مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

تأثیر قصه گویی برای کودکان زیر دوسال در رشدشان



یک کارشناسی ارشد روانشناسی گفت: از آنجایی که کودک زیر دو سال هنوز ارتباط زیادی با اطراف خود ندارد، مهارت خاصی از طریق قصه گویی به او آموزش داده می شود به عبارتی؛ قصه گویی برای کودک زیر دو سال در رشد زبانی و ارتباط مادر و فرزند موثر است



وجیهه ابراهیمی در گفت‌وگو با خبرنگار وب دا در یزد گفت: قصه گویی یک نوع انتقال آموزشها و تشویق های بزرگسالان به زبان کودکی است و همه قصه ها از قصه های کهن مادربزرگها تا قصه های امروزی، آموزشهای خاصی را بطور غیر مستقیم به کودکان می آموزد به عبارتی؛ ترس ها، اضطراب ها، آرزوها و آنچه کودک در فکر و خیالش دارد از طریق قصه به وی انتقال می یابد.

وی ادامه داد: در بسیاری از اوقات، از قصه گویی برای کودکان به منظور ارائه آموزشهای اجتماعی و یا درمان مشکل آنها استفاده می شود بدین معنا که کودکان برای کنار آمدن با مشکلاتشان با شخصیت اصلی قصه، همزاد پنداری کرده، حل مساله می کنند و یا از آن درس می گیرند.

ابراهیمی تصریح کرد: آنچه مهم است اینکه هدف از قصه گویی برای کودکان چیست؟ یا کودک با چه مساله ای روبروست؟ به عبارت دیگر حتما هم نباید کودک مشکل داشته باشد و با قصه گویی درصدد رفع آن برآمد. ولیکن کودک با توجه به دغدغه ها و فکر و خیال هایش بتواند با شخصیت داستان همزادپنداری کند و به حل مساله هم برسد. وی گفت: از طریق قصه گویی، بسیاری از آموزشها، مهارت های زندگی، مهارت های اجتماعی، کنار آمدن با ترس ها و اضطراب ها و ارتباط با همکلاسی ها آموزش داده می شود.

این کارشناسی ارشد روانشناسی خاطرنشان کرد: در بسیاری از داستانهایی که بصورت روتین گفته می شود، روانشناسان روی آنها کار می کنند، قصه بر اساس مهارتهای عقلانی کودک گفته می شود و مشکلات مقاطع مختلف سنی نظیر پیش دبستانی و دبستان را بررسی می کنند. وی اضافه کرد: گاهی مادرها نیز ناخودآگاه از این مهارت استفاده می کنند و براساس آنچه کودکشان با آن درگیر است و مشکلات و دغدغه های او، قصه هایی می گویند و یا قصه سرایی می کنند.

کارشناسی ارشد روانشناسی در مورد قصه گویی برای کودک زیر دو سال هم بیان کرد: قصه گویی برای کودک زیر دو سال یک نوع ارتباط محسوب می شود و ممکن است کودک اصل داستان را متوجه نشود ولی آن را یک چیز دنباله دار می داند و مهارت خاصی نیز به وی آموزش داده می شود.
وی ادامه داد: قصه گویی برای کودکان زیر دو سال برای کسب مهارت های گفتاری خیلی مفید است و کودکان آنها را در حافظه خود نگه می دارند و در هم کلامی با دیگران از آن بهره می برد.
ابراهیمی افزود: از آنجایی که کودک زیر دو سال هنوز ارتباط زیادی با اطراف خود ندارد، مهارت خاصی از طریق قصه گویی به او آموزش داده می شود به عبارتی؛ قصه گویی برای کودک زیر دو سال در رشد زبانی و ارتباط مادر و فرزند موثر است

دلایل بلوغ زودرس در کودکان چیست؟

تحقیقات نشان داده در سال‌های اخیر سن بلوغ در دختران و پسران ایرانی کاهش یافته، آیا باید نگران بود؟

بلوغ زودرس چیست؟


بلوغ طبیعی دوره‌ای است که طی آن صفات ثانویه جنسی به‌وجود می‌آیند و فرد توان باروری پیدا می‌کند. تغییرات فیزیکی در دوران بلوغ، نتیجه‌ مستقیم یا غیرمستقیم بلوغ غده هیپوتالاموس در دستگاه عصبی مرکزی، تحریک اعضای جنسی و ترشح هورمون‌های جنسی است. اما بلوغ زودرس براساس تعریف‌های اپیدمیولوژیک ظاهر شدن علائم بلوغ‌ ‌از نظر فیزیکی و هورمونی زیر 8 سال در دختران و زیر 9 سال در پسران است. این روزها با تغییری که در ساختار زندگی شهری صورت گرفته و با توجه به پیشرفت‌هایی که در زندگی اجتماعی به‌وجود آمده بلوغ زودرس در دختران سفیدپوست زیر 7 سال و در سیاه‌پوستان زیر 6 سال تعریف شده است. این سن در مورد شروع بلوغ است چون همان‌طور که می‌دانید بلوغ دوره‌ای چند ساله دارد.

زود بزرگ شدن چه علائمی دارد؟

اولین علامت بلوغ در دختران برجستگی سینه و در پسران بزرگ شدن و تغییر سایز بیضه‌هاست، بنابراین اگر دختری در ناحیه تناسلی و زیر بغل با رشد مو مواجه شد نباید اینطور قلمداد شود که بالغ شده چون این حالت مقدمه بلوغ است. در دختران علائم ابتدا با بزرگ شدن سینه‌ها ظاهر می‌شود و بعد از آن است که نواحی‌ای از بدن که در آنها غدد جنسی وجود دارد رویش مو پیدا می‌کند. عادت ماهانه نیز در مرحله نهایی اتفاق می‌افتد. در پسران اولین علامت بزرگ شدن بیضه و سپس بلوغ دیگر اجزای اندام تناسلی است.

عوامل ایجاد‌کننده بلوغ زودرس

عوامل زیادی در شروع بلوغ اهمیت دارند ولی بیشتر بار این عوامل وابسته به ژنوم افراد است. در واقع این ژنتیک است که تعیین می‌کند در چه سنی فرد وارد بلوغ شود اما چنین به‌نظر می‌رسد که سایر عوامل نیز بر سن شروع و البته پیشرفت تکامل بلوغ تاثیرگذارند. تغذیه، وضعیت عمومی سلامت، موقعیت جغرافیایی و البته حالت روانی همگی می‌توانند بر زمان شروع بلوغ اثر بگذارند. اینکه در بیشتر موارد نشانه‌های بلوغ در یک دختر تقریبا در همان زمانی که مادرش بلوغ را تجربه کرده ظاهر می‌شود، نشان می‌دهد ژنتیک بر زمان آغاز این پدیده اثر مستقیم دارد. این در واقع در ساختار بدن فرد تعیین شده است اما این تنها ژن نیست که تعیین‌کننده است. برخی عوامل محیطی هم این ژن را می‌پرورانند، از جمله وزن، قد و تغذیه.

هورمون رشد تمام عوارض روانی بلوغ زودرس


افرادی که دچار بلوغ زودرس می‌شوند از نظر روانی دچار مشکلات زیادی خواهند شد. رشد اندام‌ها و بروز علائم بلوغ در نوجوانان کم‌سن در مقایسه با سایر همسالان، باعث ایجاد اضطراب شدید در این کودکان و‌ ‌والدین آنها می‌شود.از سوی دیگر، دیده می‌شود در ارتباط والدین و فرزندان آنقدر رودبایستی وجود دارد که افراد نمی‌توانند مشکلات‌شان را با آنها در میان بگذارند و این اضطراب مضاعفی را بر آنها تحمیل می‌کند. این در حالی است که والدین باید انتظار چنین علائمی را داشته باشند و آن را پیگیری کنند و قبل از اینکه فرزندان این اطلاعات را از همکلاسی‌ها و دوستان خود به‌طور ناقص و نامفهوم دریافت کنند والدین با آنها ارتباط بگیرند و همه آنچه لازم است بدانند به شکل درست در اختیار آنها قرار دهند.

وزن؛ عاملی مهم در شروع بلوغ


وزن یکی از عواملی است که ورود بلوغ را باعث می‌شود. طبق آماری که در ایران وجود دارد شروع بلوغ در دختران حدود 130سانتی‌متر قد و متوسط وزن34-33 کیلوگرم و سن استخوانی حدود 9 سال را شامل می‌شود. این وزن یک علامت است که با رسیدن فرد به آن می‌توان انتظار بلوغ را داشت، هر چند الزامی وجود ندارد و ممکن است فردی با وزن 50 کیلوگرم هنوز به بلوغ نرسیده باشد اما زمان شروع عادت ماهانه دردخترانی ‌که وزن‌شان بیش از 30 درصد وزن طبیعی آنهاست و نسبتا چاق هستند، زودتر از حد میانگین است. تاخیر در شروع دوره قاعدگی، در کودکان مبتلا به سوءتغذیه شدید هم شایع است. در کشورهای اروپایی با تغذیه مناسب هر 10 سال دوره عادت ماهانه 3 ماه زودتر اتفاق می‌افتد. اضافه وزن در دختران، احتمال بلوغ زودرس را افزایش می‌دهد ولی این رابطه در پسران حالت عکس دارد و لاغری مفرط، باعث افزایش احتمال بلوغ زودرس می‌شود.


بلوغ زودرس گاهی خطر مرگ دارد!


بلوغ زودرس در دختران شایع‌تر از پسران است اما معمولا علت پاتولوژیک ندارد. این در حالی است که در پسران وقتی علائم بلوغ زودرس مشاهده می‌شود این نگرانی ایجاد می‌شود که اتفاق بیمارگونه‌ای در حال وقوع است. گاهی بلوغ در شرایطی آغاز می‌شود که فرد دچار تومور مغزی است یا آنسفالی مغزی دارد. این آسیب‌های مغزی باعث می‌شود تغییرات هورمونی که آغازکننده بلوغ است زودتر ایجاد شود که به آن بلوغ ثانویه یا مرضی می‌گویند. عفونت‌های مغزی، ضربه‌های مغزی، تومور مغزی و مصرف داروهای استروژن و آندروژن قبل از بلوغ از مهم‌ترین عوامل بیمارگونه بلوغ زودرس در پسران است و به همین دلیل بروز بلوغ زودرس در پسران باید جدی گرفته شود و هر چه زودتر بررسی‌های لازم انجام شود.

وقتی والدین مقصرند!


برخی ناهنجاری‌های فکی و دندانی علل ژنتیک دارند. اگر کودک، اندازه فک را از یک والد و اندازه دندان‌ها را از والد دیگر به ارث ببرد و این 2 با هم تناسب و سازگاری نداشته باشند، ممکن است دندان‌ها فاصله‌دار شوند یا فضای کافی برای تمام دندان‌ها در قوس فکی وجود نداشته باشد و موجب شلوغی دندان‌ها و نامرتبی آنها شود. جلو بودن و بزرگی فک پایین نیز یک مشکل ژنتیک و ارثی است که در سابقه بیمار، اغلب پدرومادر یا بستگان نزدیک مشکلات مشابه دارند. کودکانی که از مادرانی با پوسیدگی‌های دندانی متعدد متولد می‌شوند، به پوسیدگی‌های بیشتری در مراحل بعدی زندگی خود مبتلا می‌شوند. در تمام این موارد می‌توان با درمان به موقع از برخی مشکلات حاد و جراحی‌های فک جلوگیری کرد.


بررسی‌های تشخیصی کدام است؟


آنچه اهمیت دارد این است که بلوغ زودرس اگر زود تشخیص و ردیابی شود، اشکالی در رشد ایجاد نمی‌کند. بررسی‌های تشخیصی در این مورد بستگی به فرد دارد اما به‌طور کلی هر کودکی که زیر 6 سال علائم را نشان می‌دهد باید MRI، سی‌تی‌اسکن و آزمایش‌های مختلف در مورد او انجام شود اما در سنین کمی بالاتر با معاینه و براساس شواهد بالینی بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد. اندازه‌گیری میزان هورمون‌های بلوغ در این مورد بسیار کمک‌کننده است و می‌تواند کمک‌کننده هم باشد، چون هنگام بلوغ، مغز هورمون خاصی ترشح می‌کند که هم در بدن دختر و هم در بدن پسر ترشح می‌شود اما تفاوت آن در محل اثر هورمون‌هاست. در مورد برخی والدین که از هورمون رشد برای کودک‌شان استفاده می‌کنند باید گفت، این هورمون درصورتی باید استفاده شود که کمبود هورمون رشد داشته باشد و در استفاده از آن تنها به‌دلیل بلند قد شدن کودک باید دقت کرد.

آیا می‌توان پیشگیری کرد؟

راه‌حل پیشگیری از بلوغ زودرس به تغذیه و توجه به رشد مناسب فرد بستگی دارد. والدین باید از چاقی مفرط فرزندان‌شان پیشگیری کنند و به هیچ‌وجه مرغ و تخم‌مرغ ماشینی و فراورده‌های هورمونی را به‌خصوص به دختران خود ندهند. آمپول‌های تزریقی برای جلوگیری از بلوغ زودرس نیز بسیار مضر هستند، چون محور تخمدان به هیپوفیز را مختل می‌کند و تاثیر منفی در رشد واژن و رحم دارد و استفاده از آن به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود. همان‌طور که مصرف داروهایی که ممکن است منجر به بلوغ زودرس شود نیز اصلا مناسب نیست. والدین باید مراقب باشند با دیدن علائم اولیه اگر لزومی به درمان بود حتما درصدد درمان برآیند.

والدین چه می‌توانند بکنند؟

والدین باید با ایجاد رابطه صادقانه و دوستانه با دختر یا پسر مبتلای خود، برای او پیدایش این تغییرات را توضیح دهند و او را از مراقبت‌های ضروری آگاه کنند. ارتباط والدین با معلمان فرزندشان به‌منظور برقراری ارتباط دوستانه آنان با بچه‌های همسن خود و جلوگیری از ایجاد مشکلات روانی در این زمینه بسیار اهمیت دارد. رعایت عوامل و شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل کنترل (عوامل و شرایط ذکر شده در مورد علل بلوغ زودرس) به‌منظور تعدیل و کاستن از عوارض و پیامدهای بلوغ زود‌رس در زندگی حال و آینده این افراد نیز حائز اهمیت است. مراجعه به پزشک متخصص برای بررسی و درمان زودرس بلوغ برای پیشگیری از مشکلات استخوان‌بندی، رشد قدی و فیزیکی و انجام معاینه‌ها و آزمایش‌های مداوم یکی از وظایف مهم والدین در این موارد است.

پیامدهای استفاده زیاد کودکان از تلفن همراه

استفاده افراطی از تلفن همراه باعث بلوغ زود رس کودکان می شود
این روزها اغلب کودکان به تلفن همراه وابستگی شدیدی پیدا کرده اند به گونه ای که بیشتر کودکان تلفن همراه شخصی دارند. اگرچه پیشرفت فناوری دارای مزیت های فراوانی است اما عادت کردن کودکان به وسایلی مانند تلفن همراه پیامدهای ناگواری به همراه دارد.
به نقل از سایت «هلث نیوز» نتایج بررسی های اخیر نشان می دهد، اعتیاد کودکان به تلفن همراه بر روابط اجتماعی آن ها لطمه می زند. اکثر کودکان یا مشغول ارسال پیامک هستند یا با آن بازی می کنند یا موسیقی گوش می دهند؛ اگر این روند ادامه پیدا کند، کودکان قادر به برقراری رابطه با دیگران و حفظ آن نخواهند بود اما چگونه می توان مانع از این روند مخرب شد.
خود والدین کمتر از تلفن همراه استفاده کنند:این روزها، بیشتر والدین از اینکه کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله شان به تلفن همراه وابستگی پیدا کرده اند، نگرانند. کودک پس از مشاهده استفاده بیش از حد والدین از تلفن همراه به این ابزار اعتیاد پیدا می کند. بنابراین بهتر است تا دیر نشده در رفتار خود تجدید نظر کنید.

وقت بیشتری با کودکان صرف کنید:اگر تمام ساعت روز در منزل به صفحه تلفن همراه تان خیره می شوید، کودکان این امر را یک عادت قابل قبول تلقی می کنند.اگر می خواهید کودکتان کمتر از تلفن همراه استفاده کند بهتر است سر میز یا زمانی که با وی وقت می گذرانید از تلفن همراه استفاده نکنید.
کودکان را سرگرم فعالیت های دیگر کنید:از آنها بخواهید به جای انجام بازی های تلفن همراه یا وسایل الکترونیکی دیگر، فعالیت هایی مانند شنا، دفاع شخصی، تنیس، ژیمناستیک و... را انتخاب کنند.

محدودیت ایجاد کنید
از آ نجا که بازی های رایانه ای وسوسه انگیز و پرکشش است به آنها اجازه بازی بدهید اما برای این کار زمان محدودی را تعیین و ساعت را کوک کنید و قبل از اتمام زمان، به آنها یادآوری کنید که به زودی وقت تعیین شده فرا می رسد. پس از اتمام زمان به آنها چند دقیقه برای ذخیره کردن بازی فرصت بدهید.
وقت مناسب: برای هر کاری زمان مناسب وجود دارد. درست است که کودکان ما به این گونه وسایل علاقه دارند اما این وظیفه ما والدین است که آنها را به انجام فعالیت های دیگر تشویق کنیم. پس با راهنمایی درست می توان بین زندگی واقعی و مجازی تعادل به وجود آورد.


آثار مخرب استفاده از تلفن همراه در کودکان
بلوغ زودرس: استفاده زیاد تلفن همراه، تماشای تلویزیون، اینترنت و... می تواند منجر به بلوغ زودرس کودک شود. کودکان از سن پایین به موضوعات مربوط به بزرگسالان توجه می کنند.
به زندگی بی تحرک عادت می کنند: از آنجا که فناوری، زندگی را برای ما خیلی آسان کرده است کودکان همانند بزرگسالان به زندگی بی تحرک عادت می کنند.بنابراین لازم است کودکتان را به فعالیت فیزیکی تشویق کنید. آن ها باید با توپ بازی کنند، بدوند و تحرک داشته باشند.
خشونت بیش از حد: بسیاری از بازی های ویدئویی خشن است و بر روند رشد ذهنی کودکان تأثیر منفی می گذارد، پس روی بازی هایی که کودکان انتخاب می کنند، کنترل داشته باشید.

وقتی حاکم خانه فرزندان می شوند!


نسل لوس و هیجان طلب در راه است. این ها پرتوقع ، خودخواه و کم تحمل اند و در نخستین گام حق پدر و مادر را ضایع می کنند و پس از ورود به تمام عرصه های اجتماعی به تضییع حقوق دیگران پرداخته و با ترویج رفتارهای خاص، لطمات سنگین بر جامعه وارد می کنند.اینها نسل خیلی عجیب و غریبی نیستند. اینها محصول کارخانه فرزند سالاری اند که هم اینک نخستین فرآورده های آزمایشی اش را دوروبرمان می بینیم.

اگر چه برخی از کارشناسان فرزند سالاری را لزوماً عنوان پدیده ای ضایع کننده نمی شناسند اما این شیوه تعامل در خانواده را نشانه ارزش نهادن به نسل نو می دانند و آن را ارج می دهند.
در مقابل برخی کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند در خانواده های فرزندسالار به دلیل این که خواسته های فرزندان مدنظر قرار می گیرد، روحیه اطاعت از قانون و احترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی به حداقل ممکن تنزل پیدا می کند. به عبارت دیگر فرزندان این خانواده ها به هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و اصول و ارزش های اخلاقی چندان توجه ندارند. بدون تردید، خانواده و چگونگی روابط میان اعضای آن و طرز ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت زیادی دارد. محیط خانه نخستین و بادوام ترین عامل در رشد شخصیت افراد یک خانواده است. در خانواده ای که ارتباط متقابل میان اعضایش برقرار باشد، فرزند به رشد و خلاقیت بسیاری دست پیدا می کند. این در حالی است که در برخی خانواده ها فرزندان حاکم خانواده هستند و به اصطلاح جامعه شناسان فرزندسالاری در چنین خانواده هایی حکمفرماست. از این رو، کارشناسان معتقدند: فرزندسالاری موجب تربیت فرزندان پرتوقع، خودخواه و کم تحمل شده است. این افراد با تضییع حقوق دیگران در عرصه های مختلف اجتماعی و ترویج رفتارهای خاص، لطماتی را به جامعه وارد می کنند. از اثرات تخریبی فرزندسالاری ضایع شدن حقوق سایر اعضای خانواده به ویژه پدر و مادر است. نتیجه نظام فرزندسالار نیز تربیت فرزندان لوس و هیجان طلب است که به راحتی حقوق دیگران را در محیط های گوناگون جمعی تخریب یا تضییع می کنند. چرا که می خواهند هر کس و همه چیز به میل آنان باشد.

● فرزندسالاری عامل از بین بردن خلاقیت در کودکان
دکتر کامکار روانشناس، ابتدا به رابطه اعضای خانواده اشاره می کند و می گوید: شیوه های فرزندپروری و الگوهایی که خانواده ها برای تربیت فرزندانشان اتخاذ می کنند، در جامعه بسیار متفاوت است. رابطه اعضای یک خانواده ممکن است به صورت انضباطی، هرج و مرج و آزادی درخانه باشد. وی درباره الگوی انضباطی در خانواده می افزاید: در چنین خانواده هایی معمولاً یک نفر بر تمام اعمال و رفتار دیگران حاکم است. این فرد غالباً پدر (پدرسالار) یا مادر (مادرسالار) است. در این خانواده ها، فقط یک نفر تصمیم می گیرد، هدف را تعیین می کند و راه نشان می دهد و همه باید مطابق و دلخواه میل او رفتار کنند.
دکتر کامکار درباره پیامدها و عوارض الگوی انضباطی تأکید می کند: انضباط و قوانین شدید از یک طرف باعث شکسته شدن و از میان رفتن روحیه خلاقیت و مانع بروز و ظهور استعداد افراد می شود. از سوی دیگر، اعضای خانواده را از شکوفایی استعدادهایشان بازمی دارد.
وی تصریح می کند: در وضعیت انضباطی شدید که یک نفر قانون را مشخص می کند، خانواده از حالت اجتماعی شدن خارج می شود و دیگر کارکرد اجتماعی خود را ندارد.به گفته او، خانواده پدرسالار یا مادرسالار باعث سرکوب روحیه همکاری فرزندان با دیگران می شود. دکتر کامکار به الگوی هرج و مرج در خانواده اشاره می کند و می گوید: در چنین خانواده هایی، هیچ گونه قانون و قاعده خاص برای برخورد افراد با یکدیگر وجود ندارد و افراد دارای آزادی مطلق هستند بنابراین هر کاری دوست داشته باشند، انجام می دهند. او معتقد است: همه اعضا و افراد خانواده به تناسب موقعیت و امکانات حق دخالت در اداره امور خانه و خانواده رادارند. وی به نوع سومی از ارتباط در خانواده اشاره می کند و می گوید: الگوی آزادی در خانواده از دیگر روابط تعریف شده افراد در خانه است. این افراد هرچه دوست داشته باشند انجام می دهند بی آنکه تشویق و یا تنبیه شوند. بیشتر در چنین خانواده هایی فرزندسالاری حاکم است و خواسته ها و تمایلات فرزندان محور اصلی و خط دهنده فعالیت اعضای خانواده، حتی والدین است.
کامکاری درباره پیامدهای نامطلوب فرزندسالاری در خانواده می افزاید: فرزندسالاری باعث اخلال در رشد اجتماعی کودک می شود. کودک نمی داندحقوق اجتماعی به چه معناست. و تنها به فکر احقاق خواسته های بجا و نابجای خود است.
همچنین سازگاری اجتماعی کودک کم می شود و کودکان معمولاً سست عنصر و بی اراده بزرگ می شوند.
وی تأکید می کند: از آنجا که در خانواده های فرزندسالار، باید خواسته های فرزندان تأمین شود، روحیه اطاعت از قانون و احترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی به حداقل ممکن تنزل پیدا می کند. به عبارت دیگر، فرزندان این خانواده ها به هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و اصول و ارزش های اخلاقی چندان توجهی ندارند.
او با انتقاد از عملکرد آموزش و پرورش در زمینه آگاهی دادن به کودک و خانواده در مسائل تربیتی می گوید: آموزش و پرورش باید مهارت های زندگی و مسائل تربیتی رابه صورت علمی به خانواده ها و کودکان آموزش دهد که متأسفانه در ایران مدرسه و خانواده کمتر از ۵ درصد از آموزش مهارت زندگی را به ویژه در مسائل قانونی به کودک می دهند. وی مهمترین ارتباط میان والدین و فرزندان را داشتن قوانین و مقررات ویژه در خانه می داند و می گوید: خانواده به همراه فرزندان خود باید برای حرکت و رشد اجتماعی قوانین و مقررات ویژه ای را تنظیم و از آن پیروی کند.به گفته کامکاری خانواده هایی که قوانین محکم و مناسبی را با تأیید فرزندان در خانه حاکم می کنند، در جامعه نیز قانون گرا هستند و دارای رشد و شخصیت بالایی اند.

● فرزندسالاری، ویروس اجتماعی
از سوی دیگر، برخی از کارشناسان معتقدند که پدیده فرزندسالاری مسأله ای است که از خانواده هایی که دارای ویژگی های اقتصادی متوسط به بالا هستند ظهور پیدا کرده و وارد سایر طبقات اجتماعی جامعه شده است.
دکتر علیزاده ـ جامعه شناس ـ با اشاره به این مطلب می گوید: طبقات اقتصادی بالا قبل از انقلاب اسلامی از نوعی رانت های اقتصادی بهره مند بودند و بخش بزرگی ازدارایی هایشان با روش های آسانتر به دست می آمد. سهل الوصول شدن اهداف اجتماعی با حداقل تلاش و کمترین بهره مندی از دانایی ها و توانایی های فکری باعث شده تا خانواده ها در این طبقه به سهولت و سرعت خواهان دستیابی به تمام مظاهر زندگی اجتماعی باشند. در این تعامل و در این طبقه پدران و مادران از ترس به هم خوردن شرایط مطلوب موجود می کوشند خواسته های طبیعی و غیرطبیعی فرزندان را جامه عمل بپوشانند و تسلیم نوعی از باج خواهی های فرزندان شوند. وی با اشاره به این که گاهی وقت ها فرزندان با درک نقطه های ضعف والدین دامنه و گستره خواسته های خود را افزایش می دهند، اظهار می کند: فرزندسالاری به صورت ویروس در لایه های مختلف اجتماع پخش شده است.
به گفته او پدیده فرزندسالاری در کشور ما، بویژه در کلان شهرها باعث شده است طول دوره نوجوانی و جوانی از مرز ۳۵ سال نیز تجاوز کند. به تعبیر بهتر تا این سن، افراد هیچ گونه مسئولیت فردی و اجتماعی در قبال خانواده و جامعه از خود بروز و ظهور ندهند و همه چیز و همه کس را در خدمت خود بخواهند.
علیزاده تأکید می کند: برای پیشگیری از پدیده فرزندسالاری باید آموزش و پرورش اقدامات وسیعی را در زمینه اجتماعی کردن و قانون مند کردن کودکان انجام دهد.

● فرزندسالاری تکتازی کودکان است
دکتر مجید ابهری، رفتارشناس نیز در مورد پدیده فرزندسالاری می گوید: فرزندسالاری عبارت از تکتازی و مدیریت بچه ها در خانواده است که این وضعیت نشان دهنده یک منحنی رو به ضعف قدرت والدین در خانه است.
وی معتقد است: شرایط اجتماع، وضعیت محیطی و تربیتی، تأثیر رسانه های گروهی، به ویژه فیلم ها و آثار بر جای مانده از بازی های رایانه ای منجر به این گشته است که فرزندان در خانواده ها حرف اول را بزنند. او تأکید می کند: فرزندان در چنین خانواده هایی به صورت طلبکارانه بزرگ می شوند و معتقدند: هر اقدامی که پدر و مادر برای آنها انجام می دهند، وظیفه شان است. ابهری با اشاره به این که بهترین سنت ها در خانواده های فرزندسالار از میان رفته است، می گوید: حرمت به والدین و رعایت حقوق آنها در این خانواده ها از بین رفته است و هیچ کس حق انتقاد از این فرزندان را ندارد. وی با اشاره به این که بسیاری از خانواده ها از مسائل روحی و روانی کودکان خود بی خبرند می گوید: تمام مشکلاتی که در خانواده های فرزندسالار به وجود می آید، به دلیل تربیت غلط کودکان در خانه است. به گفته او، بسیاری از آداب تربیت سنتی ایرانیان فراموش شده و توجه بیش از اندازه به کودکان و حرکت در جهت خواسته های آنها، منجر به گستاخ شدن کودکان شده است. با این همه، باید به کودکانمان بیاموزیم که بسیاری از رفتارهایشان نتایج مثبت ندارد و باید بدانند که تمام رفتارهایشان مورد قبول والدین نیست. چرا که اگر اصول و قوانین اجتماعی به گونه ای صحیح به کودک آموخته شود، همیشه در جامعه با افراد قانون محور برخورد خواهیم کرد.

روش های ابراز علاقه به فرزندان


فرزندان ما مهم ترین ارثیه در جهان هستند و عشق ما نسبت به کودکانمان با اهمیت ترین ارثیه ما برای آن ها محسوب می شود. این هفت روش به فرزندان ما کمک می کند تا زندگی آینده خود را محکم تر بنا کنند.

۱) زمانی را با کودکان خود بگذرانید.
زمان بهترین هدیه ای است که می توانیم به کودکان خود تقدیم کنیم.
این با هم بودن باعث می شود احساسات، فعالیت ها و اعتقادات را با یکدیگر مبادله کنیم. با این کار فرزندانمان ارتباط برقرار کردن و گفت و گو کردن با دیگران را می آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعی پیشرفت می کنند. به کودکان خود کمک کنید تا روش های جدیدی خلق کرده و آنها را در کنار خانواده خود تجربه کنند و لذت ببرند.

۲) الگویی برای فرزندان خود باشید.
رفتار ما بیش از گفتارمان فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. ما قهرمان دنیای آنها هستیم.

۳) به حرف های فرزندان خود گوش دهید.
پیغام های کودکان هدیه های با ارزشی هستند. زمانی که مشتاقانه به حرف های آنها گوش می دهیم اعتماد به نفس کوکان خود را تقویت می کنیم.
هنگامی که با کودکان خود هستید هم سطح آنها باشید و با تمام وجود به آنها گوش دهید.
احساسات و حالات زیبای آنها از طریق چشم هایشان بیان می شود اگر ما به حرف های آنها دقت کنیم کودکانمان نیز به سخنان ما عمیقاً و با تمام وجود، گوش می دهند.

۴) شیوه تربیتی مناسبی برای کودکان خود در نظر بگیرید.
فرزندان ما باید بیاموزند که در مقابل کارها و انتخاب هایشان پاسخگو باشند. آنها باید بدانند که با کارهای آزاردهنده آنها مخالفت می شود اما والدین همیشه به آنها عشق می ورزند.

۵) کودکان خود را تشویق کنید.
کلمه های امیدبخش و تشویق آمیز، اعتماد به نفس را به کودکان هدیه می دهد. موفقیت ها و استعدادهای کودکان خود را به زبان بیاورید.
زمانی که فرزندانتان کار مهمی انجام می دهند حتماً به آنها بگویید که موفق بوده اند.
کودکان ما احتیاج دارند، بدانند که امیدها و آرزوهای آنها رادرک می کنیم و به طور حتم حامی آنها هستیم.
فرزندانتان را تشویق کنید تا از لحاظ روحی و معنوی رشد کنند تا زندگی متعادلی داشته باشند.

۶) تجربه های خود را با کودکانتان تقسیم کنید.
هر کدام از ما داستان های ارزشمندی برای گفتن داریم. این داستان ها مشخص می کنند که عکس العمل ما در مقابل این حوادث، زندگی کنونی ما را به وجود آورده است.
با تجارب خود می توانیم کودکان مان را راهنمایی کنیم.
شاید روی فرزندان شما نیز با بعضی از شرایطی که برای شما پیش آمده، روبه رو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره می گیرند و از اشتباهات دوری می کنند. فرزندان ما در زندگی احتیاج به الگویی دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند.
ارزش های وجودی را به طور عملی به فرزندان خود آموزش دهید. اشتباه های خود را قبول کرده و عذرخواهی کنید.

۷) به فرزندان خود بی قید و شرط عشق بورزید.
عشق هدیه بی چون و چراست. به کوکان خود نشان دهید که آنها را در هر شرایطی دوست دارید و حمایتشان می کنید. در این صورت آنها هنگام سختی ها و مشکلات با آرامش و احساس امنیت به شما پناه می آورند.
فرزندان شما برای تصمیم گیری و تجربه موارد جدید نیاز دارند که آزاد باشند. آنها باید بیاموزند که در زندگی مسوولتی پذیر و مقاوم باشند.
آنها اجازه دارند شکست بخورند و یا پیروز شوند بدون این که قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد. اگر همه نیازها، امیدها و انتظارات فرزندان خود را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه عشق است.