مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

با چه دخترانی هرگز نباید ازدواج کرد?!


آقایان مجرد توصیه می‌کنیم بی‌دلیل روی همه دختران عیب نگذارید زیرا زن خوب بسیار زیاد است و حتی به جرات می‌توان گفت زنان خوب، بیشتر از مردان خوب هستند. پس نگویید قصد دارید برای همیشه مجرد بمانید. برای اینکه بدانید چه زنی زن زندگی نیست و بی‌جهت به همه خانم‌ها انگ نزنید به مشخصات زنانی که با ازدواج با آنها دچار دردسر می‌شوید، اشاره کرده‌ام.










مال‌دوست‌ها
در این تقسیم‌بندی بیشترین توجه به دخترانی است که به خاطر داشتن چنین امتیازی، از هنرهایی مثل خانه‌داری، توجه به همسر، احترام به خانواده و اقوام همسر و محبت‌ و رعایت حرمت‌های زناشویی بهره‌ای نبرده‌اند و اعتقاد دارند چون ثروتمندند، کسی نباید به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست و کسانی که فاقد این امتیاز هستند، بی‌ارزش و بی‌عرضه می‌دانند. البته در مقابل آنها هستند دختران ثروتمندی که چنین نمی‌اندیشند و به سایر ارزش‌های واقعی زندگی واقفند.


خانم های پولکی
خیلی ساده و راحت بگوییم آنها تنها به خاطر پول با شما ازدواج می کنند و از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های غیر ضروری زندگی آنها را برآورده سازند، او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کند که تمام وجودش از طلا درست شده است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.


خانم های فمینیست
این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.


مدپرست‌ها
به زبان طنز، دختران مدپرست را دختران «مخ کوچک» لقب داده‌اند زیرا از واقعیت‌های زندگی و از دشواری‌هایش بی‌اطلاعند بنابراین در بحران‌ها و در فشار و تنگناهای زندگی تاب و تحمل خود را از دست می‌دهند. از آنجا که آراستگی زینت هر زن است هیچ‌کس حق ندارد در خارج از چارچوب اخلاق، قانون و شرع، به دختران بگوید موی خود را آرایش نکنید یا اینکه لباس‌های زیبا نپوشید و...، فقط کار از جایی عیب پیدا می‌کند که زن بخواهد خود را هر دم به رنگی درآورد.»یکی از بزرگان می‌گوید: «خداوند همه زنان را زیبا آفریده است»، اما یکی از معایب جامعه ما این است که اگر دختری کمی هم از زیبایی بهره‌مند باشد، تمام فامیل و دوستان دائم از کودکی می‌گویند چه دختر زیبایی است! و آنقدر این جمله طی سال‌ها تکرار می‌شود که دخترک معصوم حتی اگر خودش هم نخواهد، ناخودآگاه لوس و از خودراضی بار می‌آید.

دخترانی که چنین شخصیتی دارند به دلیل اینکه مدام موردتوجه اطرافیان قرار می‌گیرند، دیگر نیازی نمی‌بینند برای ارتباط با اطرافیان یا بهبود روابط اجتماعی با دیگران تلاشی‌ کنند. آنها تصور می‌کنند هنرهای آشپزی، خانه‌داری و خلاصه کدبانوگری برای آنها لازم نیست

. این قبیل دختران غرور زیاد و مخربی دارند چون در کودکی توجه زیادی به آنها شده و هرچه را که می‌خواسته‌اند پدر و مادر در اختیارشان گذاشته‌اند، فکر می‌کنند پس از ازدواج هم بقیه درهای زندگی روی همین پاشنه می‌چرخد و حاضر نیستند در ناملایماتی که در هر زندگی‌ای پیش می‌آید، صبر یا تلاشی بکنند زیرا آنها آموخته‌اند که زیبایی تنها عامل موفقیت در زندگی است و کسی هم آنها را متوجه نکرده که زیبایی بعد از چند صباحی که گاهی به 6 ماه و یک سال هم نمی‌رسد، برای شوهر عادی می‌شود.البته هستند پدران و مادران آگاه و فرزانه‌ای که فرزندانشان را طوری تربیت کرده‌اند که علاوه بر زیبایی صورت، به سایر زینت‌های اخلاقی و اجتماعی و محاسن پسندیده دیگر نیز مزین و آراسته‌اند.


وابسته‌ها
این دختران باید قبل از انجام هر کاری، حتما آن را با دیگران در میان بگذارند، حتی کارهای بسیار جزئی و پیش‌پا افتاده. گرچه مشورت بسیار خوب است، اما نه برای هر کار کوچکی. در میان گذاشتن هر مشکلی حتی یک سوءتفاهم جزئی با همسر، راهنمایی خواستن از دیگران، نشانه متکی بودن فرد است که به‌تدریج در زندگی زناشویی مشکل‌آفرین می‌شود.


