مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

زجر سازنده، زجر کشنده!؟

دیروز داشتم تو یه سایت کنکور، کارنامه ها و تجارب رتبه های برتر رو میخوندم...

یه مطلبی خیلی چشمم رو گرفت و بسیار مستفیض شدم...اگرچه کوتاه بود اما خیلی تاثیر گذار بود!

دلم نیومد که دوستانم رو مطلع نکنم...البته حتما شما بهتر میدونید ، برای دوستانی که نمیدونن

امیدوارم شما هم لذت ببرید ازش...و البته به کارش بگیرید!

از زبان رتبه برتر کنکور ارشد:


در طی فرایند مطالعه خودم با یک فایل صوتی آشنا شدم که استاد عزیزم دکتر ابراهیم میثاق در اون فایل در مورد اهمال کاری صحبت میکردن .

در اون فایل من متوجه یک مفهوم بسیار بسیار مهم شدم

که اگر من این موضوع رو روزهای اول میدونستم خیلی کمتر روند درس خوندن برام سخت میشد و با لذت بیشتری و عشق بیشتری درس میخوندم.

دکتر میثاق در این فایل مسیله مهمی رو مطرح کردن و اون تفاوت بین رنج سازنده و رنج کشنده بود .

دوستان عزیزم مطالعه کردن رنجه اما این که ببینیم از چه نوع رنجی است اون موقع این رنج رو به جان میخریم .

نکته کلیدی : فرار از رنج سازنده ، منجر به رنج کشنده میشه.

فرار از رنج سازنده مطالعه منجر به رنج کشنده بی سوادی

فرار از رنج سازنده ورزش منجر به رنج کشنده پوکی استخوان

فرار از رنج سازنده فعالیت و کار منجر به رنج کشنده فقر

فرار از رنج سازنده صداقت منجر به رنج کشنده بی اعتمادی



من که خیلی دوس داشتم این مطلب رو

و واقعا میپذیرمش که خیلی از رنج ها رو اگه تحمل کنیم مجبور نمیشیم رنج های عظیمی رو به جان بخریم

صبور باشیم و رنج های سازنده رو به رنج های کشنده ترجیح بدیم

دخترتان را به ملکه زیبایی تبدیل کنید ...

فشاری که برای زیبا بودن به یک دختر جوان وارد می شود، یکی از بزرگ ترین فشارهای روحی زنانه است، مخصوصا در دنیای آشوب زده ی امروز!

باباها! شاید ندانید که زیبایی ظاهری تا چه حد برای دخترتان مهم است. برای تان می گوییم که بخاطر دخترتان، چطور می توانید با دروغ های جامعه درمورد زیبایی مبارزه کنید و به او زیبایی حقیقی را یاد دهید.
تحت فشار بودن برای زیبا جلوه کردن، مهیب و طاقت فرساست و با تعریفی که جوامع امروزی از زیبایی ارائه می دهند حتی می تواند خطرناک هم باشد. زیرا این تعریف ها و الگوها می توانند غرور کاذب، احساس پوچی، مادی گرا بودن، به خطر انداختن سلامتی و نقص های رفتاری بسیار زیادی را در سر راه دخترهای جوان ما قرار دهند. آیا دختران ما امیدی برای فرار از دام ها و اغواشدگی هایی که افکار و رفتارشان در مورد زیبایی و ظاهر را هدف گرفته دارند؟ چطور می تواند با تصورات اشتباه متداولی که تقریبا در همه ی فرهنگ ها بی رحمانه به افکار عمومی مخصوصا به دختران جوان تحمیل می شود مبارزه کرد؟

کلید این راه حل در " محیط خانه " نهفته است، در دستان والدین و مخصوصا " پدر " !

دخترتان را زیبا کنید
پدرها: شما به عنوان اولین قدرت تجربه ی مردانه در زندگی دخترتان نقش ویژه ای دارید تا این اطمینان را به او بدهید که نه تنها احساس زیبا بودن کند بلکه بداند و درک کند که زیبایی حقیقی چیست.

چطور می توانیم دخترمان را به شیوه ای درست و مقدس زیبا کنیم؟ جواب این پرسش در فهم این موضوع نهفته است که خداوند اولین زن را چگونه زینت بخشید. وقتی خداوند آدم و حوا را آفرید، آنها را با پوست حیوانات پوشاند؛ یعنی از پوست حیوانات جامه بر تن شان کرد. در روایاتی که در کتب مقدس آمده درمورد پوشاندن بدن آدم و حوا از کلماتی استفاده شده که فراتر از پنهان کردن شرمگاه های شان بوده و جذابیت و زیبایی نیز به آنها بخشیده است.
به او بیاموزید که جنبه ی ظاهری زیبایی او، فقط مربوط به بدن و لباسش نیست بلکه در رفتار و گفتار او نیز هست؛ در نگاه و لبخندش!

لباس و پوشاک می تواند دخترتان را زیباتر جلوه دهد اما جامعه ی امروزی ما که بیشتر تحت سلطه ی افکار شیطانی است معمولا " زیبایی " را با این معیار تعریف می کند که چقدر از " بدن " نمایان باشد. اگر می خواهید دخترتان زیبا باشد، او را به شیوه ای پاک و مقدس بیارایید. به او یاد دهید پوشش در حد متعارف و متعادل زیباترش می کند و بی حیایی باعث زشتی او می شود؛ بی حیایی یعنی ظاهرشدن به گونه ای که موجب برانگختگی شهوت در یک مرد می شود.
به او بیاموزید که جنبه ی ظاهری زیبایی او، فقط مربوط به بدن و لباسش نیست بلکه در رفتار و گفتار او نیز هست؛ در نگاه و لبخندش!
زیباترین ابزارش را به او یادآوری کنید

صورت هایی که بهترین و سنگین ترین آرایش ها را دارند و از گرانقیمت ترین و درخشان ترین زیورآلات استفاده می کنند اما خودخواهی و بدخلقی از نگاه و رفتارشان می بارد در نگاه هیچ مردی زیبا و جذاب نیستند؛ البته هر مردی این را می داند که حالات و احساساتی که یک زن در چهر ه اش دارد، بسیار بسیار مهم تر از لباس و نمایش های اندامی اوست، اما واقعا یک مرد در جایگاه پدر چندبار این موارد را به دخترش یادآوری می کند و به او یاد می دهد که زیباترین ویژگی او لبخندش است؟ به دخترتان بیاموزید وقتی نگرش مثبتی دارد و این حالت را در چهره اش نمایان می کند، زیبایی از او می تراود.

جامعه ی متقلب و طراحان مد امروزی فکر می کنند 95 تا 99 درصد زیبایی از گردن به پایین است و الگوهای مد سعی دارند تا جایی که ممکن است برهنه تر و عریان تر شوند، و انگار رقابت بر سر بیشتر نشان دادن انحناها و زیبایی هاست! بله، خداوند اندام ها را زیبا طراحی کرده است اما نمایش این زیبایی فقط در قالب رابطه ی زناشویی مجاز است. از دخترتان بپرسید: آیا دوست دارد صرفا یک شی ء دم دست باشد؟ یا این که ترجیح می دهد زیبایی اش را جوری که مقصود خداوند است حفظ کند. با داشتن یک زندگی شاد و سالم که درخشش چهره و چشم ها را دربر دارد و پوشاندن بدن درحد متعادل، زیبایی های او چندین برابر می شود و با لبخندی عمیق و دلنشین، توجه ها را به سمت خصوصیات اخلاقی و طرز فکرش جلب خواهد کرد.

چیزی که دختران ما بیش از هرچیزی به آن نیاز دارند، زیبایی حقیقی و ماندگار است. شما می توانید در دادن این زیبایی به دخترتان نقش مهمی داشته باشید. بزرگی می گوید: " خرد، صورت را زیبا می کند." واقعیت زیبایی جاویدان را به دخترتان بیاموزید؛ همان چیزی که باعث درخشش و جذابیت چهره او می شود، بیشتر از تمام هزینه هایی که ممکن است بخواهد صرف زیباسازی صورتش بکند!

به دخترتان کمک کنید تا خودش را به جامعه معرفی کند
زنی که رفتار و حرکاتش لطیف و مهرآمیز و وزین است و پاکی و بی ریایی را منعکس می کند، به هیچ مردی این فرصت را نمی دهد که بررسی کند آیا زیبایی ظاهری این زن مورد پسند و تائید معیارهای جامعه ی فریبکار امروزی است یا نه.

چطور می توانیم به دخترمان کمک کنیم تا شادی ذاتی اش را برای بیشترکردن زیبایی اش بروز دهد؟ موجب شادی اش شوید و تشویقش کنید! یک دختر برای حمایت و دلگرمی گرفتن به پدرش نگاه می کند و نیاز دارد بداند که تحسینش می کنیم. اگر توجه و عشق لازم و بجا را به او بدهید راضی و خشنودش می کنید تا حس کند مورد حمایت است و واقعا زیباست. دختری که پدرش توجه کافی به او ندارد، همیشه احساس می کند در نگاه یک مرد ارزشمند نیست و به شیوه های نادرست و مضر دیگری این توجه و عشق را جستجو خواهد کرد.

به دخترتان یاد دهید که حفظ سلامتی برای زیبایی ظاهر اش هم مهم است، و این که ورزش می تواند به داشتن پوستی زیبا و اندامی متناسب و قوی کمک کند.
رفتارهای ظریف و متین زنانه را به او آموزش دهید و این که زنان بسیار زیادی هستند که شاید در نگاه اول زیبا و جذاب به نظر نرسند اما به دلیل الگوهای خاص رفتارهای زنانه ای که دارند دلربا و دوست داشتنی هستند. و برعکس بسیارند زنانی که صورت و ظاهری زیبا و فریبا دارند اما رفتارهای عاری از لطافت شان هیچ مردی را تحت تاثیر زیبایی شان قرار نمی دهد.

زنی که رفتار و حرکاتش لطیف و مهرآمیز و وزین است و پاکی و بی ریایی را منعکس می کند، به هیچ مردی این فرصت را نمی دهد که بررسی کند آیا زیبایی ظاهری این زن مورد پسند و تائید معیارهای جامعه ی فریبکارامروزی است یا نه. پدرهای عزیز با کمی آگاهی، عشق و توجه، دختران تان را به ملکه های زیبایی تبدیل کنید!

قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید

پژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت.

پول تعیین کننده ثروت است. اما در ایجاد مساوات، امنیت، عشق، قدرت و آزادی زوج ها نقش دارد. احساس شما نسبت به پول به مراتب مهمتر از میزان دارایی تان است
ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.
طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.

پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید:

- درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟

- آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟

- اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟

- برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟

- چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟

- آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟

- اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟

- چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟

- اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟

- چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟

- برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟

- چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟

- چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟

- در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟

- آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟

- اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟

- آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟

- آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟

- آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟

- آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟

- آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟

- اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟

- اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟

- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟

ازدواج بعد از وقت اضافه

نمای داخلی خونه مادر بزرگ

بله، من هم قبول دارم که ازدواج سنت پیامبره و برای رسیدن به سعادت داشتن یک همسر خوب از الزاماته اما من قبل از ازدواج چند تا کار کوچییک دارم که باید انجام بدم. بعد از تموم شدن درس و رفتن سربازی، یه کار خوب باید پیدا کنم البته دلم می خواد درسم رو تا حداقل فوق لیسانس بخونم ! باید بتونم پول درست و حسابی داشته باشم البته توقعم زیاد نیست، یه خونه جمع و جور و یک ماشین ساده هم کفایت می کنه! خیلی دوست دارم با دوستام چند تا کشور دنیا رو ببینم البته مجردی!متوجه هستین که! خلاصه وقتی این کارها رو انجام بدم، یه دختر خوب و خانوم برای زندگی مشترک انتخاب می کنم اما الان خیلی زوده…

****
نمای خارجی با مادر درحال خرید

مامان حرف شما درسته اما من نمی تونم مثل شما زندگی کنم. هنوز دست راست و چپتون رو بلد نبودین که ازدواج کردین. با این استعدادی که داریدن، اگر شوهر نمی کردین، الان دکتر بودین! من باید اول کارشناسی ارشد قبول شم البته شایدم دکترا بعدش هر کسی خواست بیاد خواستگاری، قبول. دلم نمی خواد برم تو آشپزخونه غذا درست کنم و دلم شور امتحان فردا رو بزنه. هر کاری به نوبت. مگه دنبالم کردن!؟

****
این روزها جوان تر ها حرف های زیبایی می زنند، البته حرف های شان درست است اما کمی از آن طرف بام افتاده اند. روزگاری می گفتند دختر که رسید به بیست باید به حالش گریست و صاحبخانه ما می گوید وقتی ۱۹ ساله شد و هنوز ازدواج نکرده بود، مادر و پدرش از نگرانی این موضوع، دست به دامن همه اهل فامیل شده بودند تا برای او خواستگار پیدا کنند و وقتی شوهر فعلی صاحبخانه به خواستگاریش امد دیگر مسخره بود دختری که ۱۹ سالش شده، بخواهد بگوید این مرد از من ۲۵ سال بزرگتر است همین که خواستگاری آمده باید خدا را شکر کند!اما برای سعادت و خوشبختی اولین شرط لازم در زندگی،نه تنها در بحث ازدواج، حفظ اعتدال است. نه ازدواج در حال و هوای روزها نوجوانی خوب است و نه زمانی که فرد دیگر شور و حالی برای جوانی کردن ندارد. اما چرا این روزها عروس و داماد هایی با سن بالا زیاد شده اند؟

انتخاب با چشمان خیلی باز

یکی از بهانه های دست به نقد چنین اتفاقی، انتخاب با چشمان باز است. دختر و پسرهای امروز می خواهند یک شریک بی عیب و همه چیز تمام پیدا کنند. همسری کامل با بهترین مشخصات. به همین دلیل هیچ عجله ای برای انتخاب نکرده و می گویند: گزینه بعدی احتمالا بهتر خواهد بود. این کمال گرایی به دو نتیجه می تواند ختم شود:

_جستجوی همسر و مجرد ماندن تا اخر عمر

_از بین رفتن فرصت های مناسب و تن دادن به ازدواج با فردی که بسیاری از امتیازات افراد قبلی را ندارد به دلیل بالارفتن سن.

البته ممکن است در سن بالا هم همسر مناسبی پیدا شود اما وسواس در انتخاب همسر می تواند بسیار دردساز شود.

زگهواره تا گور دانش بجوی

یکی از موضوعاتی که می تواند منجر به تاخیر در سن ازدواج شود، عشق و علاقه جوانان به دریافت مدرک است. این اتفاق در حالی می افتد که با ازدواج و در کنار همسر هم می توان درس خواند، مخصوصا خانم ها. درس خواندن و علم آموزی یکی از بهترین کارهای زندگیست اما به شرطی که فرصت ما را برای تشکیل خانواده در زمان مناسب و فرزند آوری، نگیرد.



برخی سنت های دست و پا گیر

وجود برخی سنت ها و باورهای دست و پا گیر هم می تواند منجر به بالا رفتن سن ازدواج شود. مثلا خانواده ای که دختران باید به ترتیب سن، ازدواج کنند. حال اگر این خانواده سه دختر داشته باشد و دختر اول ازدواج نکند،مابقی خواهر ها هم باید صبر کنند تا نوبت شان برسد.


مشکلاتی که نمی توان فاکتور گرفت


هر چند منظور ما از این مقاله تفکرات جدید جوانان است که به بالا رفتن سن ازدواج منجر می شود اما نمی توان منکر مشکلات مالی و اقتصادی و نبود کار شد. بالاخره گاهی حد اقل ها هم دچار مشکل است اما آن دسته از افرادی که حد اقل و کمی بیشتر از آن را دارند، اگر برای ازدواج تاخیر کنند، باید بازنگری در دیدگاهشان نسبت به ازدواج داشته باشند.

