مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

دخترتان را به ملکه زیبایی تبدیل کنید ...

فشاری که برای زیبا بودن به یک دختر جوان وارد می شود، یکی از بزرگ ترین فشارهای روحی زنانه است، مخصوصا در دنیای آشوب زده ی امروز!

باباها! شاید ندانید که زیبایی ظاهری تا چه حد برای دخترتان مهم است. برای تان می گوییم که بخاطر دخترتان، چطور می توانید با دروغ های جامعه درمورد زیبایی مبارزه کنید و به او زیبایی حقیقی را یاد دهید.
تحت فشار بودن برای زیبا جلوه کردن، مهیب و طاقت فرساست و با تعریفی که جوامع امروزی از زیبایی ارائه می دهند حتی می تواند خطرناک هم باشد. زیرا این تعریف ها و الگوها می توانند غرور کاذب، احساس پوچی، مادی گرا بودن، به خطر انداختن سلامتی و نقص های رفتاری بسیار زیادی را در سر راه دخترهای جوان ما قرار دهند. آیا دختران ما امیدی برای فرار از دام ها و اغواشدگی هایی که افکار و رفتارشان در مورد زیبایی و ظاهر را هدف گرفته دارند؟ چطور می تواند با تصورات اشتباه متداولی که تقریبا در همه ی فرهنگ ها بی رحمانه به افکار عمومی مخصوصا به دختران جوان تحمیل می شود مبارزه کرد؟

کلید این راه حل در " محیط خانه " نهفته است، در دستان والدین و مخصوصا " پدر " !

دخترتان را زیبا کنید
پدرها: شما به عنوان اولین قدرت تجربه ی مردانه در زندگی دخترتان نقش ویژه ای دارید تا این اطمینان را به او بدهید که نه تنها احساس زیبا بودن کند بلکه بداند و درک کند که زیبایی حقیقی چیست.

چطور می توانیم دخترمان را به شیوه ای درست و مقدس زیبا کنیم؟ جواب این پرسش در فهم این موضوع نهفته است که خداوند اولین زن را چگونه زینت بخشید. وقتی خداوند آدم و حوا را آفرید، آنها را با پوست حیوانات پوشاند؛ یعنی از پوست حیوانات جامه بر تن شان کرد. در روایاتی که در کتب مقدس آمده درمورد پوشاندن بدن آدم و حوا از کلماتی استفاده شده که فراتر از پنهان کردن شرمگاه های شان بوده و جذابیت و زیبایی نیز به آنها بخشیده است.
به او بیاموزید که جنبه ی ظاهری زیبایی او، فقط مربوط به بدن و لباسش نیست بلکه در رفتار و گفتار او نیز هست؛ در نگاه و لبخندش!

لباس و پوشاک می تواند دخترتان را زیباتر جلوه دهد اما جامعه ی امروزی ما که بیشتر تحت سلطه ی افکار شیطانی است معمولا " زیبایی " را با این معیار تعریف می کند که چقدر از " بدن " نمایان باشد. اگر می خواهید دخترتان زیبا باشد، او را به شیوه ای پاک و مقدس بیارایید. به او یاد دهید پوشش در حد متعارف و متعادل زیباترش می کند و بی حیایی باعث زشتی او می شود؛ بی حیایی یعنی ظاهرشدن به گونه ای که موجب برانگختگی شهوت در یک مرد می شود.
به او بیاموزید که جنبه ی ظاهری زیبایی او، فقط مربوط به بدن و لباسش نیست بلکه در رفتار و گفتار او نیز هست؛ در نگاه و لبخندش!
زیباترین ابزارش را به او یادآوری کنید

صورت هایی که بهترین و سنگین ترین آرایش ها را دارند و از گرانقیمت ترین و درخشان ترین زیورآلات استفاده می کنند اما خودخواهی و بدخلقی از نگاه و رفتارشان می بارد در نگاه هیچ مردی زیبا و جذاب نیستند؛ البته هر مردی این را می داند که حالات و احساساتی که یک زن در چهر ه اش دارد، بسیار بسیار مهم تر از لباس و نمایش های اندامی اوست، اما واقعا یک مرد در جایگاه پدر چندبار این موارد را به دخترش یادآوری می کند و به او یاد می دهد که زیباترین ویژگی او لبخندش است؟ به دخترتان بیاموزید وقتی نگرش مثبتی دارد و این حالت را در چهره اش نمایان می کند، زیبایی از او می تراود.