از خودراضی‌ها
برای ازدواج با چنین دخترانی عجله نکنید و به امید اینکه وقتی به خانه شوهر می‌روند، خوب می‌شوند، نباشید. به خود وعده ندهید که چون بچه است، من او را می‌سازم. البته شاید موفق شوید ولی به چه قیمتی؟ این کار سخت و طاقت‌فرساست.


گرچه مخالف جاه‌طلبی همراه تلاش سازنده، نیستیم، اما زنانی که چنین خصوصیتی دارند، همه چیز را فدای کار خارج از خانه می‌کنند. آنها برای مردانشان به صورت رقیب درمی‌آیند و دائما در فکر مقایسه با همسرشان هستند. این زنان به آشپزخانه نمی‌روند، لباس یا ظرف نمی‌شویند و صراحتا می‌گویند چرا باید چنین کارهایی را انجام دهم؟




جاه‌طلب‌ها
گرچه مخالف جاه‌طلبی همراه تلاش سازنده، نیستیم، اما زنانی که چنین خصوصیتی دارند، همه چیز را فدای کار خارج از خانه می‌کنند. آنها برای مردانشان به صورت رقیب درمی‌آیند و دائما در فکر مقایسه با همسرشان هستند. این زنان به آشپزخانه نمی‌روند، لباس یا ظرف نمی‌شویند و صراحتا می‌گویند چرا باید چنین کارهایی را انجام دهم؟ آدم جاه‌طلب در زندگی‌اش هدفی مشخص دارد و می‌خواهد با پشتکار به آن برسد.


جاه‌طلبی زمانی مشکل‌آفرین می‌شود که کسی بخواهد همه چیز را تحت کنترل خود درآورد و به صورتی بیمارگونه، در تعقیب اهداف بلندپروازانه صاحب آن ایده جلوه‌گری و خانه و کاشانه شخص را فدای آن کند. اینکه چرا نباید با این زنان ازدواج کرد، به دلیل فراوانی پرونده‌‌هایی است که منجر به جدایی و طلاق شده است.


همه چیزدان‌ها

عنوان بالا خیلی چیزها را روشن می‌کند، اگر زنی تصمیم بگیرد شوهرش را تغییر دهد و برای او یک معلم اخلاق شود یا همه‌چیزدان، باید بداند فقط همسرش را از خانه فراری خواهد داد زیرا مردها نمی‌توانند تحت کنترل زن‌ها بودن را تحمل کنند
. البته حتما این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که می‌گوید: «پشت سر هر مرد موفق همواره یک زن خوب ایستاده است» این مطلب گویای این واقعیت است که «مشاور مهربان» مرد بودن، با «عقل کل» شدن در خانه تفاوت بسیاری دارد.


خانم های رمانتیک
این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. و در عین حال در انتظار شاهزاده ای هستند که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید!



خانم های بدگمان

این خانم ها تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارند. و همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماعند. افراد احساساتی که از ازدواج گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از ازدواج مجدد واهمه دارند. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ پس بهتر است با چنین زنی ازدواج نکنید.



خانم های عصبانی
مثل خانم های فمینیست خانم های عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردان را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. ازدواج با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید!



خانم های نامطمئن
در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اما چیزی نمی گذرد که ترس های درونی آنها پدیدار می شوند. روزی چند مرتبه به شما تلفن میزند. او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب و پذیرفتنی است؛ او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا در نظر همسرش مثبت نباشند.





خانم های مغرور

اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. بیشتر آنها به فکر پول و مال و منال نیز هستند. درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند. لذا باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.






خانم های قدرت طلب
آنها انسان هایی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، و خلاصه همه چیز... و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت.




دختران کم سن وسال دخترانی که سنشان از پسران کمتر است
بر خلاف اداعای کلیه روانشناسان خانوادگی که سن دختران وپسران را از نظر علمی در سنینی خاص تخمین زده اند که معمولا پایین بودن سن دختران را معقول دانستند . در طول گذشت سالیان سال تجربه ثابت کرده است که اکثرا ازدواجهایی که سن دختران پائین تر از سن پسران بوده اکثرا با شکست مواجه شده دختران که فاصله سنیشان ازهمسرانشان کمتر است بااعمال رفتارها بچه گانه ودور از منطق منجربه ایجاد ناهنجاریهای اخلاقی وتشنجهای روحی بین خود وهمسرانشان می شوند .

