مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

ازدواج هـای دانشجـویی و نکــات قابل توجـه

در محیط دانشگاه، جوانان از شهرها و فرهنگ‌های مختلف کنار هم قرار می‌گیرند، به بیانی دیگر به هم عادت می‌کنند و عاشق می‌شوند. از یک طرف محیط دانشگاه باز است و دانشجو آزادی بیشتری دارد و به جایگاه بالاتری نسبت به یک محصل دبیرستانی رسیده است. از طرف دیگر نبود والدین و غم غربت او را به سمت عشق و ازدواج می‌کشاند. در بیشتر موارد این رابطه شکل گرفته است و رد کردن یا توصیه دادن مشاورها فایده‌ای ندارد و فقط درصدی از دانشجویان مخالفت کارشناسان و خانواده‌های خود را می‌پذیرند و مقاومت نمی‌کنند.



تفاوت ها را جدی بگیرید
اگر دو دانشجو هم کفو یکدیگر باشند، یعنی از نظر رشته تحصیلی، فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و سن تفاوت چشمگیری نداشته باشند، مشکل زیادی نخواهند داشت و چه بسا با حمایت خانواده‌ها، دانشجویان زندگی خوبی را شروع کنند. در واقع چنین ازدواج‌ دانشجویی طبق عرف است و خانواده و مشاورها آن را تأیید می‌کنند. مثلاً وقتی دختر و پسر، هر دو ساکن مشهد و محیطی مشابه باشند، تا حد زیادی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در یک سطح هستند. اما در نظر بگیرید که یک پسر تبریزی بخواهد با همکلاسی مشهدی خود که سن بیشتری هم دارد، ازدواج کند. در امر ازدواج حتی محل س************ت در یک شهر هم اهمیت دارد، زیرا نشان‌دهنده‌‌ی شباهت یا اختلاف طبقاتی است. بنابراین به دلیل مغایرت برخی از این ازدواج‌ها با اصول و معیارهای صحیح ازدواج، خانواده و مشاوران مخالفت خود را بیان می‌کنند.

اگر زن و شوهر جوان هم رشته یا حداقل هم دانشکده‌ای باشند، بیشتر می‌توانند یکدیگر را درک کنند و در تحصیل هم اثر بگذارند. مثلاً رشته روان‌شناسی با رشته علوم تربیتی ازدواج کند. همچنین بهتر است دختر دو یا سه سال یا یک مقطع تحصیلی عقب‌تر از پسر باشد. بدین‌ترتیب آن‌ها به باروری علمی یکدیگر کمک کرده و بال پرواز هم می‌شوند. در این حالت ذهن مشغول فرد آزاد می‌گردد و آن‌ها با انگیزه بیشتر تحصیل می کنند.

اصول اولیه ازدواج
ازدواج باید بر اساس اصول صورت بگیرد. اولین اصل، بلوغ و پختگی دو طرف است. وقتی دختر 22 سال و پسر 25 سال را رد کنند، به بلوغ متوسط ایرانی می‌رسند. آن‌ها کار و درآمد حداقلی دارند. اما زمانی که دختر 18 سال و پسر 20 است، هیچ‌کدام از این شرایط را ندارد. ممکن است والدین قول کمک هم بدهند، ولی ثباتی وجود ندارد و این کمک نمی تواند مدت طولانی ادامه پیدا کند.
از سوی دیگر کم سن بودن دختر و پسر زمینه اختلافات و پشیمانی را در آنها به وجود می آورد. آنها اگرچه به استقلال نسبی رسیده اند اما هنوز فضاهای اجتماعی زیادی را تجربه نکرده اند و به اندازه کافی به ثبات رای و شناخت نرسیده اند.
امرار معاش هم نقش مهمی در حفظ زندگی مشترک دانشجویان دارد. دانشجویان عموما شغلی ندارند و همین آینده مبهم شغلی و زمانی که باید بعد از فارغ التحصیلی صرف گذراندن خدمت سربازی یا پیدا کردن شغل کنند، زندگی آنها را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد.

به همین دلایل اغلب خانواده ها با ازدواج فرزندانشان در دوره دانشجویی مخالف اند. اگر دختر و پسر هم کفو باشند و ازدواج با رضایت قلبی خانواده‌ها صورت گیرد، خود والدین برای رفع مشکلات فرزندان خود قدم برمی‌دارند. پس رضایت خانواده‌ها تأثیر زیادی در پایداری ازدواج‌های دانشجویی دارد.

ازدواج باید بر اساس اصول صورت بگیرد. اولین اصل، بلوغ و پختگی دو طرف است. وقتی دختر 22 سال و پسر 25 سال را رد کنند، به بلوغ متوسط ایرانی می‌رسند. آن‌ها کار و درآمد حداقلی دارند. اما زمانی که دختر 18 سال و پسر 20 است، هیچ‌کدام از این شرایط را ندارد


مراقب عادت ها باشید

50 درصد ازدواج‌های دانشجویی موفق هستند، اما بقیه این نوع ازدواج‌ها که براساس عادت و عشق صورت می‌گیرد و نه شناخت، به سمتی دیگر می‌روند. در بیشتر آن‌ها پس از مدتی آتش عشق زوجین سرد می‌شود و در مواردی نیز وفاداری خود را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. اما هر چه ازدواج دانشجویی در مقطع بالاتر صورت بگیرد، جوانان پخته‌تر هستند و کمتر آنی عمل می‌کنند و دست به خطا می‌زنند. در نهایت باید خاطر نشان نمود که اگر ازدواج دانشجویی طبق اصول پیش برود، نمی‌توان با آن مخالفت نمود. فقط در زمان ورود به دانشگاه بایستی خوب راهنمایی شوند و با ملاک‌های درست آشنا شوند که متأسفانه دانشگاه‌ها در بدو ورود دانشجویان به این مسائل توجه چندانی ندارند.

مادر را ببین دختر را بگیر | امان از ازدواج‌های مادربزرگی!

برای زن‌های باسواد و اجتماعی امروزی نسخه مادربزرگ‌هایی که هنوز کودکی‌شان تمام نشده، وارد دنیای تاهل و تعهد می‌شدند، همیشه عملی نیست. اگر می‌خواهید بدانید با شنیدن چه حرف‌هایی باید راه خودتان را از مادربزرگ‌تان جدا کنید در ادامه این مطلب با ما باشید.


مادر را ببین دختر را بگیر
واقعیت این است که ژنتیک و یادگیری 2 موردی است که تاثیر آن بر رفتار و شخصیت ما اجتناب‌ناپذیر است بنابراین شباهت‌هایی از نظر رفتاری و فیزیکی معمولا بین پدر و پسر و مادر و دختر وجود دارد اما همیشه اینطور نیست. کم ندیده‌ایم که پدری آرام و متین، پسری پرخاشگر و سختگیر داشته باشد یا دختری با مطالعه و مشاوره گرفتن و شرکت در کلاس‌های روانشناختی شخصیتی رشد یافته داشته باشد اما مادرش رفتار‌های درست و سنجیده‌ای از خود بروز دهد و اگر بخواهیم بر اساس این باور شریک زندگی‌مان را انتخاب کنیم پس باید چنین دختری را به خاطر مادرش کنار بگذاریم.
نتیجه: این باور نمی‌تواند در همه موارد باوری منطقی باشد و نمی‌توان همیشه از آن استفاده کرد پس بهتر است بگوییم در انتخاب برای ازدواج شناخت خانواده‌ها برای هر دو طرف اهمیت زیادی دارد اما در این میان نباید اهمیت بیشتر شناختن خود فرد را انکار کرد. از طرف دیگر باید بیشتر از هرچیز به مدل رابطه شخص با خانواده‌اش و خانواده‌اش با او توجه داشت.

حساب و کتاب زندگی وظیفه مرد است
شاید 50 سال پیش در شرایطی که اغلب افراد و به خصوص خانم‌ها از سواد بالایی برخوردار نبوده و فقط به کار خانه و بچه‌داری مشغول بودند و مردان به عنوان تنها نان‌آور خانواده شناخته می‌شدند، چنین باوری مشکل خاصی ایجاد نمی‌کرد. آن روز‌ها در بسیاری از خانواده‌ها زنان حق مداخله زیادی در مسائل مالی نداشتند اما امروزه که بسیاری از خانم‌ها پا به پای مردان کار می‌کنند و در اقتصاد خانواده نقش مهمی ایفا می‌کنند، چنین باوری جایی ندارد. از طرف دیگر ما با زنانی مواجه هستیم که اگرچه شاغل نیستند اما نبوغ درک و استعداد بالایی در زمینه‌های اقتصادی دارند و بسیاری اوقات مشورت‌های خوب و سنجیده‌ای به همسرانشان ‌می‌دهند.
نتیجه: چنین باوری هیچ جایگاهی در زندگی امروز ندارد. از یاد نبریم که در این چند سال اخیر برخی از کارآفرینان نمونه کشور را زنان تشکیل می‌د‌هند.

