سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

روزهای اول ازدواجتان را بهخاطر آورید که چطور عاشق و دلباخته همسرتان
بودید. حتی تصور دوری از همسرتان غیرممکن بود اما بعد از گذشت زمان این
شیفتگی و علاقه کمرنگ شده است. در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید که از
این وضعیت به همسرتان شکایت میکنید؟ مطمئنا به همان میزان که همسرتان
نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر کرده است شما نیز تغییر کردهاید اما به
جای شکایت و ناامیدی بهتر است بهدنبال اصلاح رابطهتان باشید.
شناسایی اولین مشخصه تغییر
یکی از دلایلی که باعث تکراری شدن رابطه شما با همسرتان میشود تغییر ظاهر
شماست. در طول سالهایی که با هم بودهاید، آنچه مسلما تغییر کرده است ظاهر
و قیافه شماست. بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فکر
تغییر آن باشید. آنچه را که روزی باعث شد به همسرتان علاقهمند و مجذوب او
شوید را بهخاطر آورید و به تحسین آن مشخصهها در افکار خود بپردازید. از
کلماتی که همسرتان را به وجد میآورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی
مشترکتان میاندازد، استفاده کنید. روزهای شیرین دوران نامزدی خود را به
یاد آورید که برای دیدن یکدیگر لحظه شماری میکردید.
خستگی زوجین از یکدیگر مشکلی است که درمان آن دوباره زنده کردن رابطه است.
مشکلاتی که همسران در طول زندگی مشترکشان مواجه هستند را میتوان به چند
دسته تقسیم کرد؛ خیانت، انجامندادن تعهدات تا کشمکش، حسادت و خودخواهی.
اما خستگی زوجین از یکدیگر مسئلهای متفاوت است و بهطور واضح ارتباطی با
جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.
چگونه بفهمید شوهرتان از شما خسته شده است؟
اگر متوجه شدید شوهرتان کمتر حرف میزند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با
شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه میگذراند اکنون زمان آن
رسیده که دست به کار شوید. اگر اوضاع را به حال خود رها کنید شاید روزی را
ببینید که همسرتان وقت خود را با شخص دیگری میگذراند تا لحظهها برایش لذت
بخشتر باشد. از خودتان شروع کنید. اگر دیدید شوهرتان علاقهای به گذراندن
وقت خود با شما را ندارد از خود سوال کنید چه چیزی باعث چنین عملی شده
است، شاید به این علت است که شما غرق در مسئولیتهای خانه شدهاید. روزهای
اول آشناییتان را به خاطر آورید زمانی که تازه ازدواج کرده بودید به چه
اندازه از هم شناخت داشتید؟ قابل فهم است که تغییر در وضعیت خانواده نیاز
به تغییر در اولویتها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری
کنید و لحظات لذتبخشی را با یکدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.
به ظاهر خود اهمیت دهید
بسیار دیده میشود خانمها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمیدهند و خود را رها میکنند. درحالیکه پس از ازدواج
هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به
آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید. سعی کنید از مدل موها و آرایش جدید
استفاده کنید. اگر توان مالی ندارید میتوانید خودتان به آرایش موهای خود
بپردازید و لباسی زیبا به تن کنید. مطمئن باشید که همسرتان متوجه تغییر شما
خواهد شد و شرایط از آن پس کمی بهتر میشود. ورزش کنید با ورزش نه تنها
میتوانید به وزن ایدهآل خود برسید بلکه قلب و پوستی سالم خواهید داشت.
وقتی شما احساس خوبی نسبت بهخود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را
نسبت به شما پیدا میکند.
بهدنبال علائق مشترک باشید
تلاش کنید تمامی فعالیتهایی که از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت
میبردید را به خاطر آورید و آنها را تکرار کنید. اگر امکان پیادهروی در
روزهای آخر هفته در کوه را ندارید به پیادهروی در پارک اطراف خانه خود
بسنده کنید. بهتر است کاری که هردویتان از آن لذت میبرید، انجام دهید.