که اگر خوب به ازدواجهای که سن دختران بیش از پسران بوده توجه کنید به خوبی متوجه چنین تفاوت از نظر نوع واکنشها خواهید شد . بر خلاف اینکه همیشه گفته شده دختران زودتر از سن پسران به بلوغ می رسند از نظر فکری هرگز چنین نبوده واین قائده همیشه شعار بیش بر سر زبانها نبوده که اگر چنین بود شاهد چنین رفتارهای از سوی دختران نبودیم که البته رفتارهای کودکانه ودور از منطق به نوع تربیت خانوادگی نیز بر می گردد وتنها نمی توان سن را ملاک قرار داد ولی چون دختران با بالا رفتن سن ترجربیاتشان افزایش می یابد به طبع پخته تر شده ورفتارهای معقولانه تری را در زندگی در پیش می گیرند . با اینکه از دیر باز در فرهنگ خانواده های ایرانی مرسوم بوده که هرگاه مادری جهت خواستگاری دختری برای پسر خود اقدام می کرد قبل از هر چیز برای به تحت سلطه گرفتن دختران توسط پسرانشان ویا خودشان سراغ کم سنترین دختران می رفتند . با خود گمان می کردند دختران کم سن را انگونه که می خواهند تربیت کرده وزیر سلطه خود در می اورند به محض اینکه متوجه می شدند سن دختری از پسرانشان بزرگتر است زود عقب نشینی می کردند .که دقیقا بر عکس ان اتفاق می افتاد . زیرا دختران کم سن وسال معمولا تحت سلطه مادران خویش هستند و به دلیل عدم رسیدن به بلوغ فکری با رفتارهای نا معقول ودور از منطق که تشنجهای خانوادگی را به همراه داشت عمل می کردند .

وهرگز هیچگونه سازگاری با مادر شوهرانشان را نداشتند. و زندگی را برای پسران به جهنمی غیر قابل تحمل مبدل می سازند زیرا اکثر پسران بنا به دلیل تعهد اخلاقی نسبت به خانواده خویش بدلیل کهولت سن مادر ویا پدران ویا تنهایی انان سر پرستی خانواده خویش ناگذیر مادران ویا پدران خویش را اداره می کردند و به همبن دلیل به خاطر پایین بودن سن دختران با مشکلات اخلاقی بسیاری مواجه می شدند.. پس در نتیجه پسرانی موفق ترند که سعی کنند دخترانی را که یا هم سن خود می باشند جهت زندگی مشترک انتخاب کنند یا اینکه چند سال از خودشان بزرگتر باشد زیرا دختران در سن بالا با تدبیرترند وعاقلانه تر عمل می کنند .





با دخترانی که تک فرزند هستند ودارای خانواده متمول وسرشناس هرگز ازدواج نکنید
زیرا ازداج با اینگونه دختران جز سرخوردگی وناکامی چیز دیگری به همراه ندارد . زیرا ثروت ودارایی پدران متمول اینگونه دختران ناز پرورده همیشه مانند پتکی بر سر این پسران می باشد . و فخر فروشی وغرور اینگونه دختران موجب می شود که خوشبختی وسعادتی را که پسران پیش از ازدواج با اینگونه دختران در ذهن خود ساخته اند را با خود به گور ببرند . و هرگزطعم خوشبختی را در کنار اینگونه دختران نخواهند چشید .




ازدواج با دختران که ذاتا حسود هستند وچشم روهم چشمی دارند
این نکته در دختران نز حائز اهمیت میباشد زیرا چشم ودل اینگونه دختران بدلیل حسادت به اطرافیان وداشتن چشم روهم چشمی هرگز نمی گذارند همسرانشان اب خوش از گلویشان پایین رود . زیرا تنها چیزی که هرگز انان را سیراب نمی کند مال دنیا وزرق وبرق ان است . حس حسادت موجب عدم سازش با خانواده پسران را موجب می شود وهمیشه پسران بین خانواده خود وهمسرانشان قرار می گیرند که به ناگذیر برای رهایی از جهنم ساخته شده مجبور می شوند در نهایت یکی را انتخاب کنند یا مادر وپدر وخانواده خویش را یا همسرشان را که غیر از این شود هرگز روی ارامش را از سوی همسران خویش نخواهند دید .




