مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

زنان، مدیران بی چون و چرای خانه!


بیشتر زوجین جر و بحث دارند که وظایف خانه باید بین هر دو نفر تقسیم شود اما خیلی از آنها از یافتن یک الگوی تقسیم کار مناسب ناتوان هستند و ............

زنان خانه دار

بی‌تردید زنان محور خانواده‌اند؛ یک زن چه مادر باشد، چه همسر و حتی خواهر یا دختر، ‌همواره در رأس مدیریت عاطفی و برقراری توازن روحی در خانواده قرار دارد و با هنرنمایی‌های خود می‌کوشد تا آرامش را در محیط خانه حفظ کند. مسئولیت اصلی برقراری تعامل روحی با سایر اعضای خانواده نیز اغلب اوقات با زنان خانواده است. بنابراین در اغلب اوقات صبح‌ها قبل از سایر اعضای خانواه بیدار می‌شوند و شب‌ها بعد از همه می‌خوابند و از امور منزل و پخت و پز گرفته تا شستشو و رسیدگی به امور بچه‌ها و شکل‌دهی ارتباطات عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر همه و همه به نوعی سر رشته‌اش در دست زنان خانواده است و در قالب خانه‌داری می‌گنجد. حالا حتی اگر بانوی ما شاغل هم باشد، شغل و حضور اجتماعی‌اش در کنار نقش پر مسئولیت و پر دغدغه خانه‌داری قرار می‌گیرد. اما قطعا وقتی بانویی بیرون از منزل هم اشتغال دارد، به عنوان یک فرد دو شغله شناخته می شود چرا که بعد از بازگشت از محل کار، تازه شغل دومش آغاز می شود واز اینجاست که گاه خستگی یک روز کاری مانع از انجام همه امور مربوط به منزل می شود و لذا بانوی داستان ما از سایر اعضای خانواده خصوصا همسر توقع حمایت و توجه بیشتر را دارد.

لذا به همین دلیل است که بیشتر زوجین جر و بحث دارند که وظایف خانه باید بین هر دو نفر تقسیم شود اما خیلی از آنها از یافتن یک الگوی تقسیم کار مناسب ناتوان هستند. پس در ادامه از یک سری نکات صحبت می کنیم که می توانند تا حدودی این مشکل را مرتفع کنند، البته قبل از مطالعه این راهکارها، مطمئن شوید که جر و بحث ها واقعا مربوط به کار و وظایف خانه باشد. اگر این بحث ها از یک موضوع پنهان دیگر نشات می گیرند ، پس لازم است که به طور واضح و شفاف به این موارد اشاره کنید. کوه ساختن از یکسری مشکلات کوچک و سرایت دادن آن به سایر حیطه های زندگی مشترک، هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.

توقعات تان را مشخص کنید. وقتی که در حال تجربه زندگی مشترک هستید لازم است که ایده های یکسانی درباره نظافت و نظم ارایه دهید. ممکن است شما خودتان را در میان پاره ای افراط و تفریط ها بیابید پس لازم است که با هم به یک مصالحه برسید زیرا در صورت عدم توافق، هیچ پاسخ صحیح یا غلطی برای خواسته های تان نیست و صرفا رسیدن به یک توافق نسبی است که راه حل مشکل تان خواهد بود.


- اولویت بندی کنید. بگذارید متوجه شوید که از نظر هر یک از شما مهمترین وظایف مربوط به خانه داری چیست؟ ممکن است شما قوانین سفت و سختی درباره نظافت همیشگی حمام و دستشویی داشته باشید اما در عوض بتوانید با یک اتاق کوچک و کمی بهم ریخته و گرد گرفته کنار بیایید تا آخر هفته فرا برسد و سر فرصت به نظم بخشیدن به آن بپردازید. اگر اولویت بندی انجام دهید می توانید با آسانی بیشتری به همان منزلی برسید که هر دوی شما از زندگی در آن احساس شادی کنید.

- برای یکدیگر ریاست نکنید. به همسرتان نگویید که یک کار خاص چگونه باید انجام شود. اگر بر روی تقسیم وظایف توافق کرده اید تلاش کنید با تعیین دستورالعمل اجرایی برای همدیگر در وظایف هم دخالت نکنید. اگر همسرتان از مشارکت شما احساس دل خوری و یا کنترل شدن می کند، با هم بنشینید و درباره اینکه او از انجام کدام بخش توسط شما راضی است دوباره با هم حرف بزنید. توضیح دهید زمانی که از تلاش و کوشش تان انتقاد و عیب جویی می شود، احساس قدرناشناسی می کنید.


- برخی از مردان، در زمینه مسئولیتهای خانه داری بسیار پرتوقع و حتی کمال گرا هستند. درک کنید که پدر و مادر شدن یک مسئولیت همیشگی و تمام وقت است. اگر همسر شما برای مراقبت از کودک تان در خانه می ماند در حالیکه شما در بیرون از خانه مشغول کارهستید، انتظار نداشته باشید که در غیاب شما تمام وظایف منزل انجام شده باشد. موقعی که یک پدر شاغل به خانه باز می گردد مادری که خانه دار است یک روز پرکار را به اتمام رسانده است. از این همه تلاش قدردانی کنید و همکاری در وظایف منزل را هنگام عصر و شب در برنامه خود جای دهید.


- قدرشناسی خود را نشان دهید. جملات و توصیه های مثبت بیشتر از عبارات منفی بر ما تاثیر گذار است. اگر همسرتان در شغلی مشغول به کار است که دیرتر از حد طبیعی سایر مشاغل به خانه می آید تلاش کنید که از دیر آمدن و تاخیر، انتقاد و شکایت نکنید. در مقابل سعی کنید به او نشان دهید که چقدر از اینکه وقتی را برای با هم بودن تان اختصاص بدهد قدردانی و تشکر می کنید.


- از همدیگر دستگیری کنید. چنانچه همسر شما یک روز بد را سپری کرده است و یا احساس ناخوشی می کند، چرا برخی از کارهای او را برایش انجام نمی دهید؟ چنانچه گاهگاهی به همسرتان کمک کنید به احتمال فراوان او نیز در کارهای بیرون از منزل به شما کمک خواهد کرد.


- غرغر نکنید (نق نزنید). اینکه شوهرتان را به انجام کار خانه وادار کنید امری غیر محتمل است در عوض سعی کنید او را متوجه کنید زمانی که وی کار خاصی را که از او انتظار دارید انجام می دهد، چقدر احساس قدردانی می کنید.

دو مرحله مهم در ازدواج



در ازدواج درست به جز برخی موارد خاص و محدود که زیر یک سقف مشخص می شوند، انتخاب شما تا حدود زیادی به دقت تان بستگی دارد. در ازدواج شما دو گام را باید بردارید. اول طرف مقابل تان را غربال کنید تا علایم هشدار دهنده در او وجود نداشته باشد و در مرحله بعد، باید با او دنبال نقاط تفاهم و سازگاری بگردید. هر دو این گام ها برای داشتن یک زندگی مشترک موفق ضروری است.


مرحله اول: علایم خطر در ازدواج

1- زخم حل نشده از رابطه عاطفی قبلی

2- هرج و مرج در سبک زندگی: یعنی بی نظمی، بی هدفی، نوسان شدید در تصمیم گیری ها.

3-ناتوانی در بیان خود و احساسات خود

4-انواع اعتیاد: اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اینترنت، سرگرمی های خاص، گیم، فیلم و...

5-رابطه مخدوش با خانواده: یعنی یا وابستگی زیادی که طرف فکر می کند ادب در برابر خانواده دارد در حالی که استقلال ندارد و یا بی اعتنایی به خانواده خود.

6-وضعیت اجتماعی نامعلوم: مثلا تکلیف سربازی و شغل و دورنمای آینده اش نامعلوم نباشد، هنوز نداند می خواهد ادامه تحصیل بدهد یا ندهد، نداند دقیقا شغلش چیست و قرار است در آینده چطور درآمد داشته باشد و...

7-هنوز نداند می خواهد کجای کره زمین زندگی اش را شروع کند.

8- اگر در خود یا طرف مقابلتان این ویژگی ها را می بینید، دست نگه دارید. این خصوصیات چیزی نیستند که با مدارا، تلاش و صبوری و مهارت های ارتباطی شما بتوان کنترل شان کرد: خودشیفتگی، خودکم بینی و تایید طلبی، کمال طلبی، پارانویا و شکاکیت، شخصیت وسواسی، اختلال دو قطبی، اعتیاد به هیجان، اعتیاد به نت، رابین هود بازی، توجه طلبی.

