مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

یک وروجک بیش فعال و دردسرهایش


بیش فعالی اختلالی است که از دوران کودکی قابل تشخیص است. ممکن است در سنین نوجوانی درمان شود یا اینکه تا بزرگسالی ادامه پیدا کند. با استفاده از روشهای مختلف درمانی قابل کنترل و درمان است.
احساس عذاب وجدان و ناامیدی در میان بسیاری از والدین کودکان بیش فعال حس مشترک است و با کنترل ناراحتی خود و دورکردن سرزش از خودم و استفاده از راهکارهای مناسب فرزندپروری بهتر می توانم هم رفتار خودم و هم رفتار فرزندم را مدیریت کنم.
من مادر یک کودک بیش فعال هستم. از هنگام تولد فرزندم متوجه مشکلی در او شده بودم اما نمی دانستم این مشکل چیست؟ او خیلی وقتها در زمان نوزادیش شب ها بیدار می شد و بعد از مدتی با گریه و فریاد زیاد به خواب می رفت. مدتی به این منوال گذشت و پسرم بزرگتر شد.
البته همانطوری که بزرگتر می شد شیطنتهای بسیاری را انجام می دهد. آرام و قرار نداشت. کارهای خطرناک انجام می داد.
بسیار پرجنبش و پرتحرک بود. مداوم در حال دویدن ، فعالیت و بالا رفتن از در و دیوار بود. به محض اینکه از او غافل می شدم دردسری درست می کرد.
تحریک پذیر و دمدمی مزاج بود. قبل از اینکه سئوالم تمام شود، جواب آنرا می داد، میان حرف دیگران می پرید. مداوم از کاری به کار دیگر می رفت و کار اولی را نیمه تمام می گذاشت، حواس پرت و بی توجه بود.
معلمش از او شکایت داشت و می گفت: او سر کلاس درس آن قدر ناآرام است که همکلاسی هایش نمی توانند تمرکز داشته باشند. هیچ وقت روی صندلی نمی نشیند. داخل کلاس راه می رود و با سایر دانش آموزان که مشغول انجام تکالیفشان هستند، صحبت می می کند. و یا در جایش ول می خورد و با دستانش اشیاء روی میز را به زمین می اندازد. گاهی دستورالعمل های من ( معلم) را نمی فهمد، انگار به آنها گوش نمی دهد.
علاوه براین بیشتر وقتها در ارتباط با دیگران او را به عنوان کودک بد، دردسرساز و ناآرام می شناسند و همین موضوع باعث شده بود تا رفتار او بدتر شود و پرخاشگرانه تر رفتار کند و در نتیجه از طرف دوستانش، او را طرد کنند. عزت نفس کودکم خدشه دار شده بود و نظر منفی نسبت به خود پیدا کرده بود.
از طرف دیگر نیز من مادر، گاهی با خودم فکر می کردم، من در این دنیا چه گناهی کرده ام که چنین مشکلی برایم پیش آمده است و گاهی چنان خودم را سرزنش می کردم که احساس غم و اندوه فراوان وجودم را در بر می گرفت و موجب می شد نتوانم صبر و شکیبابی لازم را داشته باشم و با فرزندم به نحو درست رفتار کنم و در برابر رفتارهای نادرست او تحملم تمام می شد و او را تنبیه می گردم و البته همیشه بعد از تنبیه او، شدیدا پشیمان می شدم. اما می دانستم تمام این مشکلات من بخاطر عجز و ناآگاهی از کنترل فرزندم و کنترل خودم اتفاق می افتد و گاهی با خود می گفتم نکند فرزند من بیش فعال است، اما باور این مسئله برایم بسیار سخت بود. بالاخره با توجه به روحیه خودم و بدتر شدن مشکلات فرزندم تصمیم گرفتم سراغ مشاور بروم و مشکلاتم را با او درمیان بگذارم.
بعد از صحبت با مشاور متوجه شدم، احساس عذاب وجدان و ناامیدی در میان بسیاری از والدین کودکان بیش فعال حس مشترک است و با کنترل ناراحتی خود و دورکردن سرزش از خودم و استفاده از راهکارهای مناسب فرزندپروری بهتر می توانم هم رفتار خودم و هم رفتار فرزندم را مدیریت کنم یعنی متوجه شدم روشها و تکنیکهای بسیار زیادی وجود دارد که می توانم با استفاده از آنها رفتار مناسب را در او شکل دهم.

