نکاتی در رابطه با آماده سازی کودکان برای آغاز سال تحصیلی جدید:
یکی از سخت ترین کاری که والدین باید انجام دهند آماده سازی کودکان برای بازگشت به مدرسه است. بیشتر کودکان دوست دارند که تا دیر وقت بخوابند، زمان آزاد بیشتری داشته باشند، و سازماندهی و ساختار کمتری در زمان تعطیلی مدارس دارند. والدین برای آماده سازی کودکان برای شروع مدرسه چه کارهایی می توانند انجام دهند؟
نخست، کودکان را از لحاظ تحصیلی آماده نگاه دارید تا با شروع روز اول مدرسه سورپرایز نشوند. برای آمادگی روحی کودکان راه های زیادی وجود دارد. یک تقویم که بر روی آن روزها مشخص شده است برای کودکانی که در درک زمان و دوره دچار مشکل هستند می تواند کمک کننده باشد. دوم، به کودکان نشان دهید که از کدام فروشگاه می خواهید کوله پشتی، کتاب ها، و جعبه های غذا را خریداری کنید بنابراین روال برنامه ریزی شده و مشخص است. مکانهایی که در آن کودکان تکالیف مدرسه شان را انجام می دادند برای انجام تکالیف آینده آماده کنید و برای ان قوانینی وضع کنید.
سوم، در روز اول تمامی قشمت های مهم را با کودک بروید، از مدرسه بازدید کنید معلم و مشاور مدرسه را نیز ملاقات کنید. مسائل ناشناخته می تواند باعث ایجاد اضطراب شود بنابراین این کارهای ساده برای کمک به آرامش عصبی کودک کمک کننده هستند. همچنین اگر کودک شما مسائل پزشکی یا اضطراب دارد و در اولین هفته ی تحصیلی به مشاوره نیاز دارد می تواند مفید باشد.
چهارم، برای مراقبت های بعد از مدرسه و انجام تکالیف روال خاصی مشخص کنید. مشخص بودن برنامه ها برای تسکین استرس هم برای شما و هم برای کودکتان مفید می باشد. پنجم، برای امادگی کودکتان برای روز اول مدرسه وسایل و یونیفرم او را از قبل خریداری کنید. در آخر، اگر همه ی این کارها را انجام دادید روز اول مدرسه کودکتان را به مدرسه ببرید. در این صورت کودک شما احساس امنیت می کند و برای اتفاقات غیر منتظره اضطراب نخواهد داشت.
اگر کودک شما تجربه ی اضطراب دارد مشاور مدرسه برای کاهش اضطراب می تواند به او کمک کند. اگر شما برای دیدن از مدرسه حضور قبلی داشته اید، برای شما راحت تر است تا اتاق مشاور را پیدا کنید و از او کمک بخواهید. مشاور می تواند با کودک مضطرب در کلاس بنشیند، کودک از شرایط بد خارج کند، در مشکلات به کودک کمک کند و می تواند برای صحبت کردن با کودک شما دوست باشد. نکات بالا را نادیده نگیرید.
بگذارید که این سال بهترین سال تحصیلی کودکتان باشد!
کودک منضبط- برای بسیاری از مردم واژه ی «انضباط» مترادف «تنبیه» است. اغلب ما در خانواده هایی پروش یافته ایم که در آن تنبیه (و همتای آن پاداش) روشی نمونه بوده که در مورد انضباط دهی به بچه ها به کار می رفته است. اما این روش به بچه ها فرصت انتخاب نمی دهد تا بتوانند مسئولیت پذیری را بیاموزند. گرچه پاداش و تنبیه ممکن است در سنین پایین موثر به نظر آید، ممکن است در بلند مدت نتایجی غیر مطلوب داشته باشد. بیایید نگاهی به بعضی از این تاثیرات بندازیم.
وقتی بپاداش به بچه ها می دهد که حق دارند بابت همکاری انتظار پاداش داشته باشند. والدین با اتکا به پاداش به فرزندان می آموزند که باید برای به دست اوردن چیزی- نه همکاری- رفتار معینی داشت. هم چنان که بچه رشد می کند، پاداش از نظر ارزش باید تغییر یابد. آنچه باعث انگیزش یک بچه ی دو ساله می شود، ممکن نیست به بچه ی پنج ساله انگیزه بدهد.