ازدواج با دخترانی را که دارای غرور بیش از اندازه هستند ورفتار وکردارشان بیشتر شبیه یک عروسک کوکی میباشد
تا یک زن مهربان وعاطفی . که برای پسران بعد از مدتی مبدل به عروسکانی با روحیات خشک در می ایند . یعنی شکل ساختار اخلاقی انان به شکلی تکراری وخسته کننده در می اید با بروز تلخ زبانی گستاخی _ پرخاشگری _ ناسازگاری _ بهانه جویی قهر های مکرر تحقیر همسران خود در جمع _ نامرتب بودن ونازیبا بودن در منزل برای همسرانشان که هیچ مردی هرگز حریف اینگونه از زنان نخواهند بود . واینگونه مردان برای چنین زنانی مانند نوکران وغلامان حلقه به گوشند . که می بایست همیشه دست به سینه بله قربانگو باشند که اگر غیر از این باشد روزگار این مردان در کنار چنین زنانی سیاه می شود همانگونه که به وضوح در خانواده های خویش ویا خانواده های دیگران می بینید .
و اینگونه دختران برای رسیدن به هدف خویش از بروز واعمال هیچ گونه رفتار غیر اخلاقی دریغ نخواهند کرد .



ازدواج با دخترانیکه ذاتا اعتقادات ضعیفی دارند
کار بسیار بیهوده ای است البته منظورم گروه خاصی هستند . گروه بیشماری از دختران در بستر خانواده های که کاملا بی بند وبار هستند تربیت شده وهیچ اعتقاد معنویی ندارند وتنها در زندگی به چیزی بیشتر از خوشگذرانی وعیش ونوش دنیا فکر نمی کنند واز زندگی وآیین همسرداری و تعهد ووفاداری به همسر هیچ باور و تعهد اخلاقی در ذهن خود ندارند زیرا اعتقادت اصولی انان بسیار ضعیف می باشد وهمیشه برای درست حرکت کردن ویا جلوگیری از بروز رفتارهای غیر اخلاقی و دور از شان یک زن همسرانشان به زورشمشیر بالای سرشان باشند که در این مورد من اعتقاد شدید دارم منظور به اسارت وبندگی کشیدن دختران نیست منظورم این است که اگر دختری ذاتا خویشتن دار باشد وخصلت نجابت وحجب وحیا بطور ذاتی در وجودش شکل گرفته شده باشد راه وشیوه زندگی خویش را بدرستی طی می کند که نیازی به نگهبانی ندارند بدست اوردن خوشبختی ویا داشتن یک زندگی ایدال تنها زمانی میسر میباشد که مدیریت خانواده را دخترانی عاقل وکاردان به عهده بگیرند که از نظر روانشاسی دارای اطلاعات کافی بوده وبا عقل ودرایت بدانند که چگونه با همسر ویا خانواده همسرانشان رفتار کنند که پایه های زندگی همیشه استوار وبر قرار باقی بماند و هرگز نمی توان قدرت بی اندازه ای را که یک زن دارا می باشد که میتواند در خانواده اعمال کند انکار کرد که وظیفه زنان در خانواده با توجه به سنگینی وظایف بیشتر می باشد که خداوند روزی پاداش خیر اینگونه زنان را به دلیل افکار پاکشان وسختی ها ورنجهای کشیده اشان به انان خواهد داد واکثر زنان ایرانی همیشه به زندگی خویش بیش از مردان پایبند بودن که نمی توان انکار کرد که دقیقا زندگی درست وبی دغدغه و با ارامش تحقق پیدا نخواهد گرفت مگر به اینکه در خانواده ای زنی کاردان وبا ایمان به خداوند مدیریت کند که دختران بی بند وبار بیشتر مواقع با اینکه به ظاهر به همسران خویش عشق می ورزند وابراز علاقه می کنند مخفیانه ودوراز چشم همسر خویش به انان وفادار نبوده وحتی به دلیل عدم داشتن اعتقادت معنوی مرتکب خیانت جنسی نیز به همسرانشان می شوند که باز بر می گردد به اعتقاد وباور یک زن که حتی اگر خیانتی را از سوی همسر خویش می بینند به دلیل اعتقادات وباورهای خود به خواست خداوند هرگز دست به عمل غیر اخلاقی نمی زنند زیرا ذاتا چنین رفتارهای را دوست نمی دارند .