متوجه شدم در کودکان بیش فعال سه ویژگی اصلی وجود دارد:

فعالیت بیش اندازه، تکانشگری ( عمل کردن بدون فکر ) و بی توجهی است. البته ممکن است در یک کودک بیش فعال هر سه ویژگی یا یک یا دو مورد از آنها وجود داشته باشد.

شروع این اختلال زیر هفت سالگی است با این وجود، این اختلال در بیشتر مواقع بعد از سن هفت سالگی تشخیص داده می شود. اوج فعالیت، جست و خیز این بچه ها در اوایل کودکی و حدود 5 یا 6 سالگی است و در نوجوانی به کمترین حد خود می رسد.

اولین علایمی که کاهش می یابد پرتحرکی در سنین 10 تا 11 سالگی است. ولی علایم کم توجهی و تکانش وری دیرتر کاهش می یابد و علایمی که در بزرگسالی باقی می ماند نشانه های مربوط به بی توجهی و تکانش وری است. البته بزرگسالان یاد می گیرند که چطور با آن کنار بیایند و نیازهای خود را با نیازهای جامعه انطباق دهند.
همچنین بهترین درمان بیش فعالی برای این کودکان بیش فعال شامل چند سطح می شود که در مورد کودک من نیز استفاده شود و نتیجه خوبی از آن گرفتم. این روشها عبارت است از:
شناخت و آموزش اختلال از جانب والدین : شناخت این مشکل و آموزش خانواده یعنی آموزشهای لازم برای آمادگی بیشتر و رفتار صحیح با کودک بیش فعال را فرا می گیرند تا علاوه بر کنترل صحیح و بهتر مشکلات آنان در اثر مسائل رفتاری، آسیب نبیننده و به کودک خود نیز آسیب نرسانند.

رفتار درمانی :
روشهای مبتنی بر دریافت تقویت مثبت، افزایش رفتار مطلوب و کاهش رفتار نامطلوب است.

درمان دارویی:
درمان دارویی به عنوان یک درمان کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد.

مشاوره:
آموزش مهارتهای اجتماعی، مقابله ای تا کودک بتواند در روابط اجتماعی خود موفق عمل کند.
رژیم درمانی و ریلکس درمانی نیز برای این کودکان قابل استفاده است.
من بعنوان یک مادر از خداوند سپاسگذارم، توانستم درمان مناسبی برای فرزند بیابم و با صبر و شکیبایی با او رفتار کنم.

بدخوابی در کودکان و روش هایی برای رفع آن


اگر برای خواباندن کودک خود هر شب بامشکل مواجه هستید باید بدانید که این فقط مشکل شما نیست. تقریبا یک چهارم از کودکان زیر 5 سال مشکل خواب دارند. امتناع کردن از خواب یا راه رفتن در خواب، گاهی هر دو با هم مشکلات رایج خواب کودکان هستند.
وقتی کودک شما در خواب راه می رود، مسلما این مساله در الگوی خواب شما هم تاثیر می گذارد و ممکن است منجر به افسردگی شما بشود.

از چه روش های خواباندن می توان کمک گرفت؟

به کار بردن روش هایی که در ادامه ذکر می کنیم، می تواند به شما کمک کند تا فرزند خود را که حدود 6 هفته سن دارد، راحت تر بخوابانید. در اجرای این راه ثابت قدم باشید و روش ها آن را حتی در تعطیلات نیز اجرا کنید.

با روحیه شاد و سرزنده در طول روز به کودک خود غذا بدهید و در طول شب نیز با آرامش و سکوت این کار را انجام دهید. این کار کمک می کند تا ساعت بدن فرزند شما تنظیم شود و تفاوت روز و شب را درک کند.