در حالی که پاداش به بچه ها یاد می دهد چیزی را به دست آورند، تنبیه به بچه ها می آموزد که خشمگین شوند. تنبیه رابطه ای را که بر مبنای ترس است تضمین می کند. تنبیه حمله به عزت نفس بچه است و معمولا شورش و طغیان را فرا می خواند. هنگامی که ما بچه ها را تنبیه می کنیم یا پاداش می دهیم ، به آنها می آموزیم که بزرگ ترها مسئول رفتار آنها هستند. در حالی که بدون پاداش و تنبیه هم امکان پرورش بچه های همیار وجود دارد.
تنبیه ممکن است با موارد زیر همراه باشد: تهدید کردن – که معمولا والدین ان را اعمال می کنند.
فریاد زدن – که اغلب به بچه ها می آموزد بی توجه باشند مگر وقتی فریاد والدین بلند می شود!
واکنش بیش از حد- که ممکن است با بزرگ جلوه دادن اهمیت آنها، مشکلاتی بدتر ایجاد کند.
سرکوفت زدن- که شامل توهین کردن، لقب گذاشتن، متهم کردن و مقایسه نامطلوب کردن با سایر بچه های می شود.
عقب نشینی از امتیازاتی که با سوء رفتار- که ایجاد خشم می کند- ارتباط واضح ندارد.
کتک زدن:زدن بچه ها به آنان نشان می دهد که حل مشکلات از طریق کتک زدن کاری خوب است. پیام به این صورت است که تو بزرگ تری ، با زدن کوچک ترها می توانی حرفت را به کرسی بنشانی. با ایجاد دردهای جسمانی در بچه ها فقط به آنان می آموزیم که از والدین بترسند. گرچه ممکن است کتک زدن برای مدتی کوتاه باعث توفق سوءرفتار شود، در طول زمان تاثیر خود ر ا به عنوان راهی برای کنترل رفتار ازدست می دهد. بسیاری از والدین پس از آن احساس گناه می کنند. بعضی از بچه ها یاد می گیرند که پس از کتک خوردن از احساس گناه والدین استفاده کنند و همه گونه امتیاز به دست آوردند.
وقتی ما به بچه ها پاداش می دهیم یا تنبیه شان می کنیم، به آنان می آموزیم که به بزرگسالی توجه کنند که مسئوول رفتار آنان است. با این حال، پرورش بچه های همیار بدون پاداش و تنبیه امکان پذیر است. بیایید این امر را با تعریفی از «انضباط» و کودک منضبط شروع کنیم.
انضباط چیست؟
اگر انضباط پاداش دادن و تنبیه کردن نیست، پس چیست؟ انضباط موثر یک فرایند یادگیری را آموزش می دهد. هدف انضباط ، خود انضباطی است و آن هدایت بچه ها به این امر است که مسئول و همیار باشند. والدین می توانند با به کار بردن این تعریف به عنوان معیار، بسیاری از راه های موثر انضباط را جستجو کنند و کودک منضبط داشته باشند.
کلید انضباط موثر برقراری احترام و انتظار همکاری است. بچه ها به احترام و انتظارات مثبت پاسخ می دهند. روش هایی در ادامه مطرح می شود و سپس توضیح داده خواهد شد. کودک منضبط
روش های انضباط موثر برای داشتن کودکی منضبط عبارتند از:
هدف انضباط خود انضباطی است. در انتخاب روشی مناسب، در نظر گرفتن سطح رشد بچه حائز اهمیت است. مثلا پرت کردن حواس راهکاری مفید برای شیرخواران است، اما در این سن قرنطینه ی تربیتی بی معنی است . ایجاد محیطی برای امنیت و تجارب مثبت در مورد کودکانی که چهار دست و پا می روند و نوپاها و پیش دبستانی های کنجکاو معانی گوناگونی دارد.
در حالی که ممکن است فنی ویژه برای اغلب بچه ها در سنی معین مناسب باشد ، شما می توانید سن رشد و سطح فهم فرزند منحصر به فردتان را در هر وضعیت لحاظ دارید. شما ممکن است دریابدی که فرزند نوپای شما در برابر قرنطینه ی تربیتی واکنش نشان نمی دهد. شما ممکن است بیاموزید که فرزند پیش دبستانی شما با توجه به خلق و خویش می تواند کم و بیش قبول مسئولیت کند. شما مطمئنا در خواهید یافت که بعضی از روش ها در مورد فرزند شما ببیش از سایرین موثر است. کودک منضبط
پرت کردن حواس: پرت کردن حواس در مورد بچه های کوچکتر نیز موثر واقع می شود. این امر به روشی محترمانه با اشتیاق، کنجکاوی و گستره ی توجه کوتاه مدت آنان سرو کار دارد.
نادیده گرفتن: نادیده گرفتن رفتار ممکن است موثر ترین راه برای فرو نشان سوء رفتار باشد اما آنچه ما آن را نادیده می گیریم رفتار است نه خود بچه . هنگامی که بچه ای رفتاری معقول دارد، ما به او توجه می کنیم. در این صورت، بچه را بدون تقویت هدف منفی تشویق کرده ایم.
ایجاد محیط امن: معنای ایجاد محیط مناسب برای بچه ای که چهار دست و پا می رود، بچه نوپا و کودک پیش دبستانی کنجکاو متقاوت است. بعضی مواقع ایجاد محیط امن با اسامی دیگری همره است، مثل محیط مقاوم در برابر بچه یا مقاوم در برابر نوزاد. بچه های کودک باید جستجو کنند تا بتوانند چیزی یاد بگیرند. این ما هستیم که باید محیط را طوری به وجود آوریم که بچه ها بتوانند تجارب عملی داشته باشند. ما با کمتر «نه » گفتن، جوی مثبت تر برای بچه ها به وجود می آوریم. به محض اینکه کودکان توانستند خودشان به اطراف حرکت کنند ، وقت آن رسیده است که محیط خانه را برای بچه امن سازیم. دکتر بنیامین اسپاک متخصص در امور بچه ها پیشنهاد می کند که وسایل منزل به ترتیب چیده شوند که بچه ها بتوانند به آنچه در سه چهارم اتاق در دسترسشان است ، دست یابند. در این صورت در نظر گرفتن منطقه ی ممنوعه بسیار ساده تر خواهد شد و فرزند شما می تواند خیلی از چیزهایی را که می خواهد در اختیار داشته باشد. کودک منضبط
کنترل کردن موقعیت نه بچه: والدین اغلب می ترسند که اگر فرزندشان را کنترل نکنند، فرزندشان آنان را کنترل کند. بسیاری از بچه ها همانند بزرگسالان می خواهند اوضاع را تحت کنترل داشته باشند. وقتی ما موقعیتی را کنترل می کنیم، خصوص راهنما را مشخص می کنیم و به بچه آزادی می دهیم در آن موقعیت انتخاب کند. این امر هم به نوبه ی خود به بچه اختیار یا حق انتخاب می دهد که در درون محدودیت هایی که قایل شده ایم. انتخاب خود را بکند. ما فرزندمان را با گفتن این که چه کاری انجام دهد، کنترل نمی کنیم، بلکه وضعیت را کنترل می کنیم. وقتی به بچه ها اجازه میدهیم که جنبه هایی از زندگی شان را که متناسب با سطح رشد آنان نیز می باشد ، کنترل کنند ، شانس ایجاد همکاری در زمینه هایی را که انتخاب ها محدود هستند، افزایش می دهیم. کودک منضبط
دو راه برا ی کنترل وضعیت وجود دارد:
پیامدهای طبیعی و منطقی : خلاف قوانین همکاری اجتماعی عمل کردن، پیامدهایی منطقی را به همراه دارد. هنگامی که رفتار فرزند نوپا یا پیش دبستانی شما احتیاج به تصحیح دارد، می توانید به پیامدهای طبیعی منطقی برای دادن حق انتخاب متوسل شود. «پیامدهای طبیعی» منتج از حرکت در جهت مخالف قوانین طبیعی است: بچه ای که از ناهار خوردن امتناع می ورزد، گرسنه می ماند. «پیامدهای منطقی » منتج از حرکت در جهت مخالف قوانین همکاری اجتماعی است. هم چنین بسیاری از موقعیت ها پیامد طبیعی ندارند. بنابراین باید بزرگسال پیامد منطقی را در نظر بگیرد. پیامدهای منطقی نیازهای موقعیتی بخصوص را برآورده می کنند و دارای کیفیاتی به شرح زیر می باشند:
طرح ریزی زمان برای دوست داشتن: همه ی بچه ها می خواهند و نیاز دارند که مورد توجه قرار گیرند. بعضی از والدین به همه ی کارهای مثبت و منفی فرزندشان توجه می کنند. عده ای دیگر عمدتا بر مشکلات تمرکز می کنند. ولی هر دو گروه که در متهی الیه قرار گرفته اند به بچه ها می آموزند که هر وقت بخواهند استحقاق توجه ما را دارند. به عنوان عمل متقابل ، ما باید تلاش کنیم اوقاتی پربار تر را با آنان صرف کنیم . صرف اوقات پربار روزانه با هر یک از بچه ها (مانند بازی کردن، بغل کردن، از وجود یکدیگر لذت بردن) برای توسعه ارتباط عاطفی فرزندتان و ارتباط شما با او مهم می باشد . این امر هم چنین می تواند از بروز مشکلات رفتاری جلوگیری کند.داشتن کودک منضبط
اجازه ی عمل دادن:
هنگامی می توانیم خود باوری را در فرندانمان شکل دهیم که ایمان و اعتماد را به آنها نشان داده و مطمئن باشیم که فرزندانمان می توانند متناسب با سن و رشد شان از عهده چالش ها بر آیند . هم چنان که فرزندانمان بزرگ می شوند و همکاری کردن با ما را یاد می گیرند، می توانیم اعتماد خود را نشان دهیم و با اجازه دادن به آنان ،کمک کنیم که خودشان را بسازند. وقتی ما اعتماد و انتقادمان را در مورد این که فرزندانمان می توانند با چالش های متناسب با سن و بلوغشان کنار بیایند یا نه ، نشان دهیم ، در واقع باورهای انان را نست به خودشان مستحکم کرده ایم. کودک منضبط
ثبات خود را افزایش دهید: بچه ها احتیاج به انضباطی دارند که با ثبات باشد. وقتی والدین بدون توجه به این که در کجا و در چه موقعیتی هستند، هر رفتاری را به همان صورتی که باید انجام می دهند، بچه ها خواهند دانست اگر بدرفتاری کنند، چه انتظاری باید داشته باشند. درمورد افزایش ثبات خود، کار کنید، اما محدودیتهای خودتان را هم پذیرا باشید. هیچ انسانی همیشه با ثبات نیست.
توجه به رفتار مثبت: با توجه کردن به رفتارهای مثبت کودکان، می توانیم بیشتر از پاسخ خای «نه » به آنها پاسخ «بله» بدهیم. صرف وقت زیاد برای تمرکز بر رفتار منفی بچه، آسان است، اما بچه یاد خواهد گرفت که رفتار منفی راهی خوب برای جلب توجه به منظور ایجد احساس تعلق است. از آنجا که ما می توانیم رفتارهای منفی را با تعاملات مثبت بچه متعادل سازیم، بنا نهادن محدودیت هایی لازم به نظر می رسد. ما می توانی با توجه به رفتار مثبت فرزندانمان بیشتر پاسخ های «بله » بدهیم تا «نه».
با استفاده از قرنطینه تربیتی، بچه را از جمع کنار بگذارید
کنار گذاشتن بچه با استفاده از روش قرنطینه ی تربیتی به کودکی نوپا یا پیش دبستانی کمک می کند که مجددا کنترل خود را به دست آورد. در واقع ، این امر در نظر گرفتن وقت برای آرام شدن بچه است. وقتی روش های انضباطی مطرح شده شده موثر واقع نمی شوند، و روش قرنطینه تربیتی را به عنوان آخرین راه چاره به کار برید. این روش فقط برای رفتارهای بسیار گسیخته مناسب است، مانند:
خلق و خوی لجبازانه ای که نمی توان نادیده اش گرفت و قرار است شما را آزار دهد یا وادار کند که صرف نظر کنید.
دخالت های دایمی در فعالیت های شما که نمی توان نادیده اش گرفت(مثل آن که وقتی مهمان دارید، بچه صحبت شما را قطع کند.)
اعمال مقرون به زور کودک نوپا یا پیش دبستانی (مثل کتک زدن)
ما به قرنطینه ی تربیتی نیز به عنوان یک انتخاب می نگریم . بچه ممکن است انتخاب کند که دست از شیطانی بردارد یا برای مدتی قرنطینه ی تربیتی شود. قرنطینه ی تربیتی شکلی از پیامدهای منطقی است. قرنطینه ی تربیتی دارای دو مقصود است:
به بچه یاد می دهد که اگر می خواهد با دیگران باشد مجبور است رفتارش را کنترل کند.
به شما فرصت می دهد بر رفتار و عواطف خود کنترل داشته باشید.
راهکارهایی برای موفقیت در قرنطینه تربیتی:
بچه ها باید قوانین قرنطینه تربیتی را بدانند. بهترین حالت ممکن آن است که این اطالاعات قبل از آنکه مشکلی به وجود آید . مطرح شود. توضیح دهید که وقتی رفتار بچه ای نشان می دهد مستعد نیست با سایرین باشد ، به معنی آن است که می خواهد قرنطینه ی تربیت شود . به او بگویید که ساعت را کوک خواهید کرد. وقتی او صدای زنگ ساعت را شنید، اگر آماده است با دیگران کنار بیاید، می تواند از اتاقش خراج شود.
برای اولین بار ، دو یا سه دقیقه کافی است. پس از آنکه بچه از اتاقش بیرو آمد، اگر رفتارش را ادامه داد، هر بار یک دقیقه به زمان قرنطینه ی تربیتی اضافه کنید. حداکثر پنج دقیقه زمان در نظر بگیرید. زیرا برای بچه ای کوچک، حتی پنج ساله ، پنج دقیقه زمانی طولانی است. کودک منضبط
وقتی زمان قرنطینه تربیتی شما تمام شد، یعنی تمام شده است. در مورد آن بحث نکنید. این امر فقط توجه را به سوی رفتاری که شما می خواهید متوقفش کنید، جذب می کند.
کودک منضبط ثمره تلاش و توجه و دانش والدین است.
در این مقاله با عنوان آموزش کودک و نوجوان، مفهوم آموزش را برای زمینه های اصلی که به حوزه تربیتی (شناختی ،هیجانی، جنسی، رفتاری و اجتماعی) مربوط می شود به کار نبرده ایم و قصد داریم ضرورت آموزش کودک و نوجوان را در چهار حوزه به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم:
۱- آموزش خلاقیت
۲- آموزش زبان دوم
۳- آموزش موسیقی
۴– آموزش ورزش
زیرا در کشور ما نظام آموزشی با تمرکز بر امتحانات ورودی دانشگاه ها تنظیم شده و چندان به توانمندیهایی که بر عملکرد های کلی فرد تاثیر دارد نمی پردازند و لذا ضرورت آموزش توسط والدین از سنین پیش دبستانی را پر رنگ می کند. اکنون به شرح هر حوزه به شکل اجمالی می پردازیم.
یکی از چالش های والدین پرورش کودکی خلاق و با هوش است . فرزندی که مستقل و موفق که به درجاتی عالی تحصیلی نائل آمده است و تفکر خلاق از جمله تفکرات برتر محسوب می شود والدین خواهان بهترین ها برای فرزند خود هستند و اگر تفکر خلاق تفکر برتر است پس هر والدی خواهان آموزش آن به فرزندش می باشد اما خلاقیت را از چه سنی به کودک می توان آموخت ؟شیوه های آموزش آن چگونه است؟
تقریبا از ۵ سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز می شود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخورداند و گاهی والدین از مواجهه با این تخیلات گیج و گنگ می شوند ، اما بهترین زمان است که به تخیلات کودک خود گوش فرا دهند او را ترغیب کنند تا توضیحات اضافی بدهد و حتی به طرح سوالاتی از کودک بپردازند. خود الگوی باشند که با یک اسباب بازی فقط یک جور بازی نکنند در نقاشی ها ایده اینکه آیا می شود آسمان را رنگ دیگری کشید را بیان کنند تا کودک را به تفکر ترغیب کنند.
علاوه بر این وظیفه والدین است که خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند مثلا اگر شاهد یک نقاشی باشند که سیب ها بنفش کشیده و آسمان سبز کشیده شده باشد نباید کودک را به اشتباه کردن متهم و به اینکه باید از واقعیت تعبیت کند ترغیب کرد، این نوعی از خلاقیت است لذا بر والدین واجب است در اینجا خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند و با گفتن جملاتی؛ درک خود را از نقاشی کودک ابراز کنند. علاوه بر این تفکر خلاق بدین جهت از جمله تفکرات برتر است که در بعد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فرد بروز می کند . فرد خلاق تصیمات بهتری می گیرد با مشکلات بهتر برخورد می کند و حل مسئله بهتری نیز دارند ، چرا؟ زیرا می تواند به انواع راه حل ها ، حتی آنهایی که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده است فکر کند و چه کسی این تفکر را و از چه زمان به او آموخته است؟ والدین و آموزگاران و مربیان از دوران کودکی و سالهای پیش از دبستان از حدود ۵ سالگی. وقتی کودک دچار مشکل می شود و مثلا اسباب بازی اش خراب می شود و گریه و دادش بلند می شود چه راه حل هایی وجود دارد، اینکه ببریم پیش بابا بزرگ اگر شد درستش کنیم ، خریدن یک اسباب بازی تازه ، بازی جدیدی با همان اسباب بازی خراب و …خلاقیت به کودک می آموزد تا با مشکلات ، آسان تر و با ذهن بازتری برخورد کند و مغلوب مشکلات نشود بنابراین وقتی به فرزند خود خلاقیت را می آموزید به او آموزش داده اید تا در آینده فردی موفق تر و زندگی راحت تر و شادتری داشته باشد ، لذا بر والدین واجب است که به کودک خود خلاقیت را بیاموزند.
با توجه به اینکه در قرن حاضر در دهکده جهانی زندگی می کنیم و نیاز به ارتباط با سایر مردمان کشورها در هر رشته و حوزه ای مطرح است لذا یکی از دغدغه های والدین آموزش زبان دوم به کودک خود می باشد اینکه از چه زمان شروع به آموزش زبان دوم کنند؟ در مورد زمان دقیق آموزش زبان دوم توافق نظری وجود ندارد، اما آنچه واضح و روشن است این است که قبل از اینکه زبان اول یا همان زبان مادری پیشرفت لازم را نکرده یا اینکه زبان مادری جا نیفتاده و کودک تسلط کامل بر زبان مادری پیدا نکرده باشد ،مانند کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده می کنند یا حرف خاصی را نمی توانند تلفظ کنند یا برخی کلمات را جابه جا ادا می کنند هنوز آماده آموزش زبان دوم نیستند به عبارتی دیگر زبان اول یا همان زبان مادری به عنوان پایه برای یادگیری زبان دوم محسوب می شود کودکی که در زبان مادری مشکل دارد در یادگیری زبان دوم نیز موفق نخواهد شد. آموزش بی موقع زبان دوم باعث می شود یادگیری زبان اول با تاخیر و مشکل همراه شود و فرد در یادگیری زبان دوم نیز دچار دیر آموزی شود.
در بررسی های انجام شده سن ۵ سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجه ای از تسلط رسیده است. در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است با توجه به تفاوت دیدگاه در مورد شروع آموزش زبان دوم مجموع تحقیقات نشان داده شروع آموزش بعد از ده سالگی موفقیتی در بر نخواهد داشت و اگر خیلی زود شروع شود منظور دو یا سه سالگی است ممکن است تداخل در یادگیری زبان اول ایجاد کند . نتایج بررسی های متخصصان آموزش کودک نشان داده که کودکانی که زبان دوم را می آموزند در حل مسائل پیچیده خلاقیت، تبحر بیشتری دارند و قوه استدلال ، درک و توانایی ذهنی آنها پیشرفته تر از همسالانشان است.
امروزه تحقیقات نشان داده است که موسیقی اثر مثبتی بر رشد مغز در مراحل مختلف از دوران جنینی تا سالمندی دارد و همچنین اثر مثبت موسیقی بر روی سیستم های حسی ، حرکتی ، هیجانی، هوشیاری و عاطفی دارد. موسیقی قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک و اثر مثبتی بر آن دارد . روانشناسان کودک نیز تاکید می کنند که آموزش موسیقی در سنین پایین منظور سالهای پیش از دبستان می باشد در بالا بردن سطح هوش و توانایی های ذهنی موثر است و باعث تقویت در پاسخدهی شنوایی و حافظه کودک می شود همچنین این کودکان در درس ریاضیات پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. در یک تحقیق مشخص شده است احتمال قبولی در رشته پزشکی و شیمی توسط دانشجویانی که یک ساز موسیقی می نوازند بالاتر است زیرا یادگیری موسیقی در سنین پایین باعث افزایش سرعت پردازش می شود.
دلیل تاکید بر آموزش موسیقی زیر سن ۷ سالگی نوعی توانایی پایه است به نام BMC(Basic Music Competence) یعنی توانایی خارج نخواندن و با ریتم پیش رفتن. هیچ کودکی بدون این توانایی نمی تواند ساز بنوازد و این توانایی به شرطی در کودک ایجاد می شود که والدین تجربه گوش دادن به درست خواندن و درست نواختن و حرکت با ریتم درست را در سال های اولیه یعنی حدود سه تا پنج سالگی در اختیار کودک قرار دهند و بهترین سالهای شروع آموزش موسیقی که عمدتا شناخت اصوات زیر و بم و ریتم می باشد و همچنین آموزش ارف بین سه تا پنج سالگی است.
