مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

بی اشتهایی کودکان، معضلی بزرگ برای کودکان

علل مختلفی برای بی اشتهایی کودکان به غذا وجود دارد.

اولین علت بیماری در کودک است.

هر گونه بیماری یا دارو که سبب زخم های دهانی، تهوع و استفراغ و وجود تب خفیف می شود، اشتها را نیز کاهش می دهد.

در طول بیماری یا بهبودی، به علت کاهش فعالیت کودک، او اشتهای کمتری نسبت به خوردن غذا پیدا می کند.

اما نگران نباشید، بازسازی کودک بسیار سریع است.

پس از بیماری، با مراقبت بیشتر، کودک شما به راحتی می تواند به شرایط اولیه بازگردد.

فقط مراقب باشید، کمبود مواد غذایی او، به سوء تغذیه منجر نشود، که اثرات مضر آنها تقریبا غیر قابل جبران است.

با مشاوره کودک و نوجوان هر یک بار در ۲ تا ۳ ماه عدم داشتن این علائم و اطمینان از عدم وجود انگل در روده کودک، می توانید مطمئن باشید که اشتها به بیماری اش ربط نداشته باشد.

بی اشتهایی کودکان، معضلی بزرگ برای کودکان

دلیل دوم وجود سوء تغذیه و یا آلرژی غذایی در کودک است.

روده کودک ممکن است به نوع غذایی مانند پروتئین در گندم (گلوتن) آلرژی داشته باشد.

بنابراین، غذا به راحتی نمی تواند توسط دیواره روده جذب شود.

با توجه به استفاده از مواد غذایی خاص، عوارض خاصی در بدن ایجاد می شود که سبب می شود کودک از غذا خوردن کم کند.

برای اطمینان از این که رژیم غذایی و میزان مصرف غذا را در طی سه هفته درست کنید.

بنظر می رسد که باید غذاهای مورد علاقه وی را پیدا کنید.

چه غذاهایی، چه فرم و چه گرمایی و چه مواد اولیه ای را بهتر می خورد.

به این ترتیب، برنامه رژیم غذایی که برای کودک تنظیم می کنید، بر مبنای منافع و روش جایگزینی است که بعدا توضیح خواهیم داد.

دلیل سوم عدم دسترسی به غذای کافی و سالم برای کودک است.

گاهی اوقات کودک غذای کافی ندارد.

گاهی اوقات والدین غذاهای سالم مانند سبزیجات پوست کنده و میوه ها و سبزیجات، آجیل، محصولات لبنی تازه و غیره ندارند.

در عوض داشتن میان وعده، آنها به او شیرینی ها و شکلات ها یا شیرینی هایی که محتوای کالری بالا هستند می دهند.

علت چهارم وجود تنش های روانی بر روی کودک است.

اختلاف خانوادگی و یا مشکلی در میان دیگر اعضای خانواده تأثیر قابل توجهی در خوردن کودکان، به ویژه کودکان باهوش تر دارد.

مجبور کردن کودک برای خوردن غذا و ترس از پدر و یا هر قدرت دیگر و تهدید کودک به خوردن به دلیل زشتی که او انجام داده است، همه اینهاست.

تغذیه سالم در کنار خواب مناسب و ورزش کردن ارکان اصلی سلامت جسمی و شاید روحی روانی یک فرد را تشکیل می دهند.

در این بین تغذیه می تواند تاثیر بسیار مهمی در رشد و نمو کودکان از لحاظ جسمی و روحی و ذهنی داشته باشد.

بسیاری از خانواده ها با مشکلات کم اشتهایی کودکان خود در سنین کودکی و ترس از عدم رشد مناسب آن ها چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی مواجه هستند.

یکی از دلایلی که باعث می شود کودکان اشتهایی مناسب برای خوردن غذا نداشته باشند خوردن تنقلات بیش از حد توسط آن ها در طول روز و عادات ناسالم غذایی است.

این ها سبب می شود معده کودک پر شده و او هیچ تمایلی برای خوردن غذا نداشته باشد.

 چرا که بسیاری از تنقلات دیر هضم نیز می باشند.

پس به طور کلی خانواده ها باید مواظب رفتارهای کودکان خود در زمینه خوردن تنقلاتی مانند چیپس و پفک …باشند.

گاهی اصرار کردن والدین در خوراندن غذا به کودک و در مقابل انکار او و نخوردن غذا توسط او کار را به جایی می کشاند.

این کودک را بیش از پیش کم اشتها و بی اشتها می کند.

در این زمینه باید به مواردی توجه نمود.

نکته مهمی که والدین باید به آن دقت کنند این است که گاهی بی اشتهایی در کودک ناشی از لجبازی اوست به خصوص در سنین سه تا شش سالگی کودک می داند.

 والدین او در مسئله غذا خوردن او حساس هستند.

بنابراین از نخوردن غذا و لجبازی در جهت سو استفاده و گرفتن امتیاز از والدین استفاده می کنند و باید دقت نمود که در این مواقع بی اعتنایی بهترین گزینه است.

چرا که کودک مسلما گرسنه شده و گرسنگی اش به لجبازی اش غلبه می کند.

شما نیز در این بین با بی اعتنایی به او فهمانده اید که غذا نخوردنش نمی تواند راهی برای فشار بر شما باشد.

عادات غذایی کودکان معمولا از هشت ماهگی در آنان شکل می گیرد.

از این سن به بعد عادات غذایی و اشتهای کودک مستقیما با خلق و خو و رفتر کودک در ارتباط است.

 مثلا ممکن است کودک به دلیل لجبازی غذایی خاص را نخورد و یا از آن بدش بیاید.

رفتارهای والدین کودک به ویژه مادر کودک در سالهای ابتدایی زندگی تاثیر بسیاری در عادات غذایی کودک و اشتهای کودک دارد.

برخی از کودکان تا دوران نوجوانی خود هرگز یاد نمی گیرند که مانند والدین و سایر اعضای خانواده سر سفره و میز غذاخوری بنشینند و در کنار دیگران غذا بخورند .

در این زمینه باید والدین و رفتارهای آن ها را در این زمینه تاثیر گذار دانسته و به نحوی آن ها را مقصر اصلی این قضیه دانست.

برخی از والدین نسبت به اصول تغذیه ای کودک نا آشنا بوده و با غذاهایی که به او می دهند باعث تغییر در سیتم بدن او شده و عادات غذایی ناسالم را به او القا می کنند.

مثلا نمی دانند که خوردن نمک برای کودک تا سن ۲ سالگی بسیار بد و خطرناک است .

می بایست که کودک تا سن ۲ سالگی نمک مصرف نکند .

همان گونه که خوردن تنقلاتی مانند چیپس و پفک در انان تاثیرات منفی بسیاری خواهد داشت و به نوعی قدغن نیز شده است.

  • والدین باید بدانند که آن ها باید اصولی برای تغذیه کودک در نظر بگیرند .
  • نباید با دادن مرتب پول تو جیبی به او اجازه خرید گاه و بی گاه انواع تنقلات را به او بدهند.
  • چرا که کودک هم از این نظر کمی لوس خواهد شد و هم اینکه هنگامی که تنقلات زیادی مصرف کند به یک کودک بی اشتها تبدیل می شود.
  • در این حالت او نمی تواند وعده های غذایی اصلی و مهم خود را که برای رشد او از لحاظ جسمی و ذهنی تعیین کننده است مصرف نماید.
  • هیچ گاه کودک خود را به این مسئله عادت ندهید که او می تواند غذایی متفاوت از سایرین بخورد و همان غذایی که در خانه درست کرده اید را به او نیز بدهید.
  • مگر اینکه کودک واقعا از یک غذای خاص متنفر باشد و اصلا دوست نداشته باشد که آن را بخورد.
  • اگر احساس کردید که کودک برای نخوردن غذا لج کرده است هرگز به او اصرار نکنید.
  • کاملا با بی اعتنایی به او می توانید حتی به همسرتان بگویید که اگر گرسنه باشد خودش غذا می خورد!
  • آداب غذا خوردن مانند نشستن صحیح و نحوه غذا خوردن درست را به گونه ای مناسب به او بیاموزید که اگر او به شکلی نامتعارف و بد به غذا خوردن عادت کند دیگر نمی توانید او را اصلاح نمایید.
  • او این عادات را تا اخر عمرش با خود به همراه خواهد داشت.

منبع :

  1. حسینی نسب سید علیرضا, سالاری علی اکبر. تعیین ارزش علامت بی اشتهایی در تشخیص اولیه آپاندیسیت حاد. مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد :   بهار ۱۳۸۰ , دوره  ۹ , شماره  ۱ ; از صفحه ۵۷ تا صفحه ۶۱ .
  2. خزایی حبیب اله , رضایی لیبا. گزارش یک مورد بستری طولانی مدت (بیش از ۶ ماه) بی اشتهایی روانی. مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه (بهبود) (journal of kermanshah university of medical sciences) :   زمستان ۱۳۸۵ , دوره  ۱۰ , شماره  ۴ (پیاپی ۳۱) ; از صفحه ۳۹۵ تا صفحه ۴۰۰
  3.  نوحی سیما.  درمان موفقیت آمیز یک بیمار مبتلا به بی اشتهایی عصبی شدید (گزارش موردی(.مجله علوم رفتاری :   زمستان ۱۳۸۶ , دوره  ۱ , شماره  ۲ ; از صفحه ۱۸۹ تا صفحه ۱۹۳
  4. قدسی علی محمد , بلالی اسماعیل , صمدی اخی جانی زهرا , بهروز فرشته. مطالعه برخی عوامل اجتماعی مرتبط با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان.  زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان:   تابستان ۱۳۹۶ , دوره  ۱۵ , شماره  ۲۱۱ ; از صفحه ۱۴۹ تا صفحه ۱۶۸
مشاورانه

6 مرحله برای حل اختلاف در ازدواج

چند زوج مایل به پذیرش آن هستند، اما درگیری برای همه ازدواج شایع است. ما سهم ما از درگیری ها را داشته ایم و برخی از اختلافات ما خیلی خوشایند نیست. ما احتمالا می توانیم یک کتاب در مورد چیزی که نباید انجام دهیم بنویسیم!

با دو نفر خودخواه با زمینه و شخصیت های مختلف شروع کنید. در حال حاضر برخی از عادت های بد و خصوصیات جالبی را اضافه می کنند، در یک دسته از انتظارات قرار می گیرند، و سپس کمی گرما را با آزمایشات روزانه زندگی به وجود می آورند. حدس بزن چی شده؟ شما ملزم به درگیری هستید این اجتناب ناپذیر است

از آنجاییکه هر ازدواج تنش دارد، مسئله اجتناب از آنها نیست، بلکه این است که چگونه با آنها برخورد می کنید.  مناقشات می تواند منجر به روندی شود که یکپارچگی یا انزوا را ایجاد می کند. شما و همسرتان باید انتخاب کنید که چگونه در هنگام وقوع اتفاق می افتد.

گام اول: حل منازعه نیاز به دانستن، پذیرش و تنظیم اختلافات خود دارد. 

یکی از دلایلی که ما در ازدواج با آن مواجه هستیم این است که مخالفان جذب می شوند. معمولا یک فرد با وظیفه گر ازدواج می کند کسی که بیشتر مردم گرا است. به نظر می رسد که افرادی که از طریق زندگی با سرعت فراگیر حرکت می کنند، در کنار همسرانی قرار می گیرند که به آرامی حرکت می کنند. عجیب و غریب است، اما بخشی از دلیل اینکه شما ازدواج کرده اید چه کسی هستید. همسر شما یک نوع، ادویه، و تفاوت را به زندگی شما اضافه کرد که قبل از آن نبود.

اما پس از مدتی (گاهی اوقات کوتاه) ازدواج می کند، جاذبه ها به مقابله تبدیل می شوند. شما ممکن است در مورد تحریکات کوچک نظیر چگونگی فشار دادن به لوله ای از خمیر دندان یا تفاوت های فلسفی عمده در اداره امور مالی و یا پرورش کودکان بحث کنید. شما ممکن است دریابید که پس زمینه و شخصیت های شما بسیار متفاوت هستند و شما تعجب می کنید که چرا و چرا خداوند برای اولین بار شما را با هم قرار داد.

مهم است که این تفاوت ها را درک کنید و سپس آنها را بپذیرید و آنها را تنظیم کنید. همانطور که آدام خداحافظی از حوا را پذیرفت، از شما خواسته شده است که به او هدیه بدهید. خداوند به شما یک همسر متوسل شد تا شما را به راههایی که هنوز یاد نداده اید نپردازد.

ما هیچ استثنائی نبودیم. شاید بزرگترین تنظیماتی که ما در اوایل ازدواجمان با آن مواجه شدیم، از زمینه های متفاوت ما رشد کرد. من در Ozark، میسوری، یک شهر کوچک در گوشه جنوب غربی ایالت "Show Me" بزرگ شدم. باربارا در یک باشگاه کشور در نزدیکی شیکاگو و بعدا در بایتونا تگزاس بزرگ شد. باربارا ازدواج کرد یک بانوی جوان تصفیه شده. من یک hillbilly واقعی بودم.

همانطور بود که ما از دو کشور مختلف با سنت ها، وراثت ها، عادت ها و ارزش ها کاملا متفاوت بودیم. تفاوت در اوایل ازدواج ما آشکار شد. برای مثال، مبلمان را بپوشانید. باربارا یک کتاب رویای اتان آلن داشت و همیشه به دنبال آن بود. این همه چیزهایی بود که از گیلاس جامد، گردو جامد، چوب ماهون جامد ساخته شده بود. هیچ صندلی برای 189.95 دلار به ازای هر پا هزینه نداشت.

من نمی دانستم که چرا او می خواست خرید این نوع مواد را انجام دهد، در جنوب غربی میسوری، شما می توانید به K-Mart بروید و یک میز با پایه کرومی و شش صندلی بدست آورید و برای خیلی کمتر از 189.95 دلار. شما می توانید از این نوع جدول برای سال ها غذا بخورید و هرگز هیچ سایتی نشان نمی دهد.

بنابراین، ما چگونه به مصالحه رسیدیم؟ ما یک عتیقه خریداری کردیم و من انتظار داشتم که آن را اصلاح کنم - این فرصت را برای یک تفاوت عمده دیگر در زمینه های ما به سطح ایجاد کرد. پدر باربارا مهندس بود. او مکانیکی است و می تواند چیزی را حل کند، و در واقع آن را لذت می برد. من متقاعد شده ام که او می تواند رآکتور هسته ای را تعمیر کند.

پدرم یک پس زمینه در فروش داشت. اصلا چیزها یک سرگرمی نبود. اگر سیم بی سیم یا نوار ضخیم کم کار نکنند، معمولا لوله کش یا هر تعمیرکار لازم است.

و به همین ترتیب، ما با یک میز عتیقه ای که نیاز به بازپرداخت داشتیم، فقط ازدواج کردیم. من به شدت با آن رفتم، اما این کار را انجام دادم. در بعضی موارد، ازدواج ما در ابتدای زندگی ما را نجات داد.

گام دوم: حل منازعه نیاز به شکست دادن خودخواهی دارد.

همه تفاوت های ما در ازدواج بزرگ شده اند، زیرا آنها تغذیه بدون شک بزرگترین منبع درگیری ما هستند - طبیعت خودخواهانه و گناهکار ما.

نگهداری هماهنگی در ازدواج از زمان آدم و حوا بسیار دشوار است. دو نفر ازدواج خود را با یکدیگر شروع می کنند و سعی می کنند راه خودشان را خودشان و جداگانه ببینند، هرگز نمی توانند امید به ازدواج را تجربه کنند، همانطور که خدا در نظر داشت. اشعیاع پیامبر دقیقا بیش از 2500 سال پیش این مسئله را به تصویر میکشد که او خودخواهی بنیادی انسان را اینگونه توصیف میکند: «همه ما مانند گوسفند گمراه شدهایم، هر یک از ما به شیوه خود تبدیل شده است» (اشعیا 53: 6). همه ما خودمحور هستیم ما همه به طور غریزی به دنبال شماره اول هستیم، و این به طور مستقیم به درگیری منجر می شود.

ازدواج فرصتی فوق العاده برای انجام کاری در مورد خودخواهی ارائه می دهد. ما کار طرح کتاب مقدس را در زندگی ما دیده ایم و هنوز هم آن را روزانه می بینیم. ما یکدیگر را تغییر نداده ایم؛ خداوند هر دو ما را تغییر داده است. پاسخ برای پایان دادن به خودخواهی در عیسی و آموزه های او یافت می شود. او به ما نشان داد که به جای اینکه مایل باشد برای اولین بار، ما باید مایل به بودن آخرین باشد. به جای اینکه بخواهیم خدمت کنیم، باید خدمت کنیم. به جای تلاش برای نجات جان ما، ما باید آنها را از دست بدهیم. ما باید همسایگانمان (همسرانمان) را دوست داشته باشیم تا آنجا که ما خودمان را دوست داریم. به طور خلاصه، اگر ما بخواهیم خودخواهی را شکستدهیم ، ما باید رها شویم، به همه بدهیم، و همه را بدهیم. همانطور که فیلیپیان 2: 1-8 به ما می گوید:

بنابراین اگر در مسیح تشویق وجود داشته باشد، اگر دلسوزی از عشق وجود داشته باشد، اگر ارتباطی با روح وجود داشته باشد، اگر هر مهربانی و محبت، شادی من را با ذهن یکسان حفظ کند، حفظ همان عشق، متحد در روح، هدف از یک هدف.هرگز از خودخواهی و تلخی نکنید، اما با فروتنی از ذهن، توجه یکدیگر را مهم تر از خودتان می دانید؛ فقط به دنبال منافع شخصی خود نیستید بلکه برای منافع دیگران نیز توجه کنید. این نگرش را در خودتان که در مسیح عیسی بود نیز داشتید، که اگرچه در قالب خدا وجود داشت، با خدا چیزی را درک نکرد که درک شود، اما خود را خالی کرد، به شکل یک خدمتگزار، و بودن ساخته شده در برابر مردان است. با ظاهر شدن به عنوان یک مرد، او خود را با قاطعیت به نقطه مرگ فروبست

برای تجربه یونیسف، باید اراده ی خود را برای اراده ی دیگری از دست بدهید. اما برای انجام این کار، ابتدا باید اراده خود را به مسیح برسانید، و پس از آن شما می توانید اراده خود را برای همسر خود بپذیرید.

مرحله سوم: حل منازعه نیاز به دنبال شخص دیگری است.

رومیان 12:18 می گوید: "اگر ممکن است، تا آنجا که به شما بستگی دارد، با همه مردان صلح آمیز زندگی می کنید. هرچه بیشتر زندگی کنم، بیشتر متوجه می شوم که این کلمات برای بسیاری از زوج ها دشوار است. زندگی صلح آمیز معنی پیگیری صلح است. این بدین معنی است که ابتکار عمل برای حل یک درگیری دشوار را بجای اینکه منتظر فرد دیگری باشد که قدم اول را بگیرد.

به دنبال حل و فصل یک درگیری به معنی کنار گذاشتن صدمه، خشم و تلخی خود را. این بدان معنی است که قلب را از دست ندهید چالش برای شما این است که «روابط خود را در حال حاضر حفظ کنید». به بیان دیگر، تصمیم بگیرید که روزانه با همسرتان همراه با فرزندان، والدین، همکاران و دوستانتان همکاری کنید. اجازه ندهید که شیطان با جدا کردن شما از کسی که به آن علاقه دارید، پیروزی کسب کند.

مرحله چهارم: حل منازعه نیاز به روحیه دوست داشتنی دارد.

وردزوورث گفت: "او که دوست خوب دارد نیازی به آینه ندارد. خوشبخت بودن ازدواج است که هر دو از همسران احساس می کنند که دیگر دوست خوب است که از طریق هر گونه مشکلی یا درگیری با هم صحبت می کنند، درک می کنند و کار می کنند. برای انجام این کار، مقابله دوستانه روبرو می شود.

برخورد با همسر شما با فیض و زرنگی نیاز به عقل، صبر و آرامش دارد. در اینجا چند راهنمایی دیگر که مفید است یافتیم.

  • انگیزه خود را بررسی کنید. آیا کلمات شما کمک می کنند یا صدمه دیده اند؟ آیا این امر موجب بهبودی، انسجام و انصاف یا انزوا بیشتر خواهد شد؟
  • نگرش خود را بررسی کنید دوست داشتنی رویارویی می گوید: "من برای شما مهم است. من به شما احترام می گذارم و می خواهم که به من احترام بگذارید. من می خواهم بدانم چطور احساس می کنید. "بر بولدوزر خود نگذارید و همسرتان را پایین بیاورید. روابط همسرتان با دوست داشتنی
  • شرایط را بررسی کنید. این شامل زمان بندی، مکان و تنظیمات می شود. مثلا هنگامی که از کار روز سخت خسته شده یا در میان حل و فصل اختلاف بین فرزندان، با همسرتان مقابله نکنید. همچنین، هرگز انتقاد نکنید، یا با همسر خود در عمومی بحث کنید.
  • بررسی کنید که فشارهای دیگر ممکن است وجود داشته باشد. به جایی که همسرتان از شما می آید حساس باشید. در حال حاضر چطوری زندگی همسر شما چیست؟
  • به همسر خود گوش کنید تلاش کنید تا دیدگاه خود را درک کنید و از سؤالات برای روشن کردن دیدگاه ها بپرسید.
  • مطمئن باشید که آماده است تا آن را نیز بشویید. شما ممکن است شروع به دادن برخی از "مشاوره دوستانه" خود را به همسر خود و به زودی یاد بگیرند که آنچه شما می گویند واقعا مشکل او نیست، اما شما!
  • در طول بحث، به یک موضوع در یک زمان بستگی دارد. چند تا نکن یک سری از شکایات را نجات ندهید و اجازه دهید همسر شما همه آنها را در یک زمان بگذارد.
  • تمرکز بر مشکل، به جای شخص. به عنوان مثال، شما نیاز به یک بودجه دارید و همسرتان چیزی جز خرج کردن نیست. از طریق برنامه های امور مالی کار کنید و فقدان بودجه را دشمن، نه همسر خود قرار دهید.
  • تمرکز بر روی رفتار به جای شخصیت. این پیام "شما" در مقابل پیام "من" دوباره است. شما می توانید شخصیت همسر خود را به قتل برسانید و به قلب شما پیام هایی مانند "شما" را به قلب بچسبانید، "شما همیشه دیر می کنید؛ شما در همه چیز به من اهمیتی نمی دهید؛ شما برای کسی جز خودتان اهمیتی نمی دهید. "پیام" من "می گوید:" احساس ناراحتی میکنم، وقتی اجازه ندادید دیر کنید. من از شما قدردانی می کنم اگر تماس بگیرید، ما می توانیم برنامه های دیگر را بسازیم. "
  • تمرکز بر حقایق و نه قضاوت در مورد انگیزه ها. اگر همسرتان فراموش کرد که یک تماس مهم برقرار کند، با عواقب آنچه که هر دو شما باید بعدا انجام دهید را کنار بگذارید و به آنها بگویید: «شما خیلی بی دقت هستید؛ شما فقط چیزهایی را برای من تحریک کنید. "
  • بالاتر از همه، تمرکز بر درک همسرتان به جای اینکه کسی برنده یا از دست بدهد. هنگامی که همسرتان با شما مواجه می شود، با دقت گوش دادن به چیزی که گفته شده است و آنچه گفته نشده است گوش دهید. به عنوان مثال، ممکن است این باشد که او در مورد چیزی که در کار اتفاق افتاده ناراحت شده است و شما چیزی بیش از ضربان آن فشار نمی آورید.
مرحله پنجم: حل منازعه نیاز به بخشش دارد.

مهم نیست که چقدر سخت است که دو نفر سعی کنند عاشق شوند و یکدیگر را بپوشانند، آنها شکست خواهند خورد. با شکست می آید صدمه دیده است. و تنها تسکین نهایی برای صدمه، آرامش آرام بخش بخشش است.

کلیدی برای حفظ یک ازدواج باز، صمیمی و شاد، این است که به سرعت درخواست و بخشش کنید. و توانایی انجام این کار به رابطه هر فرد با خدا وابسته است.

در مورد فرایند بخشش، عیسی گفت: «اگر اگر مردان را برای تجاوزات خود ببخشید، پدر آسمانی شما نیز به شما آمرزش می دهد. اما اگر مردان را ببخشید، پس پدر شما گناهان شما را آمرزش نخواهد بخشید »(متی 6: 14-15). دستورالعمل روشن است: خداوند اصرار می ورزد که ما باید فداکار باشیم و ازدواج - احتمالا بیش از هر رابطه دیگر - فرصت های مکرر برای تمرین فراهم می کند.

بخشش معنی دادن خشم و تمایل به مجازات کردن است. با عمل خواسته خود، شخص دیگری را از قلاب خارج می کنید. و به عنوان یک مسیحی، شما این را تحت فشار، خاراندن و فریاد در اعتراض نیستید. در عوض، با این که روح و عشق ملایم، همانطور که پولس می خواست، مهربان باشید، مهربان باشید، مهربان و مهربان باشید، همانطور که خدا در مسیح نیز به شما بخشوده است (افسسیان 4: 32).

مرحله ششم: حل منازعه نیاز به بازگشت به برکت برای توهین.

اول پیتر 3: 8-9 می گوید: "به خلاصه، همه شما هماهنگ، دلسوز، برادر، مهربان و روحانی فروتن باشید. بدرفتاری برای توهین و توهین به توهین نیست، بلکه به جای آن، برکتی است؛ برای شما برای اهداف فراوانی دعوت شده بودیم که ممکن است یک برکت را به ارث برسانید. "

هر ازدواج در رابطه با "توهین به توهین" یا رابطه "برکت برای توهین" عمل می کند. شوهران و همسران می توانند در رفتارهای توهینآمیز، در مورد شیوه ای که او به نظر می رسد، نحوه ی آشپزی و نحوه ی رانندگی و نحوه تمیز کردن خانه، بسیار سودمند باشد. به نظر می رسد بسیاری از زوج ها هیچ راهی برای ارتباط با یکدیگر ندارند.

به معنی بازگشت به برکت برای توهین چیست؟ فصل سوم از 1 پطرس می گوید: "برای" کسی که زندگی خویش را دوست دارد و روزهای خوبی را می بیند، باید زبانش را از شر و زبانش از فریب سخن بگذارد. او باید از شر بدرفتاری کند و کار خوبی انجام دهد؛ او باید صلح را دنبال کند و آن را دنبال کند "(آیات 10-11).

برای اولین بار، برکت به معنی کنار گذاشتن یا صرف نظر از اینکه مجبور باشد عصبانی شود، مجبور به تلافی می شود. تغییر تمایل طبیعی خود را به ضربه زدن، مبارزه با عقب، و یا به همسر خود بگویید خاموش فقط در مورد تغییر مسیر رودخانه می سی سی پی است. شما نمیتوانید بدون کمک خداوند بدون توسل به قدرت روح القدس انجام دهید.

این همچنین به معنی انجام دادن خوب است. گاهی اوقات انجام کارهای خوب، چند کلمه ای را که به آرامی و مهربانی صحبت می کنند، یا حتی یک لمس، آغوش، یا یک شانه بر روی شانه می گذارند. این ممکن است به معنای تلاش ویژه ای باشد تا همسر خود را با انجام یک کار خاص از مهربانی درخواست کنید.

در نهایت، یک برکت به معنای پیروی از صلح است. هنگامی که شما مشتاقانه به دنبال ببخشید، به دنبال انزوا هستید، نه انزوا.

امید ما

همانطور که دشوار است که از طریق درگیری در ازدواج کار کنیم، می توانیم وعده های خدا را همانطور که هستیم، ادعا کنیم. خداوند نه تنها تلاش های ما را بر اساس کلام او برآورده می کند، بلکه او نیز به ما می گوید که هدفش نهایی برای محاکمه است. اول پیتر 1: 6-7 به ما می گوید

در این مورد شما بسیار شادی می کنید، حتی اگر در حال حاضر برای مدت کمی، در صورت لزوم، شما توسط دادگاه های مختلف مورد تردید قرار گرفت، به طوری که اثبات ایمان خود را، گران تر از طلا که فاسد می شود، اگر چه آزمایش شده توسط آتش، ممکن است در نتیجه وحی و عبرت عیسی مسیح یافت می شود.

هدف خدا در درگیری های ما این است که ایمانمان را آزمایش کنیم، برای تحمل استقامت، اصلاح کردن ما و افتخار برای خودمان. این امید است که به ما می دهد - ما واقعا می توانیم درگیری های خود را به عنوان فرصتی برای تقویت ایمان و خداپرستی در نظر بگیریم.

این علائم نشان دهنده شروع اختلالات روانی همسر است

با ازدواج یک شخص تصمیم می گیرد زندگی خود را آغاز کند، و اگر اشتباه باشد، تا پایان عمر، مشکلات ایجاد می شود.

در طول زندگی زناشویی همسران ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند.

یکی از آنها مقابله با اختلالات روانی است که ممکن است برای هر یک از زوجین رخ دهد.

اختلالات روانی در یک همسر نشان دهنده نشانه های زندگی مشترک است.

دشوار است که متوجه شویم که همسر مان دارای اختلالات روانی است و دشوار است حدس بزنیم.

با توجه به اینکه شما دانش و درک کامل از تشخیص اختلالات روانی و احساسی ندارید، نمی توانید قطعا نظر خود را در مورد همسر خود مطرح کنید.

در این شرایط فقط می توانید همسر خود را با توجه و عاطفه خود کمک کنید و نیز از مشاوره روانشناسی کمک بگیرید.

اعتقادات دروغینی در مورد این شرایط وجود دارد که این افراد قابل درمان نیستند و نمی توانند بهبود پیدا کنند، در حالی که می توانند به درمان های معتبر و توجه و مراقبت کمک کنند.