جیب زن و شوهر باید یکی باشد
این ایده خیلی خوشایند است اما تعریف زن و شوهر از این یکی بودن جیب باید به هم نزدیک باشد، در غیر این صورت موارد مالی می‌تواند محل خوبی برای ایجاد اختلاف بین زن و شوهر باشد. به عنوان مثال زن و شوهری که هردو شاغل هستند اگر تقسیم مناسبی در مورد پرداخت هزینه‌های زندگی‌شان نداشته باشند همیشه شرایط برای ایجاد دلخوری و سرد شدن و فاصله گرفتن از یکدیگر در زندگی آنها مهیا می‌شود.
نتیجه: شما می‌توانید با وجود در نظر گرفتن یک محدوده شخصی برای جیب‌تان به نیازهای مشترک زندگی‌تان هم توجه کنید. یادتان نرود شریک زندگی هم هستید و لازمه یک ارتباط موفق گذشت، صبوری، همدلی و توجه داشتن به نیازها و خواسته‌های یکدیگر است.
عده‌ای به غلط تصور می‌کنند رابطه بیمار یا مشکل‌دار یک زوج را یک نوزاد حل خواهد کرد! در واقع این طرز تفکر همان پاک کردن صورت مسئله است و نباید فراموش کنیم ما در قبال فرزندی که به این دنیا می‌آوریم مسئولیم. وقتی کانون زندگی مشترک ما گرم نیست چگونه نوزادی معصوم می‌تواند به ما کمک کند؟


مرد کوه درد است این باور شبیه همان باور قدیمی است که می‌گوید مرد که گریه نمی‌کند! چرا؟ مگر مرد ربات است. در اینکه معمولا جامعه و خانواده از آقایان توقع تحمل و قدرتمندی بیشتری دارند شکی نیست اما چقدر این موضوع علمی و قابل اجراست؟ ما ازدواج را زندگی مشترک می‌دانیم یعنی 2 نفر در زندگی با هم شراکت می‌کنند شراکت در غم و شادی، بود و نبود، بخشی از صحبت‌های 2 نفره هر زن و شوهری در طول روز باید درددل کردن با هم باشد. چنین مکالمه‌ای می‌تواند فرد را کمی سبک‌تر کند.
نتیجه: زن و شوهر‌ها باید توانایی همدلی را داشته باشند و به همسرشان این احساس را بدهند که درک می‌شود و به دلیل نگرانی‌هایش قضاوت نمی‌شود.

خانه مادر، ملاک خانه داری دختر
بدون شک مهارت در خانه‌داری و برخورداری از یک خانه مرتب و تمیز برای هر خانمی به خصوص خانم‌های خانه‌دار یک امتیاز محسوب می‌شود اما نتیجه‌گیری از روی شرایط خانه مادر یک دختر نمی‌تواند نتیجه مناسبی باشد. درست است که نظافت، مرتب بودن و توجه به بهداشت و اینگونه موارد ابتدا توسط والدین و سپس در اجتماع به افراد آموخته می‌شود، اما توجه زیاد به همین باور باعث می‌شود تعدادی از خانم‌ها وسواس‌گونه به تمیزی منزل خود بپردازند و گاهی فرزندان‌شان را هم وسواسی پرورش می‌دهند.
نتیجه: شاید بد نباشد که بار دیگر این نکته را تکرار کنیم که درست است بسیاری از رفتارها و باور‌های افراد در خانواده و تحت تاثیر والدینشان شکل می‌گیرد اما باز هم باید تکرار کنیم که آدم‌ها، آینه زندگی پدر و مارشان نیستند.



بچه بیاورید تا رابطه‌تان خوب شود

عده‌ای به غلط تصور می‌کنند رابطه بیمار یا مشکل‌دار یک زوج را یک نوزاد حل خواهد کرد! در واقع این طرز تفکر همان پاک کردن صورت مسئله است و نباید فراموش کنیم ما در قبال فرزندی که به این دنیا می‌آوریم مسئولیم. وقتی کانون زندگی مشترک ما گرم نیست چگونه نوزادی معصوم می‌تواند به ما کمک کند؟ نباید از یاد ببریم که قرار است بعد از تولد او، ما مراقبت و کمک به او را بر عهده بگیریم، نه اینکه او از ما مراقبت و رابطه ما را گرم کند. البته حضور به موقع فرزند می‌تواند به کیفیت زندگی ما کمک کند، به این شرط که شرایط ما برای حضور او در همه زمینه‌ها مساعد باشد.
نتیجه: بچه‌ای که به دنیا می‌آید با خودش یک دنیا مسئولیت هم برای ما می‌آورد و اگر اوضاع زندگی‌شان به سامان نباشد، خستگی این مسئولیت‌ها هم می‌تواند مشکلی روی مشکلات‌تان باشد. واقعیت این است که زوجی که رابطه بیمار و مشکل‌داری دارد و برای حل مسائلش تلاشی انجام نداده با حضور بچه فقط مدتی سرگرم می‌شود و پس از مدت کوتاهی دوباره اختلافات و سردی و دلخوری‌های آنها از سر گرفته می‌شود.