و می دانند که روزی جدا از همسرانشان به پیشگاه خداوند خواهند رفت ودر مقابل او می بایست به اعمال مرتکب شده خود پاسخ دهند که خداوند جز پاکی وزیبایی فکر برای بندگانش چیزی نمی خواهد که زیرا خداوند ذاتش زیباست وزیبای ها را دوست می دارد هدفش از خلق زن و مرد و زندگی روی زمین بسیار مقدستر وپاکتر از این حرفاست هرزگی و افسارگریختگی تنها در افکار ناپاک شکل می گیرد وقوت بخشیده می شود که بدست اوردن زنی که ذاتا دارای اعتقادات قوی نیستند از بد شانسی گروهی از مردان بشمار می اید که اسیبهای غیر قابل جبران ناپذیری به زندگی مشترک یک مرد وارد میاورد . و وقتی انسانی حالا در موضوع بحث ما یک زن فرمانبردار خداوند خویش نیست واز خشم وغضب خداوند نمی هراسد به خانواده وهمسر خویش نیز پایبند نبوده و همسران مناسب برای پسران نیستند پس پسرا ن دخترانی را به همسری بگیرند که اول اعتقاد قلبی به خداوند داشته باشند نه اینکه در حد یک باور معمولی .


چطور به مرد موردعلاقه تان ابراز تمایل کنید؟

چطور به مرد موردعلاقه تان ابراز تمایل کنید؟


اولین گام ازدواج، خواستن و به اصطلاح، «خواستگاری کردن» است؛ اما عرف و فرهنگ جامعه ما خواستگاری را اقدامی مردانه می داند. حال اگر در این میان دختری به پسری علاقمند باشد، برای ازدواج با او و ابراز احساساتش چه باید بکند تا شخصیت و عزت نفسش هم حفظ شود؟




پیشنهاد تقاضای ازدواج و ابراز احساسات قلبی به طرف مقابل، مرد و زن ندارد. اما «خواستگاری» بار حقوقی دارد؛ یعنی مرد از این طریق می خواهد بگوید من صلاحیت دارم و می توانم که کشتی زندگی مشترک را هدایت کنم و مسئولیت و اداره یک خانواده را عهده دار شوم. این باید مردانه باشد و اینکه مثلا زنی با گل و شیرینی به خانه مردی برای خواستگاری برود، برای شأن و منزلت یک زن خوب نیست اما پیشنهاد ازدواج از سوی زن در قالب جملات و بیان مناسب به مرد به هیچ عنوان زشت نخواهد بود.
خواستگاری مقدمه ازدواج و اولین گام برای ورود به زندگی مشترک و تشکیل خانواده است؛ همانطور که یک زن برای «مادر شدن» و ورود به دنیای مادری، در 9 ماه بارداری آماده نقش پذیری می شود، فردی که در جریان خواستگاری قرار می گیرد هم آماده ازدواج و نقش پذیری به عنوان همسر خواهد شد که این عنوان، با مسئولیت پذیری، تعهد و... همراه خواهد بود.

دختران امروز حق انتخاب دارند

در تعریف مرد و زن، فعال بودن همیشه به مردان و انفعال و پذیرندگی به زن داده می شود اما مشکل اصلی اینجاست که ما اکنون در بحث ازدواج جوانان با دو فاعل روبرو هستیم و اینجاست که این مفهوم، دچار یک تعارض شده است. به بیان دیگر دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. زنان امروزی حالت زنان منفعل نسل های قبل را ندارند و رشد و پیشرفت اجتماعی خوبی داشته اند که آنها را در موقعیت انتخاب گری، قدرت و ابراز وجود قرار داده است. بنابراین اگر به دختر بگوییم تو انتخاب کننده نیستی؛ بلکه انتخاب شونده ای، او در شرایط سختی خواهد بود. دختران امروزی حق انتخاب دارند اما اگر بناست که در این انتخاب موثر باشند، باید شخصی را انتخاب کنند که از نظر ادراک همسطح خودشان باشد و ابراز تمایل آنها برای ازدواج را بد تعبیر نکند.تمایل یک دختر به آشنایی بیشتر و ازدواج با یک پسر، اگر غیرمستقیم مطرح شود تعلق خاطر بیشتری ایجاد خواهد کرد. ابراز احساسات بیان عشق و علاقه باید به روش مناسب صورت گیرد و از همه مهمتر باید قبل از نشان دادن این تمایل، تمام جوانب را بسنجد و با توجه به نظام ارزشی خود و خانواده شان و شخصیت طرف مقابل و ادراک او اقدام کند؛ چرا که این امر باعث می شود احساس خود را ابراز کند که در این صورت حتی اگر جواب منفی بشنود، نه تنها چیزی را از دست نمی دهد بلکه هیچ وقت برای سکوت و تأمل خود حسرت نمی خورد. در واقع او این کار را برای کسب آرامش خود انجام می دهد.