به خاطر داشته باشید که شرایط ممکن است دشوار باشد، اما امکان برخورد با همسرتان را نادیده نگیرید.

زمانی که این عدم تعادل روانی حاد باشد، ترک همسر پیشنهاد می شود و تنها با دارو و روان درمانی کنترل می شود و امکان بهبود آن وجود دارد.

در زیر چند نشانه گفته شده که نشان می دهد شما ممکن است اختلالات روانی داشته باشید.

این علائم نشان دهنده شروع اختلالات روانی همسر است

این علائم نشان دهنده شروع اختلالات روانی همسر است

روابط زندگی را مختل می کند و می تواند باعث درد و رنج شما شود.

مطمئنا، برای بسیاری از ما، ما برای شرکت در چنین روابط و تعجب می کنیم که آیا طرف مقابل اختلالی روانی دارد.

آیا رفتارهای خشونت آمیز و خطرناک او دلیلی روانشناختی دارد؟ برای برخی پاسخ مثبت است.

در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت ارتباط برقرار کردن با دیگران دشوار است، و این باعث می شود که رابطه آنها مشکل باشد.

در بعضی از این افراد به دلیل این وضعیت حتی باعث ایجاد آسیب به رابطه آنها می شوند.

افراد مبتلا به اختلالات روانی، اختلال شخصیت، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیتی غیرعادی معمولا تحت تاثیر زخم های جسمی و احساسی قرار می گیرند.

برای بسیاری از ما سخت است بدانیم که طرف ما از نظر روان شناختی سالم است یا الگوهای رفتاری اش نشان دهنده یک مشکل شخصیت است.

در زیر برخی از علائم هشدار دهنده وجود دارد که می تواند نشان دهنده این باشد که طرف شما این اختلالات روانی را تجربه می کند.

علائم اختلالات روانی در یک همسر

  • من بالاتر از شما هستم

افرادی که با اختلالات روانی روبرو هستند، اغلب خود را درگیر آن می دانند که آنها برتر و بالاتر هستند و طرف آنها برای آنها کافی نیست.

در چنین روابط، طرف مقابل معمولا احساس تحقیر، بی ارزشی و کم ارزشی می کند.

تشخیص اختلالات روانی در یک شریک باید توسط پزشک انجام شود

  • تو خسته هستی، از تو متنفر هستم، دوستت دارم، از تو متنفر نیستم.

بعد از مدت کوتاهی از هیجان و احترام به طرف دیگر را از دست می دهند و سوء استفاده می کنند.

بسیاری از آنها به طور مداوم رابطه را تمام کرده و دوباره شروع می کنند.

بی احترامی بسیار زود جای سوء استفاده و ناراحتی را می گیرد و طرف آنها تبدیل به قربانی رابطه می شود.

بسیاری از همکارانشان با افسردگی، اضطراب شدید، اعتیاد به مواد مخدر یا الکل و بیماری های مختلف روحی باقی می مانند.

بسیاری حتی خودکشی می کنند.

  • من مسئول چیزهای بد که اتفاق می افتد یا چیزهای بد که انجام می دهم نیستم. این یک قانون است.

این کاملا عادی است که سرزنش دیگران را بر عهده بگیرید.

آماده سازی

شرکای جدید معمولا بر اساس درخواست ها پیدا نمی شوند، آنها را برای روابط خود آماده می کنند.

تفاوت بین این دو این است که اولی به دنبال یک رابطه واقعی است، اما دومی می خواهد یک بازی یا فریب را شروع کند.

مهربانی، توجه، گذراندن وقت، سفر و هدیه، همه هدف اوست.

آنها انتظار دارند که پس از گذراندن این هیجان اولیه رابطه را تمام کنند.

  • در گذشته او بسیار عاشق بوده است

آنها دائما به دنبال روابط عاشقانه جدید هستند، زیرا آنها به زودی از بین می روند و پس از کاهش هیجان اولیه خود به یک نفر، قادر به حفظ رابطه خود نیستند.

هنگامی که آنها می خواهند یک شخص جدید را برای رابطه خود آماده کنند، از دوستان قبلی خود به عنوان دوستان بد یا دیوانه یاد می کنند!

اگر چه آنها معمولا بسیار قوی، خودآگاه و غیر حساس هستند، دیگران اغلب از اینکه چقدر حساس هستند شوکه می شوند.

زمانی که آنها مورد انتقاد و یا به چالش کشیده می شوند.

این حس ناشی از احساس ناامنی نیست و آنها علاقه ای به خشنودی دیگران ندارند.

دلیل این امر، اعتقاد آنها به برتر بودن نسبت به دیگران است.

آنها از ناتوانی و ضعف خود رنج می برند.

  • قدرت، کنترل و سلطه

آنها از تحقیر دیگران لذت می برند.

اما آنها هرگز چنین رفتارهای خود را به درستی تحمل نخواهند کر.

  • دروغ و فریب

فریب یک رفتار عادی برای این افراد است.

آنها دروغ می گویند و اغلب پنهان کاری می کنند.

این دروغ ها می توانند کوچک یا بسیار بزرگ باشند.

  • اخلاق عجیب

همیشه یک روند طولانی و مداوم اشتباهات اخلاقی وجود دارد.

نمونه هایی از جمله خیانت، دروغ، سرقت، خشونت، یا مجازات وجود دارد.

  • احساسات سطحی و کم عمق

روابط سطحی آنها به هیچ وجه به گونه ای نیست که یک روز عمیق تر شود.

  • من اینجا قربانی هستم

این رویکرد رفتاری معمولا در مواجهه با افراد محترم ظاهر می شود.

وقتی کسی را دوست داریم، خشونت او را می پذیریم.

کسانی که دارای ظرفیت شفقت هستند بیشتر احتمال دارد که توسط این افراد مورد آزار و اذیت قرار گیرند.

در مواجهه با چنین افراد محترمی، فرد مبتلا به اختلال شخصیت می تواند اشتباهات و گناهان خود را به راحتی به گردن بگیرد.

  • مثلث

او همسر جدیدش را با دوستان سابقش مقایسه می کند.

تلاش می کند ارتباطاتی علنی بین آن ها ایجاد کند!

  • مهم نیست چقدر سعی کنید، نمی توانید کاری انجام دهید.

به دلیل حساسیت ها، شما متهم به کنترل او می شوید.

هر چیزی که شما بخواهید به عنوان تلاش برای کنترل او محسوب می شود.

به عنوان مثال، نگرانی های معمول شما در مورد وضعیت و شرایط زندگی تان، که کاملا بین زوج ها دیگر طبیعی است توسط فردی که دارای اختلالات روانی است، تحمل نمی شود.

منبع : آقایی اصغر, رییسی دهکردی راضیه, آتش پور سیدحمید. رابطه خوش بینی و بدبینی با سلامت روان در افراد بزرگسال شهر اصفهان. دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی : پاییز ۱۳۸۶ , دوره ۹ , شماره ۳۳

بنی هاشمیان کوروش, صیف محمدحسن, موذن منصور. رابطه بدبینی با سلامت عمومی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بابل : فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ , دوره ۱۱ , شماره ۱

خوشکام سمیرا , احمدی سیداحمد , عابدی محمدرضا. تاثیر آموزش ارتباط بر روابط زوجین شهر اصفهان. پژوهش های مشاوره تازه ها و پژوهش های مشاوره : زمستان ۱۳۸۶ , دوره ۶ , شماره ۲۴
مشاورکو” مرکز مشاوره روانشناسی .

عیسی نژاد امید , احمدی سیداحمد , اعتمادی عذرا. اثربخشی غنی سازی روابط بر بهبود کیفیت روابط زناشویی زوجین. مجله علوم رفتاری: بهار ۱۳۸۹ , دوره ۴ , شماره ۱

مشاورانه

افت تحصیلی فرزندان، دغدغه ی بزرگ والدین

افت آموزشی یکی از مشکلات عمده سیستم های آموزشی در جهان کنونی است.

هر سال مقدار زیادی از منابع مالی و نیروهای انسانی، آموزشی به این مسئله اختصاص می یابد.

  • تحصیلات دانشگاهی

در سال های اخیر شاهد رکود در میان دانش آموزان نوجوان به دلایل مختلف بوده ایم.

بعضی از دانش آموزان، به خصوص پسران، می خواهند در اسرع وقت وارد بازار کار شوند و بنابراین از تحصیل خارج می شوند.

  • افت تحصیلی و علمی

رابطه بین افسردگی و افت تحصیلی دانشجو

آیا افسردگی می تواند دلیل مهمی برای ترک تحصیل نوجوانان باشد؟

بله، متأسفانه، برخی از نوجوانان مطالعه را نیمه کاره رها می کنند و دیگر تمایل به ادامه این مسیر را ندارند .

یکی از مهمترین دلایل آن افسردگی است.

زیرا آنها به دلیل افسردگی میل به دست آوردن چیزهای خوب ندارند و از دست دادن چیزهای خوب نیز برای شان مهم نیست و آینده خود را به خطر می اندازند.

افت تحصیلی فرزندان، دغدغه ی بزرگ والدین

افت تحصیلی فرزندان، دغدغه ی بزرگ والدین

  • به نظر شما دلیل این چیست؟

متاسفانه، تکنولوژی های امروز و ماشین های زندگی همه چیز را آسان می کنند و نسل های امروز کمتر به دنبال زندگی و اهدافشان هستند.

حتی می توان گفت که آنها هدف خود را از دست داده اند و شیوه زندگی و عوامل محیطی باعث این مشکل شده است.

اگر به دقت نگاه کنید متوجه خواهید شد که نسل امروز کمتر از زندگی راضی است.

محیط های آموزشی چه میزان در افت تحصیلی تاثیر گذار است؟

خیلی زیاد.

بسیاری از مراکز آموزشی ما شاداب نیستند و همه چیز از تحصیل به مسائل دیگر و روابط مناسب بین معلمان و دانش آموزان تحمیل می شود .

برخی از کارکنان آموزش ما فکر می کنند که هر چه کارشان جدی تر باشد، مدیریت شان بهتر است.

اگر آنها انعطاف پذیرتر و مهربان تر باشند بهتر است.

به همین دلیل توصیه می کنم شادی در مراکز آموزشی مان را افزایش دهیم.

افت تحصیلی فرزندان را می توان یکی از دغدغه های مهم و اساسی دانست.

افت تحصیلی را می توان کاهش عملکرد تحصیلی و درسی فرد از مقداری رضایت بخش به مقداری نامطلوب دانست.

این تعریف بیان می کند که مقایسه و ارزیابی سطح توان تحصیلی گذشته و حال فرد بهترین شاخص برای سنجش افت تحصیلی در او  است.

زمانی می شود از افت تحصیلی سخن گفت که فاصله زیادی میان توان بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیّت درسی و پیشرفت تحصیلی اش قابل مشاهده باشد.

انواع افت را می شود به دو دسته کمی وکیفی تقسیم نمود.

افت کیفی عبارت است از عدم توانایی در رسیدن به هدف های تعیین شده و یا عدم تحقق، قسمتی از این هدف های تحصیلی در فرد.

برای یافتن علل یک مشکل به ویژه دغدغه های انسانی و اجتماعی فرد، تنها نمی شود به یک علّت بسنده کرد.

پس برای پیدا نمودن دلایل افت تحصیلی، باید مسائل گوناگونی بررسی کرد مانند :

  • هدف تحصیلی،
  • روش های مطالعه
  • انگیزه فرد،
  • اضطراب و استرس امتحان،
  • روابط معلّم و دانش آموز،
  • ویژگی ها و شرایط عاطفی و امنیتی خانواده دانش آموز،
  • شرایط اجتماعی،
  • اقتصادی و فرهنگی خانواده

را مورد توجه قرارداد.

تمامی این عوامل را می شود به سه دسته آموزشی، اجتماعی و همچنین خانوادگی تقسیم کرد.

والدین دانش اموزان بسیاری هنگامی که مشاهده می کنند که فرزندانشان در درس هایشان با مشکلاتی روبرو شده اند نگران شده و در پی حل موضوع بر می آیند.

در این نوشته به بررسی افت تحصیلی فرزندان و دلایل به وجود آمدن آن و نیز حساسیت های والدین در این زمینه می پردازیم.

باید اذعان نمود که افت تحصیلی به هرگونه کاهش نمره در فرد نمی گویند.

مثلا ممکن است یک فرد از اینکه نمره فرزندش در درس ریاضی از ۱۹ به ۱۸ کاهش یافته است نگران شده و آن را افت تحصیلی فرزندش بداند.

اما باید گفت که اگر دانش آموزی نمرات و معدل نمراتش به میزان یک نمره نیز کاهش یافت نمی توان به آن افت تحصیلی گفت.

چرا که تنها دانش آموز در این زمینه مقصر نبوده و برای ان عوامل متعددی وجود دارد که سبب کاهش نمره در دانش آموزان و دانشجویان می شود.

روانشناسان اعتقاد دارند که افت تحصیلی به معنای کاهش یک نمره و یا دو نمره ای درس ها در دوران دانش آموزی نیست.

آن ها از والدین می خواهند تا در مقابله با این پدیده شرایط عاطفی و ذهنی فرزندان خویش را و همچنین شرایط حاکم بر منزل را مورد بررسی قرار دهند.

و به جای اینکه این مسئله را افت تحصیلی فرزند خود بدانند تلاش کنند تا با بررسی شرایط گفته شده دلیل کاهش نمره را در امور متوجه شوند.

در واقع افت تحصیلی دانش آموز و فرزند به این معناست که برای دو ترم و یا یک سال متوالی در نمرات و میانگین نمرات افت زیادی مثلا بالاتر از دو نیم تا سه و و نیم نمره داشته باشد.

لذا اگر دانش آموزی دچار کاهش یک نمره ای در دست خاصی شود نمی توان آن را افت تحصیلی دانست.

والدین باید از فرزندان خود بخواهند تا راهکارهایی را ارائه دهند.

از او بپرسند که در صورت تداوم این روند و کاهش نمرات اش چه اتفاقاتی در آینده متوجه او خواهد شد.

این مسئله می تواند سبب افزایش اعتماد به نفس در فرزند شده و رویکرد حل مسئله را در او تقویت نماید.

دانش آموز باید یاد بگیرد که چگونه در مقابله با مشکلات در زمینه تحصیلی مقابله نموده و راه حل آنها را بیابد.

و این راه و کار ممکن نیست مگر با پیدا نمودن دلایل به وجود آمدن افت تحصیلی.

بسیاری از والدین در اقدامی نامناسب و نابجا در پی افت تحصیلی فرزند خویش او را سرزنش نموده و یا حتی ممکن است مورد تنبیه کلامی و بدنی قرار دهند.

این کار نه تنها جواب مثبت و موثری ندارد، بلکه سبب افزایش اضطراب و استرس در فرزند شده و ترس او را از آینده تحصیلی افزایش می دهد.

 مشاوران تحصیلی معتقدند که بایستی ابتدا با فرزند به نتیجه رسیده که چرا نمرات او افت داشته است.

و اولیا و مربیان مدرسه نیز در این مورد صحبت نمایید.

زیرا برخورد اولیای مدرسه معمولاً مسئله مدارانه نبوده و ممکن است سبب طرح شکایت شده که موجب کاهش اعتماد به نفس دانش آموز ما شود.

اولین مسئله این است که با خود فرزند در مورد دلایل افت تحصیلی اش صحبت نموده و اگر مشکلی در این زمینه دارد از او جویا شویم.

سپس به بهترین نحو ممکن در پی حل آن باشیم.

برای مثال ممکن است محیط شلوغ خانه یک مانع بزرگ برای درس خواندن فرزند ما باشد.

لذا باید آن را طوری تنظیم نموده که در ساعات مطالعه فرزندمان اختلالاتی ایجاد نشود.

همچنین ممکن است دلایل دیگری سبب افت تحصیلی فرزندمان شده باشد.

بایستی والدین با مشورت با یکدیگر و همچنین فرزندشان دلایل آن را پیدا نموده و پیش از پیدا کردن علت اصلی آن اقدامی نکنند.

استفاده از مشاوره تحصیلی رایگان می تواند راهی برای کاهش دغدغه های والدین باشد.

مهمترین علل اصلی افت تحصیلی در دانش آموزان و دانشجویان

۱) عوامل فردی: شامل هوش، توجه، انگیزه، احساسات و اختلالات عاطفی و نارسایی های جسمی است.

۲) عوامل خانوادگی: روابط خانوادگی، فقر مالی و اقتصادی، فقر والدین و دوری از آن ها به مدت های طولانی، وجود مشکلات خانوادگی

۳) علل آموزشی مدرسه: شامل آموزگاران  و سبک تدریس، برنامه درسی مدرسه، تعصب معلم، شرایط محیطی کلاس درس، ارزیابی معلمان از عملکرد معلمان، فقدان یا کمبود معلم، عدم معلمان واجد شرایط، عدم علاقه مناسب به درس خواندن

منبع : مشاور تحصیلی .
داورپناه ابوسعید , نصرت فلاح علی. تاثیر آموزش مشاوره تحصیلی گروهی بر بهبود مهارت های تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر. مشاوره کاربردی : ۱۳۹۵ , دوره ۶ , شماره ۲

ادهمی اشرف , نوحی عصمت , محمدعلی زاده سکینه, جلیلی زهرا , فتاحی زهرا. نگرش اساتید نسبت به مشاوره و راهنمایی تحصیلی و نظر آنها در مورد وظایف مشاوره. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی : بهار و تابستان ۱۳۸۷ , دوره ۸ , شماره ۱

فاضلی عصمت. تاثیر مشاوره در پیشرفت تحصیلی دانشجویان. پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی : بهار و تابستان ۱۳۸۳ , دوره ۱۰ , شماره ۱-۲

تباری فریبا , فدایی فرشته , کامکاری کامبیز , فدایی بانو. بررسی ابعاد نگرش دانشجویان به مراکز مشاوره تحصیلی. پژوهش پرستاری : مرداد و شهریور ۱۳۹۶ , دوره ۱۲ , شماره ۳

مشاورانه