تنها راه علاج

برای ازدواج های بعد از وقت اضافه که البته بدون مشکلات واقعی مالی انجام می شود اگر بخواهیم یک نسخه بپیچیم باید بگوییم که: دختر و پسر باید نگاه شان را نسبت به ازدواج اصلاح کنند. قرار نیست یک عمارت کامل ساخته شود و دو نفر بدون هیچ عیب و نقصی در اوج کمال بیایند و زندگی کنند. در حقیقت ازدواج یعنی کاشت نهال زندگی و مراقبت دو نفره از آن تا به بار بنشیند نه رسیدن به یک باغ سر سبز در زمان میوه چینی!

دو نفر قرار است همراه هم باشند اگر فنون این همراهی را بدانند می توانند کنار هم و کنار فرزندان شان به خواسته های شان برسند و رویاهای دور دست را قابل دست رس کنند. ازدواج یک همراهی شیرین است و حیف است آن را به تاخیر انداخت می توان کنار هم بود و مانع هم نبود. اگر به این باور برسیم، ازدواج های به موقع و پایدار خواهیم داشت.

افکار ممنوعه واسه خانوما ممنوع!!!!!

تعداد زیادی از بانوان در مراقبت و مواظبت از دیگران و بخصوص اطرافیان خود مهارت و شایستگی های فراوانی دارند. بدین ترتیب که اگر بهیکی از همین افراد احساس نامطلوبی همچون آزردگی، تنهایی، بدبختی و ... دست بدهد، دقیقا و به خوبی می دانند چگونه و به چه نحوی عمل کنند تا حال او رو به بهبودی گراید. آنان این افراد را به گردش می برند، با حوصله و دقت به حرفهایشان گوش می دهند، غذاهای مورد علاقه شان را تهیه می کنند، به آنان اطمینان می دهند که اوضاع خوب خواهد شد و ...

اما زمانی که این خانمها خود دچار ناراحتی می شوند، از درمان خود ناتوان بوده و نمی دانند برای تسکین خود چه بکنند و چه مراقبتهایی را به کار ببندند.

بسیاری از بانوان زمانی که در زندگی روزمره خود با مشکل یا مشکلاتی روبه رو می شوند و از حل آن عاجز می مانند دچار افکاری می شوند که احساس بدبختی می کنند! بر اثر این افکار مأیوس کننده و منفی فرد دچار خودخوری می شود. افکار و جملاتی از قبیل «من چقدر احمق هستم»، «از خودم متنفرم»، «چه آدم خرفتی هستم»، «چه من بی عرضه ام» و «نمی دانم چرا نمی میرم» و غیره زاده افکاری منفی هستند که به دنبال یک ناکامی و یا شکست حاصل می شوند و نتایج زیانباری را با خود به همراه دارند.
وقتی افکار و احساسات بد و ناخوشایند سر به شورش برمی دارند باید به ماهیت آنها توجه داشت. باید آنها را دور کرد و خاطرات خود و مطلوب را جایگزینشان ساخت.

افراد باید بدانند چگونه از خود مراقبت کنند تا احساس قدرت و توانایی بیشتری برای مواجهه با مشکلات داشته باشند. این مراقبت و مواظبتها برای تندرستی و سلامتی روانی افراد ضروری است تا از خود همانند دیگران مواظبت نمایند.
برای متوقف کردن افکار شماتت بار و منفی باید افکار خوب و احساسات زیبا را جایگزین ساخت. برای انجام این کار می توان یک خاطره خوب از اوقات خوش زندگی را به یاد آورد. می توان لحظه و مقطع زمانی خاصی از زندگی را یافت که آن را بسیار دوست داریم و هرگز فراموشمان نخواهد شد.

باید با خود مهربان تر بود و همین باعث خواهد شد که افکار منفی را از خود دور و رنج عاطفی و فشار روحی کمتری را احساس بکنیم.
چنانچه دوست داریم وضعیتمان به لحاظ حسی و روانی بهتر و مطلوب تر شود باید به همان ترتیب که دوست داریم و از دیگران مواظبت می کنیم، مواظب خودمان نیز باشیم.