جامعه ی متقلب و طراحان مد امروزی فکر می کنند 95 تا 99 درصد زیبایی از گردن به پایین است و الگوهای مد سعی دارند تا جایی که ممکن است برهنه تر و عریان تر شوند، و انگار رقابت بر سر بیشتر نشان دادن انحناها و زیبایی هاست! بله، خداوند اندام ها را زیبا طراحی کرده است اما نمایش این زیبایی فقط در قالب رابطه ی زناشویی مجاز است. از دخترتان بپرسید: آیا دوست دارد صرفا یک شی ء دم دست باشد؟ یا این که ترجیح می دهد زیبایی اش را جوری که مقصود خداوند است حفظ کند. با داشتن یک زندگی شاد و سالم که درخشش چهره و چشم ها را دربر دارد و پوشاندن بدن درحد متعادل، زیبایی های او چندین برابر می شود و با لبخندی عمیق و دلنشین، توجه ها را به سمت خصوصیات اخلاقی و طرز فکرش جلب خواهد کرد.

چیزی که دختران ما بیش از هرچیزی به آن نیاز دارند، زیبایی حقیقی و ماندگار است. شما می توانید در دادن این زیبایی به دخترتان نقش مهمی داشته باشید. بزرگی می گوید: " خرد، صورت را زیبا می کند." واقعیت زیبایی جاویدان را به دخترتان بیاموزید؛ همان چیزی که باعث درخشش و جذابیت چهره او می شود، بیشتر از تمام هزینه هایی که ممکن است بخواهد صرف زیباسازی صورتش بکند!

به دخترتان کمک کنید تا خودش را به جامعه معرفی کند
زنی که رفتار و حرکاتش لطیف و مهرآمیز و وزین است و پاکی و بی ریایی را منعکس می کند، به هیچ مردی این فرصت را نمی دهد که بررسی کند آیا زیبایی ظاهری این زن مورد پسند و تائید معیارهای جامعه ی فریبکار امروزی است یا نه.

چطور می توانیم به دخترمان کمک کنیم تا شادی ذاتی اش را برای بیشترکردن زیبایی اش بروز دهد؟ موجب شادی اش شوید و تشویقش کنید! یک دختر برای حمایت و دلگرمی گرفتن به پدرش نگاه می کند و نیاز دارد بداند که تحسینش می کنیم. اگر توجه و عشق لازم و بجا را به او بدهید راضی و خشنودش می کنید تا حس کند مورد حمایت است و واقعا زیباست. دختری که پدرش توجه کافی به او ندارد، همیشه احساس می کند در نگاه یک مرد ارزشمند نیست و به شیوه های نادرست و مضر دیگری این توجه و عشق را جستجو خواهد کرد.

به دخترتان یاد دهید که حفظ سلامتی برای زیبایی ظاهر اش هم مهم است، و این که ورزش می تواند به داشتن پوستی زیبا و اندامی متناسب و قوی کمک کند.
رفتارهای ظریف و متین زنانه را به او آموزش دهید و این که زنان بسیار زیادی هستند که شاید در نگاه اول زیبا و جذاب به نظر نرسند اما به دلیل الگوهای خاص رفتارهای زنانه ای که دارند دلربا و دوست داشتنی هستند. و برعکس بسیارند زنانی که صورت و ظاهری زیبا و فریبا دارند اما رفتارهای عاری از لطافت شان هیچ مردی را تحت تاثیر زیبایی شان قرار نمی دهد.

زنی که رفتار و حرکاتش لطیف و مهرآمیز و وزین است و پاکی و بی ریایی را منعکس می کند، به هیچ مردی این فرصت را نمی دهد که بررسی کند آیا زیبایی ظاهری این زن مورد پسند و تائید معیارهای جامعه ی فریبکارامروزی است یا نه. پدرهای عزیز با کمی آگاهی، عشق و توجه، دختران تان را به ملکه های زیبایی تبدیل کنید!

افکار ممنوعه واسه خانوما ممنوع!!!!!

تعداد زیادی از بانوان در مراقبت و مواظبت از دیگران و بخصوص اطرافیان خود مهارت و شایستگی های فراوانی دارند. بدین ترتیب که اگر بهیکی از همین افراد احساس نامطلوبی همچون آزردگی، تنهایی، بدبختی و ... دست بدهد، دقیقا و به خوبی می دانند چگونه و به چه نحوی عمل کنند تا حال او رو به بهبودی گراید. آنان این افراد را به گردش می برند، با حوصله و دقت به حرفهایشان گوش می دهند، غذاهای مورد علاقه شان را تهیه می کنند، به آنان اطمینان می دهند که اوضاع خوب خواهد شد و ...

