مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

آیا می دانید شما تحت تاثیر کدام رنگ هستید؟



▪ متولدین فروردین : سرخ

رنگ سرخ سبب شده تا متولدین فروردین به دفعات عصبانی شوند ولی به محض آن که شراره های خشم خاموش شد به سرعت تبدیل به آدم هایی شاد و بانشاط می شوند. متولدین فروردین افرادی آرمانگرا ٬ مصمم و با اراده هستند و از احساسات گرایی خوششان نمی آید . هیچ کس نمی تواند مثل آنها قاطع و خشن باشد ولی در این حال کمتر کسی معصومیت و عاطفه آنها را دارد . آنها هرگز تحمل شکست را ندارند وبه گونه ای افراطی راجع به نتیجه نهایی هر چیز ٬ از عشق گرفته تا مسابقه فوتبال ٬ بسیار خوشبین هستند. آنها جنگجویان خوبی هستند و با مغز خود خیلی ماهرانه می جنگند. مخالفت دیگران و موانع و مشکلات برای آنها سرگرمی و مایه نشاط است و از آن لذت می برند . آنها هیچگاه منتظر موفقیت نمی نشینند بلکه با شتاب به سوی آن میدوند و به همین علت کمتر به دیگران وابسته اند.

▪ متولدین اردیبهشت: صورتی

متولد اردیبهشت خیلی به ندرت نگران می شود .هنگامی که کارها مطابق خواست او انجام نمی گیرد٬ اخم می کند اما عصبانی نمی شود ! خویشتن داری و صبر از صفات ذاتی رنگ درونی اوست و به مدد همین خصوصیات کارهای خود را خیلی راحت انجام می دهد و چیزی نمی تواند مانع او شود . وفاداری و صداقت نسبت به خانواده و دوستان از صفات بارز اوست .همچنین به شجاعت و دلاوری او باید مدال طلا داد چرا که هیچکس مثل او نمی تواند این همه از خود مقاومت نشان دهد. ممکن است سمج و لجوج باشد ولی بردباری او مثال زدنی است.

▪ متولدین خرداد : نقره ای


رنگ درونی متولدین خرداد آنها را به افرادی دلسوز ٬ مهربان ٬ خونگرم و صادق تبدیل ساخته که حرکاتی سریع تر از بقیه ولی دلپذیر دارند. متولدین خرداد از کارهای یکنواخت و تکراری بدشان می آید و به همین علت کارهای روزانه باعث می شود که فکر کنند همچون پرنده ای در قفس اسیر شده اند. این افراد ذاتا بی قرار هستند و همواره در پی هیجان و تغییر و تنوع هستند و اگر در یک جا ثابت بمانند افسرده می شوند. آنها با مهارت های ذاتی خویش چنان در ذهن مخاطب طوفان به راه می اندازند که هیچ کس متوجه تغییر مسیر ذهن نمی شود و اینگونه است که می توانند به اسکیموها یخ بفروشند و به افراد بدبین رویا !

▪ متولدین تیر : خاکستری

تیرگی رنگ درونی متولد تیر سبب می شود که گاهی اوقات بداخلاق شود. چنانچه از کسی ساعت را پرسیدید و با اخم جواب داد ٬ یا در سر میز غذا از کسی نمکدان خواستید و با عصبانیت به شما پرخاش کرد احتمالا او یک متولد تیر است که دوباره دچار بدخلقی شده و از زمین و زمان بیزار است . در این حالت فکر نکنید که از دست شما عصبانی است بلکه او از دنیا ناامید شده است . این حالت او موقتی و گذراست و فورا به همان آدم دلنشین همیشگی تبدیل می شود . متولد تیر همچنین قوه تخیل پرقدرت خود را به خوبی تحت کنترل دارد و تمام حالات درونی خود و دیگران را فورا دریافت کرده و در حافظه قوی خود ثبت می کند.

▪ متولدین مرداد: طلایی

رنگ درونی متولدین مرداد غروری شاهانه به او بخشیده به طوری که همیشه می تواند میزبان باشکوهی باشد . اوبه سختی می تواند حس برتری جویی خود بردیگران کنترل کند و همواره رفتاری فخر فروشانه دارد او برعکس متولدین فرودین که اغلب سعی می کند از یک چاه خشک آب بیرون بکشد٬ انرژی خود را بیهوده تلف نمی کند و از همین رو یک سازمان دهند خوب است و به راحتی می تواند وظایف و اعمال خود را سامان دهد . هر گاه که از خودنمایی دست می کشد دستوراتی که صادر می کند بسیار موثر هستند .

▪ متولدین شهریور : نارنجی

نخستین موضوعی که در مورد متولدین شهریور جلب توجه می کند آن است که وی طوری رفتار می کند که انگار مسأله مهمی درذهن خود دارد و او در تلاش است که آن را حل کند . یا گاهی اوقات احساس مبهمی به شما دست می دهد که انگار او از چیزی نگران است . این احتمال واقعاُ وجود دارد زیرا نگرانی برای او کاملاً طبیعی است و لبخند دلپذیر او همیشه مشکلات بزرگ او را مخفی می کند . این انسان کمال گرا را نمی توانید در محافل اجتماعی پیدا کنید . احتمال اینکه تا دیروقت شب در محیط کار او را بیابید بسیار بیشتر از آن است که در میهمانی او را ببینید !

▪ متولدین مهر : آبی

رنگ آبی آسمانی فطرتی هنری به او بخشیده که از نور و موسیقی ملایم به شدت لذت می برد . تأثیر آرامش و هماهنگی بر سلامتی متولد مهر معجزه آساست . هنگامی که در بستر بیماری می افتد قرار گرفتن در محیط عاطفی و خواندن کتاب های دلپذیر تأثیر فوق العاده ای بر سرعت بهبود او خواهد گذاشت . متولد مهر در هنگام گفتگو با دیگران ابتدا تاجایی که می تواند وراجی می کند و بعد مشتاقانه به حرف های طرف مقابل خود گوش می دهد ٬ در دعواهای دیگران همیشه نقش میانجی را بر عهده می گیرد و واضاع را آرام می کند و صلح و صفا برقرار می سازد .

▪ متولدین آبان : سفید

چنانچه از یک متولد آبان بپرسید که می تواند به شما کمک کند یا نه ٬ به سادگی می گوید : ((بله)) یا ((نه)) ! بنابراین اگر آدم حساس و زودرنجی هستید از او در هیچ موردی نظر خواهی نکنید زیرا او هر حقیقتی را رک و راست و بی رحمانه بر زبان می راند . درپاسخ هم می گوید که شما پرسیدید و او جواب داد . متولد آبان اصلاً اهل تملق گویی و دروغ بافی نیست یعنی منش خود را بالاتر از آن می داند که دست به چنین کاری بزند . بنابراین اگر شما در موردی تعریف کرد یقین داشته باشید که از صمیم قلب گفته و ارزش آن را بدانید .

▪ متولدین آذر : بنفش

متولدین آذر افلب اوقات شاد و خونگرم هستید . ولی هنگامی که از صمیمیت فطری آنها سوء استفاده شود آنگاه از کوره در می روند . عصیان علیه صاحبان قدرت و قوانین و مقررات دست و پاگیر در میان متولدین آذر شایع است . او هرگز از دعوا و در گیری فرار نمی کند و از کسی کمک نمی خواهد . همچنین متولدین آذر هرگز تحمل این را ندارد که کسی آنها را به نادرستی و عدم صداقت متهم کند . یک اتهام غیر منصفانه و بیجا ممکن است خشم آنها را شعله ور کند ٬ پس در نحوه بیان کلمات با متولدین آذر خوب دقت کنید چرا که آنها اول دست به عمل می زنند و بعد به عواقب آن می اندیشند !

▪ متولدین دی : قهوه ای

رنگ قهوه ای ٬ عملگرایی متولد دی را نشان می دهد . او برای حکمرانی اصلاً احتیاج ندارد که به خودنمایی بپردازد و ترجیح می دهد که دیگران جلو باشند و او قدرت پشت صحنه بماند . البته گاهی متولد دی از یاد می برد که بلند پروازی و جاه طلبی خود را مخفی نماید و تا موقعی که رئیس گروه نشود ٬ دست به کار نمی زند . به یاد داشته باشید که متولد دی همیشه به گونه ای رفتار می کند که تصور می کنید که مانند پر نرم و بی آزار است اما در حقیقیت مانند میخ محکم و کوبنده است .

▪ متولدین بهمن : زرد

متولدین بهمن ترکیبی از خونسردی ٬ عملگرایی و بی ثباتی هستند و به نظر می رسد که با افراد همدلی دارند و فقط با چند کلمه صحبت می توانند اضطراب آنها را کاهش داده و آرامشان کنند . این توانایی آنها احتمالاً به خاطر سیستم عصبی قوی و پرتوان آنهاست . متولدین بهمن معمولاً در انزوای خواصی فرو می روند و مردم معمولاً به درستی آنها را درک نمی کنند زیرا به خوبی نمی توانند با دنیای خیالی و آرمانی آنها ارتباط برقرار کنند . متولدین بهمن علیرغم آنکه دوستان زیادی در اطراف خود دارند ولی دوستان صمیمی و نزدیک چندانی ندارند .

▪ متولدین اسفند : سبز

رنگ بخشنده فطرت آنها سبب شده تا اصولاً عاری از هر نوع حرص و طمع باشند . سرشت دلپذیر ٬ جذاب و در عین حال تنبل متولدین اسفند شما را تحت تأثیر قرار می دهد . او نسبت به همه قید و بندهایی که محدود کننده هستند بی اعتناست به شرط آنکه آزادی خیال پردازی را از او نگیرند و بتواند بنا به خواست خود زندگی کند . او همچنین در مقابل توهین ها ٬ تهمت ها و نظرات دیگران نیز بی تفاوت است ٬ بنابراین خیلی به ندرت ممکن است عکس العمل شدیدی از او ببینید . البته فکر نکنید که کلاً آدمی بی خیال است زمانی که احساساتش جریحه دار شود با زیرکی خاص خود به نیش و کنایه می پردازد و طرف مقابل را مورد ریشخند و استهزاء قرار می دهد.

کاربرد هنر در درمان اختلالات روحی و روانی



یکی از ابزارهای کمک به تشخیص و درمان اختلالات روحی و روانی به‌ویژه در کودکان، گرایشی به نام هنردرمانی است که از طریق شاخه‌های مختلف آن، افراد احساسات و تفکرات خود را نشان می‌دهند. تاریخچه هنردرمانی به اواسط قرن گذشته بازمی‌گردد. هنردرمانی به مفهوم روانشناختی نخستین‌بار با نام مارگارت نامبرگ، معلم نقاشی شناخته شد. وقتی که وی مشغول تدریس نقاشی به کودکان بود، متوجه شد که هنر تداعی آزاد روان و ارتباط نمادین ناخودآگاه را به شکلی بدون سانسور، عینی و مشاهده آگاهانه «خود» است.

همزمان با وی، هنرمند بریتانیایی دیگری به نام آدرین هیل نیز برای اولین‌بار واژه هنردرمانی را با نگاه هنری به‌کار برد و اثر درمانی هنرهای تجسمی و تصویر‌سازی در قالب هنردرمانی را توصیف کرد و از این رو فعالیت‌های خلاق روان‌درمانی با استفاده از مواد و روش‌های هنری، دیداری شنیداری در روانشناسی هنردرمانی نامیده شد. در ایران نزدیک به یک دهه است که این روش در کلینیک‌های بالینی و کارگاه‌های روانشناسی مورد استفاده متخصصان و روان‌درمانگران برای درمان‌های اختلالاتی چون فوبیا، اختلالات پس از سانحه، افسردگی، اضطراب و استرس به‌کار گرفته می‌شود. در زمینه انواع شاخه‌های هنردرمانی، تاثیرات و نتایج درمانی آن با دکتر ناهید دهقان، روانشناس و مشاور تربیتی گفت‌وگو کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید.


هنردرمانی از چه زمانی در ایران برای تشخیص و درمان به‌کار گرفته شد؟


در سال 1381 که سازمان نظام روانشناختی و روانشناسی تشکیل شد، مرکز مشاوره مورد توجه قرار گرفت. ابتدا در این مراکز فعالیت‌ها کلی بود و به مرور شکل تخصصی به خود گرفت و هنردرمانی هم یکی از این رشته‌های تخصصی شد. تا پیش از این جریان اصلا هنردرمانی در جامعه ما مورد استفاده قرار نمی‌گرفت. اما امروز به اثبات رسیده که هنر می‌تواند روان انسان را درمان کند.


هنردرمانی بیشتر برای کودکان کاربرد دارد یا بزرگسالان؟


این تکنیک برای هر دو دسته مورد استفاده قرار می‌گیرد اما برای کودکان بیشتر کاربرد دارد. از آنجا که کودک از بیان تفکراتش عاجز است و احساساتش را بروز نمی‌دهد این تکنیک بیشتر جواب می‌دهد. وقتی کودک 45 دقیقه در کنار ماست، باید وی را از این طریق سرگرم کنیم و در لابه‌لای آن نیز با او صحبت کنیم و در همان حین حالت کنترل نداشته باشیم. اما با بزرگسالان از طریق گفت‌وگو یا مصاحبه بالینی می‌توانیم به صورت مستقیم اختلال‌شان را تشخیص دهیم اما درباره کودک ما نیازمند ابزارهای عینی هستیم زیرا نمی‌توانیم با وی مصاحبه بالینی داشته باشیم. برای بزرگسالان ممکن است هنردرمانی را به‌عنوان تمرین به آن‌ها بدهیم اما درباره کودک این‌گونه نیست، وی باید کنارمان باشد و این تکنیک‌ها را به‌کار بریم.


شاخه‌های هنردرمانی که از سوی روانشناسان مورد استفاده قرار می‌گیرد، شامل چه مواردی و چه کاربردهایی است؟

هنردرمانی یک تکنیک و ابزاری است مرتبط به رشته روانشناسی که شاخه‌های آن شامل این موارد است: قصه‌درمانی: روان‌درمانگران برای کودکانی که تخیلات قوی دارند از این شیوه هم برای تشخیص و هم درمان استفاده می‌کنند. گاهی شده که کودکان، دوستان یا خواهر و برادر خیالی دارند و با آن‌ها صحبت می‌کنند که این مساله خانواده را ناراحت می‌کند و می‌ترسند که کودکان‌شان دچار آشفتگی روانی باشند و وقتی به ما مراجعه می‌کنند، از بچه‌هایشان می‌خواهیم قصه بگویند، در واقع قصه‌درمانی را تجویز می‌کنیم.


(تئاتردرمانی): بچه‌ها و افرادی که خودشان استعداد و آمادگی این کار را دارند نیز نمایش‌درمانی برای آن‌ها بسیار مفید است یا روان‌درمانگر برایشان نقشی را بازی می‌کند یا خود کودک. این تکنیک مخصوصا برای کودکان طلاق بسیار جواب داده است. کودکی که از ماندن کنار یکی از والدینش می‌هراسد یا دوست ندارد ما سعی می‌کنیم در تئاتر به درمان این قضیه بپردازیم.


شعردرمانی: از افرادی که استعداد و آمادگی در این حوزه را دارند می‌خواهیم، هر موردی را که برایشان فشار و تنش به وجود آورده است در قالب شعر بازگو کنند.


موسیقی‌درمانی:
یکی از عالی‌ترین ابزارهای هنردرمانی است مخصوصا برای افرادی که هوش موسیقایی قوی دارند. از آن‌ها می‌خواهیم که بنوازند تا اعتماد‌به‌نفس‌شان از این طریق بالا رود. کسانی که از اجتماع و تعاملات اجتماعی آزرده یا دچار بیماری اوتیسم هستند برای افزایش تعاملات اجتماعی از این شیوه چه به صورت فردی و چه گروهی برای ارتقای رشد اجتماعی‌شان استفاده می‌کنیم که البته برای افرادی که در محدوده سنی 20 تا 40 سال دچار افسردگی نیز هستند بسیار مفید است.


سفال‌درمانی و شن‌درمانی: در این شاخه حرکت هماهنگی چشم و دست برای کودکان بسیار مهم است. همچنین برای بزرگسالانی که دچار آسیب‌های مغزی شده‌اند جهت تقویت حافظه هیجانی مناسب است. برای معلولیت‌هایی که مهارت‌های حرکتی‌شان را از دست داده‌اند، این تکنیک به‌کار برده می‌شود.


نقاشی‌درمانی: عمده‌ترین شاخه هنردرمانی، نقاشی است که هم نقاشی‌ خانواده مد نظر ماست و هم نقاشی‌ای که خود کودک از روی حسش می‌کشد (نقاشی آزاد). در نقاشی‌های خانواده، وقتی می‌بینیم بچه، پدرش را نمی‌کشد یا خواهر و برادرش را حذف می‌کند یا این‌که خودش را ترسیم نمی‌کند مسلما تعارض در این خانواده وجود دارد. نقاشی کودک کاملا گویاست و به صورت مستقیم با خصوصیات و روحیه‌اش همخوانی دارد و در ضمن هم به شکل پروسه‌ای یا فرآیندی می‌توان به آن پرداخت. در حوزه نقاشی، وقتی ما نقاشی کودکان را می‌بینیم کاهش اضطراب و افزایش شادی در آن‌ها به وضوح دیده می‌شود. خطوط کشیده‌شده و رنگ‌ها همگی احساسات کودک را بیان می‌کند. من مراجعه‌ای داشتم که خانواده‌اش را به شکل پنج انگشت دست کشیده بود و پدرش را شست انگشت نمایش می‌داد؛ شستی بزرگ با دهانی باز. وقتی از مادرش پرسیدم پدرش چگونه فردی است جواب داد، بسیار پرخاشگر و عصبی. نقاشی‌های آزاد نیز فضای روحی و ذهنی را نشان می‌دهند که کودک در چه شرایطی به سر می‌برد.به این نکته باید توجه داشت که در این تکنیک‌های هنردرمانی، یک فرد متخصص باید نظارت و تحلیل داشته باشد.


از میان شاخه‌هایی که برشمردید، کدام‌یک برای کودک تاثیرگذارتر است؟


نقاشی‌درمانی و تئاتردرمانی بسیار اثرگذار است. تئاتردرمانی خیلی خوب کمک می‌کند که تمام حس‌ها، ناگفته‌ها، ناشناخته‌ها و آنچه کودک احساس عجز و ناتوانی دارد با ایفا کردن نقش، به بیان رفتار و ‌منش بپردازد. بازی‌درمانی هم بسیار عالی است که ما این را جزو شاخه‌های هنردرمانی محسوبش نمی‌کنیم زیرا هم تاریخچه جداگانه‌ای دارد و هم طیفش گسترده‌تر است.


هنردرمانی در رویارویی کودک با چه آسیب‌ها و مشکلاتی موثر است؟

می‌توان گفت برای کودکانی که اعتماد‌به‌نفس پایینی دارند و دچار اختلالات خلقی، اضطرابی و روان‌پریشی هستند؛ کودکانی که پرخاشگر و رفتارهای خشونت‌آمیز از خود نشان می‌دهند. همچنین برای اختلال یادگیری. در کل برای درمان و تشخیص اکثر اختلالات مربوط به کودک کاربرد دارد. البته ناگفته نماند هنردرمانی نیاز به برنامه تخصصی روان‌شناختی دارد: 1-زمینه، علاقه و استعداد فرد بررسی شود. 2-زمان مناسب با توجه به ساختار و ابزار کافی برای تمامی اختلالات. در کل می‌گویم هنردرمانی برای غلبه بر استرس، افزایش خلاقیت، خودآگاهی، بیان خود، ابراز هیجانات مانند خشم، نفرت، عشق، جلوگیری از خودسانسوری یا بازداری از خود، خودتخریبی و فوبیا کاربرد دارد.

هنردرمانی، یک خوبی که دارد این است که نیاز به آموزش‌های قبلی ندارد اما استعداد لازم است. در هر صورت گاهی ما نمی‌توانیم شرایط سخت را از بین ببریم اما می‌توانیم کاری کنیم که فرد با این شرایط کنار آید و سازگاری داشته باشد.


یکی از دغدغه‌های والدین، رفتار پرخاشگرانه کودک‌شان است، هنردرمانی تا چه اندازه می‌تواند باعث کاهش یا در‌مان این رفتار شود؟


ما باید پرخاشگری را به‌عنوان یک معلول در نظر بگیریم و به دنبال علت باشیم. والدین فقط دل‌شان می‌خواهد کودک آرام و مطیع باشد و تا برخلاف این مساله عمل کند اصطلاح پرخاشگری به وی داده می‌شود. ما باید ببینیم علتش چیست. اگر بر اثر بیماری خاص باشد یا این‌که به‌عنوان یک عارضه فیزیولوژیک و اعصاب و روان باشد، می‌توان از هنردرمانی استفاده کرد تا اضطراب را پایین آورد و رفتار همدلی و تعاملی را افزایش داد و حالت خشم را کنترل کرد. تمامی این‌ها بستگی به‌خصوصیات کودک، جنس، سن، علاقه و سلامت فیزیکی‌اش دارد. برای بچه‌های پرخاشگر ما آموزش می‌دهیم که با شیوه‌های دیگری غیر از خشونت فیزیکی یا کلامی، آنچه را که می‌خواهند بگویند.


برای درمان کودکان بیش‌فعال، آیا هنردرمانی توصیه می‌شود؟

بله، استفاده از تکنیک هنردرمانی برای این دسته از کودکان باید دارای زمان‌های محدود و کوتاه‌مدت باشد زیرا تمرکز این بچه‌ها کم است اما باید تنوع فعالیت در کنارش باشد یعنی از هریک شاخه‌ها استفاده کنیم اما در حد چند دقیقه. شاخه‌هایی که برای آن‌ها فعالیت و تحرکات بیشتری داشته باشد برایشان بهتر است.


درمان توسط هنردرمانی چقدر زمانبر است؟

به شدت اختلال، مشکل فرد و مدت‌زمانی که فرد با آن درگیر بوده بستگی دارد. خانواده‌ای پیش ما آمده که فرزندش از کودکی مرض فوبیا داشته حالا که دانشجو شده وی را برای درمان آورده است. وقتی روانشناس شروع به کار و فعالیت می‌کند باید خانواده هماهنگ با روانشناس باشد. البته ما از همان ابتدا شرایط را به خانواده اعلام می‌کنیم و اگر در مدتی که تعیین کرده‌ایم به نتیجه نرسیم دیگر مراجع را نمی‌پذیریم زیرا خانواده خود را منطبق با ما نمی‌کند. دوره‌های روان‌درمانی چهار تا شش ماه است و بعد از آن هم وی را رها نمی‌کنیم تا مدتی که عود نداشته باشد. تشخیص هم در همان یکی دو جلسه اول مشخص می‌شود و در جلسات بعدی ما به درمان می‌پردازیم.


آیا جلسات هنردرمانی محرمانه و فردی است یا گروهی؟

هم می‌تواند فردی باشد و هم به شکل گروهی. خب در جلسات گروهی مهارت‌های اجتماعی افزایش می‌یابد. ما به‌وسیله هنردرمانی روی روانشناسی اجتماعی کار می‌کنیم. فوبیای اجتماعی (ترس‌های اجتماعی) بهانه‌ای برای درمان این اختلالات به‌شکل گروهی است.


هنردرمانی برای درمان اختلالات جسمی کودکان کاربرد دارد؟

بله، مثلا حرکت‌های ریتمیک (رقص) برای کودکانی که درد مفاصل و استخوان دارند و عضلات‌شان ضعیف است یعنی عضلات توانایی نگهداری استخوان را ندارد بسیار کاربرد داد. ما برای شنوایی موسیقی‌درمانی، برای بینایی نقاشی‌درمانی و برای مشکلات گفتاری آوادرمانی و شعردرمانی را توصیه می‌کنیم.


آیا در پیش‌دبستانی و مدارس، مربیان تربیتی که از هنردرمانی آگاه باشند، وجود دارند؟

درباره مدارس غیرانتفاعی یا مدارسی که در منطقه بهتری از شهر وجود دارد بالطبع مربیان تربیتی‌شان هم تخصص‌های لازم را خواهند داشت. البته من در مناطق 17 و 18 نیز بودم و کار کردم. نمی‌توان کلا این موضوع را مطلق دانست و قضاوت کرد ولی خب ما می‌بینیم در بعضی از نقاط شهر مربیان تربیتی‌ای در پیش‌دبستانی‌ها و مدارس گذاشته‌اند که بازنشسته شده‌اند. اما بهتر این است مراکز پیش‌دبستانی یا کودکستان 1و2، از افراد متخصص در رشته‌های هنری استفاده کنند.

روانشناسی رنگها (رنگ صورتی)


روان شناسی رنگی علمی است که تاثیر رنگ های مختلف روی "مغز" انسان را بررسی و فاش می کند و رنگ صورتی هم از جمله رنگ هایی است که تاثیر بسیار زیادی روی انسان ها می گذارد.


رنگ صورتی از اصلی ترین رنگ هایی است که منبع "آرامش" محسوب می شود.
رنگ صورتی از ترکیب رنگ قرمز و سفید ، به دست می‌آید. این رنگ از عشق و احساسات سخن می‌گوید و به فرد احساس آرامش می‌دهد.
گفتنی است رنگ صورتی تمام "نفرت ها" و "کینه ها" را از انسان دور می کند و سمبل شادی و آرامش را به انسان هدیه می دهد. "قلب" انسان از دیرباز با رنگ صورتی و یا قرمز به تصویر کشیده می شده است و این رنگ نشانگر دوستی است و حس شادی و نشاط را برای انسان ها به وجود می آورد.

بررسی ها نشان می دهند تمام افراد هر چند وقت یکبار باید لباسی به رنگ صورتی بپوشند تا احساس شادی و نشاط کنند و این باور نادرست که رنگ صورتی ویژه ی زنان است تنها باعث دور کردن مردان از رنگ های شاد و آرامش بخش می شود.

نتایج مطالعات همچنین نشان می دهند رنگ صورتی از جمله رنگ هایی است که انسان ها با آن به راحتی انس می گیرند و می تواند تمام امواج و "فرکانس های منفی" و مضر را از انسان ها دور کند.


=رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.
رنگ صورتی ، آرام بخش و تسکین دهنده است و احساسات عاشقانه را در افراد به وجود می‌آورد.
رنگ صورتی ، رنگی زنانه است که چهره زنان را با نشاط و دل گرم می‌کند و احساسات لطیف آن‌ها را تحت تاثیر قرار می دهد. این رنگ باعث تحریک عواطف و احساسات می‌شود و فرد را مهربان می‌کند. شما می‌توانید از این رنگ برای بهتر شدن روابط عاطفی و مشکلات ارتباطی خود استفاده کنید.
استفاده مدام از رنگ صورتی باعث می‌شود فرد حساس ، خیال باف و رویایی بشود و از دنیای واقعی فاصله بیشتری بگیرد.
رنگ صورتی ، رنگی سرگرم کننده و رنگ مطلوب کودکان به خصوص دختران خردسال است. با دیدن این رنگ غریزه‌ی پدری یا مادری فرد تحریک می‌شود.
رنگ صورتی بردباری و صبوری را به انسان القا می کند و افراد را به مهربانی و محبت تشویق می‌کند. وقتی شخصی ناراحت و عصبانی باشد ، رنگ صورتی به او پیام می‌دهد که آرام باش تا مسائل مسیر طبیعی خود را طی کند.
استفاده از رنگ صورتی در رنگ آمیزی مکان‌های مختلف ، در کاهش پرخاشگری موثر است. به همین دلیل در موارد بسیاری برای رنگ آمیزی دیوارهای زندان‌ها و مکان‌های پر استرس از رنگ صورتی استفاده می‌شود.
باقی ماندن طولانی مدت در فضاهای صورتی رنگ ، هشیاری را پایین می‌آورد و احساس خواب آلودگی و کسالت را به همراه می‌آورد. مردان نیز رنگ‌های صورتی هلویی را به صورتی ارغوانی ترجیح می‌دهند.

با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی ناآرامتر از قبل شدند.

روانشناسی رنگها (رنگ آبی)



رنگ آبی جزء رنگهای سرد می باشد . این رنگ اولین و مهمترین رنگ آرامش دهنده است. رنگی که آرامش فکری و جسمی ، اطمینان خاطر درونی و اعتماد به نفس را گسترش می دهد. رنگ درمانی ، آبی را برای انگیزش سلامتی، تسکین درد و کاهش فشار خون به کار می برد.


آبی رنگ آسمان ، اقیانوس و خواب می باشد. رنگ روز چهارشنبه آبی است. مصریان باستان از رنگ لاجورد برای نشان دادن بهشت و آسمان استفاده می کردند. آبی مظهر حضرت مریم می باشد.

رنگ آبی محض ، رنگ الهام بخشی، صداقت و معنویت می باشد. رنگ آبی ، غالبا رنگ انتخابی افراد محافظه کار است. افرادی که لباس آبی روشن می پوشند ، اغلب خلاق ، حساس و دارای قدرت تخیل بالا هستند. این افراد نیازمند یک محیط آرام می باشند. آبی روشن باعث گسترش خلاقیت می شود. به این دلیل است که توصیه می شود که ادارات و سالنهای مطالعه را با رنگ آبی تزئین نمایند و به طور ایده آل آبی را باید با رنگ زرد به کار برد تا باعث تحریک فکر یا ذهن گردد.
افرادی که تمایل به پوشیدن لباس آبی تیره دارند، به عنوان افرادی باهوش ، مستقل و مسئولیت پذیر شناخته می شوند. این افراد در پی آرامش هستند و دوست دارند که توسط محبت و مهربانی احاطه شوند. آبی تیره رنگ حقیقت و اعتدال می باشد.
آبی تیره یک رنگ خوب برای اتاق خواب می باشد چون خواب آرام و عمیق را ایجاد می کند، ولی مراقب باشید که از این رنگ در اتاقی که در نظر دارید روزهایتان را در آنجا سپری کنید ، استفاده نکنید که ممکن است تحت تاثیر عدم انگیزش آن و اثرات قوی الهام بخشی آن قرارگیرید.
از آنجایی که رنگ آبی به عنوان کاهنده اشتها عمل می کند (شاید به این خاطر کمتر غذایی به رنگ آبی وجود دارد) از این رنگ برای اتاق ناهارخوری و آشپزخانه استفاده نکنید ؛ مگر اینکه شما در یک رژیم غذایی باشید.
همچنین ، رنگ آبی می تواند یک انتخاب خوب برای رنگ حمام باشد. به این دلیل که تداعی کننده رنگ دریا است. از آنجاییکه آبی یک رنگ آرامش دهنده است، انتخاب مناسبی برای رنگ پیژامه می باشد. رنگ آبی احساسی از فاصله می دهد ، هنرمندان از آن برای نشان دادن پرسپکتیو استفاده می کنند.

رنگ فیروزه ای نماد جوانی است. این رنگ اثر آرامش دهنده دارد. فیروزه ای رنگ ارتباط است. این رنگ ترکیبی از خصیصه رشد سبز و ویژگی ارتباط آبی می باشد. آبی فیروزه ای باعث سهولت ارتباط بین اشخاص در جایی که توسط این رنگ احاطه شده اند می شود.
فیروزه ای برای مدت طولانی در طلسمها جهت حفاظت ، اطمینان نفس و قدرت به کار می رود.
به طور خلاصه اگر در زندگی تان به دنبال آرامش و آسودگی برای مقابله با آشفتگی و اضطراب؛ بازکردن جریان ارتباط ، گسترش پرسپکتیوتان و صلح هستید ، از رنگ آبی استفاده کنید

یکی از سه رنگ اصلی ، رنگ آبی است . رنگ آبی نشانه آرامش کامل بوده و اندیشیدن درباره این رنگ و مشاهده آن باعث کاهش فشار خون و تعداد ضربان نبض و قلب می گردد. در هنگام بیماری و خستگی نیاز به مشاهده این رنگ افزایش می یابد. این رنگ افسردگی بیماران را کم میکند.

یک رنگ مقدس بخصوص در فرهنگ اسلامی چون گنبد آبی مساجد،آسمان آبی که جایگاه فر شتگان و خدا و موجودات پاک است دارای تقدس و احترامی خاص است.امام جعفر صادق(ع)خطاب به مفضل می فرمایند : تفکر شما در رنگ آسمان خداوند که موافق ترین رنگها است دیده و نور بصر را تقویت می کند. درروانشناسی افرادی که رنگ آبی را انتخاب میکنند به نظر میرسد که افرادی با نشاطی هستند.
آزمایشهای علمی ثابت کرده که اشعه آبی موجب افزایش فعالیتهای حیاتی سلولها می گردد و در صورتی که به سلولهای پوست تابیده شود،فعالیت آنها افزوده و گلبولهای سفید از سطح پوست به سوی بدن کشیده میشوند.آبی صدایی مانند نی و شکلی مانند دایره دارد.

روانشناسی رنگها (رنگ سبز)



● ذهن/ بدن

سبزها شخصیت های هماهنگ و صلح جویی هستند.آنها خواهان یک زندگی جاری هستند و ترجیح می دهند در یک محیط طبیعی زندگی کنند. آنها متعادل ترین مردم در طیف رنگی هستند. آنها همچنین اتصالی قدرتمند با طبیعت دارند. زندگی در حومه کنار جنگل، یا نزدیک یک دریاچه یا اقیانوس برای این شخصیت های پر احساس بسیار مهم است. سبزها، رها، مهربان، اهل بیان و ارتباط هستند. آنها می کوشند تا بدن، ذهن و روحی متعادل داشته باشند و معمولاً در این تکوین، شخصی هستند.
سبزها زندگی را از طریق قلبشان دریافت می دارند. اولین انگیزه های آنها، خشنودی و هماهنگی است. آنها هر قدر به دوستان و طبیعت نزدیکتر باشند، خوشحال ترند. سبزها اساساً افراد قانعی هستند. اگر در وضعیت قوی باشند، برای شاد زیستن به حداقل نیز راضی می شوند، شادی درونی آنها، که خالی از آرزوهای بزرگ است، برایشان بسیار حائز اهمیت است. در حالی که دیگران دوست دارند از لذت و مزایای تجملات حاصل از موفقیت برخوردار باشند، سبزها، بدون آنکه در ابتدا بخواهند با کسی رقابت کنند، زیباترین و گرانبها ترین لباس ها را می پوشند و مشاغل وجیهی دارند.
سبزها شادی و رضایت را در زندگی شان وارد می سازند. آنها می دانند که هرچه اهداف متعالی تری داشته باشند، برای حصول آن چالش های بیشتری را پیش رو دارند. آنها از چرخه ی طبیعت و قوانین زندگی یک درک و فهم درونی دارند. ایشان معتقدند که زندگی بشر، خود، شگفت ترین موهبت است.
سبزها شخصیت های پرحرف و اهل برقراری ارتباط هستند. آنها معمولاً آنچه را فکر می کنند یا احساس می کنند، دقیقاً بیان می کنند، آنها می توانند در مورد یک موضوع ساعت ها صحبت کنند. یک "گپ" برای آنها درمان است و به آنها اجازه می دهد که احساسات و علاقه شان را بیان کنند و از این طریق تسلی یابند.
سبزها نیاز دارند که در مورد خودشان و مشکلاتشان صحبت کنند، تا بتوانند آنها را روشن تر بفهمند و بنابراین بهتر احساسشان کنند. اگر ناراحت یا خسته باشند، خشمشان را کلامی خالی می کنند. برای سبزها بسیار سخت است که احساس و افکارشان را نگه دارند، که البته خیلی طبیعی به نظر می رسد. دیگران از این که چقدر سبزها رک و صادق هستند، تعجب زده می شوند، یا ممکن است از این که سبزها صحبت نمی کنند، متعجب شوند.
سبزها کینستاتیک هستند و اتصالی قوی با بدن هاشان دارند. برای آنها، واقعاً ذهن و بدن یک واحد است. بنابراین افکار و احساساتشان را فیزیکی بیان می دارند، بیان برای آنها، کلید است. اگر عواطفشان را بیان نکنند احساس ناراحتی می کنند و در بعضی موارد حتی مریض می شوند.
آنها عواطف و احساساتشان را از طریق طبیعی بیان می کنند. همچون حیوانات، با طبیعت در تماس هستند. تمام انرژیهای عاطفی را بی دریغ و اغماض ابراز می دارند. اگر سبزها عصبانی شوند، اعلام می کنند. اگر غمگین شوند، اشک ها جاری می شود. اگر حسادت کنند، عکس العمل آن را فوراً خواهید دید. بیشتر سبزها در مورد احساساتشان فکر نمی کنند بلکه با آن زندگی می کنند.
سبزها به ما می آموزند که اگر، احساساتمان را به طور طبیعی بیان کنیم، تعادل و هماهنگی می آفرینیم و اگر احساسی را باز پس زنیم، به صورت انرژی عاطفی بیان نشده در کالبدهامان باقی می ماند و از انرژی حیاتی مان می کاهد. احساس کم قدرتی و کمبود انرژی از ترس از بیان طبیعی عواطف ناشی می شود. ما از طریق احساسات و عواطفمان با محیط پیرامونمان ارتباط برقرار می کنیم. سبزها این را می دانند و با هماهنگی ذهن و بدنشان زندگی می کنند.
سبزها اتصالی قوی با طبیعت و کالبد فیزیکی شان دارند. آنها نیاز دارند که ابراز وجود کنند و فعالیت فیزیکی داشته باشند. صرف وقت در طبیعت یا کار با حیوانات، در آنها حس مطلوب اتصال به زمین را می بخشد. حیوانات به ویژه اسب، گربه و سگ ادراک طبیعی سبزها را احساس می کنند، به همین دلیل به سمت آنها کشیده می شوند.
سبزها دیدگاهی متعادل نسبت به جهان مادی، تجملات و دارایی ها دارند. آنها معولاً احساس می کنند که بشر باید در یک محیط پر از نعمت زندگی کند. هیچ نیازی به رنج زندگی در فقر نیست. آنها معمولاً در مدیریت دارایی های مادی خودشان، عالی هستند.
از آن جا که سبزها با مادر زمین اتصالی قوی دارند، به راحتی با محیط های مختلف عوض می شوند و خود را با آن سازگار می کنند. آنها به روشنی، اندیشه ی انعطاف پذیری و تغییر مداوم را در جهان می فهمند، فرآیندی که هر روزه بی هیچ تلاش حادث می گردد. سبزها گرایش به زندگی راحت دارند و نیز گنجایش آن را دارند که از تمام موقعیت های زندگی مسرور شوند. اما نیاز مبرم دارند که در محیط شان احساس امنیت و اطمینان داشته باشند.
شخصیت های سبز متفکرانی تیز، انتزاعی و تحلیل گر هستند و بدون این که وقفه ای ایجاد شود از یک مرحله به سرعت به مرحله بعدی جهش می کنند. آنها توانایی دیدن کل را دارند. آنها ترجیح می دهند ایده هاشان را ارتقا و بیان دارند و سپس کار را سازماندهی کرده و در اختیار گیرند. آنها طراحانی مناسب هستند که نیاز دارند، هرآنچه را انجام می دهند، بدانند. آنها اطلاعات را از طریق ذهن پردازش می کنند، با قلبشان تحت کنترل می گیرند و معمولاً حداکثر استفاده را از این توانایی، در تمام جنبه های زندگی شان می برند.
سبزها قادرند به سرعت الگوها را شناسایی و راههای مواجه با آن را بیابند. آنها از ایجاد اهدافشان که به زودی به دست خواهند آورد، لذت می برند. اما برخی اوقات قدرت کافی یا همیّت لازم را تا مرحله ثمره بخشی ندارند. آنها ترجیح می دهند که سازمان دهی، پایه ریزی، طراحی و برقراری ارتباط نمایند، تا این که خود، واقعاً وارد کار شوند.
سبزها اهدافی متعالی و اعتقاداتی خاص در زندگی دارند. این مسأله در روابطشان با مردم در موقعیت های مالی بسیار متداول است. آنها انتظار دارند زندگی در مسیر خودش پیش برود. آنها معمولاً یک زندگی طبیعی و راحت را به یک زندگی جنجالی و پر از اضطراب ناشی از درآمد و حصول اهداف ترجیح می دهند.
سبزها نیاز دارند مسیر زندگی شان را با استقلال و دستور کار خودشان پیش ببرند. آنها دوست دارند خودشان رئیس خودشان باشند و به راحتی ابراز وجود کنند، موقعیت ها را کشف و در موقع لزوم تغییر دهند.
سبزها در وضعیت ضعف ممکن است، خموده و بی مسؤولیت شوند و در مقابل تغییرات مقاومت کنند. رشد و تعالی شخصی که از درون حادث می گردد، تلاش و تحرک بسیار زیادی می طلبد. با این توصیف آنها ممکن است قادر به کشف خواست واقعی شان نشوند و بدون مشی و هدف واقعی در زندگی پیش بروند. و بنابراین زندگی هیچ مفهومی برای آنان نخواهد داشت. ممکن است سازش با موقعیت های مختلف برایشان مشکل شود. یافتن اهداف در این صورت مشکل می شود، چراکه آنها همیّت لازم را ندارند. آنها در غایت بدون هیچ جواب یا راه حلی از مقصودشان در زندگی منصرف می شوند.
سبزها در حالت نامتعادل معمولاً نیاز مفرط به ارتباط با طبیعت و حیوانات پیدا می کنند. آنها ترجیح می دهند با حیوانات یا درون طبیعت باشند تا حس تعادل و ارتباط را تجربه کنند. آنها معمولاً این رفتار را به خاطر ترس از رویارویی با یک ماجرای عظیم تر بروز می دهند. دوست داشتن و ارتباط داشتن با دیگر افراد با تمام خوبی ها و بدی هاشان. رشد و تعالی شخصیتی و تغییر طبیعی و ادراک آن برای سبزهایی که از قدرت دور شده اند کاری دشوار است. در این زمان سبزها ممکن است منفعل و غیرمتمرکز شوند. در این هنگام عملکرد آنها همچون یک گربه می شود که دوست ندارند کاری را برای یک مدت طولانی انجام دهند. فقط بدنشان را می کشند و استراحت می کنند و این کار باعث می شود، تعادل و هماهنگی و تجدید قوایشان، باز ایجاد گردد.
سبزهای نامتعادل از مواجه با موقعیت ها یا چالش ها می ترسند و ترجیح می دهند که وارد صحنه نشوند. سپس از این که قدرت عشق و محبت را واقعاً تجربه کنند هراسانند. مشکل آنها فهم این مطلب است که یادگیری تنها در مواجه با موقعیت های زندگی و مشکلات آن اتفاق می افتد. اگر آنها بترسند که جایگاه راحتشان را ترک کنند و موقعیت ها را در زندگی از دست بدهند، رشد و تحولات غیرممکن خواهد شد.
سبزها نیازمند اتصال به عشق بلاشرط در زندگی هستند. هرگاه بخواهند، اهدافی را که زندگی شان را ارزشمند می سازد کشف خواهند کرد. همچنین، وقتی این مکاشفه پیش آمد، آنها عملکرد های درونی را برای تحولات شخصی شان به کار خواهند گرفت، یا اینکه اجازه خواهند داد تغییرات، خود، مسیر طبیعی شان را طی کنند.
در وضعیت قدرت، سبزها می دانند که زندگی به خودی خودش کافی است. آنها مداوم در حال رشد، پردازش و همگرایی بدن، ذهن و روحشان هستند. روحانیت برای سبزها به مفهوم تعادل و هماهنگی، تبعیت از بشر متعالی و طبیعت اتصال به خداست. دوستی، عشق و ادراک، جنبه های مهمی برای سبزها است. اندیشه ی یکی شدن برای آنان به مفهوم طبیعت دوم است.
● زندگی اجتماعی
سبزها اجتماعی هستند و دوست دارند با دوستان و خانواده شان باشند. این امر برای امنیت خاطر آنها بسیار مهم است که احساس کنند مورد پذیرش و ادراک دیگران قرار گرفته اند.
آنها احتیاج به هماهنگی دارند و محیطی راحت، متعادل و آرام را ترجیح می دهند. بودن با مردم به آنان زمینه ی ارتباط و بیان عمیق ترین احساساتشان را می دهد و البته تماس با حیوانات و طبیعت برای این شخصیت های مهربان، فوق العاده رضایت بخش است.
سبزها می توانند ساعت ها حرف بزنند. این کار برای آنها یک درمان است. آنها بیشتر در مورد تجاربشان صحبت می کنند، تا در مورد چیزهای دیگر. این کار به آنها کمک می کند به تقاضای تعادل بدن، ذهن، قلب و روحشان جواب داده باشند.
آنها معمولاً از برقراری ارتباط با غریبه های نمی ترسند و خیلی زود دوست پیدا می کنند. این شخصیت های بیانگر، غالباً در گروههای اجتماعی و تشکل ها دیده می شوند. کار گروهی و تقسیم زندگی با اعضای خانواده و دوستان صمیمی برای آنها بسیار با ارزش است.
این تعامل به آنها خاطرنشان می سازد که آنها زنده هستند و به آنها یادآوری می کند که افراد مثمری هستند و بخشی از کل. از آنجا که قادرند افکارشان را با دیگران در میان بگذارند، شفا بخشند و ارتباط برقرار کنند، معمولاً در آموزش یا تخصص های درمانی همچون پزشکی، کایروپراکتیک، ماساژ درمانی، شفاگرای کل نگر و فیزیولوژی روحانی مشغول به کار می شوند. در تمام حیطه هایی که بتوانند فهم ذاتی شان را از عشق حقیقی، برادری و خودشناسی به کار گیرند، با جان و دل و با ایثارگری وارد میدان می شوند.

سبز بودن به معنای ارتباط و تعامل با بشر، حیوان و طبیعت است. این روابط، نخستین راه دریافت زندگی است. آنها زندگی را از روزنه ی ارتباط و تعامل شخصی نظاره می کنند. آنها دوست دارند با دنیای پیرامونشان در ارتباط باشند. آنها نیاز دارند افکار و احساساتشان را با مردم در میان بگذارند. شخصیت های سبز تعاملی طبیعی با دیگران دارند.
آنها بدون خودداری، افکار و احساساتشان را با هر کسی در میان می گذارند. برخی مردم آنها را بی احساس، غضبناک و تندخو می پندارند که این برای سبزها هیچ اهمیتی ندارد.
برخی اوقات بسط روابط صمیمی برای آنها مشکل می شود. گفتگوی خودمانی و برخورد راحت آنان، الزاماً هیچ رابطه ی صمیمی و دوستی با مفهومی را تضمین نمی کند. اگرچه با صمیمیت عاطفی، برخوردی محتاطانه می کنند، اما این همان چیزی است که در هر رابطه ی قدیمی در جستجویش هستند. ذهن و قلب گشاده ی آنان به آنان این اجازه را می دهد که با هر نوع شخصیتی ارتباط برقرار کنند. آنها دوست دارند با خانواده و با دوستان صمیمی شان باشند.
سبزها از فعالیت جنسی لذت می برند. برای آنها ************ به مفهوم عاشق شدن است. این کار به آنها احساس زنده بودن می بخشد. آنها مخلوقاتی مهربان هستند و دوست دارند لمس کنند. سبزها در هنگام قدرت، نظری طبیعی نسبت به روابط جنسی دارند، زیرا با اندیشه ی عشق بلاشرط و تزویج سالم آشنا هستند. سبزها به راحتی با سبزهای پررنگ، بنفش های اهل بصیرت و تمام رنگ های فیزیکی سازگار می شوند. سبزها امنیت و زمینی بودن سبز پررنگ را خواهانند، و قدرت قرمز به تواناییهای ذهنی و گفتاری آنها می افزاید. زردها درخششی دارند که سبزها بسیار دوستدار آن هستند.
سبزها به سختی راههای عاشقانه و عاطفی آبی ها را می فهمند. سبزها و ارغوانی ها ساعت ها می توانند درباره ی هر موضوعی با هم صحبت کنند. تا زمانی که سبزها بتوانند با همسرانشان ارتباط برقرار کنند و خودشان را بروز دهند و همچنین احساس کنند که مورد پذیرش و قابل تشخیص هستند، روابط هماهنگ به راحتی حاصل می گردد.
● امور مالی و شغلی
خصوصیات ذاتی سبزها شبیه به سبزهای پررنگ است. توجه مالی آنها بر کسب پول یا حصول اهداف نیست، بلکه تمرکز آنها بر زندگی پرنعمت به واسطه ی پول است. سبزها نه جسمانی و نه ذهنی، سخت کوش نیستند. اگر درآمد را برای خودشان بخواهند، خیلی مسؤولیت به عهده نمی گیرند. آنها غالباً ترجیح می دهند، کس دیگری آنها را حمایت کند، یا حداقل این که فقط برای نیازهای اساسی خودشان کسب درآمد کنند. به بیان دیگر، بعضی از سبزها آگاهی از وضعیت اطمینان مالی دارند. آنها نیاز به زندگی در محیطی متعادل دارند که چالش های پولی وجود نداشته باشد. نزاع برای بقا، تنش ایجاد می کند، چیزی که سبزها را بسیار اذیت می کند.
سبزها مهربان و یاری رسانند. از آنجا که می دانند چگونه با نیازها و خواسته هاشان ارتباط برقرار کنند، دائماً از دیگران کمک دریافت می کنند. به نظر می رسد که آنها با اندیشه ی سیستم حمایت طبیعی آشنایند؛ اگر بخواهید دریافت خواهید کرد. فقط باید بدانند که شروع کار برای آنکه چیزی اتفاق بیافتد کم است.
سبزها مشکلاتشان را حل می کنند، و این نه تنها به مدد دوستانی است که دقیقاً در جایگاههای مورد نیاز آنان است، بلکه به خاطر توانایی های تحلیل گرانه و سازمان دهنده خوبی است که خودشان دارند. اتصال قوی ذهن/ بدن آنها و اشتیاق آنها به عملکرد باعث می شود به طور مؤثر و با سرعت از عهده مشکلات برآیند.
سبزها ایده های دقیق و هوشمندانه ای دارند. سبزها دارای شهودی طبیعی هستند که آنها را بسیار مبتکر و تند ذهن ساخته است. اما برخی از آنها ایده هایشان را در راه حمایت دیگران به کار می گیرند و در این راه انرژی باور نکردنی را نثار می کنند. آنها معمولاً نظرات دیگران را می پذیرند و آنها را در ابتکاراتشان یاری می رسانند. در این موارد، برای خلق و اتمام پروژه های خودشان همیّت و مقاومت لازم را ندارند، چراکه فکر می کنند مسائل خودشان چندان چشمگیر نیست، یا آنکه از اعتبار و اهمیت کمتری برخوردار است. باید برای ایده هاشان وارد عمل شوند و برای آن طرح و برنامه بریزند.
▪ برخی از مشاغل سبزها عبارتند از:
باغبانی، محقق محیط زیست، کشاورزی، کارگزاران اجتماعی، دامپزشک، مادر، معلم، تراپیست، مشاور، منشی.
● سلامت، بهبود و رشد
سبزها برای هماهنگی باید کاملاً مسؤولیت پذیر باشند، تا بتوانند با حداکثر توانایی هاشان، زندگی کنند. آنها باید با بدن، ذهن و قلب و روحشان در ارتباط باشند و جریان طبیعی رشد و عشق به درونشان را احساس کنند. وقتی بفهمند که چه می خواهند و اهدافشان را به روشنی تعیین کنند، توسط جریان بی انتهای طبیعت حمایت خواهند شد.
سبزها درمانگرهای طبیعی و رابطینی هستند که باید منظور از زندگی را که همان رشد مداوم عاطفی و روحی است، بفهمند. می توانند بدن، ذهن و روح را متحد سازند و انسانیت را که همانا دوستی، همدردی، رهایی، ارتباط و احساس قوی قلب را که از مهمترین چیزهای زندگی بشر است، نشان دهند. وقتی سبزها خودشان را به طور طبیعی ابراز دارند، به طور خوکار قوایشان احیاء می شود. سبزها در وضعیت قدرت، افرادی سالم هستند. اتصال بدن/ ذهن/ قلب آنها، در تمام موقعیت ها رهنمودشان است.
برای آنها زندگی در یک محیط متعادل نزدیک به طبیعت، یک درمان است. برای بهبود و تعادل آنها نیاز دارند که حرف بزنند و احساس و افکارشان را بیان کنند، گویی بسیاری از تحولاتی را که در مسیر تحولات شخصی تجربه می کنند، بدین طریق پردازش می نمایند.
اگر عواطف و احساساتشان را باز پس زنند، غمگین می شوند. بزرگترین موهبتی که سبزها می توانند دریافت کنند، این است که انسانی طبیعی، پاک و ساده باشند. این بهترین درسی است که می توانند به دیگران بیاموزند و به بشریت هدیه دهند. سبزها وقت زیادی را برای خودشان نیاز دارند. استراحت در یک دریاچه ی آرام، در یک باغ شگفت انگیز، یا در خانه خودشان بسیار آنها را تازه می کند. سبز دوست دارد با دوستان صمیمی اش باشد، از گذشته صحبت کند و خوش بگذراند.
سبزها همچنین دوست دارند تحرک جسمانی نیز داشته باشند. آنها فعالیت هایی را همچون اسکی، شنا، دویدن با حیوانات خانگی و رقصیدن که آنها را در یک تماس طبیعی با خودشان قرار می دهد، ترجیح می دهند. تا زمانی که سبزها ترس از تحول نداشته باشند مادر طبیعت در نعمت بی پایان، آنها را حمایت خواهد کرد. برای یک سبز تحول شخصیتی کلید است: همگرایی بدن، ذهن، قلب و روح. رشد و تعالی، طبیعی ترین چیزی است که روی زمین اتفاق می افتد و آنها را احاطه کرده است و وجود شکوهمند و قدرتمندشان را در بر می گیرد.