بلوغ فرایندی در چرخه رشد و تکامل انسان است که در پی تغییراتی که در سیستم جسمی هورمونی فرد به وجود می آورد تغییراتی در نیاز های جنسی، ویژگی های جسمانی و خلق وخو و و رفتارهای نوجوان شکل خواهد گرفت. بلوغ در پسران و دختران شامل مواردی است که ابتدا تغییراتی در سیستم مغزی و غدد فوق کلیوی و هیپوفیز فرد اتفاق افتاده و پس از آن با تغییراتی که در غدد جنسی فرد اتفاق می افتند تغییراتی در سیستم جسمانی فرد رخ میدهد. نخستین علامتی که در بلوغ پسران اتفاق می افتند رشد و بزرگ شدن بیضه ها و در نتیجه آن بزرگ شدن آلت تناسلی و رویش موهای بالای آلت است که به آن زهار گفته می شود. تغییرات بلوغ در پسران معمولا از سن ده سالگی آغاز شده و تا سن ۱۲ الی ۱۵ سالگی به اوج خود رسیده و کامل می شود بنابراین به بلوغ و تغییراتی که در کمتر از سن ۹ سالگی در فرد اتفاق بیفتد بلوغ زود رس گفته می شود. اگر حس کنیم که پسر قبل از سن نه سالگی به علائم مذکور رسیده است باید ارزیابی هایی برای تشخیص و اثبات دلایل انجام شود. در اولین اقدام باید سطح هورمونی پسر مورد ارزیابی قرار گیرد و برای آن با بررسی های غده هیپوفیز توسط پزشکان ایرادات احتمالی و ترشحات هورمونی بیش از حد مشخص خواهد شد. در دومین حالت در صورتی که مشکلی در غدد مغزی فرد وجود نداشته باشد بایستی به بررسی دلایل دیگری مانند بزرگی مادرزادی غدد فوق کلیه مشکل را بررسی نمود.
اهیمت بلوغ زود رس پسران این است که اگر حس کنیم که کودک در سن کمتر از نه سالگی به بلوغ رسیده است و این نکته توسط بررسی ها اثبات شود بایستی با استفاده از حتی دارو روند را کند کرده تا پسر در سنین کودکی با اطراف خود مطابقت بیشتری داشته و با این تاخیر سن بلوغ در او به سن نرمال و دیگر هم سن و سالان خود نزدیک شود. درست است که در بلوغ زود رس پسران به یکباره قد کشیده و بلند می شوند ولی در این حالت در نهایت خیلی زودتر صفحات رشد استخوان فرد بسته شده و در نهایت قد نوجوان از سایر هم سن و سالان خود و از آنچه پدر و مادر انتظار داشته اند کوتاه تر می شود. اگر به مشکلات این گونه از پسران که تقریبا در سنین کودکی به بلوغ می رسند رسیدگی نشود بیشترین مشکلات برای آن ها به وجود خواهد آمد که به خصوص در محیط مدرسه معلمان و آموزگاران فرد می توانند نقش مهمی در کاهش مشکلات روحی فردی که به بلوغ زود رس رسیده است را داشته باشند. البته نقش والدین به عنوان کسانی که کودک و نوجوان بیشتین زمان خود را با آنان می گذراند غیر قابل انکار و بسیار مهم می باشد. والدین باید در نهایت صمیمیت و دوستی به فرزند خود بفهمانند که این بلوغ در چه سنینی طبیعی است و حالا که برای فرزندشان زودتر اتفاق افتاده است او می تواند چه کارهایی برای بهبود شرایط خود داشته باشد. در این حالت برقراری و داشتن یک رابطه خوب و صمیمی بین خانواده و والدین فرد با مدیران و معلمان فرد در مدرسه می تواند باعث ایحاد شرایطی بهتر و مناسب تر برای فرزند شده و صمیمیت و رابطه میان کودک با والدین و نیز معلمان را بهبود ببخشد. یک سری از نکات می تواند زمینه ساز جلوگیری از بلوغ زود رس در پسران باشد که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:
چند سالی است که بسیاری از والدین از بروز بلوغ زودرس در فرزندان دختر خود بسیار نگران هستند چرا که مسلما هیچ پدر و مادری نیستند که بخواهند خیلی زود فرزندشان از دوران کودک قدم در دنیای بزرگسالی بگذارد. منظور از بلوغ دوره ای است که در آن انسان توانایی تکامل و تولید مثل پیدا می کند و این توانایی چه در دختران و چه در پسران با تغییراتی همراه است. می توان گفت ژنتیک افراد مهم ترین عامل تعین کننده زمان بلوغ در افراد است اما مسلما عوامل تاثیرگذار دیگری نیز در این بین وجود دارند که از جمله آن ها می توان به محیط و تغذیه اشاره نمود.
سن بلوغ بسته به شرایط جغرافیایی می تواند تغییر کند مثلا در کشورهایی که به خط استوا نزدیک تر هستند سن بلوغ پایین تر است هم چنین در جوامع شهری نسبت به جوامع روستایی سن بلوغ پایین تر است که می تواند ناشی از تغذیه مناسب تر باشد چرا که در جوامع پیش رفته نیز سن بلوغ پایین تر می باشد. تکامل بلوغ در دختران چند سالی طول می کشد و پس از اولین نشانه ها و علائم بلوغ که در واقع رشد ناگهانی می باشد و پس از پایان یافتن و اواخر دوره رشد عادت های ماهیانه در دختران به وجود خواهد آمد. بیش تر مطالعاتی که در مورد سن بلوغ و ویژگی های آن در دختران صورت گرفته مربوط به جوامع غربی است که در آن سن بلوغ دختران را حدود ۹ تا ده سالگی می داند. برخی عادت دارند که برخی از مشکلات به وجود آمده در دوران بلوغ را غیر طبیعی می دانند مثلا تغییراتی مانند کم خونی، آکنه و جوش های بدن و صورت و مواردی از این قبیل از نظر آن ها غیر طبیعی است اما این اتفاقات در نتیجه تغییرات به وجود آمده در سیستم و سطح هورمون های فرد افتاده است. روانشناسان اعتقاد دارند که تغییرات به وجود آمده در دوران بلوغ می تواند باعث زمینه سازی و شیوع اختلال افسردگی در دختران شود. بسیاری از دختران هستند که از تغییرات جسمانی و فیزیکی به وجود آمده در پی بلوغ ناراضی هستند و مواردی مانند نازیبایی صورت و جوش و آکنه فراوان و نیز تغییرات و بزرگ شدن سینه و باسن آن ها را به شدت ناراحت می کند و تا مرز افسردگی می کشاند و در این بین دخترانی که به بلوغ زودرس گرفتار می شوند بیشتر از سایر دختران در معرض خطرات روحی و روانی و افسردگی قرار دارند.
هر بلوغی در دختران خطرناک نیست بلکه فقط بلوغ های زود هنگام در این بین نیاز به بررسی و مراقبت های لازم را دارند که باید گفت بر اساس علم پزشکی سنین میان ۹ تا ۱۰ سالگی به عنوان سن بلوغ در میان دختران شناخته می شود و هر گونه علائم و نشانه هایی از بلوغ قبل از سن هشت سالگی به عنوان بلوغ زود رس شناخته می شود.
مهم ترین عوارض بلوغ زودرس در میان دختران یکی مشکلات و اختلالات روانی است که برای آن ها به وجود می اید و یکی دیگر کوتاه ماندن قد و رشد نکردن مناسب که هر کدام از مشکلات می تواند زمینه ساز بروز بیماری و اختلال افسردگی در میان دختران نوجوان باشد. پزشکان اعتقاد دارند از آن جایی که اولین علائم بلوغ در دختران جوانه زدن پستان های آنان است پس خانواده ها و خود نوجوان باید مراقب باشد که در صورت دیدن هر گونه علائمی از بلوغ که در زیر سن ۸ سالگی اتفاق افتاده باشد باید به پزشک مراجعه کند چرا که در این مرحله می شود با کنترل نمودن بلوغ جلوی عوارضی مانند کوتاه ماندن قد و مواردی مانند افسردگی را گرفت اما اگر این سنین بگذرد و کاری برای درمان نوجوان دختر انجام نشود صفحات رشد استخوانی او بسته خواهد شد و پس از آن دیگر نمی شود کاری برای دختر کرد و ممکن است سبب کوتاه ماندن قد او و برخی از علائم ثانویه دیگر می شود. خانواده ها و دخترانی که در سنین حساس هستند باید به نحوی آموزش ببینند که بسیاری از مشکلات به وجود آمده در این دوران حساس از زندگی شان را به خوبی از پیش رو برداشته تا در آینده آن ها خدشه ای وارد نشود چرا که بلوغ زودرس علاوه بر موارد گفته شده می تواند خطراتی مانند خود ارضایی در دختران و پسران را به همراه داشته باشد که این خود ارضایی نیز خود از عوامل اصلی افسردگی در میان نوجوان دختر و پسر خواهد بود.
تغذیه سالم در کنار خواب مناسب و ورزش کردن ارکان اصلی سلامت جسمی و شاید روحی روانی یک فرد را تشکیل می دهند. در این بین تغذیه می تواند تاثیر بسیار مهمی در رشد و نمو کودکان از لحاظ جسمی و روحی و ذهنی داشته باشد و بسیاری از خانواده ها با مشکلات کم اشتهایی کودکان خود در سنین کودکی و ترس از عدم رشد مناسب آن ها چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی مواجه هستند.
یکی از دلایلی که باعث می شود کودکان اشتهایی مناسب برای خوردن غذا نداشته باشند خوردن تنقلات بیش از حد توسط آن ها در طول روز و عادات ناسالم غذایی است که سبب می شود معده کودک پر شده و او هیچ تمایلی برای خوردن غذا نداشته باشد چرا که بسیاری از تنقلات دیر هضم نیز می باشند پس به طور کلی خانواده ها باید مواظب رفتارهای کودکان خود در زمینه خوردن تنقلاتی مانند چیپس و پفک …باشند. گاهی اصرار کردن والدین در خوراندن غذا به کودک و در مقابل انکار او و نخوردن غذا توسط او کار را به جایی می کشاند که کودک بیش از پیش کم اشتها و بی اشتها می شود و در این زمینه باید به مواردی توجه نمود. نکته مهمی که والدین باید به آن دقت کنند این است که گاهی بی اشتهایی کودک ناشی از لجبازی اوست به خصوص در سنین ۳ تا ۶ سالگی کودک می داند که والدین او در مسئله غذا خوردن او حساس هستند و بنابراین از نخوردن غذا و لجبازی در جهت سو استفاده و گرفتن امتیاز از والدین استفاده می کنند و باید دقت نمود که در این مواقع بی اعتنایی بهترین گزینه است چرا که کودک مسلما گرسنه شده و گرسنگی اش به لجبازی اش غلبه می کند و شما نیز در این بین با بی اعتنایی به او فهمانده اید که غذا نخوردنش نمی تواند راهی برای فشار بر شما باشد.
عادات غذایی کودکان معمولا از هشت ماهگی در آنان شکل می گیرد و از این سن به بعد عادات غذایی و اشتهای کودک مستقیما با خلق و خو و رفتر کودک در ارتباط بوده و مثلا ممکن است کودک به دلیل لجبازی غذایی خاص را نخورد و یا از آن بدش بیاید. رفتارهای والدین کودک به ویژه مادر کودک در سالهای ابتدایی زندگی تاثیر بسیاری در عادات غذایی کودک و اشتهای کودک دارد. برخی از کودکان تا دوران نوجوانی خود هرگز یاد نمی گیرند که مانند والدین و سایر اعضای خانواده سر سفره و میز غذاخوری بنشینند و در کنار دیگران غذا بخورند که در این زمینه باید والدین و رفتارهای آن ها را در این زمینه تاثیر گذار دانسته و به نحوی آن ها را مقصر اصلی این قضیه دانست.
برخی از والدین نسبت به اصول تغذیه ای کودک نا آشنا بوده و با غذاهایی که به او می دهند باعث تغییر در سیتم بدن او شده و عادات غذایی ناسالم را به او القا می کنند مثلا نمی دانند که خوردن نمک برای کودک تا سن ۲ سالگی بسیار بد و خطرناک است و می بایست که کودک تا سن ۲ سالگی نمک مصرف نکند همان گونه که خوردن تنقلاتی مانند چیپس و پفک در انان تاثیرات منفی بسیاری خواهد داشت و به نوعی قدغن نیز شده است. والدین باید بدانند که آن ها باید اصولی برای تغذیه کودک در نظر بگیرند و نباید با دادن مرتب پول تو جیبی به او اجازه خرید گاه و بی گاه انواع تنقلات را به او بدهند چرا که کودک هم از این نظر کمی لوس خواهد شد و هم اینکه هنگامی که تنقلات زیادی مصرف کند به یک کودک بی اشتها تبدیل شده که نمی تواند وعده های غذایی اصلی و مهم خود را که برای رشد او از لحاظ جسمی و ذهنی تعیین کننده است مصرف نماید.
هیچ گاه کودک خود را به این مسئله عادت ندهید که او می تواند غذایی متفاوت از سایرین بخورد و همان غذایی که در خانه درست کرده اید را به او نیز بدهید مگر اینکه کودک واقعا از یک غذای خاص متنفر باشد و اصلا دوست نداشته باشد که آن را بخورد. اگر احساس کردید که کودک برای نخوردن غذا لج کرده است هرگز به او اصرار نکنید و کاملا با بی اعتنایی به او می توانید حتی به همسرتان بگویید که اگر گرسنه باشد خودش غذا می خورد! آداب غذا خوردن مانند نشستن صحیح و نحوه غذا خوردن درست را به گونه ای مناسب به او بیاموزید که اگر او به شکلی نامتعارف و بد به غذا خوردن عادت کند دیگر نمی توانید او را اصلاح نموده و او این عادات را تا اخر عمرش با خود به همراه خواهد داشت.
امروزه بیماری های زیادی کودکان را تهدید می کنند که تفاوت مهمی که در برخی بیماری ها وجود دارد این استکه برخی از بیماری ها به راحتی قابل تشخیص نیستند مثلا در یک فرد سرماخوردگی می تواند به راحتی تشخیص داده شود ولی برخی بیماری ها که بیشتر جنبه های روحی و اجتماعی فرد را با خود درگیر می کنند به سختی قابل شناسایی هستند و مسلما اولین راه برای درمانی اختلال شناخت آن در افراد است. مثلا اگر یک والدین نتوانند تشخیص دهند که کودک چه بیماری هایی ممکن است داشته باشد در نهایت نمی توانند با مراجعه صحیح به پزشک و یا روان شناس او را درمان کنند.
یکی از بیماری ها و اختلالاتی که در میان کودکان رواج داشته و معمولا خانواده ها به سختی می تواند آن را تشخیص دهند اختلال اوتیسم در کودکان است که به دلیل اینکه این اختلال علائم کاملا واضحی مانند برخی دیگر از بیماری ها را ندارد نمی شود به راحتی آن را تشخیص داد. در این مقاله مواردی برای شناخت بهتر والدین از اختلال اوتیسم در کودکان مطرح شود که والدین می توانند در صورت مشاهده علائم آن در کودک خود سریعا اقدامات لازم را برای درمان او انجام دهند. یکی از اصلی ترین مشکلات کودکان اوتیسم عدم توانایی آن ها در برقراری ارتباط اجتماعی درست است و در این راه کودکان مبتلا به اوتیسم نمی توانند با دیگران به خوبی تماس چشمی برقرار کنند مثلا اگر برای آن ها صحبت کنید متوجه می شوید که هرگز برای زمانی مناسب چشم در چشم شما نخواهند بود.
کودکان اوتیسم هم چنین از حالات چهره و ژست ها برای برقراری ارتباط با دیگران نمی توانند به خوبی استفاده کنند. والدین باید دقت کنند که درمان این اختلال از اوتیسم در کودک تا سن ۳ سالگی می تواند به صورت خیلی مطلوب تری انجام گیرد لذا در صورت مشاهده موارد گفته شده باید سریعا اقدام نمایند. کودکان اوتیسم معمولا در پیدا کردن دوست و برقراری روابط اجتماعی به شدت دچار مشکل هستند و مثلا اگر آن ها را در هنگام بازی با دیگر هم سن و سالان شان مشاهده کنید متوجه خواهید شد که تمرکز مناسبی بر روی بازی نداشته و مرتبا حواس آن ها پرت می شود و شاید خود ندانند که دارند چه کار می کنند.
کودکان مبتلا به اوتیسم از انجام یک سری کارهای تکراری و پشت سرهم و یا صحبت های تکراری مثلا صدا کردن یک واژه به صورت پیاپی لذت می برند. کودکانی که دارای اختلال اوتیسم هستند خیلی دیرتر از سایر هم سن و سالان خود به زبان می آیند و بنابراین این نیز می تواند یکی دیگر از علائم شایع برای شناخت این اختلال در کودکان مبتلا باشد گرچه صرفا با مشاهده یک علامت و نشانه هم نمی توان به اوتیسم کودکان پی برد و نیاز به آزمایشات بیشتر می باشد. کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است از تغییرات جزیی نیز ناراحت شوند مثلا دوست نداشته باشند که فلان لباس را بپوشند و یا اگر مبلمان و یا فرش های خانه نیز جابه جا شوند و تغییر کنند ممکن است واکنش نشان بدهند. کودک اوتیسمی معمولا به صداهای اطراف مثلا صدای اسم خودشان واکنش نشان نمی دهند و اگر مادر یا پدر او را صدا کند هیچ واکنشی نشان نمی دهند. کودکان اوتیسمی معمولا واکنشی به رفتارهای اجتماعی ندارد مثلا اخم و یا خنده دیگران و یا هر حالات دیگری نمی تواند به خوبی بر روی آنان تاثیر گذار باشد و انگار که آن ها به این موارد بی اعتنا هستند.
برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم دچار تشنج نیز می شوند که این مورد نیز باید مورد توجه خانواده ها قرار گیرد. کودکان درگیر با این اختلال معمولا مشکلات عضلانی نیز دارند مثلا در هنگام راه رفتن و با انجام کارهای دیگر عضلات پا و یا دست آن ها به خوبی آن ها را یاری نمی کند. معمولا بیماری اوتیسم در کودکان تا زمانی که آن ها به مدرسه می روند شناخته نمی شود که این می تواند برای آن ها بسیار بد باشد چرا که اگر زودتر شناخته شود فرایند درمان می تواند بهتر و تاثیر گذار تر بوده و نتیجه مطلوب تری بر جای بگذارد به همین دلیل نیاز است تا در سنین پایین آزمایشات لازم در بین کودکان انجام شود. محققان هنوز علت قطعی برای بروز بیماری و اختلال اوتیسم در کودکان نیافته اند و در عین حال روش درمانی خاص و یکسانی نیز برای درمان اختلال اوتیسم وجود ندارد و این روانشناسان و پزشکان هستند که پس از مشاهده کودک می توانند بهترین راه درمان برای او را تشخیص دهند و استفاده نمایند.
فرزندان پس از گذار از دوران کودکی و در حالی که در حال گذار از کودکی به نوجوانی هستند وارد مرحله بلوغ می شوند که یکی از مهم ترین و حساس ترین دوران های رشد و تکامل در زندگی هر فردی است. بلوغ شامل بلوغ جسمی، جنسی، عاطفی، اجتماعی و غیره است که در نوجوان شکل می گیرد. مرحله بلوغ مرحله تغییر سریع و رشد و نمو انسان از لحاظ جنبه های مختلف اخلاقی جسمی و اجتماعی است و به همین دلیل از نظر روان شناسی حساس ترین دوران زندگی هر فرد شناخته می شود.
بلوغ در پسران معمولا در بازه زمانی میان ۱۰ تا ۱۵ سالگی اتفاق می افتد گرچه ممکن است در برخی موارد از این نیز زودتر و یا دیر تر اتفاق بیفتد و هم چنین در دختران نیز متوسط سن بلوغ در بازه زمانی میان۹ تا ۱۱ سالگی است. در دوران بلوغ تغییرات جسمی و روحی فراوانی در افراد شکل می گیرد که اگر به آن ها مشرف نباشند باعث می شود که مشکلات رفتاری بسیاری در ارتباط با روابط نوجوانان با دیگران اتفاق بیفتد و در این بین نه تنها خانواده ها باید کاملا این تغییرات را بشناسند بلکه خود نوجوانان نیز باید به این تغییرات مشرف بوده و شناخت کافی از آن داشته باشند. از جمله تغیرات روحی روانی مهمی که در دوران نوجوانی در فرد شکل می گیرد می توان به گوشه گیری؛ پرخاشگری؛ بد رفتاری، عصبانیت و ناسازگاری با اعضای خانواده اشاره نمود. در این بین و در پی تغییراتی که در نوجوان رخ می دهد، جامعه بایستی آمادگی لازم را داشته باشد همان گونه که خانواده و مدرسه نیز به این آمادگی برسند، اما در این بین نقش خانواده به عنوان نهادی که نوجوان بیشترین زمان خود را با آن ها می گذارند غیر قابل انکار بوده و می توان گفت مهم ترین نقش در اصلاح امور نوجوان و دور نشدن او از شرایط مطلوب و راه صحیح را خانواده بازی می کند.
پس خانواده باید به تغییراتی که در دوران بلوغ برای فرد اتفاق می افتد کاملا مشرف بوده و با دانستن نحوه رفتار صحیح با نوجوانان او را برای زندگی مناسب و ایفای یک نقش مفید در آینده آماده نماید. تغییرات جسمی مهم ترین تغییری است که در نوجوانان در سن بلوغ اتفاق می افتد و لازم است که خانواده ها با دانستن این تغیرات آگاهی لازم را به نوجوان بدهند تا او نیز بداند که این تغییرات یک روند طبیعی در چرخه تکامل و رشد اوست و نیازی نیست که آن ها در این موارد نگران باشند. نیاز است تا والدین ارتباط مناسب و صمیمی خود را با نوجوانان حفط نموده و نگذارند تا روابط آن ها به سمت و سویی نامناسب کشیده شود و در این بین فضایی برای نوجوانان آماده کنند تا اگر سوالی دارند بپرسند. تغییرات ذهنی یکی دیگر از تغییرات مهم در دوران نوجوانی فرد می باشد چرا که با به تکامل نسبی رسیدن از نظر جنسی کم کم ذهن فرد نیز به بلوغ رسیده و چرخه تمامل ذهنی او نیز صورت می گیرد. والدین هیچ گاه نباید عقاید و خواسته های نوجوان خود را در دوران بلوغ مورد تمسخر قرار دهند بلکه باید حسی در نوجوان به وجود آید که والدین او نه تنها او را مسخره نمی کنند بلکه به عنوان کسی که دارد به تکامل و بلوغ فکری می رسد با او همکاری نموده و در انجام و امور کارها با او مشورت می کنند.
در این بین تغییراتی که بر اثر سطح هورمون ها در فرد بالغ به وجود می اید نیز قابل ذکر است که عاشق شدن و تمایل به جنس مخالف از جمله آن ها می باشد و نیاز است تا خانواده ها نوجوانان خود را در مورد تغییراتی که برای آن ها به وجود می اید آگاه سازند و در مورد این مسائل با آن ها سخن بگویند. و اما شاید مهم ترین و چالش بر انگیزترین تغیراتی که در دوران بلوغ برای فرد به وجود می آید تغییرات اجتماعی است و تمایل نوجوان به فاصله گرفتن از خانواده و قرار گرفتن در جمع دوستان و کسب استقلال و آزادی از جمله موارد مهم است که در پی تغییرات اجتماعی در فرد به وجود می اید. ممکن است که نوجوان در پی تغییر اجتماعی که برای او به وجود می اید لجباز و سرکش شود اما به هر حال باید گفت که همین تغییرات اجتماعی در نوجوان است که زمینه ورود او را به جامعه فراهم نموده و کسب استقلال و جدایی از خانواده را کم بکم به او یاد می دهد پس نباید در مورد این تغییرات نگران بود بلکه باید در مورد آن ها دانست تا بهترین رفتارها و روابط بین خانواده و نوجوان در سن بلوغ شکل گیرد.