مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

علت حرف نزدن و بی احساسی شوهر

مرد توانایی آن را دارد که در لحظه ای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند. به همین شکل می تواند در لحظه ای از این حال خارج شود.

اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید (کمبود ویتامین ب و کمبود کلسیم) قرار دارند در خود فرو می روند، سکوت می کنند و بی احساس می شوند تا مسئله خود را به شکلی حل کنند.

از آن جایی که طبیعت اصلی مرد، مردانه و مذکر است، برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند.
این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت می کند. بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنش های عاطفی و احساسی نیست.

اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه می کنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.

زن ها از این رفتار مردها به هراس می افتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند، اما این موضوع در مورد مردها صدق نمی کند در حالی که مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه می کنند. مرد توانایی آن را دارد که در لحظه ای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند. به همین شکل می تواند در لحظه ای از این حال خارج شود. وقتی مردها متعادل تر می شوند برای آنها صحبت درباره اینکه از چه موضوعی ناراحت بـودنـد، سـاده تر می شود.

وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی باز می گردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج می شود و می گوید که همه چیز خوب و عالی است، بهتر است همسرش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.

مشکل زوجین در مخابره افکار، امیال و احساسات

متأسفانه بارها شاهد بوده ام که بسیاری از زوج ها در مخابره افکار، امیال و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبرو هستند. در کارگاه آموزشی وفادارنمودن همسر به زندگی مشترک که توسط گروه درس زندگی برگزار می شود، بارها این موضوع را بصورت عینی مورد بررسی قرارداده ایم که برخی از آنها خواسته هایشان را چنان طرح می کنند که طرف مقابل از درک آن عاجز می ماند. آنها بجای طرح خواسته اصلی خود، در حاشیه مطلب حرف می زنند و انتظار دارند طرف مقابل متوجه جملات مبهم و گنگ آنها بشود. متأسفانه این نوع صحبت کردن موجب ایجاد سوء تفاهم های عمیق در زندگی زوج ها شده و در اغلب موارد به جدایی و طلاق یا خیانت همسر می انجامد.
لطفاً به این گفتگو توجه بفرمایید تا دریابید که چگونه ترس و ابهامات شخص با تحریف پیام؛ به گمراهی و ابهام می کشد و منجر به شکل گیری سوء تفاهم در رابطه او با همسرش می شود.
مرد جوان: “عزیزم! برادرم و خانمش امشب از من برای صرف شام دعوت کرده اند.”
خانم جوان با دلخوری می پرسد: “چطور شد که از تو دعوت کردند؟ “
منظور خانم جوان این است که چرا تنها از همسرش دعوت کرده اند ؟ و چرا از او دعوت نکرده اند؟
اما مرد فکر می کند که منظور خانمش این است که به چه دلیل از شوهرش دعوت کرده اند؟ دلیل دعوتشان از او چه بوده است؟
لذا پاسخ می دهد: ” برای اینکه آنها مرا دوست دارند .
مرد در دلش می گوید: زنم فکر می کند که هیچ کس مرا دوست ندارد
به عنوان نمونه ، خانم ۲۳ ساله ای که می خواست دومین سالگرد ازدواجشان را در یک رستوران مجلل برگزار کند با شیطنت از همسرش می پرسد: “عزیزم، دلت می خواهد امشب غذا را در رستوران بخوریم؟ “
شوهر که خسته بود متوجه پیام اصلی همسرش یعنی “برگزاری مراسم ازدواج ” نمی شود و جواب می دهد: “نه عزیزم، من امروز بیش از حد خسته هستم “
این پاسخ مرد، باعث ناراحتی و دلخوری زن می شود. خانم جوان در جلسه مشاوره می گوید: آقای حمید ایروانی ، همسر من انسان بی فکری است و اصلاً به این مناسبت ها توجهی نمی کند.
برای آنکه آن خانم را عمیقاً به فکر فرو ببرم و متوجه اشتباهش در طرز بیان خواسته اش بنمایم به او گفتم: می شود از روی این دیوار بالا رفته و لامپ را روشن کنید؟ او با تعجب گفت: بله !!!!!!!!!!!!!!
گفتم: پرسش من بسیار واضح است، لطفاً از روی این دیوار بالا رفته و لامپ را روشن کنید.
خانم جوان که از درخواست من تعجب کرده بود، گفت: ” آقای ایروانی چه لزومی دارد که از روی دیوار بالا رفته و لامپ را روشن کنم ! فقط کافی است کلید برق را بزنم ! “
به آن خانم عرض کردم : ” دقیقاً همینطور است ، برای داشتن یک رابطه خوب و بدون سوء تفاهم ، نیاز است مهارتهای ارتباطی را بیاموزیم تا بتوانیم با گفتمانی بدون تنش و سوء برداشت با طرف مقابل خود داشته باشیم. “
خوشبختانه آن خانم و همسرش در جلسات مشاوره آموختند که چگونه ارتباط کلامی موثری با یکدیگر داشته باشند ، ارتباطی که دیگر باعث سوء تفاهم و ایجاد اختلاف نشود.
برگرفته از کارگاههای آموزشی متخصصین درس زندگی در خصوص بهبود روابط همسران

آموزش قران و دین به بچه ها

⚽به جای یه توپ دارم قلقلیه این شعر و به بچه ها یاد بدید⚽⚽


یه دل دارم حیدریه⚽

عاشقه مولا علیه ⚽

من این دل ونداشتم ⚽
از تو بهشت برداشتم⚽
خدا بهم عیدی داد. ⚽
عشق مولا علی داد. ⚽
علی وجود و هستیه ⚽
دشمن ظلمو پستیه. ⚽
علی ندای بینواس⚽⚽
علی تجلی خداس ⚽⚽
علی قرآن ناطقه ⚽⚽
جد امام صادقه ⚽⚽
علی که شمشیر خداس ⚽
دست علی همراه ماس. ⚽
رو دلامون نوشته ⚽⚽
مولا علیو عشقه⚽⚽⚽

☔☔☔☔☔☔☔☔☔

توجه به همسر

سه راه مختلف برای تغذیه روحی همسرتان:
روزی 3 دقیقه به همسر خود 3 وعده غذای عشق دهید:


1. توجه 2. عاطفه 3. سپاسگزاری


وعده اول صبح قبل از این که از تخت خود بیرون بیاید، به او لبخند بزنید.


وعده دوم میان روز با گفتگوی تلفنی با همسرتان می باشد.

وعده سوم قبل از این که بخوابید حتما از او بابت زحماتش تشکر کنید.

در ضمن حتما میان وعده غذایی عشقی را یادتان نرود.

میان وعده عشق به شرح زیر است:

وقتی از کنار او رد می شوید حتما زیبا از او استقبال کنید.


یک تلفن فوری بزنید و بگویید دوستت دارم.

او را تحسین کنید چقدر خوشگل شده ای

با یک نگاه یا لبخند عشق خود را نشان دهید.

یادداشتهای عاشقانه یا پیام عاشقانه به همسرتان بدهید.

جملاتی که باعث احساس عشق در همسرتان می شود:

دوستت دارم؛ به تو احتیاج دارم؛ از این که با تو هستم احساس خوشحالی می کنم ؛ تو تنها زن زیبای منی؛
هیچ کس برای من مثل تو نمی شود؛ نمی دانم بدون تو چکار می کردم ؛ تو جواب دعاهای منی؛ تو خیلی خوبی؛ تو مرا خوشبخت می کنی؛ برای هر کاری که انجام میدهی متشکرم.

قهریم، ولی حرف که می زنیم!




اگر منظور از قهر، زمانی برای استراحت و فاصله باشد، خوب است. اما معنی دراز مدت آن، یک بیماری است. قهر کردن نشانه تنبیه دیگران است و از خشم و عصبانیت دستور می گیرد و برای خود و دیگران تولید نگرانی و اضطراب می کند و... .

فردی که قهر می‌کند هدفی دارد و در واقع با قطع ارتباط می‌خواهد مطلب خود را به اطرافیان یا به فرد مقابل بیان کند.

بعضی ها بیشتر از بقیه قهر می‌کنند و برخی افراد هرگز علاقه‌ای به قهر ندارند. بطور کلی هدفی که در این رابطه مورد نظر فرد است معمولا برای بیان یک ناراحتی یا یک هیجان منفی است. فرد می خواهد به طرف مقابل بگوید که ناراحت است، یا می‌خواهد کاری کند رفتار او را تغییر دهد و ... . در هر حال قهر کردن به صورت یک وسیله و یک مکانیزم در آمده است که در مواقع ناراحتی از فرد سر می‌زند. یک روش تخلیه ناراحتی است که در واقع چنین کاری را نیز انجام می‌دهد و فقط فرد به این روش عادت کرده است و معمولا قبل از اینکه فکر بهتری به ذهنش برسد که در آن لحظه فایده بهتری داشته باشد به این روش اقدام می‌کند.


برخی‌ها این روش را از دوران کودکی یاد گرفته‌اند. ممکن است کودک با مشاهده رفتار اطرافیان و بویژه والدین در مواقع ناراحتی از یک فرد دیگر رفتار آنها را الگو برداری کند. چنین کودکی یاد می‌گیرد پیام خود را با قطع ارتباط بیان کند و به روشی غیر از گفتار کلامی مفهوم ناراحتی خود را به اطرافیان برساند. بطور کلی این روش چه در کودکی یاد گرفته شده باشد و چه در بزرگسالی فرقی نمی‌کند. فرد از یک شیوه نادرست برای تنظیم رفتار خود استفاده می‌کند و در واقع نمی‌تواند به روش مناسب تری مطلب خود را بگوید، یا از خود دفاع کند.


قهر، یک رفتار کودکانه است. این اولین چیزی است که باید درباره قهر بدانیم. پس هر کدام از ما که از این حربه به عنوان یک رفتار دفاعی یا رفتاری برای آزار دادن همسرمان یا به هر نیت دیگری استفاده می کنیم باید بپذیریم که اصلا به عنوان یک فرد عاقل و بالغ ظاهر نشده ایم!


حتی کودکان گاهی پس از قهرهای شدید با دوستانشان پس از چند دقیقه یا چند ساعت آشتی می کنند و دوباره بازی پرنشاط خود را از سرمی گیرند، گویی به بی اهمیتی قهر پی می برند اما خیلی از آدم بزرگ ها همچنان در رفتار کودکانه خود باقی می مانند! البته ناراحت شدن و به اصطلاح «سرسنگین بودن» با طرف مقابل زمانی که از دست او ناراحت هستیم، همیشه «بد» نیست، حتی می تواند در شرایطی به عنوان راهی و نشانه ای برای آگاه کردن او از رفتار اشتباهش موثر هم باشد ولی در برخی شرایط و نه همیشه و نه برای مدتی طولانی!


قهر کردن نوعی رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم است. در پرخاشگری مستقیم افراد در موقعیت تهدید به بدگویی، بدزبانی و حتی درگیری فیزیکی روی می‌آورند اما در پرخاشگری غیرمستقیم به جهت پایگاه نابرابر و احساس تهدید از جانب طرف مقابل از پرخاشگری مستقیم ممانعت کرده و به پرخاشگری غیرمستقیم روی آورده و در بحث قهر در روابطی که افراد انتظارات بیشتری از هم دارند و در تعاملات بیشتر هستند به مراتب، بیشتر رخ می‌دهد. کنش‌ها و واکنش‌ها، خواسته یا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق می‌دهد.


قهر کردن از قوه انتقام نیز تبعیت می کند. انسان های ضعیف و ناتوان قهر می کنند و اگر قدرت داشته باشند، حذف می کنند! امروز از پدر و دوست و همسرت قهر می کنی، چونکه آنان را نمی توانی حذف کنی! اما اگر قدرت داشته باشی و به جای پدرت و یا دوست و همسرت، کسی دیگر می بود، دستور قتل او را صادر می کردی!


افرادی که در قهر می‌مانند افرادی هستند که شیوه مناسب ابراز وجود، دفاع از خود، قاطعیت و جرات وزری را یاد نگرفته اند، نمی‌توانند هیجانات خود را بخوبی کنترل کنند و مانع از دخالت آنها در تصمیمهای منطقی شان شوند، قدرت چشمپوشی و بخشیدن دیگران را ندارند و یا غرور کاذبی برای خود ایجاد کرده‌اند.