مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

اثرات مخرب مشاجره‌های خانوادگی بر رشد مغزی کودکان



روانپزشکان تاکید کردند قرار گرفتن کودکان در معرض مشکلات و درگیری‌های معمول خانوادگی بر روند رشد مغزی آنان تاثیر مخرب می‌گذارد.


وجود تنش بین والدین، مشاجره و عدم وجود ارتباط کافی و همدلی بین اعضای خانواده می‌تواند بر روند رشد مخچه که در اموری چون آموزش مهارت‌ها،‌ تعدیل استرس و کنترل حسگرهای حرکتی نقش دارد، تاثیر سوء بگذارد.


دکتر «نیکولاس والش» از کارشناسان روانشناسی رشد در دانشگاه ایست آنجلیا در انگلیس گفت: نتایج این مطالعه حائز اهمیت است زیرا قرار گرفتن در معرض این شرایط در دوران کودکی و نوجوانی بزرگترین فاکتور خطرزا در بروز بیماری‌های روانی در سال‌های بعدی زندگی است.

در مطالعات پیشین بر تاثیر درگیری‌های شدید و غفلت از کودکان در روند رشد آنان تمرکز شده بود اما در این بررسی مشخص شد که حتی مشاجر‌ه‌های معمول بین اعضای خانواده هم می‌تواند این تاثیر مخرب را داشته باشد.

در این مطالعه محققان روی مغز 58 نوجوان 17 تا 19 ساله بررسی کردند. همچنین از والدین آنان درخواست شد تا هرگونه حادثه منفی که فرزندشان از زمان تولد تا 11 سالگی تجربه کرده‌، گزارش دهند. همچنین نزدیک به نیمی از این کودکان در این فاصله سنی به مشکلات خانوادگی گرفتار بوده‌اند.

محققان در پایان بررسی‌های خود مشاهده کردند نوجوانانی که با مشکلات خانوادگی خفیف و متوسط در فاصله تولد تا 11 سالگی روبرو بودند مخچه کوچکتری داشته‌اند.

اصول روابط پدران و دختران در بلوغ


دوران نوجوانی و بلوغ (18-12 سالگی) دوران ظهور نیازهای متنوع روانی- اجتماعی است؛ نیازهایی که موجب پیچیده‌تر شدن روابط نوجوان با خود و سایرین می‌شود.

در میان نیازهای متنوع این دوره نیاز به محبت و توجه جنس مقابل جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد. این نیاز به طور کلی مقارن با بیداری غرایز جنسی و بیداری صفات ثانویه و رشد سریع ابعاد بدنی (16-14 سالگی) آغاز می‌شود و ابتدا به صورت کشش‌های عاطفی (به خصوص در دختران) و سپس به صورت یک نیاز عاطفی – جنسی در برابر جنس مقابل خودنمایی می‌کند. پدید آمدن تمایل به جنس مقابل تابع قوانین رشد و تکامل بشری بوده، اساس انگیزه تشکیل خانواده و تکامل و بقای نوع انسان نیز مرهون درک چنین نیازی از جانب انسان‌هاست.

مواجهه صحیح والدین و نوجوانان و جوانان با این نیاز نیرومند در فاصله زمانی بین بلوغ و ازدواج نقش بسزایی در نهادینه کردن بهداشت روانی– اخلاقی در افراد، خانواده‌ها و نهایتاً جامعه دارد و به عکس بی‌توجهی، سوء تدابیر تربیتی و گاهی نیز موضع‌گیری‌های به اصطلاح روشنفکرانه گروهی از والدین موجب می‌شود که عده‌ای از دختران و پسران در تأمین چنین نیازی به بیراهه رفته، تسلیم هیجانات عاطفی خود شوند. این گروه دختران و پسران با ایجاد ارتباط پنهان و آشکار با یکدیگر به استقبال سرنوشت شومی می‌روند که گاهی حتی سرتاسر فضای زندگی آینده آنها را تحت تأثیرات شوم خود قرار می‌دهد. لغزش دختران از معیارهای اخلاقی معمول عوامل بی‌شماری است که یکی از مهمترین این عوامل ناآگاهی بعضی از پدران از لطایف و وظایف مربوط به شناخت و تأمین نیازهای عاطفی – عقلانی دختران می‌باشد.