عشق بعد از ازدواج می‌آید
بهتر است باز هم به زمانی که در آن به سر می‌بریم نگاه کنیم. شاید شما هم در میان خانم‌های میانسال اطرافتان، زنانی را ببینید که با در نظر گرفتن همین باور، لباس عروسی به تن کرده‌اند. اما احتمالا در میان آنها با کسانی برخورده‌اید که پس از چند سال زندگی در کنار هم، توانسته‌اند عشق را پیدا کنند. پس احتمالا می‌توان گفت آنچه به عنوان ایجاد عشق بعد از ازدواج از آن یاد می‌شود، بیشتر از اینکه عشق باشد، عادت است.
نتیجه: شاید بتوانیم نتیجه‌گیری کنیم که انتخاب عاقلانه‌ای که در آن علاقه هم وجود دارد، پتانسیل تبدیل شدن به زندگی عاشقانه را می‌تواند داشته باشد.

ازدواج پایان پیشرفت و آزادی است
اگر این باور درست بود، احتمالا همه افراد موفق تا پایان عمر مجرد می‌ماندند. اما کم نیستند زوج‌هایی که در کنار هم چه در زمینه تحصیلی و چه در زمینه مالی یا ورزشی و... پیشرفت می‌کنند. از طرف دیگر قبل از آنکه قضاوتی درباره این جمله داشته باشیم، باید تعریف‌مان را از آزادی مشخص کنیم. اگر منظور از آزادی بی‌بندوباری باشد، شاید بتوان این باور را پذیرفت که ازدواج پایانی بر چنین رفتارهایی است یا حداقل باید باشد اما اگر برای مثال آقایی دوست دارد گاهی با دوستانش به ورزش یا محلی برای تفریحات سالم برود و گمان می‌کند ازدواج پایان چنین لذت‌هایی است، باید گفت ازدواج مانع چنین لحظاتی نیست و نباید باشد. زن و شوهر باید بدانند لازم است گاهی کمی از هم فاصله بگیرند و با حفظ وفاداری به فعالیت‌های انفرادی بپردازند.
نتیجه: قرار نیست پس از ازدواج همیشه و همواره در کنار هم باشیم باید گاهی فردیت‌مان را حفظ کنیم تا این رابطه طراوت خود را از دست ندهد.
اگر شما هم مادر هستید، به دختران‌تان تاکید کنید که خانواده همسر هم مانند خانواده خودت قابل احترام هستند و کسی قرار نیست آزاری برای تو ایجاد کند. این باور تولید اطمینان و حال خوب می‌کند و باور اول تولید خشم و حال بد

ازدواج کند خوب می‌شود
ازدواج یک مسئولیت است و برای خوب بر عهده گرفتن آن به صحت و سلامت روح و جسم نیاز است. این در حالی است که گاهی ما با افرادی روبه‌رو می‌شویم که با وجود برخورداری از یک بیماری جسمی یا روانی جدی با تشویق بزرگ‌ترها یا اطرافیان دست به انتخاب بزرگ و مهم ازدواج می‌زنند و گاهی حتی بیماری را از طرف مقابل و خانواده او پنهان نگه می‌دارند اما شکی در این واقعیت نیست که مسائل رفتاری یا بیماری باید قبل از ازدواج برطرف شود.
نتیجه: ازدواج دارو و اکسیری برای رسیدن به حال و رفتار خوب و مناسب نیست به ویژه اینکه ما با جنس مخالفی روبه‌رو هستیم که تفاوت‌های بسیاری با ما دارد و برای سازگاری و داشتن ارتباطی خوب با او باید مجهز به دانش و آگاهی باشیم.

گربه را دم حجله بکش
این همان باوری است که باعث می‌شود دختران گاهی از سنین نوجوانی شمشیر و زره خود را برای ورود به کارزار قوم شوهر آماده کنند، دچار حساسیت شوند و تصور کنند مادر و خواهر همسر کسانی هستند که او باید ابتدا تکلیفش را با آنها مشخص کند یا به عبارتی آنها را سر جایشان بنشاند. این باور باعث می‌شود حتی اگر خانواده همسر افراد خوب و خیرخواهی باشند هم دختر رفتارهای خاصی از خود نشان دهد یا رفتارهای آنها را علیه خود تفسیر کند چراکه بیشتر انسان‌ها با باور خویش زندگی می‌کنند نه با واقعیت.
نتیجه: اگر شما هم مادر هستید، به جای این باور به دختران‌تان تاکید کنید که خانواده همسر هم مانند خانواده خودت قابل احترام هستند و کسی قرار نیست آزاری برای تو ایجاد کند. این باور تولید اطمینان و حال خوب می‌کند و باور اول تولید خشم و حال بد.

ازدواج‌های امروزی و جلب اعتماد دو طرف

دوستی قبل از ازدواج همیشه چالش برانگیز بوده است. روابطی که هر قدر هم حد و مرز برای آن قائل شوند ولی باز سر بزنگاه دامن زندگی جوانان را می گیرد و برایشان دردسر ایجاد می کند؛ اما باید برای حفظ زندگیشان تلاش کنند تا هر روز شاهد بالا رفتن آمار طلاق نباشیم.



این‌ گونه ارتباطات که قبل از منعقد شدن سیستم خانواده شکل می ‌گیرند، بعدا به صورت ویروس هایی وارد سیستم خانواده شده و منجر به سستی و اختلاف در درون آن می‌شوند. سیستم دوستی با سیستم خانواده بسیار فرق دارد. در سیستم دوستی باورهایی در ذهن دختر و پسر شکل می‌گیرد که با سیستم خانوادگی سازگار نیست.

آسیب های دوستی های قبل ازدواج
1. ترس از افشای ارتباط های گذشته: جوانی که انتظار دارد که زندگی او سرشار ازعشقو محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستی هایی داشته، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او آثار بدی در زندگی اش گذارد و هر آن احتمالافشای آن سبب بروز مشکلاتی گردد، به ویژه در بافت اجتماعی جامعه اسلامی ما.
2. بدگمانی نسبت به همدیگر: واقعیت این است که در ازدواج هایی که قبل از آن دوستی وجود داشته اعتماد کمتری وجود دارد. به عنوان مثال در دوستی های قبل از ازدواج ناخودآگاه پسر به این باور می‌رسد که این دختر مورد نظر احتمالا جرات ارتباط با پسر دیگر را دارد وگرنه به این راحتی با من دوست نمی‌شد. این باور که در سیستم دوستی به وجود آمده در ذهن باقی می‌ماند و بعد از منعقد شدن سیستم خانواده تدریجا به صورت عدم اعتماد بروز می‌کند. همین عدم اعتماد یکی از زمینه های بروز اختلاف در خانواده‌ها است.

3. تنوع طلبی: مرد یا زنی که قبل از ازدواج با افراد متعددی ارتباط دوستی دانسته خواه ناخواه تنوع طلب می شود و این امر بعد از تشکیل خانواده و زندگی مشترک همچنان ادامه می یابد، و این امر عامل کم شدن محبت به کانون گرم خانواده می شود.
دوستی قبل از ازدواج به جای ایجاد شناخت، تنها عاطفه ‌ها را گره می ‌زند و دختر و پسر قبل از آنکه بتوانند شخصیت یکدیگر را غربال کنند، درگیر عواطف می شوند و آنقدر به خلق و خوی هم عادت می کنند که دیگر نمی توانند نواقص طرف مقابل را ببینند و حتی فراموش می کنند که خواسته شان از زندگی چیست و آیا طرف مقابل توان برآوردن این خواسته ها را دارد یا نه. در حقیقت این نوع دوستی کمک زیادی برای به دست آوردن شناخت نمی کند و تنها با درگیر کردن دو طرف در احساسات، تصمیم گیری عقلانی را دشوار و دردناک می کند.
انتخاب همسر دارای مراحلی است که از شناخت خود تا کسب مهارت های اجتماعی را شامل می شود. در بحث شناخت از خود باید به این نکته توجه کرد که با آگاهی کامل از خود به سراغ یک ایده و فکر و روحیات جدید در ازدواج باید رفت. ازدواج می تواند یک تصمیم تلخ یا شیرین باشد که بسته به نوع برخورد با این انتخاب عظیم، تلخی و شیرینی آن به وجود می آید. بنابراین می توان با به دست آوردن قدرت و مهارت‌های لازم ازدواج را به یک تصمیم مهم و شیرین در زندگی تبدیل کرد.
همانقدر که دوستی قبل از ازدواج آسیب زا است، آشنایی کسب نکردن قبل از ازدواج هم می تواند مخاطره آمیز باشد. یک خواستگاری چشم بسته روش درستی برای شروع زندگی نیست. خواستگاری حوزه سۆال و جواب نیست بلکه فرصتی است تا به طرف مقابل شناسایی بدهیم و از او شناختی کسب کنیم