مرحله دوم، تفاهم ها

اگر از مرحله اول به سلامت گذشتید، در گام دوم انتخابتان به این مسائل توجه کنید:

1- تفاهم و صمیمیت نسبی: تفاهم باید در مرحله اول در مسائل اعتقادی و اهداف و چشم اندازهای زندگی باشد و بعد در سلایق و علاقه ها.

2-خوش آمدن فیزیکی: باید ظاهر یکدیگر را بپسندید. برای هم جذابیت داشته باشید و از آن مهم تر حس کنید از دیده شدن در جمع با این همسر معذب نخواهید بود.

3- به دل نشستن اخلاق و معاشرت طرف.

4- افقهای مشترک فلسفی و اهداف نزدیک به هم: اگر یکی از شما آرزوی ادامه تحصیل و مهاجرت و تجربه فرصت های جدید و ریسک کردن داشته باشد و دیگری در رویای ثبات شغلی و زندگی آرام و بی دغدغه ای باشد، به مشکل برمی خورید. اهداف شما باید در یک زمینه مشترک باشند و تا حد امکان نزدیک به همدیگر.

5- نقش های مشابه همسری در خانواده ها: در خانواده های پدرسالار، مادرسالار یا مشارکتی، نقش های همسری تعریف متفاوتی دارند. این تعریف ها باید در خانواده شما و طرف مقابلتان به هم نزدیک باشد. در غیر این صورت ممکن است در تقسیم وظایف و انتظارات زن و مرد از همدیگر مشکل و تنش ایجاد شود. نقش زن و مرد عوض شود و دو طرف احساس کنند وظایف زیادی به آنها تحمیل شده یا طرف مقابل به اندازه کافی به آنها میدان نمی دهد.

6-شباهت خانواده ها و امکان برقراری رابطه بین دو خانواده: این همان کفویت فرهنگی و اجتماعی است که باید بین خانواده شما و طرف مقابل تان وجود داشته باشد. خانواده های شما باید توان کنار آمدن با همدیگر و درک آداب، مقررات، نقطه نظرها و قوانین طرف مقابل را داشته باشند و در حداقل حالت، بتوانند به نقطه مشترکی در این زمینه برسند.

پیشنهاداتی برای دخترها تا بتوانند ازدواج کنند!


این روزها ازدواج برای بسیاری از جوانان به یک دغدغه اساسی تبدیل شده است به خصوص دختر خانم‌ها که قدرت انتخاب کمتری دارند و چاره‌ای ندارند جز اینکه منتظر شوند تا مردی جوان آنها را انتخاب کند؛ البته در این مسیر خیلی هم ابتکار عمل از دست خانم‌ها خارج نیست، آنها می‌توانند با پیشه کردن برخی از منش‌ها و دوری کردن از بعضی از رفتارها خواستگارهای بیشتری را به سمت خود جذب کنند. ما می‌خواهیم در اینجا در مورد این آداب رفتاری با شما صحبت کنیم. البته باید به دختر خانم‌ها یادآوری کرد که اجازه ندهند نگرانی از این مسئله تمام زندگی‌شان را مختل کند. باید بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما دومی را انتخاب کنید و مراقب سلامت روح و جسم‌تان باشید. در این صورت بدون شک دیر یا زود ازدواج خوبی خواهید داشت. فراموش نکنید کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می‌کنند و ازدواج موفقی هم دارند.


به دنبال فرد ایده‌آل نباشید

بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می‌کنند تا بتوانند «فرد ایده‌آل» خود را پیدا کنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید توصیه می‌کنیم از این ور و آن ور چرخیدن باز ایستید و درست با چشمانی باز پیش روی‌تان را نگاه کنید. مثلا به شخصی که همین حالا ارتباط نزدیکی با شما در زندگی دارد نگاه کنید. حال این فرد چه یک دوست باشد چه یک همکار یا هر کس دیگر، به کارهایی که برای دور کردن او از خودتان انجام می‌دهید دقیق تر شوید. انجام چنین کارهایی را متوقف کنید. اجازه دهید که در مسیری که هر دو دوست دارید بیفتید و همه چیز را در رابطه همانطور که هست قبول کنید.البته منظور ما این نیست که با هر شخصی که در حال رد شدن از مقابل تان است، طرح ازدواج بریزید اما یادتان باشد که هر چقدر که شما با دیگران درست برخورد کنید به همان اندازه نیز می‌توانید به شانس خود برای پیدا کردن فرد مورد علاقه تان نزدیک‌تر شوید.


گرفتار زنجیرهای زندگی نشوید

اگر کسی می‌خواهد به زندگی شما وارد شود به او اجازه انجام این کار را بدهید. حتی می‌توانید به او خوشامد هم بگویید. اصلا مهم نیست که او چه تیپ آدمی است. از برداشت اولیه ما از آدم‌ها ممکن است اشتباه باشد. زمان دادن به خودمان و دیگران اغلب شرایطی را فراهم می‌کند که بتوانیم بهترین تصمیم ممکن را بگیریم.


شخصیتی منحصر به فرد داشته‌باشید

بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می‌گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی‌کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می‌خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت‌های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. از طرف دیگر زن ایده‌آل آنها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آنها اغلب زنی را ستایش می‌کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می‌گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه‌شان آن را پرورش داده و این مسئله را به تصمیم‌گیری‌های‌شان راه می‌دهند.


زیبایی همیشه مهم است

بله؛ درست است که زیبایی و وضعیت ظاهری نخستین موضوعی نیست که اغلب مردها به آن توجه می‌کنند اما شک نداشته‌باشید که این موضوع در انتخاب همسر آینده آنها بی‌تاثیر هم نیست. بیشتر مردها دوست دارند از این طریق انتخاب شان را به رخ دیگران بکشند و یک افتخار کسب کنند بنابراین می‌توان گفت ظرافت و زیبایی در رفتار هم می‌تواند تاثیر مثبتی روی انتخاب آنها بگذارد. گرچه معیارهای زیبایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما همیشه با نگه داشتن حد وسط می‌توان از اینکه یکی از کاندیداهای ازدواج مردان مجرد اطراف‌تان هستید یا خیر مطمئن شوید.

یک زن امروزی باشید

نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می‌گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد. یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند. مردهای امروزی زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره کار و فعالیت‌های اجتماعی‌شان را هم جدی بگیرند. این موضوع به آنها ثابت می‌کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است؛ زنی که برای رسیدن به اهدافش تلاش می‌کند و به سادگی عقب نشینی نمی‌کند.


وسواس را کنار بگذارید

محافظه کاری‌ها و وسواس‌های بی‌مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف‌های‌شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان‌تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می‌کنند اما شما اهمیتی نمی‌دهید، باید کمی در نگاه‌تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفته‌ای با خواستگارهای‌تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم‌ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می‌توان از آنها ایراد گرفت، مهم این است که به ویژگی‌های برجسته او نظر کنید،شما نمی‌توانید یک شخصیت بی‌عیب و نقص را به‌عنوان همسر‌تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد، اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.


به همه بگویید توقعی ندارید

از موانع مهم پیش روی ازدواج توقـعات بالا است و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند و بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت‌های مناسب می‌توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی از مواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می‌توانید سطح توقعات‌تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا خواستگار شما شجاعت تقاضا کردن را پیدا کند.


باید در درجه اول یک زن باشید

برخی از دختران، زن‌بودن خود را فراموش کرده‌اند؛ اینکه تحصیل کنند و سرکار بروند، چیز خوبی است اما متأسفانه برخی از دختران امروز، از آن‌طرف بام افتاده‌اند! بخشی از زن‌بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می‌شود و اینکه مورد حمایت و دوست‌داشته‌شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می‌کنند. آنها با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیت‌های فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با خود را بسته‌اند، چرا که تمام زندگی‌شان را در کار خلاصه می‌کنند؛ آنها می‌خواهند به همه نشان دهند خودشان از پسِ خودشان برمی‌آیند و نیازی به ازدواج نمی‌بینند اما اگر در خلوت خود صادق باشند، این نیاز را درون خود احساس می‌کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است.


هدف را باور کنید

افتخار کنید به سن بلوغ و بزرگسالی رسیده‌اید و همچنین به خوبی می‌دانید نیازمند همسری هستید که ادامه زندگی خود را با او بگذرانید.باورکنید که جذب جنس مخالف شدن و زندگی با او یکی از طبیعی‌ترین کارها در سرتاسر دنیاست. پس اگر برای به‌دست آوردن چیزی، بیش از اندازه تلاش می‌کنید، بهتر است کاملا ریلکس با قضیه برخورد کنید؛ چراکه طبیعت آنچه را که لازم است، انجام می‌دهد و فقط کمی به کمک شما نیاز دارد.


با خود مهربان باشید

دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی پیدا کند! دختری که هنوز با هم‌جنس خود نمی‌تواند درست ارتباط برقرار کند، چگونه انتظار دارد که دیگران به او خواستگار معرفی کنند! دختران باید روی شخصیت خود و به‌خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به‌دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود ازجمله مهربان‌بودن را کم‌رنگ کرده‌اند، درصورتی‌ که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می‌خواهد اما متأسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می‌خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این‌صورت مردان فراری می‌شوند!


همان شخصی شوید که دوست دارید پیدا کنید

در خودتان همان صفاتی را که دوست دارید شریک‌تان داشته باشد، پرورش دهید و برای ارتقای آنها از هیچ تلاشی مضایقه نکنید؛ کلاس، آماده‌سازی، تراپی، رشد معنوی، رژیم، ورزش و... .خود را از مرزهایی که در سرتاسر خود کشیده‌اید، رها کنید. اگر برای مدت زمان بسیار زیادی است که با آدم‌های متفاوت قرار ملاقات می‌گذارید، اما به نتیجه دلخواه دست پیدا نمی‌کنید، به خودتان مدتی فرصت بدهید تا بتوانید راحت تر با مسائل برخورد کنید. اگر جزو افرادی هستید که بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذرانند، بهتر است کمی به بیرون بروید و به موقعیت‌های جدید بیندیشید.


نکته مهم

زیاد در قید و بند قیافه افراد نباشید. اگر متوجه این موضوع باشید که قیافه خوب همیشه به معنی شخصیت خوب نیست، آن وقت مردان خوبی را دور و بر خود خواهید دید که لزوما هر کجا که می‌روند سرها به طرف آنها برنمی‌گردد.

نه شنیدن در خواستگاری را برای خودتانبحرانی نکنید!



دختری ۱۸ ساله هستم. چند وقت پیش، پسری به خواستگاری ام آمد که از لحاظ موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوب و از یک خانواده تقریباً سطح بالا بودند. آن ها وقتی خانه و وضع زندگی ما را دیدند، پشیمان شدند چون ما از یک خانواده سطح پایین هستیم. آن آقا پسر به من گفت «ما از نظر وضعیت مالی مناسب هم نیستیم»، من الان وضعیت روحی مناسبی ندارم. کمکم کنید، الان باید چه کار کنم؟

هر دختری که پسری به خواستگاری اش بیاید، ممکن است با جواب منفی پسر، برای ازدواج روبه رو شود. این جواب منفی، گاهی آن قدر روحیه دختر را خراب می کند که دچار بی حوصلگی و افسردگی می شود.
ولی اله نعمتی، روان شناس بالینی در گفت وگو با خراسان در پاسخ به این مخاطب می گوید: «مشکل این دختر خانم از دو جنبه قابل بررسی است، یک جنبه آن بحث عاطفی - هیجانی و جنبه دیگر بحث عقلانی در این مواقع است».

صبر و گذشت زمان، حلال مشکلات عاطفی
۱ - ناراحتی از نرسیدن به خواسته ها طبیعی است یکی از اتفاق های عادی زندگی این است که گاهی دل انسان به شدت یک چیزی را می خواهد و به دلیل موانعی که در راه رسیدن به آن اتفاق می افتد، به آن نمی رسد. این نرسیدن که البته ممکن است کم هم در زندگی اتفاق نیفتد روحیه هر فردی را تحت تأثیر قرار می دهد. فرض کنید شما می خواهید در یک رشته قبول شوید، یا در یک درسی نمره خوبی بگیرید و موفق نمی شوید. این اتفاق با واکنش طبیعی شما که غمگینی، بی حوصلگی و ناراحتی است، همراه می شود. شما برای حل این مشکل نه تنها نیازی به مشاور و مشاوره ندارید، بلکه مثل هر آدم معمولی دیگر، می توانید با صبر و گذشت زمان با این ناکامی ها کنار بیایید.

۲ - باورهای غیرمنطقی تان را اصلاح کنید این دختر خانم با توجه به این که ۱۸ ساله است، می تواند با پرداختن به دیگر امور زندگی و توجه به زیبایی های زندگی، مطمئن باشد که فرصت های زیاد دیگری برایش پیش خواهد آمد. دخترهایی شبیه این دختر خانم، اگر بتوانند باورهای غیرمنطقی شان را اصلاح کنند، راحت تر با این جواب های منفی کنار خواهند آمد. با باورهای غیرمنطقی مثل این که به خودشان بگویند «من خوب نیستم، من زیبا نیستم یا هیچ فردی من را دوست ندارد». پیش بینی می کنند که این مشکل در آینده هم وجود خواهد داشت. یعنی این مسئله کوچک را به یک بحران شدید تبدیل می کنند، بنابراین برای اصلاح این باورهای غیرمنطقی، مثلا با گفتن جمله «من معیارهای این خواستگار خاص را نداشتم» به خودشان، خیلی کمک می کنند تا با این مسئله راحت تر کنار بیایند.

۳ - تحمل ناراحتی شنیدن جواب منفی، بسیار راحت تر از تحمل سختی های ازدواج ناموفق است مسئله دیگر، جنبه خردمندانه و عقلانی است. به هر صورت، جلسات خواستگاری برای شناخت هر چه بیشتر دو خانواده و همچنین دختر و پسر از یکدیگر انجام می گیرد، برای به نتیجه رسیدن لازم است که ۲ نفر ببینند چه قدر با هم تفاهم دارند، طبیعی است که در روند خواستگاری، ۲ نفر با توجه به نکات و شرایطی که از طرف مقابل شان می بینند، متوجه شوند که هم کفو هستند یا خیر.
بنابراین در صورت هم کفو نبودن به این نتیجه می رسند که مناسب یکدیگر نیستند و یکی از طرفین به دیگری جواب منفی می دهد. ولی اگر به هر دلیلی بعد از این ارزیابی ها و رسیدن به این که هم کفو نیستند جواب منفی داده نشود و این ازدواج انجام شود به احتمال زیاد، یک ازدواج ناموفق شکل خواهد گرفت و این مسئله، مشکلات بعدی زیادی را به دنبال دارد که تحمل سختی های آن از ناراحتی بعد از شنیدن جواب منفی که الان این دختر خانم با آن مواجه شده است، بسیار بیشتر خواهد بود. از نظر اهمیت مسئله اقتصادی هم این را بدانید، اگر دو خانواده در یک سطح از لحاظ اقتصادی نباشند، دختر و پسر از هم توقعاتی خواهند داشت که این توقعات آن ها را در زندگی دچار مشکلات بسیاری خواهد کرد.

زندگی آشفته مادرشوهر موثر در آشفتگی زناشویی پسر




در پژوهشی سعی شد، رابطه آشفتگی زناشویی مادران با زندگی فرزندان همسردار آنها بررسی شود.
به گزارش مهرخانه، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آشفتگی زناشویی مادران و فرزندان همسردار آنها، با تأکید بر انتقال بین نسلی است.

روش پژوهش
روش این پژوهش علی- مقایسه‌ای بوده و جامعه آماری آن شامل 120 زن همسردار و شوهران آنها، ساکن در شهر تهران و مادران آنهاست که در مجموع 480 نفر (240 زن و شوهر و 240 مادر زن و مادر شوهر) را تشکیل می‌دهند. این زن و شوهرها با یکدیگر زندگی می‌کنند و زنان جهت شرکت در کلاس‌های آموزشی به فرهنگ‌سراها مراجعه کرده‌اند.
برای انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری در دسترس استفاده شد؛ بنابراین، از زنان شرکت‌کننده در کلاس‌های آموزشی که آمادگی خود را جهت شرکت در پژوهش اعلام کرده بودند، سؤال‌هایی پرسیده می‌شد تا مشخص شود شرایط ورود به نمونه پژوهش را دارند یا خیر.
ملاک‌های ورود به پژوهش عبارت بودند از:
1. همسر این زنان در قید حیات باشند؛
2. از ازدواج آنها دست کم پنج سال گذشته باشد؛
3. دست کم یک فرزند داشته باشند؛
4. مادر و مادر شوهر آنان در قید حیات باشند.

ابزار پژوهش
در این پژوهش، میزان آشفتگی زناشویی به وسیله فرم بازبینی‌شده پرسش‌نامه نارضایتی زناشویی آشنایدر اندازه‌گیری شده است. این پرسش‌نامه که در سال 1997 به وسیله آشنایدر ساخته شده، یک ابزار خودگزارش‌دهی 150 سؤالی است که برای شناسایی ماهیت و میزان آشفتگی در روابط زناشویی مورد استفاده قرار می‌گیرد و دارای دو مقیاس روایی (ناپایداری و قراردادگرایی)؛ یک مقیاس آشفتگی کلی؛ و 10 مقیاس سنجش آشفتگی در ابعاد مختلف روابط زناشویی شامل ارتباط عاطفی، ارتباط جهت حل مشکل، پرخاشگری، زمان با هم بودن، مسائل مالی، مسائل جنسی، تاریخچه مشکلات خانوادگی، رضایت از فرزندان، تعارض درباره تربیت فرزند، و جهت گیری نقش است. سؤال‌ها به صورت صفر و یک نمره‌گذاری شده و نمره‌های مربوط به هر خرده‌مقیاس با هم جمع می‌شوند. در این پرسش‌نامه، نمره بالا نشانه آشفتگی بیشتر و نمره پایین نشانه رضایت بیشتر یا آشفتگی کمتر است.

روش اجرای پژوهش
به افراد نمونه، چهار نسخه از پرسش‌نامه آشفتگی (نارضایتی) زناشویی داده شد، که فرد موظف بود پس از پرشدن آنها به وسیله خود، مادر، همسر، و مادر همسر (هرکدام یک نسخه) آنها را به مسئول فرهنگ‌سرا تحویل دهد.

ویژگی‌های آماری آزمودنی‌ها اولین یافته تحقیق حکایت از آن دارد که سطح تحصیلات افراد نمونه در دامنه‌ای از زیر دیپلم تا کارشناسی ارشد و بالاتر، و تعداد فرزندان آنها بین 1 تا 9 فرزند بود. زنانی که در محدوده سنی 3 تا 26 سال قرار دارند دارای بیشترین فراوانی (32.5 درصد) و زنان گروه سنی 43 تا 46 سال دارای کمترین میزان فراوانی (1.7 درصد) اند. میانگین سن گروه مورد مطالعه نزدیک به 30 سال است.
همچنین بیشترین فراوانی به مردانی اختصاص دارد که در محدوده سنی 28 تا 31 سال قرار دارند (25.8 درصد) و کمترین میزان به گروه سنی 52 تا 55 سال اختصاص دارد (0.8 درصد). میانگین سن گروه مورد مطالعه نزدیک به 35 سال است. در مورد مادرزن‌ها، گروه سنی 49 تا 52 سال بیشترین میزان فراوانی (27.5 درصد) و گروه سنی 69 تا 72 سال کمترین میزان فراوانی را به خود اختصاص داده است (0.8 درصد).
میانگین سن گروه مورد مطالعه نزدیک 53 سال است. درخصوص مادرشوهرها نیز گروه سنی 59 تا 62 سال دارای بیشترین فراوانی (25.0 درصد) و گروه سنی 39 تا 42 سال دارای کمترین تعداد فراوانی (0.8 درصد) است. میانگین سن گروه مورد مطالعه نزدیک به 58.5 سال است.

زندگی مادرشوهر و آشفتگی زناشویی پسر
دومین یافته پژوهش نشان می‌دهد بین حیطه‌های آشفتگی زناشویی مادر مرد و آشفتگی‌های زناشویی مرد رابطه وجود دارد. بیشترین ضریب همبستگی متعلق به خرده‌مقیاس رضایت جنسی و کمترین میزان همبستگی مربوط به خرده‌مقیاس جهت‌گیری نقش است.
به جز حیطه آشفتگی کلی، سایر همبستگی‌ها مثبت و در جهت مستقیم است. سومین یافته تصریح می‌کند آشفتگی زناشویی مادرشوهر در زمینه‌های پرخاشگری، ارتباط عاطفی، جهت‌گیری نقش، زمان با هم بودن، تاریخچه مشکلات خانواده، حل مسئله، رابطه جنسی، و تریبت فرزند، از عوامل پیش‌بینی‌کننده آشفتگی زناشویی مرد است.
آشفتگی زناشویی مادرزن در رابطه جنسی از عوامل پیش‌بینی‌کننده آشفتگی زناشویی دختر است چهارمین یافته نشان می‌دهد آشفتگی زناشویی مادرزن در زمینه‌های رابطه جنسی، تربیت فرزند، ارتباط عاطفی، تاریخچه مشکلات خانواده، جهت‌گیری نقش، آشفتگی کلی، پرخاشگری، حل مسئله و زمان با هم بودن، از عوامل پیش‌بینی‌کننده آشفتگی زناشویی زن است.

بحث و نتیجه گیری
بین آشفتگی زناشویی مادران با آشفتگی زناشویی فرزندان همسردار آنها رابطه وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی بین نمره کل آشفتگی زناشویی مادر و فرزندان همسردار دختر و پسر، به ترتیب، 0.94 و 0.87 بود و بین آشفتگی زناشویی مادران و فرزندان همسردار آنها در سطح 0.0001 >p، رابطه‌ای مستقیم و معنادار وجود داشت.
نتایج محاسبات چندمتغیره نشان داد خرده‌مقیاس رابطه جنسی، تربیت فرزند، ارتباط عاطفی، تاریخچه مشکلات خانوادگی، جهت‌گیری نقش، آشفتگی کلی، پرخاشگری، حل مسئله و زمان با هم بودن، پیش‌بینی‌کننده آشفتگی زناشویی زنان است و در مجموع، متغیرهای پیش‌بینی کننده، 95 درصد واریانس را تبیین می‌کنند و نقش عوامل باقی‌مانده فقط به 0.05 می‌رسد.
خرده‌مقیاس‌های پرخاشگری، ارتباط عاطفی، جهت‌گیری نقش، زمان با هم بودن، تاریخچه مشکلات خانوادگی، حل مسئله، رابطه جنسی و تربیت فرزند، پیش‌بینی‌کننده آشفتگی زناشویی پسران همسردار است و در مجموع، متغیرهای پیش‌بینی‌کننده، 93 درصد واریانس را تبیین می‌کنند و نقش عوامل باقی‌مانده فقط به 0.07 می‌رسد.

افراد ناخودآگاه، تجربه‌های روابط نخستین و روابط عاطفی ناهشیار با والدین خود را در روابط صمیمانه و زندگی زناشویی فرافکنی می‌کنند
این نتایج همسو با نظریه‌های مبتنی بر رویکرد روان‌پویشی و نظریه‌های شناختی ـ رفتاری است؛ براساس نظریه‌های مبتنی بر رویکرد روان‌پویشی، افراد به صورت ناخودآگاه، تجربه‌های روابط نخستین و روابط عاطفی ناهشیار با والدین خود را در روابط صمیمانه و زندگی زناشویی فرافکنی می‌کنند و در نظریه‌های شناختی ـ رفتاری نیز فرض بر این است که هر یک از همسران، باورهای اصلی (طرح‌واره‌های ارتباطی) درباره خود و روابط صمیمی ‌را، که در طی تجربه‌های گذشته و براساس ارتباط با خانواده اصلی شکل گرفته است، با خود به رابطه زناشویی می‌آورند.

تأثیر آشفتگی زناشویی مادران بر مسائل جنسی فرزندان
نتایج نشان می‌دهد بین آشفتگی زناشویی مادر با فرزند متأهل در این زمینه رابطه وجود دارد؛ همچنین آشفتگی زناشویی مادران در زمینه مسائل جنسی، یکی از پیش‌بینی‌کننده‌های آشفتگی زناشویی فرزندان همسردار آنهاست. رضایت جنسی از جمله عوامل مؤثر در رضایت زناشویی زوج‌هاست و در شرایطی که رابطه گرم و صمیمانه زن و شوهر، به دلیل بروز مشکلات در زمینه‌های مختلف، تبدیل به رابطه‌ای سرد و پرتعارض شود، خواه ناخواه بر خصوصی‌ترین رابطه آنان، یعنی رابطه جنسی نیز اثر منفی می‌گذارد؛ به عبارت دیگر، رابطه جنسی کم و ناخوشایند، منشأ آشفتگی در زوج‌های مشکل‌دار است.
براساس نظریه‌های مبتنی بر رویکرد روان‌پویشی، رابطه با والدین، به ویژه رابطه مادر ـ کودک و فرافکنی آن به روابط صمیمانه بعدی، تعیین‌کننده کارکرد فرد در رابطه صمیمانه زناشویی است و رابطه جنسی ابزاری مهم برای تجربه صمیمیت است. نظریه شناختی ـ رفتاری، با تأکید بر اصول یادگیری، معتقد است باورها و طرح‌واره‌های هر یک از همسران درباره روابط صمیمانه، از والدین یاد گرفته شده، و در تعامل‌های زناشویی دخالت داده می‌شود.
لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان «رابطه آشفتگی زناشویی مادران با زندگی فرزندان همسردار آنها» توسط دکتر سیمین حسینیان، فاطمه حسینی، و... انجام شده و زمستان 1378 در نشریه مطالعات زنان به چاپ رسیده است.