مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

روانشناسی رنگها (رنگ قرمز)



● ذهن/ بدن

شخصیت های قرمز از طریق جنسیت و بدن های جسمانی شان، لذتی عظیم می برند. آنها اینجا و اکنون با قدرت، اشتیاق و اطمینان زندگی می کنند. واقعیت، برای آنان ملموس است، چراکه آن را می بینند، می شنوند، احساس می کنند و می بویند. این شخصیت ها، قدرت اراده ی شایان ذکری دارند و از تمام جنبه های فیزیکی زندگی لذت می برند. قرمزها، قدرتمند و با انرژی هستند و معمولاً در حیطه ی مشاغل آزاد یا موفقیت های سرگروهی یافت می شوند.
قرمزها زندگی را در خلال واقعیت فیزیکی و تحرک، ادراک می کنند. انگیزه نخستین آنان این است که احساس زندگی و قدرت کنند. آنها برای آنکه بفهمند که چقدر قدرتمند و اهل رقابت هستند، دائماً در جستجوی هیجان، قضاوت محیط و موفقیت هستند. قرمزها ذاتاً موفق و برنده هستند. آنها به زندگی مشتاقند. آنها عنصر آتش یعنی عشق جسمانی، اشتیاق، حرارت و میل را بیان می کنند و هرچه بیشتر تجربه ی هیجان داشته باشند بیشتر احساس سرزندگی می کنند.
قرمزها اهل عمل، تحرک - محور و دوستدار بدست آوردن نتیجه هستند. آنان میل زیادی به برد دارند و در زندگی شان چیزهای ارزشمند و مهمی را خلق می کنند. قدرت اراده ی شدید آنها و انرژی جسمانی نامحدودشان، به آنان اجازه می دهد که هرآنچه که می خواهند با تحرک، مقاومت، پایداری و موفقیت هرچه تمام انجام دهند.
باید قدرت چیرگی قرمز را تجربه کنید. انرژی هیجانی جسمانی و عاطفی آنان برایشان "خیلی زیاد" است. قرمزها دوست دارند در یک جو هیجانی و محرک زندگی کنند، فرق نمی کند در خانه باشد یا در محیط اداره، جوی که دیگر افراد ممکن است آن را مضطرب یا تنش زا بدانند. آنها گرایش دارند که خود را به بالاترین حد (ماکزیموم) برسانند. آنها اصرار دارند (بیش از هر کسی به خودشان) ثابت کنند که قادرند هر کاری را که خواهان آنند، انجام دهند.
قرمزها واقعاً افراد اجتماعی هستند. آنها از این که وقتشان را با دوستان بگذارند لذت می برند، خوش گذرانی از نظر آنها شامل رقص و پایکوبی در تمام طول شب، جشن به مناسبت های مختلف با دوستان یا شبی پرشور و عشق با دوستدارشان باشد.
اگرچه قرمزها در روابط اجتماعی شان بسیار راحت هستند، اما در مورد احساسات درونی عمیق، این گونه نیستند. شاید ایشان نیاموخته اند که افکار و احساسات خصوصی شان را به زبان آوردند، یا با دیگران قسمت کنند. برای ابراز احساسات درونشان، قدم اساسی این است که حساس و شفاف باشند. قرمزها، عواطف و احساساتشان را از طریق بدن فیزیکی شان تجربه می کنند، و در این راه بسیار موجودات جنسی هستند.
قرمزها در وضعیت تعامل بسیار پرانرژی، خوش بین، صادق و وفادارند. آنها، قدرت و پایداری را توام با اشتیاقی وافر به زندگی، در حد اعلا می تابانند. برای قرمزها، هدف از زندگی، تجربه ی تمام و کمال جهان فیزیکی با لذت، اشتیاق و انرژی است. قرمزها واقعاً می توانند به بشریت قدرت، نیرو و نشاط انسانیت را نشان دهند.
قرمزها به استقلال و آزادی جسمانی فوق العاده زیادی نیاز دارند. آنها دوست دارند، تمام مراحل واقعیت فیزیکی را کشف نمایند. آنها همچنین از قدرت، مکاشفه و ماجراجویی لذت می برند. قرمزها منحصر به فرد هستند. آنها قادرند خودشان از راههای غیرمرسوم ابراز کنند، به طوری که گاهی اصلاً با هنجارهای اجتماعی مطابقت ندارند. به هر حال، قرمزها به نوعی انحصار شخصیتی عادت دارند و در واقع از این طریق شکوفا می شوند. عجیب است، علیرغم میل و گرایشی که به تنهایی دارند، دوستان زیادی دورشان جمع می شوند.
قرمزها، کنجکاو، سمج و مداخله آمیز هستند و مشتاقانه به تمام جنبه های زندگی علاقه نشان می دهند. اگر شما به هیجان و تحرک در زندگی مشتاق هستید، به نیروهای شخصیت قرمز بپیوندید. آنها نمی توانند منتظر ارتقاء یک پروژه بمانند و صبورانه پیش روند.
آنان به خوبی بر آنچه می خواهند متمرکز می شوند. انرژیهای قدرمند جسمانی، عاطفی آنها با قدرت اراده شان ترکیب می شوند و به آنان ابزار مناسب برای موفقیت در دنیای رقابتی و مادی گرایشان را می بخشد.
اگر امور در مسیر مطلوب پیش نروند، قرمزها خیلی زود خسته و کلافه می شوند. قرمزها از قرار گرفتن در موقعیت های مشخص پر از تحرک جسمانی، بیشتر از ایده های ذهنی و مکاشفه ای احساس راحتی می کنند. آنها با یادگیری از طریق عملکرد واقعی، بیشتر آشنایی دارند. قرمزها به راحتی یاد می گیرند که چگونه حرکات تخصصی بدنی را انجام دهند، چگونه قطعات ماشین را از هم باز کنند یا امور بیمه را انجام می دهند، که البته این کارها را خودشان فیزیکی انجام می دهند. یادگیری در کلاس برای آنها چندان قابل فهم نیست. آموزش ساختاری و موفقیت های یادگیری کلاسیک، مفاهیم ذهنی را می طلبد که بدون تمرکز شدید یاد گرفته نمی شوند. ضمناً واقعی یا فیزیکی نیستند.
قرمزها به خاطر انرژیهای وافر فیزیکی و عاطفی که دارند، دائماً در تحرک جسمانی هستند و استراحت و بی تحرکی برایشان بسیار مشکل است. تنها راه رسیدن به تعادل و هماهنگی این است که تحرک فیزیکی داشته باشند و راههایی برای تعادل نیروهای درون پیدا کنند. اگر قرمزها راه خروجی مثبتی برای این انرژیهای فیزیکی - عاطفی شان پیدا کنند ، بسیار قدرتمند می شوند و قادر خواهند بود که رویاهایشان را به ظهور برسانند. ورزش هایی که قدرت و استقامت بدنی را می طلبد، برای آزاد سازی قدرتهای درونی شان شگفت انگیز است.
اگر شخصیت های قرمز از هماهنگی خارج شوند، احساس می کنند ذخیره های عاطفی و فیزیکی شان تمام شده است و ممکن است انزجار و اضطراب جسمانی / عاطفی ناگهانی بر ایشان چیره گردد. وقتی کم قدرت می شوند، انرژیهای قدرتمند عاطفی و جسمانی شان را به شکل ستیزه جویی جسمانی، برخورد شدید جنسی یا صدمات و خستگی عاطفی بروز می دهند.
هنگامی که ضعیف می شوند، بودن درکنارشان مشکل است، زیرا پرتوقع، خشمگین، تندخو هستند و دائماً می خواهند مرکز توجه باشند.
قرمزهای نامتعادل، غضبناک، تحمیل گر و کنترل کننده می شوند. به هر حال ممکن است از این وضعیت آگاه نباشند، زیرا عملکرد فوری و سریع آنان و همچنین نیاز آنان به پیروزی، ادراکی تخیلی برایشان پیش می آورد. آنها متوجه نیستند که شاید دیگران دوست نداشته باشند در این وضعیت سرعت و تنش سر کنند. قرمزها در حالت ضعف به اطرافیان و حد و مرزها و احساسات آنان با بی فکری و به راحتی توهین می کنند.
قرمزها به مسائل روحانی و عرفانی گوش می دهند، اما از آنجا که خیلی زمینی و واقع گرا هستند، پذیرای این گونه افکار نیستند. به بیان دیگر، قرمزها گاهی هیجان و قدرت روحانیت را می بینند و تصمیم می گیرند که هرآنچه را واقعیت دارد، دریابند.
قرمزها رهبران قدرتمندی می شوند، چرا که انرژی پرشور، قدرت اراده و میل به مبارزه، آنان را صدرنشین ساخته است. روحانیت قرمز، روشن و واضح است. غدد وجودی قدرتمند است که همه چیز را کنترل می کند و می داند که چگونه زندگی بشر را هدایت نماید. اما قرمزها بسیار خیره سر و غیر سنتی هستند و خود را پایبند یک مذهب رسمی نمی سازند.

