هرگاه کودکان در انجام بعضی چیزها احساس شایستگی کنند، دارای نوعی حس خودکارآیی می شوند: وقتی آنان توانایی خود را برای موفق شدن در کاری باور می کنند، و هنگام رویارویی با یک امر خطیر، پشتکار به خرج می دهند تا بر آن مسئله تسلط پیدا کنند، ارزش این پشتکار خود را در می یابند. کودکانی که فاقد ایمان و باور به قابلیت های خود هستند، احساس ناامیدی و بی لیاقتی می کنند و به آسانی تسلیم می شوند.
عناصر اصلی
اشخاصِ دیگر به مهارت های ما احترام می گذارند
اعتماد بر اثر شایستگی رشد می کند. اگر بپذیریم که کودکانمان توانایی انجام کارهای خود را دارند، احساس دلگرمی و اعتماد می کنند.
کشف مهارت های تازه
هر کسی برای کاری خوب است، و توانایی و صلاحیت دارد که آن کار را انجام دهد و می تواند از این استعداد، افتخار کسب کند. تشویق این استعداد، به کودک کمک می کند تااحساس شایستگی وو کارآیی کند. مهارت های بسیاری وجود دارند که در زندگی روزانه ی ما مفید هستند، به ما کمک می کنند مراقب خودمان باشیم، با دیگران همکاری کنیم و به طریقی واضح و مبرهن به معیارهای متعالی دسترسی پیدا کنیم. گاهی خانواده ها و مدارس، بخشی از مهارت ها وو استعدادهایی را که مهم و ارزشمند تشخیص می دهند، به دیگر استعدادها ترجیح می دهند. همه ی ما، ضمن دارا بودن مهارت های موجود، در دیگر زمینه های آزمایش نشده نیز آمادگی داریم که کار را درست انجام دهیم و از آن لذت ببریم. فرصت امتحان کردن سرگرمی های تازه و جالب به ما یاری می کند تا در مورد خودمان، به اگاهی هایی عمیق تر دست یابیم.
تجربه کردن موفقیت
هیچ چیز جای موفقیت را نمی گیرد. این، گفته ای کلی استف اما ما می توانیم با انتخاب برخی هدف های به ظاهر نابجا برای خودمان یادیگران، و دستیابی به انها، لذت موفقیت را بچشیم.
اشخاص مختلف، به هدف های متفاوتی نیاز دارند. بلند پروازها به هدف هاایی نیاز دارند که به نحوی از هدف هاای سایرین جلوتر باشند. آنانی که دارای استعداد کمتری هستند، به دنبال هدف هایی هستند که به سطح استعدادشان نزدیک تر باشد. موضوع مهم، دستیابی به یک چیز مطلق نیست، بلکه رسیدن به چیزی است که برای شخص خود ما، پیشرفت ارزشمندی محسوب شود.
پرورش مسئولیت در کودک
دادن مسئولیت به کودکان مهم است. این کار آنان را ملزم می سازد تا در انجام هر کاری درنگ کنند و به جای اقدام فوری، کمی بیشتر بیندیشند. تنها از راه تجربه ی مسئولیت می توانیم بفهمیم که قابل اعتماد هستیم. همانطور که چارلز هَندی می گوید: «ما به مسئولیت نیاز داریم تا خودمان را کشف کنیم.» مسئولیت به ما فرصت می دهد تا قوه ی ابتکار و بصیرت های دورنی و پنهانمان را کشف کنیم.
تقویت حس خودکارآیی کودک
در اینجا چند راهنمایی برای افزایش خود کارایی فرزندتان ارائه می شود. سعی کنید:
منبع: ایجاد انگیزه در کودکان، نوشته الیزابت هارتلی بروئر. ترجمه: احمد ناهیدی
تحقیقات نشان می دهد که اختلال مصرف ماری جوانا با سوء مصرف مواد مخدر/اختلالات و ناتوانایی های ذهنی و روانی دیگر درارتباط است.
