مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

شوهرتان را با سیاست پایبند کنید!



در این مطلب بخشی از شگردها یا اصطلاحاً سیاستهای زنانه برای ارتقا و مقاوم کردن پایههای زندگی مشترک، در محور روابط همسران بیان شده است، اگر میخواهید بدانید چگونه میتوان شوهر خود را به مهری مستمر و عمیق پایبند کنید، خواندن این نوشته را از دست ندهید.

زنان قابلیتهای بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان میتوانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این، بستگی بهشیوه رفتاری همسرشان دارد.

بهعبارتی دیگر میتوان گفت: مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، طوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.


1- صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.

2- همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!

3- زن و شوهر میتوانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.

4- پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.

5- سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.

6- شما میتوانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواستههایتان را به فراموشی بسپارید.

7- گاهی اوقات اگر بهطور واضح تقاضا نکنید، چیزی به دست نخواهید آورد.

8- گفتنیها را بگویید، امّا بهموقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.

9- بهیاد داشته باشید معمولاً مردها آنگونه که شما به آنها مینگرید، بهخود نمینگرند.

10- شاید نتوانید مرد خود را کاملاً کنترل کنید، امّا قطعاً میتوانید بر او تأثیر بگذارید.

11- در برنامهریزیها بهصورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.

12- احترام شما، در گرو رفتار شماست

13- برنامههای خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.

14- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.

15- طی روز از کلمات محبّتآمیز استفاده کنید.

هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید

16- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند. این گونه نباشید
17- بکوشید بدون آنکه در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.

18- میزان وابستگی و دلبستگی یک زن میتواند قابلیتهای شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحتالشعاع قرار دهد.

19- هراز گاهی از او به خاطر محسناتش تمجید کنید.

20- گاهی گفتوگوی متعادل میتواند قفلهایی که بر زندگی عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.

21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.

22- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.

صحبت در مورد فرزند از همان خواستگاری




«حالا خیلی زوده که در مورد بچه و بچه دار شدن صحبت کنم. تازه با هم آشنا شدیم و چند جلسه است که با هم صحبت کردیم. این طور حرف ها باشه برای بعد از عقد و ازدواج. الان چیزهای مهم تری وجود دارد.»
این دیالوگی است که خیلی وقت ها بین زوج های جوان رد و بدل می شود. بسیاری از دختر و پسرها گمان می کنند که صحبت از فرزند در جلسات خواستگاری و کلاً قبل از عقد کار اشتباهیست و زمان برای اینگونه صحبت ها بسیار است. به همین دلیل معمولاً پرسش و پاسخ در این زمینه را به بعد از عقد و حتی پس از آن یعنی به دوران پس از ازدواج موکول می کنند در حالیکه بسیار ممکن است همین بی توجهی به امر مهمی چون فرزند نیز در زندگی مشترک افراد خلل و اختلاف ایجاد نماید. حتماً بسیاری از شما بارها و بارها از زبان پدر و مادرتان شنیده اید که تا زمانی که تو نبودی من و پدرت هیچ مشکلی با هم نداشتیم. زیرا فرزند بخش مهمی از زندگی مشترک محسوب می شود و از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان، نظری خاص و ویژه دارد بهتر از قبل از عقد در این رابطه با فرد مقابل صحبت کرده و به برخی توافقات رسید.

دختر و پسر در چند مورد فرزند باید به توافق برسند


1. زمان فرزند دار شدن


هر فردی در مورد زمان بچه دار شدن نظری دارد. برخی مدت کوتاهی پس از ازدواجشان بچه دار می شوند زیرا: - عاشق بچه اند. -در سن بالا ازدواج کرده اند و نمی خواهند فاصله سنی شان با فرزندشان زیاد باشد. - فرهنگ خانواده و قوم و قبیله شان اقتضا می کند که سریعا بچه دار شوند. - و ... در مقابل برخی دیگر معتقدند فرزند دار شدن مسئله ایست که بیشتر مربوط به چند سال پس از ازدواج می شود. این زمان از 2 سال تا 10 سال پس از ازدواج را شامل می شود. این افراد معمولاً: -فعلاً حوصله بچه و بچه داری ندارند. -معتقدند اول بهتر است مرد و زن یکدیگر را خوب بشناسند بعد پای فرد دیگری را به زندگی شان باز کنند. -برخی دیگر دوست دارند اول زندگی شان به سر و سامانی رسیده و به همه اهدافشان دست یابند، بعد بچه دار شوند. -عده ای دیگر معتقدند که چند سال اول زندگی را باید به تفریح و گشت و گذار پرداخت. بعد خود را درگیر بچه داری کرد.

2.تعداد فرزندان


هریک از دختر و پسر متناسب با فرهنگ خانواده و شهری که در آن رشد یافته اند و افکار و اعتقاداتشان در مورد تعداد فرزندان آینده شان نیز نظر و عقیده ای متفاوت دارند. برخی معتقدند که فرزند کمتر زندگی بهتر. آنها حتی گاه تک فرزندی را ترجیح می دهند و بر این باورند که یک شهر آباد بهتر از ده تا شهر خراب است. در مقابل هستند افرادی که معتقدند تک فرزندی هم برای خود بچه سخت و طاقت فرساست هم برای پدر و مادر وابستگی بسیار شدیدی ایجاد می کند. به همین دلیل به بیش از یک فرزند و گاه حتی تا سه فرزند معتقدند.

3. نحوه تربیت فرزندان


این امر نیز یکی از مهمترین اصولی است که زن و مرد بیشتر اوقات بر سر آن به اختلاف و کشمکش می رسند. به همین دلیل هر یک از طرفین باید نظر خود را در این باره نیز بگویند و بر سر نوع تربیت فرزندان در آینده به توافق برسند. توجه داشته باشید که موقعیتی که والدین در آن به اختلاف سلیقه می رسند بهترین شرایط را برای سوء استفاده فرزندان به ارمغان می آورد.

کدام یک؟ صحیح یا غلط بودن ازدواج موقت؟

ازدواج موقت و خواندن صیغه محرمیت، جزء قوانین سنّتی و دینی اسلام است که از سالهای پیش نیز در ایران رواج داشت. البته سنّی ها، این قانون را منع کرده اند، در حالی که در شیعه ها همچنان قابل اجراست.

برای مدّت پنج سال، آرایشگری به نام مریم، و کریم فروشنده لوازم خانگی، عاشق یکدیگر بودند. آنها مخفیانه در خانه ای که کریم با والدینش زندگی می کرد، همدیگر را می دیدند. در جامعه ی ما که متأسفانه دختر و پسر بدون اطلاع والدین خود و هیچ محرمیتی با یکدیگر در ارتباط هستند، آنها قانوناً زن و شوهر بودند، بله، ازدواج موقت.

ازدواج موقت و خواندن صیغه محرمیت، جزء قوانین سنّتی و دینی اسلام است که از سالهای پیش نیز در ایران رواج داشت. البته سنّی ها، این قانون را منع کرده اند، در حالی که در شیعه ها همچنان قابل اجراست. به نوعی که در تاریخ کهن، شیعیان نیز، این راه برای کسانی اعمال می شد که دوست داشتند با کسی "س ک س" کنند ولی گناه نکنند.

مریم و کریم به دلایلی منطقی دست به این کار زدند، برای مثال، "ما هم در ارتباطیم و نمی خواهیم به دردسر بیفتیم"، مریم که ۳۱ سال دارد می گوید:"شاید یکی از مهمترین دلایل ما این بود که اگر در خیابان برای ارتباط نامشروع دستگیر شویم، سندی مبنی بر محرم بودنمان داشته باشیم".

