مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

علل و درمان اختلال فوبی یا هراس

با وجود انکه علت دقیق هراسها معلوم نیست ،اما عموماترسها اکتسابی تلقی می شوند:ترسهای که از طریق شرطی سازی مستقیم، شرطی سازی جانشینی ویا انتقال اطلاعات ویا اموزشها یاد گرفته میشود.شرطی سازی،شکلی از یادگیری است که در طی ان،بین یک محرک و پاسخ به ان محرک،ارتباط جدیدی شکل می گیرد.مثلا کودکی که با یک سگ خانگی بازی می کندممکن است بدون قصد دم او را بکشد و سگ گازش بگیرد در این صورت،کودک با ترس وناراحتی از خود پاسخ نشان می‌دهد و یاد میگیرد که در اینده از سگ اجتناب کند. اما بیمار هراسی، معمولا نمیتواند رویداد تکان دهنده واحدی مانند گاز گرفتن شدن را بعنوان تاریخ شروع اختلال خود ذکر کند.معمولا ترس به تدریج شکل می گیرد:در نتیجه تجربه های مکرر و کم و بیش ترسناک و یا ،یادگیری اجتماعی. گاه این واکنش در زمان استرس و یا برانگیختگی شدید ،یعنی زمانی که پاسخ های ترس به اسانی فرا گرفته می شوند، اتفاق می افتد .هراسهای ساده ممکن است به تدریج واز میان ترسهای دوره کودکی شکل بگیرند و ترسهای اجتماعی عموما از اواخر دوره نوجوانی اغاز می گردند.

درمان اختلال هراس یا فوبی

یک رویکرد درمانی عمده که بطور موفقیت آمیزی در کمک به افراد مبتلا به هراس به کار رفته و مدل تئوریکی آن در اینجا استفاده شده است، عموما به درمان شناختی –رفتاری برمی گردد. درمان شناختی بر اصلاح باورهای نادرست ناشی از احساسات بدنی تهدیدآمیز و آموزش مراجع جهت شناسایی ، به چالش کشیدن و مواجهه با شناخت‌های نادرست که نگرانی و اضطراب را تشدید می کند، متمرکز است. جنبه رفتاری، تکنیکهایی جهت کاهش اضطراب فیزیولوژیکی از قبیل آموزش تنفس، آرامش عضلانی همراه با فنون حساسیت زدایی را شامل می شود.

حساسیت زدایی نظام دار

یکی از پرکاربردترین شیوه های درمان رفتاری هراس “حساسیت زدایی نظامدار” است. در این شیوه، چندین موقعیت ترس آور که شدت ترس از آنها بتدریج افزایش می یابد فراهم می شود. سپس از شخص می خواهند که این صحنه های ترس آور را یکی پس از دیگری نظاره کند. در این حین، مشاهدات وی با اموزش ارمش یا ریلکسیشن، با واکنشهای دیگری که با ترس توافقی نداشته باشد قرین می شود تا بتوان ترس آورترین صحنه را براحتی مشاهده کرد. در ارزشیابی کارآیی درمان، از آزمونهای رفتاری نزدیک شدن به چیزهای ترسناک مثل مار استفاده می شود.