در حالیکه بسیاری از سلولهای بدن می توانند از منابع مختلفی برای تامین انرژی مورد نیاز خود استفاده کنند اما سلول های مغزی تقریبا فقط از گلوکز برای انرژی زایی استفاده می کنند.
تحقیقات جدید نشان داده است که طی فعالیت شدید، مغز هم مثل سلول های ماهیچه ای به جای گلوگز از لاکتات استفاده می کند و علاوه بر آن از نظر عملکرد در سطحی بالاتر قرار می گیرد.
به گفته کارشناسان برای تاثیر مثبت ورزش بر مغز نیازی نیست که در انجام آن افراط شود ولی تحرک به اندازه ای که موجب عرق کردن شود، برای سلامتی سیستم مغز لازم است. کارشناسان تخمین می زنند که این تاثیر مثبت ورزش با راهیابی هر چه بیشتر خون به مغز انسان ارتباط دارد ، ورزش بر نواحی بسیاری از دستگاه عصبی اثر مثبتی دارد.
در پژوهشی بر روی هفت هزار کودک زیر پنج سال که به طور منظم شنا می کردند؛ وبرای سه سال مورد بررسی قرار گرفتند؛ نشان داد بین این کودکان در زمینه مهارتهای اجتماعی و اقتصادی با سایر کودکان که شنا نمی کردند تفاوت چشمگیر وجود دارد و همچنین کودکانی که شنا می کنند در نتایج تست های مهارتی از قبیل قیچی کردن، رنگ آمیزی، کپی کردن اشکال، آزمون های ریاضی ، خواندن و شمردن بهتر عمل کردند.
با بررسی ۴ حوزه آموزشی خلاقیت، زبان دوم ، موسیقی و ورزش قصدمان بر آن است که شما والدین را با حوزه هایی که می توانید از سنین پیش دبستانی آموزش در آن حوزه ها را شروع کنید، مشخص کنیم و حدود سنی معینی را برای آموزش در نظر بگیریم با مجموعه بررسی ها تقربیا حدود ۳ تا ۵ سالگی آغاز رسمی آموزش ها است، منتها مطلبی که حائز اهمیت است آن است که شما والدین عزیز مجبور نیستید آموزش کودک خود را در هر ۴ حوزه متمرکز کنید بلکه می توانید از یک تا ۴ حوزه هر کدام را که در توان دارید انتخاب کنید و آموزش فرزند خود را شروع کنید اما مسئله مهم آن است که از یک شاخه به شاخه دیگر نپرید منظور این است که اگر تنها گزینه انتخابی شما برای آموزش فرزندتان زبان دوم است چنانچه به هر دلیلی در این حوزه دچار مشکل شدید از زبان دوم به ورزش نپرید .اگر انتخاب شما آموزش زبان دوم است استمرار و تلاش را در این حوزه به خرج دهید تا فرزندتان تلاش، پشتکار ، تحمل سختی، حتی تحمل شکست ، ویژگی های شخصیتی لازمه موفقیت را نیز بدست آورد.
امید است مقاله حاضر گامی در آگاه سازی شما والدین عزیز در آموزش فرزندتان داشته باشد.
بچه های باهوش پرورش دهید!
وقتی بچه ها در ورزش شرکت می کنند و یا سایر فعالیت جسمی منظم را انجام می دهند، نه تنها بدن آنها سالم و متناسب می شود، بلکه همچنین از انها انسان باهوشی می سازد. تمرین و ورزش تاثیرات خوبی بر روی مغز دارد، و نه تنها برای بزرگسالان این امر صحت دارد، بلکه برای بچه ها هم مفید و حتی مهم تر می باشد. فیل تام پروسکی، استاد علم ورزش در دانشگاه گرجستان بر این باور است که ورزش و تمرین، تاثیری بلند مدت بر روی مغز هایی دارد که در حال رشد هستند”.
موارد زیر مربوط به مزایای تمرین و ورزش و نحوه کمک کردن آن در باهوش شدن بچه ها می باشد.
در زیر نکات مربوط به فعال کردن بچه ها بیان شده است: