مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

بازنشستگی را فراموش کنید!!

شما بازنشسته نمی‌شوید. هرگز. اگر می‌خواهید سالم، تندرست و با نشاط باشید دور بازنشستگی را خط بکشید.

این جملات را از پدربزرگ عزیز 4 نوه، صادق‌مروی بشنوید و عمل کنید. او یک کارگر بازنشسته است که بعد از بازنشستگی یک کارگاه کوچک برای خودش راه‌اندازی کرده و چندان که خسته و فرسوده نشود در این کارگاه آنچه را در دوران کارگری خود آموخته و او را به استادکاری زبده در زمینه تراشکاری بدل ساخته به شاگردانش می‌آموزد. آنها خود مغازه را می‌چرخانند. کار پدربزرگ خیلی سبک‌تر شده است، ولی وقتی بعد از عمری کارگری حالا بادی به غبغب می‌اندازد و می‌گوید حالا خودم صاحبکارم و 6 نفر دیگر را هم نان می‌دهم می‌فهمیم چرا می‌گوید اگر می‌خواهید با نشاط باشید باید هرگز بازنشسته نشوید.
او از این کارگاه در‌آمد خوبی دارد. حقوق بازنشستگی‌اش هم هست و همسرش هم از همه چیز راضی است. آقا صادق برای همسرش هفته‌ای یک روز مستخدم می‌آورد تا کارهای خانه را انجام دهد و از درد کمر ننالد. این زن و شوهر هر 6 ماه یک بار برای معاینه عمومی نزد پزشک می‌روند و سعی می‌کنند هیچ بیماری‌ای آنها را شوکه نکند و برای همه چیز آمادگی داشته باشند.
به قول خودش عمر و روزی دست خداست و ما فقط می‌توانیم تا قدرت داریم تلاش کنیم. این سالمند 70 ساله از تلاش خود راضی است.
بازنشستگی و اقتصاد

بازنشستگی هم مشکلات اقتصادی به همراه می‌آورد و هم مشکلات روانی. دکتر آرش میراب‌زاده، روانپزشک و استادیار دانشگاه اعتقاد دارد جنبه اقتصادی بازنشستگی هم برای خود سالمند و هم برای جامعه او از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. در بسیاری از سالمندان فقیر، نگرانی در خصوص پول و چگونگی گذراندن زندگی خود به یک اشتغال ذهنی دائم بدل می‌شود که با کسب لذت آنها در زندگی تداخل دارد، این نقصان در بنیه مالی، از یک طرف مراقبت جسمی مناسب و درمان اختلالات جسمی را با مشکل روبه‌رو می‌کند و از طرف دیگر با ایجاد استرس‌های ذهنی و از میان بردن یا تضعیف اعتماد به نفس چرخه معیوب خطرناکی از مسائل روانی را به وجود می‌آورد.

گفت‌وگو با چند بازنشسته مؤید این نکته است. نادر قاسمی بازنشسته یک اداره دولتی است. او می‌گوید:‌ برخی از ادارات بیمه‌های تکمیلی مناسبی دارند، اما بیمه تکمیلی‌ای که ما داریم خدمات کمی را در بر می‌گیرد. از حقوق من نیز در زمان بازنشستگی اضافه کاری و برخی مزایای دیگر حذف شده است که آن را تقریبا به نصف کاهش داده است. با این حقوق کم و بچه‌هایی که حالا دیگر خیلی دیر ازدواج می‌کنند و تا بتوانند تحصیل می‌کنند و برخلاف تصور عموم تحصیل حتی تا مرحله دانشگاه اصلا رایگان نیست نمی‌دانم باید کم و کسری‌ها را از کجا جبران کنم.
محمود ـ ش نیز کارگری بازنشسته است که معتقد است حقوق بازنشستگی با این افزایش قیمت‌ها و خدمات پزشکی کفاف زندگی را نمی‌دهد. او 65 سال سن دارد و می‌گوید: وقتی که پیر می‌شویم بیماری مدام در راه است؛ دندان‌های خراب، معده و روده‌های مشکل‌دار، اعصاب به‌هم ریخته و قلب ضعیف. تولد‌ها، زایمان‌ها، عروسی‌ها، کادو‌های رنگ و وارنگی که باید بگیریم و خیلی چیزهای دیگر. اگر خودم را به آب و آتش نزنم این همه مخارج را از کجا باید جور کنم. کار برای بازنشسته‌ها هم که مثل بیگاری است. کار زیاد با مزد کم و بدون مزایا. اگر شما جای من بودید حالتان چطور بود؟
بازگشت بازنشسته‌ها

بازنشستگی اگر به دلخواه و قابل پیش‌بینی باشد می‌تواند توأم با لذت و افزایش اعتماد به نفس شود، ولی اگر در زمان بازنشستگی مطابق‌ شأن و منزلت سالمند با او رفتار نشود بازنشسته احساس درماندگی می‌کند و رو به فرسودگی می‌رود. او احساس عزت نفس و کنترل را از دست می‌دهد و خود را به افسردگی می‌سپارد. در هر حال باید به این نکته توجه داشت که یک فرد سالمند بازنشسته در گذشته فردی مفید و فعال برای جامعه بوده و دین خود را ادا کرده است.
به اعتقاد دکتر میراب‌زاده، روان‌شناس و استاد دانشگاه باید با سالمند به عنوان یک عضو ارشد در اجتماع برخورد کرد که منبعی از تجارب سال‌های کاری است و می‌تواند بازوی مشاوره‌ای خوبی برای شاغلان جوان باشد نه این که با او به عنوان فردی غیر مفید و از کار افتاده و خدای نکرده سربار جامعه رفتار کرد. این کارشناس می‌افزاید: ‌خیلی از اوقات با اشتغال مجدد این افراد در کارهای سبک‌تر و به صورت نیمه‌وقت می‌توان اعتماد به نفس درهم شکسته سالمندان بازنشسته را ترمیم کرد و آنها را از تنهایی در آورد و با پذیرفتن ناتوانایی‌های طبیعی خود و به کاربردن توانمندی‌های موجود، می‌تواند غبار افسردگی را از چهره‌اش پاک کند.

بازنشسته و کانون‌های اجتماعی

نرگس سلیمانی را در یک کانون سالمندی می‌بینم که مشغول فراگیری نقاشی است. او می‌گوید:‌ همه چیزی که ما می‌خواهیم در آوردن پول نیست. برخی سالمندان چیزهایی برای آموزش به دیگران دارند و برخی دیگر دوست دارند چیزهایی یاد بگیرند. این افراد می‌توانند در کانون‌ها با هم در تعامل باشند و ضمن این‌که از تنهایی درمی‌آیند فعالیت مفید وگروهی انجام دهند.
وی می‌افزاید:‌ کانون‌های سالمندی و گروه‌های خیریه برای سالمندانی که دغدغه مالی ندارند و دوست دارند از نظر اجتماعی فعال باقی بمانند بهترین گزینه است.
دکتر میراب‌زاده نیز توصیه می‌کند:‌ برای رهایی از عوارضی چون تنهایی، افسردگی و... در سالمندان بازنشسته تماس بیشتر با اعضای خانواده، راه مناسبی است. آنان می‌توانند ساعات تنهایی و بیکاری روزانه را با شرکت در اجتماعات مخصوص سالمندان پر کنند. در این اجتماعات نه تنها ساعات بیکاری فرد سالمند پر می‌شود، بلکه احساس مفید بودن به وجود می‌آید و این باعث بالا بردن و بالا نگه‌داشتن قدر و منزلت سالمند می‌شود.
تمام کارشناسان این نکات را تایید می‌کنند، اما هنوز زیرساخت‌های کافی برای بهره‌مندی از توان سالمندان در کشور وجود ندارد.
گرچه برای این نیاز در شهر تهران تدابیری توسط شهرداری اندیشیده شده است اما هنوز کافی نیست. گسترش این کانون‌ها در تمامی شهرها می‌تواند به ارتقای روحیه و سلامت سالمندان کمک کند و حتی فضای ورزشی و فرهنگی مناسبی نیز برای آنان پدید آورد.
هریک از این کانون‌ها می‌توانند بانک اطلاعاتی تشکیل دهند که توانمندی‌ها و حتی میزان رغبت سالمندان در سرمایه‌گذاری برای گروه سنی خودشان را مشخص کند. این سرمایه‌گذاری می‌تواند مالی یا تخصصی و با صرف وقت برای کمک به آموزش دیگران باشد.
همچنین در این بانک‌های اطلاعاتی تمامی نقاط ضعف و قوت سالمندان باید جمع‌آوری شود تا نیازها و توانمندی‌ها و خلأ‌های موجود در توانمندسازی و بهداشت آنان به صورت محلی و منطقه‌ای کاملا مشخص شود. این کار به هدفمندساختن تخصیص امکانات و استفاده از ظرفیت‌های سالمندان کمک قابل توجهی می‌کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.