مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

اضطراب در امتحانات


هرکس نگران است مبادا در نظر دیگران ، بی خرد، ناتوان و سراسیمه جلوه کند . درجات کمی از اضطراب برای پیشبرد زندگی طبیعی است ولی مقدار زیاد آن مانع پیشرفت بوده و حتی توانایی انجام کاررا از فرد مضطرب می گیرد.


اضطراب امتحان

آرکین و همکاران وی (1995) اضطراب امتحان را ناشی از احساس کارآمدی و درماندگی دانسته ، آن را با کاهش عملکرد مرتبط می دانند . وقتی که فرد درخصوص کارایی ذهنی خود درموقعیت امتحان دچار نگرانی گردد به نحوی که موجب کاهش عملکرد واقعی شود می توان گفت که او دچار اضطراب امتحان است.


انواع اضطراب تحصیلی

اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده : میزان متوسط اضطراب و فشار موجب تسهیل کارکردفرد می شود.


اضطراب ناتوان کننده :‌اگر اضطراب از حد معینی فراتر رود باعث پریشانی ، عدم تمرکز ، احساس درماندگی ،‌ اختلال ذهنی ،‌شناختی و رفتاری /جسمی می گردد.

عملکرد ضعیف افراد مضطرب تنها به نقایص شناختی مربوط نمی شود. دراین افراد اضطراب می تواند مربوط به شایستگی و صلاحیت انجام امتحان ، نقص درروش های مطالعه و کمبود مهارت های امتحان باشد.


زمان شکل گیری اضطراب امتحان

اضطراب امتحان در سنین 12ـ10 سالگی شکل می گیرد . در 25% از دانش آموزان اضطراب امتحان آسیب زا بوده و با افزایش سن میزان آن افزایش می یابد. همچنین به دلیل مسایل فرهنگی و نقش های جنسیتی دختران مضطرب تر از پسران هستند، ‌زیرا اضطراب توسط دختران و زنان پذیرفته شده است.


گسترش و ثبات اضطراب امتحان

‌اضطراب حالتی است که در تعامل والدین با کودک گسترش یافته و ثبات می یابد. والدین کودکان دارای اضطراب امتحان ، علاوه بر این که نیاز به محبت و امنیت آنها رانادیده می گیرند، ‌درکمک کردن به آنها نیز کارا نیستند. این اولیا فرزندان خود را بون توجه به علایق و استعدادهای آنهابرای کسب موفقیت مورد نظر خود تحت فشار قرار می دهند. در برخی موارد والدین آرزوهای تحقق نیافته ی خود را به فرزندانشان القا می کنند.


عوامل مۆثردرمیزان اضطراب امتحان

تنبیه کودک به واسطه ی نمره ی کم،انتظارات معلم ، مهارت های تحصیلی و روش های مطالعه، دشواری امتحان، شرایط برگزاری امتحان، هوش، طبقه اقتصادی ،‌اجتماعی ،انگیزه پیشرفت ، نوع شخصیت و ... .


نشانه‌ها و علایم اضطراب امتحان

ناراحتی های گوارشی ،‌آشفتگی معده ،‌سرگیجه، بی اشتهایی، حالت تهوع ،تپش قلب ، بی خوابی، تنگی و کوتاهی نفس ، لرزش در صدا ، ضعف ، عرق کردن ، لکنت زبان ،‌خشکی دهان
عدم تمرکز ، ضعف خود پنداره ، آشفتگی ذهن ، ارزیابی غلط از توانایی های خود، افت تحصیلی ، بیزاری از مدرسه ، خطاهای ادراکی، حواس پرتی، هیجانات افراطی، کاهش سیستم ایمنی بدن.


علایم اضطراب پس از امتحان


* بی تفاوتی ساختگی و ظاهری

* احساس گناه ( چرا بیشتر مطالعه نکردم )

* خشم ( آموزگار نمی خواست من نمره ی قبولی بیاورم )

* سرزنش ( اگر کتاب درسی آنقدر خسته کننده نبود! )

* افسردگی ( دلیلی نمی بینم که بعد از امتحان در مدرسه بمانم)

* نقش خانواده در کاهش اضطراب امتحان :

* جو عاطفی دور از تنش و مشاجره

* محدود نمودن میهمانی و رفت و آمدهای مکرر

* توجه به خواب ، استراحت و تفریح دانش آموزان

* کاهش یا حذف وظایف محوله ی خانگی به دانش آموزان

* حمایت عاطفی و اطمینان بخشی دردوران امتحانات به دانش آموزان

* تکرار جملاتی مانند : « شروع هرکاری درابتدا آنطور که باید خوشایند نیست، وقتی که پیشرفت کردم انگیزه ی بیشتری پیدا خواهم نمود. »‌ به منظور کاهش اضطراب و افزایش اعتماد به نفس.

* اضطراب نوعی احساس فریب انگیز است که به شما القا می کند از پس هرکاری که قراراست انجام دهید بر نمی آیید. پس در شرایط اضطراب دست از تلاش و کوشش برندارید و به مطالعه ی درس امتحانی مشغول شوید.

* خودداری از القای منفی مانند : من حتماً قبول نخواهم شد.


توصیه‌های ویژه آغاز امتحانات دانش‌آموزان (روش‌های صحیح مطالعه)

بارها شنیده ایم که دانش آموزان می گویند : «دیگر حال و حوصله خواندن این کتاب راندارم »‌و یا « 10 بار خوانده ام و تکرار کرده ام ولی باز یاد نگرفتم » در این مورد مشکل چیست ؟ مطمئناً اگر چنین باشد، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما چنین نیست. واقعیت این است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه رانمی دانند و متأسفانه درمدرسه نیز چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند. یادگیری و مطالعه ، رابطه ی تنگاتنگ و مستقیم بایکدیگر دارند، تاجایی می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست ، برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت . برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم در حین خواندن ضروری است.


مزایای شیوه‌ی صحیح مطالعه

کاهش زمان مطالعه، افزایش میزان یادگیری، طولانی تر نمودن مدت نگهداری مطالب درحافظه ،بخاطر سپاری آسان اطلاعات


شش روش مطالعه:

1. خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه و علت مهم فراموشی مطالب

2. خط کشیدن زیر نکات مهم : روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم : ابتدا مطالب خوانده شود و پس از دریافت مفهوم زیر نکات مهم خط کشیده شود.