نتایج برخی از تحقیقات در این زمینه حاکی از آن است که بسیاری از دختران معصومی که در دام روابط غیراخلاقی گرفتار آمده‌اند، همواره روابط سرد و معیوبی با پدران خود داشته و نه تنها توجه محبتی از جانب آنان دریافت نکرده‌اند که به اشکال مختلف مورد تحقیر و سرزنش، تنبیه و سخت‌گیری‌های افراطی یا تبعیض و بی‌تفاوتی‌ آنها واقع شده‌اند. برای درمان یا پیشگیری از بروز پیامدهای ناگوار در زندگی دختران و خانواده‌ها توصیه‌هایی هر چند اجمالی در ذیل ارائه می‌شود که امید است والدین به خصوص پدران زحمتکش با توجه و عمل به آنها گام‌های مۆثری در تربیت صحیح دختران که مادران و آینده‌سازان جامعه‌اند، بردارند.

بیشتر به حرف‌های او گوش دهید نه اینکه برایش سخنرانی کنید و مطمئن باشید خود این گوش کردن بهتر از هر روش دیگری او را به تفکر وادار کرده، نظرات او را اصلاح کرده و او را با واقعیت‌های زندگی آشنا می‌سازد



اما پدران برای اینکه بخواهند رابطه‌ خوب و موثری با دخترانشان داشته باشند، باید به چه نکاتی توجه کنند؟



رابطه‌ای هدفمند و در چارچوب


در دوره‌ بلوغ به دخترتان توضیح دهید که ممکن است در این سن، در اجتماع کم‌کم، توجه‌هایی را از جنس مخالف دریافت کند اما این توجه‌ها لزوماً نشان‌دهنده علاقه فرد مقابل به او نیست. پس بهتر است که خیلی روی این موارد حساب باز نکند. در عین حال این توجه‌ها گاهی به مزاحمت‌هایی منجر می‌شوند که هر دختری باید راه‌های مقابله با آن را فرا بگیرد. در درجه‌ اول راه‌های پیشگیری از این موارد را به او یاد دهید. مواردی چون مشخص ساختن حد رابطه خود با پسرها از همان اولین برخورد.

در مرحله بعدی راه‌هایی را معرفی کنید که اگر مزاحمتی برایش ایجاد شد چگونه از خودش دفاع کند و یا مزاحمت را به حداقل برساند و این اطمینان را در او ایجاد کنید که اگر هر مشکلی برایش پیش آمد شما و مادرش پشتیبان او خواهید بود. اهمیت این نکته زمانی مشخص می‌شود که دخترها مشکلات کوچک را از ترس برخوردهای خشن، از خانواده مخفی می‌کنند و خود این پنهان‌کاری، باعث سوء‌استفاده از جانب دیگران و بروز مشکلات شدیدتر می‌گردد. با توجه به پایین آمدن سن بلوغ روانی در طی سال‌های اخیر بهتر است این مسایل را در شروع دوره راهنمایی با دخترتان در میان بگذارید یعنی قبل از اینکه تجارب ناخوشایندی برایش روی داده باشد.


نیازهای دخترونه


با توجه به رشد دخترتان درباره مسایل مربوط به دوستی بین دختر و پسر در این سن و مشکلات و خطرات دوستی‌های ناسالم و به دور از اطلاع خانواده برایش توضیح دهید اما توجه داشته باشید که نباید میل به جنس مخالف را آن‌قدر طبیعی جلوه دهید که دختر شما اگر هم تا به امروز توجه زیادی را صرف این موضوع نمی‌کرده از فردا درگیری ذهنی زیادی پیدا کند. در مورد عقیده خودتان و همسرتان با او، در این رابطه صحبت کنید.