کودک لوس

لوس شدن کودک به یکی از دغدغه های حوزه تربیت در خانواده ها تبدیل شده است که هر روز نیز در جامعه ما این معضل رو به افزایش است. روان شناسان اعتقاد دارند که لوس بودن و یا لوس شدن کودک یک اختلال رفتاری است که در نتیجه آن کودک نمی تواند به درستی با هم سن و سالان و یا بزرگترهای خود رفتار نموده و تعامل برقرار کند. اگر بخواهیم در مورد علل اصلی لوس شدن کودکان صحبت کنیم باید گفت که یکی از مهم ترین دلایل لوسی کودکان رفتار ضعیف و غیر قاطع والدین می باشد. در واقع این به آن معنا نیست که والیدن باید خشن باشند اما والدینی که در برابر تمامی خواسته های کودک سر تعظیم فرود می آورند و به خیال خود دارند به آن ها محبت می کنند علت اصلی لوس شدن فرزند خود هستند. می شود گفت اگر کودک احساس کند که با گریه و زاری و رفتاری این چنینی می تواند  شرایط و جو را به نفع خود تغییر دهد این به یک عادت بد در او تبدیل شده که در تمام زمان ها و هر گاه که کودک خواسته ای داشته باشد به اجرا در می آید و در این بین این والدین هستند که با رفتار خود می توانند موجب لوس شدن کودک شده و یا جلوی این امر را برای همیشه بگیرند. علت مهم دیگر در لوسی کودک را می توان تناقض در رفتار های والدین و بزرگتر ها دانست مثلا اگر کودکی یکبار با گریه و زاری نتوانست به خواسته اش برسد اما حس کند که والدین او در مقابل گریه و زاری او رفتار و واکنشی متفاوت از خود نشان می دهند در دفعه بعد روش جدیدی را برای در خواست نامعقول خود انتخاب می کند مثل فریاد زدن و یا جیغ کشیدن لذا پدر و مادر و به طور کلی بزرگترها باید در مقابل رفتارهای کودک واکنشی تقریبا مشابه و هماهنگ از خود نشان دهند.

محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که والدینش او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است. محبت به اندازه به این معنا نیست که تمامی خواسته های کودک اجابت شود مثلا گاهی نیاز است تا مادر به جای اینکه دست کودک را بگیرد بگذارد کودک زمین بخورد چرا که زمین خوردن است که بلند شدن را به او خواهد آموخت! پسر یا  دختر بودن فرزند تاثیری در لوس شدن او ندارد و در واقع تنها رفتارهای والدین است که سبب لوس شدن کودک خواهد شد چه کودک دختر باشد و چه پسر به خصوص در جامعه ما که پدیده تک فرزندی نیز بسیار رایج شده است.کودک لوس

تک فرزندی رابطه ای بسیار مهم با لوس شدن کودک دارد چرا که والدین در این حالات تمام توجه و محبت خود را متوجه یک نفر کرده و او در این زمینه هیچ رقیبی نمی بیند و به مرور زمان این می تواند موجب لوس شدن فرزند شده و او حس کند که هر چه بخواهد فراهم خواهد شد. در مورد تک فرزندان باید گفت والدین حتما باید محیطی را برای تعامل او فراهم کنند که بتواند موارد زیادی را از رابطه با هم سن و سالان خود یاد بگیرد، علاوه بر آن عدم برآوردن تمامی نیازهای کودک و نیز در نظر گرفتن محرومیت از خواسته ها در مقابل کارهای بد کودک بسیار مفید خواهد بود چون در این حالت کودک می فهمد که آن گونه نیست که هر چه بخواهد و هر گونه رفتار کند تمام خواسته هایش برآورده می شود. همچنین والدین باید اجازه شکست خوردن را به کودک دهند و از او انتظار برآوردن تمام کمبود ها و نقص هایی که در خود دیده اند را نداشته باشند. مثالی برای محرومیت از خواسته ها این است که مثلا اگر کودک با گوشی موبایل بازی می کند و شما برای آن وقت تعیین نموده اید که حتما نیز باید این کار را تعیین کنید اگر پس از گرفتن گوشی از کودک مثلا در وقت شام کودک گریه کرد باید برای مدتی او را از بازی محروم کرده و گوشی را به او ندهید مثلا بگویید برای ۲۴ ساعت از بازی با گوشی به خاطر رفتارت محروم شدی..راهکار قطعی در درمان اختلال لوس بودن کودکان هماهنگی والدین در رفتارها و اصلاح رفتار های خودشان است چرا که عامل اصلی آن ها هستند و لازم است تا والدین تا زمان درمان کامل این اختلال به کودک خود فرصت داده و انتظار اینکه به یکباره او اصلاح شود را نداشته باشند.

