مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

ده فایده قصه گویی برای کودکان

به عنوان یک والدین مسئول شما هر چند وقت یکبار برای کودکان خود قصه می خوانید؟ امروز پاسخ این سوال به ندرت و یا هرگز خواهد بود. این روزها با توجه به مشکلات عدیده و فشارهایی که والدین در نزدگی متحمل می شوند به ندرت می توانند برای کودکان خود قصه بخوانند. کمبود اوقات فراغت، وجود تکنولوژی های جدید پیچیدگی ها و مشکلات عدیده ای که خانواده ها با آن دست و پنجه نرم می کنند باعث شده که تقریبا هنر قصه خوانی در این میان از دست برود.

قصه گویی برای کودکان باعث افزایش سطح هوش اجتماعی آنها و نقشی اساسی در شکل دهی به شخصیت انها دارد. قصه گویی سنتی است که از قدیم وجود داشته و والدین و اجداد ما همواره برای کودکانشانن قصه می گفتند این سنت اکنون نیز به ما رسیده است

اما هنر قصه گویی چیست؟

امروزه والدین راحت تر هستند که اجازه دهند کودکانشان قبل از خواب کارتون مورد علاقه شان را ببینند تا اینکه بخواهند در کنار تختشان بنشینند و برای انها قصه بخوانند تا وقتی که کودکشان بخوابد. اما این قصه خواندن در کودکان لذت خاصی ایجاد می کند و این مسئله بسیار اهمیت دارد که شما برخی شب ها برای کودکانتان وقت بگذارید و برای او قصه بخوانید.

قصه خوانی مانند خواندن یک کتاب کار بسیار ساده ای است.. اگر شما آن قدرها وقت ندارید می توانید قصه ای را که حفظ هستیدبرای کودکتان تعریف کنید و یا خاطرات دورن کوودکی خود را برای او بخوانید. مزایای بی شماری در قصه خوانی برای کودکان وجود دارد به خصصوو کودکانی که در سنین قبل از مدرسه و مهد کودک هستند.

در اینجا ده مزیتی که قصه خوانی برای کودکان دارد بیان می کنیم که شما به عنوان والدین مسئول نمی تواندی از آنها چشم پوشی کنید.

۱- اخلاقیات را به کودک شما می آموزد.

کودکان در سر تا سر دنیا  عاشق گوش دادن به قصه ها هستند. آنها می خواهند که دربارۀ شخصیت های مورد علاقه شان بیشتر بدانند و اغلب تلاش می کنند که خود را در نقش آنها قرار دهند و از آنها تقلید کنند. با گفتن قصه هایی که در آنها مفاهیم اخلاقی و انسانی وجود دارد شما می توانید ویژگی مثبت انسانی مثل شجاعت، صداقت و دانایی ر در وجود او از همان سنین پایین نهادینه کنید.

۲- قصه گویی آنها را از اصول فرهنگی و ریشه های اعتقادی تان آگاه می کند.

خواندن قصه و تعریف کردن خاطرات کودکی تان، فعالیت ها و سرگرمی هایی که در زمان کودکی داشتید و جشن ها و مراسمی که در آن شرکت می کردید باعث می شود فرزندتان با فرهنگ خانوادگی و آداب اجتماعی که قرار است در آن بزرگ شود بیشتر آشنایی پیدا کندو تفاوت فرهنگ و سنت های رایج را با یکدیگر بشناسد.

شنیدین داستان هایی دربارۀ دیگر اعضای خلانواده به آنها کمک می کند تا شناخت بهتری از اجداد و نیاکان خود پیدا کنند.

۳- مهارت های کلامی انها را افزایش می دهد.

خواندن داستان برای فرزندتان باعث می شوود که مهارت های کلامی انها افزایش پیدا کند. و همم زمان که او کلمات و عبارات جدید یاد می گیرد با پیچیدگی های زبان نیز آشنایی پیدا کند. هم چنین قصه خوانی کمک می کند که طبق یک الگوی منظم نحوۀ تلفظ کلمات و عبارات را نیز به فرزندتان بیاموزید.

۴- مهارت های شنیداری را افزایش می دهد.

