بتوانید کسی را دوست داشته باشید، اول باید بتوانید خودتان را دوست داشته باشید. شاید هم اینطور نباشد. حتی در بدترین شرایط زندگی هم می‌توانید هنوز کسی را دوست داشته باشید. اما اگر اعتمادبه‌نفس نداشته یا احساس پشیمانی داشته باشید، نمی توانید آن عشق خالص و پاک را تجربه کنید. پیدا کردن خود حقیقی‌تان و رشد کردن و تبدیل شدن به کسی که باید باشید به این معنی است که کسانیکه وارد زندگی‌تان می‌شوند، از این تجربه لذت خواهند برد. آنوقت می‌توانید بدون هیچ نقابی، در زمان حال زندگی کنید. کسانیکه می‌توانند خودشان را دوست داشته باشند، زندگی‌هایی شاد و رضایت‌بخش را تجربه خواهند کرد.
آیا چنین زندگی اگر با یک شریک تقسیم شود، بهتر نخواهد بود؟ بستگی دارد. گاهی‌اوقات بله و گاهی هم نه. اگر هنوز از انتخاب‌های زندگی‌تان راضی نباشید و ندانید به کدام جهت در حال حرکتید، شاید بهتر باشد جستجو برای نیمه‌گمشده‌تان را کمی به تعویق بیندازید.
اول باید کمی زندگی کنید…

مغز زنان کوچکتر از مغز مردان است؟



آیا واقعا مغز خانم ها از مغز آقایان کوچک تر است؟ آیا مغز آقایان توانمندتر از مغز خانم هاست؟ اصلا مغز زنانه و مغز مردانه با هم تفاوت دارند؟

امروز ثابت شده تفاوت حجم و اندازه مغز در زنان و مردان تحت تاثیر حجم و توده بدنی آنهاست. بنابراین نمی توان گفت مغز خانم ها کوچک تر از آقایان است، بلکه مغز هر کس به نوعی متناسب با جثه اوست. ضمن اینکه تعداد سلول های مغزی و ارتباط این سلول ها با هم است که در مهارت های شناختی، حرکتی و … فرد نقش زیادی دارند.

مغز جنسیتی

جدا از مسائل ژنتیکی، باید ببینیم آیا ساختار مغزی زن ها و مردها واقعا با هم متفاوت هستند یا نه؟

در یک تحقیق، تصویربرداری مغزی بیش از هزار زن و مرد نشان می دهد که سیستم اعصاب مغزی زنان و مردان کاملا متفاوت است و نگرش متفاوت آنان نیز از همین واقعیت ناشی می شود.

دکتر راگینی ورما، محقق ارشد این مطالعه از دانشگاه پنسیلوانیا و همکارانش، ۴۲۸ مرد و ۵۲۱ زن بین سنین ۸ تا ۲۲ سال را بررسی کردند.

بنابر علوم اعصاب امروزی، در مغز مدارهایی وجود دارد و ارتباطی که مدارها و نورون های مغزی با هم دارند، باعث ایجاد بسیاری از ویژگی های زنانه و مردانه می شود.

مثلا

1_ آقایان توانایی جهت یابی بهتری دارند، اما خانم ها حافظه کلامی و تصویری بسیار خوبی دارند و در مسائل تحلیلی تواناتر از مردان هستند.

2_ آقایان کلی نگر هستند و به کلیات هرچیز توجه دارند، اما خانم ها هر موضوعی را با ریزترین جزئیات می توانند به خاطر بسپارند.

3_ ارتباطات عصبی مغز مردان داخل دو نیمکره مغز بیشتر است، در حالی که ارتباطات عصبی زنان بین دو نیمکره راست و چپ بیشتر است. این موضوع باعث می شود که مهارت های حرکتی در مردان بهتر باشد و زنان تفکر تحلیلی و حسی بهتری داشته باشند.

4_ بر اساس نتایج این تحقیق، ارتباطات عصبی مغز مردان از قسمت جلو به قسمت عقب مغز است و در زنان این ارتباطات عصبی از قسمت چپ به قسمت راست است. این ویژگی باعث می شود که زنان حافظه کلامی و مهارت های اجتماعی بهتری داشته باشند، در حالی که مهارت های حرکتی مردان قوی تر است.

5_ ماده خاکستری مغز زنان بیشتر است. این ماده مربوط به توان محاسباتی است. در حالی که درصد ماده سفید مغز مردان بیشتر است که این ماده مربوط به اتصالات عصبی است.

6_ زنان تمایل دارند که موضوعات مختلف را به سرعت حل و فصل کنند، مردان اصرار دارند که اطرافیان را به چالش بکشند.

7_ مغز زنان برای انجام چند مسئولیت ساختاربندی شده و مغزهای مردان، برای انجام یک مسئولیت منفرد پیچیده سیم کشی شده است، چه این مسئولیت خواندن یک نقشه باشد و چه پختن یک غذا.

8_ از سوی دیگر، زنان به طور مثال، در به خاطرآوردن یک چهره بهتر عمل می کنند و این به معنای وجود ارتباطات بهتر بین بخش های مختلف مغزشان است.

اگر با دقت به این تفاوت ها نگاه کنیم، متوجه می شویم تمام این موارد لازمه تکامل نوع بشر است و برای بقای نسل بشر، تفاوت هایی در اساس ساختار فیزیکی و مغزی زن و مرد وجود دارد و هیچ کدام نشانه ضعف یک جنس و قدرت دیگری نیست!

** مثلا در بخشی از مغز غده کنترل کننده رفتارهای جنسی وجود دارد که این غده در آقایان بزرگ تر است و در خانم ها کوچک تر. به همین دلیل است که تمایلات جنسی آقایان قوی تر از خانم هاست و این موضوع کاملا با اساس ادامه بقای نسل بشر همخوانی دارد.

** از طرفی، بخشی در انتهای نخاع وجود دارد که مسئولیت مربوط به ارگاسم را در هر دو جنس آقایان و خانم ها به عهده دارد، اما این بخش در آقایان بزرگ تر است.

بنابراین تمام تفاوت های ساختاری مغز زنان و مردان ناشی از مسائل فیزیولوژیکی است که از جنس زن و مرد انتظار می رود.

روان درمـــــانی از راه دور

%D8%AF%D9%88%D8%B1.jpg


روان درمانی از راه دور چیست؟

پاسخ این سوال به طور ساده این است: استفاده از اینترنت برای تعاملات درمانی. از آنجا که روان درمانی از طریق اینترنت عمدتاً به کمک پست الکترونیکی صورت می‌گیرد، بعضیها این روش درمانی را «درمان از طریق پست الکترونیک» (e-mail therapy) می‌نامند.


اغلب روان‌شناسانی که به مشاوره و درمان از طریق اینترنت می‌پردازند عقیده دارند که اینترنت راه‌های جدید و جذابی را برای ارائه خدمات درمانی به وجود آورده است. البته تمام روان‌شناسان در مورد این که درمان از راه دور چیست و یا چگونه باید باشد هم عقیده نیستند. برخی عقیده دارند که درمان از راه دور همانند روان درمانی حضوری است و فقط در آن، ارتباط با بیمار از طریق اینترنت و پست الکترونیکی صورت می‌گیرد. امّا به نظر نمی‌رسد که این عقیده کاملاً درستی باشد. در مقابل، عده‌ای دیگر از روان‌شناسان معتقدند که درمان از راه دور و از طریق پست الکترونیکی که بر مبنای نوشته‌های متنی است، نوع متفاوتی از تعاملات درمانی را می‌طلبد که واجد ویژگیهای خاص خود است.




مزایای روان درمانی از راه دور



1- دستیابی آسان به اطلاعات و مطالب مرتبط با سلامت روانی، خصوصاً برای کسانی که در مناطق دور افتاده زندگی می‌کنند.

۲- دستیابی به مشاور و روان‌شناس برای افرادی که از نظر جسمی‌ مشکل حرکتی دارند یا آنهایی که پایبند خانه هستند.

۳ـ سهولت و با صرفه بودن درمان از راه دور.

۴ـ اینترنت باعث شده است که اطلاعات مربوط به سلامت روانی، بیشتر از سابق در دسترس قرار داشته باشد.

5ـ احساس راحتی بیشتر برای درمیان گذاشتن مسائل و مشکلات واقعی از طرف مردم، نسبت به جلسات حضوری. شایان ذکر است که مشکلات و موانعی از قبیل خجالت کشیدن یا شرم حضور که در جلسات حضوری برای بیان مسائل وجود دارد، در این روش درمانی حذف می‌شود.

6ـ روان درمانی از راه دور ابزار مهمی‌ است که به مردم کمک می‌کند تا درباره سلامت روانی بیشتر بیاموزند.





معایب روان‌درمانی از راه دور


1- در صورتی که بیماران برای روان درمانی از راه دور هزینه پرداخت کنند، این هزینه‌ها مورد قبول و تحت پوشش بیمه نیست.