اما زمانی که این خانمها خود دچار ناراحتی می شوند، از درمان خود ناتوان بوده و نمی دانند برای تسکین خود چه بکنند و چه مراقبتهایی را به کار ببندند.

بسیاری از بانوان زمانی که در زندگی روزمره خود با مشکل یا مشکلاتی روبه رو می شوند و از حل آن عاجز می مانند دچار افکاری می شوند که احساس بدبختی می کنند! بر اثر این افکار مأیوس کننده و منفی فرد دچار خودخوری می شود. افکار و جملاتی از قبیل «من چقدر احمق هستم»، «از خودم متنفرم»، «چه آدم خرفتی هستم»، «چه من بی عرضه ام» و «نمی دانم چرا نمی میرم» و غیره زاده افکاری منفی هستند که به دنبال یک ناکامی و یا شکست حاصل می شوند و نتایج زیانباری را با خود به همراه دارند.
وقتی افکار و احساسات بد و ناخوشایند سر به شورش برمی دارند باید به ماهیت آنها توجه داشت. باید آنها را دور کرد و خاطرات خود و مطلوب را جایگزینشان ساخت.

افراد باید بدانند چگونه از خود مراقبت کنند تا احساس قدرت و توانایی بیشتری برای مواجهه با مشکلات داشته باشند. این مراقبت و مواظبتها برای تندرستی و سلامتی روانی افراد ضروری است تا از خود همانند دیگران مواظبت نمایند.
برای متوقف کردن افکار شماتت بار و منفی باید افکار خوب و احساسات زیبا را جایگزین ساخت. برای انجام این کار می توان یک خاطره خوب از اوقات خوش زندگی را به یاد آورد. می توان لحظه و مقطع زمانی خاصی از زندگی را یافت که آن را بسیار دوست داریم و هرگز فراموشمان نخواهد شد.

باید با خود مهربان تر بود و همین باعث خواهد شد که افکار منفی را از خود دور و رنج عاطفی و فشار روحی کمتری را احساس بکنیم.
چنانچه دوست داریم وضعیتمان به لحاظ حسی و روانی بهتر و مطلوب تر شود باید به همان ترتیب که دوست داریم و از دیگران مواظبت می کنیم، مواظب خودمان نیز باشیم.

سلفی‌ها درباره درونیات ما چه می‌گویند؟

رسانه اجتماعی (social media) یک مدیوم ارتباطی است که زبان مختص به خود، آداب و قوانین نانوشته خود را دارد. اما نسل‌های بعد از ما در درون فرهنگ رسانه‌های اجتماعی رشد می‌کنند و این رسانه‌ها نه تنها روی آن‌ها، بلکه روی رفتار و عادات ما اثرگذارند و از این رو، محققان چند سالی است شروع به مطالعه و درک این تاثیرات کرده‌اند.
در این مطلب می‌خواهیم در این مورد بگوییم که عکس‌های سلفی چه چیزهایی را در مورد شخصیت ما فاش می‌کنند. یکی از پدیده‌های فراگیر موجود در فرهنگ رسانه‌های اجتماعی، سلفی‌ها هستند. سلفی‌ها در واقع عکس‌هایی‌اند که افراد با گوشی‌های هوشمند خود از خودشان به تنهایی یا همراه با دیگران می‌اندازند.

این عکس‌ها آن‌قدر زیاد شده‌اند که دیدن آن‌ها در فضای مجازی تبدیل به امری عادی برای ما شده است اما برای محققان دانشگاه تکنولوژی نانیانگ در کشور سنگاپور، سلفی‌ها چیزهای زیادی را در مورد افراد فاش می‌کنند. این‌که شما چه حالت بدنی‌ای در عکس دارید، کجا آن‌ها را گرفته‌اید، وضعیت دوربین چگونه است و حالت بیانی صورت‌تان چیست، از عواملی‌اند که شخصیت شما را نمایان می‌سازند.
پژوهش‌گران ۱۲۳ عکس سلفی را از یک وب‌سایت میکروبلاگینگ چینی با نام Sina Weibo مطالعه کردند. ۱۲۳ نفری که عکس‌های سلفی آن‌ها مورد مطالعه قرار گرفته بود یک پرسش‌نامه در مورد ویژگی‌های شخصیتی خود را پر کردند و از ۱۰۷ دانشجوی چینی دیگر خواسته شد تا این عکس‌های سلفی را ببیند و ارزیابی خود را از شخصیت‌های موجود در این عکس‌ها اعلام کنند.