اکثر کودکان به محدوده ی کوچکی از اتفاقات می توانند توجه کنند و اغلب نمی توانند برای طولانی مدت روی چیزی تمرکز کنند. هم چنین آنها ترجیح می دهند که بیشتر صحبت کنند تا اینکه بخواهند گوش دهند. خواندن قصه برای کودکان نه تنها باعث می شد دقت آنها افزایش پیدا کند بلکه نسبت به گوش دادن و فهم مطالب نیز حساس تر می شوند.

۵- قدرت تخیل، تصویر سازی و خلاقیت آنها را افزایش می دهد.

گوش دادن به قصه باعث می شود کودک شخصیت های داستان، مکان و طرح کلی داستان را به جای اینکه به صورت فیلم و یا کارتون مشاهده کند در ذهن خود بیاورد و آنها را تصور کند. این مسئله باعث می شود که قدرت خلاقیت و تصویر سازی آنها افزایش پیدا کند و ذهنشان برای فکر کردن و تجسم اتفاقات با محدودیتی روبه رو نخواهد شد.

۶- ابزاری عالی برای تقویت حافظه

شما می توانید با استفاده از ایده های هوشمندانه حافظۀ کودک خود را تقویت کنید. زمانی که شما برای کودکتان قصه ای را خواندید بعد از چند روز از او بخواهید که این قصه را برای شما تعریف کند. و یا از او بخواهید که ادامۀ داستان را خودش تعریف کند این روش باعث می شود که حافظۀ او تقویت شود و سطح تمرکز او نیز افزایش پیدا کند.

۷- محدوده ی فکری کودک را گسترده می کند

کودکان اغلب با فرهنگ ها و آداب و رسوم کشورهای مختلف درجهان آشنایی ندارند و با مردم انها رو به رو نمی شوند ولی شما با گفتن قصه هایی از فرهنگ ها و آداب و رسوم کشورهای مختلف جهان می توانید ذهن کودک خود را نسبت به مکان ها و مردمانی که در کشور های دیگر زندگی می کنند باز کنید سعی کنید قصه های مربوط به دیگر کشورها را برای او تعریف کنید تا سطح درک و فهم او را افزایش داده و محدودۀ فکری او را نسبت به جهان گسترده تر کنید.

۸- قدمی ابتدایی برای یادگیری آکادمیکی

قصه گویی برای کودکان می تواند قدمی ابتدایی برای یادگیری های آکادمیکی باشد. بسیاری از کودکان عادت دارند که کارها را از روی عادت یاد بگیرند و فهم درستی از آن ندارند. قصه گویی به صورت فعالیتی منظم می تواند باعث شود که کودک شما از آن چیزی که می شنود درک درستی داشته باشد و از آن لذت ببرد. قصه خوانی هم چنین به آنها کمک می کند که در صحبت کردن مسلط شوند. خواندن و گوش دادن مرتب باعث می شود که آنها به سخنران های مسلطی تبدیل شوند.

۹- توانایی ارتباط برقرار کردن آنها را بهبود می بخشد. گاهی اوقات کودکان در سئوال پرسیدن مردد هستند حتی اگر ذهن آنها مملو از سوال و کنجکاوی باشد. قصه گویی هنر درست سوال پرسیدن را به کودکان می آموزد. هم چنین به آنها یاد می دهد چگونه یک گفتگو را به خوبی شروع کنند و اعتماد به نفس آنها را بالا می برد. خواندن و گوش فرا دادن به صورت مداوم توان سخنوری آنها را نیز افزایش می دهد.

۱۰- به کودک کمک می کند که با آرامش بیشتری با مشکلات رو به رو شود.

قرار گرفتن در موقعیت های سخت و مشکل باعث می شود که کودکان احساس سردرگمی بکنند. داستان هایی که در آن قهرمان ها با مشکلات سخت و پیچیده مواجه می شوند می تواند به کودکان کمک کند که این مسئله را بهتر بفهمند و در مقابل مشکلات قوی تر باشند. داستانت هایی را برای کودک خود تعریف کنید که کودک از آنها بیاموزد رنج و سختی قسمتی از زندگی است همانگونه خوشی و شادی بخشی از زندگی است. این داستان ها باعث می شود که کودکتان در مقابل موقعیت های مختلف و سختی های زندگی مقاوم تر شود و به صورت منطقی برخورد کند.

اصول کمک به نوجوان پرخاشگر

تنها با یک نگاه کوچک به اخبار، می توان فهمید که عصبانیت و خشم نوجوانان یک مسئله ای می باشد که در حال رشد است. فیلم ها و برنامه های تلویزیونی همه روش های خشونت را تحریک می کنند، بیشتر وب سایت ها، دیدگاه های خشن را پرورش می دهند و انجام دادن بازی های ویدوئویی خشن به مدت زیاد، می تواند نوجوانان را نسبت به پیامدهای خشم و خشونت، در دنیای واقعی، بی تفاوت نماید.  البته، هر نوجوانی که رفتار خشن نشان می دهد یک فرد عصبی و خشمگین نیست، ولی برای نوجوانان دارای مشکل، که از لحاظ عاطفی آسیب دیده اند یا از مشکلات مربوط به سلامتی روان رنج می برند، پیامدهای مربوط به آن می تواند حزن انگیز و ناراحت کننده باشد.

اصل یک مربوط به کمک به نوجوانان دارای مشکل و پرخاشگر:

با فرزند خود ارتباط برقرار کنید

هر مشکلی که نوجوان شما آن را تجربه می کند، به این معنا نیست که شما نتوانستید وظیفه پدر یا مادر بودن خود را به نحو مناسب انجام دهید. به جای سرزنش خود در این موقعیت، به نیازهای فعلی که نوجوان شما دارد، تمرکز کنید. اولین اقدام برای انجان دادن آن، پیدا کردن راهی است که با وی ارتباط برقرار کنید.

ممکن است که باور کردن این مسئله سخت باشد – با وجود خشم فرزند شما یا بی تفاوت بودن وی نسبت به شما –  ولی همچنان نوجوانان، آرزوی دوست داشتن، تمایل و پذیرش از طریق والدینشان دارند. این بدان معناست که ، نسبت به آنچه فکر می کنید، نفوذ زیاد تری دارد. روش های موجود برای برقراری ارتباط عبارتند از :

  • نسبت به سطح استرس خود آگاه باشید. اگر شما عصبی یا ناراحت باشید، الان زمانی نیست که برای برقراری ارتباط با نوجوان خود تلاش کنید. تا زمانی که آرام شوید، منتظر باشید و قبل از شروع کردن به مباحثه، انرژی لازم را بدست آورید. شما احتمالا نیاز به صبر و جمع کردن انرژی مثبت، نیاز دارید.
  • به خاطر فرزندتان در آنجا باشید. پیشنهاد مربوط به صحبت کردن با فرزند خود در هنگام قهوه خوردن، احتمالا با برخود طعنه آمیز فرزند شما یا بی توجهی وی همراه باشد، ولی نشان دادن این امر که شما در دسترس وی قرار دارید، دارای اهمیت زیادی می باشد. برای نشستن در کنار فرزند خود اصرار داشته باشید، در هنگام صرف غذا و در مکانی که تلویزیون و دیگر وسایلی که حواس پرتی ایجاد می کنند، وجود نداشته باشد، و سعی کنید که با فرزند خود صحبت کنید. اگر تلاش شما با جواب های کوتاه و تک حرفی مثل “بلی” یا کلمات مشابه همراه باشد، یا فرزند شما با تکان دادن شانه خود به شما جواب دهد، از تلاش خود نا امید نشوید؛ ممکن است که مجبور باشید تا برای یک مدت طولانی شامتان را به آرامی بخورید، ولی زمانی که فرزند شما بخواهد که براحتی با شما صحبت کند، وی فرصت کافی برای انجام این کار را خواهد داشت.
  • زمینه ها و موضوعات مشترک را پیدا کنید. سعی برای بحث در مورد ظاهر یا لباس های فرزند شما، ممکن است یک روشی باشد که منجر به تحریک و به وجود آمدن جر و بحث های خشن و همراه با عصبانیت شود، ولی شما همچنیان می توانید موضوعات مشترکی را پیدا کنید و در مورد آن ها بحث کنید. هدف این نیست که بهترین رفیق برای فرزند خود باشید، ولی هدف پیدا کردن زمینه ها و منافع مشترکی می باشد که می توانید با آرامش در مورد آن بحث کنید. یک بار که شما با فرزند خود صحبت کنید، ممکن است که فرزند شما، برای بحث کردن  با شما در مورد موارد دیگر ، احساس راحتی داشته باشد.
  • بدون قضاوت کردن و نصیحت کردن فرزند خود، به حرف های وی گوش دهید. زمانی که فرزند شما با شما صحبت می کند، گوش کردن بدون قضاوت، استهزا و مسخره، ایجاد وقفه، نقد کردن و توصیه کردن، عامل مهمی می باشد. فرزند شما نیاز دارد که توسط شما درک شود و به وی ارزش بگذارید، بنابراین ارتباط چشمی خود را حفظ کنید و حتی زمانی که وی به شما نگاه نمی کند، سعی کنید که تمرکز خود را بر روی بچه خود نگه دارید. اگر شما ایمیل خود را چک کنید یا یک روزنامه بخوانید، فرزند نوجوان شما حس خواهد کرد که وی برای شما هیچ اهمیتی ندارد.
  • انتظار طرد شدن داشته باشید. تلاش شما برای برقراری ارتباط با فرزندتان ممکن است که همراه با عصبانیت، خشم، یا دیگر واکنش های منفی همراه باشد. آرام باشید و به فرزند خود فضایی دهید که احساس آرامش کرده و عصبانیت خود را کنترل کند. در زمان بعدی که فرزند شما احساس آرامش می کند، با وی صحبت کنید. ارتباط موفق با فرزندتان به زمان و تلاش نیاز دارد. طفره نروید و بهانه ای نیاورید؛ پشتکار داشته باشید و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد

اصل ۲ مربوط به کمک به نوجوانان دارای مشکل و پرخاشگر:

تغییرات سالم در سبک زندگی خود ایجاد کنید

اصول و عناوین زیر برای برگرداندن تعادل به زندگی فرزند نوجوان شما می توانند موثر باشند، و نیازی به تشخیص دقیق مشکلات وی ندارید:

  • چارچوبی را ایجاد کنید. ممکن است که فرزند نوجوان شما جیغ بکشد، و در مورد مقررات و نظمی که وجود دارد با شما جرو بحث کند، ولی این بدان معنا نیست که آنها نیاز دارند که این موارد کاهش یابد. ساختار و چارچوب، همانند زمان معین برای صرف وعده غذایی و زمان خواب، باعث می شود که فرزند نوجوان شما احساس امنیت و ایمنی داشته باشد. هر روز در کنار فرزند خود بشینید و با وی صبحانه و شام بخورید و این کار می توان یک فرصت مناسبی را به منظور بررسی وضعیت فرزند شما در آغاز و پایان روز فراهم می سازد.
  • زمان مشاهده تلویزیون و …. را کاهش دهید. رابطه مستقیمی بین نمایش های تلویزیونی، فیلم ها، مضامین اینترنتی و بازی های ویدوئی خشن، با رفتار خشونت آمیز در نوجوانان وجود دارد. حتی در صورتی که فرزند نوجوان شما دارای رفتارهای خشن نباشد، به مدت زیادی در مقابل صفحه بودن ، بر رشد مغز، تاثیر گذار می باشد. زمانی که را که فرزند شما به وسایل الکترونیکی دسترسی دارد را محدود سازید – و استفاده از تلفن را برای بعد از ساعت مشخصی در شب، محدود کنید تا مطمئن شوید که بچه شما، خواب کافی را خواهد داشت.
  • تشویق به تمرین و ورزش کنید. حتی یک تمرین منظم به اندازه کم، می تواند منجر به کمک برای رهایی از افسردگی، افزایش دادن انرژی و بهبود خلق، کاهش استرس، الگوهای خواب منظم، و بهبود وضعیت مربوط به عزت نفس کودک شما شود. در صورتی که شما با بچه خود منازعه داشته باشید که کار خاصی را انجام دهد ولی وی بازی های ویدوئی انجام دهد، وی را تشویق به بازی هایی کنید که دارای تحرک باشد یا بازی هایی که مربوط به ورزش خاصی باشد، و مواردی هستند که دارای پرش و حرکت متناوب در اطراف می باشند – برای مثال ورزش هایی شبیه سازی رقص، اسکیت کردن، فوتبال، یا تنیس. یک بار که این ورزش به صورت یک عادت تبدیل شد، فرزند خود را تشویق کنید تا ورزش واقعی را انجام دهد تا به یک تیم یا باشگاه بپیوندد.
  • خوراک مناسبی را مصرف کنید. مصرف خوراک سالم، می‌تواند منجر به ثابت ماندن انرژی نوجوان شما، تیز هوشی، و حتی تغییر خلق وی شود. یک الگوی مناسب برای نوجوان باشید. وعده های غذایی بیشتری را در خانه تهیه کنید، میوه و سبزیجات زیادی مصرف کنید و غذاهای کم ارزش و لیموناد (سودا یا کربنات سدیم ) را محدود کنید.
  • مطمئن شوید که فرزند نوجوان شما، خواب کافی دارد. محرومیت از خواب می تواند منجر به استرس ، بد اخلاقی و عبوس بودن، خشمگین بودن و بی حال بودن فرزند شما شود و منجر به ایجاد مشکلاتی در رابطه با وزن، حافظه، تمرکز، تصمیم گیری شده و احتمال بیمار شدن وی را افزایش دهد. شما ممکن است که در طول شب فقط شش ساعت خواب داشته باشید و همچنان وظایف خود را در سر کار انجام بدهید،  ولی فرزند نوجوان شما به ۸.۵ تا ۱۰ ساعت خوا در طول شب نیاز دارد تا بتواند ذهن هوشیار و عواطف متعادل داشته باشد. با استفاده از زمان خواب مناسب، بیرون گذاشتن تلویزیون ، کامپیوتر و دیگر وسایل الکترونیکی از اتاق فرزند خود، جای مناسبی را برای خواب بهتر فرزند خود فراهم کنید. روشنایی موجود در این وسایل هورمون ملاتونین را تولید کرده و به جای آرام کردن مغز، آن را تهییج و تحریک می کند. به فرزند خود پیشنهاد دهید که در زمان خواب، به آهنگ یا کتاب صوتی گوش بدهند.

اصل ۳ مربوط به کمک به نوجوانان دارای مشکل و پرخاشگر

مراقب خودتان باشید

استرس مربوط به برخورد با افراد نوجوان، به خصوص آنهایی که مشکلات رفتاری را تجربه کرده اند، می تواند منجر به آسیب به سلامتی شما شود، بنابراین مراقبت از خود، دارای اهمیت می باشد. این بدان معناست که به دنبال نیاز های عاطفی و فیزیکی خود باشید و یاد بگیرید که استرس را مدیریت کنید.

  • زمانی را صرف آرامش روزانه خود کنید و یاد بگیرید که به چه نحوی وضعیت خودتان را کنترل کنید و از بین بردن استرس را در زمانی که شما احساس شکست و ناراحتی می کنید را تمرین کنید.
  • وی را تنها نگذارید، به خصوص در صورتی که شما تک سرپرست باشید. از دوستان، بستگان، مشاور مدرسه، مربی ورزشی، رهبر گروه مذهبی، یا بقیه افراد که دارای ارتباط با فرزند نوجوان شما هستند، کمک بگیرید.
  • مراقب علائم افسردگی و اضطراب باشید و در صورت نیاز به متخصص مراجعه کنید.

 

این مشکل دائمی نخواهد بود

یاد آوری این نکته که ، صرف نظر از میزان در و ناراحتی که فرزند شما در زمان کنونی احساس می کند، فقط با دوست داشتن شما، همه چیز بهتر خواهد شد – برای هر دو شما – ، ارزشمند می باشد. فرزند نوجوان شما می تواند بر مشکلات مربوط به نوجوانی و بلوغ غلبه کرده و با تبدیل کردن آنها به خوشحالی، به یک جوان بالغ موفق تبدیل شود.

اختلال بی اشتهایی عصبی در نوجوانی

افرادی که عمدا خود را گرسنه نگه می‌دارند از یک اختلال در تغذیه به نام بی اشتهایی عصبی رنج می‌برند. این اختلال، که معمولا در نوجوانان و در سن بلوغ شروع می‌شود شامل کاهش وزن شدید پایین تر از آنچه به صورت طبیعی حداقل است. بسیاری از افراد با این اختلال بسیار لاغر هستند ولی باور دارند که دارای اضافه وزن هستند. گاهی اوقات انها باید برای جلوگیری از گرسنگی شدید در بیمارستان بستری شوند.

این افراد معمولا خود را گرسنه نگه می‌دارند حتی وقتی‌که بسیار از گرسنگی رنج می‌برند. یکی از وحشتناک‌ترین جنبه های این اختلال این است که انها همچنان فکر می‌کنند که اضافه وزن دارند حتی وقتی‌که استخوانی هستد. به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست، انها از اضافه کردن وزن وحشت دارند.

غذا و وزن به وسواس تبدیل می‌شوند. برای برخی، این وسواس به صورت عادات عجیب غذاخوردن یا امتناع از خوردن غذا مقابل دیگران را ظاهر می شود. غیر معمول نیست که این افراد دستورالعمل‌های غذایی را جمع اوری و برای خانواده و دوستان وعده های غذایی لذیذ اماده کنند ولی در وعده های غذایی خودشان شرکت نمی‌کنند. انها ممکن است پایبند دستورات ورزشی سخت برای حفظ کاهش وزن باشند. از دست رفتن دوره های عادات ماهیانه در زنان با این اختلال، معمول است. مردان با این اختلال اغلب دچار ناتوانی جنسی می‌شوند.

علائم خاص بی اشتهایی

شخصی که از این اختلال رنج می‌برد معمولا با امتناع برای نگه داری وزن متناسب با ساختمان بدن، سن و قد وی می باشد مشخص می شود. سطح حداقل برای شدتاین اختلال در بزرگسالان بر اساس شاخص توده بدنی فعلی (BMI) (پایین را ملاحظه کنید) یا برای کودکان و نوجوانان براساس صدکBMI   است. محدوده های زیر از گروههای سازمان بهداشت جهانی برای لاغری در بزرگسالان بدست امده است. برای کودکان و نوجوانان صدک‌های BMI  مربوطه باید استفاده شود.

این افراد معمولا یک ترس شدید از افزایش وزن و چاقی را تجربه می‌کنند. این ترس علیرغم وزن واقعی شخص است و اغلب تا نزدیک مرگ شخص بدلیل گرسنگی ادامه می‌یابد. این مربوط به تصویر ضعیف فرد از خودش است، که یکی از نشانه های این اختلال است. این افراد معتقدند که وزن، شکل و سایز بندشان مستقیما درارتباط با این که انها چقدر خوب در مورد خود احساس کنند و ارزششان به عنوان یک انسان می باشد. افراد با این اختلال اغلب جدی بودن وضعیت خود را تکذیب می‌کنند و نمی‌توانند به صورت عینی وزن خود را ارزیابی کنند.

بسیاری از زنان با این اختلال به آمنوره یا فقدان عادت ماهیانه دچار می شوند، اما این معیار در DSM 5 2013 بروزشده دیگر یک معیار مورد نیاز برای تشخیص بی اشتهایی نیست.

دو نوع بی اشتهایی عصبی وجوددارد: نوع محدودکننده- این شخص جذب غذای خود را محدود می‌کند و درگیر پرخوری افراطی یا رفتار پاکسازی نیست.

نوع پرخوری افراطی/پاکسازی- فرد خود را وادار به استفراغ یا سوء استفاده از داروهای مسهل، مدر یا تنقیه می‌کند.

ماشین حساب توده بدن:

شاخص توده بدن یا BMI  یک وسیله برای نشان دادن وضعیت وزن بزرگسالان است. ان معیاری از وزن یک شخص در ارتباط با قدش است. موارد زیر محدوده های BMI  مطابق با درجه شدت در بی اشتهایی هستند.

شدت اختلال بی اشتهایی عصبی:

خفیف:   kg/m2 BMI ≥ ۱۷

متوسط: BMI 16-16.99 kg/m2

شدید: BMI  ۱۵-۱۵.۹۹  kg/m2   

افراطی:   kg/m2  BMI < 15

این مطلب براساس معیار DSM5  می باشد.

نقش رسانه در یادگیری لجبازی و پرخاشگری

آلبرت بندورا بنیانگذار نظریه شناختی اجتماعی معتقد است عوامل شخصی (از جمله باورها، انتظارات، نگرش ها، دانش ها، راهبردها ومانند این ها)، رویدادهای محیطی(فیزیکی واجتماعی) و رفتارهای (عملی وکلامی) فرد با یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند و هیچ یک از این سه جز را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سه جانبه را تعیین گری متقابل (جبر متقابل) می نامد (سیف، ۱۳۸۷).

بندورا فرایندهای شناختی را در تعیین رفتار آدمی بسیار مهم می داند. طبق نظر او رفتار می تواند شدیدا تحت تاثیر تخیلات فرد باشد. از آن جایی که رفتار فرد دست کم تا حدودی به وسیله فرآیندهای شناختی او تعیین می شود، اگر این فرآیندها به درستی واقعیت را منعکس نکند، موجب رفتار ناسازگارانه می شود. بندورا چند دلیل برای  ایجاد فرایند های شناختی معیوب به دست می دهد.

نخست این که، اعتقادات غلط در کودکان ممکن است به این علت به وجود آیند که چیزها را بر اساس ظاهرشان ارزیابی می کنند. دوم این که خطای فکری می تواند از اطلاعات حاصل از شواهد ناکافی به وجود می آید. مثلا یادگیری ناشی از تصوراتی که توسط رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی منتقل میشود. مردم تا حدی تصورا تشان را درباره واقعیت های اجتماعی که هیچ گونه تماس مستقیمی با آن ها نداشته اند از راه صحنه های تلویزیونی می آموزند. از آنجا که دنیای ماهواره، تلویزیون، اینترنت، بازی های ویدیو یی، رایانه ای و….. مملو از شخصیت های فاقد اصول اخلاقی (و پرخاشگری، خشونت، زیر پا گذاشتن قوانین ومقررات و…..) است می تواند دانش مربوط به جهان واقعی را وارونه جلوه دهد. طبق نظر بندورا این دید تحریف شده از واقعیت گاهی ممکن است به رفتار مجرمانه و جنایت آمیز منجر شود. ” کودکان برای فرستادن نامه های تهدید آمیز به معلمان و برای دعواهای همراه با ضرب و جرح دستگیر شده اندو معلوم گشته است که این گونه کارها را از صحنه های تلویزیونی آموخته اند (هرگنهان و اولسون، ۱۳۸۵).

بندورا می گوید پس از آن که باورهای غلط تشکیل شدند، به صورت دائمی در می آیند، زیرا صاحبان باورهای غلط افرادی را می جویند که همان باورها را دارند. افزون بر این، وقتی که باورهای غلط تشکیل شدند، به صورت پیشگویی ها یی کامبخش در می آیند. برای مثال، اگر کودکی به این باور برسد که به جز از راه پرخاشگری و خشونت نمی توان به اهداف خود رسید، به تجارب وفعالیت هایی می پردازد که باور او را تایید می کنند (هرگنهان و اولسون، ۱۳۸۵).

سوم این که، خطاهای فکری می توانند از پردازش غلط اطلاعات ناشی شوند. برای نمونه، اگر کودک به این باور برسد که همه می خواهند به او آسیب بزنند، ممکن است به رفتار دفاعی در مقابل دیگران بپردازد وبه آن ها آسیب بزند.

بندورا معتقد است که ما به همان اندازه که از مشاهده پیامدهای رفتارمان یاد می گیریم از مشاهده تجارب غیر مستقیم هم چیز می آموزیم. بنابراین روزنامه، مجله، کتاب، ماهواره، اینترنت، تلویزیون، سینما(بازی های ویدئویی، رایانه ای) به عنوان الگوهایی که بسیار آموزنده هستند عمل می کنند. ماهواره وتلویزیون (اینترنت،بازی های ویدیویی، رایانه ای) می تواند فرایندهای شناختی ناقص ایجاد کندکه این ها نیز به نوبه خود می توانند به رفتارهای خلاف مقررات و رفتارهای ضد اجتماعی منجر گردند. بعضی از صحنه های کارتون ها، فیلم ها وداستان ها موجب اشاعه سبک عمل لجبازی وپرخاشگری، بددهنی، فحاشی وخشونت می شود.

بررسی خشونت در بازیهای ویدئویی و آنلاین کودک و نوجوان

بازیهای ویدئویی یک فعالیت محبوب برای افراد در تمام سنین شده است. بازی ویدئویی یک صنعت چندین بیلیون دلاری است که نسبت به فیلمها و DVD ها پول بیشتری به ارمغان می اورد. به طور متوسط دختران روزانه بیش از یک ساعت و پسران بیش از دو ساعت را به این بازی‌ها اختصاص می‌دهند. نوجوانان وقت بیشتری نسبت به کودکان کوچکتر برای این بازیها می‌گذارند. بازیهای ویدئویی بسیار پیچیده و واقع گرایانه شده اند. برخی از بازیها به اینترنت متصل هستند که به کودکان و نوجوانان اجازه میدهد تا هم با یکدیگر بازی کنند و هم با بزرگسالان و همسالان ناآشنا صحبت کنند.

در حالیکه برخی از این بازی‌ها محتوای آموزشی دارند، بسیاری از محبوبترین بازیها بر موضوعات منفی تاکید دارند و انها را ترویج میدهند:

  • کشتن افراد یا حیوانات
  • استفاده و سوء استفاده از مواد مخدر و الکل
  • رفتار مجرمانه و بی احترامی به قدرت و قانون
  • استثمار جنسی و خشونت دربرابر زنان
  • کلیشه های نژادی، جنسی و جنسیتی
  • زبان ناپاک و حرکات زشت و ناپسند

مطالعه کودکان در معرض خشونت در بازی های ویدئویی نشان میدهد که انها ممکن است در آینده دربرابر خشونت بی تفاوت باشند، انرا تقلید کنند و رفتار متجاوزانه تری نشان دهند. کودکان جوانتر و کودکانی که مشکلات احساسی، رفتاری یا اموزشی دارند ممکن است بیشتر تحت تاثیر عکس‌های خشن قرار بگیرند.

بازی متناسب با سن در حد اعتدال می‌تواند لذت بخش و سالم باشد. برخی از بازیهای ویدئویی ممکن است مهارت‌های یادگیری و حل مسئله را ارتقاء دهند و به توسعه مهارتهای حرکتی ظریف و هماهنگی کمک کنند. برخی از این بازی ها در این سایت در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گرفته اند که هر کدام با هدف ارتقای بخش از مغز می باشند. برای مشاهده این بازی ها به قسمت بازی های آنلاین مراجعه کنید.

با این حال نگرانیهایی درباره اثر بازیهای ویدئویی روی افراد جوان که بطور افراطی بازی میکنند وجود دارد. کودکان و نوجوانان می‌توانند بیش از حد درگیر این بازیها شوند. انها ممکن است در کنترل زمان بازی خود مشکل داشته باشند. انها ممکن است دربرابر تلاش والدین برای محدود کردن زمان بازی مقاومت کنند. سپری کردن زمان بیش از حد روی این بازیها منجر به:

گذراندن زمان کمتر برای کارهای اجتماعی با دوستان و خانواده

مهارت‌های اجتماعی ضعیف

گذراندن زمان دور از خانواده، تکالیف مدرسه و سرگرمیهای دیگر

نمرات پایینتر

مطالعه کمتر

تمرین کمتر و اضافه وزن

کاهش خواب و کیفیت خواب کمتر

افکار و رفتار خشونت امیز

نکاتی برای والدین

والدین می‌توانند به فرزندانشان کمک کنند تا از بازیها لذت ببرند و از مشکلات اجتناب کنند بوسیله :

  • جلوگیری از بازیها در کودکان قبل از سن مدرسه
  • چک کردن رده بندی بازی و مناسب بودن آن برای کودک (بازی آنلاین و ویدئویی پسرانه یا دخترانه، بازی ویدئویی جنگی یا …)
  • انجام بازیهای ویدئویی با فرزندان برای به اشتراک گذاشتن تجربه و بحث درمورد محتوا
  • وضع قوانین مشخص درباره محتوا و زمان بازی، هم داخل و هم بیرون از خانه
  • نظارت روی تعاملات انلاین و هشدار به کودکان درباره خطرات احتمالی تماسهای اینترنتی در هنگام بازیهای انلاین
  • اجازه به انجام بازی‌های ویدئویی تنها در قسمتهای عمومی خانه، نه در اتاق خواب کودک
  • حواستان باشد که شما یک الگو برای کودکانتان هستید در اینکه چه نوع بازی انجام میدهید و همچنین زمان بازی.
  • اجرای محدودیتهای اسکرین تایم کلی
  • مراقب این باشید که بازی، تنها بعد از انجام تکالیف مدرسه و کارهای خانه انجام شود
  • تشویق به شرکت در فعالیتهای دیگر بویژه فعالیتهای فیزیکی

اگر شما همچنان نگرانیهایی درمورد عادات بازی کردن کودک خود دارید یا اینکه اگر کودک شما مشکلات رفتاری یا خلق و خو دارد، از متخصص اطفال ، پزشک خانواده یا مشاور مدرسه بخواهید تا یک ملاقاتی را با یک متخصص سلامت روان مناسب و اموزش دیده ترتیب دهد.