کم رویی یک مشکل جزیی رفتاری است که بسیاری از افراد می توانند آن را خود
به خود کنار بگذارند. اما اگر این مشکل فرد را کلافه کند و مشکلات عاطفی و
جسمی برای او به وجود آورد، در این صورت دیگر نمی توان از کنار آن به
راحتی گذشت و حتما باید به فکر چاره بود، چون در غیر این صورت ، فرد را به
انزوا و افسردگی می کشاند.
آیا شما کم رو هستید؟ نسبت به روابط خود با دیگران مطمئن نیستید؟ آیا این
احساس ناراحتی که در شما، سبب رفتار تشویش آمیز می شود مانع آن است که
استعداد ذهنی و درونی خود را نشان بدهید؟افراد کم رو از همه کس می ترسند و
از برخورد با دیگران حتی اگر خیلی مختصر و کوتاه هم باشد خجالت می کشند.
احساسات منفی مانند افسردگی، اضطراب و احساس تنهایی از همراهان کم رویی
هستند. آیا شما هم در برخورد با دیگران در خود فرو می روید؟
شخص کمرو کیست؟
کم رویی پدیده ای جهانی است. پایه ای ترین یافته ی تحقیقات، راجع به کم
رویی رایج، کاملاً گسترده و جهانی است. روان شناسان در تعریف می گویند:
«کسی کم رو است که فاقد جرات است» یا به عبارتی کسی که تحت تأثیر فلج
روانی قرار گرفته است. تأثیر کم رویی در توجهات است در «فعالیت های بدنی» و
در «فعالیت های فکری» و فعالیت های «احساسی».
علل کم رویی چیست؟
شخص کم رو یا خودش برای خودش ارزشی قایل نیست یا تصور می کند که دیگران
برای او ارزشی قایل نیستند. هیچ کس دوست ندارد مورد تمسخر دیگران قرار
بگیرد و ترس از این که چنین وضعی پیش بیاید شجاع ترین افراد را هم دچار کم
رویی می کند. ولی باید گفت که افراد کم رو فاقد ارزش نمی باشند، چنین
افرادی نه مضحک و مسخره هستند و نه دست و پا چلفتی و پخمه، فقط تصور می
کنند که چنین هستند تا موقعی که این فکر غلط در مغز و نهادشان نقش بسته
است و آن را از سر بیرون نکنند و اصلاح نشوند نخواهند توانست از این ضعف و
زبونی نجات پیدا کنند.
نکته: بنابراین فرد کم رو باید در درجه ی اول، دقیقاً خود را مورد آزمایش و
بررسی قرار دهد و قضاوت های غلط و نادرستی را که منشاء ناراحتی اش می
باشد پیدا و کشف کند.
انجام چنین تحلیلی، همیشه ساده و آسان نیست. مطالبی که در زیر مطرح می
شوند خواننده را در چنین بررسی و تجربه و تحلیلی کمک خواهد کرد. در این جا
به خلاصه ای از عقاید و نظرات غلطی که عادی ترین علل کم رویی است اشاره
می شود.
اولین علت کم رویی:
تحقیر نابه جای خود است. بعضی افراد خود را از لحاظ فکری ضعیف و حقیر می
شمارند. آن چه را می نویسند و می گویند به نظرشان پوچ و بی ارزش می رسد.
ترس از آشکار شدن حالت معمولی و متعادل خود و ترس از این که با رفتار و
گفتار نامعقول خود مورد تمسخر و استهزای دیگران قرار گیرند. دهان آن ها را
می بندد.
دومین علت کم رویی:
پخمگی خیالی است. بعضی افراد معتقدند که ظاهرشان فاقد ظرافت، رفتارشان
ناشیانه، چلمن و ورودشان به جایی سبب کنجکاوی مسخره آمیز می شود. این فکر و
خیال که مبتنی بر هیچ پایه ای نمی باشد بر طرز رفتار آنان تأثیر می کند و
آن ها نمی دانند چه بکنند و کجا باید بنشینند. با این حال نباید عقیده ی
غلط فرد کم رو را با بی اطلاعی واقعی از عادت همگانی اشتباه کرد. عادات و
رسوم به وسیله ی خانواده، معلم، مطالعه، مشاهده، رفت و آمد در محافل و با
نزاکت فرا گرفته می شود.
سومین علت کم رویی:
ترس بی دلیل از مسخره کردن دیگران است، بعضی از افراد کم رو، حتی جرات نمی
کنند لطف و محبت خود را نسبت به افراد خانواده شان ابراز کنند. کلمات
دوستی، تشکر و سپاس، رحم و شفقت و مهربانی که بر حسب موارد مختلف مطرح می
شوند در گلوی آن ها خفه می شوند. این نوع افراد اجازه می دهند تحت فشار
نوعی شرم و حیای پوچ و بی مورد فلج شوند و خون سردی ظاهری آن ها سبب
ناراحتی دیگران شود، همان طوری که خودش هم سبب ناراحتی آنان می شود.
چهارمین علت کم رویی:
عدم اعتماد، بعد از شکست است. چنین افرادی تصور می کنند، تمام مردم دنیا
از شکست او خبر دارند و او را خانه خراب تلقی می کنند. این فرد، تعادل
ذهنی خود را از دست می دهد و از حضور در جمع نگران و ناراحت می شود. حتی
جرات نمی کند دیگر با افرادی چون دوستان، هم کاران و... که احتمالاً به او
توصیه هایی می کنند روبه رو شود.
پنجمین علت کم رویی:
مبالغه کردن در اهمیت یک عیب است. گاهی عیب واقعاً در کسی هست و همین عیب
کم رویی اوست که این عیب برای او بیش ترین احساس بد را ایجاد می کند، بدون
آن که صفات خوب خود را به خاطر آورد و به آن ها مباهات کند. اولین چاره
درمان کم رویی؛ شناخت چگونگی ظاهر شدن کم رویی فرد است این که در چه
مواقعی، در برخورد با چه کسانی دچار چه حالاتی می گردد. پس اولین شرط
معالجه، روشن بینی شخص است. مثال زیر شما را کمک و راهنمایی می کند.
دیگران تصور می کنند که افراد کم رو، فاقد قلب و روح می باشند در حالی که آن ها سرشار از محبّتند، ولی جرأت ابراز آن را ندارند.
احساسات منفی مانند افسردگی، اضطراب و احساس تنهایی از همراهان کم رویی هستند
راههای مبارزه با کمرویی:
اگر کسى تصمیم جدى داشته باشد،مىتواند با این مشکل مقابله کند و خود را
درمان نماید و از حصار کمرویى رها شود و از توانمندىهایى که دارد بهره
ببرد. در فرهنگ ملى و دینى ما ایرانیان، مانند سایر ملل، آداب و رسومى
وجود دارد که اگر خوب رعایت شوند، فرایند اجتماعى شدن به آسانى تحقق پیدا
مىکند. ازجمله این آداب، سلام کردن و احوال پرسى از دوستان و خویشاوندان
است ، طبق این مورد افراد کمرویی که شما می فرمایید می تونن به با توجه به
نکات ذیل کمی از مشکلات ارتباطیشون رو کاهش بدن و اضطراب اجتماعی خودشون
را پایین بیارن :
1- در دادن سلام پیش قدم باشند.
2- بعد از سلام با جملات مرسوم، احوالپرسى کنند و اجازه بدهند افراد دیگر اول از اونها جدا بشوند نه ایشان از اونها .
3- که در کارهاى اجتماعى ، در محیط خانه و ... در فعالیتهای دسته جمعى شرکت نموده و نقش فعالى رابپذیرند.
4- هنگام صحبت با دیگران یا در مقابل جمع به اعضاى بدن خود (دست، پا، نحوه صحبت و...) هیچ توجهى نکنند و توجه خود را بر مطلبى که
مىگویید متمرکز نمایند.
5- قبلاً مطلبى را که مىخواهند در مقابل جمع بازگو کنید چندین بار در مقابل آینه تکرار کرده ، فرض کنند در مقابل جمع هستند.
6- سعى کنند بر آنچه مىخواهید بگویند تسلط کافى داشته باشند.
7- اگر با شکست مواجه شدید، خود را نبازند و براى بار دیگر خود را آماده انجام آن کار نمایند.
8- قبل از این که در مقابل جمع قرار بگیرند به خود تلقین کنند که «مىتوانم در مقابل جمع صحبت کنم».
9- زمانی که حالت اضطراب در ایشان ایجاد می شود سعى کنند همه ماهیچههاى بدنشان را آرام و شل کنند.
10- براى شکستن جو حاکم بر جمع و آرامش در صحبت کردن سعى کنند داستانهاى کوچک، طنز، لطیفههاى شیرین و مناسب را که افراد
خبره در جلسات سخنرانى بیان مىکنند، در دفترچهاى یادداشت کنند و در شرایط مقتضى از آنها استفاده نمایند .
ندای یک بسیجی عاشق