دختران امروزی حق انتخاب دارند اما اگر بناست که در این انتخاب موثر باشند، باید شخصی را انتخاب کنند که از نظر ادراک همسطح خودشان باشد
و ابراز تمایل آنها برای ازدواج را بد تعبیر نکند



چطور تمایل تان را نشان دهید؟


در ابتدا توصیه می کنیم کمی صبر کنید تا شاید پسر مورد نظرتان، خودش پیش قدم شود. اما اگر این اتفاق نیفتاد، از یک واسطه بخواهید نظر طرف مقابل را درباره شما به گونه ای غیر مستقیم بپرسد. اگر دسترسی به چنین فردی ندارید، با خودافشایی منطقی و متعادل، درباره ویژگی های خود، توانایی هایتان و روحیاتتان صحبت کنید تا او بهتر شما را بشناسد. در نهایت به شکلی خیلی ظریف به او نشان دهید آمادگی زندگی مشترک را دارید. مدبرانه از ویژگی های مثبت آن پسر که در طول رابطه مشاهده کرده اید، یاد کنید و خاطرات مشترک قابل اعتماد جهت آینده سازی را به علاوه زوایای خاص بودن مرد را به او نشان دهید؛ چرا که این، یک مسیر امن و بالغانه است. در لفافه بگویید که فکر می کنید شباهت های زیادتان امکان ادامه رابطه در فازهای دیگر را فراهم می کند. در این حالت اگر طرف مقابل نفهمید و درک نکرد، بهتر است او را رها کنید و باقی عمر خود را به پای چنین فردی هدر ندهید.

شهامت عاشق بودن

عشق، دلیری می آورد و این علامت صدق عشق است! لازم است دختر نظام ارزشی اش را چک کند و مطمئن باشد خوشبختی که محصول قاطعیت و حسابگری های صحیح باشد، به مراتب مهم تر از خوشحالی و سرخوشی عاشقانه ای خواهد بود که موقت و وابسته به شرایط است؛ این یعنی مدیریت عشق.عشق مهم است، اتفاق زیبایی است اما همیشه برای ازدواج نیاز به عاشق بودن نیست. در ازدواج پای یک قرارداد اجتماعی، تعهد و... در میان است. ما باید قبل از انتخاب همسر، حسابگری جدی داشته باشیم و نسبت ها را در نظر بگیریم.الزاما هر ازدواجی خوب نیست و هر طلاقی بد نیست؛ عنصری که باعث خوب یا بد شدن است کیستی و مسئولیت پذیری شماست. همسری را انتخاب کنید که مانع تلاش شما نشود و کسی باشد که در کنارش طعم واقعی عشق و خوشبختی را بچشید.

۹ رازی که زنان هیچ گاه به شوهر خود نمی‌گویند

ذهنیت غالب در جوامع گوناگون زنان را روشن فکرتر و پرحرف‌تر از مردان می‌شناسد؛ اما تعجب خواهید کرد اگر بدانید نه تنها مردان چیزهایی برای پنهان کردن دارند بلکه زنان نیز رازهای مخصوص به خود را دارند. در هر زنی رازی وجود دارد که شوهر او باید پی به آن ببرد و به نوعی آن را کشف کند اما تنها عده کمی از مردان موفق به انجام این کار می‌شوند. اگر چه درک یک زن کار سختی نیست اما اکثر مردان با این مسئله مشکل دارند و حتی برخی مردها درک شخصیت و ویژگی‌های زنان را امری محال و غیرممکن می‌دانند.
در این مطلب برخی از رازهای زنان را برملا می‌کنیم تا خوانندگان مرد این مجله سرگرمی از این پس به عنوان یک مرد بهتر بتوانند همسر خود را درک کرده و به موقع نیازهای او را برآورده کنند.



۱- ما دوست داریم مردها بیشتر ابتکار عمل را به دست بگیرند.

این مسئله خیلی مهم است. زنان دوست ندارند تمام کارهای زندگی زناشویی از قبیل مراقبت از فرزندان، برنامه‌ریزی به مناسبت‌های گوناگون و انجام کارهای منزل را خودشان به تنهایی انجام دهند. خانم‌ها تمایل دارند مردها ابتکار عمل را به دست بگیرند. هر چند همسر شما شاید هرگز درباره‌ی این موضوع با شما صحبت نکند اما بهتر است به عنوان شوهر و مرد خانه برخی از وظایف و مسئولیت‌های دشوار را بر عهده بگیرید و با انجام این کارها همسر خود را سورپرایز کنید. هنگامی که یک مرد ابتکار عمل را در زندگی زناشویی بر عهده می‌گیرد به این معناست که او با مسائل روزمره و مهم درگیر شده و به همسرش توجه می‌کند و مراقب اوست. فرقی نمی‌کند چه کاری باشد-خرید برای منزل، آماده کردن شام یا برنامه‌ریزی برای تعطیلات بعدی-به عنوان یک مرد بهتر است همیشه این کارها را انجام دهید.



9 رازی که زنان هیچ گاه به شوهر خود نمی‌گویند



۲- بیشتر سورپرایزمان کنید.

همه‌ی زنان دیوانه سورپرایز شدن هستند و ترجیح می‌دهند که همسرانشان مخفیانه تا جایی که می‌توانند آن‌ها را مات و مبهوت کنند. حتی یک هدیه‌ی خیلی کوچک و غیر منتظره هم می‌تواند به زنان احساس خاص بودن بدهد. نیاز نیست حتماً هدیه‌ای گران‌قیمت برای همسر خود تهیه کنید، به عنوان یک مرد تنها باید ابتکار عمل را به دست بگیرید و با ابراز علاقه و محبت عمیق به همسر خود به او ثابت کنید که عاشقش هستید. سخت نیست، فقط به همسرتان توجه کنید و همیشه مراقب او باشید. وقتی همسرتان متوجه شود که شما می‌خواهید از هر راهی و با هر بهانه‌ای او را شاد کنید، بلافاصله به این محبت شما پاسخ خواهد داد و شما نیز از مهر و علاقه‌ی او بهره‌مند خواهید شد.






۳-ما از اینکه مبادا زن دیگری به همسرمان بیش از حد توجه و محبت کند می‌ترسیم.

یکی از ترس‌های زنان در زندگی زناشویی این است که مبادا زن‌های دیگری مثل همکاران خانم یا دوستان قدیمی به شوهرشان بیش از حد محبت کند. دلیل این ترس خانم‌ها هم خیلی ساده است، چون اکثر زن‌ها دوست دارند چیزی را داشته باشند که نمی‌توانند یا در حالت عادی قادر به تصاحب آن نیستند؛ بنابراین زن‌ها از اینکه قلب همسرشان دزدیده شود و یا شوهرشان به زن دیگری توجه کنند به شدت می‌ترسند. این ترس کابوس زندگی خانم‌هاست و هیچ چیزی به اندازه از دست دادن محبت شوهر نمی‌تواند یک زن را ناامید و افسرده کند.


۴-رک و رو راست باشید.
هر انسانی دوست دارد که شریک زندگی‌اش فارغ از تمام مسائل و مشکلات زندگی فردی صادق و بی ریا باشد. هیچ کس دوست ندارد فریب بخورد و البته، زنان هم از این قاعده مستثنی نیستند. خانم‌ها می‌توانند برای حفظ بنیان خانواده و عشق همسر خود به سادگی خیلی چیزها را ببخشند اما هرگز نمی‌توانند از دروغ و خیانت بگذرند. صرف نظر از وضعیت پیش آمده و اینکه چقدر تقصیر شماست، خانم‌ها همیشه به صحبت‌های شما گوش خواهند داد و برای حل مشکلات و مسائل روزمره به شما کمک خواهند کرد.





۵-زبان بدن برای زن‌ها خیلی مهم است و به خوبی آن را درک می‌کنند.

معروف است که خانم‌ها حس ششم دارند بخصوص اگر پای روابط در میان باشد. زن‌ها همیشه متوجه محیط اطراف خود هستند و تمام جزئیات کوچک را به دقت تجزیه و تحلیل می‌کنند و این بررسی‌های دقیق شامل زبان بدن همسرشان نیز می‌شود؛ بنابراین به راحتی می‌توانند حس دلسوزی که شوهرشان نسبت به یکی از همکاران خود دارد را به خوبی درک کنند حتی اگر هیچ وقت او را ندیده باشند. اگر خانم‌ها به چیزی مشکوک شوند حتی اگر دقیقاً ندانند که موضوع از چه قرار است نگران می‌شوند و این مطلب به شدت آن‌ها را آزار خواهد داد. اگر زن‌ها به چیزی مشکوک شوند خیلی نگران و ناراحت می‌شوند بخصوص اگر شوهرشان به جای صرف وقت با او ترجیح دهد در اداره بماند.




۶-با دوستان خود هم وقت بگذرانید.

این مورد هم یکی از رازهای دیگر خانم‌هاست که تنها عده‌ی معدودی از مردان از آن آگاه‌اند. بسیاری از زن‌ها دوست دارند که شوهرشان با دوستان خود وقت بگذراند. مردان باید از این موضوع به خوبی آگاه باشند که خانم‌ها درک می‌کنند که آن‌ها به کمی فضا و تایم آزاد برای خود احتیاج دارند و می‌دانند که برخی وقت‌ها بهتر است بگذارند شوهرشان با دوستان خود کارهایی از قبیل تماشای مسابقه فوتبال، رفتن به باشگاه و … را انجام دهند. تنها نکته‌ای که مردها باید رعایت کنند این است که بیش از حد با دوستان خود قرار نگذراند زیرا ممکن است همسرشان احساس کند که نسبت به او بی‌توجه شده‌اند و بدانید که همین احساس می‌تواند مشکل‌ساز باشد.