● زندگی اجتماعی

قرمزها شخصیت هایی اجتماعی هستند. آنها دوست دارند در کنار مردم باشند. فعالیت مورد علاقه ی آنان اجتماعی بودن، بودن با دوستان، رفقا و شریکان است. آنها هرجا که می روند به راحتی دوستانی پیدا می کنند و با آنان ارتباط برقرار می سازند. آنها تمایل دارند که در پیرامونشان هاله ای از جذابیت و هیجان بتابانند. درمهمانی، قرمزها معمولاً مرکز توجه هستند. آنها از این که مردان و زنان زیبا دورشان را بگیرند لذت می برند.
شخصیت مرتعش، پرانرژی و محرک آنها با قدرت و نشاط ترکیب شده، باعث نشاط اطرافیان آنان می شود. آنها از تعامل با دیگران لذت می برند و همیشه از این که نظرات و ایده شان را با دیگران در میان بگذارند، راضی می شوند.
قرمزها می توانند سنت شکن و منحصر به فرد باشند. آنان ممکن است به خاطر شخصیت قوی و حس قدرتمند اصالت، در مواجه با هنجارهای اجتماعی، مشکلاتی داشته باشند. رفتار و ظاهر غیرمعمول و متمایز آنان ممکن است برای افراد محتاط، تکان دهنده باشد.
قرمزها گاهی حساس و صدمه پذیر هستند، اگرچه که این حساسیت را نشان ندهند. آنها همچنین بسیار عاطفی هستند. آنها نیاز دارند، احساسات و عواطفشان را ابراز دارند، تا آرام و هماهنگ بمانند. همچون سبزها، شخصیت های قرمز، معمولاً عواطف و احساساتشان را به طور طبیعی بیان می کنند. آنها نیاز به تسکین انرژی خشم و غضبشان دارند. و اغلب مجبور می شوند که این احساسات را از طریق بدن جسمانی شان ابراز کنند.
از آن جا قدرت برقراری ارتباط خوبی دارند، نشست های اجتماعی یا تجاری را به مکالمه های سفسطه آمیز هوشمندانه ترجیح می دهند. قرمزها از مهمانی و جمع های شلوغ لذت می برند، اگرچه بسیار مراقب اطرافیان هستند. آنها معمولاً فقط با دوستان قدیمی یا کسانی که قابل اعتمادند راحت هستند. قرمزها با کسانی که آرزوها و اهداف آنها را می فهمند، راحت ترند.
خویشاوندی و صمیمیت
قرمزها، افرادی جنسی هستند و میل شدیدی به زندگی دارند. آنها دوست دارند از لحاظ جسمانی و عاطفی برانگیخته شوند و به همان اندازه دوستدار برانگیخته کردن دیگران نیز هستند. امیال آنها، آنها را می راند. قرمزها همچنین دوست دارند که مقابله کنند و تکانه ایجاد نمایند، فقط برای آنکه پاسخ ها و عکس العمل های عاطفی را مشاهده کنند. برای قرمزها، روابط جنسی یعنی زندگی؛ این رابطه یک نیروی بنیادین در جهان آنها است.
برای این افراد واقع گرا، رابطه جنسی، یک تجربه مطلوب، جنسی و پرشور است. زندگی با کالبد جسمانی، در تمام جنبه ها باید سرشار از لذت باشد.
زندگی در یک خویشاوندی با دوام و پرعاطفه برای قرمزها دشوار است. آنها تمایل به خویشاوندی و روابط کوتاه مدت پرهیجان دارند. قرمزها دوستان زیادی دارند، اما تعداد کمی از آنها صمیمی و نزدیک است. آنها احساس عاشقانه ی جذاب، تازه و پر از هیجان ملاقات با یک زوج جدید را بسیار ترجیح می دهند. آنان عاشق بازی با آتش هستند. آنان به خاطر همین نیروی جنسی، ممکن است بیش از یک زوج داشته باشند. نیروی جنسی آنان، مردان و زنان زیباروی متعددی را جذب می کند. قرمزها، ارضای جنسی را بالاترین تجربه ها می دانند. این مسأله برای آنان هم تراز روشن گری روحی است.
قرمزها دوست دارند با دوستانشان بیرون بروند و تمام شب را با آنان در باشگاهها و کافی شاپ ها سرکنند. ایشان گاهی احتیاج بیشتری به آزادی فیزیکی از طرف زوج هاشان دارند، تا بتوانند با دوستانشان رابطه ی نزدیکتری برقرار کنند.
قرمزها زوجهای صادق و وفاداری هستند، به شرط آن که شهوت، ************ و هیجان در روابطشان حضور داشته باشد.
قرمزها معمولاً جذب شخصیت هایی می شوند که در دامنه ای رنگی آنها هستند (قرمز پررنگ، قرمز و نارنجی). قرمزها هیجان و تحریک عشق را دوست دارند و به همین نحو زوج های متعددی را جذب می کنند. اما ممکن است صمیمیت و فهم عمیق تر، برای آنان یک چالش باشد. ممکن است تعامل بین دو قرمز همچون یک انفجار یا یک رقابت آتشین باشد. در هر حال، آنان آینه ی یکدیگرند. زردها به خاطر سرخوشی و شادابی شان به نیروی جنسی و قدرت جسمانی آنان می افزایند.
ماجراجوهای نارنجی و برنده های قرمز وقت زیادی را به خود اختصاص می دهند. آنها در این روابط نزدیک فضای زیاد و فهم عمیقی را برای یکدیگر نیاز دارند. قرمزها برای روابط پرثمر سالم یا تعامل موفقیت آمیز با آبی ها، نیلی ها، ارغوانی ها و سفیدها، باید حساسیت و آرامش درونی آنان را درک کنند.
به نظر می رسد قرمزها جذب سبزها و سبز پررنگ می شوند، زیرا آنها تند ذهن، برجسته و دارای قدرت درونی هستند. همچنین بنفش ها به خاطر بصیرت و سرشت بدیعی که دارند به خوبی با قرمزها جور می شوند، گرچه در هر دو وجود عنصر آگاهی الزامی است. بصیرت الهی بنفش و طبیعت جسمانی مشتاق قرمز می تواند در روی زمین معجزه کند.
عموماً ، شخصیت های قرمز باید بدانند که دیگران به اندازه ی آنان پویایی فیزیکی و همیّت ندارند. حساسیت و آگاهی آنان از دیگران روابط را رضایت بخش می سازد.

● امور مالی و شغلی

وقتی قرمزها تصمیم به انجام کاری می گیرند، از آن کار بسیار دشواری است. آنها نیرویی فوق العاده برای به اتمام رساندن پروژه ها دارند. آنها دیگران را توسط قدرت اراده شگرفشان رهبری می کنند. برای شخصیت قرمز "نه" اصلاً جواب قابل قبولی نیست. آنها بر موفقیت اعضاء گروه مصرّانه، پافشاری می کنند و ایشان را به حداکثر تلاش، تشویق می نمایند.
قرمزها رهبری شان را به واسطه ی بصیرت یا استراتژی اعمال نمی کنند، بلکه ابراز آنان اشتیاق و قدرت است. قرمزها اگر ایده ها و آروزهای مثبت داشته باشند، موانع را به بهترین شکل مرتفع می سازند. آنان هیچ علاقه ای به بحث های نظری ندارند. قرمزها خلاقانه عمل می کنند، اما گاهی این خلاقیت، شکل سنت شکنی به خود می گیرد. آنها موانع را خود با دست های خودشان برمی دارند. اگر امور در مسیر مطلوب پیش نرود، قرمزها شکیبایی شان را از دست داده، خشمگین و منزجر می شوند. این شدت عمل در محیط گروهی منجر به اختلاف نظر می شود.
به هر حال اگر ذهن و عاطفه شان را منبسط بدارند، قادرند بسیار خلاقانه و قدرتمند حلّال مشکلات باشند. هرجا که پایداری، اشتیاق و قدرت نیاز باشد، قرمزها با رویی گشاده از عهده آن برمی آیند.
وقتی تصمیم می گیرند کاری را از یک مسیر خاص انجام دهند، به سختی می توانند گزینه ها و راه حل های دیگر را بپذیرند. هرچه انعطاف پذیر و راحت تر باشند، بهتر می توانند تغییر مسیرها را بپذیرند و پروژه ها را تا اتمام موفقیت آمیز، پیش ببرند.
پول، مطلبی مهم و اساسی برای آنان است، چرا که در جامعه، بیان گر قدرت است. آنها می دانند چگونه درآمد خوبی کسب کنند. آنها اغلب یا رهبر هستند یا خودشان تجارتی مستقل دارند. قرمزها اگرچه شرکت فعال در پروژه های پرچالش دارند، اما انگیزه ی اصلی آنان پول است.
قرمزها مستقل و متکی به خویش هستند. آنها دوست ندارند که در حین کار یا در حیطه ی اعتقادی دیکته بشنوند. آنها معمولاً مشاغلی را انتخاب می کنند که خودشان رئیس خودشان باشند، و ایده های خودشان را شخصاً بیان دارند. آنها می خواهند کنترل کنند و خود استاد زندگی خود باشند. بسیاری از قرمزها از این که تنها باشند و تمرکز بر کارشان داشته باشند لذت می برند. اگر قرمزها آزادی و مؤثرترین راه را برای بدست آوردن اهداف شان پیدا کنند، شکوفا می شوند. آنچه برای آنها همچون یک پیکار است، این است که در موقعیت گروهی بتوانند با دیگران تعاون و همکاری داشته باشند.
برخی از شخصیت های قرمز کارهای فیزیکی را که به آنان اجازه می دهد انرژی پویایشان را از طریق جسم شان خالی کنند، ترجیح می دهند. آنها اشتیاق ذاتی به حصول خواسته هایشان به هر شکلی که باشد دارند. کار و زندگی آنها باید کنترل شود. مشاغل رقابتی، هیجانی و جالب برای قرمزها جذاب است. قرمزها چون خواهان حصول و اتمام پروژه ها هستند، در محیط کار بی اندازه با اهمیت هستند.
▪ برخی از مشاغل قرمزها شامل :
کارآفرین، متخصص ورزش ها، فروشنده، فروشندگی انحصاری، مدیر، جراح، رهبر در هر سنخ، پهلوان، رقصنده و سرمشق.

● سلامت، بهبود و رشد

قرمزها انرژیهای فیزیکی و عاطفی فوق العاده ای دارند. اگر آنها بیاموزند که چگونه انرژی حرکتی شان را به شکل مثبت تخلیه کنند و انرژی حیاتی شان را به پروژه های مبتکرانه و عملکردهای مثبت جاری سازند، بسیار موفق و شادان خواهند بود.
قرمزها برای آنکه در هماهنگی بمانند باید تمام قدرت های بالقوه شان را بروز دهند.آنها باید فعالیت های مثبتی را برای بیان انرژی هیجانی و شدیدشان پیدا کنند. این فعالیت ها می تواند ورزش، تمرین یا دیگر راههای خلاق باشد. آنها همچنین باید بیاموزند که بدون آنکه به خود و دیگران صدمه ای بزنند، به شکلی نو، انرژیهای فیزیکی و عاطفی وافرشان را آزاد سازند. وقتی قرمزها میآموزند که همچون دیگران، به قدر کافی آگاه باشند تا احساسات خودشان را به طور ملموس بفهمند، می توانند عشق و پذیرش بیشتری را در زندگی تجربه کنند. استراحت، آرامش و هیچ کاری انجام ندادن، برای آنها بسیار صعب است. آنها انرژی نشاط بسیار زیادی دارند. یک راه مناسب برای استراحت آنان این است که به یک نوع "آگاهی متمرکز عملی" بپردازند. این راه برای تسکین نیروهایشان بسیار مناسب، مثبت و مطمئن است. بنابراین فعالیت های فیزیکی و ورزشی راههای اعجاب انگیز، برای ابراز این نیروهای نشاط است. دویدن، شنا کردن و رقصیدن به آرامش آنان کمک می کند. قرمزها معمولاً این ریلکسیشن را به عنوان "بهترین" تجربه می کنند. قرمزها همچنین از مشاهده ورزش در تلویزیون، می توانند آرامش و رهایی یابند.
قرمزها، مسلماً باید بیاموزند که همه چیز زندگی، در بودن نیست. آنها معمولاً بعد از آن که به اهدافشان می رسند، یک احساس خوب موفقیت، زندگی لذت بخش در زمان حال را به آنها اعطا می کند.
قرمزها از طریق انجام امور و فعالیت های جسمانی تجدید قوا می کنند. وقتی که آنها بتوانند به طور مؤثر احساساتشان را بیان کنند و آگاه و رها باقی بمانند، می توانند حس عمیق تر و رضایت بخش تری از مقاصد شان داشته باشند؛ مقاصدی که در نهایت آن چیزی است که تمنایش را داشته اند. قرمزها نیازی به تجدید قوا به شیوه ی سنتی ندارند. آنها بیان گر آتش، انرژی نشاط آور، قدرت اراده و اشتیاق هستند. دیدگاهها و آرزوهای مثبت متعالی که برای آنان و همقطارانشان سودمند است آنها را به سوی وجودی معنا دار و پرثمر (در تمامی سطوح) راهنمایی می کند. این گونه است که آنها می توانند در موضع قدرت واقعی قرار گیرند.

تفسیر اندام ها در نقاشی کودکان



نقاشی زبان کودکان است . کودکان بر خلاف بزرگسالان هستند . آنها از طریق نقاشی کشیدن قصه گویی بازی کردن و ... شناخته می شوند. نقاشی به ما کمک می کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم و بدانیم چه نیازهایی دارد ؟ آیا کودک ناسازگار یا بیمار است ؟ در بزرگسالی می خواهد چه کاره شود ؟ و....
بچه‌ها به نقاشی علاقه زیادی دارند و آنچه می‌کشند بازتاب دنیای درونی آنهاست. بیشتر بچه‌ها به کارهای هنری‌شان فکر نمی‌کنند یا حتی آن را سانسور نمی‌کنند. در طول 40 سال گذشته نقاشی کودکان به عنوان بخش مهمی از تشخیص‌های متخصصان اطفال به کار می‌رود.
نقاشی به آنها کمک می‌کند مراحل رشد کودک را در همان لحظه مشاهده کنند و درباره مشکل احتمالی آگاهی یابند. یک نقاشی ساده می‌تواند نگاهی اجمالی به جهان‌بینی کودک، نقش او در خانواده و روابطش با دیگر اعضای خانواده و البته اعتماد به نفس او باشد. این نقاشی همچنین می‌تواند میزان استحکام او و خانواده را نشان دهد که بسیار مهم است. نقاشی کودکان حتی می‌تواند اوضاع فرهنگی و نوع رفتارهای اعضای خانواده را با یکدیگر مشخص کند اما این هشدار را در نظر داشته باشید که اگر می‌خواهید معنای پنهان شده در نقاشی را بیابید نباید آنها را بیش از حد تفسیر کنید. نباید هر خطی که کودک می‌کشد را بخوانید، بهتر است نقاشی بچه‌ها را فرصتی برای صحبت کردن با فرزندتان تلقی کنید و درباره آنچه می‌خواسته بکشد با او حرف بزنید. سپس سؤال‌هایی از او بپرسید تا ارتباط‌تان را به این ترتیب با فرزندتان بیشتر کنید. حواس‌تان باشد بیش از حد بر او تاثیر نگذارید و او تحت‌تاثیر شما نباشد. مثلا بگویید: «درباره نقاشی‌ات برام تعریف کن. این آدما کین توی نقاشیت. چیکار دارن میکنن؟ چرا مامانو این شکلی کشیدی؟» حالا با هم برخی از نقاشی‌های معمول بچه‌ها را تحلیل می‌کنیم.
توجه داشته باشید که شما نباید موضوع نقاشی کودک خود را تعیین کنید و نباید بالای سر او بنشینید وبه او مدادرنگی به میل خودتان بدهید.

او در نقاشی کردن باید آزادی کامل داشته باشد .
در پایان نقاشی از کودک بخواهید که در مورد تصاویر کشیده شده برای شما حرف بزند . کودکان را به کشیدن تشویق کنید اما آنها را مجبور نکنید که همین الان برای شما نقاشی بکشند .

سر
معرف مرکز شخصیت، قدرت فکری و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است. کودکان، همیشه سرهای بزرگ ترسیم می‌کنند؛ ولی اگر سر، زیاد بزرگ باشد، نشانگر آن است که من کودک، بیش از حد طبیعی است.

صورت
چون بسیار اهمیت دارد، بیشتر تنها کشیده می‌شود. کودکان پرخاشگر، جزئیات آن را به حد اغراق‌آمیزی بزرگ، ترسیم می‌کند؛ در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را از نظر می‌اندازند و فقط دایرهٔ صورت را ترسیم می‌کنند.

دهان و دندان‌ها
ممکن است معنی نیاز به مواد خوراکی را نمایان سازد و نیز به معنی پرخاشگری است. اگر لب‌ها بسته باشند، نشان‌دهندهٔ تنش و فشار است. چانه نیز تمام قدرت مردانگی است.

چشم‌ها
اجتماعی بودن کودک را نشان می‌دهد. کودکان خودستا، چشم‌ها را با حالت‌های درنده و وحشی می‌کشند. چون چشم‌ها ارزش زیبائی نیز دارند؛ بنابراین دختران چشم‌ها را خیلی بزرگ می‌کشند.

دست‌ها و بازوها
در دوران اولیهٔ زندگی کودک برای شناخت محیط اطراف زیاد به‌کار می‌رود. در مرحله بعد، به‌عنوان پیشرفت ”من“ و سازگاری اجتماعی به‌کار می‌آید. کودکان ضعیف و درون‌گرا، بیشتر برای آدمک، پا نمی‌گذارند و یا او را به حالت نشسته، نقاشی می‌کنند.

بالاتنه
اگر باریک و لاغر کشیده شود، مشخص کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاقی و بزرگ شدن، می‌ترسد. بالاتنهٔ لاغر، ممکن است نشان‌دهندهٔ ضعف جسمانی واقعی باشد.

خانه
در نقاشی‌های کودکان، خانه بیش از هر چیز دیگری کشیده می‌شود. به‌طور معمول، کودک خانه‌ای معمولی و پیش‌پاافتاده را ترسیم می‌کند؛ ولی با رشد کودک، ساختمان خانه نیز تکامل می‌یابد.
خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواد ه ایست که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. هنگامی که پدر و مادر از هم جدا شده باشند. خانه به دو قسمت تقسیم می‌شود و بیشتر، دارای دو در ورودی است که یک قسمت از خانه نماد زندگی خانوادگی واقعی و قمست دیگر، نشانگر زندگی تحمیل‌شده بر کودک است.

درخت
بسیاری از روانشناسان از درخت به عنوان موضوعی جهت شناخت شخصیت کودک استفاده کرده اند. برای تجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه قسمت اصلی آن را مشخص کرد که عبارتند از ریشه، تنه، شاخه و برگها.
ریشه‌هائی که در زمین فرو رفته و درخت از آن غذا دریافت می‌کند، نماد ناخودآگاه و فشارهای غریزی است. شاخه‌ها و برگ‌ها، بیانگر طریق ارتباطی با دنیای خارج است. ریشه، نسبت به بقیهٔ قسمت‌های درخت، اهمیت بیشتری دارد و نشانگر طبیعت عاشقانه و در عین حال، محاظفه‌کارانه کودک است، تنهٔ درخت ممکن است کوتاه یا بلند کشیده شود بچه‌ها در سنین قبل از مدرسه، تنهٔ درخت را بلند ترسیم می‌کنند؛ ولی بعد از این سن، باند بودن درخت، بیشتر نشانگر عقب‌ماندگی فکر و یا بیماری عصبی و یا آرزوی بازگشت به دنیای قبل از مدرسه است. اگر تنهٔ درخت، کوتاه کشیده شود، نشانر جاه‌طلبی و بلندپرواز بودن کودک است.

خورشید
خورشید به علت نقش مهمی که بر عهده دارد و نیز تلالو آن، در نقاشیهای بیشتر کودکان دیده می شود. تصویر خورشید بیانگر امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به نظر بعضی پژوهشگران نماد پدر مطلوب است. وقتی رابطه پدر و کودک خوب است خورشید به طور کامل و در حال درخشیدن نمایش داده می‌شود هنگامی که این ارتباط مطلوب نیست خورشید در پشت کوه ناپدید است ویا به صورت قوسی در افق دیده می‌شود و اگر کودک از پدرش هراس داشته باشد، خورشید به رنگ قرمز تند یا سیاه که مضطرب کننده است ترسیم می شود. با وجود این نحوه نمایش خورشید – مانند سایر موضوعهای نقاشی ممکن است به حال و حوصله لحظه ای کودک و نه به تفاهم و عدم تفاهم بین کودک و پدر بستگی داشته باشد. بنابراین قبل از هر قضاوت و تعبیری دراین مورد، بهتر است چندین نقاشی یک کودک را مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود آیا این پدیده مرتب تکرار می‌شود یا خیر. وآنگاه به تجزیه و تحلیل آن پرداخت.

حیوانات
اگر کودک به دلیلی جز اینکه، در محیط زندگی حیوانی دیده باشد یا خودش حیوانی داشته باشد یا اصولا حیوانات را دوست داشته باشد، حیوانی را نقاشی کند ( معمولاً حیوانات وحشی )ممکن است به دلیل احساس گناه وتقصیری باشد که کودک در موقعیت خاص حس کرده باشد و چون جرأت آن را ندارد که گناه خود را ترسیم کند ترجیح می دهد احساسات وعادات وتمایلات خود را در قا لب تصویر حیوانی نشان بدهد، درست مانند زمان بازی با عروسک هایش که برایش جالب وبسیار جذاب است.، زیرااو می تواند آزادانه هر چه دلش می خواهد از زبان عروسک‌ها یش بیان کند، بی آنکه خود احساس گناه کند.

اتومبیل
در جامعه‌های امروزی، ماشین، نماد قدرت است؛ به همین دلیل در نقاشی‌های کودکان به خصوص پسران، زیاد ماشین دیده می‌شود.

فاصلهٔ بین اشخاص نقاشی
اعضاء یک خانواده هماهنگ، در نقاشی کودکان همیشه دست در دست هم نشان داده می‌شوند. نزدیک شدن دو یا چندین شخصیت، نشانگر انس و افت واقعی آنان و یا تمایل کودک به آنان است. ولی اگر کودکی فکر کند که خواهرش بیشتر از او مورد توجه پدر و مادر است، خواهرش را بین پدر و مادر خود را دورتر از آنان قرار می‌دهد. اگر یک کودک، نسبت به برادر کوچکش، احساس حسادت کند و از اینکه برادرش جای او را در گسترهٔ عواطف پدر و مادرش بگیرد وحشت داشته باشد، ممکن است در نقاشی خود او را حذف کند یا آنکه در موضع فرزند بزرگتر قرار دهد و خود را به شکل بچهٔ کوچکتر ترمیم کند و یا بالاخره به سادگی جای او را بگیرد.

جنسیت
مطالعه‌های زیادی به این نکته تأکید کرده‌اند که هنگامی‌که از کودکان درخواست می‌شود نقش یک انسان را بکشند، اول جنسیتی را می‌کشند که خود دارند.

نماد رنگ ها درنقاشی
انتخاب رنگ از نظر روان‌شناسی مفهومی بی چون وچرا دارد، ولی برای تجزیه وتحلیل ونتیجه گیری ازان حتماً باید عامل سن کودک رادر نظر داشت . در حالت کلی دو گروه رنگ وجود دارد : رنگهای گرم ، رنگهای سرد .
رنگهای گرم عبارتند از(قرمز، زرد، نارنجی) تحریک کننده سبب فعالیت وجنب وجوش، الهام دهندهٔ روشنی وشادی زندگی ومولد حرکتند، در حالی که رنگهای سرد (سبز، آبی، بنفش )موجد حالتهای انفعالی، س************، بی حرکتی وتلقین کنندهٔ غم واندوه هستند .
به نظر کاندینسکی اگر رنگ زرد دریک شکل هندسی قرار گرفته باشد، وقتی به طور مستقیم به آن نگاه شود موجد هیجان، ناراحتی، کوفتگی وبرانگبزانندهٔ حالتی غضبناک می شود.اگر تونالیتهٔ این رنگ تشدید شود، ممکن است برای چشم ومغز غیر قابل تحمل باشد .

رنگ آبی، بر عکس، انسان را به سوی دقیق شدن در بی نهایت سوق می دهد واگر هر قدر بیشترروشن باشد، انعکاس موجی خودرابیشتر از دست می دهد تا آنجا که به آرامش خاموش رنگ سفید می رسد.
به نظر کاندینسکی رنگ سبز مطلق، آرام بخش‌ترین رنگهاست .این رنگ هیچ انعکاس موجی حاوی شادی ورنج ویا ترس نداردوبه هیچ طرفی درحرکت نیست، بلکه آرام وساکن وراضی از خود است .
رنگ قرمز، رنگی گرم ومنبسط است، بر خلاف رنگ زرد که سبک وسطحی است . قرمزرنگی زنده ودر عین حال پر نیرو ومصمم به نظر می رسد.
رنگ نارنجی، حرکت رنگ زرد وقدرت رنگ قرمز رادارد ورنگی زنده وچابک است .
بنفش، برعکس، قرمزی است سردشده، یعنی هوسی مهار شده یاانتهای یک رویا، در این رنگ یک احساس درونی غم وتنهایی نهفته است .
رنگ سفید، که مجوع رنگهاست، احساسسکوت می دهد، زیراهمه چیز درآن محو می‌شود .این رنگ در خود حاوی بی نهایت امکانات ورنگی معرف سکوت است، نه مرگ در واقع سفید نماد جوانی وعدمی است قبل از نیست شدن .
به نظر کاندینسکی رنگ سیاه بر عکس نشانگر عدم ونیستی ومانند سکوتی ابدی بدون آینده وامیدی است .بدین معنی که پایان راه یاآن توافقی را می نمایاند که در پایان کامل نطق پدید می اید.
تعادل بین سفید وسیاه در اصل رنگ خاکستری است که نه صداونه حرکتی دارد ودارای سکوتی تسلی ناپذیر است که با س************ سبز که از رنگها ی زنده بوجود آمده تفاوت دارد.

عامل‌های شناختی و ادراکی در نقاشی‌های کودک
در نقاشی‌های کودک، تفاوت بسیار گسترده‌ای میزان تفکر منطقی و آگاهانه و رفتار ناخودآگاه همچنین بین ظاهر و باطن اشیاء و خودمحوری و مردم‌دوستی کودک، به چشم می‌خورد. در سنین زیر ۷ سال، کودک چیزی را می‌کشد که فکر می‌کند باید باشد؛ بدون توجه به اینکه در عمل، آن را ببیند.

روانشناسی رنگها (رنگ ارغوانی)



● ذهن/ بدن
ارغوانی ها ترجیح می دهند در دنیای تخیلات خود زندگی کنند. افسونگری، افسانه، تعالی درونی، ابعاد وجودی و حور و پری، اندیشه هایی است که قلب و ذهن ارغوانی ها را پر ساخته است. آنها ساعات زیادی را صرف تصوراتشان می کنند.
ارغوانی ها با ذهن و عاطفه ای آزاد به مکاشفه ی اندیشه ها و واقعیت های شدنی می پردازند. آنان می توانند بی هیچ محدودیتی عمل کنند. هر آنچه را آنان تصور کنند، ممکن و واقعی است. این توانایی منحصر به فرد، به آنان توانایی تولید و خلق چیزهایی تازه را می دهد و معمولاً مرز ایده ها را می شکند. ارغوانی ها معتقدند که رؤیاها به حقیقت خواهند پیوست.
ارغوانی ها می توانند انرژیها را از طریق احساس درونی قدرتمند و منحصر به فردشان ادراک کنند. بسیاری از ارغوانی ها توانایی دیدن یا احساس کردن دنیای دیگران و تجربه کردن واقعیت های متفاوت را دارند. در ارتباط با ابعاد برتر، آنان قادرند ایده ها و اندیشه هایی را که ورای ادراک است، دریافت کنند. آنها انرژیهای نافذ و امکانات روحی درمانگری را دارا هستند. این شخصیت های رویا محور از لطافت موسیقی های عمیق، نواخت باد، شمع، بخور، ژرف اندیشی و نواهای خوش، مسرور می شوند. آنها از هر رنگ و نوایی که الهام بخش تصورات آنها باشد، لذت می برند.آنها دوست دارند در مدیتیشن، برای خودشناسی، بدن هایشان را ترک کنند.
ارغوانی ها معلمانی مفرّح هستند. آنان با تصاویر رنگی درون و ادراک مسرت انگیزشان، به سوی سرزمین افسانه و رویا راهی می سازند. وقتی قدرتمند هستند ، قصه گو، نویسنده و هنرمندانی شگفتند. آنها استعداد درونی خوبی برای تجسم سازی عوالم عرفانی دارند؛ آنجا که ارواح و ملایک سکنی می گزینند.
ارغوانی ها ما را به فراسوی واقعیت ها و محدودیت های خشن زندگی، به جایی سرشار از شاید های باور نکردنی می برند. ارغوانی ها باید فارغ از بندهای جسمانی، عاطفی و فیزیکی باشند. آنها پر پرواز می خواهند، تا بدانجا پر بکشند. آنها ناگزیر به تجربه ی این ابعاد درونی هستند که به همراه شهود یا فرشته ی حامی شان انجام می دهند. ارغوانی ها، زندگی را همچون دنیایی جادویی می بینند که سرشار از ماجراهاست، آنها اینجایند تا قوه تخیل دیگران را برانگیزانند، تا الهام بخش حس عجیب و اندیشه ی ماندگار جاودانگی باشند.
از آن جا که ارغوانی ها بیشتر در دنیای درونی خویش زندگی می کنند، رغبتی به مواجه با واقعیت زندگی ندارند. ارغوانی ها نیز، واقعیت فیزیکی را همچون بسیاری دیگر از افراد، خشن و ددمنشانه در می یابند، بنابراین در جستجوی فضاها یا موقعیت هایی هستند که زندگی، سبک، راحت، زیبا و افسانه ای باشد. قوه ی تخیل، برای آنان، بُعدی واقعی از وجود است، جایی که رویا به حقیقت می پیوندد. آنها می دانند که افکار و اعتقادات، نقشی حیاتی در خلق دنیای فیزیکی ما ایجاد می کند. شخصیت های ارغوانی، قادرند از تخیلات و افکارشان برای تغییر واقعیت ها استفاده کنند.
وقتی آنها قوی هستند، استعداد آن را دارند که ممکن های نامحدود دیگر اقلیم ها را به دیگران نشان دهند. آنها توانایی آن را دارند که بصیرتشان را عملی کنند، تا جایی که زندگی دوستدارانشان را ارتقاء بخشند. آنها نیاز دارند که با افراد بصری باشند؛ کسانی که توانایی های بالقوه ی آنان را می بینند و قادرند رویاهای آنان را به تجلی برسانند. ارغوانی ها قادرند ملهم و متحرک دیگران برای خلق و تولید آینده و اندیشه ای تازه باشند.
آنها بیشتر با احساسات و فطرتشان زندگی می کنند، تا با هوش شان. تفکر آنها بسیار شهودی و خلاقانه است. آنها با تحلیل مرحله به مرحله و افکار و اندیشه های خشک و ساختاری مشکل دارند.
ارغوانی ها می خواهند آزادانه واقعیت های تازه را تجسم و تجربه کنند. بدن جسمانی آنها معمولاً حساس و شکننده است. آنها ممکن است استخوانهایی کوچک و ریز ساخت داشته باشد. ارغوانی ها همچنین چندان رغبتی به فعالیت های جسمانی و ورزش ندارند.
ارغوانی ها مخلوقاتی فوق العاده حساس هستند که ادراکات حساس آنها موجب شده است که سیستم عصبی آنها بار سنگینی را به دوش بکشد. برای آنها محیطی سرشار از صلح و صفا و هماهنگی، بنیادین است. هنگامی که ارغوانی ها در اتصال به بدن فیزیکی شان، در زمین می مانند، افرادی روحی و قوی می شوند که از قدرت تخیلشان برای روشنگری ابناء بشر استفاده می کنند.
ارغوانی های ضعیف برای گریز از واقعیت ها، به رویاهای روزانه پناه می برند. آنها به سختی بین واقعیت و رویا را تشخیص می دهند. آنها بیش از اندازه در دنیای دیگر زندگی می کنند و بیان تصورات و همچنین در میان گذاشتن رویاهاشان با دیگران، کاری دشوار است. ارغوانی های غیر متعادل، پریشان حال و فراموش کارند. افکار و بصیرت آنان در این دنیای مادی به نظر غیرواقعی، افسانه ای و غیر ممکن است.
بیشتر ارغوانی های ضعیف، در عملکردشان با دنیای سه بعدی، مشکلات عمده ای دارند. آنها دوست ندارند با فعالیت های روزانه ی زندگی همچون پرداخت صورتحساب خرید و تعامل با دیگران مواجه شوند. وظیفه ی آنان این است که تعادل بین واقعیت فیزیکی را که همان قوانین علمی خشک است، همان که به نظر می رسد با قدرت تخیل غیر قابل تغییر است، با قوانین مشابه دنیای تخیل (آنجا که قوانین به امکانات نامحدود تغییر می یابد) دریابند.
تصورات بیشتر ارغوانی ها آنقدر وسیع است که می توانند خدا را در تخیلات داشته باشند.آنها راه به ابعاد متعالی دارند، آنجا که واقعیت اَشکال متفاوتی دارد. اگر آنها بیاموزند که زمینی بمانند و متمرکز شوند، در همین دنیای جسمانی اتحاد با خدا را تجربه خواهند کرد. آنها گنجایش آن را دارند که پلی بین ارض و سماوات باشند.
ارغوانی ها معلمانی بی نظیرند، آنان قادرند دیگران را در تعالی روحی شخصی شان حمایت کنند. وقتی ارغوانی ها نیروی راستین درونشان را تشخیص دهند، تراپیست و مشاورانی مافوق طبیعی می شوند. ارغوانی ها روح هایی آزاده اند که ما را جاودانه، به سوی مکاشفه ی دنیای تخیلات تطمیع می دهند.
● زندگی اجتماعی
وجود ارغوانی ها باعث شادی می شود، زیرا آنها برانگیزاننده، نوآور و فوق العاده گیرا هستند. آنها خصوصیات جادویی دارند که موجب شده است از آنها فردی جذاب بسازد. ارغوانی های نامتعادل ممکن است بی مسؤولیت، غیر قابل اعتماد و سخت باشند. آنها اغلب، فراموش می کنند که نقشه هایی افسانه ای دارند و هیچ تعهدی نیز نسبت به آن قایل نیستند.
ارغوانی ها گاهی اوقات پریشان حال می شوند. چیز عجیبی نیست که ناگهان از روی صندلی برخیزند، به اتاقی دیگر بروند و ندانند که چرا این کار را کرده اند. یا ممکن است ده دقیقه رانندگی کنند، بدون آنکه بدانند که به کجا می روند. دوستان، همسر و همکارانشان ممکن است با آنان دچار مشکل شوند. برخی از ارغوانی ها احساس گناه یا احساس کمبود می کنند، چرا که رفتاری غیر متداول دارند.
بسیاری از ارغوانی های قوی تلاش دارند تا خود را با قوانین و مقررات اجتماعی سازگار کنند. اما آنها باید بفهمند که پذیرش آنچه واهی است و مانع پیروی آنها از رهنمودهای درونی می شود، در آنها احساس غم و اندوه را ایجاد خواهند نمود. آنها به ندرت تمایل به عضویت در تشکل های روحی یا خشک مذهبی نشان می دهند. ذهن آنها آزاد است و واقعیت محدود نمی تواند به آن افسار بزند.
خویشاوندی و صمیمیت
ارغوانی ها نیاز به همسری آگاه و در عین حال فهمیده دارند. از آنجا که آنان با زمینی بودن و واقعیت های آن مشکل دارند، همسر آنان مجبور است ثبات مادی را ایجاد کند. وقتی همسرشان با متانت، مهربانی و احترام با آنان رفتار کند، آنان نیز در مقابل مشوق، سپاسگزار و فداکار خواهند بود و افسانه های جادویی شان را با بزرگواری، با او قسمت خواهند کرد.
ارغوانی ها الزاماً نیازی به نزدیک بودن به دیگران ندارند. همین طور میلی به تغذیه ی عاطفی یا اجتماعی از طرف دوستان و خانواده ندارند. آنها به فضای خالی کافی، بدون هر گونه اجبار یا قانون در پیرامونشان نیاز دارند، تا بتوانند آزادانه در دنیای خودشان زندگی کنند. خویشاوندی برای آنان در اولویت نیست، چرا که زندگی در رویا و تخیل آنها را سیراب می سازد.
ارغوانی ها در برقراری رابطه عشقی، تجربی و خلاق هستند و دوست دارند که در خلال رابطه ی جنسی، خیال پردازی کنند. آنها معمولاً بدنشان را رها می کنند و راهی ابعاد دیگر می شوند. عاشق شدن برای آنان یک تجربه ی روحی است. اگر همسر آنان، آگاه حمایت گر و با نشاط باشد، آنها از رابطه ی جنسی و ایجاد یک تجربه ی عرفانی سرشار از لذت غیرقابل تصور لذت می برند.
آنها به خاطر سیستم فیزیکی و عاطفی شکننده ای که دارند همسرشان را با بیشترین دقت انتخاب می کنند. رابطه ی جنسی برای آنها تجربه ای بسیار شدید و قوی است و اگر همسر آنها آگاه به میزان ارتعاشات آنها نباشد، به راحتی می تواند منجربه یک ضربه روحی، عاطفی گردد. یک رابطه ی جنسی سالم به آنان اجازه می دهد تا بدن فیزیکی شان را احساس کنند، در حالی که هنوز با رویاهای درونی شان در ارتباطند. خویشاوندی آینه ای آکنده از درون بینی را برای آنها مهیا می سازد. متمرکز و زمینی ماندن برای آنان دشوار است، و یک خویشاوندی مسالمت آمیز به تعادل بخش عاطفی و روحی با بدن فیزیکی شان کمک می کند.
ممکن است ارغوانی ها جذب تمام رنگ ها شوند، اما ایشان در تداوم رابطه خویشاوندی کاملاً مشکل دارند. قرمز، قرمز پررنگ، نارنجی و زرد بیشتر فیزیکی، فعال و نوآور هستند، از سوی دیگر ارغوانی از مکاشفه ی افکار در ذهن آنها لذت می برد. نارنجی - زرد ممکن است برای ارغوانی تخیل گرا و هنرمند، بیش از حد واقع گرا و ذهنی باشد.
ارغوانی ها بازیگوشی های زردها را دوست دارند. سبزها و سبزهای پررنگ از ارتباط با ارغوانی ها لذت می برند، چرا که فعالیت ذهنی و خلاقیتشان در کنار آنان برانگیخته می شود. آبی ها و ارغوانی ها معمولاً با هم سازگارند اما ممکن است فقدان مسیر و قدرت در رابطه شان پیش آید. بنفش ها و سفید ها نقاط مشترک زیادی با ارغوانی های رویایی و روحی متمرکز دارند و نیز می توانند به یکدیگر کمک کنند تا زمینی باشند.
اگر ارغوانی ها آزادی و حمایت کافی در ارتباط داشته باشند، مهربان و فداکار، درها را به سوی دنیای باور نکردنی رویاها می گشایند.
● امور مالی و شغلی
هرجا که قوه¬ی تخیل، رؤیا و تفکر بصری مورد نیاز است، ارغوانی هم حاضر است. بسیاری از ایشان در تخصص های هنری یا هنرهای اجرایی، سرآمد هستند، اموری همچون نویسندگی و هنرپیشگی یا تجلی رویاها به عالم واقعیت از راه پردازش آزادانه و خلاقانه، در ید ارغوانی هاست. آنها به واسطه ی قدرت تخیل و بصیرتی که دارند، توانایی منحصر به فردی در رهنمون کردن مردم به ورای تخیل دارند؛ تخیلی که زنده به احساس، اشتیاق و جادو است. در درمان و تراپی، ارغوانی ها، قادرند توانایی و تجارب روحی شان را با دانش عوالم درون، توأمان سازند، و به دیگران مدد و حمایت عرضه دارند.
ارغوانی ها با تکیه بر نوآوری و تازه اندیشی شان بر موانع فایق می آیند. از آنجا که آنها تخیلی غنی دارند، می توانند راه حل هایی غیر متداول، یعنی همان چیزی که به نظر دیگران غیر واقعی است، ارائه دهند. آنها در پیدا کردن راه حل ها بسیار نواندیش هستند، اما از آنجا که بسیار اتری هستند، کار فیزیکی لازم را برای اتمام پروژه انجام نمی دهند. آنها باید گروهی تکنیکی قدرتمندی را برای به ظهور رساندن بصیرت هاشان، در پیرامونشان داشته باشند.
وقتی ارغوانی ها ضعیف می شوند، اصلاً نمی خواهند با موانع روبرو شوند. آنها به دنیای خیال پناه می برند، فقط به خاطر این که رنجی نبینند. آنها مسایل را خلاقانه و شهودی حل می کنند، به همین خاطر کار ذهنی بسیار و تحلیل و تفکر، به راحتی می تواند فشار سنگینی به سیستم عصبی آنان وارد سازد.
ارغوانی ها در مواجه با پول، مشکلات عدیده ای دارند. درآمد یک چالش است و آنها پول را به سرعت خرج می کنند. آنها دوست دارند از طرف دیگران حمایت شوند و کماکان، دیگری روز مرگی را بسازد و صورت حساب ها و دیگر مخارج را بپردازد. یکی از وظایف ارغوانی ها این است که بیاموزند که تخیلات و تمرکزشان را برای موقعیت مالی شان معطوف دارند.
آنها ممکن نیست مجذوب موقعیت های کاری بالایی شوند که تنش زا باشد. آنها حساس و دوستانه اند و در محیط های آرام و دور از تنش بهتر کار می کنند. آنها تمایلی به مشاغل اداری منظم یا تحلیلی و ذهنی ندارند. آنان باید فعالیت هایی برگزینند که قدرت تخیل بدیع و رویاهاشان را همگرا سازد.
▪ برخی از مشاغل ارغوانی ها عبارت است از:
قصه گو، هنرمند، نویسنده، بازیگر نمایش، هنرپیشه، رقصنده، طراح، دکوراتور، معلم یا درمانگر معنوی.
● سلامت، بهبود، رشد
برای ثبات قدرت، ارغوانی نیاز به درک اهمیت واقعیت فیزیکی دارد. برای او یادآوری اینکه ما در این کره خاکی زاده شده ایم، تا تمام جنبه های زندگی را در زندگی سه بعدی جهان فیزیکی تجربه کنیم، کاری دشوار است. تا زمانیکه آنها اشتیاق کافی را برای مواجه با دنیای واقعیت و ماندن در بدنشان داشته باشند، می توانند زندگی سرشار و لذت بخشی داشته باشند. آنها نیاز به کشف دیگر عوالم و بودن در رویا و تخیل دارند. آنها باید تصوراتشان را در عالم فیزیکی نیز بیان دارند.
به همان دلیلی که دیگران به خواب نیاز دارند، ارغوانی به گریز به عالم خیال نیاز دارند. آنها غالب اوقات به ژرف اندیشی و آرامش نیاز دارند. ایجاد یک محیط آرام، جایی که وقت زیادی برای تفکر و تجسم تازه ی عوالم خیالی داشته باشند، برای آنها، یک نیاز اساسی است. آنها باید به طور مداوم از اضطراب ناشی از دنیای فیزیکی تخلیه شوند؛ مدیتیشن و تجسم سازی اندیشه های آشنای آنان است. آنان باید به چاکرای پایینی یعنی مرکز بقا در لایه ی مادی، کالبد خویشاوندی و عواطف، جنسیت، عزت نفس و شخصیت شان نیز متصل شوند. این کار، آنها را در مواجه با زندگی و همچنین در بیان خلاقیت و قدرت درونی، موفق می کند. هرچه ارغوانی ها زمینی تر شوند، بیشتر می توانند رویاهاشان را به واقعیت برسانند.
ارغوانی ها چندان به کالبد فیزیکی شان پیوند ندارند. آنها معمولاً استخوان هایی کوچک و شکننده دارند. از آنجا که ارغوانی ها با زمینی بودن مشکل دارند، نیاز به مراقبت بیشتری از جسمشان دارند. تمرین هایی همچون، پیاده روی، باغبانی، شنا و دیگر اشکال فعالیت های جسمانی آرام به ارغوانی ها کمک خواهد کرد که به کالبد فیزیکی شان متصل شوند.
قدرت خیال ابزاری قدرتمند برای درمان خود و دیگران است. زندگی آگاهانه در عوالم درون و در عین حال اتصال مداوم به کالبدها و واقعیت سطح فیزیک، کار دشواری است که به هر حال ارغوانی ها باید برای ایجاد تعادل از عهده ی آن برآیند.
ارغوانی ها عاشق این هستند که مکانی مقدس با عود، بخور، شمع، نور، رنگ، گل و گیاه و موسیقی بیارایند، تا بدین طریق تجارب جادویی شان را از سفرهای الهام بخش روحی حفظ نمایند.
تا وقتی که ارغوانی ها وصل به عوالم بالا هستند، از تفکر خیالی الهام می گیرند و اندیشه های نو پدید می آورند، شادمان و خرسند خواهند بود و تأثیری قدرتمند بر خود و کره خاکی خواهند داشت.

رمز و رازهای پنهان کودکان در نقاشی

بچه‌ها به نقاشی علاقه زیادی دارند و آنچه می‌کشند بازتاب دنیای درونی آنهاست. بیشتر بچه‌ها به کارهای هنری‌شان فکر نمی‌کنند یا حتی آن را سانسور نمی‌کنند. در طول 40 سال گذشته نقاشی کودکان به عنوان بخش مهمی از تشخیص‌های متخصصان اطفال به کار می‌رود. نقاشی به آنها کمک می‌کند مراحل رشد کودک را در همان لحظه مشاهده کنند و درباره مشکل احتمالی آگاهی یابند. یک نقاشی ساده می‌تواند نگاهی اجمالی به جهان‌بینی کودک، نقش او در خانواده و روابطش با دیگر اعضای خانواده و البته اعتماد به نفس او باشد.



این نقاشی همچنین می‌تواند میزان استحکام او و خانواده را نشان دهد که بسیار مهم است. نقاشی کودکان حتی می‌تواند اوضاع فرهنگی و نوع رفتارهای اعضای خانواده را با یکدیگر مشخص کند اما این هشدار را در نظر داشته باشید که اگر می‌خواهید معنای پنهان شده در نقاشی را بیابید نباید آنها را بیش از حد تفسیر کنید. نباید هر خطی که کودک می‌کشد را بخوانید، بهتر است نقاشی بچه‌ها را فرصتی برای صحبت کردن با فرزندتان تلقی کنید و درباره آنچه می‌خواسته بکشد با او حرف بزنید. سپس سؤال‌هایی از او بپرسید تا ارتباط‌تان را به این ترتیب با فرزندتان بیشتر کنید. حواس‌تان باشد بیش از حد بر او تاثیر نگذارید و او تحت‌تاثیر شما نباشد. مثلا بگویید: «درباره نقاشی‌ات برام تعریف کن. این آدما کین توی نقاشیت. چیکار دارن میکنن؟ چرا مامانو این شکلی کشیدی؟» حالا با هم برخی از نقاشی‌های معمول بچه‌ها را تحلیل می‌کنیم.



وقتی خانواده شکل کلونی به خود می‌گیرد
مهارت نقاشی معمولا در دوران پیش‌دبستانی بهتر بروز می‌کند. بچه‌ها در این سن تمایل به استفاده از چهره‌های نزدیک به هم می‌کنند. بنابراین می‌توان از حالت چهره،‌ مکانی که خانواده در آن قرار دارد و کاری که در حال انجام هستند، برداشت‌هایی داشت. این نقاشی توسط یک دختر 5 ساله کشیده شده است. او مادرش را در سمت چپ خود کشیده و خودش، پدرش و برادر 8 ساله‌اش هم در کنار هم قرار دارند. این دختر خود را بزرگ‌تر از خانواده کشیده که این نشان‌دهنده اعتماد به نفس بالای اوست. شایان ذکر است که او خودش را بین پدر و برادرش قرار داده و این به این دلیل است که کودکان 4 تا 6 ساله در تلاش برای یافتن هویت جنسی‌شان هستند. به‌عنوان بخشی از روند طبیعی رشد و نمو، دختران از نظر عاطفی و فیزیکی به پدرشان نزدیک‌تر هستند (پسرها در این سن به مادرشان وابسته هستند) اما این احساسات موقتی است.


وقتی نگاه شخص سوم وجود دارد
پسر 7 ساله‌ای که این نقاشی را کشیده می‌گوید ما در حال بازی هستیم، این نشان می‌دهد پسربچه نقاشی را از دید فردی که در حال تماشای بازی آنهاست، کشیده است. همین موضوع نشان می‌دهد او قوه بصری و فضایی بالایی دارد. کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس می‌کنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. به‌کارگیری فضا نشان‌دهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک و محیط اطراف اوست. بچه‌هایی مانند این کودک معمولا هنرمند هستند و در حل معماها و بازی‌ها خوب عمل می‌کنند. این خانواده هم در خانه مشغول بازی است و نشان از رابطه خوب این خانواده با هم دارد. اینکه پسر بچه خود را در راس میز کشیده نشان از ایجاد حس هویت در او دارد.




وقتی جزئیات مهم است
دختر 7 ساله‌ای که این عکس را کشیده، یک سه‌قلوست که قبل از موعد متولد شده است. وقتی از او سؤال می‌شود که افراد در این نقاشی در حال چه کاری هستند، او از برادرش که در سمت چپ نقاشی است، شروع می‌کند. می‌گوید: «او در حال شستن لباس‌هاست. مامان در حال انجام کار با کامپیوتر است. من دارم لباس‌ها را آویزان می‌کنم پدر در حال شستن ماشین است و خواهرم لیوان‌ها را می‌شوید.» او نقاط مختلف بدن و لباس‌های پدر و مادر را کشیده که نشان می‌دهد به بلوغ بصری و مهارت‌های حرکتی لازم دست یافته‌ است. با نگاه به لباس‌های هرکس تفاوت‌های جنسیتی کاملا مشخص می‌شود. در این نقاشی کودکان و والدین به عنوان واحدی منسجم مشخص شده‌اند که به نظر می‌رسد از انجام کارهای روزمره لذت می‌برد.




وقتی زمین سوراخ می‌شود
این نقاشی توسط یک دختر 7 ساله که به تازگی با پدر و مادر و برادر کوچک‌ترش به مراسم خاکسپاری پدربزرگش رفته، کشیده شده است. این نقاشی توانایی این دختر را در ایجاد تفکیک چهره کودکان و بزرگسالان نشان می‌دهد و اینکه چهره‌های غمگین را کشیده است. او خود و پدرش را در یک پیوند قوی نشان داده. همین اتفاق غم‌انگیز باعث شده او همه اعضای خانواده را به هم نزدیک بکشد. این نشان می‌دهد خانواده در لحظه‌های غم‌انگیز زندگی کنار هم هستند.



وقتی بالن‌ها به هوا می‌رود
این نقاشی یک مثال عالی از این موضوع است که کار هنری می‌تواند سکوی پرتاب ارتباط باشد. این نقاشی را دختری 11 ساله کشیده که با مادرش زندگی می‌کند و هیچ خواهر و برادری ندارد. روانشناس با دیدن این نقاشی در بررسی اولیه سلامت فیزیکی، تکالیف مدرسه و رشد اجتماعی او را مناسب ارزیابی کرد. اما این دختر اغلب نمی‌توانست به خانه دوستانش برود. او ترجیح می‌داد دوستانش به خانه او بیایند و وقتی مادرش در کنارش بود با آنها بازی کند. واقعیت این است که این وابستگی زیاد بین مادر و کودک می‌تواند در روند رشد او اخلال ایجاد کند و این نکته در نقاشی‌ای که این دختر کشیده بود، مشخص شد. این طور که در نقاشی مشخص است این دو بسیار به هم نزدیک هستند و یک خط باریکی مادر و دختر را به هم وصل کرده است. وقتی از مادر سؤال شد که «درباره این نقاشی چه فکر می‌کنید؟» او با افتخار درباره مهارت نقاشی دخترش صحبت کرد. اما پس از آن اعتراف کرد آن چیزی را که روانشناس در پی نشان دادن آن در رابطه او و دخترش است، می‌بیند. بعد از آنکه با این مادر صحبت شد، او با انگیزه بهتری در پی یافتن راهی برای جدایی روانی اما همراه با عشق و رابطه نزدیک بود.




وقتی خانواده فوتبالیست می‌شود
این نقاشی بسیار خوب است. این نشان می‌دهد خانواده در حال لذت بردن از ورزش است. وقتی از پسربچه 9‌‌ساله‌ای که این نقاشی را کشیده خواسته شد آن را توضیح دهد، گفت: «ما در حال بازی فوتبال هستیم. پدر گفت بهش پاس بدم، منم این کار رو کردم و اون هم به مامان پاس داد و مامان هم توپ رو داد به برادر کوچیکم.» نمایش حرکت در نقاشی نزد نوجوانان و کودکان سنین بالا به عوامل عاطفی، فرهنگی یا به استعداد مهارت خلاقیت آنها بستگی دارد. می‌توان گفت که کشیدن تصاویر مختلف به حالت ثابت یا در حال حرکت بیانگر شخصیت کودک در یک محیط هماهنگ و یکنواخت است. کودکی که در نقاشی‌هایش تصاویر در حرکت را معرفی می‌کند، معمولا فردی باهوش و فعال و از همسالانش اجتماعی‌تر است. توصیف این پسر از نقاشی تعامل فعالش را با دیگر اعضای خانواده مشخص می‌کند. اما سؤال اینجاست که چرا مادر خانواده بزرگ‌تر از بقیه اعضا کشیده شده است. آیا او نقش رئیس خانواده را دارد؟




رنگ‌ها چه مفهومی دارند؟
سیاه و سفید
به معنای ترس، اضطراب، اندوه و ناامیدی است.

خاکستری
رنگی خنثی که چیزی را بیان نمی‌کند.

قهوه‌ای
به معنای مقابله با فشار والدین برای نظافت است.

بنفش
به معنی تمایل به چیزهای مخالف است. اگر زیاد استفاده شود به معنی اضطراب است.

آبی
صلح و آرامش و تسلیم شدن در این رنگ نهفته است، ضمن آنکه به معنی درون‌گرایی کودک است.

سبز
این رنگ به معنای نیاز به جلب توجه و تمایل به برقراری ارتباط و سرسختی است.

قرمز
برون‌گرایی کودک در استفاده از این رنگ نشان داده می‌شود.

زرد
شادی و خوش‌بینی و میل به مشارکت در این رنگ مشخص است.

صورتی
وقتی کودک از این رنگ استفاده می‌کند نشان می‌دهد تمایل به صلح و تعادل دارد.

رنگ ها در خواب و تعبیر آن از دیدگاه روانشناسی





هر گاه چهار رنگ قرمز ، زرد ، آبی و سبز با هم دیده شوند نشانه‌ی تعادل در شخصیت هستند.اگر یکی از این چهار رنگ وجود نداشته باشد ، فرد برای رسیدن به شخصیتی کامل باید خصوصیات آن رنگ گم‌شده را در خود به وجود آورد.اگر در خواب ، رنگی با رنگ‌‌های دیگر ترکیب شده باشد ، مفهوم آن نیز متفاوت می‌شود. مثلا رنگ صورتی که ترکیب قرمز و سفید سات ، نشانه‌ی تولدی دوباره است.
هم چنین رنگ سیاه و سفید نشان دهنده‌ی وحدت نیروها و هماهنگی است.

• رنگ سفید

رنگ سفید نشانه‌ی طراوت ، آغازی دوباره و هوشیاری است ، صفحه‌ای دست نخورده و آماده برای نوشتن داستانی جدید و دلخواه است.رنگ سفید در خواب به معنی تجربه‌ای تازه و رضایت بخش ، آگاهی از احساساتی جدید و دل نشین و چشم‌اندازی متفاوت ، حس بی گناهی و پذیرش اوضاع و حس عدم آگاهی برای کاری است.

•رنگ سبز

دیدن این رنگ در خواب نشان می‌دهد که فرد در پی استقلال و عزت نفس بوده و از طریق تلاش‌های شخصی ، به دنبال بالا بردن ارزش‌های خویش است.
رنگ سبز در خواب نشانه‌ی سلامت جسمی و روحی و احساس امنیت است.رنگ سبز نشانه‌ی این سات که فرد علاقه‌ای به برداشتن گام‌های تازه در جهت رفع مشکل خود ندارد و مدام دیگران را سرزنش می‌کند.

• رنگ قرمز

فعالیت ، شادابی ، اراده و قدرت ، خلاقیت ، امید به زندگی ، خواستار پیروزی و موفقیت و به دنبال لذت بردن از زندگی و عصبانیت مفاهیمی هستند که در رنگ قرمز پنهان شده‌اند.گاه دیدن رنگ قرمز در خواب ، احساس عدم پیشرفت مطابق با تلاش را نشان می‌دهد و فرد محیط اطراف خود را خطرناک و خارج از کنترل می‌بیند و احساس درماندگی می‌کند.

• رنگ آبی

رنگ آبی در خواب احساس آرامش و صلح ، وابستگی ، هماهنگی با محیط اطراف و فرار از روابط عاشقانه به دلیل احساس ناکامی و شکست را نشان می‌دهد.

• رنگ زرد

رنگ زرد نشان می‌دهد فرد در جست و جوی راهی برای رسیدن به آرزوهای خود است و حس می‌کند راهی را که در پیش گرفته در نهایت او را به سعادتمندی می‌رساند.دیدن رنگ زرد در خواب نشانه‌ی امیدواری ، جست و جوی آرامش و نیاز به تغییر و تحول است.هم چنین این رنگ نشانه‌ی احساس پوچی ، نا امیدی ، بدبینی ، بدگمانی ، و گوشه‌گیری نیز می‌باشد.

• رنگ نارنجی

دیدن این رنگ در خواب نشان می‌دهد که فرد می‌خواهد فعالیت بیشتری داشته باشد و روابط بیشتری با دیگران برقرار کند.فرد به دلیل خواسته‌ها و آرزوهایش احساس بی قراری می‌کند و به دنبال تقویت اعتماد به نفس خویش است.


• رنگ بنفش

فردی که رنگ بنفش را در خواب می‌بیند ، دوست دارد زیبایی خود را به رخ دیگران بکشد.دیدن رنگ بنفش در خواب ، از عدم تعهد فرد نسبت به مسائل مختلف حکایت دارد.رنگ بنفش نشانه‌ی دوستی و صمیمیت بوده و نشان می‌دهد فرد به دنبال رابطه‌ای عاشقانه است و تمایل زیادی به شناخت ویژگی‌های روحی و روانی خود دارد.گاه رنگ بنفش نشان دهنده‌ی ناتوانی فرد در برقراری رابطه‌ی صمیمی و عاشقانه می‌باشد.هم چنین بنفش روشن ، نشان دهنده‌ی دوستی و صمیمیت رشد نیافته و بی ثبات است.

• رنگ قهوه‌ای

فردی که رنگ قهوه‌ای را در خواب می‌بیند ، در جست و جوی آرامش و آسایش است و از طرفی به دنبال نیازهای مادی خود مانند غذا و تجملات و .... می‌باشد.رنگ قهوه‌ای در خواب نشان می‌دهد که فرد در مورد مسائل خانوادگی خود ، مخصوصا فرزندانش نگران است.هم چنین این رنگ بیان می‌کند که فرد در جست و جوی حقیقت خویش است.

• رنگ خاکستری

دیدن رنگ خاکستری در خواب نشان می‌دهد که فرد از لحاظ روحی خود را از دیگران دور می‌بیند و از آن‌ها فاصله می‌گیرد.
رنگ خاکستری بیانگر این سات که فرد هیچ اراده‌ای از خود نداشته و فقط حضوری فیزیکی در محیطاطراف خود دارد.دیدن این رنگ در خواب نشان می‌دهد که فرد نمی‌خواهد هیچ مسئولیتی را بپذیرد و از حضور در موقعیت‌های پر اضطراب می‌ترسد و نمی‌تواند به تنهایی تصمیم بگیرید.

• رنگ سیاه

رنگ سیاه نشانه‌ی پوچی است ، مرزی که فراتر از آن چیزی وجود ندارد.رنگ سیاه در خواب معمولا نشان‌دهنده‌ی عدم هوشیاری است و گاهی نشان می‌دهد که فرد به دنبال شناخت اسرار درونی خویش است.هم چنین رنگ سیاه ، حس تنهایی و گوشه‌گیری و تمایل به برخورد قاطع با شرایط حال را نشان می‌دهد.