3. حاشیه نویسی: جهت یادگیری مطالبی که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند مورد استفاده قرار می گیرد.

4. خلاصه نویسی

5. کلیدبرداری: کلمه ی کلیدی کوتاهترین ، راحت ترین ، بهترین و پرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن ، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود.

6. خلاقیت و طرح شبکه ی مغزی


این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصاً فرگیری مطالب درسی است . دراین روش مطالب خوانده شده ، بعد از درک حقیقی مطالب مهم به زبان خود فرد یادداشت می گردد و درنهایت کلمات کلیدی برروی شبکه ی مغز نوشته می شود.


خلاصه اینکه ساماندهی نوشته ها به بهترین شکل و مشخص نمودن نکات اصلی و فرعی به منظور دستیابی به مطالب مهم به جای دوباره خوانی این روش درصد موفقیت تحصیلی شمارا تا حدود بسیار زیادی افزایش داده و درس خواندن را آسان نموده و بازده مطالعه را افزایش می دهد.

نوزادان تا چه زمانی میتوانند در کنار پدر و مادر بخوابند!


قطعاً همه شما وابستگی‌های بی‌شمار یک نوزاد به پدر و مادر و به خصوص مادر را درک خواهید کرد. وابستگی‌هایی که پدر و مادر را به گونه‌ای عاطفی وادار می‌سازد تا از نوزاد مراقبت کرده و نیازهای او را مرتفع گردانند. اما گاهی اوقات با بکار‌گیری روش‌هایی خارج از اسلوب صحیح رفتاری‌، کودکان بیش از آن‌چه که باید به پدر و مادر وابسته می‌شوند و همین سبب می‌شوند تا آن‌ها مدت بیشتری در حریم پدر و مادر خود سکنی داشته باشند!

حضور بیش از اندازه فرزندان در اتاق خصوصی والدین، ممکن است باعث سردی میان پدر و مادر شده و حتی زمینه ساز بروز اختلافات و برخوردهای نامناسبی میان آنان گردد. از این روست که اهمیت جدا سازی محل خواب کودکان از اتاق والدین به یک ضرورت تبدیل خواهد شد.


از بدو تولد تا چه سنی؟

آن‌چه که مسلم است؛ نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه ای مادر مسئولیت رسیدگی به آن‌ها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیک‌ترین مکان به مادر است‌. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری از مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی می‌باشند.


پس با این حساب طبیعی است که نوزادی که تازه متولد شده تا چند ماه پس از تولدش در نزدیک‌ترین مکان به مادر و یا به بیان دیگر در اتاق پدر و مادر حضور داشته باشد. مرز نوزادی تا هنگامی است که او بتواند واکنش‌های اطرافیان را به خوبی متوجه شده و تا حدی بتواند با توان خودش بنشیند یا چهار دست و پا حرکت کند. پس از این زمان می‌توان کودک را به اتاق دیگری منتقل کرد و هر چند ساعت یکبار به منظور سرکشی و بررسی حالات و شرایط به او سر زد .


سنین یک‌سالگی تا دوسال بهترین زمانی است که می‌توان کودک را از اتاق پدر و مادر خارج و با اتاق مختص به خود آشنا کرد. در این سنین کودک به حدی رشد یافته که بتواند خوب بخوابد و هنگام گرسنگی تحمل کافی داشته باشد تا مادر به او برسد و از طرف دیگر هنوز وابسته به محیط پدر و مادر نشده و ترس از تنهایی و … برایش مفهومی ندارد و خیلی راحت با محیط جدیدش مانوس خواهد شد بی آن‌که پدر و مادر برای عادت دادن او به محیط جدید متحمل دردسری بشوند !


راه‌هایی برای جدا کردن محل خواب کودکان بالای سه سال


بسیاری از والدین را دیده‌ام که فرزندان‌شان را تا سنین بالاتر از 3سال هنوز در اتاق شخصی خود نگهداری می‌کنند و مدام از سختی‌های جدا کردن اتاق فرزندشان گله و شکایت می‌کنند!


طبیعی است که وقتی کودک با محیطی انس بگیرد و مفهوم ترس و تاریک و … را متوجه شود به سختی می‌شود او را به اتاقی فرستاد که در آن تنها باشد و تنها بخوابد!


کودکان بالای سه سال معمولاً در برابر جدا شدن جای خواب‌شان از کنار والدین واکنش‌های طولانی مدت نشان می‌دهند و به یکباره نمی‌شود جای آن‌ها را از اتاق والدین جدا ساخت!


برای این منظور راهکارهایی وجود دارد


* ابتدا سعی کنید به اتاق کودک برسید و وسایل و اسباب‌بازی‌هایی را که او دوست دارد در آن قرار دهید. ساعاتی در روز به همراه کودک در اتاق او بنشینید و سعی کنید تمام قسمت‌های اتاق را به او نشان دهید و با او در اتاق بازی کنید. اگر اتاق کودک کمد دیواری یا قسمت‌های ناشناخته‌ای دارد، آن‌ها را به کودک نشان داده و سعی کنید علاقه‌ای بین کودک و اتاق شخصی‌اش برقرار کنید.


* در طول روز برای بازی کردن فرزندتان را به اتاق خودش هدایت کنید و به او بگویید که در همان اتاق می‌تواند بازی کند و نباید وسایل بازی‌اش را به خارج از اتاق بیاورد‌. در میان بازی و هنگامی که کودک خسته می‌شود او را در همان اتاق بخوابانید و در کنارش تا کامل به خواب رود‌. توجه داشته باشید که اتاق کودک هرگز نباید تاریک و بدون نور باشد تا او بتواند به راحتی و بدون ترس به اتاق شخصی‌اش علاقه‌مند شده و آنجا را بپذیرد.


* برای انتقال کودک از اتاق شما به اتاق خودش هرگز از کلمات و عبارات امری مانند: باید به آنجا بروی و … استفاده نکنید!

کمی تحمل داشته باشید و با زبان رفتار او را قانع به حضور در اتاق خودش نمایید.

چند شب وقتی که کودک در اتاق شما و در کنار شما می‌خوابد سعی کنید به صورت هدفمند آسایش او را از بین ببرید. به عنوان مثال:


* اگر کودک بر روی تخت شما ( والدین خود ) می‌خوابد، می‌توانید خود را به خواب زده و جای خواب او را تنگ کنید. در این هنگام اگر با اعتراض کودک مبنی بر تنگ بودن جای خوابش مواجه شدید می‌توانید با خونسردی به او بگویید که یک تخت خالی در اتاقش منتظر اوست و او خودش این جای تنگ را انتخاب کرده است!