ازدواج آنها، بسیار ساده بود. آنها با دردست گرفتن عکس و مدارک خود به یکی از دفاتر ازدواج مراجعه و حتّی برای امضاء سند صیغه خود، مخفیانه و بدون اینکه به کسی بگویند، این کار را کردند. مریم در سنّ ۱۵ سالگی بالاجبار زن یک مرد معتاد و زن باز شده بود که بالاخره با وجود تمام سختی ها، بعد از ۹ سال طلاق گرفت. بنابراین برای ازدواج موقت، احتیاجی به اجازه ی پدر خود نداشت.

در ازدواج موقت، زوجین از مدتّی کوتاه تا ۹۹ سال می توانند محرم هم باشند، حتّی در این میان مقدار مهریه و ... را نیز تعیین می کنند، امّا آنها ترجیحاً، مدّت شش ماه را انتخاب کردند تا بعدها دوباره صیغه را تمدید کنند.

یکی از دلایلی که مریم تمایلی به صحبت با ما در مورد صیغه و فاش شدن آن نداشت، این است که درایران با وجود قانونی بودن این رویه، باز هم از قدیم تا کنون به صیغه به دید بدی نگاه می کنند، مخصوصاً اگر در مورد زنی که دختر نباشد و طلاق گرفته باشد، انجام گیرد، وی را عموماً به چشم یک فاحشه می بینند! در ایران طلاق یا دختر نبودن یک زن، گناه عرفیست! نه دینی! این درحالیست که با همین افکار غلط و واهی در اجتماع، خیلی ها ترجیح می دهند بدون انجام صیغه، مخفیانه با یکدیگر رابطه داشته باشند تا مورد اتّهام قرار نگیرند.

جالب است که امروزه حتّی برخی جمعیّت زنان و مسئولین مملکتی بارها و بارها در دستگاههای قانونی، موضوع رواج و جا افتادن فرهنگ ازدواج موقت را مطرح کرده اند، از آنجاییکه ۶۵% مردم ایران را جوانان تشکیل می دهند، از طرفی بیشتر آنها با وجود هجوم بیکاری و توّرم شدید اقتصادی و بحران جهانی، توانایی ازدواج دائم را ندارند، خود به عنوان راهی قانونی برای ارضای جنسی و عدم شیوع عواقب آن تحت بررسی قرار گرفته است.

شهلا شرکت، نویسنده ی ماهنامه زنان، می گوید: "اوّل اینکه با وجود ازدواج موقت، روابط مردها و زنان، راحت تر می شود، دوّم، آنها نیازهای جنسی خود را برآورده می کنند، سوّم، به ************ به عنوان گناه نگاه نمی کنند، چهارم، جوانان این همه انرژی بیهوده برای پرسه زدن در خیابان هدر نمی کنند و در آخر اینکه، سنّت نامعقول، باکره بودن تا حدی محود می شود".

از نظر برخی مسئولین، واقعاً ازدواج موقت نه تنها اشکالی ندارد، بلکه از روابط نامشروع نیز جلوگیری می کند، آنها معتقدند، این رابطه چیزی شبیه پارتنر بودن دختر و پسر در دیگر جوامع است، با این تفاوت که قانونی و شرعیست.
حتّی امروزه هواداران ازدواج موقت برآنند تا بتوانند راهی پیدا کنند تا بچّه ی نتیجه ی این نوع ازدواج، مثل ازدواج های معمولی، از ارث پدر، بهره مند شود.

البته به ندرت و تنها گاهی اوقات، صیغه ی محرمیت برای زن و مردی که مجبورند در یک خانه یا یک محلّ کار کنند (بدون انجام رابطه ی ************)، خوانده می شود. این درحالیست که کماکان، جامعه و عوّام هنوز دید منفی خود را نسبت به این مسئله حفظ کردند و به هیچ وجه از رواج این نوع ازدواج حمایتی نمی کنند.
طیّ مقاله ای بنام "امید جوان" در یک هفته نامه، هزاران نامه و تلفن های پشت سرهم در مورد اعتراض و یا نظردهی به این موضوع اعلام شد!

شرح آن به این صورت بود:"من جوانی ۲۳ ساله هستم"، (نام خود را ذکر نکرد)، "اگر من با یک خانم جوان صیغه محرمیت سه ساله بخوانم و ازدواج موقت کنم، آیا کسی بعد از من حاضر به ازدواج به وی خواهد شد؟، آیا بعد از من، مردها به دیده بد و حقارت برای آشنایی با این خانم نگاه می کنند؟"
یا تلفن دیگری به این شرح:"کسانی که از ازدواج موقت دفاع می کنند، نمی فهمند که با این کار هر مرد زن داری زنی را صیغه می کنند و فحشاء و بی بند و باری بنیاد خانوادگی را سست می کنند؟ چه کسی مسئول بچّه ی بدنیا آمده از این نوع ازدواج است؟ چه کسی حاضر است برای وی پدری کند؟"

نوسینده چنین گفت: "حقیقت این است که هر مرد و زن جوانی نیاز به ************ دارند. اگر در قالب و با رعایت احکام اسلامی این نیاز تأمین شود، جلوی فحشاء و فساد به نوعی گرفته می شود".
حتّی برخی آنها در مورد مشکل بچّه های حاصل از این ازدواج نظر دادند، بطور مثال، "می توان از روش های ضد بارداری استفاده کرد"

این بار اوّلی نیست که در ایران صحبت از ازدواج موقت می شود، در سال ۱۹۹۰ نیز این موضوع توسط مقامان مطرح و تا حدّی از آن طرفداری شد، چرا که با وجود بی بند و باری های موجود در کشورهای غربی، از آن به عنوان راهی برای جلوگیری و شیوع فحشاء در ایران مطرح شد.

یکی از مشکلاتی که مجلس با رواج این موضوع مطرح و با تصویب آن مخالفت کرد این بود که یک مرد می تواند چندین ازدواج موقت با چند نفر در یک زمان داشته باشد، در عین حال نیز مجاز است تا ۴ زن دائم داشته باشد و هر وقت که بخواهند هر کدام را رها کنند! این درحالیست که زن ها از هیچ کدام از این اختیارات برخوردار نیستند و این کار برای آنها عرفا" و شرعا" ممنوع است.

مسئولین بر این عقیده اند که اگر این موضوع بخواهد اجرا شود باید طی زمان، تمام عواقب آن را بررسی و برای هر کدام پاسخی منطقی و معقول ارائه گردد، مثل، خود رابطه ی نزدیکی، راههای جلوگیری از بارداری و بیماری های مقاربتی، جلوگیری از لطمه های روحی و تفاهم در نوع روابط اعم از مذهبی، سنّتی و خانوادگی.

و حالا ادامه داستان مریم و کریم:
کریم در طی مدّت ازدواج موقت خود با مریم، تنها هر از چند گاهی خرید های کوچکی برای او می کرد و خرجی کمی به او می داد. امّا از هدیه ای که قول داده بود به مناسبت روز ازدواجشان به او بدهد، خبری نشد. روز اوّل به او گفته بود که او زیباترین زن برای اوست، ولی از آن روز به بعد دیگر این کلام را از دهان او نشنید! ، مریم گاهی اوقات خانه ی کریم را تمیز می کرد و برادرهای او را می دید و به دیدن مادر خودش می رفت که دوبار طلاق گرفته بود و بالاخره برای بار سوّم موفق به یک زندگی ثابت شده بود، این درحالیست که کماکان آنها ازدواج خود را حتّی از مادر مریم نیز مخفی کرده بودند. مریم می گفت: "درست است که مادرم از صیغه ی ما بی خبر بود، امّا فهمیده بود که یک مردی در زندگی من هست، و همیشه آرزو داشت که با او ازدواجی ثابت و دائم داشته باشم."

در حقیقت، مریم و کریم، در معنای واقعی رابطه ی زن و شوهری را نداشتند. مریم به درستی کار خود شک کرده بود و آنقدر ترسیده بود که حتّی حاضر به افشای نام های کوچک خود و همسرش نشد. ( این اسامی واقعی نیست )

در پنجمین سال رابطه، کریم دیگر کمتر به او زنگ می زد. مریم به یک فال گیر مراجعه کرد و او به مریم گفت که کریم ازدواج کرده است. مریم این موضوع را با وی مطرح کرد و متأسفانه کریم گفت که همه چیز تمام شده است و صیغه ی آنها باطل! او با یک دختر باکره ای که خانواده ی کریم برایش خواستگاری کردند، ازدواج کرد.
البته از اوّل، کریم به مریم گفته بود که به خاطر مطلقه بودن مریم، او هیچ وقت نمی تواند با او ازدواج دائم کند، ولی مریم با خود فکر کرد شاید با مهربانی و رفتارش، نظر وی را تغییر دهد.

مریم آنقدر به کریم وابسته بود که حاضر بود باز هم با وجود همسر دائمش، زن موقت او باقی بماند، امّا کریم قبول نکرد.
"شاید ازدواج موقت، خوب باشد ولی من دیگر حاضر به این کار نیستم و ترجیح می دهم هر چه سریعتر ازدواج دائم کنم"

چطور به نیت واقعی ازدواج طرف مقابل پی ببریم؟!

چطور به نیت واقعی طرف مقابل در جلسات آشنایی ازدواج پی ببریم؟! برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم که چراغ ها و نشانه ها را در ظلمات ببیند، گوشی که صداها و شناسه ها را در بیهوشی مان بشنود برای تو و خویش روحی که این همه را در خود گیرد و بپذیرد. و زبانی که در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون کشد و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است، سخن بگوییم .

آشنایی پیش از ازدواج چیست؟
شاید همه دختر وپسرهای در آستانه ازدواج کم و بیش درباره اهمیت شناخت و آشنایی پیش از ازدواج اطلاعاتی داشته باشند، اما آن چه اهمیت بررسی این موضوع را بیشتر می کند نحوه شکل گیری این آشنایی هاست، چرا که اگر آشنایی به درستی شکل نگیرد نه تنها باعث شناخت واقعی از فرد مقابل نمی شود بلکه حتی در صورت وقوع ازدواج به دلیل تاثیری که در انتخاب نادرست همسر داشته، منجر به شکست آن ازدواج خواهد شد.
حذف راهکارهای بومی و رواج سبک های امروزی در زمینه انتخاب همسر که با فرهنگ ملی و دینی جامعه ایرانی سازگاری ندارد و در اغلب موارد این گونه آشنایی ها و روابط قبل از ازدواج صرفا به بهانه شناخت بیشتر دختر و پسر از یکدیگر شکل می گیرد، ضرورت توجه به مهارت های قبل از ازدواج را دو چندان می کند.
به هر حال به جرأت می توان گفت، آموزش مهارت های پیش از ازدواج آن چنان که باید و شاید به جوانان ارائه نشده است چرا که دلیل بسیاری از طلاق ها، انتخاب نادرست و آشنا نبودن با مهارت ها و آموزش های پیش از ازدواج است، به طوری که فرد پس از مدت کوتاهی از آغاز زندگی خود به این باور می رسد که همسرش آن فردی نیست که انتظارش را داشته است.
میرمحمد صادقی در کتاب «آموزش پیش از ازدواج» توضیحاتی درباره اصول و شیوه آشنایی و همچنین فواید و محدودیت های آن ارائه کرده است. اما آن چه امروز به مدد مطالب این کتاب برای شما آماده کرده ایم، درباره ۲موضوع اساسی و مهم در دوره آشنایی است که اگر نسبت به آن بی توجه باشیم به طور قطع در انتخاب همسر آینده مان دچار مشکل خواهیم شد.

قصد طرف مقابل را بشناسید
آشنایی ارتباطی است که بعد از انجام خواستگاری به منظور شناخت بیشتر دختر و پسر از یکدیگر شکل می گیرد، تا این جای کار را همه می دانیم، ولی یکی از سوالات اساسی جوانان و به خصوص دخترخانم ها، این است که چطور بفهمیم قصد واقعی طرف مقابل ازدواج است؟ این که یک فرد واقعا قصد ازدواج دارد را عملا می توان با نشانه هایی که در ادامه ذکر می کنیم، تشخیص داد.
۱ - فردی که قصد ازدواج دارد در دوره آشنایی، تقاضاهای نامشروع نمی کند.
۲ - فردی که قصد ازدواج دارد، این ارتباط را از خانواده اش پنهان نمی کند.
۳ - فردی که قصد ازدواج دارد، زمان آشنایی را بیش از اندازه طولانی نمی کند.
۴ - فردی که قصد ازدواج دارد علاوه بر معرفی شخصیت خود، سعی می کند از طرف مقابل و خانواده اش شناخت پیدا کند و تنها به تبادل احساسات و بیان جملات عاشقانه و عاطفی بسنده نمی کند.
توجه به همین ۴اصل ساده که تشخیص آن ها خیلی هم سخت نیست، باعث می شود از سرابی که بسیاری از دختران جوان در آن گرفتار می شوند، فاصله بگیرید.

خداحافظی با آن هایی که قصد ازدواج ندارند
معمولا دخترها و پسرها یک تفاوت عمده در زمینه آشنایی پیش از ازدواج با یکدیگر دارند و آن، این که برخی پسران بدون قصد ازدواج وارد فرآیند آشنایی با یک دختر می شوند و حتی این مسئله را از او پنهان نمی کنند!
برخی از دختران فکر می کنند که اگر پسری از ابتدا بگوید که قصد ازدواج ندارد، ممکن است بعدا نظرش تغییر کند در حالی که پسران این مطلب را نشانه صداقت خود می دانند و هنگام پایان دادن به رابطه کمتر احساس گناه می کنند!دختران به اشتباه در تمام این مدت می کوشند تا با ابراز محبت بیشتر نظر طرف مقابل را تغییر دهند اما با وجود این، موفق نمی شوند و پس از شکست در رابطه، احساس می کنند که بازی خورده اند و حس حقارت، ناامیدی و نفرت پیدا می کنند. اگر شما نیز دل به پسری سپرده اید که از ازدواج می ترسد، یا به هر دلیلی می گوید که قصد ازدواج با شما را ندارد، در شرایطی مشابه قمار قرار دارید؛ یعنی هرچه فرد در بازی بیشتر می بازد بیشتر قمار می کند (بیشتر پیش می رود) تا بلکه بتواند همه باخت ها را در یک برد جبران کند. پس در چنین وضعیتی بهترین کار، پایان دادن به این رابطه است.

جذابیت و دیگر هیچ!
معمولا اولین عنصر محرک برای آشنایی با یک نفر «جذابیت» است و جذابیت ظاهری بیشترین تأثیر غیرمنطقی را بر بیشتر افراد دارد. در نگاه اول جذاب ترین افراد به احتمال زیاد افرادی خونگرم، با عاطفه، مهربان، زیبا و با کفایت هستند.
جذابیت ظاهری در فرآیند آشنایی برای مردان از اهمیت بیشتری برخوردار است در حالی که برای زنان ویژگی های شخصیتی مهم تر است. به یاد داشته باشید که جذابیت ظاهری می تواند فرد را درگیر فرآیند آشنایی کند، اما لزوما ارتباطی طولانی مدت و شاد را به همراه نخواهد داشت. اما به جز جذابیت ظاهری و شخصیتی، جذابیت اجتماعی فرد نیز مهم است.
جذابیت اجتماعی شامل طبقه اجتماعی، تحصیلات، شغل و قومیت، زبان و فرهنگ است. اما دو منبع دیگر جذابیت که کمتر به آن ها پرداخته شده است، شباهت ها و تفاوت هاست. شباهت ها بیشتر درباره اندیشه ها، باورها و نگرش هاست. هرچه شباهت ها بین دو نفر بیشتر باشد، جذابیت بیشتری به وجود می آید و منبع دیگر جذابیت «تضاد و تفاوت هایی» است که افراد با یکدیگر دارند. تضادها و تفاوت ها به صفات و شرایطی اشاره دارد که ما تجربه نکرده ایم و دوست داریم که صاحب آن صفت یا ویژگی بشویم به عنوان مثال ممکن است یک فرد درونگرا یک انسان برونگرا را جذاب بداند.

با این حال اگر صرفا به دنبال همسری جذاب هستید، بد نیست به این نکته هم توجه داشته باشید که داشتن جذابیت ظاهری زیاد در عین حال که یک مزیت است، می تواند یک نقطه ضعف هم محسوب شود چرا که جامعه معیارهای سخت گیرانه تری نسبت به این افراد دارد. بنابراین زنان و مردانی که جذابیت بالایی دارند، ممکن است مجبور باشند دائم وفاداری خود را به همسری که جذابیت کمتری دارد اثبات کنند!

سـوالـات و حرف هـا در جلسـات خواستگـاری

قدیمی‌ها اعتقاد داشتند ازدواج، ارتباط زیادی به دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند ندارد بلکه به والدین و حتی طایفه دو نفر مربوط می‌شود. اگر در خاطرات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خود دقت کنید، درمی‌یابید که زوج‌های زیادی قبل از نشستن بر سر سفره عقد حتی همدیگر را نیز ندیده بودند.


برای داماد شدن همین‌قدر کافی بود که پسر بگوید می‌خواهد ازدواج کند و گاهی برای عروس شدن به همین اندازه هم نیاز نبود؛ اما دیگر نمی‌شود چنین نسخه‌ای برای نسل امروز پیچید؛ نسلی که قرار است در یک خانواده کوچک دو نفره فقط روی پای خودش بایستد بی‌تردید ملاک‌ها و معیارهای خاص خودش را نیز دارد.
برای این نسل جدید توصیه می‌شود دست‌کم یک جلسه گفت‌وگو پیش از خواستگاری برگزار شود تا در آن از دیدگاه‌های یکدیگر و خانواده‌هایشان مطلع شوند. حرف‌های این جلسه و جلسات خواستگاری و پس از آن باید از لاف و گزاف به دور باشد و دختر و پسر خود را همان‌گونه که هستند نشان دهند. بنابراین، سعی کنید به هنگام گفتگو از هرگونه کلی‌گویی، پراکنده‌گویی و ابهام‌گویی اجتناب کنید فکر نکنید این‌که نگذارید طرفتان به واقعیات پی ببرد زرنگی است.


من می خواهم
جوانی می‌گفت در جلسه پیش از خواستگاری دختری را که می‌خواستم با او ازدواج کنم فراری دادم. راز این فرار این بود که آن جوان هرچه را که می‌خواست به عنوان دیدگاه خود مطرح کند می‌گفت: من می‌خواهم که این‌طوری باشد. چون من دوست دارم که آن‌طوری باشد...
این‌که شما چیزی را می‌خواهید دلیل کافی برای اجرا شدن آن نیست اگر دلیل درست و حسابی دارید جای مطرح کردن آن در همین جلسه است.
اگر آرزویی، برنامه‌ای، هدفی و خواسته‌ای را دارید دلایل خودتان را کاملاً بیان کنید، مستدل و منطقی صحبت کردن دیگران را نیز به فکر فرو می‌برد تا بیشتر در مورد حرف‌های شما فکر کنند، اگر خواسته‌های منطقی دارید با منطق آنها را بیان کنید تا تصور نشود که شما خیلی متوقع هستید.

خیالباف‌ها شکست می‌خورند
زوج‌های زیادی به دلیل حرف‌های بی‌اساس و وعده‌ها و ادعاهای واهی و خیالی زندگی آینده خود را به هم ریخته‌اند. کاخی که بر دروغ و خیال بنا شود هرچقدر هم که بالا برود محکوم به سقوط است.
مردی می‌گفت به همسر آینده‌ام گفتم لیسانس دارم چون فکر می‌کردم آن سال دانشگاه قبول می‌شوم. دختری می‌گفت همیشه دلم می‌خواست خانواده‌مان پولدار باشند به خاطر همین نگفتم پدرم راننده شرکت است گفتم مدیر آنجاست... و من آنها را در دادگاه خانواده ملاقات کرده بودم، پس به هنگام گفتگو از واقعیت‌ها بگویید، از آمال و آرزوها و توهمات بی‌اساس و خیالی دوری کنید، از مسائل مهم صحبت کنید، به مسائلی بپردازید که نشانه رشد فکری و روحی و بلوغ شما باشد.

پسری دختری را ملاقات کرد، به دختر گفت دوست ندارم بدون من از خانه بیرون بروی، دختر پنداشت چقدر دوستم دارد! گمان کرد این حرف را از علاقه می‌گوید و حتما جدی نیست. پسر با دختر ازدواج کرد و نگذاشت تنها از خانه بیرون برود. بزودی همین در زندگی آنها مساله‌ای بزرگ شد... اگر بحث تشکیل یک زندگی است، پس لازم است که قاطع باشید و هرچیز را که ممکن است نپذیرید از همان اول مطرح کنید. هر گونه مسامحه یا سهل‌انگاری ممکن است فرجام ناخوشایندی را به همراه داشته باشد.

اگر برای آینده خود برنامه‌هایی دارید، لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید. درباره تمامی مسائل وضعیت فکری و روحی، وضعیت اقتصادی، سبک زندگی، برنامه‌های آینده، اعتقادات و ... بحث و تبادل‌نظر کنید، نگذارید مساله‌ای مبهم بماند
برنامه‌هایتان را به هم بگویید
دختر گفت:‌ من می‌خواستم تا مقطع دکترا تحصیل کنم. فکر نمی‌کردم تو مخالف باشی،‌ پسر گفت:‌ من می‌خواستم به شهرستان برگردم فکر می‌کردم تو خودت می‌دانی که نمی‌توانم دور از والدینم زندگی کنم...
اگر شما برنامه‌ای دارید چرا آن را پنهان می‌کنید. اگر همه چیز از اول مشخص نشود در آینده تضمینی برای کنار آمدن همسرتان در مورد آن برنامه نخواهد بود. فکر نکنید باید او را در مقابل کار انجام شده قرار دهید. او را از اول در مقابل برنامه‌های خود قرار دهید و بگذارید هر دو برای زندگی خود درست برنامه‌ریزی کنید.
اگر برای آینده خود برنامه‌هایی دارید، لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید. درباره تمامی مسائل وضعیت فکری و روحی، وضعیت اقتصادی، سبک زندگی، برنامه‌های آینده، اعتقادات و ... بحث و تبادل‌نظر کنید، نگذارید مساله‌ای مبهم بماند، اگر در مورد مساله‌ای بحث کردید و به اختلاف رسیدید تا تکلیف آن را مشخص نکردید، آن را رها نکنید. در هنگام صحبت، خود را همان‌گونه که هستید عرضه دارید و همین دقت را در مورد طرف مقابلتان به کار ببرید.
هنگام تنظیم قرارداد ازدواج، همه درخواست‌های قلبی خود را که بالندگی و رشد و استقلال فردی را تضمین می‌کند با طرف دیگر در میان بگذارید و در صورت توافق آن را امضا کنید، باید خاطر نشان سازیم که انتظارات و توقعات شما از ازدواج باید کاملاً منطقی و معقول باشد.