روانشناسی کودک ۸ سالگی

آنچه باید در مورد کودک هشت ساله خود بدانید:

زمانیکه مشاهده می کنید فرزندتان از بچه ای کوچک و ناتوان به دختر یا پسری تبدیل شده که می تواند به هر سو بدود ممکن است احساس کنید پدر و مادر باتجربه و ماهری هستید، او ویژگی هایی دارد که می تواند اورا آماده کند زودتر از موعد با دنیای بزرگسالی روبه رو شود و همچنان به حمایت شما نیاز دارد.

مهارت های حرکتی ظریف اوهر روز بهتر از قبل می شود و ممکن است ورزش های خاصی را ترجیج دهد. بطور حتم قدرت ریسک پذیری بیشتری دارد، به ویژه زمانیکه از دیدرس خارج می‌شود بنابراین صحبت با او درموردمصون ماندن از خطرات بسیار ضروری است. مهارت های حرکتی ظریف او به کمک نقاشی کشیدن بهبود یافته و مدل سازی هایش واقعی تر وهمراه باجزئیات بیشتری است. تمرین هردو مهارت حرکت ظریف و درشت به فرزندتان کمک می کند بیشترو بیشتر پیشرفت کند.

کودک پیشرفت هایی عالی درمهارت های شناختی کسب کرده است و تمایل دارد قبل ازاینکه دیگران به او کمک کنند خودش با مسائل درگیر شود. او درخواندن مهارت واعتماد به نفس بیشتری دارد و هدفش از کتاب خواندن کسب اطلاعات است  و نه فقط لذت  بردن از یک داستان خوب. او می تواند به کمک اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست  آورده است داستان هایی جذاب و با جزئیات زیاد خلق کند. اگر در خواندن تقلا می کند برایش شرایطی فراهم کنید تا موضوعات مورد علاقه اش را مطالعه کند و با حمایت و قوت قلب دادن به رشد او کمک کنید. نوشته های او خوانا تر است و بهتر هم خواهد شد. مهارت شمارش او در حال حاضر در سطحی  است  که می تواند به آسانی تناظر را مشخص کند، مسائل گفتاری ساده را به عبارات عددی ترجمه کند و از با استفاده از راهبردهای متنوعی مسائل سه رقمی وکمتر را حل کند. همچنین می تواند تا ۱۰۰۰ بشمارد.

اعتماد به نفس او رشد زیادی داشته تا این حد که ممکن است فکر کند توانایی خیلی زیادی دارد بنابراین اگر شکست بخورد دچار غم واندوه زیادی می‌شود. راه حل این مشکل این است که چالش هایی واقعی برای او ایجاد کنید، روی دست آورد هایش تمرکز کنید و به او قوت قلب دهید تا بداند هیچ کس کامل نیست و نمی تواند همه کارها را درست انجام بدهد. او در مورد آینده فکر می کند و جایگاهش در جهان را بیشتر درک می کند، حتی ممکن است بداند وقتی بزرگتر شد می خواهد چه کاری انجام بدهد. گفتگو در مورد چگونگی رسیدن به اهداف، کسب  شایستگی و پیشرفت در مهارت های خاص، به او کمک می کند تمرکز بیشتری روی فعالیت هایش داشته باشد. ممکن است شروع ایجاد وجدان اجتماعی را در او بیبنید که ممکن است در حد نگرانی در باره محیط زیست، مشکلات پناهندگان و یا فقردر جهان  باشد . شما می توانید او را تشویق کنید و به او فرصت دهید به دیگران کمک کند.