اختلال مصرف ماری جوانا بسیار شایع است، اغلب با سایر اختلالات مصرف مواد، مشکلات رفتاری و ناتوانایی ها در ارتباط است و عمدتا غیرقابل درمان است. بر اساس مطالعات جدید انجام شده توسط موسسه ملی سوء استفاده از الکل (بخشی از موسسه ملی بهداشت):
تجزیه و تحلیل ها نشان داد که ۲۵درصد از بزرگسالان-نزدیک به ۶ میلیون نفر-اختلال مصرف ماری جوانا را در سال گذشته تجربه کرده اند،درحالی که ۳/۶درصد افراد نیز معیارهای تشخیصی برای این اختلال را در برخی از مقاطع زندگیشان داشتند.
یک گزارش از مطالعه ای که توسط بریجت گرانت در آزمایشگاه “ان ال ای ای” از اپیدمیولوژی و بیومتری انجام گرفت یافته های جدیدی را در مجله امریکایی روانپزشکی به نمایش گذاشت.
برطبق گفته ی جرج کووب مدیر “ان ال ای ای” :”مجموعه تجزیه و تحلیل های جدید در سطح مطالعات جمعیت شناسی توسط گروه دکتر گرانت مطالعه شد که نشان می دهد که مصرف ماری جوانا می تواند منجر به پیامدهای مضری برای افراد و جامعه شود”.
محققان با بیش از ۳۶ هزار نفر از جمعیت بزرگسالان ایالت متحده آمریکا درباره مصرف الکل،مصرف دارو و شرایط روانی مرتبط مصاحبه کردند. قابل ذکر است،مطالعه اخیر برای تشخیص معیارهای اختلال ماری جوانا از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم استفاده کرده است DSM5.
در DSM5، وابستگی به ماری جوانا و سوءمصرف آن به صورت یک اختلال واحد ترکیب شده اند.برای تشخیص این اختلال افراد باید حداقل ۲ تا از ۱۱ علائم اصلی را که شامل،ولع مصرف،کناره گیری،فقدان کنترل و اثرات عاطفی منفی برمسئولیت شخصی و حرفه ای هستند را داشته باشد.شدت اختلال از طیف خیف،متوسط،شدید بسته به تعداد علایم درجه بندی می شود.
مطابق یافته های قبلی،داده های جدید نشان داد که اختلال مصرف ماری جوانا در مردان حدودا دوبرابر نسبت به زنان رایج است،درگروه های سنی جوان تر نسبت به افراد ۴۵ ساله و بالاتر خیلی بیشتر احتمال دارد تجربه شود.این عامل خطر برای شروع این اختلال در اواخر نوجوانی و دراوایل ۲۰ سالگی به اوج می رسد و در عرض ۳تا۴ سال رو به بهبود می رود.
همچنین همگام با یافته های قبلی این مطالعات جدید نشان داده است که افراد مبتلا به اختلالات مصرف ماری جوانا، مخصوصا آن هایی که شکل شدید این اختلال را دارند، ناتوانایی ذهنی قابل ملاحظه ای را تجربه می کنند.
نورا ولکا می گوید:”این یافته ها نشان می دهد که مردم با اختلال مصرف ماری جوانا نسبت ببه دیگر اختلالات سلامت روانی هم آسیب پذیر هستند”
ماری جوانا و الکل عمدتا با هم استفاده می شوند،بیشتر تحقیقات همچنین نیاز به شناخت تاثیرات استفاده ترکیبی این دو ماده را دارند.مطالعات نشان می دهد که مصرف ماری جوانا و الکل با هم رانندگی را از مصرف هرکدام به تنهایی بیشتر مختل می کند و مصرف الکل ممکن است منجر به افزایش جذب ماری جوانا شود،مواد شیمیایی روانگردان نیز در ماری جوانا یافت شده است. این مطالعات و مطالعات مشابه لزوم توجه به افزایش مصرف آنها در میان نوجوانان و تمهیدات لازم در این زمینه را می رسانند.
تابستان است و فرزند شما در تعطیلات به سر می برد. در حالی که بسیاری از والدین تعطیلات تابستان را به عنوان زمانی برای آسودن می دانند، بسیاری هم از تابستان وحشت دارند، چون برنامه های روزانه ی فرزندان آنها تغییر خواهد کرد،.این مسئله بسیار اهمیت دارد که هرچه زودتر به فرزندان خود برای برنامه ریزی تابستان کمک کنید، از جمله تعیین محدودیت زمانی برای بیرون ماندن آنها از خانه.
تعیین محدودیت برای بیرون ماندن نوجوان از خانه و ملزم کردن او به رعایت آن می تواند دلهره آور به نظر برسد، شاید چون می دانید فرزندتان سعی در مخالفت با آن خواهد کرد و یا شاید از این که امسال به ناچار باید به فرزند خود اجازه دهید تا زمان بیشتری نسبت به تابستان سال پیش را بیرون از خانه سپری کند و دیرتر به خانه بازگردد احساس نگرانی می کنید.
زمان بیرون ماندن از خانه برای هر نوجوان می بایست متناسب با سن و توانایی او و البته میزان اعتماد شما به او تعیین شود. اکثر اوقات، والدین مطمئن نیستند چگونه زمان بیرون ماندن فرزند خود از خانه را مشخص کنند، و فرزندان هم به خوبی می توانند به اصطلاح نقش کوچولوهای زرنگ را بازی کنند و بهانه هایی دست وپا کنند مانند اینکه دوستان و یا پسر و یا دختر عموهای آنها می توانند تا ساعات بیشتری بیرون بمانند.
با والدین دیگر و یا مسولین مدرسه در اینباره گفت و گو کنید تا از وضعیت دیگر کودکان هم سن فرزند خود آگاه شوید. میزان تعهد پذیری و مسئولیت پذیری هر کدام از فرزندان خود در طول سال تحصیلی را نیز در نظر بگیرید. به آسایش خود نیز توجه کنید. به برنامه ای که برای فرزند بزرگتر خود مشخص می کنید بیشتر توجه کنید (منظور ما این نیست که مجبور هستید به آن عمل کنید، فقط خود را برای بحث احتمالی آماده کنید). از قبل با همسر خود در مورد زمان بازگشت به خانه هر کدام از فرزندان و عواقب دیرکردن آنها به توافق برسید. این به شما کمک می کند زمان مناسب بازگشت هر کدام از فرزندان را مشخص کنید، و چون خود را از قبل آماده کرده اید می توانید زمانی که کودکان سعی در به چالش کشیدن این محدودیت ها می کنند قاطعانه عمل کنید.
در مورد عواقب عدم پایبندی به زمان مشخص شده روشن و صریح باشید. شما این قدرت و اختیار را دارید تا فرزند خود را در قبال رفتارهایش مسئول بدانید. شما برای تعیین این عواقب اهرم هایی مانند دسترسی فرزندتان به خودرو، هزینه ی تلفن، دسترسی به کامپیوتر، و غیره در اختیار دارید.
اگر زمان بازگشت به خانه برای فرزند نوجوان شما پس از رفتن شما به رختخواب باشد، از آنها بخواهید تا زمانی که به خانه برمی گردند شما را بیدار کنند تا بدانید آنها در خانه و در امنیت هستند. یک ساعت رومیزی را کنار تخت خواب خود قرار دهید و زمان را چک کنید. گفتن “سلام، من خونم” به شما اجازه می دهد تا متوجه علایم احتمالی استفاده از مواد مخدر یا الکل شوید.
وقتی صحبت می کنید بحث را برروی موضوع اصلی متمرکز کنید. احساساتی نشوید، شروع به سخنرانی نکنید، و اجازه ندهید فرزندتان شما را وارد یک بحث طولانی طاقت فرسا کند. فقط کارهایی که باید انجام شوند را مرور کنید، اینکه فرزند شما چه اشتباهی مرتکب شده، و پیامدهای این رفتار او چه خواهد بود.
احتمال اینکه در زمان هایی فرزند شما دیر به خانه باز گردد زیاد است. شما باید تشخیص دهید آیا فرزند شما سعی در کنار زدن محدودیت ها دارد و یا اینکه دلیل موجهی برای این تاخیر وجود داشته است. به تمام ماجرا پی ببرید و شرایط را بسنجید. زمانی که از جزئیات ماجرا با خبر هستید می توانید بر اساس آن تصمیم بگیرید. به یاد داشته باشید که شما با این کار به کودک خود می آموزید که انتظارات را در خانه، مدرسه، و در دنیای واقعی برآورده سازد، این انتظارات شامل این موضوع نیز می شود، که او باید کجا باشد و چه زمانی باید آنجا باشد.
تصمیم گیری در موارد استثنا
در مواقع و رویداد های خاص و برای کار هایی سالم و بدون خطر (مثل کار کردن، فعالیت های اجتماعی، رفتن به کنسرت، و غیره) که گاهی می تواند با زمان بندی مشخص شده همخوانی نداشته باشند ممکن است نیاز داشته باشید استثنا قائل شوید. برای مثال زمانی که فرزند شما در حالی که برای او ساعت ۱۱ را برای بازگشت به خانه در نظر گرفته اید می خواهد به کنسرتی برود که در ساعت ۱۱:۳۰ به پایان می رسد، به نظر منطقی می رسد اگر در این مورد استثنا قائل شوید.
اما زمانهایی وجود دارند که شما با این روی داد خاص ویا با تاخیردر زمان تعیین شده موافق نیستید. زمانی که به فرزند خود نه می گویید او آزرده خواهد شد. ممکن برنامه ی او را خراب کنید، اما برای این کار خود دلیل خوبی دارید. در بیشتر مواقع فرزند شما تنها خشمگین و یا آزرده خواهد شد. اما گاهی نیز ممکن است چیزی که فرزند شما می خواهد برای او زیادی و یا نامناسب باشد و نه گفتن شما، به آنها بهانه ای برای کنار کشیدن می دهد. فرزند شما می تواند تقصیر را به گردن شما بیندازد که به او اجازه نداده اید، در حالی که در واقع از این مسئله خوشحال هستند.
گاهی می تواند بیشتر بیرون بماند!
تعجب نکنید اگر فرزند شما انتظار داشته باشد که شما در مورد زمان بازگشت او به خانه سخت گیر نباشید. اگر از ابتدا خود را برای این موضوع آماده کرده باشید بهتر می توانید در مقابل آن بایستید. اما گاهی ممکن است شما بخواهید به فرزندتان این شانس را بدهید که خود را به اثبات برساند. اگر اینگونه است می توانید به فرزند خود بگویید: “اگر سه روز پشت سر هم به موقع به خانه برگشتی متوجه می شوم که مسئولیت پذیر هستی و از مقررات پیروی می کنی و ممکنه بتونیم در باره ی تغییر زمان برگشتن به خانه صحبت کنیم. ولی اول باید خودت را به من اثبات کنی.” سپس اگر فرزند شما نشان داد که می توانید به او اعتماد کنید، شما نیز می توانید به آنها اجازه دهید زمان بیشتری بیرون از خانه بمانند. سعی کنید فرزند خود را متوجه این مسئله کنید که اگر از این مقررات پیروی نکند شما مجبور خواهید بود در تصمیم خود تجدید نظر کنید. اگر این اتفاق افتاد به او بگویید که می تواند دوباره تلاش کند و اعتماد شما را جلب کند.
روابط فرزند نوجوان شما با دوستان و همسالان خود مهمترین مسئله در زندگی او هستند. تمام افراد نیاز دارند که احساس تعلق کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنند و با افرادی که گرایش ها، علایق، و موقعیت های مشابهی دارند در تعامل و ارتباط باشند. افراد دوستانی را برمیگزینند که آنها را پذیرفته، به آنها علاقه نشان می دهند و دید مطلوبی نسبت به آنها داشته باشند. درحالی که بسیاری از خانواده ها سعی می کنند تا به نوجوان خود احساس غرور و اعتماد به نفس نسبت به ویژگی های خاص شخصیتی، سوابق، و توانایی های خود را القا کنند، اما معمولا همسالان او بیشتر احساسات، افکار، و کارهایی که با جستجوی نوجوان در جهت هویت فردی او در ارتباط باشند را می پذیرند. مسئلهی تاثیر همتایان، صرف نظر از مثبت و یا منفی بودن آن، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. چه خوشتان بیاید یا نه، معمولا برای فرزند شما دیدگاه ها و نظرات همتایان او، بیشتر از نظرات شما اهمیت دارند.
فشار مثبت همسالان- توانایی نوجوان در ایجاد روابط سالم دوستی و ارتباط با همسالان- به هویت فردی، عزت نفس، و استقلال او بستگی دارد.
در بهترین حالت، فشار همسالان می تواند موجب تجهیز توان و انگیزه ی نوجوان شما برای موفقیت او شود، و او را تشویق کند تا خود را با رفتارهای سالم وفق دهد. همسالان می توانند الگوهایی مثبت برای نوجوان باشند. همسالان می توانند رفتارهای مناسب اجتماعی را برای نوجوان به نمایش بگذارند. گروه همسالان نوجوان معمولا به نا امیدی ها، کشمکش ها، و نگرانی های معمول دوره ی نوجوانی فرزند شما به خوبی توجه کرده، می پذیرند و آنها را درک می کنند.
فشار منفی همسالان
نیاز فرد به پذیرفته شدن و مورد تایید قرار گرفتن، و تعلق در سنین نوجوانی بسیار حیاتی می باشد. نوجوانانی که احساس تنهایی و انزوا می کنند، و یا احساس می کنند که توسط همسالان خود و یا خانواده طرد شده اند، احتمال این که برای پذیرش و بدست آوردن جایگاهی در یک گروه به رفتارهای پرخطر گرایش پیدا کنند، بیشتر است. در چنین موقعیت هایی، فشار همتایان می تواند توانایی استدلال و قضاوت نوجوان را تحت تاثیر قرار داده و به تمایل او برای دست زدن به رفتارهای پر خطر دامن زده، او را از خانواده و تاثیرات مثبت آن دور کرده و در دام اعمال پر خطر بیندازند.
برای مثال، کودکانی که دچار اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) هستند، به واسطه ی شیوه های یادگیری متفاوت یا اختلال در یادگیری، معمولا توسط همسالان بدلیل رفتارهای نا هماهنگ با شرایط سنی، طرد می شوند، و بنابراین ممکن است به برقراری ارتباط با دیگر همسالانی که طرد شده و یا حتی قانون شکن هستند روی آورند.
دختران نوجوان هنگامی که به دنبال پذیرش همسالان، مورد تایید قرار گرفتن و عشق باشند، به صورت مکرر وارد روابط جنسی می شوند. یک اثر گذاری منفی و قوی می تواند نوجوان را حتی به انتخاب ها و رفتارهایی ترغیب کند که برخلاف ارزش ها و باورهای او هستند. برخی از نوجوانان حتی حاضر هستند خطر تنبیه توسط والدین و از دست دادن اعتماد آنها، و یا حتی زندان را به جان بخرند، تنها برای آنکه بتوانند در گروه مانده و احساس کنند گروهی از دوستان دارند که توسط آنها پذیرفته شده اند و می توانند هویت خود را با آنها تعریف کنند.
برخی اوقات نوجوان طرز لباس پوشیدن خود را تغییر می دهد، در دوستی های خود تجدید نظر می کند، ارزش هایی را رها کرده و ارزشهای جدیدی را می پذیرد، تنها برای آنکه با یک گروه و افرادی خاص مطابقت داشته باشد. برخی از نوجوانان دارای یک زندگی مخفی هستند که تحت تاثیر همسالان آنها به وجود آمده است. برخی از آنها – و از جمله آن گروه از نوجوانان که به نظر دارای رفتاری مناسب هستند و در مقابل بزرگ سالان نوجوانان موفقی هستند – هنگامی که با همسالان خود هستند رفتارهای منفی و حتی خطرناکی از آنها سر می زند.
زمانی که نوجوان تحت تاثیرهای منفی این گروه از همتایان خود هستند به مرور سمت مشکلاتی مانند قانون شکنی، استفاده از مواد مخدر، مشکلات مدرسه، رفتارهای مقابله جویانه، و عضویت در باندها سوق پیدا می کند.
اگر نوجوان شما با افرادی ارتباط برقرار کند که اقدام به مصرف مواد مخدر می کنند و یا دیگر رفتارهای خود-تخریبی را انجام می دهند، بنابراین احتمالا فرزند شما نیز به انجام این رفتارها گرایش پیدا خواهد کرد.
فرزند خود را به داشتن روابط سالم و مثبت تشویق کنید
تشویق روابط دوستانه میان نوجوانان امری مهم است. همه ی ما می خواهیم فرزندان ما با افرادی ارتباط برقرار کنند که تاثیرات مثبتی برروی آنها داشته باشند، و از افرادی که آنان را به انجام کارهای مضر، ویرانگر، یا غیر قانونی تشویق می کنند دوری کنند. والدین می توانند با نثار کردن عشق و محبت به نوجوان، صرف وقت برای او، تعیین حد و مرزها، و تشویق او برای داشتن استقلال فکری، روابط مثبت با همتایان را در نوجوان تقویت کنند. برخی از راه هایی که با آنها می توانید این حمایت را نشان دهید در زیر آمده است:
زمانی که روابط والدین با نوجوان گرم و محبت آمیز، با احترام متقابل، و با ثبات و سرشار از عشق باشد، این رابطه شکوفا شده، اعتماد به نفس، سلامت روانی، معنویات، و مهارت های اجتماعی او افزایش خواهد یافت.
این کار به والدین اجازه می دهد تا دوستان فرزند نوجوان خود را بشناسند و بتوانند بر رفتارهای او نظارت داشته باشند، که برای دور نگه داشتن او از خطرات بسیار ضروری است. زمانی که رفتارهای ناسالم و منفی از او سر می زند، والدینی که برای فرزندان خود مقررات و حد و مرزهایی تعیین کرده و همچنین پیامد های نقض آنها را مشخص می کنند، اگر انها را به ارامی وادار به اجرای قوانین کنند می توانند انتظار انتقاد کمتری از سوی نوجوان خود داشته باشند. معمولا والدینی که همراه با فرزندان خود و با مشارکت آنها، حد ومرزها و انتظارات را مشخص می کنند، متوجه می شوند که به مرور توانایی فرزندان آنها برای پایبندی به این انتظارات افزایش می یابد.
با این کار، نوجوان نگرشی سالم دربارهی خود پیدا خواهد کرد و توانایی او برای مقاومت در برابر فشارهای منفی همسالان افزایش خواهد یافت.
ممکن است از افرادی که دختر و یا پسر شما به عنوان دوست و یا گروه همتایان برگزیده اند، ناراضی باشید و مورد تایید شما نباشند. شما می توانید دلایل مختلفی برای عدم تایید این افراد داشته باشید مانند سوابق این افراد، گرایش های منفی آنها، یا مشاهده ی رفتارهای پرخطر و نامناسب (مانند مصرف الکل، مواد مخدر، فرار از مدرسه، خشونت، رفتارهای جنسی). برای شما چند راهکار پیشنهاد می شود:
اسم های آنها را یاد بگیرید، آنها را به خانه دعوت کنید تا بتوانید با آنها گفت و گو کنید و حرف های آنها را بشنوید، و با والدین آنها آشنا شوید.
به خاطر داشته باشید که انتقاد از فرزندتان بخاطر دوستانی که انتخاب کرده است نوعی تخریب شخصیت محسوب می شود.
صرف نظر از هر نوع تاثیر فشار همسالان که فرزند نوجوان شما با آن روبرو شود، او باید بیاموزد که ارزش همسان شدن و همشکل شدن با گروه (پیوستن) را با اهمیت تصمیم گیری بر اساس اصول خود (استقلال) بسنجد و شما باید همواره اطمینان حاصل کنید که فرزند نوجوان شما می داند که عاشق او هستید و در خانه برای او به عنوان یک شخصیت ارزش قائل هستید.
بازی های آنلاین. این کلمه به اندازه ی کافی می تواند باعث ناراحتی و عذاب والدین شود. مفهوم خشونت از طریق اینترنت انقدرها که شما فکر می کنید جدید نیست. میانه ی دهه ی ۱۹۹۰، نینتندو با بازی آنلاین سوپر نینتندو وارد عمل شد ( بیشتر در ژاپن، که به وسیله ی یک سخت افزار بازیکنان را به صورت آنلاین در مناطق جغرافیایی مختلف به وسیله ی مودم دایال آپ به یکدیگر متصل می کرد).
از آن زمان هم اینترنت و هم بازی های آنلاین به صورت قابل توجهی افزایش یافته است. امروزه در عصر فن آوری، بازی های آنلاین به به صورت قابل توجهی افزایش یافته و معمول شده است، به دلایل زیر؛
الف) بسته های اینترنتی مقرون به صرفه تر (حجم دانلود بیشتر و هزینه های کمتر) و
ب) شرکت های ارزانتر و اشتراک هزینه ها به صورت آنلاین.
در حالی که بیشتر گزارشات نشان داده است که بیشترین کسانی که از بازی های انلاین استفاده می کنند مردان در حدود سنی ۳۰ سال می باشند، بازی های آنلاین به همان اندازه باعث اعتیاد و تحت تاثیر قرار دادن جوانترها و به خصوص نوجوان می شود. درحالی که سرگرمی باید در حد متعادل باشد، بازی های آنلاین بسیاری از عوارض جانبی منفی را در پی خواهد داشت- مانند مشکلات اجتماعی، افزایش خشم و اضطراب و به وجود آمدن اختلال و مشکل در روابط خانوادگی و دوستانه.
به همین دلیل، در زیر برخی از دلایل برای اینکه چرا نوجوانان به بازی های آنلاین معتاد می شوند بیان شده است:
۱) بازی های آنلاین ارزانتر هستند
بازی ها هر روزه ارزانتر می شوند. به صورت میانگین، فرد می تواند کپی جدیدترین بازی پلی استیشن را با قیمت کمی تهیه کند (برخلاف گذشته که بازی های جدید تر گرانتر بودند). هر نوجوانی با یک شغل پاره وقت به راحتی می تواند بدون اینکه کیف پول خود را خالی کند این بازی های را تهیه کند.
۲) پاداش ها، مراحل بالاتر رفتن
ممکن است این جمله به نظر احمقانه برسد، ولی بازیکنان زمان زیادی را صرف می کنند تا جدیدترین و بیشترین بازی را انجام دهند تا به امتیازهای دیجیتالی دست یابند (مانند دستیابی به یک سلاح جدید و یا یک لباس جدید برای شخصیت بازی خود) و یا بالا بردن سطح به منظور گسترش محتوای بازی. معادله ساده است: ساعاتی که صرف بازی شده= محتوای بازی بیشتر (یا توان مالی بیشتر). این مفهوم به سادگی به هر بازی ای مربوط می شود. برای کسانی که با انگیزه برد بازی می کنند زمانی که نزدیک است که لول بازیشان بالا برود بسیار دشوار است که از بازی دست بردارند.
۳) امنیت و پذیرش
دنیای دیجیتال به خصوص برای نوجوانی که در مدرسه در حال مبارزه اجتماعی است بهترین جاست. یکی از مزایای اصلی بازی های آنلاین این است که در حقیقت شما در حال لذت بردن از بازی ای هستید که دیگران نیز همزمان از آن لذت می برند. در حال حاضر، این ارتباط یک احساس تعلق و پذیرش را در میان این اجتماع آنلاین به وجود می آورد. قلدری و اذیت کردن به همان صورتی که در محیط مدرسه اتفاق می افتد، رخ نمی دهد. همه ی افرادی یک کار را انجام می دهند، و این کار مشترک باعث ایجاد گروه و دسته می شود (گروه و دسته ای که به دلیل وجود یک بازی ایجاد شده است و از چند بازیکن تشکیل شده است).
۴) دوستان آن کار را انجام می دهند
کسانی که مانند نوجوان شما در محیط بازی یک جتماع را تشکیل می دهند از سراسر دنیا نیستند بلکه بیشتر بازیکنان گروه های دوستی در مدرسه هستند. احتمالا نوجوانان لیستی از دوستانی را که در یک بازی آنلاین عضو هستند را دارند. سرگرمی واقعی بعد از مدرسه شروع می شود، وقتی که همه وصل می شوند و بازی را شروع می کنند مثل آنچه در بازی کلش clash of clans مشاهده شد.
۵) یک کار اجتماعی به روشی ساده تر
ممکن است این جمله متناقض به نظر برسد، ولی این واقعا درست است. یکی از محبوترین لوازم جانبی که با انجام بازی ها همراه است هدست ها هستند- که برای بازیکنان این شرایط را فراهم می سازد که به صورت آنلاین به صداهای یکدیگر گوش دهند و با یکدیگر به صورت آنلاین ارتباط برقرار کنند. بیش از این، نوجوان شما با هدست خود با دوستانش صحبت می کند در حالی که در بازی در حال رقابت با دوستش می باشد. مسئله این است که همیشه ارتباط براساس بازی نیست. بسیاری از افراد از این فناوری برای داشتن گفتگوی آزاد استفاده می کنند.
۶) تسلط
همه ی ما دوست داریم که در یک زمینه خوب باشیم و پیشرفت کنیم. برای یک نوجوان دست و پا چلفتی که در زمین بازی فوتبال تک خال نیست، آنها ممکن است برای تبادل نظر در استرالیا رتبه ۱۰ را داشته باشند. حس فتح در دنیای دیجیتال باعث ایجاد حس رضایت از خود می شود و این که کودک شما بیش از یک بار و برای مدت طولانی این بازی را انجام دهد برایش کافی نمی باشد. بازی کردن نقش رهبر در دنیای دیجیتال یک کسب و کار جدی است و برای به دست اوردن آن باید ساعات طولانی را صرف آن کرد.
۷) گروه ها و گردهمایی های اجتماعی
«رفیق امروز هوا بارانی است. می خواهی به بعضی از بازیکنان فوتبال داخل خونه یک ضربه بزنی؟»، «نه رفیق، فقط بیا و ما یک سلامی خواهیم کرد». بحث هایی از این دست غیر معمول نیست. همه ی این ها در مورد گرفتن یک دسته از دوستان با یکدیگر است، آوردن کنترل کننده، و بازی کردن در ساعات اولیه ی صبح است. مهمانی های جشن تولد شامل دلقک ها، بازی ها، و جشن گرفتن در اطراف خانه در عصر دیجیتال تبدیل به کار نادری شده است. با استفاده از رقابت هایی که در این گردهمایی های اجتماعی وجود دارد. هیچ کسی دوست ندارد که کمبودهایش را در یک گروه اینترنتی نشان دهد. گذراندن ساعاتی از روز در خانه و به دست اوردن پیروزی. چه کسی دوست ندارد که موفقیتش را دوستانش دوباره ببینند؟
۸) فرار از واقعیت
یکی از قدیمی ترین واقعیات این است که نوجوان شما ممکن از اینکه در زندگی واقعی ظاهر شود احساس ناامنی کند، ولی در بازی های آنلاین این شرایط هیچ ترس واقعی ای را در پی نخواهد داشت. نوجوان شما ممکن است با یک دختر به صورت روبرو در مبارزه کند، ولی اگر انها به صورت بازی های آنلاین با یکدیگر مبارزه کنند جنگ فیزیکی در کار نیست ( خنده دار نیست- جمعیت زنان در حال رشد سریع در بازی های آنلاین هستند). هر چیزی به صورت آنلاین آسان تر است. اینترنت به نوجوانان اجازه می دهد که به عنوان هر کس یا هر چیزی که بخواهند ظاهر شوند. به همین دلیل ما با کسانی مواجه می شویم که حاضر نیست در مقابل دیگران دیدگاه های شخصی اش را بیان کند.