.
پژوهش‌گران هر سلفی را براساس ۱۲ معیار دسته‌بندی کردند:
آیا چهره‌ها در عکس duck هستند یا خیر. اصطلاح duck face در مورد عکس‌هایی به کار می‌رود که فرد در آن لب‌هایش را به هم فشرده و به سمت بیرون داده و گونه‌هایش به داخل رفته است. از این عکس‌ها معمولا برای عکس‌های حساب‌های کاربری در فضای مجازی استفاده می‌شود (منبع).

  • آیا لب‌ها به هم فشرده شده‌اند یا خیر.
  • آیا فرد به دوربین نگاه می‌کند یا خیر.
  • میزان حالت عاطفی مثبت در عکس چقدر است.
  • ارتفاع دوربین چقدر است.
  • آیا زاویه دوربین از روبه‌رو است یا از کنار.
  • چقدر از چهره فرد در عکس موجود است.
  • چقدر از بدن فرد در عکس موجود است.
  • آیا اطلاعاتی در مورد محل عکاسی درج شده یا خیر.
  • آیا مشخص است که عکس در یک مکان عمومی گرفته شده است.
  • آیا مشخص است که عکس در یک مکان خصوصی گرفته شده است.
  • آیا نشانه‌ای حاکی از ویرایش عکس وجود دارد.






نتایج مطالعات نشان داد که برخی از این معیارها با ویژگی‌های شخصیتی افراد حاضر در عکس‌ها ارتباط دارد. محققان در نهایت به موارد زیر رسیدند:

سازگاری و موافقت:
افرادی که امتیاز بیش‌تری در زمینه سازگاری و موافقت (اشتیاق به دوستی) گرفته بودند، احساسات مثبت بیش‌تری در عکس‌های سلفی خود بروز داده بودند و دوربین را در زاویه پایین قرار داده بودند.

باوجدانی:
افرادی که در زمینه وجدان امتیاز بیش‌تری گرفته بودند، کم‌تر مکان خصوصی‌ای را که عکس سلفی را در آن گرفته بودند آشکار کرده بودند (احتمالا به دلایل حفظ حریم خصوصی).

داشتن اختلال عصبی:
افرادی که در حوزه داشتن اختلال عصبی (امکان بی‌ثباتی عاطفی) امتیاز بیش‌تری گرفته بودند، بیش‌تر از حالت duck face در عکس‌های سلفی خود استفاده کرده بودند.

پذیرا بودن:
افرادی که در زمینه پذیرای تجربیات تازه بودن امتیاز بیش‌تری گرفته بودند، در عکس‌های سلفی خود احساسات مثبت بیش‌تری بروز داده بودند.
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که شاید به‌راحتی نتوان نتایج این پژوهش را به تمامی فرهنگ‌ها تعمیم داد. با این حال، محققان معتقدند با افزایش این نوع مطالعات، می‌توان به یافته‌های دقیق‌تری در حوزه ارتباط عکس‌های سلفی با ویژگی‌های شخصیتی افراد رسید.

خط قرمزهای محیط کار (ویژه دختران شاغل)

بنا به گفته روان‌شناسان وقتی فردی وارد جامعه و محیط کاری می‌شود از آنجا که توانایی شناخت زودهنگام افراد را ندارد و شناسایی آنها بدون برقراری رابطه اجتماعی امکان‌پذیر نیست، باید بسیار محتاطانه و سنجیده عمل کرده و قبل از ورود به این مکان‌ها اطلاعات لازم در برقراری یک ارتباط سالم را از طریق خانواده یا افراد متعهد فراگرفته باشد.




یکی از نیازهای اساسی زندگی هر فرد، تعامل و ارتباط با دیگران است. تمام افراد به دنبال یافتن کسانی هستند که در کنار آنها احساس خوبی داشته و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند.در جامعه امروزی ما زنان، مردان، دختران و پسران زیادی وارد حوزه‌های مختلف شغلی شده و کنار یکدیگر ساعاتی را برای انجام فعالیت‌های کاری می‌گذرانند. این اوقات، فرصت مناسبی برای سنجش افراد و ایجاد روابط سالم و صمیمانه با آنهاست.اما نکته قابل توجه آن‌که ورود زنان یا دختران به محیط کار مستلزم آن است که قواعد خاص هر محیط کاری را بشناسند تا بتوانند با همکاران خود بویژه جنس مخالف رابطه‌ای منطقی و سالم برقرار کنند. بنا به گفته روان‌شناسان وقتی فردی وارد جامعه و محیط کاری می‌شود از آنجا که توانایی شناخت زودهنگام افراد را ندارد و شناسایی آنها بدون برقراری رابطه اجتماعی امکان‌پذیر نیست، باید بسیار محتاطانه و سنجیده عمل کرده و قبل از ورود به این مکان‌ها اطلاعات لازم در برقراری یک ارتباط سالم را از طریق خانواده یا افراد متعهد فراگرفته باشد.


پیام رسانی با ارتباط غیرکلامی
خوب است بدانید در هر ارتباطی هر کلمه و حرکتی پیام خاصی را به مخاطب می رساند. انتخاب کلمات، شکل ابراز، سرعت گفتار، تکیه یا مکث روی کلمات، حالت‌های چهره، ژست و حرکات بدن، بلندی صدا، وقفه‌های صوتی، کیفیت نگاه و… همگی از جمله ابزار ارتباط کلامی و غیرکلامی با دریافت‌کننده پیام است و می‌تواند حالات احساسی و رفتاری افراد را منتقل کند.
در اغلب موارد ارتباط غیرکلامی مانند نوع نگاه، حرکات بدن، حالت چهره و… در مقایسه با ارتباط کلامی که به وسیله زبان و به کمک کلمات بیان می‌شود صراحت و قابلیت اعتماد بیشتری داشته و برخلاف برخی ارتباطات کلامی، چندپهلو و غیرقابل فهم نیست.
در هر حال، کلامی و غیرکلامی بودن رفتار موجب نمی‌شود که یکی ارتباط نامیده شود و دیگری ارتباط محسوب نشود. هر دو ارتباط هستند و آنچه در ارتباطات نقش اساسی دارد کیفیت ارائه و دریافت محتوای پیام است.
ورود زنان یا دختران به محیط کار مستلزم آن است که قواعد خاص هر محیط کاری را بشناسند تا بتوانند با همکاران خود بویژه جنس مخالف رابطه‌ای منطقی و سالم برقرار کنند.



از ارتباطات افراطی بپرهیزید
بی‌تردید ارتباطات افراطی، محصول فعالیت و روابط اجتماعی خود فرد است که باید به آن اعتدال بخشید و راه اعتدال‌بخشی آن هم رعایت حریم خصوصی یکدیگر است.
استمرار ارتباط با همکار جنس مخالف موجب توسعه ارتباط شده و حتی گاهی ارتباط را برای طرفین لذت‌بخش و خوشایند می‌کند. جالب است بدانید ارتباطات هرگز در یک نقطه متوقف نمی‌شود و نمی‌توان گفت این ارتباط تا چه سطحی پیش می‌رود.
ممکن است تا مرزهای پیش‌بینی نشده و حتی ناشناخته‌ای پیش برود که طرفین انتظار وقوع آن را نداشته باشند. در ارتباطات فرهنگی، تجاری و آموزشی هم همین‌طور است.
به طور مثال دو تاجر هرگز نمی‌توانند پیش‌بینی کنند که در مشارکت و ارتباط اقتصادی خود تا کجا پیش می‌روند. غفلت از همین امر هم بسیاری از افراد را به پشیمانی می‌کشاند.


رفتارهای بی‌منظوری که معنادار می‌شود
در محیط‌های کاری شاید انجام رفتار خاصی که برای مردان بی‌مفهوم باشد از نظر زنان معنادار باشد و بعکس، آنچه از نظر زنان بی‌مفهوم است برای مردان مفهومی خاص داشته باشد و زمینه بروز برخی افکار ناشایست را فراهم کند.
همین ناآگاهی از برخی رفتارها موجب می‌شود که افراد ناخواسته وارد چالش‌ها و سیکل‌های نامعیوبی شوند و به روابط خانوادگی و کاری خود آسیب بزنند.
به گفته روان‌شناسان، اکثر مردان به دلیل آن‌که مدت‌های زیادی در محیط‌‌های شغلی مختلف فعالیت کرده‌اند با کسب آزمون و خطا به مفاهیم رفتاری گسترده‌ای پی برده‌اند.
البته برخی زنان هم هستند که سال‌ها شاغل بوده و می‌دانند چگونه با همکاران خود ارتباط سالم و بی‌منظور برقرار کنند، اما در مقابل زنان تازه‌کاری هم هستند که به دلیل ناآگاهی از این رفتارها به گونه‌ای ناشیانه وارد روابطی می‌شوند که زندگی زناشویی و کاری شان را تحت‌تاثیر قرار داده وگاهی به علت ناتوانی در اثبات بی‌منظور بودن این‌گونه روابط، زندگی مشترک خود را از دست می‌دهند.


خط قرمزهای خانوادگی را بشناسید
متخصصان معتقدند، افراد در محیط کاری نباید صمیمت را با وارد شدن به حریم خصوصی یکدیگر اشتباه بگیرند. طرز ارائه ارتباطات کلامی و غیرکلامی و شیوه رفتار باید به گونه‌ای باشد که حریم خصوصی حفظ و خط قرمز‌های خانوادگی رعایت شود. خیلی‌ها به بهانه صمیمیت از این خط قرمز‌ها عبور کرده و اینجا آغاز ورود به چرخه‌ای معیوب است.
به طور مثال، وقتی همکار ما یک متخصص و آگاه به دانش پزشکی نیست چه دلیلی دارد که به او بگوییم در زندگی زناشویی فلان مشکل را داریم یا چه دلیلی دارد که وارد زندگی خصوصی همکارمان شویم و بخواهیم از کم و کیف آن آگاه شویم یا این‌که چه لزومی دارد هر روز همکارمان را به مقصد برسانیم یا وقتی بیمار است برایش دلسوزی کنیم و کاسه داغ‌تر از آش شویم یا از الفاظی غیرضروری همچون جانم، عزیزم و… استفاده کنیم.
گاهی همسران این‌گونه توجهات را نثار یکدیگر نمی‌کنند که همکاران با جنس مخالف ابراز می‌کنند. در واقع با این کارها ما خودمان به همکارمان اجازه می‌دهیم که به حریم شخصی‌مان وارد شود و مرزها را بشکند.
اگر قصد دارید سال‌های طولانی در یک محیط کاری باقی بمانید و کنار همکارانتان (همجنس و غیرهمجنس) ساعات خوبی را بگذرانید و زندگی زناشویی‌تان را حفظ کنید، باید به ارتباطات کلامی و غیرکلامی خود توجه کنید


کار و زندگی‌تان را دریابید
در نتیجه، اگر قصد دارید سال‌های طولانی در یک محیط کاری باقی بمانید و کنار همکارانتان (همجنس و غیرهمجنس) ساعات خوبی را بگذرانید و زندگی زناشویی‌تان را حفظ کنید، باید به ارتباطات کلامی و غیرکلامی خود توجه کنید و اگر در رفتار همکارتان مواردی را دیدید که خارج از محدوده و انتظارتان بود خیلی صریح و البته شایسته و منطقی به او بفهمانید که حق ندارد وارد حریم خصوصی‌تان شود و مرزشکنی کند.

نکات طلایی جهت ارتباط سازنده با دیگران


در ذیل نکته های مهم و کلیدی در باره مهارتهای شنیداری، برقراری ارتباط، ایجاد انگیزه در طرف مقابل، ارتباط رو در رو و … را مرور می کنیم. چنین نکاتی به ما می آموزند که ارتباط یک مهارت و یا حتی یک هنر می باشد و باید جهت فراگیری و به کارگیری آن تمرین و تمرین و تمرین کنیم. اما قبل از تمرین باید آنها را دقیقا بیاموزیم.


1 – مودب باشید.
از کلماتی مانند « بفرمائید» و « متشکرم » در صحبت هایتان استفاده کنید اما بیش از حد آنها را به کار نبرید. مودبانه اما قاطعانه « نه» بگویید و اگر بار نخست به جواب منفی شما توجه نشد، روی حرف خود تاکید کنید برای مثال بگویید: « می فهمم اما.....»


2 – به کارایی توجه داشته باشید ، نه ملاحظه کاری و محبوبیت. گاه لازم است که خشم خود را به طرف مقابل نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید. ابتدا برای خود معلوم کنید که چه احساسی دارید سپس تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر مذاکره کنید. مطلب خود را با آرامش مطرح کنید. برای مثال بگویید: « من خیلی از این گفته شما متاسفم ، اما....»


3 – اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید. اما خود را زیاد نیز خوش رو نشان ندهید و مرتب لبخند نزنید. ممکن است این حرکت شما، نگرانی و تردید تلقی شود.


4 – در برخورد اول تصمیم بگیرد که با طرف مقابل دست بدهید یا خیر. سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید. محکم و دوستان دست بدهید اما زیاد دست او را در دست خود نگیرید و نفشارید. از تماس نگاه با او اجتناب نکنید.
هنگامی که طرف مقابل شما نگاه می کند به نگاه او پاسخ دهید. بر مطالب مهم گفته های خود با چشم دوختن به طرف مقابل تاکید کنید. با سئوال کردن می توانید گفتگو را حول مطلبی که می خواهید متمرکز و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.



5 – هنگامی که مشکلی پیش می آید خونسردی خود را حفظ کنید. کنترل اوضاع را در دست بگیرید و مشکل را به شکل اصولی برطرف کنید ، سراسیمه، و دستپاچه (احساساتی) نشوید.


6 – مراقب رفتارهای عصبی خود باشید . اگر دوستان به شما می گویند که حرف خود را مرتب تکرار می کنید، دست خود را روی دهانتان می گذارید یا با موهایتان بازی می کنید ، گفته های آنها را مد نظر قرار دهید و سعی کنید این عادت ها را کنار بگذارید.


7 - صادق باشید. کنایه یا طعنه زدن خلاف اصل صراحت گویی و قاطعیت است. واضح آنچه را که می خواهید بیان کنید. از به کار بردن واژه های و اصطلاحات عامیانه یا فنی و تخصصی اجتناب کنید مگر آنکه مطمئن باشید حرف شما را طرف مقابل درک می کند.


8 – حتما یک فرهنگ لغات خوب در اختیار داشته باشید و سعی کنید با پیدا کردن لغاتی که برایتان جدید است دامنه لغات خود را افزایش دهید. دفتر یادداشتی از لغات جدید همراه با معنی آنها برای خود تهیه کنید.


9 – سعی کنید با نگاه کردن به شرایط از دیدگاه طرف مقابل و با توضیح مزایایی که پذیرفتن نظرات شما برای او دارد طرف مقابل را متقاعد سازید.


10 – اشتیاق خود را برای بیان دیدگاهها نشان دهید. این کار تظاهری ساختگی و تصنعی نیست، بلکه در واقع ابراز صادقانه عقاید و باورهای عمیق شما است.


11 – هنگام عصبانیت صدای خود را بلند نکنید. زور و خشونت باعث نمی شود نظرات شما متقاعد کننده تر شود. منطق ، حربه بسیار قوی تری است.


12 – هیچ گاه به قصد لطمه و طعنه زدن به طرف مقابل چیزی نگویید یا ننویسید. اگر چنین کاری کردید دیگر نمی توانید حرف خود را پس بگیرید حتی اگر اظهار پشیمانی و تاسف کنید.


13 – برای آنکه حرفتان تاثیر گذار باشد مبالغه نکنید. اگر طرف مقابل تصور کند همیشه مسایل را بزرگ می کنید درباره تمامی حرفهای شما چنین خواهد اندیشید. کوچک جلوه دادن مسایل بسیار موثر تر است.


14 – سعی نکنید لهجه خود را پنهان کنید اما واضح صحبت کنید. اگر طرف مقابل در درک گفتار شما مشکل دارد آرام تر صحبت کنید و در نگاه او دقیق شوید و دنبال نشانه های شک و تردید بگردید تا متوجه شوید حرف های شما را فهمیده است یا خیر.


15 – از علایم غیر کلامی مانند «اوم» یا «آها» یا عبارتهایی مانند «می دانید»، « اصولا» و « در واقع » برای جلب توجه فرد به سخنان خود استفاده نکنید. این عبارت ها تنها مکث های کلام شما را پر می کنند و از ارزش پیام می کاهند.


16– فنون مکالمه را تمرین کنید. افراد را با نامشان صدا کنید. سئوال کنید، علاقه نشان دهید و با دقت گوش کنید.


17 – حرف طرف مقابل را قطع نکنید مگر آنکه از موضوع بحث خارج شده باشد. اگر او کند یا با مکث صحبت می کند جملات او را تمام نکنید. با حرکت های لب، حرفهای او را تکرار نکنید یا او را در ادامه صحبت کمک نکنید. صبور باشید.


18 – به یاد داشته باشید تنها گفته شما نیست که در خاطر می ماند، بلکه نحوه بیان شما نیز در ذهن ثبت می شود بنابراین از لحن تند و خشن اجتناب کنید.


19 – صدای خود را ضبط کنید و منتقدانه به آن گوش کنید. اگر لازم بود جلوی آینه با تمرین عبارت ها و کلماتی که تلفظ آنها مشکل است، تلفظ و طرز بیان خود را بهبود بخشید.