به فرزند خود این اجازه را بدهید از 6 هفته گی تا 8 هفته گی، خودش بخوابد. وقتی او خواب آلوده اما هنوز بیدار است او را زمین بگذارید و به پشت بخوابانید. اگر همیشه سعی کنید فرزندتان را شیر یا او را تکان بدهید تا بخوابد، او به این کار عادت می کند و دیگر نمی تواند خودش به تنهایی بخوابد. بنابراین، این مساله کاملا به شما بستگی دارد.

یک عادت خوابی مشخص تعیین کنید. سعی کنید این عادت کوتاه و ساده باشد. مثلا او را حمام کنید، پوشکش را عوض کنید، لباس راحت تنش کنید و برای او آواز بخوانید یا قصه تعریف کنید. حتی می توانید با فرزند خود حرف بزنید. مطمئن شوید اتاق خواب کودک شما بهترین مکان برای استراحت اوست. بهتر است این کارها بیشتر از 45 دقیقه طول نکشند.

وسایل مطمئنی همچون پتو یا بالشتک های شکل دار به او بدهید. بد نیست چند دقیقه ای آنها را نزدیک خود نگه دارید تا بوی شما را به خود بگیرند. اگر به فرزند خود شیر می دهید می توانید مقدار از شیر سینه خود را روی یک تکه پارچه بچکانید. کودکان شامه بویایی قوی دارند و هنگامی که وحشت زده از خواب می پرند، استشمام بوی شما می تواند آنها را آرام کند.

چرا کودک من درست نمی خوابد؟


اگر فرندتان 4 یا 5 ماهه است به او اجازه دهید راحت گریه کند. اگر بعد از زمین گذاشتن او، کودکتان گریه می کند حتما به او توجه کنید. به آرامی او را نوازش کنید و سعی کنید حرف های خوب بزنید تا به آرامی بخوابد. آرام اما قوی باشید. اتاق را ترک کنید و حدود 2 تا 5 دقیقه منتظر بمانید و سپس دوباره به فرزند خود سر بزنید. این کار را چندین بار تکرار کنید تا او آرام بخوابد. می توانید فاصله زمانی را در هر بار سر زدن، بیشتر کنید.

اگر دوست دارید فرزندتان در رختخواب شما بخوابد، او را در آغوش بگیرید. او را آرام کنید و او به خوبی متوجه می شود که زمان خواب فرارسیده است. او را در کنار خود بخوابانید و نوازش کنید، خودتان را به خواب بزنید و سعی کنید به او بفهمانید که زمان خواب است. اگر فرزند شما 6 ماهه یا کوچک تر است، بهتر و مطمئن تر است درون ننو در کنار تخت شما بخوابد.

روش های آرام کننده کودک خود را با همسر خود نیز در میان بگذارید. به این ترتیب، می توانید با کمک هم به خواباندن فرزند خود اقدام کنید. اگر فرزندتان به اندازه کافی بزرگ شده است دیگر به شیر دادن شبانه او نیازی نیست و کودک می تواند به واسطه پدر خود نیز بخوابد.

در طول روز می توانید با در آغوش گرفتن کودکتان به او احساس امنیت و آرامش بدهید. اگر هنگام شب از خواب بیدار شد، سعی کنید دلیل آن را پیدا کنید. آیا پوشکش خیس شده است؟ آیا لباس خوابش راحت است؟ سردش شده است و ... .