* اگر کودک در اتاق شما به خواب رفته است برق را روشن بگذارید و سعی کنید با صحبت کردن و سرو صداهای معمول او را بیدار کنید و زمانی که اعتراض او مبنی بر سرو صدا و نور را شنیدید به او بگویید که اتاق او در کمال آرامش و سکوت انتظارش را می‌کشد و می‌تواند بدون دغدغه آنجا راحت بخوابد!


* وقتی که کودک تا حدودی اتاق خود را پذیرفت و به آنجا رفت سعی کنید شب‌ها محیط اتاق را با یک چراغ خواب کوچک تا حدی روشن نگه دارید که او از ترس تاریکی دوباره به حریم خصوصی شما وارد نشود.


* اگر کودک شما در سن 5 سالگی به بالا قرار دارد و حاضر نمی‌شود به اتاق خودش برود می‌توانید با کمک روانشناس و بهره‌گیری از مشاور او را به اتاق شخصی خود بفرستید.
خوابیدن کنار مامان و بابا


بهانه‌گیری‌های گاه و بیگاه برای حضور در کنار والدین

گاهی ممکن است کودک با اینکه به اتاق خود انس گرفته و جدا از پدر و مادر می‌خوابد اما بعضی از شب‌ها نا آرامی کند و بخواهد که در کنار والدین بخوابد. این رفتار تا سن 8 سالگی می‌تواند طبیعی باشد. در این مواقع پدر و مادر باید با قرار دادن قانون و قاعده او را در اتاق خود بپذیرند و از سویی دقت داشته باشند تا این بی‌قراری‌ها به هرهفته و هر شب تکرار پیدا نکند. به عنوان مثال اگر در ماه دو شب کودک نا آرامی کند و به هر دلیلی بخواهد در کنار پدر و مادر باشد، آن‌ها می‌توانند با گفتن این عبارات که: اتاق ما به زیبایی و راحتی اتاق تو نیست / ما صبح‌ها زود بیدار می‌شویم و تو نمی‌توانی راحت بخوابی و … او را مجاب کنند که همین یکبار می‌تواند در جای دیگری غیر از اتاق خودش بخوابد.


اگر درخواست‌های کودک مبنی بر خوابیدن در کنار والدین بصورت مکرر و پشت سر هم تکرار شود؛ قطعاً حاکی از علتی است که کودک را نا آرام ساخته. این عوامل می‌تواند انوع ترس‌ها مانند ترس از تنهایی و ترس از تاریکی و … باشد. همچنین تماشای برخی از برنامه‌ها و فیلم‌هایی که برای سن کودکان تعریف نشده است باعث می‌شود که آن‌ها در هنگام خواب شبانه دچار نگرانی و پریشانی شوند و از این رو لازم است والدین دقت داشته باشند تا فرزندان آن‌چه را که مناسب با سن و شرایط روحی‌شان نیست را تماشا نکنند.


در نظر داشته باشید که جداسازی محل خواب کودکان یک نیاز دو طرفه است هم برای والدین و هم برای کودک! به همین دلیل لازم است تا والدین توجه کافی داشته باشند تا محل خواب کودک خود را از سن زیرسه سال جدا کنند.

به کودکان چگونه تنها خوابیدن را آموزش دهیم؟




1. شیوه ی " پاداش دهی "
این شیوه زمانی کارآمد است که کودک قبل از خوابیدن بی قراری می کند و آرام نمی گیرد و شما تصمیم می گیرید که از یک روش ملایم برای تغییر این شرایط استفاده کنید. این شیوه بر پایه ی "پاداش دهی" بنا شده است. کودک را تا تختش همراهی کنید، به او شب به خیر بگویید و او را ببوسید.

به کودک قول دهید که بعد از یک دقیقه دوباره برمی گردید و او را می بوسید به شرط آنکه روی تختش دراز بکشد. از اتاق خارج شوید و بلافاصله برگردید و دوباره کودک را ببوسید. اگر کودک تلاش می کند تا بلند شود، عصبانی نشوید بلکه او را با آرامش و مهربانی سرجایش قرار دهید. و به او یادآوری کنید که او را تنها در صورتی او را می بوسید که روی تختش دراز بکشد. این شیوه می تواند به شکل یک بازی اجرا شود، خواهید دید که زمان لازم برای خواباندن کودک در اتاقش هر شب کمتر می شود. زمانی که احساس کردید کودک در حال به خواب رفتن است دیگر به اتاقش نروید.

ممکن است در شب های اول مجبور شوید کودک را 100 یا 200 بار ببوسید و حتی تا 3 ساعت این شیوه را ادامه دهید تا کودک به خواب برود. سعی کنید خونسرد و آرام باشید و اگر مشکلی در ناحیه کمر دارید می توانید به جای بوسیدن کودک سر و یا دست او را نوازش کنید.


2. شیوه ی " جدا سازی تدریجی "
از این شیوه زمانی استفاده کنید که وابستگی کودک به شما زیاد است و پیش بینی می کنید که به زمان بیشتری برای آموزش نیاز دارید. از آنجا که کودک تغییرات کوچک و جزیی را راحت تر می پذیرد، در این شیوه به طور تدریجی تنها خوابیدن را به کودک آموزش خواهید داد.


برای شروع، کنار تخت کودک بنشیند تا زمانی که کودک به خواب برود، در شب بعد کمی دورتر از تخت بنشینید و هر شب ته تدریج این فاصله را بیشتر کنید تا جایی که از اتاق خارج شوید و جلوی در اتاق و در دیدرس کودک بنشینید به طوری که بتوانید با کودک حرف بزنید. در زمان اجرای این شیوه بهتر است با کودک ارتباط چشمی و فیزیکی برقرار نکنید. خواندن یک کتاب برای کودک می تواند مفید باشد. به یاد داشته باشید که نوازش کودک قبل از خواب باعث آرامش بیشتر کودک می شود.