20 – تند و بلند صحبت نکنید. اگر احساس کردید آهنگ صدایتان یکنواخت است ، نفس عمیقی بکشید و تمام سعی خود را به کار ببرید تا هنگام صحبت با قدرت بیشتری هوا را بیرون بدهید. این کار مستلزم آن است که دهان خود را بیشتر باز کنید.


21 - سعی کنید از طریق نگاه با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید اما هرگز خیره نشوید. تحقیقات نشان می دهد که در مکالمه ، اغلب آن فردی که از توانایی ابراز وجود بیشتری برخوردار است، اول تماس چشمی خود را قطع نمی کند بلکه بعد از 2 تا 3 ثانیه آرام آرام این کار را می کند نه یکباره. هنگامی که با کسی رو در رو صحبت می کنید سعی نکنید در آن واحد به هر دو چشم او نگاه کنید زیرا چشم هایتان چپ به نظر می آید. ابتدا به یک چشم و سپس به چشم دیگر نگاه کنید.


22 – سریع صحبت نکنید زیرا این امر نشان دهنده عدم اعتماد به نفس است.


23 – در پایان جملات صدایتان را پایین نیاورید زیرا شنونده این طور برداشت می کند که خسته و بی حوصله شده اید یا علاقه ای به این صحبت ندارید.


24 – هنگامی که با طرف مقابل صحبت می کنید نگذارید مسایل دیگری که در اتاق رخ می دهد حواستان را پرت کند. تمام توجه خود را به گفت و گویتان معطوف کنید. از نظر طرف مقابل بسیار ناشایست و بی ادبانه است که نگاهتان مرتب به این سو و آن سو حرکت کند.


25 - عقاید خود را به گونه ای مطرح نکنید که گویی حقیقت محصند برای مثال بگویید: « به نظر می رسد که .... باشد» نه آنکه : « این طور هست ». اکراه نداشته باشید قبول کنید که تصمیم گیری برایتان دشوار است. اما تعلل نکنید یا مدام در فکر مساله خاصی فرو نروید زیرا به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری ندارید.


26 – با دقت به حرف های طرف مقابل گوش دهید به خصوص به نوسانات صدای او دقت کنید زیرا این امر اغلب کمک می کند بهترین طرز فکری را که در پس گفتار او نهفته است درک کنید.


27 – سعی نکنید مقدار زیادی اطلاعات و وقایع را از یک گفت و گو یا جلسه به خاطر بسپارید . اطلاعات مهم و کلیدی را یادداشت کنید.


28 – از علایم غیر کلامی برای نشان دادن علاقه و توجه خود استفاده کنید مانند لبخند، تکان دادن سر به نشانه تائید، در هم کشیدن چهره و اخم کردن. هر وقت لازم بود با کلماتی مانند «بله» ، «واقعا» ، «ادامه بدهید» و «البته» طرف مقابل را تشویق به صحبت کنید.


29 – اگر مطلبی را نمی فهمید ، توضیح بخواهید تا مطلب را درک کنید. هیچ وقت تظاهر به فهمیدن نکنید اما طرف مقابل را خسته و ناراحت نکنید . برای مثال بگوئید: « خیلی ببخشید اما ممکن است آن مطلب را دوباره توضیح بدهید؟»


30 – سعه صدر داشته باشید. هنگامی که کسی با شما صحبت می کند به حرف های او گوش کنید. فرضیه بافی نکنید. ممکن است تصورات شما اشتباه باشد . اگر موضوع یا بحثی برایتان جالب نیست، اجازه ندهید تمرکزتان به هم بخورد و نگذارید حواستان متوجه موضوعی شود که قصد گفتنش را دارید. تمام توجه تان به مواجهه باشد.


31 – تحت تاثیر کلمات احساسی قرار نگیرید. مراقب استدلالهای غیر منطقی باشید که میان حرف هایتان به کار می برید.


32 – از جملات کوتاه و سبک نگارشی معمول استفاده کنید. نشانه گذاری ها را به کارببرید تا در درک پیام به خواننده کمک کند. پیش نویس خود را از ابتدا تا انتها بخوانید و کلمات و عبارتهای غیر ضروری را حذف کنید. برای تاثیر گذاری بر طرف مقابل از سبک نگارشی فخر فروشانه، خشک یا کتابی استفاده نکنید. با این کار تنها خواننده را گیج و سردر گم می کنید بی آنکه به نتیجه دلخواهتان دست یابید. تا آنجا که می توانید پیام ها را ساده تر بنویسید.