مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

۲۵ نکته برای داشتن زندگی ساده تر اما شیرینتر



زندگی در واقع یک شوخی است، نه یک امر جدی، اگر آن را جدی بگیری، آن‌وقت رنج می‌بری، از افکارت رنج خواهی برد، زندگی مانند یک وزنه سنگین می‌شود و تو زیر بار آن خرد می‌شوی، آن‌گاه زندگی تمام نشاط خودش را از دست می‌دهد، تمام خنده‌هایش را.
اوشو
خوب زندگی کردن یک هنر است که در کنار در نظر گرفتن پارامترهای مادی و معنوی باید به عنوان یک دانش، آموخته شود. اغلب ما سال‌های طولانی از عمر خود را صرف تلاش برای کسب موقعیت و ساخت زندگی بهتر و شرایط آرمانی می‌کنیم، حال آن‌که تعداد کمی هستند که در طول این تلاش مداوم و طی کردن مسیر و یا حتی در زمان رسیدن به اهداف مد نظرشان، از زندگی لذت می‌برند. شاید بهتر باشد برای درک بهتر جنبه‌های زیستن، ساده‌تر زندگی کنیم. این عبارت شعارگونه که تحت عنوان ساده‌زیستی از کودکی به عنوان یک خصلت معنوی بیان شده است به راحتی قابل دسترس نیست. نمی‌شود یک شبه شیوه زندگی را عوض کرد، بلکه نیاز است همگی راهکارهایی را بشناسیم که به کمک آن بتوانیم بهنر و ساده‌تر زندگی کنیم. در نظر داشته باشید که قاعدتا لازمه «زندگی» داشتن سطح استانداردی از جنبه‌های مختلف است و منظور از زندگی ساده‌تر پایین آوردن پارامترها و حقیر شمردن زندگی نیست بلکه درک بهتر معنای زندگی است.
زمانی که یاد بگیرید که ساده‌تر زندگی کنید، قادر هستید زمان بیشتری را به فعالیت‌هایی بپردازید که دوست دارید، بیشتر وقت خود را با افرادی بگذرانید که از هم‌نشینی با آن‌ها لذت می‌برید. از بسیاری از مسائل و درگیرهای جسمی و روحی آزاد می‌شوید و پیرامون شما را مباحثی پر می‌کنند که در واقع ارزشمند و یا ضروری هستند .
هدف اساسی ما از ساده کردن زندگی آن است که بسیاری از چیزهایی را که در حال حاضر زندگی روزمره اغلب ما را پر کرده‌اند (چیزهایی نظیر، عجله، استرس، افراد و کارهایی که مورد علاقه ما نیستند و یا حتی برای ما آزاردهنده هستند و فکرهای منفی) حذف کرده و در عوض فرصتی را برای فکر کردن، خلاقیت و ارتباط‌های موثر ایجاد کنیم.
قاعدتا هرگز نمی‌توانید این نظم را به طور قطع در زندگی خود ایجاد کنید زیرا که شما هم در این دنیای پر مشغله زندگی می‌کنید و در دنیای حقیقی پیرامون ما برای برآورده کردن برخی از نیازهای اساسی زندگی از قبیل داشتن یک سرپناه حداقلی، مجبور هستید که خود را درمعرض استرس و گاه کارهای طاقت‌فرسا قرار دهید . بنابراین ما هم در این مقاله قصد نداریم یک دنیا و زندگی رویایی را برای شما به تصویر بکشیم. تنها تلاش شده است با پیشنهاد کردن راهکارهایی، تا آن‌جا که ممکن زندگی را ساده‌تر دید و ساده‌تر زندگی کرد.







۱- زندگی ساده به مفهوم اضافه کردن عناصر معنی‌دار به زندگی است که البته پیش از اضافه شدن این عناصر باید جای خالی برای آن‌ها باز کنید. در اطراف شما بسیاری اقلام غیر ضروری است که نه تنها از آن‌ها استفاده نمی کنید بلکه کماکان هزینه‌ای را صرف نگهداری آن‌ها می‌کنید. قاعدتا زندگی بدون پرداخت هزینه بابت اقلام غیرضروری نه تنها ممکن، بلکه دل‌پذیرتر خواهد بود.
۲- قرار نیست به بهانه ساده کردن زندگی، فقیرانه و یا در شرایط حادتر حقیرانه زندگی کنید. هدف ایجاد تفاوت در نگاه شما در خصوص زندگی است. شما یک بار زندگی می کنید و بنابراین زمان و عمر شما بسیار ارزشمند و تکرار نشدنی است در نتیجه باید وقت خود را صرف چیزهای ارزشمند در زندگی خود کنید.
۳- در کنار هنر «انجام دادن کارها» هنری فراموش شده هم وجود دارد: هنر «انجام نشده رها کردن کارها»! سادگی و بهره‌وری در زندگی به شدت متکی به حذف موارد غیر ضروری است.
۴- پر واضح است که باید در مقابل وسوسه‌ها که هر ثانیه به سراغ شما می‌آیند مقاومت کنید و اجازه ندهید که نحوه زندگی کردن اطرافیان و یا تبلیغات پر زرق و برق رسانه‌ها شما را از این مسیر خارج کند.
[اغلب، نوع زندگی ما به خصوص وقتی که در این گوشه از دنیا زندگی می‌کنیم بسیار تحت تاثیر اطرافیان و دوستان و آشنایان است. بسیاری از اقلامی که در خانه‌های ما نگهداری می‌شود و حتی هر از چندی به‌روزرسانی می‌شود، تنها برای قرار گرفتن در معرض دید اطرافیان است در حقیقت با نمایش دارایی‌های اغلب غیر ضروری خود تلاش داریم برای مخاطبین خود این دید را ایجاد کنیم که زندگی بسیار خوبی داریم و خوشبخت هستیم و عجب آن که متاسفانه موفق می‌شویم و دقیقا به همین صورت در نگاه مخاطب خود قضاوت می‌شویم. نکته جالب و البته قابل تامل آن است که اکثر هموطنان ما بعد از مهاجرت و دور شدن از جمع کثیری از دوستان و آشنایان، زندگی متفاوتی را انتخاب می‌کنند و در خانه‌های‌شان دیگر از آن ویترین‌های کریستال و زرق و برق‌های غیر ضروری خبری نیست.
۵- اگر می‌توانید کاری را انجام دهید به این معنا نیست که باید آن را انجام دهید! آن‌چه که در ملاقات با اطرافیان‌تان می‌بینید یا می‌شنوید، آن چه در شبکه‌های مجازی در صفحات مختلف دنبال می‌کنید قطعا بسیار هیجان‌انگیز و وسوسه کننده است. اما بلافاصله تصمیم نگیرید آن‌ها را به زندگی خودتان هم اضافه کنید. پیش از آن‌که در دام آن اسیر شوید اجازه دهید به این فکر کنید که آن‌ها فضای زندگی شما را اشغال می‌کنند. فضایی که می‌تواندکمک کند ذهن‌تان حرکت کند و ایده‌های جدید و موثری را جایگزین وسوسه‌های شیطانی کند! تمرکز خود را بر روی موارد با اهمیت و حیاتی قرار دهید.
۶- چیزهایی که حواس ما را پرت می‌کنند بیش از آن‌چه فکر می‌کنیم اغواکننده و خطرناک هستند. این که ما زندگی‌مان را با این دل‌مشغولی‌های بی‌ارزش پر می‌کنیم، نشانگر ترسی است که از دنیای بدون آن‌ها (بدون تلویزیون، بدون شبکه‌های اجتماعی، بدون بازی‌های ویدیویی، بدون چت و موسیقی و …) داریم. خودتان را با شلوغی بیش از حد خسته نکنید. اجازه ندهید این دل‌مشغولی‌ها شما را از خود زندگی بازدارند. آن‌ها را کنترل کنید پیش از آن‌که شما را کنترل کنند.






۷- اگر به تغییر علاقه‌مند نباشید و همه‌چیز را به روال عادی رها کنید، نمی‌توانید زندگی ساده‌تری داشته باشید.
۸- همکار شما با مشغله کاری مشابه، آخر هفته به کوهنوردی می‌رود، در حال یادگیری یک نرم افزار تخصصی است و ایده‌های خلاقانه‌ای برای شروع کسب و کاری جدید دارد. شاید بارها برای شما پیش آمده باشد که خود را با چنین فرد یا افرادی در جمع همکاران و دوستان خود مقایسه کنید. همواره در نظر داشته باشید که اولویت‌ها خود به خود انجام نمی‌شوند. شما هستید که باید برای کارهای مهم‌تان وقت بگذارید. وقتی برای صرف کردن با بچه‌ها، وقتی برای کارهای خلاقانه، وقتی برای یادگیری و . . . برای ایجاد این وقت‌ها باید سایر چیزها را کنار بگذارید. با نه گفتن به چیزهای جذابی که چندان هم ضروری نیستند، می‌توانید وقت کافی برای کارهای واقعا مهم کنار بگذارید.
۹- سحرخیز باش تا کام‌روا باشی. زودتر از خواب برخاستن واقعا مفید است. داشتن صبحی بدون استرس و عجله یک نعمت است که نباید از آن غافل شد.




۱۰- برای آن که بتوانید کارهای جدید انجام دهید و در نتیجه سبک زندگی خود را عوض کنید باید عادت‌های جدید را جایگزین عادت‌های گذشته کنید. دور ریختن عادت‌ها و سیستم‌های قدیمی و ساخت عادات تازه کار دشواری است . به عنوان یک پیشنهاد کارآمد برای ترک هر عادت چالشی ۳۰ روزه برای خودتان تعریف کنید شاید کار کمی ساده‌تر شود. مثلا ۳۰ روز دوری از سریال‌های تلویزیون. قطعا نمی‌شود به یکباره در تمام ابعاد زندگی تغییر ایجاد کرد، صبور باشید و کار را مرحله به مرحله و با آرامش به پیش ببرید.
۱۱- بیشتر و بیشتر خرید کردن، مشکلات ما را حل نمی‌کند. یک وعده خوراک بیشتر و یک برنامه تلویزیونی جدید صرفا حواس شما را پرت می‌کند و نه تنها مفید نیست بلکه می‌تواند بسیار مخرب باشد.
۱۲- خرید کردن یک سرگرمی نیست، و مسلما نمی‌تواند درمان چیزی هم باشد. خرید (بی‌خود) تنها تلف کردن وقت و پول است و به زندگی شلوغ‌تری منجر می‌شود.
۱۳- شاید برای شما در طول سال بارها موقعیت سفر پیش آمده باشد اما هر بار به دلیلی آماده رفتن نیستید. وقتی سبک‌تر سفر می‌کنید، آزادتر هستید، کمتر خسته می‌شوید و کمتر دچار استرس می‌شوید. این موضوع را می‌توانید به سفر زندگی هم تعمیم دهید.





۱۴- تعداد چیزهایی که داریم یا چیزهایی که نداریم مهم نیست. مهم این است که کدام‌ها برای ما مهم و مفید هستند. داشتن ۳ جلد کتابی که واقعا آن‌ها را بخوانید از داشتن ۳۰۰ جلد کتابی که به سراغ آن‌ها هم نمی‌روید بهتر است.
۱۵- خلوت کردن فضای فیزیکی اطراف‌تان می‌تواند به ساده کردن و خلوت کردن فضای ذهن‌تان کمک کند. این شلوغی‌های بصری بیش از چیزی که فکر می‌کنید حواس ما را پرت کرده و به ما فشار می‌آورند.
۱۶- زیادی فکر کردن یکی از شایع‌ترین منابع استرس و آشفتگی ذهنی است. نکته کلیدی این است که بفهمیم خود «مشکلی که داریم» مشکل ما نیست. مشکل اصلی ما زیاد فکر کردن به آن است. رهایش کنید و آزاد باشید.
۱۷- مثبت بودن همیشه نتایج خوبی در بر خواهد داشت. پس پیش از این‌که با عصبانیت، رنجش و حسادت آن را تلف کنید به این فکر کنید که زمان شما تا چه اندازه ارزشمند و غیرقابل بازگشت است.
۱۸- در رویاهای دیگران زندگی نکنید. و البته بدون دلیل و احتیاج برای خودتان رویای بی‌اساس نسازید.
۱۹- ذهنی ساده‌تر و مثبت‌تر در هر زمان و مکانی با تغییر دادن شیوه تفکر قابل دستیابی است. چرا که استرس و آشفتگی حاصل نحوه واکنش شما است نه نتیجه واقعیت چیزهایی که با آن‌ها روبرو می‌شوید.
۲۰- ساده‌ترین راز شادی و آرامش در زمان حاضر این است که بگذارید همه چیز به همان شکلی که هست (و نه آن شکلی که شما ترجیح می‌دهید) باشد و از آن بهترین بهره را ببرید.





۲۱- قدرشناسی همواره برخورد با زندگی را ساده‌تر می‌کند. چرا که وقتی دست از گلایه از مشکلات بردارید و برای مشکلاتی که ندارید شکرگزار باشید، شادی ساده‌تر به سراغ شما می‌آید.
۲۲- اشتباه کنید، از اشتباهات‌تان درس بگیرید، به آن‌ها بخندید و به حرکت ادامه دهید. حتی یک دقیقه را هم برای چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید به هدر ندهید.
۲۳- وقتی هیچ چیز را شخصی نکنید، آزادی تمام وجود شما را در بر می‌گیرد.
۲۴- صداقت ساده‌ترین مسیر پیشرفت است. اگر به دقت به ندای درون‌تان گوش دهید، همواره خواهید دانست که بهترین کار برای شما کدام است. همواره بهترین‌ها صادقانه خود را به شما نشان خواهند داد.
۲۵- احساسی که از انجام یک کار مهم (و صادقانه) خواهید داشت، بسیار بهتر و کم‌استرس‌تر از احساسی است که با نشستن و آرزو کردن به شما دست خواهد داد.
ممکن است ایراد بگیرید که این همه دستورالعمل برای «ساده‌زیستی» زیادی بلند و طولانی است و خود نوعی نقض غرض است! باید به همه شماهایی که چنین فکری می‌کنید بگوییم که همه این‌ها تنها بسط دو قدم ساده است:
بدانید چه چیزهایی بیشترین اهمیت را برای شما دارند
هر چه می‌توانید بقیه عوامل را حذف کنید
اما خوراندن این دستورالعمل به جنبه‌های مختلف زندگی، کاری است که تنها خودتان باید انجام دهید.

زبان بدن افراد را بشناسیم



درسهایی برای فروشندگان حرفه ای

نکاتی که در زیر می خوانید برگرفته از کتاب الن پییز و باربارا پیز است .


استفاده از این نکات و شناخت ان می تواند بینهایت به شما کمک کند این در حالی است

که بدانیم حدود ۴۰% تن صدا و کلام در ارتباطات موثر است و زبان بدن یا ( Body Language ) با ۶۰ درصد بالاترین میزان تاثیر را در ارتباطات همه روزه ما داراست

برای بهتر فهمیدن مطالب بالا و به عنوان مثال حرکات بدن انسانی که در حال بیان حقیقت است چگونه و چطور است؟

وقتی دست ها با فاصله از بدن قرار دارند و به اصطلاح، شخص دارای گاردی باز است یا وقتی کف دست ها رو به بالاست چه مطلبی را بیان می کند

اگر دقت کرده باشید، زمانی که می خواهیم روراست بودن خود را متذکر شویم، کف یک دست را نشان می دهیم
همچنین شخصی که در حال بیان حقیقت است، مستقیم در چشمان شما نگاه می کند و چشمانش را از مخاطب نمی دزدد

و شخصی که در حال مخفی کردن حقیقت است دقیقا برعکس عمل می کند

وقتی فردی دروغ می گوید: معمولا مستقیم در چشمان شما نگاه نمی کند و چشمانش را از شما می دزدد

و شاید بیشتر به سمت پایین نگاه می کند و چشمانش را به زمین می دوزد البته یادمان نرود این تعابیر تا ۷۵% قابل اطمینان است

چراکه در زمان بیماری یا در زمان های غیر عادی رفتارهایی از ما بروز می کند که قابل پیش بینی و یا غیر قابل پیش بینی است یا

وقتی رول بازی می کنیم.


وقتی دست یا پای خود را فرد مقابل شما بی دلیل تکان می دهد شاید بخاطر این است که تخلیه اضطراب صورت گیرد

چونکه همیشه هر دروغگویی هرچقدر هم حرفه ای کمی مضطرب است، تا مبادا دستش رو شود و حرفش را باور نکنیم البته برای این کار در مورد

دروغ گوهایی حرفه ای غالب سازی باید کرد که با افتخار این متد را ظرف ده ساله گذشته اینجانب طراحی و تدوین واجراء نموده ام

وقتی فرد مقابل شما یک مویی نامرئی را از کیف یا لباس خود برمی دارد و یا غباری نامرئی را از روی لباس خود می تکاند

باید به طرف مقابل شک کنید اگر این حرکت از شنونده ای سر بزند، معنی اش آن است که او به حرف شما اعتمادی ندارد و در عین حال به دلیلی نمی خواهد


و یا نمی تواند و یا می ترسد و یا حتی به دلیل ادب و نزاکت و یا خجالت مخالفتش را ابراز کند

در اداره های پلیس، برای تشخیص دروغگو های حرفه ای به تعداد پلک زدن های آنان در یک بازه زمانی مشخص توجه می کنند. چراکه وقتی شخصی درحال دروغ گفتن است

سرعت پلک زدن های او بیشتر از حالت عادی است شاید برای شناخت بهتر این مسئله بهتر است در این زمینه توضیحاتی بدهم پلک زدن یک عمل سریع به هم خورن چشمان است. عمل

پلک زدن از این جهت برای چشمهای ما ضروری است که باعث پخش شدن اشک در چشم و عبور ان از قرنیه و از بین بردن عفونتهای احتمالی و روغنکاری می‌شود.
به صورت متوسط عمل پلک زدن حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلی ثانیه به طول می انجامد. این سرعت تحت عواملی چون وارد شدن یک شی ریز خارجی مثل ریزه چوب، ضربات وارد شده به چشم،

مصرف دارو و عفونت تغییر می‌کند. هر فرد تقریباً در هر ۲ تا ۱۰ ثانیه یک بار پلک می‌زند. نرخ و میزان پلک زدن توسط “blinking center” تعیین شده اما همچنان این میزان تحت عواملیدیگر تغییر پیدا می‌کند.

چشم برهم گذاشتن یا به اصطلاح پلک زدن وقتی است که انسان تصمیم می‌گیرد که تنها یک چشم خود را باز و بسته کند و از ان برای نوعی علامات اجتماعی (استفاده از بدن برای رساندن موضوعی)استفاده کند . به هر حال، این موضوع فقط مختص انسان نمی‌باشد و بعضی حیوانات به عنوان مثال، لاک پشت و هَمستِر نیز هنگام پلک زدن از چشمهای خود به صورت مستقل استفاده می‌کنند بدین معنی که در هنگامیکه یک چشم باز است چشم دیگر را بسته و برای بار دوم بالعکس عمل می‌کنند.یکی از تفاوت ها در زبان بدن، در نشانه هاست یکی از بزرگان می گوید به کلام فرد دقت نکنید به حالت ظاهر و به اصطلاح تن گفتار او دقت کنید تا بفهمید راست میگوید یانه
در

حال دست دادن زبان بدن چه می گوید:

انسان های سلطه جو زمان دست دادن دست طرف مقابل را به زیر دست خود می آورند، طوری که دست شخص سلطه جو بالا قرار گرفته و کف دست اش رو به زمین است و کف دست شخص مقابل رو به بالاست شاید بهترین مثال مثل دست گداهای کنار خیابان باشدبهترین حالت دست دادن حالتی است که دست هر دو طرف عمود باشد و کمی هم دستان هم را فشار دهند البته حواستان باشد نه خیلی زیادبالا و پایین بردن دست ها زمانی که به هم دست می دهیم، از دو بار تا پنج بار عادی اما اگر طرف دست شما را نگاه داشته این بی ادبی است دست خود را پس بکشید و شاید نشانه دوستی و علاقه باشد بیاد داشته باشید که این کار برای اولین بار تعبیر عکس دارد و البته در مراودات دیپلماتیک هم این تعابیر کاملا متفاوت است

زبان حال دست به کمر ایستادن چیست:

دست به کمر زدن، نشانه احساس برتری و احساس محق بودن است که عبارتند از :۱-حالتی که کف دست ها رو به زمین است، این حالت شدید دست به کمر ایستادن است.۲- حالتی که دست روی باسن قرار می گیرد و کف دست کمی به سمت بالاست. این حالت خفیف دست به کمر ایستادن است.تعبیر دست به سینه شدن:فردی که دست به سینه می شود وارد گارد دفاعی شده دراطفال زمانی که از موقعیتی خوشمان نمی آمد، یا در شرایط نگران کننده ای قرار می گرفتیم، پشت والدینمان مخفی می شدیم، اکنون در بزرگسالی تعبیر ان حرکت را بصورت مخفیانه بصورت هوشمندانه ای با دست به سینه شدن انجام می دهیمشخص با دست به سینه شدن و همچنین با پا روی پا انداختن بین خود و شرایط مقابل رویش حفاظی می سازد تا در پشت سر آن احساس امنیت و آرامش بیشتری کند.اگر در حین تبلیغ یک کالا شنونده دست به سینه شد حتما دلیل مخالفت اش را بیابید و بعد به ادامه تبلیغ خود بپردازید، زیرا همانطور که افکار ما به طور ناخودآگاه حرکات بدن ما را ایجاد می کنند، اگر مدت زمان طولانی ای در یک حالت بدنی بمانیم، طرز فکر ما را تحت تاثیر قرار می گیرد.در یک آزمایش تعداد شصت دانشجو با شرایط هوشی نزدیک به هم را به دو گروه سی نفری تقسیم کردند، به هر دو گروه یک استاد، یک درس یکسان را در شرایط آموزشی یکسان تدریس می کرد با این تفاوت که، به گروه اول گفته بودند که در تمام مدت کلاس دست به سینه بنشینند و از گروه دوم خواستند تا راحت و با گاردی باز سر کلاس حاضر شوند! نتیجه آزمایش بسیار جالب توجه است!گروهی که با گارد بسته و دست به سینه سر کلاس حاضر شده بودند ۳۸ درصد کمتر از گروه دیگر بحث را متوجه شده بودند! در حالی که تنها تفاوت این دو گروه در دست به سینه نشستن شان بود!بار دیگر تکرار می کنم، در زمان گفتگو اگر مشاهده کردید طرف مقابل تان وارد گارد دفاعی شده، با سوالی درباره موضوع نظر او را جویا شوید و پس از رفع کردن آن به ادامه بحث بپردازید!برای این کار کافی است،مثلا به او بگویید: “می بینم که درباره اش فکر می کنید! نظرتان تا اینجای کار چیست؟! ” و سپس به عقب تکیه داده و دستان خود را از هم باز نگه دارید طوری که کف دست ها رو به بالا باشند و بیانگر اینکه شما گوش می کنید…

پا روی پا انداختن:

پا روی پا انداختن نوع خفیف تر گارد دفاعی است و هم در حالت نشسته صورت می گیرد و هم در حالت ایستاده و شاید در برخی موارد رسمی علامت تحقیر و توهین برای مثال بی‌احترامی و گستاخی بخشش ناپذیر نخست‌وزیر انگلیس در دیدار با دکتر حسن روحانی در مقام رئیس‌جمهور کشورمان . آن روز که دیوید کامرون در حاشیه نشست سازمان ملل با دکتر روحانی ملاقات داشت، برخلاف عرف دیپلماتیک پاهای خود را روی یکدیگرانداخت که این عمل در دیدارهای غیررسمی شاید تا اندازه‌ای پذیرفته باشد اما در دیدارهای رسمی نشان از سطح پایین فرهنگ و عدم آشنایی با قواعد دیپلماتیک دارد و البته شایدعیان کردن خصومتی باشدزبان

بدن وقتی که لب را لمس می کنید:

لب های انسان ها حس گر های عصبی بسیاری وجود دارد، و با لمس لب احساس آرامش می کنیم و یا زمانی که هیجان زده می شویم لب های خود را به هم می فشاریم،با این کار شاید به یاد مکیدن سینه مادر در دوران کودکی افتاده و کمی آرام می شویم و احساس بهتری داریم بعضی اوقات به جای لمس کوتاه لب ها، انگشت اشاره، انگشت های دیگر ویا دست خود را روی لب هایمان می گذاریم. در این حالت شخص یا در حال تفکر است و یا سعی می کند جلوی خود را بگیرد و حرفی را به زبان نیاورد. ( مثلا مخالفتش را ابراز نکند! )نکته ای که در تحلیل حرکات بدن باید حتما مدنظر قرار بگیرد، این است که هرگز نباید زود قضاوت کنیم!مبادا یک حرکت را به تنهایی و مجزا تحلیل کنیم! بلکه باید به برایند حرکات بدن شخص مقابل توجه کرد و تا آنجا که می توانیم قضاوت خود را به تعویق بیندازیم! باید یک حرکت را در کنار حرکات دیگر شخص تحلیل کرد تا مبادا دچار اشتباه شویم!مثلا ممکن است کسی که دست کمر ایستاده کلیه هایش درد می کند! یا کسی که دست به سینه ایستاده سردش است!! و یا ده ها احتمال دیگر…

لمس کردن چانه:

لمس چانه هم نشان از تفکر است. در اینجا لازم می دانم نگاه از بالا و پایین را هم توضیح دهم، زمانی که شنونده لب یا چانه خود را لمس می کند، اگر سرش به سمت پایین متمایل باشد و از پایین به بالا نگاه کند در حال ارزیابی و تفکر است.و اگر سر به سمت بالا متمایل باشد و چشم ها از بالا به پایین نگاه کنند، بیانگر تردید شنونده است!
لمس کردن چشم:
یک کودک زمانی که نمی خواهد صحنه ای را ببیند، با دست جلوی چشمانش را می گیرد، در بزرگسالی همان حرکت را با زیرکی و بصورت مخفیانه انجام می دهیم. بدین صورت که با دست خود چشم هایمان را می مالیم.مردها با پشت دست و خیلی محکم این کار را انجام می دهند اما خانم ها معمولا بدلیل آرایشی که دارند خیلی ظریف تر این حرکت را انجام می دهند و گاها به لمس کردن زیر چشم با نوک انگشت اشاره اکتفا می کنند.

لمس کردن گوش:خاراندن پشت گوش بوسیله شنونده، نشانه عدم تمایل به شنیدن بدگویی است! اگر با حرکت سر به یک سمت مثلا چپ یا راست همراه باشد، طوری که شخص از گوشه چشم به حرف های گوینده گوش کند، نشان از تردید شنونده است.اگر شخصی در زمان سخن گفتن پشت گوش خود را بخاراند، نشانه خوبی نیست و اثر منفی روی شنونده خواهد گذاشت! مانند اینکه خود گوینده نسبت به سخنان خود اطمینان کافی را ندارد!اکثرا مردها زمانی که به کسی علاقه دارند سرشان را به یک سمت متمایل می کنند و با لاله گوششان بازی می کنند!
تکیه دادن به چیزی:
تکیه دادن به اشیا نشانه احساس مالکیت نسبت به آنهاست! مثلا مجری برنامه بیشتر از میهمانان آن برنامه به میز تکیه می دهد!دایره ساختن با دست، در فضا:ساختن دایره ای فرضی در فضا به کمک یک دست و یا حتی دو دست، بیانگر تسلط فرد به موضوع مورد بحث است!
تکینیک حرکات آینه ای:
تکنیک حرکات آینه ای، یکی از راه های نفوذ در دلهاست!به کمک این روش شما می توانید با سرعتی غیر قابل باور در دل دیگران نفوذ کنید، دیگران را با خود همراه کنید تا جایی که حتی با اولین ملاقات به شما اطمینان کنند!تکنیک بسیار ساده است: تنها کافی است حرکات بدن شخص مورد نظر خود را تقلید کنید! طرز نشستن، حرکات دست، جهت قرار گرفتن سر و …مراقب باشید مبادا رفتار شما آنقدر افراطی یا سریع باشد که شخص احساس کند مورد تمسخر شما قرار گرفته است.این تکنیک به این دلیل بسیار موثر است که شخص بصورت کاملا ناخودآگاه احساس صمیمیت بسیار زیادی نسبت به شما پیدا می کند. چرا که انسان های همفکر و هم حس، حالات بدنشان به هم بسیار شبیه است.در تله پاتی هم، کسانی که حالات بدن شبیه به هم دارند، سرعت تله پاتی بین آنان بیشتر می شود.
مکان نشستن:

در برخورد با مردها و زن ها، مکان نشستن با هم متفاوت است:مردها وقتی با شخصی احساس صمیمیت می کنند، روبروی او می نشینند! و نسبت به تازه واردی که روبروی آنها بنشیند، حس و نظر خوبی نخواهند داشت.


زنان زمانی که با شخصی احساس صمیمیت می کنند، کنار او می نشینند! و نسبت به تازه واردی که کنار آنان بنشیند، حس و نظر خوبی نخواهند داشت.
در نخستین برخورد، پیشنهاد می شود برای موفقیت در ارتباط، اگر طرف مقابل شما مرد است ابتدا مکان ایستادن و یا صندلی خود را کنار او قرار دهید و
سپس آرام آرام موقعیت خود را به روبروی او، تغییر دهید.و برای اولین برخورد با یک خانم، بالعکس عمل کنید، ابتدا روبروی او و سپس آرام آرام در کنارش قرار بگیرید.

امتداد جهت پاها:

انسان ها همواره به سمت کسی، چیزی و یا موقعیتی می ایستند که نسبت به آن تمایل بیشتری دارند. در گفتگو های سه نفره، زمانی که به صورت مثلثی می ایستیم، همواره رو به روی کسی می ایستیم که به او تمایل بیشتری داریم.گاهی پیش می آید که مجبوریم به سمت شخص و موقعیت دیگری توجه کنیم ( ولی کماکان تمایل مان به سمت شخص قبلی است ) در این مواقع، روی خود را به سمتی که مجبور شده ایم برمی گردانیم، اما هنوز هم امتداد پاهای ما رو به سمت شخص قبلی است!!اشخاصی که در اتاق، امتداد پاهایشان رو به سمت درب خروجی است، به ادامه گفتگو تمایلی ندارند (خسته شده اند یا بیرون از اتاق کاری دارند) و می خواهند هرچه سریع تر از اتاق خارج شوند!

دست زیر چانه:

یک شنونده در چند حالت دستش را زیر چانه اش قرار می دهد:یکی در زمانی که مشتاقانه به حرف سخنران گوش می دهد و مجذوب آن بحث شده است. در این حالت شنونده معمولا کمی به سمت جلو متمایل می شود. انگشت شصت خود را زیر چانه قرار می دهد و یکی از انگشتان دیگرش (مثلا انگشت اشاره) را روی لب قرار می دهد.
توجه داشته باشید اگر همین حالت شصت و انگشت اشاره (که روی لب قرار گرفته است) با تکیه دادن شنونده به صندلی و احیانا با پا روی پا انداختن او همراه باشد، نشان از شنیدن منتقدانه و متفکرانه است! در این شرایط نباید زیاد تعجب کنید اگر شنونده منتقد، با دست دیگرش آرنج دستی که زیر سر قرار داده است را نگه دارد! چرا که این حرکت، یکی از حالات ظریف دست به سینه شدن( گارد دفاعی ) است.یکی دیگر از شرایطی که شنونده دستش را زیر چانه می زند، حالتی است که او از بحث خسته شده!! این حالت را به راحتی می توان از حالت قبلی تمیز داد، چرا که شنونده ای که خسته شده باشد، از دست خود به عنوان یک تکیه گاه برای سر استفاده می کند و اگر دستش را از زیر سر بردارد، سرش خواهد افتاد!و یک سوال؟! اگر این شنونده انگشتانش را هم روی لبش قرار داده باشد چه معنایی را می دهد؟!آفرین! او هم خسته شده و هم مخالفتش را از شما پنهان می کند.

تکان دادن سر:

تکان دادن سر در جهت بالا و پایین، معنای تایید و بله را می دهد! یک شنونده باهوش از همین حرکت سر برای نفوذ در دل سخنران استفاده می کند. یک بار این حرکت را سر یک کلاس امتحان کنید! وقتی استاد در حین توضیح دادن درس به دانشجو ها نگاه می کند، شما سرتان را آرام و پیاپی به سمت بالا و پایین (طوری که معنای بله بدهد!) تکان دهید، خواهید دید که در مدت بسیار کمی، توجه استاد در میان تمامی شاگردان به شما جلب خواهد شد! و احیانا آخر ترم مورد لطف استاد هم قرار خواهید گرفت!!این حرکت را در گفتگو های دو نفره هم انجام دهید! این حرکت کوچک سر، معجزه می کند! این حرکت پیام های ناخودآگاهی را به شنونده ارسال می کند مثل: من به تو توجه می کنم! هوش و حواسم به توست عزیزم! گوش می کنم گلم! درکت می کنم! و ….حرکت دیگری که با سر انجام می دهیم، حرکت سر به سمت چپ و راست است. این حرکت معنای نفی می دهد، معنی ” نه! ” این حرکت را در طفولیت هم انجام می دادیم، زمانی که نوزاد از شیر مادر سیر می شود، با حرکت دادن سرش به سمت چپ و راست، سینه مادر را پس می زند و سیر شدنش را اعلام می کند.

شیرین کردن زندگی با تمام دارایی

تو شمال شهر و یه جای لرد نشین یه شهری تو آمریکا ،یه قنادی باز شد ..فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن ،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال
خرید بودن ،یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه سنت پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و
گفت :قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید …پولتون رو بردارید و هر چقدر شیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!!
امروز مجانیه اینجا …
پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا ؟
مدیر قنادی گفت :شما هم اگه مثل این آقا ،تموم داراییتون رو ، روی میز میذاشتین برای شیرین کردن زندگی ،جلوتون تعظیم میکردم …

نقش هورمونها در روابط زناشویی

چرا مردها بی احساس می شوند؟ وقتی دخل و خرج زندگی با هم جور درنیاید، سرپرست خانواده مجبور می شود ساعت های بیشتری را صرف کارکردن کند و کارش به شغل دوم و گاهی سوم کشیده می شود؛ درست مثل اتفاقی که در بیشتر زندگی های امروزی افتاده و نه تنها مردخانه، که خانم خانه هم مجبور است پا به پای همسرش کار کند تا شاید بتوانند با کمک هم از پس هزینه های زندگی بربیایند.


موضوع، تنبلی کردن نیست! حقیقت این است که با ورود خانم به خانه، تازه شغل دومش شروع می شود؛ خانه داری! تر و تمیزکردن خانه، آشپزی، پهن کردن لباس های شسته شده روی بند رخت، اتوکشی، رسیدگی به تکالیف و امور بچه ها و هزاران کار دیگر که شاید اصلا به چشم نیایند، اما وقتی انجام نشوند تازه معلوم می شوند.


همه این کارها باعث می شود استرس فراوانی به خانم های شاغل وارد شود که متاسفانه برای همسرشان قابل درک نیست. برای رفع این مشکل، هم خانم باید تلاش کند و هم آقا چون حرف زندگی مشترک است و مشکلات زندگی مشترک هم باید با هم حل شوند تا به نتیجه برسند. اصلا شاید لازم باشد قوانین قدیمی و کلی را دور بزنیم چون هیچ همخوانی ای با دنیای شلوغ امروز ندارند!


اولین قدم تغییر زوج و ایجاد تعامل است؛
یعنی هم آقایان سعی کنند همسرشان را بیشتر درک و به آنها کمک کنند و هم خانم ها یاد بگیرند با اقدام هایی به خود کمک و خستگی و درنهایت استرس کمتری را تحمل کنند. چون وقتی خانم خسته از کار به خانه می آید، هورمون تستوسترون او که هورمونی مردانه است و مقدار کمی از آن بدن خانم ها وجود دارد زیاد و هورمون زنانه اکسی توسین به طرز خطرناکی کم می شود و خانم مضطرب و خسته است و به استراحت نیاز دارد اما از آنجا که تازه شغل دومش آغاز شده، استرسش همان طور بالا می ماند و تا زمان بازگشت همسرش به منزل هم کم نمی شود.




شاید این صحنه برایتان آشنا باشد؛ «مرد با چهره ای بدون حالت جلوی تلویزیون نشسته و با آنکه خانم حسابی به سر و وضع خود رسیده و خانه را هم تر و تمیز کرده، هیچ عکس العملی ندارد!» کارشناسان می گویند چنین حالت هایی نشان می دهد انرژی عاطفی مرد مثل یک خط صاف بدون افت و خیز و البته غیرمفید است! و بد نیست بدانید همه این عوارض ناشی از استرس و کاهش سطح هورمون تستوسترون (همان هورمون مردانه) است! در چنین شرایطی خانم باید بداند چطور می توان استرس مردان را مدیریت کرد؛ ابتدای زندگی مشترک میزان تستوسترون در اوج قرار دارد چون مرد انگیزه زیادی برای شروع زندگی مشترک دارد و می خواهد همسرش حس خوبی داشته باشد و به اوج خوشحالی و خوشبختی برسد.


پس وقتی موفق می شود توجه و اعتماد خانم را جلب کند، آرامش و ثبات پیدا می کند و دنیای خودش و همسرش پر از عشق و بدو استرس می شود. همه چیز رمانتیک و ایده آل است، اما همه لحظات این زندگی رویایی باعث کاهش تستوسترون آقا و بعد باعث کاهش انرژی عاطفی او می شود و در نهایت، مردی بی حس و حال خواهید داشت که جلوی تلویزیون جا خوش می کند و کمترین رغبتی برای تغییر وضعیتش ندارد!


مجله زندگی مثبت می نویسد فعالیت هایی که نیاز است آقا در محیط کار با آنها دست و پنجه نرم کند، دوباره هورمون تستوسترون را افزایش و به او انرژی لازم را می دهد تا به اهداف شغلی اش برسد اما وقتی به منزل بر می گردد باید استراحت کند تا دوباره تستوسترونش بالا برود و آماده روابط گرم و صمیمانه شود. بنابراین باید به او فرصت دهید تا بتواند واکنش مناسبی که شما انتظارش را دارید، نشان دهد.
کار، کار هورمون هاست!
برای آنکه خانم و آقا از کنار هم بودن لذت ببرند، باید دوباره تعادل خود را به دست آورند و لازمه اش این است که خانم اکسی توسین از دست رفته و آقا تستوسترون از دست رفته را دوباره تامین کنند تا مجددا تعادل خود را به دست بیاورند.


قبل از اینکه خانم به داد تستوسترون همسرش برسد، باید اکسی توسین از دست رفته خودش را جبران کند تا دوباره استرسش کم شود و «احساس خوب» را تجربه کند. این کار با گوش کردن به موسیقی، دوش گرفتن و انجام کارهای مورد علاقه رخ می دهد؛ خانم عزیز!


کافی است برای خودتان کمی وقت صرف کنید تا حالتان بهتر شود! خوب است بدانید آقایان کاملا به این موضوع واقف هستند که برای اینکه دوباره شارژ شوند، باید برای خودشان وقت بگذارند و کسی نباید کاری به کارشان داشته باشد؛ حتی شاید شما این کارشان را خودخواهی تلقی کنید چون معمولا یک زن مخصوصا اگر مادر شده باشد، رسیدگی به اعضای خانواده را در اولویت می داند و به همین دلیل است که خانم ها هیچ گاه برای خودشان وقت ندارند. در صورتی که آقایان ذاتا توانایی خوبی در شناسایی موقعیت ها دارند و از آنها برای شارژ مجدد خود به بهترین شکل استفاده می کنند

شاد بودن هنر است ...شاد کردن هنری والاتر ...

حدود 60 درصد از شادی با ژنتیک و محیط فرد تعیین می شود اما 40 درصد باقیمانده به خود ما بستگی دارد. با تمام این حرف ها، افراد شاد عادت هایی دارند که شما هم می توانید آنها را وارد زندگی خود کنید. افراد شاد و خوشحال، تمایل ها و گرایش های خاصی دارند.
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری دانا ( داناخبر )، یک ضرب المثل قدیمی می گوید که خنده بر هر درد بی درمان دوا است، در واقع شادی و خنده در تضمین سلامتی ما نقش بسزایی را ایفا می کنند. افراد شاد عادت هایی دارند که شما هم می توانید آنها را وارد زندگی خود کنید که در این مطلب با این عادت ها بیشتر آشنا می شویم:

پیاده روی سریع





محققان به این نتیجه رسیده اند که پیاده روی سریع ( بالا بردن ضربان قلب تا 10 ضربه در هر یک دقیقه ) برای 15 تا 30 دقیقه در روز باعث شادتر شدن افراد می شود.

به طور مداوم در یک ساعت مشخص از خواب بیدار شوید



اگر هر روز خواب منظمی داشته باشید و در یک ساعت مشخص از خواب بیدار شوید، هورمون های خواب شما تنظیم خواهند شد که این موضوع به صورت مستقیم با سطح شادی شما در ارتباط است و موجب افزایش آن می شود.

روشنایی قبل و بعد از خواب





روش های خوابیدن و میزان نور اتاق خواب شما می تواند تفاوت فاحشی را در احوالات طی روز شما، ایجاد کند. در حقیقت هر چه قدر که اتاق شما تاریک تر باشد، شما در آن روز حس بهتری خواهید داشت، روشنایی های غیرطبیعی باعث افزایش افسردگی در شما خواهد شد و برعکس نور طبیعی خورشید در اول صبح می تواند سطح هوشیاری و انرژی شما را بهبود ببخشد.

درست و سالم غذا بخورید



انتخاب صحیح مواد غذایی و حفظ یک رژیم غذایی صحیح، کلیدی ترین نکته برای حفظ سلامتی و شادی است. اکثر متخصصان رژیم هایی را که در میزان چربی های اشباع و قند فقیر هستند را پیشنهاد می کنند. علاوه بر این اکثر افراد شاد در هفته حداقل دو وعده ماهی و روزانه حدود 100 میلی پرک روغن ماهی مصرف می کنند.

ورزش





ورزش باعث ترشح اندورفین در بدن می شود که به شادی شما کمک می کند. تحقیقات نشان داده است که ورزش علایم افسردگی، اضطراب و استرس را کاهش می دهد و آن هم به دلیل تولید موادی در مغز است که احساس شادی و آرامش را تقویت می کنند. به اضافه اینکه ورزش باعث می شود تا ما احساس بهتری نسبت به خودمان و بدنمان داشته باشیم حتی اگر وزنمان پایین نیاید یا اینکه انداممان تغییر فاحشی نکند.

از تکنولوژی های روزکمتر استفاده کنید



مدیتیشن یا کشیدن چند نفس عمیق، جدا شدن از لوازم الکترونیکی و دوری از دنیای ماشینی و ارتباطی امروز، مزایای بسیار زیادی برای شادتر کردن شما دارد. حرف زدن با موبایل باعث افزایش فشار خون می شود و در نتیجه سطح استرس شما نیز بالا می رود و نشستن مداوم پشت صفحه کامپیوتر با افسردگی و خستگی مرتبط است. بی شک در زندگی امروزی، تکنولوژی همواره با ما همراه خواهد بود و ما نیز خواه یا ناخواه مجبور به استفاده از آنها هستیم اما وقفه انداختن در استفاده از آن می تواند به مغز شما فرصت شارژ شدن دوباره را بدهد.

قدر همه چیز را بدانید



جشن گرفتن دستاوردهای بزرگ و دشوار زندگی خیلی مهم است اما افراد شاد به پیروزی های کوچک خود نیز اهمیت می دهند. زمانی که برای مرور اتفاقات خوب و مثبتی که در زندگی من اتفاق می افتد، می گذاریم یعنی سپاسگذاری و قدردانی کردن از همه چیز و همه کس که این موضوع می تواند تاثیر فوق العاده ای بر روحیه ما داشته باشد. دقت کردن به اتفاقات خوب زندگی، حتی اگر به کوچکی عالی شدن طعم چای شما باشد، باعث می شود در پایان روز حس مفید بودن و شادی را بیشتر احساس کنید.

کمتر مقایسه کنید





از مقایسه کردن بپرهیزید، در واقع اگر چه گاهی تفکر کردن برای حل مشکلات مفید است اما تفکر تطبیقی و مقایسه ای برای شادمانی فرد یک تهدید محسوب می شود.

انعطاف پذیر باشید



براساس تحقیقات، قابلیت انعطاف است که متضاد افسردگی است نه شادی. در واقع، افراد شاد می‌دانند چطور باید بعد از شکست به وضعیت قبلی خود برگردند. قابلیت انعطاف راهکاری است که انسان‌ها می‌توانند در مواجهه با سختی‌ها زندگی از آن استفاده کنند.

در امور خیر پیشرو باشید



هر چند که یک روز تنها 24 ساعت دارد، اما افراد مثبت بخشی از زمان خود را صرف خوبی کردن به دیگران می کنند که در مقابل فوایدی نیز به خودشان می رسد. طی تحقیقی که سالهای طولانی انجام شده است و فواید بشر دوستانه و نوع دوستی را تحت بررسی قرار داده اند، محققان به این نتیجه رسیده اند که انجام کارهای خیرخواهانه به صورت داوطلبانه هم برای سلامت جسم و هم روح بسیار مفید است. طی این تحقیق افرادی که برای کارهای مختلف داوطلب می شدند شادتر بوده و از سلامت جسمی بهتر و افسردگی کمتری برخوردار بودند.

شغل مورد علاقه خود را دنبال کنید





گاهی اوقات کار شما می تواند در شما احساس افسردگی و نارضایتی از زندگی را در شما به وجود بیاورد. اما افراد شادتر اکثرا به دنبال شغل هایی هستند که نقاط قوت زیادی دارد و به اهداف آنها بیشتر نزدیک است. محققان معتقدند که کارهای شیفت شب، شغل هایی که زمان زیادی را برای رفت و آمد باید صرف کنند و کارکردن بیش از 11 ساعت در روز، افسردگی را افزایش می دهند.

دوستان واقعی برای خود داشته باشید





تحقیقات حاکی از این موضوع است که تماس های انسانی و داشتن روابط شخصی با دوستان به کاهش احساس اضطراب و افزایش شادی در شما کمک می کنند.


حال چه چیزی باعث خوشحالی وشاد شدن شما میشود ...؟؟؟