پیشگیری از تربیت کودک از خودراضی


دخترک در مهدکودک، بچه خوبی است؛ به حرف‌ها گوش می‌کند. همه مربیان مهد، از او راضی هستند و او را دختری مهربان، دوست‌داشتنی و مودب می‌دانند. پدر و مادر‌ دختر کوچک‌شان را در منزل، خودخواه، لوس، بهانه‌گیر و غیرقابل تحمل می‌دانند که همه افراد خانواده از دست او به ستوه آمده است. پدر و مادر او در عجب هستند که چرا رفتار او در محیط مهد با خانه آنقدر متفاوت است.
آیا فرزندشان واقعا دختری لوس و خودخواه است؟ نکند طرز رفتار آنها با فرزندشان اشتباه بوده است؟ نکند تقصیر آنهاست که دخترک چنین رفتاری دارد؟

به چه بچه‌ای لوس می‌گویند؟

بچه لوس، به بچه‌ای اطلاق می‌شود که بخواهد همه خواسته‌هایش‌(چه معقول و چه غیر معقول) توسط بزرگ‌ترها به سرعت برآورده می‌شوند. او تحمل ناکامی را ندارد. این خواسته‌ها ممکن است در کودکان کوچک‌تر قابل‌ انجام باشند اما کودکان بزرگ‌تر، خواسته‌های بیشتری دارند و اگر خواسته‌‌های‌شان برآورده نشود، بدرفتاری بیشتری نشان می‌دهند.

جلوگیری از به‌ بار آمدن بچه‌ از خودراضی

اگر می‌خواهید از لوس شدن فرزندتان جلوگیری کنید، باید بدانید بهترین راه، داشتن قوانین و مقررات در خانواده است. به عنوان نمونه اگر بچه‌ها با خانواده بیرون می‌روند، بدانند که در مغازه فقط اجازه خرید یک وسیله را دارند یا از قبل بدانند که آن روز هیچ ‌چیز برای آنها خریده نمی‌شود. باید سعی کنیم تغییری در رفتارمان ندهیم و با ثبات باشیم. در این صورت بدرفتاری و لوسی کودکان، به‌تدریج از بین می‌رود.

اثر تشویق و تنبیه در تربیت و رفتار کودک

پدران و مادران بدانند در تربیت و رفتار کودک، تشویق و تنبیه اثرگذار است. تشویق کمک‌کننده است و باعث رفتار خوب کودک می‌شود. اما باید به کودک خود بفهمانیم که چه رفتاری مد نظر ماست. مثلا بگوییم اگر در برخورد با دیگران سلام کند، جایزه‌ای می‌گیرد. اما این تشویق‌ها و جایزه‌ها هم نباید دایم تکرار شود چون کودک شرطی می‌شود و هر کاری را فقط به خاطره جایزه انجام می‌دهد. اما تنبیه، به ‌خصوص تنبیه بدنی، اصلا کار درستی نیست و اثر منفی بر کودک می‌گذارد. کودکی که رفتار نامناسب دارد، قلدر است و روی حرف خودش ایستاده، ممکن است بیش‌فعال باشد و تنبیه کردن او هم اثر عکس خواهد داشت. بعضی از این کودکان، اختلال‌های مقابله‌ای دارند. آنها همکاری ضعیفی دارند و دایم جواب «نه» می‌دهند. این بچه‌ها تحمل موضع بالاتر از خود را‌(چه پدر، چه مادر و چه معلم) ندارند. چنین کودکانی را باید جداگانه درمان کرد.

دلیل لوس شدن بچه

دلیل اینکه فرزند لوس بار می‌آید، کارهای پدر و مادر است. این دسته از پدران و مادران به کودکان خود، باج می‌دهند تا کاری نکنند که آبروی آنها برود اما بعدا آنها را تنبیه می‌کنند. چنین کاری خیلی بد است. کودک باید در همان لحظه متوجه کار بد خود بشود. برای اینکه چنین مشکلی پیش نیاید، باید از قبل‌ روی کودک کار کرد و تصمیم قاطع بگیریم تا رفتارهایش را اصلاح کنیم. اگر با کودک خردسال خود به میهمانی می‌رویم، باید بدانیم که وی تحمل یک میهمانی طولانی را ندارد؛ پس باید زمان میهمانی کوتاه باشد و همراه خودمان وسایلی ببریم که وی را سرگرم کند. بدانیم که رها کردن کودک در میهمانی‌ اشتباه است. همچنین باید از قبل برای کودک خود روشن کنیم که از او چه می‌خواهیم. به ‌عنوان نمونه چند رفتار ساده مثبت را به او یادآوری کنیم:‌«با صدای آرام حرف بزن! میوه را وقتی تعارف کردند بردار!» سپس از او می‌پرسیم که آیا متوجه صحبت‌های ما شده یا نه؟ باید مطمئن شویم که کاملا حرف ما را درک کرده است. نکته مهم دیگر آن است که رفتارهای منفی را به او نگوییم. مثلا نباید بگوییم:‌«داد نزن! به میوه حمله نکن!» در ضمن اگر در میهمانی بدرفتاری کرد، باید میهمانی را ترک کنیم. برای انجام این کار باید از قبل با صاحبخانه هماهنگ کرده باشیم که او ناراحت نشود یا پادرمیانی نکند. کودک ما باید بفهمد که ما در تصمیم و حرف خود کاملا جدی هستیم.