از عبارت‌های باید و نباید استفاده نکنید چرا که در این مرحله هدف، آگاه کردن او از عقاید شماست.

این توضیحات باعث می‌شود دخترتان متوجه شود که شما در مورد او و تغییراتی که برایش رخ داده، بی‌اطلاع نیستید.

این بر اعتبار شما نزد دخترتان افزوده و به او این امکان را می‌دهد که در زمان لازم با شما یا همسرتان صحبت کند.در سال‌های پایانی دبیرستان و یا دوران دانشجویی توضیح دهید هدف از رابطه با جنس مخالف پیدا کردن همسری مناسب است و نه خوش‌گذرانی‌های موقت. در این دوره کم‌کم با او وارد صحبت درباره ملاک‌های انتخاب همسر شوید و نظر او را جویا شوید. بیشتر به حرف‌های او گوش دهید نه اینکه برایش سخنرانی کنید و مطمئن باشید خود این گوش کردن بهتر از هر روش دیگری او را به تفکر وادار کرده، نظرات او را اصلاح کرده و او را با واقعیت‌های زندگی آشنا می‌سازد.

دخترها مشکلات کوچک را از ترس برخوردهای خشن، از خانواده مخفی می‌کنند و خود این پنهان‌کاری، باعث سوء‌استفاده از جانب دیگران و بروز مشکلات شدیدتر می‌گردد.


مشخص کردن ضوابط خانه

در مورد تمایل دخترتان به خودآرایی بهتر است قبل از اینکه اختلاف و یا مشکلی پیش بیاید، محدودیت‌های خانواده را برایش توضیح دهید. محدودیت‌هایی که شما و همسرتان از او انتظار دارید رعایت کند. البته پیشنهاد می‌کنم هر چه قدر هم می‌خواهید دخترتان را در محیطی آزاد بار بیاورید باز محدودیت‌هایی را برایش در نظر بگیرید چرا که این موضوع به ویژه در سنین پایین، در درجه اول باعث حفظ ایمنی او می‌گردد.


زمانی برای تقویت رابطه


هر چند وقت یک بار وقتی را برای دخترتان در نظر بگیرید. مثلاً یک ساعت در ماه و در این زمان با او به صورت دو نفری به پارک بروید و در طی پیاده‌روی از حال و روزش خبردار شوید. البته توجه داشته باشید که افزایش این زمان به شکلی کنترل نشده خود می‌تواند شما را زمانی که او می‌خواهد ازدواج کند با مشکل روبه‌رو سازد و به نوعی باعث عدم تمایل به ازدواج در او گردد. داشتن رابطه‌ عاطفی مناسب با شما باعث کاهش توجه زودرس دخترتان به جنس مخالف شده و می‌تواند این میل را تا زمانی که معقولانه‌تر با موضوع برخورد کند، به تعویق بیندازد.

والدین می‌بایست نوجوان خود را تشویق کنند که در جریان زندگی روزمره با جنس مقابل خود مواجه شده برای انجام امور جاری خود با آنها گفت‌وگو کنند. به خصوص گفت‌وگوی دختران و پسران در جمع خانواده‌ها دربارة مسائلی چون مسائل خانوادگی، تحصیلی، شغلی و ... .


از جمله اقداماتی که می‌توانند در رشد متعادل عقلانی – عاطفی دختران مۆثر باشند به طور خلاصه عبارتند از:

1. تشویق دختران به عضویت در گروه‌های موجه و رسمی علمی، مذهبی، سیاسی، ورزشی، تحصیلی و ...


2. ترغیب دختران به پذیرش مسۆولیت در خانواده و پیروی از اصول و روش‌های عقلانی در جریان زندگی و انجام این مسۆولیت‌ها


3. شرکت‌ دادن آنها در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی و مشورت با آنها


4. ارائه استقلال و آزادی‌های مشروع در تصمیم‌گیری‌های مربوط به خود


5. پرهیز از تحقیر و سرزنش و انتقادهای غیرسازنده


به تقویت همه جانبه عواطف دختران بپردازیم
دوران بلوغ و نوجوانی دوران شکفتگی عواطف و احساسات است و به غیر از تمایل به جنس مخالف تمایلات عاطفی دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند حوزه اندیشه و رفتار دختران را سخت تحت تأثیر خود قرار دهند. تمایلاتی همچون نوع دوستی، ایثار و فداکاری، تمایلات و گرایش‌های هنری در زمینه‌های مختلف، گرایش‌های مذهبی و نیاز به نجوا و نیایش، علاقه‌مندی به شهر و محیط زندگی و ...


دختران خود را به شرکت در گفت‌وگوهای عادی و روزمره تشویق کنیم
گاهی مشاهده می‌شود که برخی از دختران و پسران در جریان گفت‌وگوهای معمولی و روزمره با جنس مخالف، دچار اضطراب شده، علایمی همچون تپش قلب، لرزش دست‌ها، خشکی لب‌ها و دهان و تغییر رنگ چهره از خود نشان می‌دهند. در این دوره والدین می‌بایست نوجوان خود را تشویق کنند که در جریان زندگی روزمره با جنس مقابل خود مواجه شده برای انجام امور جاری خود با آنها گفت‌وگو کنند. به خصوص گفت‌وگوی دختران و پسران در جمع خانواده‌ها دربارة مسائلی چون مسائل خانوادگی، تحصیلی، شغلی و ... . نوجوانان اینگونه درمی‌یابند که جنس مقابل آنها یک موجود عادی است.

ترس شبانه در کودکانی که دیر می خوابند!



غلامرضا زمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به انواع اختلالات خواب، فلج خواب را یکی از این اختلالات عنوان کرد که بر اثر شل شدن و فلج عضلات اتفاق می‌افتد. چیزی که در جامعه به غلط به «بختک» معروف است.
وی اظهار داشت: خواب دارای 2 مرحله است، مرحله اول با حرکات سریع چشم و مرحله دوم بدون حرکات سریع چشم.
زمانی افزود: خواب دیدن در مرحله حرکات سریع چشم اتفاق می‌افتد. در واقع خواب شیرین که با دیدن رویاها همراه است و همچنین کابوس‌های وحشتناک همه در این مرحله پدید می‌آیند.
زمانی ادامه داد: گاهی فازهای این 2 خواب با مشکل مواجه شده که در این صورت می‌گوییم فرد دچار اختلال خواب شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: چرت زدن، شل شدن و فلج خواب، ترس شبانه و کابوس جزو اختلالات خواب به حساب می‌آیند.
وی افزود: نارکولپسی یا حمله خواب، میل ناگهانی به خواب است که با شل شدن و فلج خواب نیز همراه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: فلج خواب همان چیزی است که مردم به آن «بختک» می‌گویند. این اتفاق وقتی می‌افتد که فرد بعد از بیدار شدن نتواند دست و پایش را تکان دهد.
وی افزود: فلج خواب در صورت فقدان بهداشت خواب به وجود می‌آید. دیر خوابیدن، بیدار ماندن تا پاسی از شب برای چند شب متوالی می‌تواند زمینه‌ساز فلج خواب شود.
این متخصص بهداشت روانی تصریح کرد: فلج خواب ترسناک است. فرد بعد از بیدار شدن انتظار دارد بتواند حرکت کند اما فلج عضلات اجازه حرکت را به او نمی‌دهد.
این فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان گفت: ترس شبانه و کابوس،‌ 2 اختلال شایع خواب به ویژه در کودکان است.
وی افزود: کودکانی که دیر می‌خوابند به طور ناگهانی از خواب بیدار می‌شوند و بی‌هدف گریه و پرخاشگری می‌کنند و بعد دوباره به خواب می‌روند.
وی ادامه داد: در ترس شبانه کودک موقع بیدار شدن ناگهانی کسی را نمی‌شناسد و صبح موقع بیدار شدن نیز چیزی به یاد نمی‌آورد.
زمانی گفت: کودک در ترس شبانه هوشیاری لازم برای شناخت والدین اش را ندارد.
وی ادامه داد: در کابوس، کودک خواب بدی می‌بیند اما صبح می‌تواند آن را به یاد آورد. این اختلال خواب با تعرق همراه است.
این متخصص بهداشت روانی تصریح کرد: ‌چرت زدن سر کار و کلاس بدون فلج و شل شدن عضلات است. افراد بزرگسال بین 6 تا 8 ساعت به خواب نیاز دارند و کودکان نیز 8 تا 10 ساعت باید بخوابند.
وی اظهار داشت: در رعایت بهداشت خواب باید به این نکته توجه کرد که چیزی جای خواب شبانه را نمی‌گیرد والدین باید نسبت به خواب فرزندانشان دقت لازم را داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: در بحث اختلالات خواب نیازی به تعداد شب‌هایی که فرد با مشکل مواجه می‌شود، نیست. در صورتی که فرد بتواند با حفظ بهداشت خواب، مشکل را برطرف کند. نیازی به درمان وجود ندارد اما در صورتی که این روند ادامه داشته باشد باید تحت دارو درمانی پزشک قرار گیرد.
وی خاطرنشان ساخت:‌ برخی افراد دچار اضطراب هستند که خود این عامل به اختلالات خواب در آن‌ها منجر می‌شود. مراجعه به روانپزشک می‌تواند این مشکل زمینه‌ای را نیز برطرف کند.

مواد مؤثر در پرخاشگری کودکان

برخی از مواد شیمیایی ساده که روزانه با آن‌ها سروکار داریم موجب اختلال مغزی کودکان می‌شود.



مطالعات دانشگاه هاروارد چندین ماده شیمیایی سمی را بررسی کرده که موجب اختلالات مغزی در کودکان می‌شود. این مواد شیمیایی باعث ناتوانی‌های تکاملی در کودکان نظیر اوتیسم و.... خواهد شد.
این مطالعات که در ۱۵ فوریه انجام شد نشان داده کودکانی که از مواد سمی آسیب می‌بینند، تأخیر رشد و عملکرد ضعیف در مدارس دارند. مطالعات جدید نشان داده است که منگنز، فلوراید، آفت کش‌ها، تتراکلرو اتیلن (حلال‌ها) و اتردی فنیل جزو مواد شیمیایی صنعتی سمی هستند.

گفتنی است، منگنز سبب اختلال عملکرد هوشی و کاهش نقص حرکتی می‌شود. حلال‌ها سبب رفتارهای پرخاشگرانه و انواع خاصی از آفت‌کش‌ها موجب تأخیر‌شناختی می‌شوند.
محققان توصیه می‌‌کنند که کنترل این مواد شیمیایی برای حفاظت از رشد مغزی کودکان بسیار مهم و ضروری است. شنیده‌ها حاکی از آن است که سرمایه‌گذاری برای این مطالعات از طرف موسسه‌های بهداشت تأمین خواهد شد.

دختران و اولین احساسشان به بلوغ

با توجه به اینکه بخش عظیمی از جمعیت جهان را نوجوانان تشکیل می‌دهند، پرداختن به مسائل مختلف مربوط به نوجوانان اهمیت خاصی دارد و بررسی‌های جهانی حاکی از توجه خاص کشورها به مقوله بلوغ و نوجوانی است. در این میان سلامت دختران به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در مقایسه با پسران، اهمیت بیشتری دارد، زیرا بلوغ مرحله‌ای است که نه تنها در مراحل بعدی زندگی دختران، بلکه بر زندگی فرزندان آنها نیز مؤثر است. این درحالیست که متأسفانه عدم آگاهی و ضعف نگرش و نیز رفتار نادرست نوجوانان در مورد سلامت جسمی، روحی و روانی بلوغ، مشکلاتی چون ازدواج‌های ناموفق، نازایی، حاملگی‌های زودرس و پرخطر و بیماری‌های روانی از جمله اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد.

در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۹۸ بر روی دختران نوجوان انجام شد، مشخص شد دخترانی که قبل از وقوع قاعدگی از آن مطلع و آماده آن بوده‌اند، آن را پدیده‌ای فیزیولوژیک دانسته‌اند، اما کسانی که آگاهی و آمادگی لازم را نداشته‌اند آن را حادثه‌ای وحشت‌آور و ترسناک تلقی کرده‌اند.
از آنجاکه سلامتی دختران امروز سلامتی نسل آینده را به دنبال دارد، انجام تحقیقات گسترده در زمینه میزان آگاهی، نوع نگرش و رفتار آنها در زمینه سلامت بلوغ و تلاش در جهت ارتقای سطح آن، در واقع، سرمایه‌گذاری برای رسیدن به سلامت فردی و اجتماعی است. بر همین اساس پژوهشی با هدف یافتن پاسخ به میزان آگاهی دختران نوجوان در زمینه سلامت بلوغ در کشور انجام و طی آن این موضوع بررسی شده که آیا بین سطح تحصیلات مادران دختران نوجوان و سلامت بلوغ آنها رابطه‌ای وجود دارد تا زمینه برنامه‌ریزی آموزشی توسط آموزش و پرورش برای دانش‌آموزان و نیز اولیا و مربیان فراهم شود؟
در این پژوهش، ۳۸۶ دانش‌آموز دختر مقطع سوم راهنمایی تحصیلی از ۵ منطقه آموزش و پرورش شهر تهران (شمال، جنوب، مرکز، غرب و شرق) براساس نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای، انتخاب و با استفاده از سه پرسشنامه آگاهی، نگرش و عملکرد، اطلاعات در زمینه‌های سلامت جسمانی و نیز روانی اجتماعی بلوغ، جمع‌آوری و داده‌ها، توصیف و تحلیل شدند. در پژوهش حاضر، مادران ۱٫۷ درصد دختران دیپلم، ۷٫۸ درصد فوق دیپلم، ۱۳٫۸ درصد کارشناس، ۱٫۵ درصد کارشناس ارشد و ۰٫۳ درصد دکتری و بالاتر بودند. میانگین سن دانش‌آموزان هم ۱۳٫۷ سال بود که تمامی آنها، قاعدگی را تجربه کرده بودند. طبق یافته‌های به دست آمده، میانگین سن شروع قاعدگی دختران مورد بررسی، ۱۲٫۵ سال، حداقل سن شروع قاعدگی ۹ سال و حداکثر سن شروع قاعدگی ۱۵ سال بوده است.

دختران نسبت به بلوغ چه حسی دارند؟
یافته‌ها نشان داد: بین میانگین سن شروع قاعدگی دانش‌آموزان در مناطق مختلف آموزش و پرورش مورد مطالعه، اختلاف معناداری وجود ندارد. همچنین ۷۸٫۸ درصد دانش‌آموزان تعریف کاملی از بلوغ داشتند و بقیه (۲۱٫۲ درصد) تعریف ناقصی ارائه داده‌اند. از نظر احساس درباره بلوغ، از دانش‌آموزانی که پاسخ داده بودند، ۴۵٫۵ درصد بلوغ را ناخوشایند و مایه دردسر و ۳۶٫۷ درصد آن را پدیده‌ای طبیعی و خوشایند بیان کردند و ۱۷٫۸ درصد نظری نداشتند.

نخستین واکنش دختران به دریافت علائم بلوغ
در مورد نخستین اقدام در زمان وقوع نخستین قاعدگی، نتایج تحقیق نشان داد که ۱۰٫۶ درصد دانش‌آموزان دچار وحشت شده بودند و تا مدتی به کسی چیزی نگفته بودند، ۱۷٫۴ درصد از قبل اطلاع و آمادگی اقدامات لازم را داشتند، ۶۹ درصد در ابتدا و قبل از هر اقدام به مادر و ۳ درصد به دوست خود اطلاع داده بودند.

نگرش دختران درباره بلوغ
این نتایج همچنین نشان داد: ۵۴٫۴ درصد دانش‌آموزان نگرشی مثبت به سلامت بلوغ داشتند که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می‌دهد و کمترین فراوانی مربوط به دانش‌آموزان با نگرش بسیار منفی (۱٫۳ درصد) است. این مطالعه حاکیست دانش‌آموزان مناطق مختلف آموزش و پرورش مورد مطالعه، اختلاف معناداری در میزان آگاهی، نگرش و عملکرد باهم داشتند، به این ترتیب که از ۵ منطقه آموزش در ۵ محدوده جغرافیایی تهران، دانش‌آموزان منطقه ۳ به‌طور معناداری دارای آگاهی و عملکرد بهتری نسبت به سایر مناطق (۹،۱۱،۱۴ و ۱۹) بودند.
دانش‌آموزان منطقه ۱۹ به طور معناداری آگاهی و عملکرد ضعیف‌تری نسبت به سایر مناطق (۳،۹،۱۱ و ۱۴) داشتند. دانش‌آموزان منطقه ۱۱، نسبت به سایر مناطق (۳، ۹، ۱۴ و۱۹)، مثبت‌ترین نگرش را داشتند و بین دانش‌آموزان سایر مناطق اختلاف معناداری یافت نشد.

ترجیح خانواده به عنوان راهنما
نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهند که اگرچه میزان آگاهی و نگرش دانش‌آموزان و حتی رفتار آنها در زمینه جنبه‌های روانی و جسمانی سلامت بلوغ نسبت به دهه قبل بهبود یافته است، لیکن همچنان نیاز به اطلاعات بیشتر دارند و از آنجاکه، در اکثر موارد، خانواده را به عنوان منبع آموزش و مشاوره ترجیح می‌دهند، آگاه‌سازی مادران و ارائه آموزش به آنها برای انجام این مهم ضروری است.

تاثیر سطح تحصیلات مادر بر سلامت بلوغ
همچنین در این پژوهش، رابطه معناداری بین سطح تحصیلات مادر و میزان آگاهی دانش‌آموز در زمینه سلامت بلوغ به دست آمد، بدین معناکه بین میانگین نمره آگاهی دانش‌آموزانی که مادران آنها دیپلم و بالاتر از آ‌ن بودند و میانگین نمره کسانی که مادر آنها در سطح زیردیپلم بود، اختلاف معنادار شد. به عبارتی، وقتی سطح تحصیلات مادر دیپلم و بالاتر بود، میزان آگاهی دانش‌آموز نیز بیشتر بود.
نتایج این پژوهش نشان داد که بین میزان تحصیلات مادر و رفتار سلامتی دانش‌آموزان در زمینه سلامت بلوغ، رابطه معناداراست؛ یعنی دانش‌آموزانی که مادران آنها دارای تحصیلات کارشناسی و بالاتر بودند، نسبت به دانش‌آموزانی که مادرانشان دارای تحصیلات زیردیپلم بودند، میانگین نمره عملکرد بالاتر و رفتار صحیح‌تری داشتند.
یافته‌های این پژوهش حاکیست؛ ۷۶٫۵ درصد دانش‌آموزان، خانواده را به عنوان منبع مشاوره در زمینه سلامت بلوغ ترجیح می‌دادند. ۸٫۲ درصد بی‌نظر بودند و ۱۵٫۳ درصد خانواده را ترجیح نمی‌دادند. همچنین ۷۳٫۴ درصد از دانش‌آموزان ترجیح می‌دادند خانواده منبع آموزش سلامت بلوغ باشد و ۱۱٫۴ درصد نظر خاصی در این مورد نداشتند و۱۵٫۲ درصد خانواده را ترجیح نمی‌دادند.