مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

بعضی از رازهای خطرناک قبل از ازدواج


در زندگی هر دختر و پسری مسائلی وجود دارد که ممکن است گفتنش هنگام ازدواج مشکل‌ساز باشد. گاهی افراد به علت ترس از دست دادن طرف مقابل برخی مسائل را بیان نمی‌کنند و بدون اینکه به عاقبت نگفتن این حقایق فکر کنند، تصمیم به ازدواج می‌گیرند.

بیماری‌های پنهان شده

مسئله‌ی مهم دیگری که ممکن است افراد از گفتنش هراس داشته باشند، بیماری است. افرادی که با صداقت تمام مسائل را در مورد سلامتی و یا عدم‌سلامتی خود بیان می‌کنند، می‌توانند اعتماد طرف مقابل را نسبت به خود جلب کرده و حتی به او فرصت دهند او نیز اگر دچار مشکل و یا بیماری خاصی است بتواند به راحتی آن را بیان کند. درست است این احتمال وجود دارد طرف مقابل پا پس بکشد اما ازدواجی که با پنهان کردن چنین مسئله‌ی مهمی شکل بگیرد دوام چندانی نخواهد داشت.


خلق‌وخوی ناگفته

شخصیت و رفتار دختر و پسر نیز مورد دیگری است که احتمال دارد از دید طرف مقابل پنهان بماند. بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان می‌دهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار می‌کنند که کاملا خود را فرد ایده‌آل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد. چرا که حتی یک بازیگر ماهر هم روزی از نقش بازی کردن خسته خواهد شد.


جیب‌های خالی

گاهی افراد به خصوص پسرها مشکلات مالی خود را از خانواده‌ی همسر آینده‌شان پنهان می‌کنند. این مسئله به خصوص برای افرادی اتفاق می‌افتد که از شرایط مالی همسانی برخوردار نیستند. آنها از ترس اینکه طرف مقابل را از دست بدهند وضع مالی خود را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند و تا زمانی که زندگی مشترک خود را آغاز نکرده‌اند، سعی می‌کنند هر ترفندی را در پیش گیرند تا رازشان فاش نشود. شاید چنین افرادی بتوانند به کسی که برای رسیدن به او تلاش می‌کنند، برسند اما مطمئنا پس از ازدواج که شرایط واقعی برای طرف مقابل آشکار ‌شود، زندگی‌دچار مشکل خواهد شد.


ناگفته های خطرناک

مواردی که نام بردیم گاهی جزو ناگفته های رابطه و ازدواج هستند و به خودی خود می توانند باعث آشفتگی در روابط، از بین رفتن اعتماد و بهم خوردن ازدواج شوند. اما موارد دیگری هم هستند که به شکل خطرناکی، فاش شدن آنها می تواند جدایی را به همراه داشته باشد. مواردی که اصطلاح فقهی اش می شود تدلیس و در بیان خودمان، گنجشک را رنگ کردن و جای قناری جا زدن است. ازدواج قبلی، بیماری های مهم و معلولیت های پنهان، اعتیاد، اختلالات روانی و... از جمله‌ مسائلی هستند که ممکن است هر ازدواجی را بهم بزنند.

خانه‌ای که بر پایه‌های دروغ و نقش و نقاب ساخته شود، لرزان است و احتمال فروریختن آن بسیار است. صداقت مهمترین مسئله‌ای‌ست که هر فرد برای آغاز زندگی مشترک باید به آن توجه داشته باشد. آدم‌های صادق، اعتقادات قلبی عمیقی دارند که در گفتار و رفتارشان پیداست و البته تحقیق نیز مسئله‌ی مهمی است که باید آن را در حین انتخاب مدنظر داشت.


مواردی که می توان نگفت

در کنار همه این موارد، مسائلی هم هستند که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازید. این موارد عبارتند از:

اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد.

گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است.

اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.

ریز نکات کنکوری در خواستگاری



در روز خواستگاری شما زیر ذره بین همه هستید. این که چطور رفتار می کنید، چطور صحبت می کنید و حتی چطور لباس پوشیده اید، روی قضاوت خانواده دختر تاثیرگذار است. بنابراین این نکته ها را بخوانید و سعی کنید مراقب رفتارتان باشید. منظورمان البته این نیست که نقش بازی کنید. فقط سعی کنید رفتار شایسته ای داشته باشید.


دقت کنید

قرار است یک عمر با هم زندگی کنید، پس به رفتار و گفتار همدیگر دقت کنید نه اینکه حواستان به گل قالی و مارک تلویزیون و پرده های قشنگ اتاق باشد. مثلا موقع حرف زدن توجه کنید ببینید که طرف مقابلتان می تواند چهارتا جمله درست و حسابی بگوید؟ اگر نه که کلا بی خیال شوید.


موبایل خاموش

همان اول کار، موبایلتان را خاموش کنید تا نشان دهید برای بقیه اهمیت قائل هستید نه اینکه مدام سرتان توی موبایل و پیامک دادن و انگری بردز باشد.


خودتان باشید

شما هر چقدر هم که بازیگر خوبی باشید، بالاخره یک روز لو می روید. پس سعی کنید خودتان باشید و دروغ نگویید. غلو هم نکنید. شما با 25 سال سن نهایتا دو سال سابقه کار دارید. کسی از شما توقع بیل گیتس بودن ندارد. دخترها هم الکی کلاس نگذارند که هر روز 200 تا خواستگار دارند، تابلو می شوند.


لابی کنید

خانواده تان را نفروشید اما اگر نظرتان درباره هم مثبت بود، یکسری قرار و مدار را همانجا توی جلسه دو نفره تان بگذارید. مثلا همانجا سر تعداد مهریه با هم به توافق برسید. البته توافق نهایی قطعا با نظر پدر و مادرتان انجام می شود.


آرایشگاه بروید

همسر آینده به ظاهر شما اهمیت می دهد. برای او مهم است که شما هم «مرد» باشید هم خوشتیپ. برای همین سعی کنید قبل از خواستگاری آرایشگاه بروید و خلاصه صفایی به سر و رویتان بدهید. این درست است که شما اهل کتاب و مطالعه هستید ولی خب قطعا هیچ دختری حاضر نیست با بن لادن ازدواج کند.


عطر بزنید

واقعا مهم است. اینکه بوی خوبی بدهید در نظر طرف مقابل تاغثیر بسیار زیادی دارد. حالا اگر عطر و ادکلن دم دستتان نبود، لااقل 5 هزار تومان بدهید یک ضد عرق بخرید، مخصوصا در فصول گرم سال، به شدت توصیه می گردد.


پوآرو نشوید

تحقیق بکنید اما به اندازه. نروید توی تمام نقاطی که خانواده طرف مقابل یک روز از آنجا رد شده و از مردم پرس و جو کنید. هیچ کس در طول زندگی اش بدون اشتباه نبوده، برای همین بی خودی مته به خشخاش نگذارید که چرا پسرعمه داماد بزرگتان دو روز در بازداشتگاه بوده؟


جنبه داشته باشید

شما که بهترین انسان روی کره زمین نیستید، پس یک درصد هم احتمال بدهیده که خانواده عروس، با این وصلت مخالفت کنند. برای همین جنبه داشته باشید و از خودتان ژانگولر درنیاورید. چیزی که زیاد است، دختر خوب دم بخت.


زیاد حرف نزنید

اصلا بزرگتر برده اید برای چه؟ آثار باستانی که با خودتان حمل نمی کنید. بگذارید آنها بیشتر صحبت کنند و هر جا نظرتان را خواستند وارد بحث شوید.


کم بخورید

این یک توصیه دوستانه است. قبل از اینکه بخواهید بروید خواستگاری همه کارهایتان را در خانه بکنید! مفهوم؟! آنجا هم آنقدر نخورید که مجبور شوید با خجالت آدرس دستشویی را بپرسید. خواستگار که دستشویی نمی رود!

از زدن این حرفها، قبل از ازدواج خودداری کنید!


بسیاری از جوانان به تقلید از بزرگ‌ترها یا پیروی از عرف اجتماعی، ترجیح می‌دهند صحبت در این زمینه را به بعد از ازدواج موکول کنند؛ زمانی که شاید بهتر و راحت‌تر بتوانند صحبت کنند و خواسته‌های یکدیگر را بشنوند و درک کنند.

آیا بعد از ازدواج، برای صحبت در این زمینه دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج، یکی از همسران متوجه شود که با دیگری در این باره توافق ندارد، راه‌حل چیست و چه باید بکند؟ آیا بعد از ازدواج، براحتی می‌توان به علت اختلاف در این زمینه، در انتخاب خود تجدید نظر کرد و... .

با توجه به فرهنگ جامعه ما، سخن نگفتن در این زمینه و مشخص نکردن نگرش‌ها و احساس‌های کلی درباره آن، امری طبیعی است، اما تجارب بالینی متعدد بسیاری از روان‌شناسان نشان داده است که این نگرش فرهنگی در عصر امروز چندان درست نیست. چه‌بسا بسیاری از زوجین به واسطه اتکا به این اندیشه فرهنگی و حیای افراطی متعاقب آن یا لزوم ندانستن پرس‌وجو در این باب، بعدها پس از شروع زندگی مشترک متحمل آلام بسیاری شده‌اند که در نهایت نیز فرار را بر قرار در زندگی ترجیح داده‌اند.

برای پیشگیری از این گونه مشکلات، لازم است دختر و پسر جوان با رعایت نکات اخلاقی و اجتماعی با پرسش‌های کلی سودمند از جهتگیری‌های مثبت یا منفی کلی فرد در این زمینه شناخت بیابند و با آگاهی دست به انتخاب بزنند.

کی درباره مسائل جنسی صحبت کنید؟​
صحبت کردن درباره مسائل جنسی، باید در جلسات نهایی خواستگاری انجام شود. پس از آن که تحقیقات کامل شد و دو طرف رضایت خود را برای ازدواج اعلام کردند بهترین زمان است، اما به یاد داشته باشید در این کار باید حرمت خود و همسر آینده‌تان را نگاه دارید، اگرچه قصد ازدواج شما قطعی است، اما بدانید هنوز هم در معرض محک و سنجش از سوی فرد مقابلتان هستید.

بنابراین با اشاره‌ای کوتاه طرف مقابل‌تان را متوجه این نکته کنید که تمایل دارید در این زمینه هم، صحبتی داشته باشید. پذیرش یا عدم پذیرش، نحوه مواجه شدن با سوالات، چگونگی پاسخگویی به پرسش‌ها، علائم غیرکلامی قابل مشاهده هنگام پاسخگویی (شرم و حیا، سر به پایین انداختن، سرخ شدن، نگاه‌های تیز، خیره و...) فرد مقابل بسیار مهم است و شما را متوجه بسیاری از مواردی که شاید برایتان ناملموس بوده است، می‌کند. پس شما می‌توانید ارزیابی نهایی خود را سنجش این مولفه مهم زندگی قرار دهید.

از آنجا که صحبت درباره مسائل جنسی بین دو نامحرم، جزو حرف‌های ممنوعه در این دوران است و یک تابوی اجتماعی قلمداد می‌شود، بهتر است صریحا درباره مسائل جنسی پرسش نکنید و خود را در معرض تهمت قرار ندهید. با یک پرسش مستقیم ممکن است فرد مقابلتان با خودش به قضاوت نادرست بنشیند و شما را اهل ارتباطات نادرست بداند که براحتی توانستید چنین پرسشی داشته باشید.

این سوالات را بپرسید
به طوری کاملا محترمانه و با الفاظ غیرمحرک سوالات خود را بپرسید. سعی کنید سوالاتی بپرسید که نگرش‌ها و جهتگیری‌های کلی فرد را مشخص کند. از وارد شدن به جزئیات مساله بپرهیزید. لازم است در حین پرسش به رفتار فرد مقابل توجه داشته باشید. اگر اصرار در پرداختن به جزئیات رفتار جنسی را در گفتار او مشاهده کردید، بسیار احتیاط کنید و دقت داشته باشید واکنش‌ها و نگرش‌ها، حساسیت‌ها و پرسش‌های جزئی می‌تواند نشانی از وسواس جنسی یا برخی از ویژگی‌های نامطلوب اخلاقی باشد.

نمونه‌ای از سوالات قابل پرسش
در دوران مجردی با نیازهای جسمی، جنسی و روحی و روانی خود چه می‌کردید؟
شما درباره مسأله رابطه جنسی چه دیدگاهی دارید؟
در مورد جایگاه مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری دارید؟
چقدر در زندگی به رابطه جنسی بها می‌دهید؟
چقدر در زمینه مسائل جنسی اطلاعات دارید؟
از چه منابعی اطلاعات جنسی را دریافت کرده‌اید؟
به نظر شما نقش اصلی زن/ مرد در رابطه جنسی چیست؟
به نظر شما انتظارات زن و مرد از رابطه جنسی متفاوت است؟ چرا؟
نظر شما در مورد جذابیت‌های جسمانی ـ جنسی همسر آینده‌تان چیست؟
از روش‌های محبت کردن و عشق ورزیدن چقدر اطلاع دارید؟
آیا خود را به لحاظ جنسی، فردی سالم می‌دانید؟
چقدر با مشکلات جنسی و انحرافات جنسی آشنایی دارید؟
انتظارات و سلیقه‌های جنسی شما چگونه است؟
وجود فرزند چقدر برای شما ضرورت دارد؟
نظر شما درباره زمان فرزنددار شدن چیست؟ آیا نظر خاصی دارید؟ چرا؟
آیا حاضرید برای آگاهی بیشتر و دقیق‌تر از روش‌های جلوگیری از بارداری به متخصص زنان و زایمان یا متخصص مربوط مراجعه کنید؟
آیا اصرار دارید که بلافاصله بعد از ازدواج فرزنددار شوید، چرا؟

با پاسخ به این پرسش‌ها می‌توانید مانند دیگر ابعاد ارزیابی‌های خود، این مولفه مهم را نیز مورد بررسی قرار دهید و یک نمای کلی از رابطه جنسی و چگونگی آن در ذهن خود داشته باشید تا بعدها در زمان عقد آن را تکمیل‌تر کنید.

بدون احساس گناه در جلسات خواستگاری «نه» بگویید!




جواب شما «نه» است! هنوز لحظاتی از شروع اولین جلسه خواستگاری نگذشته که دختر یا پسر به این نتیجه می رسند که به درد هم نمی خورند. شاید هم بعد از چندین جلسه خواستگاری، یکی از طرفین به این نتیجه رسیده است که این ازدواج سرانجام خوشی ندارد. به طور طبیعی در این مواقع، یکی از خانواده ها تصمیم می گیرد به درخواست ادامه این خواستگاری جواب «نه» بدهد. جوابی که اگر حساب شده و منطقی نباشد ممکن است برای دختر یا پسر مشکلاتی مانند افسردگی، بی حوصلگی و احساس پوچی ایجاد کند.
در بعضی مواقع هم که دختر یا پسر با مهارت های زندگی و آموزش های قبل از خواستگاری آشنا نیستند ممکن است نه شنیدن به خودکشی و اسید پاشی بینجامد و زندگی دو خانواده را نابود کند. برای آشنایی با مهارت ها و نحوه «نه» گفتن در جلسات خواستگاری این مطلب را از دست ندهید.

بهترین زمان برای یادگیری مهارت «نه» گفتن، کودکی است
یکی از مهارت های مهم در زندگی، مهارت «نه» گفتن است. این مهارت مانند دیگر مهارت های زندگی باید از همان ابتدای کودکی فراگرفته شود. 3 تا 4 سالگی بهترین زمان برای یادگیری این مهارت در کودکان است زیرا کودک در این سنین به دنبال استقلال است و در صورت فراهم بودن زمینه اعتماد به نفس این مهارت به آرامی در او شکل می گیرد. بعضی خانواده ها کودک شان را با قید و شرط (!) تربیت می کنند، مثلا این خانواده ها به فرزندان شان می گویند: «اگر این غذا را نخوری، می دهیم نمکی ببردت!» و کودک برای به دست آوردن توجه والدین، جنبه های مهم شخصیت خود را نادیده می گیرد. گاهی قدرت «نه» گفتن محترمانه در شخصیت این کودکان برای اجتناب از خشمگین شدن والدین، شکل نمی گیرد و این مشکل تا بزرگسالی با آن ها همراه است.

چه کار کنیم «نه» گفتن راحت شود
در فرهنگ ما، معمولا «نه» گفتن کار ساده ای نیست. چه بسا گاهی سبب تنها شدن افراد می شود. گاهی فکر می کنیم با نه گفتن در نظر دیگران خودخواه جلوه می کنیم. در اغلب مواقع، گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آن ها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است. همه ما در رأس ارتباط مان، در کنار توجه به نیاز دیگران باید به نیازها و صلاح خودمان هم توجه کنیم. با تعیین حد و مرزی مشخص با دوستان و اقوام، احتمال بروز ناراحتی و دشمنی در اثر «نه» گفتن را کمتر کنید.

با نگفتن «نه» فقط موضوع را پیچیده تر می کنید
«نه» گفتن در مراسم خواستگاری زمانی راحت تر می شود که بدانید به چه چیز یا چه کسی می خواهید «بله» بگویید. هر بار که شما در زندگی تان می گویید «نه»، به این علت است که تشخیص داده اید، این چیزی نیست که به دنبال آن هستید. وقتی موضوع علاقه و خواستگاری به میان می آید همه ما حساس و آسیب پذیر می شویم. برای فردی که نسبت به احساسات دیگران حساس است، نه گفتن مشکل تر است و خاطرات تلخی را به او یاد آوری می کند. دلیلش هم این است که او نمی داند چگونه باید جواب منفی بدهد. اگر نمی خواهید با کسی ازدواج کنید، ایجاد امیدواری و رفتار تظاهر آمیز، تنها موضوع را پیچیده تر می کند. توصیه می شود با استفاده از تکنیک های مفید برای «نه» گفتن به آرامی و ملایمت میزان ناراحتی را برای آن شخص کاهش دهید.
با وجود این که مهربانی و ملایمت هدف اصلی شماست، اگر به طور واضح صحبت نکنید ممکن است از حرف های شما برداشت اشتباهی شود. چه بخواهید و چه نخواهید کمی نا امیدی در این جا لازم است و تا زمانی که شخص از شما جواب منفی نشنود از شما دور نمی شود.

برای «نه» گفتن از خودتان مایه بگذارید
گاهی اوقات هیچ راهی به جز «نه» گفتن وجود ندارد. در این صورت بهترین کار این است که این ارتباط را تا جایی که ممکن است کم کنید. هر چه زودتر جواب «نه» را به طرف مقابل تان بدهید تا هر دو نفرتان زودتر به زندگی عادی تان برگردید و انرژی خود را صرف پیدا کردن کسی کنید که نیازها و خواسته های بیشتری از شما را برآورده می کند.
برای«نه» گفتن خود دلایل مختلف و طولانی نیاورید. اگر طرف مقابل، جواب «نه» را از شما نمی پذیرد، جواب خود را برای او تکرار کنید. هرچه از شما بیشتر سوال کند مجبور می شوید دلایل بیشتری بیاورید و اصلا نیازی به این کار نیست زیرا به اعتماد به نفس هر دو طرف لطمه وارد می شود. بسیاری از پاسخ هایی که ذکر خواهیم کرد در این مورد کار سازند و باید آن قدر تکرار شوند تا مورد قبول قرار گیرند. نیازی نیست که کار خود را توجیه کنید. وقتی که به کسی جواب «نه» می دهید بیشتر از کلمه «من» استفاده کنید. مثلا «من آمادگی لازم را ندارم» یا «به نظر من این ازدواج مناسب نیست» این جملات از سوء تفاهم برای آن شخص و تصور این که او خوب و مناسب نیست، جلوگیری می کند.

خداحافظی به سبک متشخص ها
اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک انسان متشخص به طرف مقابل نه بگویید، کمی ویژگی های مثبت او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را مرور کنید و وقت «نه» گفتن، با اشاره به همه آن ها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد و این پاسخ به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.
بهتر است گاهی در همان جلسه اول مخالفت خود را اعلام کنید. به طور قطع تحمل ناراحتی شنیدن جواب منفی، بسیار راحت تر از تحمل سختی های ازدواج ناموفق است.

به صریح ترین حالت «نه» بگویید
موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار باز هم فکر کنم»، «به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم» و... مواردی است که نه تنها کمکی به شما نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف می گذارد و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهد. مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس و محکم و قاطع حرف دلتان را بزنید.

برای خواستگار سمج شرط بگذارید
اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان همچنان خواستگار شما برای برقراری این ارتباط مصرانه تلاش می کند، موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد باید شرط شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. یک روانشناس خبره پیدا کنید، تست های شخصیت که از هر دوی شما گرفته می شود، می تواند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کند.
روانشناس با تحلیل تستی که از شما می گیرد می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید. مشاوره پیش از ازدواج به شما کمک می کند تا تصمیم های مناسبی اتخاذ کنید و مهارت های ارتباطی و حل اختلاف را فرا گیرید و بتوانید با بحران های زندگی مشترک مقابله کنید تا ازدواج شاد و رضایت بخشی داشته باشید.

دکتر هادی صدری - روانشناس و مشاور خانواده

جلب توجه مردان با این ترفندهای زنانه!


عشق علاوه بر اینکه کاملا قلبی و احساسی است، دلیل منطقی نیز می طلبد. برای عاشق بودن علاوه بر خوب بودن، باید درک بالایی هم داشته باشید تا نیازهای معشوق را تشخیص دهید و در زمان مناسب به آنها رسیدگی کنید. عشق مراقبت می خواهد. اما هستند کارهای ساده ای که باعث ایجاد علاقه در دل طرف مقابل می شوند.


1. هرگز به مردان بیش از آنچه آنها به شما توجه می کنند، توجه نکنید
برای اینکه بتوانید عشق و محبت یک مرد را برای همیشه برای خود داشته باشید مستلزم این است که شما هم از او عشق دریافت کنید. بسیاری از زنان تصور می کنند هر چه بیشتر به یک مرد توجه کنند و نیازهای کوچک و بزرگ او را برآورده کنند، بیشتر در دل او جای خواهند داشت. از آنجا که این کار را بیشتر جامعه زنان در دنیا انجام می دهند، زنان تصور می کنند این مسیر درست است و تخت‌گاز به سمت انتهایی که نمی دانند چیست می تازند. اما هر چه بیشتر در عمق این روش می روند، بیشتر آسیب‌پذیر می شوند و کمتر عشق دریافت می کنند.

مردها وقتی بیشتر از آنچه به شما می دهند از شما دریافت کنند، دلزده می شوند. خاموش می شوند و ممکن است روش رفتاری خود را تغییر دهند. هنگامی که یک مرد دایما با حجم زیادی توجه، نگرانی، کادو، علاقه، قربان‌صدقه، آماده بودن غذا و تمیز بودن خانه و .... مواجه می شود احساسش به شما عوض خواهد شد. او شما را همچون مادری می بیند که دایما مراقب فرزند خود است تا چیزی کم نداشته باشد. این همه توجه و زحمتی که شما می کشید هرگز به چشمش نخواهد آمد و نمی تواند برای آنها به شما عشق بیشتری بدهد.

برخلاف تصور زنان، توجهات بیش از اندازه نه تنها باعث افزایش علاقه مردان به زنان نمی شود که درست برعکس، احساسات عاشقانه آنها را از بین می برد. مردها به واسطه قوی تر دانستن خود بیشتر دوست دارند دهنده باشند تا گیرنده. آنها می خواهند آنها باشند که نیازهای زن را تامین می کنند. وقتی زن همه کار را انجام دهد، مردها نقش خود را بسیار کمرنگ می بینند و تصور می کنند آن جذبه مردانه را ندارند و این باعث می شود تا زنی که این حس را در آنها به وجود آورده است را دوست نداشته باشند.


2. اگر هنوز با هم ازدواج نکرده اید، به او خیلی اختیار ندهید
بیشتر زنان وقتی وارد رابطه با مرد دلخواه خود می شوند، همه فکر و احساس خود را برای او سرمایه گذاری می کنند. همین باعث می شود تا هیچ گاه متوجه نشوند رابطه کنونی آنها در چه شرایطی قرار دارد و قرار است به کجا برسد. هر چه بیشتر در مورد رابطه خود با مردتان حرف بزنید، او را بیشتر از خود دور خواهید کرد.

اگر این طور به رابطه نگاه کنید، راحت تر می توانید برای انتخاب گزینه های مختلف ذهن خود را باز بگذارید. به جای اینکه مرد خود را تهدید کنید یا با او اتمام‌حجت کنید که حتما این رابطه را به سرانجام برساند وگرنه شما به خواستگارتان جواب مثبت می دهید، چشمان خود را باز کنید تا مردان دیگر را نیز ببینید.

ملاقات کردن با مردهای دیگر که طالب ازدواج با چشم هستند نه تنها بد نیست که برای آینده شما بهتر هم هست. می توانید از میان انسان های مختلف، فردی را انتخاب کنید که وافعا ارزشش را دارد. خود را به یک مرد و یک رابطه محدود نکنید تا او نیز اگر نخواست تعهدی را قبول کند، شما سرخورده شوید.


3. برای او غذا درست نکنید، برایش کادو نخرید و هزینه رستوران و تفریحات را پرداخت نکنید
بله، این کار به نظر بسیار غیرمنصفانه است اما کسی که هزینه رستوران و ... را پرداخت می کند باید میان دوستی و وقت گذرانی با یک دوست معمولی و قرار گذاشتن با یک زن را فرق بگذارد. اگر مرد از اینکه همیشه هزینه ها را او پرداخت می کند به شما شکایت کرد، به او بگویید برایتان مهم نیست او خرج های سنگین انجام دهد، شما فقط دوست دارید در کنار او باشید و می توان این با هم بودن را بدون هزینه پول هم انجام داد. به طور مثال، با هم در خیابان یا فضای سبز قدم بزنید، به کتابخانه بروید، پیک نیک بروید و ... کارهای زیادی وجود دارند که با صرف کمترین هزینه می توان لحظه های شادی را رقم زد.

اما مراقب باشید برای مثلا پیک نیک رفتن شما غذایی درست نکنید. از بیرون یک خوراکی ساده و ارزان بگیرید و در کنار هم در پارک آن را میل کنید و از بودن در کنار هم لذت ببرید. اگر بی جهت به یک مرد هدیه بدهید در واقع همه توجه و انرژی خود را برای او صرف کرده اید. این معنای خوبی ندارد. در این حالت بیش از اندازه توجه نشان داده اید. این از حس های مردانه ای است که در وجود زنان است هست. این مساله برخلاف تصور شما اصلا برای یک مرد جالب نیست.