3. شیوه ی " رفت و برگشتی "
اگر طاقت گریه ی کودک را ندارید اما تصمیم دارید که کودک را در زمان خواب از خود جدا کنید، این شیوه به شما توصیه می شود. کودک را به رختخواب ببرید و به او توضیح دهید که می خواهید از اتاق خارج شوید اما نزدیک اتاق او حضور خواهید داشت و از او بخواهید که در تختش باقی بماند. به او شب به خیر بگویید و از اتاق خارج شوید. اگر کودک از جایش بلند شد و شروع به گریه و بی تابی کرد، به اتاق برگردید و او را دوباره در تخت بگذارید و مجددا به او شب به خیر بگویید و از اتاق خارج شوید.


این کار را تا زمانی که کودک به خواب رود ادامه دهید. سعی کنید از ارتباط چشمی خودداری کنید و با صدای آرامش بخش برای گفتن شب به خیر استفاده کنید. ثبات رفتار و تن صدای شما تاثیربسیار مثبتی خواهد داشت. بنابراین صبر خود را از دست ندهید و به یاد داشته باشید که اگر عصبی باشید نمی توانید به کودک آرامش و حس اطمینان بدهید.


4. شیوه ی " Ferber "
در صورتی که همه ی راه ها را امتحان کرده اید اما نتیجه نگرفته اید، این شیوه به شما کمک می کند تا به کودک کمک کنید که در اتاقش بخوابد. بعد از گفتن شب به خیر، کودک را ببوسید و از اتاق خارج شوید. اگر کودک شروع به گریه کرد، بعد از 30 ثانیه برگردید و او را آرام کنید، بهتر است کودک را از تختش بلند نکنید. دوباره از اتاق خارج شوید و در صورتی که کودک باز هم گریه کرد، پنج دقیقه صبر کنید و بعد از آن به اتاق بروید و او را آرام کنید. بیشتر از 30 ثانیه در اتاق نمانید و دوباره خارج شوید.


هر بار که از اتاق خارج می شوید 5 دقیقه بیشتر بیرون بمانید. در شب اول حداکثر زمانی که بیرون از اتاق خواهید ماند را 15 دقیقه در نظر بگیرید. در شب دوم از 10 دقیقه شروع کنید و حداکثر زمان را 20 دقیقه در نظر بگیرید. زمان بیرون ماندن از اتاق را تا جایی افزایش دهید که به 30 دقیقه برسید. زمان 30 دقیقه ای را تا وقتی که کودک در برابر این شیوه مقاومت می کند ادامه دهید تا به نتیجه برسید. استفاده از این شیوه ممکن است برای والدین استرس زا باشد، بنابراین توصیه می شود که پدر و مادر به صورت یک شب در میان مسولیت اجرای این روش را بر عهده بگیرند.

بازی‌های حرکتی موتور اصلی رشد کودکان



عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: حرکت مادر یادگیری کودک است. در گذشته بازی «هفت سنگ»، «لی‌لی» و بازی‌های حرکتی دیگر موجب رشد حرکتی کودک می‌شد اما امروز زندگی در آپارتمان‌های کوچک و کوچه‌هایی که پر از ماشین است حرکت را از کودکان گرفته است.

حمید رضا حسن‌آبادی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، با تأکید بر لزوم شناسایی ناتوانی‌های رشدی در مراحل اولیه کودکی و سنین پیش دبستانی، نقش والدین به ویژه مادر را در این خصوص مهم عنوان کرد.
فارس: ناتوانی‌های یادگیری چیست و چه کودکی دچار این مشکل می‌شود ؟
حسن آبادی: ناتوانی‌‌های یادگیری را مجموعه ناتوانی‌هایی که مرتبط با مسائل رشدی و تحصیلی کودک است در نظر می‌گیریم. در تقسیم‌بندی علمی، ناتوانی یادگیری جزو اختلالاتی است که با فرآیند رشد کودک مرتبط است. بنابراین از همان ابتدا فرآیند شناخت با کودک رشد می‌کند و در صورتی که به درستی انجام نشود منجر به عملکردهای نامناسب در بزرگسالی می‌شود. این عملکردهای نامناسب همان ناتوانی‌های یادگیری هستند که به دو صورت رشدی و یادگیری تحصیلی خود را نشان می‌دهند.