مهارت های اجتماعی او به حدی رشد یافته است  که می تواند از شخصیتی مطمئن و مستقل و احساس خود ارزشی بالا به فردی حساس، بیش از حد هیجانی و منتقد از خود تغییر جهت دهد. مزاج او بسیار متغیر است  و ممکن است در یک روز بی ادب، پر رو و پر ادعا، فضول، پرتوقع، مضحک و احمق  جلوه کند. باید اجازه دهید رفتارهای منفی بروز داده شود ولی  وضع محدودیت روی رفتارهای بد  به بچه یاد می دهد در درازمدت رفتارش را مدیریت کند. او اکنون فرا تر از یک بازیکن تیم است حتی درحالیکه با خودش کلنجار میرود بازنده خوبی باشد. مورد قبول دوستان واقع شدن بسیار مهم است و به راحتی دوستان بیشتری پیدا می کند، با این حال این موضوع می تواند به سختی با سیاست‌های روابط او تطبیق داده شود. ممکن است نسبت به فعالیت های خانوادگی که شاید لازمه زندگی شما باشد علاقه‌مندی کمتری داشته باشد.

او شروع به درک بعضی از احساسات برجسته مثل پشیمانی، گناه و شرم می کند واز سوی دیگر درباره تفکرات واحساساتش صحبت می کند. اکنون فرصت مناسبی است که به کودک آموزش دهید خودش را ارزیابی کند. به او راه کارهایی ارائه دهید تا اشتباهاتش را تصحیح کند و خودش را ببخشد. اودر ۸ سالگی دیگر نقطه نظرات دیگران و مفهوم مخفی کردن احساسات را درک می کند. او همچنان زمانی که احساساتی می شود  به دنبال حمایت شما است ولی محتاط تر است و احتمالا کمتر دلش می خواهد برای نوازش  در آغوش شما قرار بگیرد.

والدین کودکی به این سن  بودن  چالش های جدیدی را پیش روی شما می گذارد که حفظ  عادت هایی که طی این چندسال در او پیشرفت داده اید مثل ابراز احساسات، شناسایی تلاش ها و موفقیت ها، ایجاد و تعهد به خط قرمزهای مشخص، تشویق به صبر و احترام به دیگران، به فرزند شما اجازه می دهد زیرساختی  که برای ادامه رشد و پیشرفت به سمت بزرگسالی شاد و سلامت نیار دارد، ایجاد کند.

روانشناسی کودک ۷ سالگی

آنچه باید در مورد کودک ۷ ساله خود بدانید:

فرزند شما اکنون ۷ ساله است و تکامل اجتماعی و شناختی و جسمی در او بهبود یافته است. ممکن است این فکر شمارا فریب بدهد  که او دیگر بیشترین حمایت را در مدرسه کسب می‌کند و در آنجا مهارت های اساسی را تمرین می‌کند و توسعه می‌دهد (به کمک  شما نیاز ندارد)، ولی همچنان شما نقش مهمی در کمک به  پیشرفت او در کارهایش دارید.

شما چطور از عهده این کار بر می آیید؟ او مشتاق انجام دادن فعالیت های فیزیکی است؛ این فعالیت می تواند  تمایل به انجام یک  رشته ورزشی خاص و یا فقط در حد دویدن باشد. به وسیله تمرین کردن در دوچرخه سواری، شنا و یا ژیمناستیک ماهر می شود و می تواند حرکات پیچیده تر  مثل دویدن و شوت کردن را با استادی انجام دهد. تعادل و هماهنگی بین اعضاء بدن او بهتر شده است. برای ریسک پذیری آماده تر است،  مخصوصا وقتی از دیدرس شما خارج است، بنابراین  اکنون زمان خوبی است تا بعضی هشدارهای ایمنی را به او آموزش دهید.

