مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

مهمترین عوامل در توانمندسازی خانواده


خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که روابط حاکم بر اعضاء آن، مهم‌ترین عامل شکل‌دهندهٔ آن می‌باشد. نوع این روابط، فضائی در خانواده ایجاد می‌کند که پدر، مادر و فرزندان می‌توانند افکار، احساسات و باورهایشان را در آن رشد و پرورش دهند و موجب پایداری، ثبات و استحکام بیشتر خانواده شوند. به همین دلیل برای ارتقاء هرچه بیشتر فرهنگ خانواده باید بر روابط، ساختار و فرآیند حاکم بر خانواده تأکید داشت و راه‌کارهای نوینی برای پیشرفت آن تدوین نمود.
بدیهی است هر خانواده‌ای در طول مسیر رشد خود، گاهی دچار شرایط بحرانی و استرس‌آور می‌شود. مشکلاتی مثل، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بیماری، تنش‌های ناشی از کار، بحران‌های عاطفی و ... نقطه عطف‌هائی هستند که اگر تمام اعضای خانواده برای حل آنها کمک کنند، روابطشان مستحکم‌تر از قبل خواهد شد. سختی‌ها و ناملایماتی که اعضاء یک خانواده پشت سر می‌گذرانند، موجب؛ تقویت روابط بین آنها، شناخت و درک بهتر آنان از هم، همکاری، همدلی و خرسندی بیشتر؛ آنها می‌شود. عاملی که موجب توانمندسازی خانواده‌ها می‌شود.

● مهربانی و قدرشناسی
روابط خانوادگی با خوش‌رفتاری، قدرشناسی و همدلی اعضاء آن مستحکم و پایدار می‌شود. برای مثال، زمانی‌که یکی از اعضاء خانواده دچار اشتباه‌های پی‌درپی می‌شود، دیگر اعضاء آن می‌کوشند با یافتن روش‌هائی برای حمایت و دلگرمی دادن به او، آثار نگرانی و اضطراب را در او کاهش دهند. خانوادهٔ توانمند به ویژگی‌های مثبت هریک از افراد خود توجه دارد و سعی می‌کند با تقویت استعدادها و توانائی‌های هریک از آنان، شرایطی برای رشد و پرورششان فراهم کند. برای مثال، هنگامی‌که یکی از اعضاء خانواده به دلیل مهارت، ویژگی یا فعالیتی که انجام می‌دهد، موقعیتی کسب می‌کند، سایر افراد خانواده با تبریک گفتن، جشن گرفتن، و نشان دادن توجه و لطف خود، سعی می‌کنند به نوعی او را مورد حمایت و تشویق خود قرار دهند.
یک خانوادهٔ توانمند می‌کوشد از هر فرصت کوتاهی برای تحکیم و تقویت روابط بین اعضاء خود استفاده کند.
غذا خوردن در کنار هم، کار کردن با یکدیگر، انجام بازی‌های گروهی، تماشای برنامه‌های خانوادگی از تلویزیون، از جمله فعالیت‌هائی هستند که موجب صمیمیت، نزدیکی و ارتباط آنها با یکدیگر می‌شود.
حتی برخی از خانواده‌های گسترده (پدر و مادر بزرگ، خاله‌ها، عمه‌ها، دائی‌ها و عموها) سعی می‌کنند حداقل یک بعد از ظهر در هفته یا ماه را برای بودن با یکدیگر اختصاص دهند. انجام فعالیت‌های گروهی ورزش‌های دسته‌جمعی، تفریح‌های خانوادگی، نیز از جمله شیوه‌هائی است که علاقه و محبت اعضاء خانواده را نسبت به هم بیشتر می‌کند.
ساده‌ترین شیوه‌های ابراز مهر و محبت بین اعضاء خانواده، عبارتند از: صحبت کردن‌های صمیمانه، در آغوش گرفتن و فشردن دست‌های یکدیگر، گوش دادن فعال به صحبت‌های یکدیگر، پرهیز از انتقادها و شکایت‌های نابه‌جا و نامهربانانه تشکر از تلاش‌هی یکدیگر، خوش‌رفتاری، عمل کردن به قول و قرارهای ساده و توجه داشتن به نیازهای هریک از اعضا.

● متعهد بودن
اعضاء یک خانواده نسبت به یکدیگر احساس تعهد و مسئولیت می‌کنند. آنها به آن‌چه که برای خانواده‌شان ارزشمند و مهم است، احترام می‌گذارند. آنها حتی زمانی که در سختی‌ها و دشواری‌های زندگی قرار می‌گیرند، باز هم مسئولانه در صدد رفع مشکلات یکدیگر بر می‌آیند.
یکی از شیوه‌هیا پرورش حس تعهد و مسئولیت بین اعضاء خانوداه، پای‌بندی به سنت‌ها و آداب و سوم و سنت‌های خانوداگی است.
آداب و رسوم خانوادگی شامل هرگونه فعالیت یا مراسم خاصی می‌شود که اجرا و انجام آن برای خانواده مهم و با ارزش است. این سنت‌ها می‌توانند به سادگی داستان خواندن و دعا خواندن قبل از خواب باشد. از آن‌جائی که این‌گونه رسم‌ها و عادت‌ها معنا و مفهوم خاصی برای تک‌تک اعضاء خانواده دارد می‌تواند موجب صمیمیت، نزدیکی، گرمی و محبت بیشتر آنان نسبت به یکدیگر شود. آداب و رسوم و سنت‌های خانوادگی می‌توانند احساس امنیت، ثبات و پایداری را بین افراد خانواده قوت بخشند.
یکی از روش‌های پرورش حس وفاداری، پای‌بندی و تعهد نسبت به جمع خانوادگی، گردآوری و تهیهٔ تاریخچهٔ خانوادگی است. از بستگان مسن‌تر خانواده دربارهٔ زندگی و گذشته‌شان پرس‌وجو کنید. دربارهٔ میراث‌های خانوادگی‌تان، شهر و زادگاه اولیه‌تان اطلاعاتی به دست آورید. زمانی‌که به آن‌جا سفر می‌کنید دربارهٔ گذشتهٔ آن شهر و مردمانش تحقیق کنید.