فارس: بازه سنی برای تشخیص‌گذاری ناتوانی های یادگیری چه سنی است؟
حسن آبادی: اول باید در مورد تقسیم‌بندی ناتوانی‌های یادگیری بحث کنیم. ناتوانی یادگیری رشدی به پیش‌تحصیلی و تحصیلی که مرتبط با تحصیل بوده مانند خواندن، نوشتن و یاد گرفتن ریاضی تقسیم می‌شود، مربوط است. اساس ناتوانی یادگیری تحصیلی این است که اگر کودکی از ابتدای تولد تا پیش از مدرسه دچار ناتوانی باشد، این مسئله زمینه‌ساز ناتوانی یادگیری تحصیلی او می‌شود.
فارس: با توجه به اهمیت تشخیص،‌ آیا برای تشخیص ناتوانی یادگیری محدودیتی وجود دارد؟
حسن‌آبادی: متأسفانه چون سیستم‌های تشخیصی و ارزیابی جامعی نداریم و متخصص ویژه برای این مورد نیست ارزیابی درستی از این مشکل انجام نمی‌شود. اگر چه آموزش و پرورش در این خصوص اقداماتی انجام داده اما کافی نیست.
فارس: با این تفاسیر به نظر می‌رسد یکی از عواقب ناتوانی یادگیری، برچسب زدن به فرد مبتلا باشد.
حسن‌آبادی: کسانی که دچار مشکلات مزمن هستند و وارد مدرسه می‌شوند برای کلاس، معلم و خانواده مشکلاتی را به وجود می‌آورند. این مشکلات گاهی با برچسب‌های متعددی برای بچه‌هایی که با ناتوانی یادگیری مواجه هستند، همراه است. غافل از اینکه این ناتوانی‌ها باید رفع شوند. باید گفت رشد مرتبط با حرکت آغاز و بنیان همه ناتوانی‌های یادگیری است و دیگر آنکه رشد ادراکی و فعالیت‌های مرتبط با آن مانند حرکتی، شنوایی بساوایی، ادارک لامسه، دیداری، زبان و هماهنگی بین اینها جزو یادگیری رشد ادراکی است.
فارس: رشد حرکتی چه ارتباطی با یادگیری دارد؟
حسن‌آبادی: رشد حرکتی سرآغاز تمام یادگیری‌ها است. کلاً حرکت آغاز کننده یادگیری‌های کودک است. با توجه به این مسئله اگر تأخیر رشدی را در حرکت کودک داشته باشیم باید کودک را برای درمان نزد متخصصان درمان اختلالات یادگبری ببریم. در صورتی که انجام حرکات درشت و ضمخت و ریز و ظریف که همزمان است با تکان دادن دست، حرکت، غلت زدن و چهار دست و پا راه رفتن، چنگ زدن به کمک اجسام حرکت کردن، لمس کردن و مجموعه مواردی که کودک با آنها رشد می‌کند وسایل خاصی دارد و انجام نشود نوعی ناهماهنگی ادارکی به وجود می‌آید.
فارس: مثال عینی برای تببین این مسئله دارید؟
حسن آبادی: مراجعی داشتم که مشخص شد ناتوانی خواندن دارد. این کودک در دوران رشد خود، ‌سینه‌خیز و چهاردست و پا نرفته در واقع تکامل حرکتی نیافته بود.
فارس: آیا این در مورد تمام کودکان صادق است؟
حسن‌آبادی: خیر این مسئله مطلق نیست و گاهی کودکانی هستند که این مراحل به طور کامل پشت‌سر نمی‌گذارند و دچار مشکل هم نمی‌شوند. در مورد آن کودک دچار ناتوانی حرکتی موجب ناهماهنگی ادارکی شده بود که در فرایند تحصیل خود را نشان داد.
فارس: شیوه تشخصی چطور بود؟
حسن‌آبادی: از کودک خواستم تا پشت‌سرم حرکت کند. با اینکه او کلاس اول ابتدایی بود نمی‌توانست یک مسیر را به طور مستقیم حرکت کند و قادر به لی‌لی کردن هم نبود. بنابراین به این نتیجه رسیدم که وی دچار ناتوایی یادگیری شدید است.
فارس: البته بیشتر مواقع پدر و مادر فکر می‌کنند اولیا مدرسه به ویژه معلم مقصر است.
حسن‌آبادی: بله،‌ اتفاقاً والدین آن کودک می‌گفتند چون معلم با او بدرفتاری می‌کند وی علاقه به خواندن ندارد. در صورتی که واقعیت این است که کودک ناتوانایی خود را بروز داده و معلم بعد از دیدن ناتوانی و عدم اطلاع از آن، کودک را کنار گذاشته و این کودک الان به شرایطی رسیده که علاقه و شوقی به مدرسه رفتن ندارد. خواندن، نوشتن، حل کردن مسئله و آنچه مربوط به یادگیری تحصیلی است نیازمند هماهنگی از مجموعه‌ای از ادراکات است. ادراک دیداری، شنیداری و حرکتی. خواندن مجموعه دستگاه زبانی است که در نظام حرکتی شامل گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن است.
فارس: لطفاً در مورد مکانیزم خواندن قدری توضیح دهید.
حسن‌آبادی: در بحث خواندن مجموعه ای از ادراکات شامل شنیدن، دیدن و حرکت دخالت دارد. به این معنا که کودک برای دیدن خط، باید چشمش زودتر حرکت کند و فردی که دچار ناتوانی حرکتی است جملات را در هم و برهم می‌بیند. در این راستا ممکن است کودک به لحاظ بینایی مشکلی نداشته باشد. البته مورد من به لحاظ بینایی هم ضعیف بود و مجموعه ضعف بینایی و حرکتی موجب مشکلات وی شده بود.
فارس: منظورتان این است که دستگاه ادراکی مجزا نیست؟
حسن‌آبادی: بله، دستگاه ادراکی به انسجام حسی و ادراکی نیاز دارد.
فارس: کودک در چه سنی به انسجام حسی و حرکتی می‌رسد؟
حسن‌آبادی: کودک باید بین سن 3 تا 5 سالگی به آن دست پیدا کند به خصوص در 3 و 4 سالگی. زیرا در این سنین حرکت و گوش دادن تکامل پیدا می‌کند.
فارس: در مورد یادگیری‌های تحصیلی چطور؟
حسن‌آبادی: یادگیری‌های تحصیلی آغشته به مجموعه‌ای از ادراکات هستند که اگر هر کدام ضعیف باشد خواه و ناخواه فرد را دچار مشکل می‌کند. رشد ادراکی و زبانی منتهی به ناتوانی یادگیری تحصیلی می‌شود. بگذارید به بحث راجع‌به حرکت بر‌گردیم. باید درصورت مشاهده تأخیر یا انحراف در رشد حرکتی به تشخیص و پیشگیری‌های اولیه و مداخلات زودرس قائل باشیم. برای مثال نوشتن مستلزم در دست گرفتن مداد و حرکات ظریف ماهیچه‌های انگشتان است تا انگشتان و مداد را به حرکت درآورد. این حرکات ظریف و درشت و هماهنگی چشم و دست موجب نوشتن می‌شود.
فارس: خواندن هم همین‌طور است؟
حسن‌آبادی: بله،‌خواندن مستلزم توانایی‌هایی درخصوص ادراک شنیداری،‌ تشخیص راهها، توانایی دیداری برای تمایزگذاری بین حروف الفبا و واژه‌ها است تا بتوانیم خواندن را انجام دهیم.
فارس: ریاضیات چطور؟
حسن‌آبادی: در ریاضیات فرد باید به انسجام دیداری و فضایی برسد تا قادر به درک واقعی ریاضی شود. اساس کار دسترسی به مفاهیم عددی است. تمام این یادگیری‌ها پیش از تحصیل آغاز می‌شود.
فارس: برخی والدین شمردن را پیش از شروع مدرسه به کودک یاد می‌دهند. این اشکالی ندارد؟
حسن‌آبادی: خیر. اگر کودک شمردن را تا عدد 10 و بیشتر در سنین قبل از دبستان یاد بگیرد. در یادگیری درس ریاضی موفق‌تر خواهد بود. وقتی انحراف در رشد حرکتی، ادراکی و زبانی شروع شود کودک دچار مشکل می‌شود و ضرورت دارد تا ما آن را شناسایی کنیم و به درمانش بپردازیم.
فارس: نقش سال‌های نخستین زندگی کودک در یادگیری چقدر موثر است؟
حسن‌آبادی: نخستین سال‌ها و ماههای زندگی کودک، موقع رشد وسایل ارتباطی (سیناپس‌ها) است. سیناپس، وسیله ارتباطی بین دو سلول عصبی است. اندازه مغز و کارایی آن در این سن افزایش می‌یابد. محیط و تجربیات نقش اساسی در شکل‌گیری تعداد سلول‌های مغز و تسریع در رشد سیناپس‌‌ها دارد، بنابراین رشد هوش مدیون تلاش‌های ماههای اول زندگی است.
فارس: رشد هوش چیست؟
حسن‌آبادی: رشد هوش مجموعه‌ای از توانایی‌ها است که فرد را آماده می‌کند تا استعدادها و توانایی‌های خاص مدرسه را یاد بگیرد بنابراین اگر ما تشخیص ندهیم که در این سنین چه چیزهایی موجب رشد هوش می شود در بزرگسالی دچار مشکل‌ می‌شویم.
فارس: رشد هوش چگونه شروع می‌شود؟
حسن‌آبادی: طبق نظریه‌ها رشد هوش با حرکت و حس کردن شروع می‌شود بنابراین این مرحله از رشد هوش را حسی حرکتی می گویند.
کودک در مراحل اولیه رشد وقتی هنوز حرکت نمی‌کند سر جای خودش با دست و پایش اجسام را می‌گیرد تا خود را به عنوان یک موجود زنده در این هستی گسترده متمایز سازد و بدنش را از وسیله‌ای که در دستش است جدا ‌سازد.
یکی از مسائل مهم در دوره کودکی این است که فرد خودش را از دنیای اطرافش متمایز کند و پدر و مادر باید به این مهم کمک کنند. بهترین راه این است که کودک را درگیر حس و لمس و حرکت کنیم.
به عبارتی حس و دیدن، حس و شنیدن و مجموعه‌ای از فعالیت‌ها را برای کودک فراهم کنیم تا آنها را حس کند.
در حال حاضر امکانات و تکنولوژی پزشکی موجب شده تا کودکانی که کم‌وزن به دنیا می‌آیند یا مشکل تنفس دارند در دستگاه نگهداری شوند تا پس از رشد کامل و بهبودی مرخص شوند. باید بر رشد جسمانی، ارتباطی، اجتماعی، عاطفی و سازشی پیش از سن دبستان تأکید شود. به عنوان مثال در رشد جسمانی ارزیابی از حرکات ضعیف و درشت که مربوط به ماهیچه‌های بزرگ هستند شروع، سپس به حرکات ریز می‌رسد.
فارس: نقش پدر و مادر چیست؟
حسن‌آبادی: پدر و مادر باید به حرکات درشت و ریز کودک توجه کنند. به عنوان مثال گرفتن توپ جزو حرکات درشت است. چنگ زدن در زمره حرکات ظریف طبقه‌بندی می‌شود. برای این منظور می‌توان تکالیفی مثل گرفتن توپ، پریدن، لی‌لی‌ کردن، طناب‌بازی، ساختن طرح‌ها، لمس کردن با انگشتان مانند اینکه پدر و مادر روی سطل پر از شن نمادی را مثل حرف «آ» بکشند و از کودک بخواهند روی حرکت دست آنها حرکت کند. این تمرین در بحث حرکات ظریف نوشتن مؤثر است. همچنین لمس کردن با انگشتان، بریدن طرح‌های مختلف با قیچی نیازمند حرکات ظریف است.
فارس: نکته‌ای در این مرحله وجود دارد. مانند بینایی سنجی است که بر آن تاکید زیادی می‌شود.
حسن‌آبادی: نکته مهم در این مرحله این است که ارزیابی «تیزچشمی» و «تیز گوشی» انجام شود. گاهی اوقات کودک را صدا می‌زنیم اما جواب نمی‌دهد و فکر می‌کنیم او سرگرم بازی است و متوجه صدای ما نمی شود در حالی که ممکن است به لحاظ شنیداری مشکل داشته باشد.
دستگاه ارتباط زبانی یا ارتباطی به چهار بخش گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن تقسیم می‌شود که باید به ترتیب رشد پیدا کند.
گوش دادن مهارت زبانی است. وقتی چندین بار کودک را صدا می‌زنیم و جواب نمی‌دهد اولین نکته این است که وی دچار اشکال در مهارت زبانی است و باید آن را جدی بگیریم. وقتی گوش دادن رشد پیدا نکند، صحبت کردن هم رشد نمی‌یابد. بنابراین باید به لحاظ طبیعی بودن، تیز هوشی و تیز چشمی کودک را بررسی کرد.
کودک گاهی بدون توجه به دور زدن از جایی رد می‌شود که نباید رد شود. در این موقع باید گفت کودک به لحاظ دیدن و حرکت کردن دچار مشکل شده است. گاهی می‌گوییم فرزندمان عجله دارد و از این دسته برچسب‌ها به او می‌زنیم زیرا منبع اصلی مشکل را نمی‌دانیم. افتادن در چاله، برخورد با اشیاء، از روی صندلی افتادن اگر تکرار شود نشانه‌ای از ضعف حرکتی و دستگاه ادراکی فرد است.
فارس: در بخش شناختی چطور؟
حسن‌آبادی: تکالیف شناختی مانند شمارش اعداد، تناظر یک به یک، مفاهیم زیر، رو، گوشه، وسط، بالا و پایین، کمتر، بیشتر جزو چیزهایی است که پدر و مادر می‌توانند آن را به کودک آموزش بدهند.
این مفاهیم سازنده درس ریاضی و حل مسئله است. طبقه‌بندی بر اساس رنگ، شکل، اندازه برای رشد شناختی کودک پیش دبستانی لازم است. همچنین چنانچه کودک به سن 5 سالگی برسد و قادر به طبقه‌بندی اشیاء نباشد به احتمال زیاد در دبستان دچار ناتوانی ریاضی می‌شود. توجه به چگونگی رشد ارتباطی موجب می‌شود تا از کودکی یک و نیم‌ساله به بالا انتظار داشته باشیم با غان و غون با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنند.
فارس: با این تفاسیر مادر باید نقش مهمی داشته باشد.
حسن‌آبادی: در این هنگام مادر مترجم کودک است چون او زودتر متوجه می‌شود که کودک چه می‌گوید. البته این به آن معنی نیست که نقش پدر را نادیده بگیریم اما، مادر گام به گام با کودک همراه می‌شود. بنابراین مادران سعی کنند با کودک خود صحبت کنند و واژه‌های صحیح را بیان کنند. کودکی که به سن 3 یا 4 سالگی برسد و نتواند چند جمله را به درستی ادا کند دچار ضعف در یادگیری است.
فارس: در مورد عواطف هم چنین است؟
حسن‌آبادی: بله،‌ کودک باید بتواند عواطف خود را کنترل کند و بر اساس احساسات دیگران رفتارهایش را تنظیم کند. مثلاً اگر متوجه شد که کودکی عصبانی است طرف او نرود. این یادگیری‌ها بعدها در بحث خود تنظیمی مطرح می‌شود که برای حیات کودک ضروری است.
چنگ انداختن کودک نشان دهنده چیست؟
حسن‌آبادی:‌ وقتی کودک چنگ می‌اندازد تا چیزی را بگیرد یا به کار بردن واژه «من» از سوی کودک نشان‌دهنده استقلال است. همچنین کودکی که قادر نیست قبل از دبستان دکمه‌هایش را ببندد در مهارت خودیاری دچار مشکل می‌شود. در این هنگام تشخیص اولیه اهمیت زیادی دارد.
فارس: نقش تفاوت‌های فردی در تشخیص چقدر مهم است؟
حسن‌آبادی:‌ سوال خوبی است. در بحث تشخیص یک نکته مهم است و آن «تفاوت‌های فردی» است. نباید در تشخیص‌گذاری عجله کنیم چرا که تشخیص عجولانه موجب برچسب گذاشتن بر کودک می‌شود. در این هنگام باید با متخصصان همراه شویم. همان طور که انتظار داریم کودکمان به لحاظ گوش و چشم مورد بررسی قرار گیرد، باید در مهارت‌‌های سازشی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
پیشنهاد می‌شود که مجموعه‌ای در جامعه داشته باشیم به نام مجموعه سلامت که کودکان قبل از پیش‌دبستانی را به لحاظ جسمی و روانشناختی مورد ارزیابی قرار دهد. در بحث تشخیص اگرچه پدر و مادر بهترین تشخیص‌گذار هستند، اما همه قادر به تشخیص نیستند و بهتر است برای تشخیص‌گذاری حرفه‌ای به متخصصان بهداشت و روان و علوم تربیتی مراجعه شود.
فارس: راهکار خاصی وجود دارد؟
حسن‌آبادی: بهتر است پدر و مادر شروع تمام حرکات و احساسات کودک را ثبت کنند. متأسفانه برخی مادران در مورد سنین رشد کودکشان حدس می‌زنند. در حالی که باید چهار دست و پا رفتن، سینه‌خیز رفتن، راه رفتن،‌چنگ انداختن و غیره دقیقاً ثبت و ضبط شود. پدر و مادر باید مشاهده‌گر کامل باشند. متأسفانه امروزه فیلمبرداری‌های ما جنبه تزئینی دارد در حالی که پدر و مادر می‌توانند با فیلمبرداری طبیعی از کودک خود تمام رشد حرکتی و شناختی او را ثبت و ضبط کنند تا در تشخیص‌گذاری آینده مفید باشد.
فارس: با در نظر گرفتن محاسن تشخیص گذاری اولیه، آیا این کار معایبی نیز دارد؟
یکی از معایب تشخیص‌گذاری اولیه این است که موجب پیشگویی خودکام‌بخش می‌شود. (پیشگویی خودکام‌بخش یک پدیده جالب روانشناسی است که افراد تمایل دارند، انتظاراتی را که دیگران نسبت به آنها دارند، بر‌آورند. اگر معلمی براین باور باشد که بچه‌ای کند ذهن است، خود بچه هم باور می‌کند و واقعاً دیر یاد می‌گیرد.) از طرفی این موضوع به دلیل پایین آمدن سطح انتظارات والدین و مربیان موجب برچسب‌گذاری می‌شود.
فارس: الگوهای غالب درباره دختران و پسران چه نقشی در عدم رشد یادگیری دارد؟
حسن آبادی: در آن موردی که ذکر شد پدر و مادر معتقد بودند که چون مراجعه دختر است و با پسر فرق می‌کند نباید جنب و جوش داشته باشد. متأسفانه سطح تحصیلات والدین هم فوق‌لیسانس بود. آنها معتقد بودند اگر دخترشان گوشه‌ای بنشیند دختر خوبی است. متأسفانه در این راستا ابزار مناسبی نداریم و باید فکر اساسی برای این شود. مجموعه‌ای باید شکل گیرد که در تدوین ابزار به ما کمک کند. می‌گویند «چون که با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد».

یکی از مسائل مهم در این سنین این است که هر کسی قادر به تشخیص نیست. بسیاری فکر می‌کنند با وجود درمانگاه قادر به تشخیص اختلال هستند در حالی که زبان کودک زبان خاصی است و با زبان بزرگسال فرق می‌کند. کسانی که با کودک کار می‌کنند باید قادر به ارتباط با او باشند و پس از چندین جلسه تشخیص بگذارند نه یک جلسه. گاهی لازم است بعد از جلسه ششم تشخیص‌گذاری انجام شود.
فارس: اینکه گاهی اطرافیان، کودک را دست و پاچلفتی خطاب می‌کنند می‌تواند حاکی از وجود اختلال در کودک باشد؟
حسن‌آبادی: بله،‌اتفاقاً نکته دیگر در مورد رشد حرکتی کودک است گاهی اوقات اطرافیان به ویژه هم سن و سال‌های کودک او را دست و پا چلفتی، حواس‌پرت و کم‌هوش تلقی می‌کنند. دست و پا چلفتی در روانشناسی همان اختلال در رشد حرکتی است. حواس‌پرت اختلال کمبود توجه و کم‌هوش کسی است که به لحاظ رشد هوش مغزی دچار مشکل است.
ممکن است کودک به ظاهر مشکلی نداشته باشد اما وقتی به تکالیف سخت می‌رسد خود به خود آن مشکل بروز پیدا می‌کند. در تشخیص اولیه باید به این نکته توجه کنیم که آیا کودک موقع راه رفتن تعادل خود را از دست می‌دهد یا خیر.
عدم مهارت در شنا کردن پس از چند جلسه تمرین، بازی با همسالان و حرکات جنبشی دلیل وجود اختلال در کودک است. همچنین تصویر بدنی ضعیف و ادراک نادرست از عمق موجب می‌شود تا کودک چاله جلوی پایش را نبیند.
حرکت مادر یادگیری کودک است. باید کودک را با حرکت درگیر کنید. در گذشته بازی «هفت سنگ»، «لی‌لی»، و بازی‌های حرکتی دیگر موجب رشد حرکتی کودک می‌شد در حالی که امروز زندگی در آپارتمان‌های کوچک و کوچه‌هایی که پر از ماشین است حرکت را از کودکان گرفته است.
برخی والدین افتخار می‌کنند که بچه‌شان قادر است با گوشی‌هایی که فناوری بالایی دارد بازی کند در حالی که اعتیاد به گوشی و رایانه که وارد متون علمی شده است نمی‌تواند جای بازی‌های حرکتی را بگیرد. وقتی حرکت از کودک گرفته شود مادر یادگیری می‌میرد.
در این مبحث می‌خواهیم به انسجام حسی اشاره کنیم سه دستگاه لامسه، دهلیزی و دستگاه تحریک عضلانی موجب انسجام حسی می‌شود. در دستگاه لامسه، حس لمس و تحریک پوست وجود دارد .برخی موارد کودک با لمس پوستش ناراحت می‌شود. مثلاً با مارک لباسش مشکل دارد. این مشکل حالت تدافعی لامسه است و موجب می‌شود کودک اجازه ندهد کسی به او نزدیک شود.
چنانچه در جورابش درزی ببنید آ نقدر آن را لمس می‌کند تا قابل استفاده نباشد. در این هنگام پدر و مادر باید ضمن مراجعه به پزشک از کرم‌های مخصوص و برس‌های خاص استفاده کند تا این حساسیت از بین برود.
فارس: در مورد دستگاه دهلیزی چطور؟
حسن‌آبادی: در خصوص دستگاه دهلیزی که مربوط به گوش داخلی است فرد موقع راه رفتن باید بتواند یکی از پاهایش را جلوتر بگذارد و بر جاذبه زمین غلبه کند. در حرکت و تنظیم تعادل مهم است باید در این سنین کودک را برای شنوایی‌سنجی و گوش داخلی نزد پزشک ببریم.
تاب خوردن و بازی در شهر بازی می‌تواند این هماهنگی را ایجاد کند. در مورد دستگاه تحریک عضلانی افرادی که دچار مشکل هستند نمی‌توانند خود را حرکت دهند باید کودک را یاری دهیم که بتواند عضلات خود را منسجم کند. باید به کودک یاد داد تا از نشستن‌های مکرر بپرهیزند و به جای آن جنب و جوش داشته باشد. کودکانمان را اسیر تفکرات خودمان نکنیم بگذاریم آزاد باشند و حرکت کنند.

بلوغ زودرس کودکان با ماهواره


یک روانشناس استفاده از وسایل تصویری را برای کودکان زیر 3 سال مضر عنوان کرد و تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای را موجب بلوغ زودرس کودکان دانست.

علیرضا جعفری، اظهار داشت:‌ بازی‌ها باید بر اساس مقتضای سنی کودکان طراحی ‌شوند. برای همین کارخانه‌های اسباب‌بازی سازی موظف هستند، وسایل بازی کودکان زیر 3 سال را با اجسام نوک‌تیز و آنهایی که خطر بلعیده شدن دارند، طراحی نکنند.

وی افزود: استفاده از برخی وسایل تصویری به لحاظ جسمی و روانی برای کودکان این رده سنی نیز خطرناک است.
وی ادامه داد: در سن 4 یا 5 سالگی که کودکان وارد مرحله هویت جنسی می‌شوند، باید مراقب خاله‌بازی و آمپول‌بازی آنها باشیم. آنها در این سنین در حال آزمایش هویت جنسی خود هستند و والدین آنها باید مراقب بازی‌‌های آنها باشند.
این روانشناس تأکید کرد: بازی‌های رایانه‌ای خشن می‌تواند تکانه پرخاشگری کودکان را تحریک کند. البته بازی‌های رایانه‌‌ای به مقدار کم می‌تواند مفید باشد، زیرا تجسم فضایی کودکان را بیشتر می‌کند. البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که بازی‌های رایانه‌ای باید متناسب با سن کودکان و حفظ سلامت روانی او باشد.
وی ادامه داد: تماشای برنامه‌های شبکه‌های ماهواره موجب بلوغ زودرس کودکان می‌شود، همچنین تماشای فیلم‌های خشن می‌تواند الگوی ذهنی کودکان را بر اساس پرخاشگری شکل دهد.
وی افزود: کودکان چون به مرحله تفکر انتزاعی نرسیده‌اند، ممکن است کارهایی را انجام دهند که با عقل سلیم در تضاد است. مثلاً بعد از تماشای پرش فردی از صخره آن را تکرار کنند.
این متخصص بهداشت و روان تصریح کرد: بچه‌هایی که مجموعه‌ها و برنامه‌های کودک با محتوای رزمی می‌بینند، رفتارهای خارق‌العاده آن را تکرار می‌کنند، در این حالت وظیفه بزرگترها این است که به کودکان آگاهی لازم در خصوص خطرات این بازی‌ها را بدهند.
وی افزود: در مرحله نوجوانی برای کنترل پرخاشگری باید نوجوان را به ورزش‌های رزمی یا ژیمناستیک تشویق کرد تا از این طریق انرژی‌اش تخلیه شود.
وی گفت:‌ با توجه به اینکه هویت‌یابی از 14 سالگی آغاز و تا 21 سالگی ادامه پیدا می‌کند، نوجوان در این سنین هویت‌یابی کرده بنابراین باید مراقب الگوهای ذهنی او باشیم. اگر نوجوانی در این سنین به هویت خود نرسد، در 50 یا 60 سالگی هم نمی‌رسد، که این موضوع ارزش این سنین را بیش از پیش آشکار می‌کند.
این پژوهشگر بازی‌های کودکان ادامه داد: الگوپذیری نوجوانان از هنرپیشه‌ها و ورزشکاران زیاد است. بنابراین رسانه‌‌ها به ویژه صدا و سیما باید الگوهای مناسب را ترویج کنند.
وی خاطرنشان کرد: هنرپیشه‌های غربی تناسبی با ما ندارند. رفتارهای آنها نباید الگوی جوانان ما باشد. اگر رسانه نتواند الگوی مناسب را برای نوجوانان فراهم کند، آنها ناگزیر کسانی را مدنظر قرار می‌دهند که رفتارهایی مانند سیگار و قلیان‌کشیدن یا حرکات خشن و پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهند.