مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

محافظت از زندگی زناشویی


در ایام گذشته فضای روابط یک دختر، بیشتر محدود، به خانه بود ، تحصیلات عالیه نداشت، استقلال مالی و فکری نداشت، تلویزیون ، اینترنت و ماهواره نبود و در نتیجه صاحب انتظارات زیادی از زندگی و مرد آینده اش نبود.اما امروز... .
هرکه ناموخت ز درس روزگار او نیاموزد ز هیچ آموزگار

می دانم که گذشته ها ، گذشته. آن دوران تمام شده، روزگار ما ،داستان دیگریست، این درست است که روزگار مادر بزرگ و پدر برزگ های ما، با امروز خیلی تفاوت داشته است، اما آیا این به این معنی است که باید گذشته فراموش شده و به دور انداخته شود؟ آیا همه ی کارهای اجداد و گذشتگان ما، اشتباه و از سر جهل و نادانی بوده است؟ آیا نمی توان حساب خوبی های گذشته را از جهالت ها جدا کرد، درستی ها را یاد گرفت و از بدی ها دوری کرد؟

قطعا برای انسانهای موفق، گذشته کلید آینده است،از قدیم گفته اند انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. ما می توانیم از گذشته درس بگیریم تا اشتباهات را چند باره تکرار نکنیم. معلمی داشتم که همیشه می گفت: آیا دوست دارید که دوبار زندگی کنید؟ (حتما می دانید که هیچ انسانی ، نمی تواند دوبار زندگی کند) پس از تجربیات دیگران استفاده کنید تا اشتباهات آنان را تکرار نکنید، در این صورت دوبار زندگی کرده اید.

از زیبایی های دوران گذشته که البته بسیارند، مسئله قداست خانواده ، سفره های طولانی و دور هم جمع شدن، نزدیکی ارتباطات و البته آمار بسیار پایین طلاق و جدایی و آسیب های پس از آن را، می توان نام برد.

همه می دانیم زوج های این زمانه با زوج های گذشته در برخی زمینه ها متفاوت اند. در ایام گذشته فضای روابط یک دختر، بیشتر محدود، به خانه بود تا بیرون از خانه، او در فضای ارتباطی خود با مردهای گوناگون برخورد نمی کرد ، تحصیلات نداشت، استقلال مالی و فکری نداشت، تلویزیون ، اینترنت و ماهواره نبود و در نتیجه صاحب انتظارات زیادی از زندگی و مرد آینده اش نبود. به همین دلیل بعد از ازدواج، به راحتی خصائص، رفتار و جهت گیری های همسرش را می پذیرفت به تعبیر دیگر، این دختر مانند آبی بود که به راحتی به شکل ظرف خود، یعنی مرد در می آمد. البته در این حالت گاهی به زن ظلم بیشتری می شد و فشار بیشتری می آمد؛ اما در مقابل، تنش ها و اختلافات میان زن و مرد بسیار کمتر از اکنون بود و کمتر خانواده ای به مرز تلاشی می رسید.

اما اکنون این پیوند صورت دیگری به خود گرفته است. امروزه چه دختر و چه پسر دو شخصیت شکل یافته اند؛ با عقاید مشخص، روحیات معین و تجارب اجتماعی خاص خود، دختر امروز با مردان زیادی مواجه می شود و در نتیجه روحیات مختلفی از ایشان می بیند و در این خصوص، نقاط مثبت و منفی جنس مخالف خود را خوب درک می کند و این باعث می شود که انتظارات زیادی از همسر خود داشته باشد. طبیعتاً پیوند دختر و پسر امروز دیگر از نوع ظرف و مظروف نیست، بلکه مانند پیوند دو گیاه است که با صبر و گذر زمان حاصل می شود. هیچ کس انتظار ندارد در همان روز یا هفته ی اول دو شمعدانی، به یکدیگر پیوند بخورند؛ قطعاً برای پیوند خوردن دو شاخه باید زمان مشخصی سپری شود. علاوه بر آن باید نوار محافظی به دور این دو شاخه پیچیده شود تا نگذارد- قبل از وقوع پیوند- این دو شاخه از یکدیگر فاصله بگیرند.

نوار محافظ پیوند زناشویی، عشق و علاقه است. اگر زن و شوهر صبوری نکنند و این نوار را قبل از زمان مقرر باز کنند، دیگر پیوند محکم و پایداری نخواهند داشت. اما اگر چندین سال از زندگی مشترک آن دو بگذرد و به یکدیگر انس بگیرند- به خصوص وقتی پای فرزند اول نیز به میان بیاید- خیلی از مشکلات خانوادگی رفع می شوند. حضرت عیسی (علیه السلام) می فرماید: «شما به آنچه دوست دارید، نخواهید رسید مگر با صبر در برابر آنچه ناخوش می دارید.» لذا در مورد زندگی مشترک به تجربه دیده ایم که صبر در حل مشکلات عامل کارآمدی است.

تحقیقات نشان داده است که اغلب مشکلات زندگی مشترک مربوط به چند سال اول آن است. چنانچه در این ایام، این مشکلات را صبورانه تاب آورید و با ممارست و تمرین، این صبوری را به یک توانایی تبدیل کنید، قادر خواهید بود بنای خوشبختی خود را تا ثریا بالا برید؛ بی آنکه بیم از فرو ریختن آن داشته باشید. البته باید مصادیقی که صبر بر آن ها جایز است را بشناسیم و بعد نسبت به آن ها صبور باشیم. اگر همسر فردی معتاد است، زمان مشکلش را حل نمی کند؛ بلکه زمان مسئله را حادتر می کند، صبر در مقابل همسری که اهل فحشاء است، به معنی سکوت نیست؛ و یا در مورد همسری که شراب می خورد، زمان درمان مناسبی نیست در این موارد باید به مشاوران مطمئن و یا علماء با تجربه مراجعه کرد.

اما صحبت ما بر سر چیز دیگری است،از قدیم گفته اند: در این دنیا دل بی غم نباشد، اگر باشد بنی آدم نباشد. مطمئن باشید، تمام انسانهای روی کره ی زمین، در زندگی مشکل دارد، همه ی زن و شوهر ها باهم اختلاف نظر و سلیقه و گاها دعوا هم دارند. اصل مهم در زندگی چگونگی مواجه شدن با مشکلات می باشد، این شما هستید که انتخاب می کنید، می توانید ازدواج نکنید، می توانید از همسرتان جدا شوید و تنها زندگی کنید و یا می توانید با گل واژه صبر از موانع مختلف، از جنگل های سیاه، کوهای بلند، دیوهای دوسر گذشته و به ساحل آرامش برسید و مطمئن باشید که پس از هر سربالایی، یک سرازیری هم وجود دارد.

بازار کار و جایگاه عشق در آن


هر زندگی زناشویی یک داستان عشقی است که شباهتی نیز به داستان عشقی دیگر ندارد، هر یک از داستانها طرح داستانی خود را با فراز و فرودهای خاص خود دارد، هر یک لحظات حساس و صحنه های مهیج یا ترسناک خود را داراست. به ویژه در اوقات سخت و دشوار، وقتی همسرمان یادآور می شود که خیلی مورد علاقه اش هستیم و بی نهایت دوست مان دارد....

بخش اعظم شادی و خوشبختی ما... بستگی به خواست و آمادگی خودمان دارد و نه شرایط مان.

رابطه زناشویی خود را همچون یک فیلم یا داستان پلیسی فرض کنید که در آن دو فرد با کمک یکدیگر سعی می کنند معما و پازلی را حل کنند که در آن هر یک نیمی از قطعات پازل مورد نظر را در اختیار دارد. شما و همسرتان تلاش می کنید تا این تکه ها و قطعات را درست کنار هم قرار دهید، کاری که دشوار به نظر می رسد.