● روابط جمعی
خانواده‌های توانمند با یکدیگر روابطی پایدار و مستحکم دارند. آنها با هم صحبت می‌کنند و در احساس‌ها، امیدها، رویاها، ترس‌ها، شادی‌ها، تجربه‌ها، غم‌ها، نیازها و پیشرفت‌های یکدیگر شریک می‌شوند. آنها برای شنیدن سخنان همدیگر و پاسخ دادن به آن‌چه که اعضاء خانواده‌شان می‌پرسند، ارزش قائلند و وقت می‌گذارند. هر خانواده‌ای برای تحکیم روابط بین افراد خود، شیوه و روش خاصی دارد. از جمله؛
۱) زمانی را برای صحبت با اعضاء خانواده‌شان اختصاص می‌دهند. آنها به‌خصوص نسبت به احساس‌ها، هیجان‌ها و بحران‌های عاطفی همدیگر هوشیار و کنجکاو هستند. شما هم می‌توانید هنگام تماشای تلویزیون، انجام کارهای خانگی، پیاده‌روی و ... با پدر، مادر، همسر، فرزند و سایر اعضاء خانواده‌تان صحبت کنید و از نیازهای اساسی و اولیهٔ آنان مطلع شوید. هم‌چنین می‌توانید هریک از آنها را به سخن گفتن بیشتر دربارهٔ آن‌چه برایشان رخ داده است، تشویق کنید. برای مثال می‌توانید بپرسید، ”بهترین لحظهٔ امروزت چه موقع بود؟‌“
۲) اعضاء خانواده می‌توانند آن‌چه را که برایشان مهم است بر روی کاغذ بنویسند و برای تمام اعضاء خانوادهٔ خود بخوانند. آنها می‌توانند سئوال‌های خاص خود را از هریک از افراد خانواده به هم ترتیب بپرسند. برای مثال می‌توانند دربارهٔ رفتاری که موجب رنجش و آزردگی آنها شده است، صحبت کنند یا اگر انتقادی به یکی از اعضاء خانواده دارند، به راحتی آن را با او در میان گذارند.
۳) هنگامی که خانواده توانمند دچار مشکلی می‌شود، از هریک از اعضای خود می‌خواهد که اگر پیشنهاد و راه حلی مفید و سازنده‌ای به‌نظرشان می‌رسد، ارائه دهند. آنها می‌توانند شیوه‌ها و راهکارهائی را که موجب حل مشکل از یک طرف و تحکیم روابط خانوادگی می‌شود را، عنوان می‌کنند. انتقادهای نابه‌جا و ارائهٔ راه حل‌های غیرمنطقی تنها موجب ناکامی، دلسردی و ناامیدی می‌شود.
۴) شنونده‌ای خوب هستند. شنیدن سخنان همدیگر و درک احساسات آنان شیوه‌ای مناسب برای ابراز علاقه و محبت به هم است. برای آن‌که شنونده‌ای مؤثر و دلسوز باشید، باید از نصیحت کردن‌های پی‌درپی بپرهیزید و بکوشید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و آن‌گاه مشکل را از دید او ببینید. در حقیقت، هدف از گوش کردن به سخنان همدیگر شنیدن، درک و پذیرش احساس‌ها و دیدگاه‌های اوست.

● وابستگی‌های خانوداگی
خانوادهٔ توانمند و مستحکم تمایل به برقراری ارتباط بیشتر با اجتماع خود و شرکت در فعالیت‌های جمعی دارد. اگر آنها نتوانند مشکل خود را به تنهائی حل کنند، در صدد کمک گرفتن از بستگان، دوستان، آشنایان و سایر افراد جامعه‌شان بر می‌آیند. هم‌چنین آنان برای رفع مشکلات درسی ـ آموزشی فرزندانشان ترجیح می‌دهند ارتباطی نزدیک با مربیان و کادر مدرسه یا مراکز مشاوره‌ای و فرهنگی محله‌شان برقرار کنند. برای یک خانوادهٔ قوی و توانمند ارتباط و همبستگی با همسایه‌ها، دوستان، آشنایان و سایر اعضاء دور خانواده اهمیت فراوانی دارد.
شاید ارتباط نزدیک داشتن با تک‌تک دوستان و اقوام کمی مشکل و سخت باشد، ولی می‌توان با یادداشت‌های کوتاه، نامه‌های محبت‌آمیز، کارت‌های تبریک و غیره آنها را مورد مهر و محبت خود قرار داد. به کار گرفتن افراد مسن و نیازمند خانواده برای انجام کارهای سادهٔ خانگی مثل، باغبانی یا سرپرستی از کودکان خردسال یا استفاده از کمک‌های جوانان کارآمد خانواده برای انجام کارهای تعمیراتی و نظافت ساختمان از جمله کمک‌هائی است که می‌تواند موجب پرورش و غنی‌سازی روابط اجتماعی خانواده‌ها شود.
والدین می‌توانند به فرزندانشان بیاموزند که چگونه شهروندی خوب و مسئول باشند. کمک در پاکیزگی محله و شهر، کاشتن گل و گیاه و درخت در باغچه‌ها و پارک‌های عمومی شهر، جمع‌آوری زباله‌های بازیافتی و ... از جمله ساده‌ترین کارهائی است که می‌توان برای زندگی در محله و شهر خود، به‌عنوان خانواده‌ای گسترده انجام داد.

● کارکردن با یکدیگر
خانواده‌های توانمند با هم تصمیم می‌گیرند، با هم مشکلشان را حل می‌کنند و با هم به انجام کارهای مختلف می‌پردازند.
همه در انجام کارهای مختلف با هم مشارکت می‌کنند. والدین در عین آن که رهبر خانواده هستند، ولی کودکان را به ابراز عقیده و تلاش دعوت و تشویق می‌کنند. برای مثال، یک کودک ۴ـ۳ ساله می‌تواند هنگام خرید روزانه همراه والدینش باشد و پدر و مادر می‌توانند از کمک او، هرچند کوچک و ناچیز باشد، استفاده کنند. برای مثال، نظر او را در مورد خرید میوه، سبزی و خوراکی‌های روزانه بپرسند. فرزند بزرگ‌تر خانواده (۱۲ـ۱۰ساله) می‌تواند برچسب روی کالاها را بخواند و در انتخاب جنس‌های با کیفیت‌تر به پدر و مادرش کمک کند. از کمترین تلاش کودکان برای کمک کردن به خانواده باید حمایت و قدردانی شود.
اگر کودکان از همان ابتدای کودکی، تصمیم‌گیری درست را خوب بیاموزند، در بزرگ‌سالی فردی مسئول و وظیفه‌شناس خواهند شد. کودکان به فرصت‌هائی برای تمرین تصمیم‌گیری نیاز دارند آنها می‌توانند این فرصت‌ها را در خانواده و جمع اعضأ صمیمی آن بیاموزند و پیامدهای تصمیم‌گیری‌های خود را به روشنی ببینند. زمانی‌که به کودکان فرصت برای انتخاب کردن و تصمیم‌گیری داده می‌شود، خود را ”مهم و باارزش“ می‌شمارند.

● انعطاف‌پذیری و پذیرش تغییرات

هر خانواده‌ای آداب و رسوم، قوانین و مقررات خاص خود را دارد. برخی از این قوانین مربوط به انجام کارهای روزانهٔ خانه، مثل پخت‌وپز، شست‌وشوی ظرف‌ها و نظافت است. اغلب خانواده‌ها فهرستی از کارها و وظایف هریک از اعضاء خود تهیه می‌کنند و قرار می‌گذارند که آن وظایف را به‌صورت چرخشی انجام دهند.
والدین می‌توانند با انعطاف‌پذیری و کمک به هریک از کودکان در انجام کارهای خانگی، روش صحیح همکاری و مشارکت را به آنها بیاموزند. برای تحکیم هرچه بیشتر روابط خانوادگی، هریک از اعضاء آن باید بتوانند در شرایط جدید تصمیم‌های جدیدی که متناسب با نیازها و شرایط هریک از آنها باشد بگیرند.
بدیهی است هر خانواده‌ای در طول رشد خود شاهد تغییرات و دگرگونی‌های بی‌شماری است که باید بتواند با آن روبه‌رو شود.
کودکان بزرگ می‌شوند، جوانان کار می‌گیرند و ازدواج می‌کنند در این میان، روابط حاکم بر خانواده است که مدام در حال تغییر و دگرگونی است. خانواده‌ای پا برجا و مستحکم می‌ماند که بتواند در شرایط مختلف زندگی تصمیم‌های مناسب بگیرد.

تأثیرات منفی ماهواره بر زندگی خانواده های ایرانی


به دلایل گوناگون، عده زیادی در کشور ما به ماهواره روی آورده اند. اخیرا در بعضی از کانال های ماهواره ای سریال هایی به نمایش درمی آیندکه عده ای معتقدند محتوای آنها با روح و طبیعت خانواده ایرانی در تعارض آشکارند. پرسش این است: آیا این سریال ها بر خانواده و اعضای آن تاثیر دارند؟ چگونه؟ در پاسخ باید گفت بله، این سریال ها بر خانواده ها و اعضای آنها تاثیر می گذارند. به بعضی از سازوکارهای تاثیرگذاری آنها اشاره می شود.


1- هم ذات پنداری
یکی از اصول عمده در ساخت سریال، همانندسازی بیننده با کاراکترهای مورد علاقه اش در آنهاست. منظور از همانندسازی پذیرش و درونی سازی رفتار و اعمال کاراکتر و سپس، رفتار کردن مثل آن کاراکتر در دنیای واقعی است. در این هم ذات پنداری فرض می شود که بیننده موجودی است که صرفا به رفتارهای هنرپیشه یا قهرمانان پاسخ های انفعالی می دهد. این موضوع البته با توجه به دیدگاه های تازه تر که آدمی را موجودی فعال در کسب و پردازش اطلاعات و اداه ها می داند، محل تردید است، به خصوص در موارد مرتبط با مسائل اخلاقی. بنابراین، شاید صرف هم ذات پنداری نتواند توجیه مناسبی برای اثرپذیری از محتوای اخلاقی یا غیراخلاقی سریال های ماهواره ای باشد.


2- الگوگیری
الگوگیری از نظریه یادگیری اجتماعی یا یادگیری مشاهده ای سرچشمه می گیرد. طبق الگوگیری، در رسانه ها رفتار یا عملی را مشاهده می کنیم و سپس، با توجه به پیامدهایش همان رفتار یا حتی رفتاری شدیدتر را در همان زمینه انجام می دهیم. برای این کار شرایط و لوازمی باید فراهم شود، یعنی الگوگیری طی مراحلی انجام می گیرد.

ابتدا باید به رفتار کسی که می خواهیم از او الگو بگیریم توجه کنیم. در مرحله دوم، باید آن رفتار را در ذهن رمزگذاری و در حافظه ذخیره کنیم و سپس، در مراحل بعد، آن را انجام بدهیم. البته این رفتار به عوامل زیادی بستگی دارد که از بین آنها می توان به عوامل انگیزشی و محیطی اشاره کرد. بنابراین، در نظریه مذکور، برای آنکه از رفتاری که در سریالی مشاهده شده تقلید شود باید محیط مساعدی وجود داشته باشد، یعنی عوامل محیطی در این باره نقش آشکارساز مهمی دارند. نباید و نمی توان به صرف نمایش سریالی در ماهواره نتیجه گرفت که از آن تقلید می شود، بلکه باید دید چه عوامل محیطی وجود دارد که اجازه می دهد رفتار مشاهده شده عملی شود.


3- مهارزدایی
مهارزدایی یعنی کاهش مهارهای طبیعی که بیشتر افراد به کار می بندند تا از بروز رفتارهای مشاهده شده در سریال های جلوگیری کنند. مهارهای طبیعی حاصل تربیت های خانوادگی، زمینه های ارزشی و اخلاقی و فرهنگی، و تعالیم رسمی و غیررسمی است. مهارزدایی از دو طریق افراد را تحت تاثیر سریال های ماهواره ای و محتوای غیراخلاقی آنها قرار می دهد:


الف) آماده کردن بیننده از راه تضعیف دیدگاه های عادی او
اگر نگرش های بیننده ضعیف شود راه برای بروز رفتاری که در سریال یا فیلم مورد توجه قرار گرفته هموار می شود.


ب) پذیرش رفتارهای مشاهده شده
اگرچه اکثر مردم این باور کلی را دارند که رفتارهای موجود در سریال های ماهواره ای غیراخلاقی است، تکرار آنها در رسانه، سرانجام نگرش به آنها را تغییر می دهد و افراد به تدریج، به این رفتارها نگرش مثبت تری پیدا می کنند و کمکم زمینه برای ارتکاب آنها فراهم می شود. این مورد هم مثل خشونت در بازی های کامپیوتری می بینیم. محققان می گویند در بازی های خشن کامپیوتری بچه ها اول شلیک می کنند و بعد سوال می پرسند. اینجا هم پس از آنکه نگرش مثبتی به رفتارهای موجود در سریال های ماهواره ای ایجاد شد بینندگان ابتدا مثل آنها عمل می کنند و سپس در مورد کرده خود فکر می کنند.

مهارزدایی موجب می شود حساسیت ها به رفتارهای نمایش داده شده کمتر و برانگیختگی و ناراحتی ناشی از نمیاش فیلم ها کمتر شود. یک نوع دیگر تاثیر نگرش در فیلم های ماهواره ای کاشت و تولید نگرش های خاص به رفتارهای خاص فیلم هاست. محققان نشان داده اند که هر8 چه فرد بیشتر با تلویزیون یا رسانه های تصویری برخورد کند و آنها را ببیند ادراکات آن فرد از واقعیت های اجتماعی با آنچه در تلویزیون نشان داده می شود هماهنگ تر است و واقعیت ها را بیشتر شبیه چیزی در نظر می گیرند که در فیلم ها نشان داده اند. در حقیقت، بیننده در اینجا واقعیت را همانی می بیند که از دریچه سریال دیده است.

اکنون می توان ترکیبی از چند نظریه مطرح شده را ارائه داد. نتیجه چنین ترکیبی فرایند هنجارسازی رفتارهای نمایش داده است. یعنی در نبود بدیل های مناسب در صدا و سیمای داخلی، به ماهواره ها توجه می شود و به تدریج، حساسیت به رفتارهای کاراکترهای این فیلم ها کم می شود و مهارزدایی صورت می گیرد. مهارزدایی سبب می شود نگرش مثبت تری به رفتارهای موجود در سریال ها به وجود بیاید و سپس، کسی که بخشی از وقتش را به تماشا سپری می کند به تدریج رفتارهای کاراکترها را طبیعی تصور می کند و در نهایت، خود آماده انجام دادن آنها می شود.

اشتباهات رفتاری زوج ها پس از دعوا

اینکه زن و شوهر با یکدیگر بحث و دعوا کنند بسیار عادی است. آنها دو انسان مجزا با طرز فکرهای متفاوت هستند. کاملا طبیعی است که در مواردی با هم اختلاف نظر داشته باشند و حتی به واسطه این اختلاف نظر با یکدیگر بحثشان نیز بشود. اما برخی از اشتباهات مخرب پس از این دعواها روی می دهند. زن و شوهرها پس از بحث با هم کارهای اشتباهی را انجام می دهند که به تثبیت و طولانی تر شدن ناراحتی بسیار کمک می کند. ما در این مطلب 10 مورد از این اشتباهات را یادآور شده ایم که توصیه اکید داریم آنها را ترک کنید و دیگر تکرار نکنید.

با هم سرد رفتار نکنید

پس از بحث و دعوا اصولا دو طرف حوصله حرف زدن با هم را ندارند. اما اگر پس از گذشت زمان، هنگامی که هر دو آرام تر بودید و همسرتان نزد شما آمد و به هر بهانه ای می خواست با شما حرف بزند، از پاسخ دادن به او امتناع نکنید. بدترین کار ممکن در این شرایط این است که سکوت اختیار کنید و به اصطلاح قیافه بگیرید. کارشناسان روابط زناشویی می گویند: با پاسخ ندادن به طرف مقابل، این حس را به او می دهید که در حال تنبیه کردن او هستید و این باعث می شود تا او نتواند حرف هایش را راحت تر با شما در میان بگذارد. تکرار این مسایل، فاصله بزرگی میان زن و شوهر ایجاد می کند که شاید خسارت های جبران ناپذیری نیز در پی داشته باشد. به جای این کار بچه گانه به همسر خود بگویید: «من هنوز ناراحت هستم و نتواسته ام همانند تو به این زودی همه چیز را فراموش کنم. به من چند ساعتی فرصت بده تا بتوانم آرام شوم. سپس در مورد آن با هم حرف خواهیم زد.»

جمله های او را به خاطر نسپارید

حتما شنیده اید که می گویند: «در دعوا حلوا خیرات نمی کنند!» دقیقا هم همین طور است. جملات یا واژه هایی که هنگام دعوا از دهان همسر خود می شنوید را نادیده بگیرید. به آنها اهمیت ندهید و بگذارید همان جا وسط دعوا خاک شوند. بار سنگین آنها را به دوش نکشید. بدون شک هنگام دعوا دو طرف قربان صدقه هم نمی روند و واژه های ناامیدکننده به کار می برند. اما هوشمندانه ترین کار این است هر زمان حرف های ناراحت کننده او به ذهنتان رسید، یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید فکر خود را با مسایل مثبت پر کنید. دوره این جملات چیزی جز درد و ناراحتی در پی ندارد.

هنگامی که او ناراحت است به او نگویید: «ببخشید»

وقتی در اوج بحث و دعوا هستید گفتن خشک و خالی «ببخشید» دردی را دوا نمی کند. باید سعی کنید پس از اینکه اوضاع بهتر شد، نزد او بروید و عذرخواهی کنید و سوتفاهم پیش آمده را برایش توضیح دهید. یا بگویید چه شد که آن کار را انجام داده اید یا آن حرف را گفته اید. عذرخواهی کردن بدون پشیمانی واقعی و بدون توضیح چندان قابل قبول نیست. باید سعی کنید اشتباه خود را تکرار نکنید و این اطمینان را نیز به طرف مقابل بدهید.

برای دعوای خود دنبال بهانه نباشید

هزاران مساله ناراحت کننده در زندگی وجود دارند که می توانید به واسطه آنها دعوا راه بیندازید. به طور مثال، یک روز کاری سخت، سردرد، بی خوابی، کم خوابی و ... . اما محققان دانشگاه برکلی کالیفرنیا ثابت کرده اند زوج هایی که کم می خوابند و استراحت کامل ندارند، بیشتر در معرض مشاجره های دایمی قرار دارند. اینکه تقصیرها را گردن طرف مقابل بیندازیم کار درستی نیست. اگر شما ناراحت، عصبانی یا دلخور هستید یا خبرهای ناراحت کننده شنیده اید، باید این مساله را با همسرتان در میان بگذارید. این مساله به آرام ماندن جو، کمک شایانی می کند. کم خوابی موجب حساسیت بیشتر اعصاب می شود.

بحث را دوباره باز نکنید

اگر چند دقیقه پس از بحث دوباره بخواهید در مورد آن با هم حرف بزنید ایرادی ندارد. اما اگر چند روز پس از آن دوباره این مساله باز شود و بخواهید صحبت کنید، چندان جالب نیست. اگر در دعوایی خود را مقصر می دانید، نزد همسرتان بروید و از او عذرخواهی کنید. اگر حرفی زده اید که او را ناراحت کرده است، آن را تصحیح کنید.

مساله را خیلی ادامه ندهید

وقتی در مورد مساله ای با همسر خود دعوا یا بحث می کنید، سعی نکنید پس از تمام شدن دعوا، به طور غیرمستقیم و بی نیش و کنایه موضوع دعوا را با یاد او بیاورید. به طور مثال، اگر سر هزینه های سفر با هم بحث کرده اید، لازم نیست وقتی عکس های مسافرت دوستان خود را می بینید در مورد هزینه هایی که کرده اند و مکان هایی که رفته اند به همسر خود طعنه بزنید. بهتر است به جای این کارهای بچه گانه، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید.

اگر دوست ندارید، پس از دعوا نزدیکی نداشته باشید

پس از دعوا هر دو از یکدیگر عذرخواهی کرده اید و شرایط کمی آرام شده است. در این مواقع مردها دوست دارند نزدیکی داشته باشند و این کار را برای نزدیکی بیشتر به همسرشان انجام می دهند. اما زنان شاید این کار را دوست نداشته باشند. اگر شما هم این طور هستید، با مهربانی و آرامش به مرد خود بگویید: می دانم برای بهتر شدن رابطه این درخواست را داری اما اکنون من در فاز چنین کاری نیستم. او را در آغوش بگیرید و محبت صادقانه خود را به او نشان دهید. هرگز بدون توضیح از این کار امتناع نکنید. او باید احساسات قلبی و واقعی شما را بداند تا موجب ناراحتی بیشتر نشود.

بر دلیل آغاز دعوا تمرکز نکنید

بهتر است انرژی خود را برای یافتن راهکار صرف کنید. نه برای فکر کردن به اینکه چه چیزی باعث دعوا شد. تفاوت میان یک دعوای خوب و دعوای بد این است که بتوانید برای مشکل خود راهکار مناسب بیابید. به طور مثال، اگر همسرتان فراموش می کند در جاهایی که باید پول نقد با خودش بیاورد، به جای داد و بیداد، با هم یک عابر بانک پیدا کنید و پول بردارید. به همین سادگی می توانید مشکل را حل کنید و لازم نیست یک دعوای طولانی راه بیندازید.


نگویید: «منظورم این نبود»

این جمله همچون استفاده از پاک کن برای پاک کردن ماژیک یا خودکار است. حرفی که بیان کرده اید را گفته اید. همسر شما هم در پاسخ خواهد گفت: «ولی تو همین را گفتی!» کلید کردن روی حرف ها و اینکه من این را گفته ام یا نگفته ام، یا منظورم از این حرف این بوده یا نبوده است، مرور گذشته ها است، مرور اتفاق هایی که افتاده و آبی که ریخته شده است. باید سعی کنید مشکل را برطرف کنید.

از بحث و دعوا ناراحت و ناامید نشوید

باید بدانید دعوا کردن زن و مرد با هم نشانه این است که می خواهند رابطه خود را درست کنند. آنها هنوز به بهبود امید دارند و در نتیجه بحث می کنند تا به یک راهکار مناسب دست پیدا کنند. نباید این بحث ها موجب ناامیدی شما از همسر یا رابطه تان بشود.

هفت راهکار برای بازیابی اعتماد به نفس پس از طلاق

ارزش خود را حفظ کنید و از راهی دیگر قوی تر به زندگی تان ادامه دهید

طلاق دردناک است و خلاص شدن از این درد کار دشواری است. ولی برای بعضی از افراد طلاق می تواند تاثیرات منفی در اعتماد به نفسشان داشته باشد.

ولی نباید این اتفاق بیافتد.

در اینجا چند نکته برای حفظ اعتماد به نفستان در این مرحله‌ی گذار زندگی ارائه شده است:

  1. از فکر کردن در مورد طلاق به عنوان یک شکست دست بردارید. ازدواجتان دوامی نداشته و به پایان رسیده است، و مانند شما بسیارزیاد هستند، امروز ه طلاق بیشتر از قبل در جوامع مختلف بخصوص ایران صورت می پذیرد.

به یاد داشته باشید که جرأت آشنایی با آن را داشته باشید حتی اگر این آشنایی کار آمد نیست و باعث رنج شما می شود. فکر کردن در مورد طلاق به عنوان انتقال به مرحله ی دیگری از زندگی تان- باعث می شود که شما برای مرحله ی بعدی تجربه ی بهتری داشته باشید.

  1. برای انچه از دست داده اید غصه بخورید. اگر شما مدام سعی در نادیده گرفتن قسمت های خوب ارتباط داشته باشید (مطمئنان قسمت های خوبی هم وجود داشته است)، تا زمانی که این کار را می کنید غصه دار خواهید بود.

بگذارید برای قسمت های خوب ارتباط هم دلتان تنگ شود. بنابراین این احساسات از شما عبور می کنند و پراکنده می شوند، و جای جدیدی برای احساسات جدیدی فراهم می شود.

  1. اجازه ندهید که احساسات شما رفتارتان را تحت تاثیر قرار دهد. عصبانی بودن از همسر سابقتان یک چیز است و به دادگاه رفتن به خاطر آن چیز دیگری است. از دست دادن یک نفر هیچ تاثیری در شرایط ندارد؛ به خاطر سپردن آن هم به همین صورت است. احساس دوست داشته نشدن هم دردناک است. پیدا کردن یک رابطه ی جدید می تواند درد را طولانی کرده و دو برابر کند.

از روی احساسات که ممکن ایت موقتی باشند عمل نکنید. به جای آن، بر اساس ارزش های خود عمل کنید، در صورت وجود کودکان به انها عشق بورزید، و به اهدافتان فکر کنید.

مشکلی نیست که در ذهنتان به جلو و عقب بروید، ولی اینکه شما در زندگی واقعی تان بر طبق احساساتتان عمل کنید دنیای شما را ویران خواهد کرد. بر روی رفتارتان کنترل داشته باشید این کار شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

هفت راهکار برای بازیابی اعتماد به نفس پس از طلاق

  1. این تصور را نداشته باشید که کودکانتان آسیب جبران ناپذیری دریافت کرده اند. تحقیقات نشان داده است که زندگی کردن با والدینی که به صورت مکرر با یکدیگر درگیر هستند به کودکان آسیب می زند. اگر ازدواج شما سطح بالایی از درگیری را دارد، طلاق شما می تواند به کودکانتان آرامش بیشتری ببخشد.

ولی توجه داشته باشید: چگونه طلاق گرفتن شما می تواند تاثیر خوبی بر روی کودکان داشته باشد…

  1. هیچگاه در مقابل کودکانتان از والد دیگر بدگویی نکنید. مهم نیست که همسرتان چه کاری انجام داده است، بد دهنی در مقابل کودکان تنها باعث خراب شدن رابطه ی شما با کودکتان می شود. این گونه صحبت کردن به احساسات او آسیب خواهد زد.

خواه همسر سابقتان والد کودک باشد یا نه، همچنان در مورد کلماتی که در مورد در مقابل فرزندتان به کار می برید دقت کنید. شما کسی هستید که انتخاب کرده اید که با این شخصیت باشید؛ از احساس اعتماد به نفستان و احساسات فرزندانتان به وسیله ی اجتناب کردن از صحبت کردن بد در مقابل کودکانتان در مورد همسر سابقتان، حفاظت کنید.

  1. به بدنتان برسید. اگر شما قبلا به بدنتان توجه نمی کردید، بعد از طلاق فرصت مناسبی برای شروع است به پزشکتان مراجعه کنید.

اگر شما کار فیزیکی انجام می دهید یا ورزش می کنید خیلی مهم است که این کار را ادامه دهید.

تمرینات ورزشی باعث ایجاد احساس خوبی می شود. پس برای این کار برنامه ریزی کنید و هدف داشته باشید. با همه ی اتفاقاتی که رخ داده است شما شایستگی داشتن احساس خوب را دارید. یک برنامه ی تناسب اندام یا یک هدف جدید مانند یک ماراتن کوتاه می تواند خلق شما را بهبود بخشیده و اعتماد به نفستان را افزایش دهد.

  1. در جستجوی حمایت باشید بخصوص اگر بعد از طلاق احساس دوست داشته نشدن می کنید. به دنبال یک درمانگر مهربان باشید، و در مورد اتفاقی که در ازدواج شما رخ داده است صحبت کنید.

زیرا بار احساس گناه، شرمساری، یا احساس بی ارزشی رفتن مواردی هستند که می تواند برای شما اتفاق بیافتد و شما باید برای این اتفاقات کاری انجام دهید.

زمانی که شما به اتفاقاتی که برای شما به دلیل طلاق اتفاق افتاده است رسیدگی کنید شما می توانید بر سرنوشت خود احساس کنترل داشته باشید.

شجاعت توجه و نگاه کردن به مسائل درونی تان، و انجام دادن برخی از موارد بالا، شما را متقاعد خواهد کرد که شما شجاع، انسانی در حال رشد هستید- کسی که استحقاق محبت و احترام و اعتماد به نفس را دارد.

چگونگی کاهش آسیب های استفاده از ماهواره

وقتی شبکه‌های ماهواره‌ای در مقایسه با ما، زمان بیشتری را با فرزندان و اعضای خانواده‌مان می‌گذارند، این یک زنگ خطر برای ایجاد فاصله فیزیکی و روانی و همچنین بروز آسیب‌های متعدد فردی و اجتماعی است.



یک کارشناس ارشد روان‌شناس بالینی با بیان اینکه تعاملات خانوادگی و دوستانه نقش مهمی در رشد و تکوین افراد دارد، گفت: وقتی شبکه‌های ماهواره‌ای در مقایسه با ما، زمان بیشتری را با فرزندان و اعضای خانواده‌مان می‌گذارند، این یک زنگ خطر برای ایجاد فاصله فیزیکی و روانی و همچنین بروز آسیب‌های متعدد فردی و اجتماعی است.

محمد ترکمان در این زمینه افزود: برقراری ارتباط سازنده، گرم و صیمیمی علاوه بر اینکه می‌تواند ابزاری مفید برای جلوگیری از استفاده نابه‌جا از ماهواره در اختیار ما قرار دهد، بلکه می‌تواند زمینه‌های رشد و ترقی فردی و اجتماعی را نیز برای ما و فرزندانمان فراهم کند.



خود را مستثنی نکنیم

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در ادامه گفت: برخی معتقدند ماهواره هیچ آسیبی حداقل برای آنان و خانواده‌هایشان نداشته و این نحوه استفاده از ماهواره است که باعث آسیب می‌شود و افراد باید ظرفیت استفاده از آن را در خود ایجاد کنند و به قول خودشان فرهنگ استفاده از آن را داشته باشند. اگرچه این حرف چندان غلط نیست؛ اما باید توجه داشت که هررسانه‌ای از جمله شبکه‌های ماهواره‌ای، اهداف و مقاصد مختلفی را دنبال می‌کنند و مخاطبان گروه‌های هدف آن هستند.

وی تاکید کرد: در این شرایط این توهم که «من می‌توانم جلوی هر آسیبی را بگیرم» را باید از خود دور کرد چون همه چیز تحت کنترل ما نیست و خطر برای همه وجود دارد. به عنوان مثال آیا زمان نبود بزرگسالان در خانه آنان نمی‌دانند که کودکشان مشغول تماشای چه شبکه و با چه محتوایی است.


سواد رسانه‌ای خود را در مقابل پیامدهای مخرب ماهواره بالا ببرید

این کارشناس ارشد روانشناسی تصریح کرد: امروزه برای اینکه بتوان در کنار بهره‌برداری آگاهانه و فعالانه از ماهواره، خود را در مقابل چالش‌ها و پیامدهای مخرب آن، حفظ کرد باید «سواد رسانه‌ای» خود را ارتقاء دهیم؛ البته سطح سواد رسانه‌ای مردم جامعه نسبت به گذشته افزایش یافته است، اما همچنان رضایت‌بخش نیست و شکاف اطلاعاتی به‌ویژه بین والدین و فرزندان در زمینه استفاده از فناوری مشهود است.

وی به ذکر مثالی در این زمینه پرداخت و گفت: بسیاری از والدین نمی‌دانند مثلث زرد رنگ بالای برخی تصاویر به چه معناست؟ علامت خرگوش بالای تصاویر یعنی چه؟ و فقط به این مورد اکتفا کرده‌اند که هنگام نصب ماهواره،‌ از فرد نصب‌کننده بخواهند شبکه‌های به اصطلاح ناجور را قفل کند! جالب آنکه کمی بعد تنها کسی که می‌تواند شبکه‌ای را قفل یا باز کند، همین فرزند خانواده است. بنابراین لازم است با بالا بردن سطح سواد رسانه‌ای، به صورت هدفمند‌تر از ماهواره‌ها استفاده کنیم.


تفکر انتقادی را در خود پرورش دهید

ترکمان با بیان اینکه شبکه‌های ماهواره‌ای و سایر رسانه‌ها ما را در مقابل گستره وسیعی از اطلاعات قرار می‌دهند، گفت: این اطلاعات گاه با یکدیگر متضاد و گاه مخالف عقاید شخصی ماست، این مسئله لزوم داشتن و پرورش تفکر انتقادی را برای ما مطرح می‌کند.

وی اضافه کرد: زندگی در جامعه پیچیده امروزی نیازمند افرادی است که قادر هستند با تکیه بر تفکر و اندیشه خود بر مسائل پیرامون خویش فائق آیند و در چارچوب و چشم‌انداز روشنی، اطلاعات لازم را درباره زندگی خویش جمع‌آوری ،ترکیب و با یک داوری خوب، آنها را ارزیابی کنند و از کارهای ناممکن بپرهیزند. پذیرش صرف و بدون قضاوت منصفانه اطلاعاتی که شبکه‌های ماهواره‌ای‌ و رسانه‌های دیگر در اختیار ما قرار می‌دهند، می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری را بر ما وارد کند؛ بنابراین لازم است در پذیرش اطلاعات نقادانه بیندیشیم.


برای اوقات فراغت خود برنامه داشته باشیم

ترکمان نداشتن برنامه هدفمند جهت گذراندن اوقات فراغت را مهم‌ترین دلیل گرایش به برنامه‌های ماهواره‌ای ذکر و اظهار کرد:این وضعیت باعث می شود که بی‌هدف شبکه‌های ماهواره‌ای را تماشا کنیم. گرچه در برخی شهرها، امکانات تفریحی کم، محدود و حتی پرخرج است، با کمی دقت و البته خلاقیت می‌توان برنامه‌های متنوع، سرگرم‌کننده و کم هزینه را برای خود و خانواده‌ تدارک دید تا علاوه بر پر کردن سالم اوقات فراغت،‌ زمانی برای با هم بودن و به هم نزدیک‌تر شدن را داشت.


با فرزندان خود در زمینه محتوا و آسیب‌های ماهواره صحبت کنیم

وی در ادامه گفت: گاهی والدین گمان می‌کنند مسؤلیت آموزش فرزندان برعهده نهادهای دیگر مانند مدرسه و دانشگاه است و آنان وظیفه‌ای و اختیاری در این زمینه ندارند؛ در حالی که با توجه به وجود ماهواره در خانه، پدر و مادر بهترین اشخاص برای آگاهی رساندن به فرزندان در زمینه نحوه استفاده ازماهواره و آسیب‌های احتمالی آن هستند. بنابراین با لحن و گفتاری که متناسب با ویژگی‌های روان شناختی آنان است باید با فرزندان در این زمینه صحبت کنند.


برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای را هدفمند تماشا کنید

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی که با ماهنامه سپیده دانایی گفت‌وگو می کرد، تاکید کرد: کودکان نباید هنگام پخش برنامه‌های بزرگسالان در کنار آنان به تماشای این برنامه‌ها بنشینند و هر محتوایی را ببینند. تنوع شبکه‌های داخلی و شبکه‌های ماهواره‌ای، زیاد است. بنابراین می‌توان به صورت هدفمند، برنامه‌ای را که مناسب و متناسب با سن و ویژگی‌های مخاطب است، انتخاب کرد. بزرگسالان هم باید ازتماشای برنامه های با محتوای خشونت‌بار و ضد ارزشی پرهیز کنند.

ترکمان در پایان گفت: فرزندان می‌توانند برنامه‌ دلخواه و مناسب خود را ببیند البته قرار نیست ماهواره و برنامه‌های آن مامان کودک‌ شوند.