آموزش آداب غذاخوردن به کودکان



این آموزش را از کجا باید آغاز کرد؟

ابتدا باید او را به این باور برسانید زمان صرف غذا یکی از لذت‌بخش ترین لحظه ها در هر خانه ای است و رفتار مناسب و مودبانه هنگام صرف غذا، این فرایند را زیباتر و خوشایندتر نیز می کند. به فرزند پیش‌دبستانی خود بیاموزید پشت میز یا سر سفره باید مودب باشد. حرف زشت نگوید و غذایش را مرتب بخورد و باعث به هم ریختگی میز نشود. البته باید انتظار واقع‌گرایانه از او داشته باشید و این روش تربیتی را تا زمانی ادامه دهید که بالاخره کودک به آن عادت کند.


به کودکی در این سن چه می توان آموخت؟

کودک در این سن هنوز برای آشنایی با انواع وسایل صرف غذا آمادگی لازم را ندارد. نمی تواند تشخیص دهد کدام چنگال برای چه غذایی است، مگر اینکه به سن مهد کودک رسیده باشد. مسایلی که باید در مورد صرف غذا و آداب پشت میز نشستن به کودک زیر 6 سال بیاموزید شامل موارد زیر هستند:

• پیش از غذاخوردن دست های خود را بشوید

• اسباب بازی های خود را سرمیز غذا نیاورد

• نباید غذا یا وسایل را روی میز پرت کند

• نباید به ظرف ها ضربه بزند و صدای ناهنجار با آنها تولید کند

• نباید غذا را از دهان خود بیرون تف کند

• هنگامی که دیگران در حال صرف غذا هستند اطراف اتاق یا میز شروع به دویدن و سروصدا نکند

• از واژه های «لطفا» و «ممنون» استفاده کند

• به جای دست، از قاشق و چنگال استفاده کند

• وقتی غذایش تمام شد برای بلند شدن از سر میز اجازه بگیرد

• ظرف غذای خود را به آشپزخانه ببرد یا روی کانتر آشپزخانه بگذارد

برخی از کودکان که سن بالاتری دارند (تا پیش از دبستان) می توانند موارد بیشتری از این آموزه ها را رعایت کنند. آنها حتی می توانند تشخیص دهند باید از دستمال کاغذی برای پاک کردن اطراف دهان خود استفاده کنند؛ می دانند باید لقمه های کوچک در دهان بگذارند تا راحت تر جویده شوند و می دانند باید با دهان بسته، غذای خود را بجوند. در این سن می توان به کودک آموخت نوشیدنی خود را هورت نکشد و ملچ‌ملوچ نکند.

در این سن کودک یاد می گیرد باید صبر کند تا بزرگ ترها غذای خود را آغاز کنند و برای غذایی که از آن لذت برده است تشکر و از آن تعریف کند. حتی برای افزایش حس اعتمادبه نفس و تقویت روحیه اجتماعی کودک می توانید هنگام صرف غذا او را در مکالمات خود سهیم کنید.


بهترین روش آموزش این آداب چیست؟
فرزند شما دوست دارد موجب خوشحالی شما شود و شما بیشتر دوستش داشته باشید، او می خواهد شما را دوست داشته باشد. بنابراین، از این مساله برای آموزش استفاده کنید. همیشه با جمله های مهربانانه حرف بزنید، داد نزنید، دعوا یا او را تنبیه نکنید. با حوصله و آرامش و غیر مستقیم آداب لازم را به او بیاموزید. مثلا خودتان هنگامی که چیزی می خواهید از واژه «لطفا» استفاده کنید. هنگامی که مثلا نمکدان را به شما داد از او «تشکر» کنید.

هنگام صرف غذا کتاب، روزنامه یا مجله مطالعه نکنید، تلویزیون تماشا نکنید، با تلفن حرف نزنید و کارهای دیگر غیر از غذا خوردن را کنار بگذارید. غیر مستقیم به او بیاموزید بهترین روش پشت میز نشستن و صرف غذا این است که به دیگر اعضای خانواده احترام بگذارید. البته برای اینکه کودک بتواند این رفتارها را تشخیص دهد، آنها را برایش به زبان ساده توضیح هم بدهید. مثلا وقتی می خواهد با دست پنیر بردارد، چنگال را به دستش بدهید. یا وقتی لیوان آب را برایش پر می کنید بخواهید که تشکر کند.



وقتی کودک سرمیز غذا بدرفتاری می کند، چه باید کرد؟
شما دو راه در پیش دارید. برخی از والدین سعی می کنند رفتارهای زشت کودک را نادیده بگیرند. دلیل آن نیز این است که کودک اصولا کاری که واکنشی در پی ندارد و باعث جلب توجه اطرافیان نمی شود را کنار می گذارد. برخی دیگر از والدین نیز بسیار اصرار دارند تا رفتارهای زشت و بی ادبانه فرزند خود را از بین ببرند.

اگر کودک هرگز از واژه «لطفا» برای درخواست هایش استفاده نمی کند، دیگر برای او کاری انجام ندهید تا متوجه شود باید خواهش کند. برخی از والدین، هنگامی که کودک کار زشتی انجام میدهد، او را از پشت میز بلند می کنند و به او توضیح می دهند رفتارش به هیچ عنوان قابل قبول و مناسب نیست.

اما باید بدانید هر چه زمان غذاخوردن برای کودک آرام تر باشد، بیشتر دوست دارد رفتارهای بهتری داشته باشد. توصیه ما این است که با او صحبت کنید تا متوجه شود نباید این کارها را سرمیز انجام داد.


آیا قانون خاصی برای این نوع آموزش وجود دارد؟

هر خانواده ای روش تربیتی خاص خود را دارد. نمی توان یک یا چند قانون مشخص برای آموزش آداب غذاخوردن به کودک تعیین کرد. برخی از خانواده ها برایشان مهم نیست با چه لباسی سرسفره بنشینند، برخی دوست ندارند کسی آرنج خود را روی میز قرار دهد و ... نمی توان تعیین کرد چه روشی درست و کدام غلط است.

تنها چیزی که میان همه عمومیت دارد این است که والدین باید به فرزند خود مودب بودن را بیاموزند. هر چه سن کودک بالاتر می رود، می توانید آداب بیشتری به او بیاموزید. ابتدا از تشکر کردن و مرتب سر میز نشستن آغاز کنید و بعدها، آداب قاشق و چنگال در دست گرفتن و استفاده از آنها را به او بیاموزید.

همین که کودک ساده ترین آداب غذاخوردن را بیاموزد، شما ماموریت خود را به خوبی به اجرا رسانده اید. شاید در سن زیر 5 یا شش سال نتوانید کودک را مجبور کنید تا انتهای غذایِ همه سرمیز بماند. او در این سن فعال و پر انرژی است و بیکار پشت میز نشستن برایش کمی خسته کننده است. به او یاد بدهید از بزرگ ترها اجازه بگیرد و پس از صرف غذایش، از پشت میز بلند شود.


چطور به کودک خود آداب غذاخوردن در رستوران را بیاموزیم؟

اگر بتوانید آداب درست صرف غذا و نشستن پشت میز را در خانه به درستی به کودک بیاموزید، بیرون از خانه مشکلی نخواهید داشت. فقط کافی است پیش از خروج از خانه، موارد لازم را به او یادآوری کنید. به او بگویید در رستوران آدم های دیگری هم هستند که برای لذت بردن از غذا به آنجا رفته اند و دوست ندارند موضوعی باعث دلخوریشان شود. بنابراین، او باید با صدای پایین حرف بزند و هنگام صرف غذا، سروصدا ایجاد نکند.

البته شما هم بهتر است رستورانی انتخاب کنید که خیلی شلوغ یا لوکس نیست. پیش از رفتن به رستوران از استراحت کامل کودک خود مطمئن شوید. یعنی اجازه دهید درست و حسابی بخوابد تا بهانه گیری نکند. اگر کار اشتباهی در جمع انجام داد، هرگز در مقابل دیگران او را توبیخ نکنید. اگر رفتارهای او بیشتر شد، رستوران را ترک کنید و به او بگویید نمی توانید آنجا بمانید زیرا رفتار او بسیار زشت و آزاردهنده است.

برای اینکه با خیال راحت با کودک خود به رستوران بروید، می توانید در خانه محیطی شبیه رستوران ایجاد کنید و رفتار درست را به او بیاموزد.

کودکانتان را برای حضور در مهد کودک آماده کنید!


یک روانپزشک با اشاره به اینکه بهترین سن برای ورود به مهدکودک در کودکان، سه سالگی است، گفت: بسیاری از والدین بنا به شرایط کاری که دارند ممکن است کودکان خود را برای 2 یا 3 روز به مهد کودک بفرستند که این وابستگی را بیشتر می‌کند درحالی که رفتن کودک به مهد کودک باید به طور مرتب باشد.



دکتر حامد محمدی کنگرانی ، با اشاره به اینکه مهدکودک مکان مناسبی برای روند استقلال و اجتماعی شدن کودک است، افزود: برای اینکه کودک آماده رفتن به مهدکودک شود باید بتواند خودش به تنهایی به خواب برود، غذایش را بخورد و همچنین در توالت رفتن مستقل باشد.

این روانپزشک ادامه داد: کودکانی که از رفتن به مهدکودک می ترسند، والدین باید به تدریج آنها را با محیط جدید آشنا کنند و در آغاز، مادر یا پدر می‌توانند همراه کودک باشند و نزدیک او بمانند تا زمانی که کودک مشغول بازی است. با این روش کودکان هر روز می‌توانند مدت بیشتری در مهد بمانند تا اینکه جزیی از گروه کودکان شوند.

وی بیان کرد: اگر کودک با فراهم آوردن تمام شرایط باز هم مساله دارد و بعد از حدود یک ماه هنوز برای رفتن به مهد گریه می‌کند، نیاز است که به وسیله یک متخصص مشکل او بررسی شود.
دکتر محمدی کنگرانی با اشاره به اینکه بهترین سن برای ورود به مهدکودک در کودکان، حدود ۳ سالگی است، اظهار داشت: بسیاری از والدین بنا به شرایط کاری که دارند ممکن است کودکان خود را برای 2 یا 3 روز به مهد بفرستند که این وابستگی را بیشتر می‌کند درحالی که رفتن کودک به مهدکودک باید به طور مرتب باشد.

این روانپزشک با تاکید بر اینکه تعویض زیاد و مکرر و همچنین تعویض مربی در مراحل خاص بحرانی تکامل کودک می تواند برای کودک استرس زا باشد، گفت: والدین باید توجه داشته باشند که مربی کودکشان توانایی برقراری ارتباط با توجه به سن کودکشان را داشته باشد.
وی گفت: گاهی افراد فقط با یک طیف محدود سنی کودکان، خوب ارتباط برقرار می‌کنند که طبیعتا باید سن کودک و توانمندی ارتباط مربی‌اش با هم متناسب باشد، والدین نیز بدانند چه مدت است مربی در این مهدکودک کار می‌کند و قرار است چه مدت دیگر آنجا بماند.