هر زندگی زناشویی یک داستان عشقی است که شباهتی نیز به داستان عشقی دیگر ندارد، هر یک از داستانها طرح داستانی خود را با فراز و فرودهای خاص خود دارد، هر یک لحظات حساس و صحنه های مهیج یا ترسناک خود را داراست. به ویژه در اوقات سخت و دشوار، وقتی همسرمان یادآور می شود که خیلی مورد علاقه اش هستیم و بی نهایت دوست مان دارد، تغییر چشمگیر و شگرفی می تواند رخ دهد. ببینید چطور می توانید داستان پلیسی خود را به یک داستان عاشقانه بی بدیل و پر شور و حرارت تبدیل کنید. زنده نگهداشتن عشق در یک رابطه و رمانتیک باقی ماندن، یک چالش بسیار مهم به ویژه برای کسانی است که هر دو شاغل هستند.

وقتی که هر دو زوجین شاغل هستند عاشق و رمانتیک باقی ماندن یک کار غیرممکن به نظر می رسد. در برخی موارد نیازهای مالی زوجین را مجبور می کند که علی رغم میل شان هر دو ساعتهای طولانی مشغول کار شوند و یا در شرایط فعلی جامعه بسیار مشاهده می شود که برخی از مردان در اثر نوع رشته تحلیلی یا تخصصی شان مجبورند در شهری جدا از محل س************ت خانواده شان، مشغول به کار شوند. مهم نیست این کار چیست، زمانی که هر دو شاغل هستند و یا زوجین روزهای طولانی از ماه یا سال را دور از هم زندگی کنند و ...همین اشتغال یک قید و محدودیت در روابط آنها ایجاد می کند زیرا کار و اشتغال می تواند بسیار وقت‌گیر باشد.




در ادامه به برخی روشها جهت زنده نگهداشتن عشق در زندگی زوجینی که هر دو شاغلند پرداخته می‌شود:

قرارهای شبانه:
خوشبختانه تمام افراد شاغل حداقل یک شب (آخر هفته) می‌تواند فارغ از مسایل کاری در کنار خانواده‌ شان باشند. این بهترین فرصت برای با هم بیرون رفتن است. این زوجین باید برای تک تک این شبها برنامه‌ریزی داشته باشند حتی می توانند برنامه های غیریکنواخت و متنوعی را از قبل برای این ایام پیش‌بینی کنند. صرفنظر از اینکه چطور برای این زمانها برنامه‌ریزی می کنند آنها باید اطمینان کسب کنند که می توانند به کارهای مفرح و لذت بخش بپردازند. تجدید حیات عاشقانه، خود یک گزینه خیلی مهم در این برنامه هاست.


ارسال پیامک‌های کوتاه و یا ایمیل: زوجینی که به دلیل اشتغال زمان زیادی را دور از هم سپری می کنند می توانند از این گزینه نیز استفاده کنند. آنها می توانند خبرها و یا پیغام های کوتاه و فوری برای هم ارسال کنند و یا مطالبی را ارسال کنند که بیانگر توجه و علاقه آنها به یکدیگر باشد. در صورت دسترسی داشتن به اینترنت ارسال ایمیل هم یک وسیله ارتباطی خوب در این زمینه است.


جدا نگهداشتن کار از زندگی: زوجینی که دوست دارند علی رغم اشتغال شان، عشق و علاقه شان به هم مانند گذشته باقی بماند باید به یاد داشته باشند که به کار و مسایل آن فقط در محیط کار فکر کنند و درگیر شوند. زوجینی که کار را با خود به منزل می‌آورند بهانه ای خواهند داشت که کمتر سراغی از هم بگیرند و به مرور پیوند و رابطه شان ضعیف می شود حتی آنهایی که به هر حال مجبورند بخشی از کارشان را در منزل انجام دهند دیگر نباید اجازه ورود آنرا به اتاق خواب هم بدهند زیرا این امر سبب احساس استیصال در طرف مقابل و نپرداختن به جنبه های مهم و اساسی زندگی زناشویی می شود که می تواند علاوه بر کیفیت و سلامت یک رابطه حتی اصل آن را به خطر بیندازد. زوجین می توانند هر روز زمانی را صرف پرداختن به امور مهم زندگی زناشویی شان کنند. در این فرصت ها باید سعی کنند صرفا درباره موضوعات غیرکاری با هم حرف بزنند تا ارتباطات فردی شان بهبود یابد.


غیر قابل پیش بینی بودن (آنی بودن): زوجین شاغل برای حفظ شادابی و طراوت زندگی زناشویی شان لازم است کمی در لحظه غیرقابل پیش بینی باشند. این کار با خرید یک هدیه عاشقانه، گل، تماس با موبایل، ارسال پیامک های کوتاه و عاشقانه و یا یادداشت گذاشتن انجام شود. هر یک از این روشها خود یک روش عالی برای رساندن این پیام است که حتی در محیط کار نیز به طرف مقابل تان فکر می کنید و به یادش هستید.


رفتن به تعطیلات و مسافرت با هم: زوجین شاغل باید تعطیلات خود را طوری با هم هماهنگ کنند که به طور همزمان تعطیلات کاری شان فرا برسد و حتما طوری برنامه ریزی کنند که با هم به مسافرت بروند. این کار باعث می‌شود برای مدتی خود را از مسایل کاری به کلی دور کنند و بدون نگرانی از کار به یک محل دنج و آرام بروند. در این ایام آنها فرصت دارند بیشتر به هم نزدیک شوند و شعله عشق اولیه ‌مابین خود را که به وسیله کار در حال اطفا کردن است مجددا احیا و روشن کنند. زوجینی که علی‌رغم اشتغال سعی می‌کنند علاقه و عشق شان به همدیگر را زنده نگهدارند کارشان را از خودشان جدا کرده‌اند. بهرحال با قرارهای شبانه، ارسال ایمیل های گاه به گاه، جا گذاشتن کار و مسایل آن در محل کار، غیرقابل پیش بینی بودن و رفتن به تعطیلات دو نفره و ... زوجین در مسیری قرار خواهند گرفت که علی رغم پیچیدگی های شرایط کاری شان، بتوانند عاشق و دلباخته هم باقی بمانند.

پول و یک دعوای دلچسب پولکی!


افراد از نظر چگونگی استفاده از پول متفاوت هستند. این مسئله در روابط زن و شوهر تاثیر داشته و یکی از موضوعات مهمی است که می تواند موجب اختلاف آن ها باشد.

دعوای همسران بر سر پول


این امکان وجود دارد که شوهر به جمع آوری پول علاقمند باشد و خانم او برعکس به به خرج کردن. ایجاد توافق بین این گونه افراد نسبتا مشکل و به گذشت و بردباری احتیاج دارد.

توافق درباره این که درآمد خانواده چگونه مصرف شود موجب آرامش و رابطه محبت آمیز بین زن و شوهر است. اگر به مخارج کاملاً ضروری توجه داشته باشند این توافق می تواند به آسانی صورت گیرد.

گاهی اختلاف نظر در این مورد باعث گفتگو و ایجاد مجادله می شود. خرج کردن بستگی به عادت افراد دارد و ترک عادت به آسانی نیست.

روش استفاده از پول، قسمتی از شخصیت افراد است. وضع خانوادگی و رفتار پدر و مادر در این مورد تاثیر دارد. بعضی افراد از آن ها تقلید می کنند و بعضی دیگر عکسل العمل متفاوتی از خود نشان می دهند. مجادله بین زن و شوهری که درباره خرج کردنِ پول اختلاف نظر دارند جز ناراحتی نتیجه ای ندارد. بهترین راه این است که یکی از طرفین در این مورد گذشت و سازش داشته باشد.


از نظر چگونه خرج کردن افراد به چهار گروه تقسیم می شوند:


1. ولخرج ها

2. آن هایی که به جمع کردن پول و ثروت علاقه دارند

3. کسانی که از نظر مالی پیوسته دچار نگرانی و تشویش هستند

4. افراد خسیس و کسانی که به آسانی خرج نمی کنند

عادت هر یک از این گروه ها دارای جنبه های مثبت و منفی است. ارتباط زن و شوهر در صورتی می تواند دوستانه باشد که تا حد امکان نواقص یکدیگر را برطرف کنند.

پنهان کاری درباره پولی که هر کدام در اختیار دارند موجب سوء تفاهم است. درآمد خانواده از نظر کلی باید متعلق به هر دو باشد. هر کدام تا حدی که به وضع مالی خانواده لطمه ای نزند باید در خرج کردن و تهیه مایحتاج خود آزادی داشته باشند.

در مواقعی که مشکل مالی یا بیکاری پیش می آید و درآمد نقصان پیدا می کند رفتار زن و شوهر آزمایش مهمی محسوب می شود و میزان همکاری و صمیمیت آن ها را نشان می دهد. آن ها به جای انتقاد یا سرزنش می توانند با همکاری مشکلات را برطرف کنند.

در هر حال چه در خانواده های کم درآمد و چه ثروتمند امکان این که بین زن و شوهر بر سر مسایل مالی اختلاف ایجاد شود وجود دارد. گاهی ممکن است این اختلاف به یکدلی و صمیمیت آن ها لطمه وارد کند.


برای جلوگیری از اختلاف و مجادله در این‌باره توصیه‌های زیر می تواند مفید واقع شوند:

1. وقتی اختلافی پیش می آید به طور صریح و دوستانه درباره آن با همسر خود صحبت کنید. زیرا توضیحات طرفین می تواند اشتباه یا سوء تفاهم را برطرف کند. در حالی که مسکوت گذاشتن آن ممکن است اثرات نامطلوب داشته باشد.


2. در تنظیم برنامه ای متناسب در مورد مخارج همکاری داشته و با احساس مسئولیت آن را رعایت کنید.


3. اگر حساب بانکی مشترک یا حساب های جداگانه دارید درباره این که مخارج چگونه پرداخت شود قرار لازم را بگذارید تا منظم و روشن باشد.


4. بهتر است هر کدام فرصت و آمادگی و تجربه بیشتری برای مخارج خانه دارد آن را به عهده بگیرد.


5.همواره حساب مخارج و درآمد را در نظر داشته و خریدهای خود را بر حسب آن تنظیم کنید.


6. اگر همسر شما در برخی موارد خریدی بر خلاف نظر شما کرد سخت گیر نباشید و استقلال او را تا حد لازم و مقتضی رعایت کنید.


7. در مورد خرید های عمده و تهیه لوازم گران قیمت مشورت و توافق کنید.


8. در حضور دیگران درباره پول و مخارج بحث نکرده و از انتقاد از یکدیگر خودداری کنید.


9. وقتی بچه شما چیزی را می خواهد که قیمت آن نسبتاً زیاد است در مورد آن توافق کنید. اگر همسر شما با آن مخالف بود از تحریک کردن فرزندتان بر علیه او خوواری کنید.


10. در موارد اختلاف نظر، بحث و گفتگو برای پیدا کردن راه حل را همچنان ادامه دهید تا به توافق برسید.

اگر نتوانستید ازدواج کنید ....



خیلی وقت ها خواسته یا ناخواسته افرادی طعم ازدواج را نمی‌چشند و تا انتهای عمر تجرد را برمی‌گزینند. بعضی از این دلایل فقدان پایگاه اجتماعی و اقتصادی مناسب، عدم مهارت‌های ارتباطی خانواده یا انزوا، انتقاد بیش از حد از خواستگاران و فوت فرصت‌های مناسب، انتظارات آرمانی و باورهای غلط از ازدواج، فقر و معضلات اقتصادی، روابط قبل از ازدواج که موجب عدم رغبت به ازدواج می‌شود، جست‌وجوی عشق آرمانی و ناامیدی از جمله دلایل روانی کنونی می‌باشد.


استعدادی که بالقوه می‌ماند


ازدواج نیاز به بلوغ جسمی، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و غیره دارد. ممکن است فردی همه پیش‌نیازها را داشته باشد ولی مسیر ابتدایی، یعنی ورود خواستگار سد شده باشد. فرد مجرد در طول زندگی‌اش فرصت ازدواج دارد و دلیلی برای درماندگی و در خود فرو‌رفتن وجود ندارد.

در قرآن و احادیث ائمه به ازدواج سفارش شده و تزویج مسیر تکامل و شکوفایی را تسهیل می‌کند. با این همه ازدواج‌هایی موجب رکود می‌شوند و بالعکس عدم استفاده از فرصت‌ها در تجرد عمر را بی‌ثمر می‌کند و استعداد در فرد بالقوه می‌ماند.


آسیب‌های اجتناب‌ناپذیر

برنامه‌ریزی با اهداف کوتاه و بلند مدت، ایجاد فرصت‌های آموزشی و یادگیری، گسترش دایره روابط اجتماعی، ابراز تمایل ضمنی به ازدواج با افراد معتمد و دست اندر کار آشنایی دختر و پسر، تعدیل معیارهای ازدواج و بازنگری اشتباهات، کاهش سقف خواسته‌ها، زندگی مشترک را دور از دسترس نمی‌کند. ادامه تحصیل، ایجاد و همکاری با انجمن‌های خیریه، راه‌اندازی خانه‌های نگهداری کودکان، ایجاد مدرسه، مهد‌کودک، تدریس و صدها فعالیت اجتماعی و اقتصادی مورد علاقه زندگی تجرد شادتری را فراهم خواهد کرد. البته کاملاً حق دارید از تجرد دائمی نگران باشید و همین موضوع آرامش را از شما سلب و تا حدی فشار روانی را موجب شود. اما می‌توان با این استرس کنار آمد و هر فرد با توجه به سبک زندگی و خانواده و شرایط اجتماعی و اقتصادی خاص خود، از تجرد بهره کافی و وافی را ببرد. از جمله آسیب‌های نگرانی از تجرد دائمی، انتخاب عجولانه‌ی همسر است که می‌بایست نسبت به آن هوشیار باشید. و مورد دیگر افکار منفی، به دنبال آن اضطراب و سپس افسردگی و اختلالات روانی دیگر است همچنین ارتباط پنهانی از آسیب‌های دیگر تجرد طولانی مدت می‌باشد.


اگر هنوز فرصت ازدواج دارید


بد نیست اجازه انتقاد به دوستان و خانواده و همکاران را بدهید و فرصت طلایی اصلاح و شناخت عیوب و خودشناسی را از خود نگیرید چه بسا فهم و تغییر عیب‌ها در زندگی مشترک هزینه‌های سنگینی را در پی داشته باشد. تجرد هنگامه با ارزش تفکر برای ازدواج موفق و خردمندانه است و چه خوب است به دوستان و آشنایان تصویری از شریک زندگی مورد‌نظر ارائه داده و در مقابل ازدواج مقاومت غیرضروری نداشته باشید و حتماً در خصوص اهداف و برنامه‌ها‌ی خود با متخصص و مشاور صحبت نمایید تا تجرد مقدمه ازدواجی موفق و پایدار باشد.


اگر نتوانستید ازدواج کنید

درست است که زندگی مشترک موجب تعالی افراد می‌شود اما اگر فرصت ازدواج از دست رفته خودتان را نبازید. بد نیست بدانید دوران مجردی هم فوایدی دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. از جمله فرصت‌های مناسب یادگیری و آموزش مهارت‌های تحصیلی و هنری، پس از آن در صورت تمکن مالی ایجاد کارگاه و تولیدات اقتصادی و هنری، با توجه به تخصص خود. به صورتی‌که کار و آشنایی با افراد مختلف برایتان نوعی تفریح و لذت می‌شود. زمان‌بندی ساعات شبانه‌روز در اختیار شماست که در زندگی مشترک کمتر چنین امتیازی فراهم می‌شود و در این مورد باید با شریک زندگی‌تان توافق داشته باشید، چه بسیار افرادی که ازدواج کردند و به دلیل کمبود زمان و مشغله‌های دیگر زندگی مشترک تنها افسوس زمان‌های ناب یادگیری مهارت‌ها را می‌خورند.

خانواده های امروزی و عاطفه های گم شده


آیا با وجود گرفتاری‌های شغلی، اقتصادی و دست و پا زدن در زندگی نیمه‌صنعتی جامعه امروز، اعضای خانواده در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند؟ امروزه پدرها و مادرها سرشان شلوغ شده و کمتر به فرزندان خود توجه دارند. آیا این‌گونه است؟ آیا آن‌ها باید به‌جای توجه به موفقیت‌های تحصیلی به مسائل عاطفی فرزندانشان اهمیت دهند؟ چندی است انسجام و رابطه عاطفی میان اعضای خانواده با وجود وسایل ارتباطی نوین، تغییرات چشمگیری پیدا کرده و انزواجویی یا فردیت خانواده‌ها در سطح جامعه افزایش یافته است.

در گذشته افراد حداقل برای صرف ناهار یا شام در کنار اعضای خانواده می‌نشستند و با هم گفت‌وگو می‌کردند اما اکنون با وجود وسایل ارتباطی، حتی در مراسم خانوادگی و مهمانی‌ها، افراد مشغول کار با موبایل یا وسایل ارتباطی جدیدشان هستند. بنابراین در خانواده‌ها موضوع فردیت به‌نوعی تقویت شده است و مفهوم سنتی سرپرست که فردی الگوهای فرهنگی خود را به فرزندانش انتقال دهد یا شیوه برخورد و منش اجتماعی را به آن‌ها بیاموزاند، دگرگون شده است. امروزه با وجود وسایل ارتباطی نوین،‌ کودکانی که سواد خواندن و نوشتن دارند نیز بلافاصله وارد این چرخه می‌شوند و شخصیت‌هایشان در این مسیر شکل می‌گیرد. از این رو ضرورت بازنگری مفهوم سرپرست احساس می‌شود. شاید 30 سال پیش مفهوم بدسرپرست معنا داشت اما امروزه با وجود وسایل ارتباطی جدید، این مفاهیم تغییر کرده است. دیگر این‌که کودکان با ورود به فضای آموزشی و مدرسه و کسب دانش ارتباطی در این فضا پس از ورود به خانه، آن حرف‌شنوی سابق را از خانواده و والدین ندارند و این گلایه بیشتر والدین و مایه تعجب خانواده‌ها شده است.

گسترش روزبه‌روز وسایل ارتباطی نوین و شبکه‌های اجتماعی مجازی، شرایطی را به وجود آورده که کودکان کم سن و سال به‌راحتی می‌توانند وارد این فضاها شده و به عضویت این شبکه‌ها درآیند. طبیعی است چنین فضایی روی نگاه این قشر تأثیر ویژه‌ای برجا می‌گذارد. در این راستا باید محتاطانه عمل و رفتار کرد. در این میان بحث انسجام اجتماعی، اهمیت دارد.

چنان‌چه خانواده را به‌عنوان معیار تحلیل در نظر بگیریم، امروزه به شدت آسیب‌پذیر است و یکی از دلایل آن فضای مجازی بویژه برای نسل جدید است که با وجود تلفن‌های هوشمند و اینترنت در همه حال همراه افراد است.

نقش سرپرست هم در دنیای امروز هم به لحاظ عاطفی و هم به لحاظ تأثیرگذاری به دو دلیل افزایش پیدا کرده است. اول این‌که در گذشته با خانواده‌هایی پرجمعیت سروکار داشتیم که در آن شرایط سرپرست برای فرزندان میانی زمان کافی صرف نمی‌کرد. اما در حال حاضر با کوچک شدن خانواده‌ها، درگیری عاطفی درون خانواده میان فرزند و پدر و مادر افزایش پیدا کرده است که این خود خطری جدی به حساب می‌آید؛ زیرا خانواده‌ها به سوی تک‌فرزندی تمایل پیدا کرده و تمام هم و غم و فکر والدین به فرزندشان معطوف است. ولی به‌دلیل آن‌که اغلب خانواده‌ها شیوه‌های فرزندپروری را نمی‌دانند، میزان آسیب وارد شده به فرزند بشدت افزایش پیدا می‌کند.

نکته دیگر در زمینه بی‌سرپرستی عاطفی، بحث تقسیم قدرت یا ساختار قدرت در درون خانواده است؛ در گذشته براساس یک سنت، تکلیف مشخص بود. مرد نفر اول خانواده بود تا وقتی که فرزندان بزرگ شوند و زن نفر دوم بود و پس از آن با بزرگ شدن فرزندان، پسر بزرگ، نفر دوم به حساب می‌آمد و به همین نسبت تقسیم قدرت تا انتها ادامه پیدا می‌کرد. اما امروز دچار نوعی گیجی درباره تقسیم قدرت در درون خانواده شده‌ایم. به این معنا که زنان تاحدی به حقوقشان واقف شده‌ و در خانواده درخواست سهم قدرت دارند که بجاست ولی اغلب مردان حتی تحصیلکرده، این موضوع را نمی‌پذیرند و این درگیری، بین خانواده، تعارض ایجاد کرده و مشکل‌ساز شده است. فرزندپروری از این مجموعه در حالی پا به عرصه می‌گذارد که بحث فرزندسالاری به دنبال آن مطرح است. همه اینها نشانه‌های بدسرپرستی است و اولین حوزه‌ای که درون خانواده و با این شرایط دچار آسیب و لطمه می‌شود، حوزه عاطفی است.


خانواده های امروزی

نکته دیگری که درباره بحث عاطفی کودکان در خانواده مطرح است، پدیده چندشغلی والدین است. افراد مجبورند برای تأمین معاش ساعات بیشتری را به کار و فعالیت بپردازند و کارهای زیادی انجام دهند.

بخش دیگر به اشتغالات عاطفی خانواده‌ها بازمی‌گردد؛ این‌که حالت موازی پیدا کرده و خطری است که جامعه را درگیر می‌کند و بالطبع بر فرزندان نیز اثر می‌گذارد. در برخی خانواده‌ها روابط مثلثی و گاه مربعی شکل گرفته است.

به این معنا که مرد بخشی از عاطفه‌اش را با همسر و بخشی از آن را به بیرون از خانه انتقال می‌دهد. مطالعات نشان می‌دهد این حالت در میان زنان هم در حال افزایش بوده و این خلاء عاطفی از راه تلفن، پیامک و اشکالی از این دست جبران می‌شود و تمام بار عاطفی این موارد بر دوش فرزند در سن کم قرار خواهد گرفت.

در این مرحله دچار نوعی به‌هم ریختگی و بی‌هنجاری در این حوزه‌ها هستیم که نتیجه دوران گذار است. کارکردهای اخلاق سنتی به آرامی در حال از دست رفتن است اما جامعه به دلیل نوسانات اجتماعی که در سال‌های اخیر شاهد آن بوده، قادر نبوده تا اخلاق متناسب با شرایط جدید اجتماعی و ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی نوین را به صورت غیررسمی ایجاد کند. به‌دلیل همین ناتوانی در خلاء به سر برده و در این فضا همه نوع اتفاقی خواهد افتاد.