روز به روز اشتیاق و تمایلاتش  همزمان با جهش رشدی که دارد تنوع بیشتری می یابد. مهارت های فرعی حرکتی او ترقی کرده و هنگام نقاشی و نوشتن دقیق تر است، این موضوع به صورت خاص زمانی قابل توجه است که بچه تمرین زیادی کرده باشد. ممکن است او در باره آینده فکرکند و ایده هایی در باره آنچه که در آینده خواهد بود داشته باشد. اکنون در مورد جهان و جایگاهش در آن بیشتر می داند و ممکن است مفهوم اجتماع و همسایگی را درک کند. حدودا در این دوره سنی، کودک می فهمد مثلا عمو نوروز واقعی نیست اگرچه تا قبل از این فکر می‌کرد واقعی باشد.

مهارت های شناختی او زمانی‌که در راهبردهای حل مساله خلاق تر می شود با سرعت بیشتری پیشرفت می کند و از شریک شدن آموخته ها و دانشش با دیگران لذت می برد. متوجه می شوید که مهارت های ارتباطی او بهتر و دایره لغاتش گسترده تر شده است  و بهتر خودش را ابراز می کند و اطمینان  او در مهارت خواندن منجر به این می شود که کتاب هاب مورد علاقه اش را انتخاب کند. داستان هایی که می گوید  پیچیده تر و جذاب تر است. مهارت شمارش او تا جایی پیشرفت کرده که می‌تواند جمع وتفریق کند، اشیاء را اندازه بگیرد، تخمین بزند و حتی زمان را بگوید.

اگر یک وسواس فکری در او ایجاد شد تعجب نکنید مخصوصا اگر به جمع آوری اشیاء مختلف بپردازد، زیرا ممکن است از این جمع کردن چوب و سنگ به موضوعات مهم تری برسد، مثلا از نظر اجتماعی هنگام صحبت درباره احساساتش بهتر عمل کرده و می تواند تمایلاتش را کنترل می کند و نسبت به دیگران حس همدلی و احترام دارد. نیاز شدیدی دارد تا درمیان دوستانش محبوب باشد و مورد پذیرش قراربگیرد و در تعارضات بین فردی توانمند تر از قبل عمل می کند تا روابط خوب و موفقی داشته باشد. ممکن است خارج از محیط خانواده روابط  گسترده تری داشته باشد مثل ارتباط با معلم ها، شما می توانید با حمایت از فرزندتان و تجهیز کردن او با دانش و راهبردهایی برای شناخت و عکس العمل نشان دادن به رفتارهای  ناشایست،  این امر مهم را تبدیل به یک تجربه امن و مثبت تر کنید.

لازم است روی فرزندتان کنترل داشته باشید نا گرفتار کلیشه ها و ناهنجاری ها به ویژه در مورد مسائل جنسیتی نشود. در ۷ سالگی فرزند شما مستقل تر است  و اکنون بهترین زمان برای  دادن مسئولیت هایی بیشتر  به او است تا این استقلال را در راهی مثبت سوق دهد. فرزندتان به محدودیت و نظارت و توجه مستمر نیاز دارد تا منضبط شود که این امر به او کمک می کند رفتار مناسب خود و دیگران را قضاوت کند، بنابراین فهمیدن اینکه چه چیزهایی اشتباه است و  چرا ، مهم هستند چون با انجام این کار  انصاف و عدالت تضمین می شود.

فشار همسالان   تاثیر قدرتمندی  دارد و فرزند شما نیازمند خودباوری است که او را برای تصمیم گیری صحیح توانمند می کند. پس مهم است به او کمک کنید اعتماد به نفس و خودباوری را درخود پرورش دهد. راه هایی وجود دارد تا به فرزندتان کمک کنید، می توانید او را تشویق کنید تا بیشتر به تلاش برای رسیدن به  اهداف، کارهای قابل ستایش، پشتکار و صبر بپردازد تا اینکه فقط به دست آورد ها فکرکند.

اجازه دهید به افرادی که چندان خوشبخت نیستند کمک کند، این کار به او امکان می‌دهد حس شهروندی را بیاموزد، احساس کنجکاوی در باره جهان و جایگاهش در آن را پرورش دهد. شما نقش ارزشمندی در یاری  به فرزندتان برای تبدیل شدن به بزرگسالی توانمند و با تجربه دارید که با مهارت هایی تجهیز شده است که در زندگی آینده به آن نیاز دارد و این بیشتر از کمک به انجام تکالیف او می باشد. خوشبختانه وقتی بدانید لازم است چه کاری انجام دهید انجام ان بسیار ساده خواهد بود.


چگونه قصه گوی خوبی شویم

همان گونه که خواندن امری مهم است اینکه قصه را به شیوه ای درست برای کودک بخوانید نیز بسیار اهمیت دارد. هفت تکنیکی که در زیر ارائه شده به شما کمک می کند که منظور ما را بهتر بفهمید و تبدیل به یک قصه خوان حرفه ای شوید.

۱- طول داستان:

قصه نباید زیاد کوتاه و نه زیاد طولانی باشد. قصه کوتاه ممکن است نتواند پیام اصلی داستان را بیان کند و قصه ای که بیش از حد بلند باشد نیز خسته کننده خواهد بود و کودک نسبت به آن بی تفاوت می شود. بنابراین طول قصه را در نظر بگیرید و آن را برای کودک خود تعریف کنید.

۲- محیط مناسب

محیطی مناسب را برای خواندن قصه انتخاب کنید. مکانی که برای خواندن قصه انتخاب می کنید باید به گونه ای باشد که کودک را در فضا و حال و هوای قصه قرار دهد

۳- مقدمۀ مناسب

اگر شما قصه ای را برای کودک تعریف می کنید اجازه بدهید کودکتان بداند که شما این قصه را از کجا و از چه کسی شنیده اید. به او بگویید که این قصه چگونه به شما
در زندگی تان کمک کرده و از آن چه درس هایی گرفته اید. سعی کنید از همان شروع داستان کودکتان را نسبت به قصه علاقه مند کنید.

۴- حالت های بدنی مناسب

زمانی که شما قصه ای را تعریف می کنید اطمینان حاصل کنید که حرکات دست و چهرۀ شما مناسب است. شما هم چنین می توانید تن صدای خود را تغییر دهید و از کودک خود نیز بخواهید که با شما همراهی کند به این شکل شما می توانید قصه را تا حد امکان جذاب و شنیدنی کنید.

۵- صدای بلند داشته باشید اما با آهنگی آهسته

مطمئن شوید که صدای شما رسا و بلند است اما سعی کنید با آهنگی آهسته قصه را تعریف کنید. صدای شما باید به گونه ای باشد که بتواند فضاو احساس داستان را به خوبی منتقل کند. تن، گام و شدت صدایتان را با توجه به تغییر اتفاقات در داستان تغییر دهید در جاهای مناسب مکث کنید تا کودک بتواند با شخصیت های داستان هم ذات پنداری کند.

۶- کودک خود را درگیر قصه کنید.

سعی کنید کودکتان را با عبارات مختلف و یا پرسیدن سوال درگیر داستان کنید مثلا «میدونی؟» یا «حدس بزن بعدش چه می شه؟» هم چنین می توانید از آنها بخواهید که حدس بزند پیام داستان چه بوده است. و به این شکل آنها بیشتر به مفهوم قصه توجه می کنند.

۷- طبیعی باشید

این مسئله که شما در نحوۀ قصه گویی خود حالت طبیعی داشته باشید بسیار مهم است. در این صورت شما می توانید اطمینان داشته باشید که قصه ای که تعریف می کنید نه برای خودتان و نه کودکتان خسته کننده و کسالت آور نخواهد بود و از چیزی که می خوانید لذت می برید.

قصه گویی عنصری اساسی و مهم در رشد کودکتان است. اجازه ندهید که کودکتان از بخش مهمی از دورۀ کودکی اش که همان گوش دادن به قصه هاست محروم شود.

فراموش نکنید اگر شما هم تکنیک هایی برای قصه گویی می دانید با ما هم در میان بگذارید.