صمیمیتها را از نو زنده کنید
اگر همسرتان از اینکه از شما خسته شده است شکایت میکند، شاید منظور او از
این شکایت این است که شوهرتان به صمیمیت بیشتری نیاز دارد. وقتی
مسئولیتهای کاری و خانواده تمامی وقت شما را پر میکند نخستین چیزی را که
تحتالشعاع قرار میگیرد روابط زناشویی شماست. روابط زناشویی در زندگی
مشترک بسیار مهم است و یکی از چند راهی است که میتوانید با آن صمیمیت را
به زندگی خود بازگردانید.
دلایل همسرتان را جویا شوید
برخلاف تلاشهای شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما
فاصله میگیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به
گفتوگو بپردازید و از او صریحا سوال کنید چه چیزی موجب چنین تغییری در
رفتار او شده است. اگر میتوانید هردویتان با تلاش یکدیگر به تغییر شرایط
بپردازید و جرقهای در رابطهتان ایجاد کنید. اگر همسرتان از جواب دادن به
سوال شما خودداری کرد احتمالا مشکل جدیتر از آن است که فکر میکنید، در
این صورت بهتر است با یک مشاور
متخصص مشکل خود را در میان بگذارید. نگران نباشید شاید روزهای سختی در کار
خود گذرانیده است. اگر بر خلاف تلاشهایتان نتوانستید علت را جویا شوید
اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی
خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسرانشان هستند، البته تلاش کنید تعادل را میان کار و زندگی مشترک خود رعایت کنید.
آیا شما از رابطهتان خسته شدهاید؟
خستگی از روابط در هر جایی ممکن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین
بلکه حتی در محیط کار. اگر شما هر روز کار یکسان و ثابتی را انجام دهید نه
تنها تا حدی از آن کار خسته میشوید بلکه کارتان کیفیت مطلوب نخواهد داشت.
وقتی کار جدیدی را آغاز میکنید یا پیشرفتی در کارتان ایجاد میشود ناگهان
نیروی تازه میگیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خستهکننده شده است به
جای اینکه به فکر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین کنید،
بهتر است تغییری هر چند کوچک در زندگیتان ایجاد کنید. گاهی تنها با بیان
احساسات و آرزوهایتان میتوانید تازگی به روابط ببخشید. روابط بسیاری وجود
دارند که هر 2 در دل جمله - ای کاش... - را تکرار میکنند ولی هیچگاه این
موضوع را برای همسرشان بازگو نمیکنند درحالیکه با گفتن آرزوها میبینید
تا چه اندازه نقاط مشترکی بین شما وجود دارد. اینکه شما بدانید از روابط
خود خسته شدهاید اصلا خجالتآور نیست، آنچه باعث ناراحتی میشود و باید
برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.
چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده کنیم؟
در 6 ماه تا یک سال اول زندگی مشترک همه چیز رمانتیک و عالی است اما با گذر
زمان زندگی رنگ یکنواختی میگیرد اما این موضوع به این معنا نیست که شما
دیگر عاشق هم نیستید و همانند روزهای دوران نامزدی از دیدن یکدیگر قلبتان
به تپش نمیافتد و صدای قلبتان را نمیشنوید. برای اینکه روابط خود را
زنده و عاشقانه نگه دارید 2 راهکار به شما پیشنهاد میشود :
1. حرف یکدیگر را بشنوید
درست است که شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای
شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان میتواند موقع صرف شام یا هنگام
شستن ظرفها یا قبل از خوابیدن باشد. یکی از راههایی که نشان میدهد
همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرفهای اوست.
2. همسرتان را غافلگیر کنید
آخر هفته بدون برنامهریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا
هدیهای هر چند کوچک به او دهید. این هدیه میتواند حتی یک شاخه گل باشد.
خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی
من را غافلگیر میکرد؟ این هدیه میتواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما
آورد.
آیا شما بر علائق خود سرمایهگذاری میکنید؟
هر کدام از شما این حق را در زندگی دارید که به فعالیتهای شخصی خود
بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمیها و دوستان
خود کنید. به همان اندازه که نیاز به گذراندن وقت بیکاری خود با یکدیگر
دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید. با گذراندن وقت کافی با یکدیگر
در پایان روز حرفی مشترک برای گفتن دارید که این خود روابط را بهبود
میبخشد.
دفترچه یادداشتی برای ثبت وقایع تهیه کنید
رابطه بین زن و شوهر همانند یک گیاه است. اگر آب و غذا به آن نرسد از بین
میرود. اگر هردوی شما بسیار مشغله دارید که این درگیری میتواند کاری،
علائق شخصی یا کارهای فرزندانتان باشد در این بین سعی کنید زمانی را به
نوشتن خاطرات مشترکتان در یک دفترچه با یکدیگر صرف کنید. حتی میتوانید هر
2 هفته یکبار در یک عصر زیبا که هردویتان باهم هستید این کار را انجام
دهید. برای اینکه رابطهتان را تازه نگه دارید هرازگاهی به انجام کارهایی
بپردازید که غیرمعمول است.
مشاور
سهشنبه 16 آذر 1395 ساعت 20:15
در روز خواستگاری شما زیر ذره بین همه هستید. این که چطور
رفتار می کنید، چطور صحبت می کنید و حتی چطور لباس پوشیده اید، روی قضاوت
خانواده دختر تاثیرگذار است.
دقت کنید
قرار است یک عمر با هم زندگی کنید، پس به رفتار و گفتار همدیگر دقت کنید
نه اینکه حواستان به گل قالی و مارک تلویزیون و پرده های قشنگ اتاق باشد.
مثلا موقع حرف زدن توجه کنید ببینید که طرف مقابلتان می تواند چهارتا جمله
درست و حسابی بگوید؟ اگر نه که کلا بی خیال شوید.
موبایل خاموش
همان
اول کار، موبایلتان را خاموش کنید تا نشان دهید برای بقیه اهمیت قائل
هستید نه اینکه مدام سرتان توی موبایل و پیامک دادن و انگری بردز باشد.
خودتان باشید
شما هر چقدر هم که بازیگر خوبی باشید، بالاخره یک روز لو می روید. پس سعی
کنید خودتان باشید و دروغ نگویید. غلو هم نکنید. شما با 25 سال سن نهایتا
دو سال سابقه کار دارید. کسی از شما توقع بیل گیتس بودن ندارد. دخترها هم
الکی کلاس نگذارند که هر روز 200 تا خواستگار دارند، تابلو می شوند.
لابی کنید
خانواده تان را نفروشید اما اگر نظرتان درباره هم مثبت بود، یکسری قرار و
مدار را همانجا توی جلسه دو نفره تان بگذارید. مثلا همانجا سر تعداد مهریه
با هم به توافق برسید. البته توافق نهایی قطعا با نظر پدر و مادرتان
انجام می شود.
آرایشگاه بروید
همسر آینده به ظاهر شما اهمیت می دهد. برای او مهم است که شما هم «مرد»
باشید هم خوشتیپ. برای همین سعی کنید قبل از خواستگاری آرایشگاه بروید و
خلاصه صفایی به سر و رویتان بدهید. این درست است که شما اهل کتاب و مطالعه
هستید ولی خب قطعا هیچ دختری حاضر نیست با بن لادن ازدواج کند.
عطر بزنید
واقعا مهم است. اینکه بوی خوبی بدهید در نظر طرف مقابل تاغثیر بسیار زیادی
دارد. حالا اگر عطر و ادکلن دم دستتان نبود، لااقل 5 هزار تومان بدهید یک
ضد عرق بخرید، مخصوصا در فصول گرم سال، به شدت توصیه می گردد.
پوآرو نشوید
تحقیق بکنید اما به اندازه. نروید توی تمام نقاطی که خانواده طرف مقابل یک
روز از آنجا رد شده و از مردم پرس و جو کنید. هیچ کس در طول زندگی اش
بدون اشتباه نبوده، برای همین بی خودی مته به خشخاش نگذارید که چرا پسرعمه
داماد بزرگتان دو روز در بازداشتگاه بوده؟
جنبه داشته باشید
شما که بهترین انسان روی کره زمین نیستید، پس یک درصد هم احتمال بدهیده که
خانواده عروس، با این وصلت مخالفت کنند. برای همین جنبه داشته باشید و از
خودتان ژانگولر درنیاورید. چیزی که زیاد است، دختر خوب دم بخت.
زیاد حرف نزنید
اصلا
بزرگتر برده اید برای چه؟ آثار باستانی که با خودتان حمل نمی کنید.
بگذارید آنها بیشتر صحبت کنند و هر جا نظرتان را خواستند وارد بحث شوید.
کم بخورید
این یک توصیه دوستانه است. قبل از اینکه بخواهید بروید خواستگاری همه
کارهایتان را در خانه بکنید! مفهوم؟! آنجا هم آنقدر نخورید که مجبور شوید
با خجالت آدرس دستشویی را بپرسید. خواستگار که دستشویی نمی رود!

5نکته طلایی برای خواستگاری
۱- خوشایند باشید
خود را طوری معرفی کنید که دیگران از شما خوششان بیاید. لازم نیست همه
قابلیتهای خود را یک جا نشان دهید و لازم هم نیست آن قدر فروتن باشید که
هیچ کدام از ویژگیهای مثبتتان را بروز ندهید.
تعریف از خود را کنار بگذارید اما صادقانه نقاط قوت خود را بگویید و به
جای اشاره کردن به نقاط ضعفتان بگویید تصمیم دارید در آینده برخی تغییرات
را در زندگی خود ایجاد کنید. مثلا به جای آنکه بگویید شغلتان را دوست
ندارید و فکر میکنید تواناییهایتان بیشتر از شغل فعلی است، بگویید: «من
همیشه از پیشنهادهای شغلی جدید استقبال میکنم البته این روزها شغل
فعلیام را صرفا به خاطر درآمد حفظ کردهام اما به محض مواجه شدن با یک
پیشنهاد شغلی مناسب و مطمئن، کارم را ارتقا میدهم.»
۲- هدیه بدهید
فکر نکنید اگر در جلسات اول آشنایی گل و شیرینی و هدیه بخرید زیاده روی
کردهاید. این ادب و احترام شما را نشان میدهد و اصلا به معنی آن نیست که
خانواده طرف مقابل بدعادت شوند و همیشه از شما انتظار هدیه داشته باشند.
هیچ وقت دست خالی به جلسات خواستگاری نروید و همیشه در این زمینه دست به
جیب باشید. این جلسات زمان ارزیابی شما است و شما نباید خسیس جلوه کنید،
حتی اگر افکار مقتصدانهای داشته باشید جلسات خواستگاری جای پیاده کردن
آنها نیست. این توصیه بزرگان دین ما هم هست که در حد توان خود تحفه و
هدیهای به میزبان تقدیم کنید.
۳- مکان و زمان مناسب را انتخاب کنید
خواستگاری میتواند در جایی به جز خانه دختر مورد نظر شما انجام شود. گاهی
ممکن است خانواده عروس آمادگی پذیرایی از شما را نداشته باشند. در این
صورت تلفنی با آنها قرار بگذارید و در یک رستوران یا منزل یک شخص سوم
آنها را ملاقات کنید و درباره ازدواج صحبت کنید.
درباره زمان خواستگاری هم باید دقت کنید که خواستگاری زمانی بین عصر تا شب انجام میشود و بهتر است آخر هفته باشد.
۴- تحت فشار نگذارید
به خانواده دختر مورد نظر اجازه دهید خوب فکر کنند، تحقیق کنند و بعد
تصمیم بگیرند. بهتر است یک روز بعد از خواستگاری مادر یا بزرگتر شما با
منزل دختر مورد نظرتان تماس بگیرد و از مهمانی دیشب تشکر کند اما قید کند
که برای دریافت جواب دو سه روز بعد مجددا تماس خواهد گرفت. حتی میتوانید
زمان را به عهده خانواده دختر بگذارید و بگویید برای پرسیدن جواب
خواستگاری یا قرار بعدی ملاقات، هر زمان شما بگویید تماس خواهیم گرفت.
۵-اگر پاسخ منفی شنیدید...
ناامید نشوید و اگر از انتخابتان همه جوره مطمئن هستید و حمایت خانواده
خود را هم دارید، بزرگترها را واسطه قرار دهید. سعی کنید دلایل این جواب
رد را بفهمید و تا در توانتان هست، آنها را برطرف کنید اما وعده و وعید
بیجا ندهید. به خانواده مقابل بگویید تلاشتان را میکنید تا شایسته تایید
آنها شوید و ایرادهایتان را برطرف میکنید اما قول بیجا نمیدهید و
مرد عمل هستید. با دختر مورد نظرتان با اجازه والدینش صحبت کنید و سعی
کنید دنیای واقعی خود را به او بشناسانید.
مشاور
سهشنبه 16 آذر 1395 ساعت 18:13
مردها زنانی را برای زندگی انتخاب می کنند که در مواقع
بحران بتوانند بخشی از مسئولیت زندگی را به آنها بسپارند و از بابت همه
چیز خیالشان جمع باشد
این
که فکر کنید هر مردی سلیقه خاص خودش را دارد و ممکن است بر اساس معیارهای
فردی همسر آینده اش را انتخاب کند کاملا درست است اما در کنار آن باید به
یاد داشته باشید که مردها، هر چه باشند مرد هستند و خصوصیات کم و بیش
یکسانی دارند. بر همین اساس هم خصوصیات زنی که برای زندگی آینده شان می
پسندند، در برخی موارد مشابه است.
انتخاب همسر
حتما شنیده اید که مردها هر قدر هم امروزی باشند باز وقت ازدواج که می رسد
سراغ زنی می روند که اصطلاحا «زن زندگی» باشد. خب، حالا این زن زندگی چه
کسی است و چه ویژگی هایی دارد؟
من را به رسمیت بشناس
در دوره و زمانه فعلی که جایگاه مردها نسبت به وضعیت سنتی تغییر کرده،
مردها دنبال زنی هستند که اگرچه امروزی و توانمند است اما وقتی در کنار
آنها قرار می گیرد، به قدرتمند بودن مردها اعتراف کند. مردها
همان قدر که از زنان وابسته گریزان هستند، از زنان زیادی مستقل که با
قدرتمندی شان روی مردانگی مردها سایه می اندازند، فرار می کنند. بنابراین
باید باهوش باشید و بتوانید با وجود توانایی های بسیاری که دارید، وقتی در
کنار همسرتان قرار می گیرید به احساس قدرت و غرور مرد احترام بگذارید.
اسطوره مهربانی
مردها قبل از هر چیز به این نگاه می کنند که زن زندگی شان چقدر مهربان
است. برگ برنده در دست زنی است که لقب مهربان ترین را بگیرد. زن مظهر محبت
و نرمی است و این چیزی است که مردها از قدیم تا امروز به عنوان اولین شرط
انتخاب همسر در نظر داشته اند. یک رابطه کامل رابطه ای است که در آن هم
محبت کنید و هم محبت ببینید. هم دوست داشته باشید و هم مورد دوست داشتن
قرار بگیرید. بنابراین هر قدر در یک رابطه، به لحاظ عاطفی بیشتر مایه
بگذارید، رابطه قوی تر می شود.
جذاب و زنانه
قبل از آن که طرف مقابل شما را بشناسد، ظاهرتان را می بیند و قضاوت می
کند. بنابراین ظاهر شما باید مطلوب باشد. دقت کنید، نمی گوییم ایده آل یا
بی نقص. فقط مطلوب و خوشایند. برای داشتن یک ظاهر خوشایند باید هم به سر و
وضع تان در حد معمول برسید و هم رفتار مناسبی داشته باشید. رفتار مناسب
برای یک زن، وقار، برخورد محترمانه و اجتماعی، اعتماد به نفس و کمی غرور و
جدیت است. بعضی از مردها شاید در تعاملات روزمره با زنانی که بی پرواتر و
شوخ طبع تر هستند گرم بگیرند اما این یک اصل است که مردها، زنی را آماده
ازدواج می دانند که رفتاری متین و موقر، سنجیده و بالغانه داشته باشد. هیچ
مردی یک دختر زیادی شاد، زیادی سرخوش و بی حواس را به عنوان زن زندگی اش
انتخاب نخواهد کرد. پس خوش برخورد، جدی و معتمد به نفس باشید و در همه این
موارد ظرافت و متانت زنانه تان را حفظ کنید. با این حال یک نکته را خیلی
جدی باید بدانید و آن این که هیچگاه، هیچگاه، هیچگاه از ویژگی های زنانه،
ظرافت ها و جذابیت های زنانه تان برای پیشبرد اهداف یا خودنمایی استفاده
نکنید. به من اعتماد کن
مردها برای زندگی مشترک به خانم هایی تمایل نشان می دهند که به آنها
اعتماد و تکیه کند. آنها را وفادار بداند و با شکاکی هایش حوصله مرد را سر
نبرد. البته که این ویژگی باید متقابل باشد. زن ها هم تمایلی به مردهای
بدبین و شکاک ندارند. مردها زنی را می پسندند که آنها را به پیشرفت تشویق
کند و در برنامه هایی که برای آینده دارند، پشتوانه آنها باشد. مردها میلی
به زنان غرغرو، سختگیر و عصبانی ندارند. شاید به نظر خودتان کمی کمال گرا
به نظر برسید اما واقعیت این است که این ویژگی می تواند قاتل زندگی مشترک
شما باشد. چون مردها از زن های ایرادگیر و مضطرب واقعا فرار می کنند.
پسران امروزی هم مثل اجدادشان زن را مظهر آرامش و منبعی برای قدرت گرفتن
از او می دانند. پس شما هم به شیوه غریزی و نهادی آفرینشتان این آرامش را
به او تزریق کنید.
قابل اعتماد باشید
مردها زنانی را برای زندگی انتخاب می کنند که در مواقع بحران بتوانند بخشی
از مسئولیت زندگی را به آنها بسپارند و از بابت همه چیز خیالشان جمع
باشد. بدون شک چنین زنی باید با تدبیر، بالغ و قابل اعتماد باشد. زنی که
بتوان گاهی به او تکیه کرد، به تعهد و وفاداری اش ایمان داشت و از روابط
اجتماعی اش، خیال راحت داشت.
مادر و همسر به تمام معنا
از همه این ها که بگذریم، مردها، حتی امروزی ترین شان هم هنوز در اعماق
وجودشان زنی را تحسین می کنند که روحیات مادرانه داشته باشد. زنی که مراقب و
حمایتگر باشد و دوست داشته باشد بچه دار شود و فرزندانش را با عشق تربیت
کند. زنانی که در عین امروزی بودن و استقلال و قدرت روحیات زنانه شان را
فراموش نکرده اند، مادری بالقوه هستند، به کدبانوگری علاقمندند و ذوق و شوق
زنانه شان را خرج خانه و زندگی شان می کنند که از ویژگی های یک همسر
مناسب است و مطلوب همه مردها در همه اعصار بوده و هستند.
مشاور
سهشنبه 16 آذر 1395 ساعت 17:12
مشاور
سهشنبه 16 آذر 1395 ساعت 16:12

عشق حسی بسیار زیرک است. خیلی چیزها هست که دقیقاَ حسی شبیه به عشق دارد اما خیلی از آن دور است.
عشق واقعی به زمان نیاز دارد و یکشبه اتفاق نمیافتد. در زیر به سه چیزی
اشاره میکنیم که اکثر افراد آنها را با عشق اشتباه میگیرند.
شهوت
شهوت حسی است که معمولاً با عشق در نگاه اول اشتباه گرفته میشود. حس شدید و
ناگهانی جذب شدن به سمت کسی است که او را خوب نمیشناسید.
به این دلیل با عشق اشتباه گرفته میشود که جاذبه آن بسیار زیاد است.
احساساتی که با شهوت در فرد ایجاد میشود، واقعی به نظر میرسد اما برمبنای
خیال است. برای اینکه عاشق کسی باشید، باید او را خوب بشناسید اما خیلیها
بااینکه برای هم کاملاً غریبه هستند، در دام شهوت گرفتار میشوند. چیزی که
در شهوت افراد را اسیر خود میکند، خیال این است که چه خواهد شد و فرد در
آن هیجان گم میشود.
این افراد که شدیداً گرفتار جاذبه فیزیکی شدهاند به هیچ وجه نمیتوانند از
هم دور شوند. مدام به هم فکر میکنند و همیشه درمورد هم حرف میزنند. شهوت
احساسی شاد است که با شور و جاذبه همراه میشود. اگر درمورد اینگونه مسائل
کمتجربه هستید، احتمال اینکه شهوت را با عشق اشتباه بگیرید بسیار زیاد
است.
تفاوت عشق با شهوت دقیقاً مثل تفاوت روز و شب است. شهوت در مراحل اولیه یک
رابطه اتفاق میافتد که افراد هنوز خوب همدیگر را نمیشناسند. شهوت برمبنای
خیال پایهگذاری میشود و خیال و واقعیت هیچوقت با هم جور نمیآید.
بااینکه جاذبه جسمی یکی از مولفههای اصلی هر رابطه عاشقانه است، اما عشق
فقط به آن محدود نمیشود. اگر رابطهای فقط بر مبنای جاذبه فیزیکی باشد، پس
بر مبنای شهوت است. اینکه واقعاً عاشق همدیگر باشید زمان میبرد و فقط
نمیتواند بر پایه جذابیت فیزیکی باشد.
علاقه وسواسی
علاقه وسواسی معمولاً به این دلیل با عشق اشتباه گرفته میشود که مردم معمولاً احساسات بی اساس خود را تحلیل منطقی میکنند.
آنها تصور میکنند که اگر فردی مدام در ذهنشان است پس حتماً عاشقش هستند.
علاقه وسواسی شبیه به شهوت است اما خیلی از آن گمراهکنندهتر و مخربتر.
بااینکه شهوت وقتی افراد کمکم با هم آشنا میشوند، محو شده و از بین
میرود اما علاقه وسواسی همچنان میماند.
هرچه زمان و تلاش بیشتری را صرف یک علاقه وسواسی ناسالم کنید، این علاقه
بیشتر و بیشتر خواهد شد. افرادیکه گرفتار این حس میشوند معمولاً تا جایی
پیش میروند که کمکم خودشان را فراموش میکنند. از دست دادن هویت فردی
چرخه شومی از رفتار ایجاد میکند که باعث میشود فرد بیشتر و بیشتر به
طرفمقابل خود وابسته شده و خود را نابود کند.
حتی عشق یکطرفه هم میتواند به علاقه وسواسی تخریبکننده تبدیل شود. وقتی
فردی باور دارد در رابطهای است که اصلاً وجود ندارد، یا فردی انرژی بیشتری
را نسبت به دیگری در رابطه صرف میکند، پایه و اساس علاقه وسواسی شکل
میگیرد.
عشق واقعی به افراد کمک میکند رشد کنند اما علاقه وسواسی تضعیفکننده است.
اگر تصور میکنید خودتان را گم کردهاید، اگر همیشه سعی دارید طرفتان را
خوشنود کنید درحالیکه او مثل شما رفتار نمیکند. و اگر میبینید که همه
تصمیمات زندگیتان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد میگیرید، احتمالاً
گرفتار علاقه وسواسی شدهاید.
روابط برگشتی
رابطه برگشتی رابطهای است که خیلی زود بعد از تمام شدن یک رابطه دیگر شروع میشود.
چنین روابطی ندرتاً براساس عشق هستند و افراد برای از بین بردن حس تنهایی بعد از تمام شدن رابطه قبلی به سراغ آن میروند.
رابطه برگشتی به این دلیل حسی شبیه به عشق دارد که فردی که آن را تجربه
میکند، دوست دارد عاشق باشد. آنها به امن بودن در یک رابطه عاشقانه عادت
کردهاند و دوست دارند دوباره آن امنیت را احساس کنند. خودشان را متقاعد
میکنند که عاشق هستند درحالیکه درواقعیت امنیت و راحتی رابطه قبلی را از
دست دادهاند.
اگر یک رابطه قدیمی مدام جلو پیشرفت یک رابطه جدید را میگیرد میتواند به
این معنا باشد که آن رابطه درحال برگشتن است. وقتی کسی درگیر برگشت رابطه
شده است، به طور کامل رابطه قبلی را تمام نکرده است. هنوز هم سعی در حل
مسائل و مشکلات حلنشده رابطه قبلی دارد. روابط برگشتی حسی شبیه به عشق
دارند اما هنوز تحتتاثیر احساسات ناراحتکننده رابطه قبلی است
مشاور
سهشنبه 16 آذر 1395 ساعت 15:12