قدم به قدم تا ازدواج موفق
برای یک ازدواج موفق باید با طرح و برنامه از پیش تعیین شده جلو رفت و این خود مستلزم داشتن معیار، انگیزه و گزینش درست در ازدواج است. در حقیقت اینجا بحث خودشناسی مطرح می شود و اینکه در ازدواج به دنبال چه هستیم. بعد از آن می‌توان به دنبال این بود که مخاطب چه طور باید باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد. این در حالی است که دوستی قبل از ازدواج این فرصت را از دختر و پسر می گیرد تا خود را به دقت بشناسند، خواسته ها و نیازهای خود را برآورده کنند و بر اساس این خواسته ها فرد مورد نظر را انتخاب نمایند.
همانقدر که دوستی قبل از ازدواج آسیب زا است، آشنایی کسب نکردن قبل از ازدواج هم می تواند مخاطره آمیز باشد. یک خواستگاری چشم بسته روش درستی برای شروع زندگی نیست. خواستگاری حوزه سۆال و جواب نیست بلکه فرصتی است تا به طرف مقابل شناسایی بدهیم و از او شناختی کسب کنیم. باید از اعتقادات، روحیات، برنامه‌های مدون زندگی، خوش آمدها و بدآمدها، محاسن و معایب، شرایط خانوادگی و… صحبت شود، و در تمام این مدت بایدنحوه معاشرت‌ها و خلق‌ و خوها مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار گیرد.

از گفتگو تا اعتماد
لازم است زوجین برای رفع مشکلات و بدبینی ها و ….همکاری جدی داشته باشند و بدانند که هر دو درگیر یک رابطه بدون بررسی جدی و عاطفی شده اند و با همکاری جدی باید موانع که برای هردو هم وجود دارد را رفع کنند. باید مدت گفتگوها درباره همدیگر را بیشتر کنند تا با ویژگی های شخصیتی هم بیشتر آشنا شوند.

این افراد باید از مخفی کاری درباره خود اجتناب کنند ولی اگر قبلا با پسر یا دختری ارتباط داشته اند لازم نیست در این باره سخن بگویند. و اگر گناه کرده اند توبه کننده چون اگر با خدا آشتی کنیم بسیاری از قفل را را خودش باز می کند. هر دو مدت زیادی باید مراقب رفتار و ارتباطات خود باشند تا زمینه های شک و بدگمانی رفع شود. مثلا از مخفی کردن گوشی همراه اجتناب کنند. یا بیرون می روند بگویند کجا می روند با کی می روند و چه زمانی بر می گردند.
این زوجین باید با انتظارات طرف مقابل آشنا شوند و اگر اختلافاتی دارند که خودشان تا به حال نتوانسته اند حل کنند و مرتب مشاجره داشته اند از مشاور خانواده کمک بگیرند و با ادامه دادن مشاوره مشکل را رفع کنند. زوجین از اعتماد کردن به افراد بیگانه پرهیز کنند و درباره مسائلی که می شنوند از شریک زندگی خود توضیح بخواهند. از خودرایی پرهیز کنید و بدانید که شریک زندگی آنها قصد عمدی برای مشاجره یا بد بینی ندارد ولی از زمین رابطه دوستی، این نوع گیاهان با میوه تلخ می رویند.
برای جلب اعتماد طرف مقابل بهتر است عملا اقدام کنند و به طور عملی توبه و پاکی خود را نشان دهند. در عمل نشان دهند که فردی باعفت، پاکدامن، با متانت و… هستند. اگر در عمل ثابت کنند که واقعا از اشتباهات گذشته توبه کرده‌اند و به هیچ وجه سراغ آن نمی‌روند ، کم کم اعتماد طرف مقابل به دست می‌آید.

تاخیر ازدواج دختران و نقش والدین


امام رضا علیه السلام می فرمایند:« جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای محمد (ص) پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: دختران شما همانند میوه های درخت می باشند. هرگاه میوه درخت رسید چاره ای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین می برد. و همانا وقتی دختران به آن حدی رسیدند که زنان دیگر پیشترآن موقعیت را دریافته اند چاره ای جز اختیارکردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آن ها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند. رسول خدا (ص) به منبر تشریف بردند. در ضمن خطبه ای، پیام خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ فرمودند.»

در رابطه با فرمایش امام رضا(ع) باید گفت: منشاء تغییر اخلاق اجتماعی و خیلی از ناهنجاری ها را باید در رابطه با تاخیر ازدواج در جامعه مطرح کرد. ولی یکی از عوامل در تاخیر ازدواج دختران، پدران و مادران هستند و آن ها در این باره مقصرند چون غرایز جوانان سالم است و زود می تواند تحت قید و بند درآید ولی پدران محتاط و مادران سخت گیر نخست از درآمد خواستگار می پرسند. خرسندی برخی پدران در پول دار بودن خواستگار است، این درحالی است که این پدران فراموش می کنند و نمی دانند که جوانان ممکن است دلایلی داشته باشند که پیران از درک آن ناتوان باشند. این دسته از بزرگسالان اند که خیر نوع و اجتماع را در نظر نمی گیرند و به اوامر طبیعت بی اعتنا می مانند و در حقیقت خود مشوق سال های هرزه گردی و عیاشی جوانان می شوند.

دوران عقد و رفت و آمدها

با وجود تمام ویژگی های مثبتی که ازدواج به موقع به همراه دارد، طولانی شدن دوران تحصیل، فقدان درآمد لازم برای تشکیل زندگی مشترک، انجام خدمت نظام وظیفه و مشکلاتی مشابه، ازدواج را برای جوانان مشکل ساخته است و به ناچار بسیاری از افراد، ناگزیرند تا تثبیت شرایط خود، ازدواج به موقع را به تعویق بیندازند.



بنابراین خیلی ها سعی می کنند دوران تحصیل خود را به پایان برسانند، خدمت سربازی را بگذرانند، یک شغل مناسب بیابند، پس انداز لازم را جمع آوری کنند،…و بعد برای ازدواج اقدام کنند. به تعویق افتادن ازدواج جوانان نه تنها آسیب‌های روحی فراوانی به همراه دارد بلکه باعث شکل گرفتن بسیاری از آسیب های اجتماعی مانند دوستی های خیابانی، دوستی های اینترنتی و بسیاری از انحرافات اجتماعی دیگر می شود.
مسائلی که مطرح شد موجب می شود بسیاری از جوانان به خصوص پسران، بعد از 30 سالگی شرایط ایده آل ازدواج را کسب کنند و به تبع آن با ازدواج نکردن آنان، سن ازدواج دختران هم بالاتر می رود.
اگر در شرایطی هستید که مشکلات تحصیلی و شغلی و… دارید و از طرف دیگر نیاز به ازدواج را در خود احساس می کنید، با مشورت و صلاحدید والدین برای ازدواج اقدام کنید و تا زمان مهیا شدن شرایط لازم برای ازدواج، دوران عقد خود را طولانی تر از افراد دیگری که دارای شرایط کامل ازدواج هستند، قرار دهید. بااین حال اگر قرار است از این نسخه پیروی کنید، این نکات را به خاطر داشته باشید:
مدت زمان عقد چقدر باشد؟
طول مدت عقد بستگی به عوامل و شرایط بسیاری بستگی دارد، خدمت سربازی داماد و وضعیت شغلی او، رفتار اطرافیان، شرایط تحصیلی، فرهنگ جامعه و آداب و رسوم خانواده‌ها و شرایط روحی و روانی دختر و پسر و... همگی از عواملی هستند که لازم است برای تعیین زمان مطلوب دوران عقد در نظر گرفته شود. البته در میان این شرایط، توافق و تفاهم دختر و پسر، رفتار و نحوه‌ی برخورد آنان بسیار تأثیرگذار و تعیین‌کننده است.
در یک دوران عقد طولانی، ملاقات‌های مکرر و نامنظم، دختر و پسر، آمد و رفت‌های سرزده و بدون هماهنگی باعث می‌شود، این دوران شیرین و دوست‌داشتنی برای زوجین و خانواده‌های‌شان خسته کننده و توأم با نارضایتی شود. علاوه بر این بلاتکلیفی و اختلافاتی که به تدریج رنگ می‌گیرند و سرزنش‌ها و زخم‌زبان‌های اطرافیان نیز از عواملی است که با هوشمندی زوجین می‌تواند تقلیل یابد و کم‌تر به اختلافات عمیق و دنباله‌دار تبدیل شود. اما وقتی بنا به دلایلی دوران عقد کوتاه می‌شود (کم‌تر از شش‌ماه)، فرصت زن و مرد برای به دست آوردن شناخت کافی از آداب، فرهنگ و رسوم، رفتارها و اخلاق‌های خاص و بسیاری از نکات ریز دیگر کم می شود. بنابراین دختر و پسر می‌توانند با تمرکز بر به دست آوردن شناخت متقابل و کمی بیشتر رفت و آمد کردن خود را برای ورود به زندگی مشترک از یک سو و لذت بردن از دوران متمایز عقد از سوی دیگر مهیا کنند.

موازین دوران عقد
تعامل با خانواده همسر در دوران عقد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که اولین رابطه ها می‌تواند نقش تاثیر گذاری بر ادامه فرآیند روابط داشته باشد. در اولین رابطه ها، پایه ها و مبانی نگرش افراد نسبت به هم شکل می گیرد و از آن جا که در این دوران همسران بیشتر به فکر ارتباط با هم هستند، ممکن است از تعامل با خانواده یکدیگر غفلت کنند و یا به خانواده همسر توجه بیشتری از خود او داشته باشند هر کدام از این موارد می تواند باعث تنش و اختلاف شود و بی‌تجربگی در تعامل با خانواده همسر می تواند زوجین را با مشکلات زیادی روبه رو سازد.
تلاش شود که در ابتدای دوران عقد در زمینه وقت های ملاقات با هم توافق کنید. این امر مانع بروز چالش‌های بعدی می شود. مثلا پسر می تواند از همسر خود سوال کند که نظر خانواده شما درباره دفعات ملاقات چیست؟ و دختر هم پس از کسب نظر خانواده خود، نظر آن ها را بگوید و یا نظری را اعلام کند که حاصل توافق او با خانواده است


چرا مدیریت ملاقات مهم است؟
طبیعی است وقتی دختر و پسری به یکدیگر علاقه دارند و به عقد هم در می آیند، اشتیاق زیادی برای ملاقات یکدیگر دارند، اما باید در نظر داشت که اگر در ملاقات‌ها ناشیانه عمل شود و ضوابط خاصی برای آن ها در نظر گرفته نشود، قطعا می تواند به ادامه روند روابط سالم در دوران عقد لطمه بزند و زوجین جوان را در ادامه زندگی دچار مشکل و یا زندگی مشترک آینده آن ها را دستخوش مخاطره کند؛ بنابراین رعایت این نکات ضروری به نظر می رسد:

تلاش شود که در ابتدای دوران عقد در زمینه وقت های ملاقات با هم توافق کنید. این امر مانع بروز چالش‌های بعدی می شود. مثلا پسر می تواند از همسر خود سوال کند که نظر خانواده شما درباره دفعات ملاقات چیست؟ و دختر هم پس از کسب نظر خانواده خود، نظر آن ها را بگوید و یا نظری را اعلام کند که حاصل توافق او با خانواده است. در هر صورت خوب است با توافق داماد، عروس و خانواده ها، روز یا روزهای مشخصی برای دیدار معین شود. وجود چنین توافقی می تواند محاسنی را که در ادامه ذکر می کنیم به همراه داشته باشد:

1- تنظیم وقت ملاقات از قبل باعث می شود که کمتر احتمال اعتراض بین طرفین صورت گیرد؛ زیرا این برنامه ریزی با مشارکت انجام شده است.
2-به علت اطلاع خانواده عروس از زمان حضور داماد، تمهیدات لازم دراین باره به عمل می آید و لذا برای پذیرایی از وی آمادگی لازم را دارند.
3-حفظ احترام متقابل نیز حاصل توافق در وقت ملاقات است. مسلما شرایط پذیرایی و تکریم از مهمان دعوت شده و با قرار ملاقات، بسیار بهتر و مناسب تر از مهمان سرزده است.
4-به هم نخوردن دیگر برنامه های خانواده عروس، حسن دیگر برنامه ریزی زمان ملاقات است.



تمهیدات لازم برای ملاقات
برای آن که در دوران عقد دیداری موفق داشته باشید به این مطالب توجه کنید:




1- از رفت و آمدهای افراطی، وقت و بی وقت و برنامه ریزی نشده جدا خودداری کنید. طوری رفتار نکنید که هم خانواده شما و هم همسرتان از این همه رفت وآمد زبان به شکایت باز کنند.

2- به آراستن ظاهر خود توجه داشته باشید؛ یعنی هم مرد باید از لباسی مرتب و تمیز برای دیدار با همسر خود استفاده کند و هم زن به آرایش ظاهر، مو، چهره و لباس خود اهمیت دهد. گمان نکنید مثلا اگر دو سال از دوران عقد شما گذشته است این مسئله ضرورت ندارد.

3-قبل از دیدار، در صورت امکان به خانواده همسر خود خبر دهید؛ مثلا سوال کنید که آیا آمادگی لازم برای حضور شما را دارند یا خیر؟

4-بهتر است اوقاتی که با همسرتان ملاقات دارید، منظم باشد حتی اگر دوران عقد شما طولانی شده باشد. توجه به این مسئله در عقدهای طولانی مدت باعث حفظ احترام همه افراد می شود.

5-تهیه هدیه مناسب برای همسر در دوران عقد کاری است که باید هر از چند گاهی به آن توجه شود؛ به خصوص در مناسبت ها و اعیاد مختلف.

6- اگر قرار است با همسر خود به گردش برنامه ریزی شده بروید، حتما به اندازه کافی پول به همراه داشته باشید. اصلا درست نیست که در دوران عقد انتظار هزینه کردن و تامین مخارج گردش را از ناحیه خانم داشته باشید. اگر پول به اندازه کافی ندارید سفر یا گردش را به تعویق بیندازید و آن را به موقعی مناسب موکول کنید.