2- ملاحظات مربوط به محرمانگی اطلاعات.

3- عدم کفایت این روش درمانی در شرایط بحرانی و اضطراری.

4- نامناسب و ناکافی بودن این روش برای کسانی که مشکلات پیچیده دارند. دامنه کمک‌هایی که از طریق این روش به بیمار عرضه می‌گردد محدود است.

5- نامناسب و ناکافی بودن این روش برای کسانی که بیماریهای جدّی روانی دارند.

6- روان درمانی از راه دور، محدودیت‌های جغرافیایی را از میان بر می‌دارد و بدین ترتیب هر کس از هر ملیت و فرهنگی می‌تواند مطالب خود را با روان درمانگر در میان بگذارد. امّا بسیاری از توصیه‌های درمانی نمی‌تواند بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی و به صورت عام ارائه گردد.

درمان به وسیله حیوانات خانگی

درمان بوسیله حیوانات خانگی
درمان افسردگی با کمک حیوانات خانگیReviewed byMoh6019onMar 9Rating:
یکی از روشهای درمانی که چند سالی در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد ونتایج مطلوبی در این روش کسب شده است و هر روز بر کاربرد ودانش علمی آن افزوده می شود درمان بوسیله حیوانات خانگی است که به صورت علمی و تخصصی با این نام(Animal-assisted Therapy) خوانده میشود.ولی در زبان عامیانه به آن درمان بوسیله حیوانات خانگی و مونس انسان که مخفف شده با این نام pet therapy گفته میشود. اما جای تاسف دارد که در کشور ما این شاخه از علم روانشناسی به هیچ وجه مورد توجه قرار نمیگیرد و خیلی افراد با این روش از درمان کاملا بیگانه هستند
تحقیقات گسترده وپربارمحققان در اقسا نقاط کشورهای مختلف جهان نشان داده که می‎توان پاره‎ای از مشکلات عاطفی و اختلالات روحی,افسردگی ,و پیش گیری الزایمر افراد را بوسیله حیوانات خانگی درمان و پیشگیری نمود. در علم روانشناسی و روانپزشکی عبارت pet therapy (درمان بوسیله حیوانات همدم) سالها است که در کشورهای دیگر جهان جای گاه خاص خود را تثبیت کرده ولحظه به لحظه علاقه محققان و پژوهشگران برای پی بردن به رمز و راز آن بیشتر اشکار میشود.
تحقیقات محققان بیانگر آن است که برقراری عاطفی و پیوند با حیوان در افراد گوشه گیر ومنزوی آنها را از حالت یکنواختی وس************ خارج نموده و قسمتی از نیازهای روحی انها را به صورت مداوم برآورده می‎کند. یک حیوان خانگی دست آموز می‎تواند با رفتارهایش محبت و عاطفه صاحب خود را به سبکی انحصاری جلب نماید وانسان با برقراری رابطه عاطفی و محبت گونه مداوم با حیوان مورد علاقه اش، احساسات درونی که همیشه با آن در ستیز بوده واز بیان خیلی چیزها دچار خجالت میشده ونمیتوانسته در مقابل انسانهای دیگر ابرازشان کندرا تخلیه بیانی کند و از این طریق روح و احساس مبارزگر خجالتی خود را ارضا و خالی نماید.
یکی ازعمده معضلات زندگی های صنعتی و شهر نشینی,احساس تنهایی ونیافتن مونس خوبی است که ادمی را درکندو این مشکل به وفور در میان انسانهای که بیشتر درزندگی شهری و صنعتی زندگی میکنند به چشم میخورد. احساس تنهایی در دراز مدت آثار تخریبی زیادی بر روح و روان و حتی جسم انسانها می‎گذارد و هر چه که به جلو پیشروی کند کم کم انسان دچار افسردگی میشود و زندگی‎اش تحت تاثیر قرار می‎گیرد. در جوامع وزندگی های کشور های غربیمدتی است که حیوانات دست آموز و خانگی به خانه‎های آنهاراه یافته و اشخاص زیادی علاقمند به داشتن حیوانات خانگی در منزل خود هستند.. غربی‎ها با نگهداری حیوانات توانسته‎اند قسمتی از خلاء عاطفی خود را اینگونه جبران نمایند.
البته لازم به ذکر است که بگویییم قرار نیست ما هم پیرو این فرهنگ های کشور های غربی باشیم و از قدیم هم گفته اند هرچیزی جای خود نیکوست