۷-خیلی خوب است اگر گاهی اوقات تنهایمان بگذارید.

اگر همسرتان به شما گفت که به کمی زمان احتیاج دارد یا می‌خواهد تنها باشد نباید ناراحت شوید و ماشین خود را روشن کنید و چند ساعت او را در خانه تنها بگذارید. فقط می‌خواهد درکش کنید. مردها باید بدانند که خانم‌ها نیز وظایف و مسئولیت‌های خود را دارند که باید این کارها را به نحو احسن انجام دهند پس بهتر است به جای غر زدن همسر خود را درک کنید.



۸-خواهشا صادق باشید.
خانم‌ها ترجیح می‌دهند مردها صداقت داشته باشند؛ بنابراین اگر همسر شما در لباسی که به تازگی خریده کمی چاق به نظر می‌رسد لازم نیست به او بگویید « عزیزم چقدر در این لباس زیبایی » چون زن‌ها درک بسیار دقیقی از اندام و کاستی‌های خود دارند. بهتر است خیلی محترمانه به او بگویید « عزیزم کمی اضافه وزن داری ولی هنوز هم مثل همیشه دوست داشتنی هستی ». به همسر خود ثابت کنید که وجودش بیشتر از هر چیزی برایتان اهمیت دارد. حتی بهتر است که با هم شروع به ورزش کردن کنید. وقتی همسرتان ببیند که شما به عنوان شوهرش اینقدر با او راحت هستید به داشتن شما افتخار می‌کند.

خطرناک ترین مردان برای ازدواج

یکی از مهم ترین مراحل در زندگی هر دختر و پسری ازدواج است. اگر شما هم به تازگی قصد ازدواج دارید با مطلب امروز همراه باشید تا ۸ مرد خطرناک برای ازدواج را بشناسید.
ازدواج با چه مردانی خطرناک است؟
اخیراً « دکتر گینورد آدامز » سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج در دانشگاه پنسیلوانیا، کتابی تحت عنوان «چگونه دوست خود را انتخاب می کنید» منتشر کرده و در آن راجع به ازدواج مطالب مهمی نوشته است. در این کتاب دکتر « آدامز » دخترانی را که قصد ازدواج دارند راهنمایی و ارشاد کرده و آنها را از ازدواج با ۸ نوع مرد که به عقیده ی او خطرناک هستند بر حذر داشته است.
اولین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مرد خودخواه و متعصب افراطی
این نوع مرد ممکن است برای زن چهار مشکل بزرگ ایجاد کند : اختلاف عقیده ی دایمی ، نزاع همیشگی ، عصبی بودن و سختی معاشرت!
دومین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مرد عصبی مزاج
این نوع مرد ، در واقع یکی از انواع مردانی است که دکتر آدامز اصلاً سخن گفتن با آنها را نیز برای دختران خطرناک می داند. چنین مردانی که روحی عصبی دارند با همسر خود سر کوچک ترین مسأله نزاع و مشاجره ی سختی می کنند و یک زندگی شیرین و مفرح را به کام همسر بدبخت و بچه های بیگناه و حتی آشنایان دور و نزدیک تلخ می سازند!
سومین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : شوهر سختگیر و بی گذشت در امور مالی
شوهری که در امور مالی زن بسیار سختگیری میکند و سر سوزنی گذشت ندارد ، به درد زندگی نمی خورد. البته مقصود این نیست که باید زن بی اجازه ی شوهر هر چه می خواهد خرج کند ، بلکه دکتر آدامز معتقد است که بیشتر مشاجراتی که در خانه روی می دهد فقط بر سر پول است. حال آنکه در اصل نباید چنین باشد خیلی از زن و شوهرها چندان که به پول اهمیت می دهند، هرگز برای تربیت بچه ها ارزش قایل نیستند، البته زن و شوهر به واسطه ی پول مشاجره نمی کنند، بلکه در اکثر اوقات طریقه ی خرج کردن آن است که موجب سر و صدا و نزاع ایشان می گردد. پس زنی که به خوبی مدیریت خانه را انجام می دهد، پول را با حساب و کتاب و مناسب خرج می کند و یک شاهی را هم حرام نمی کند و باز مورد شماتت و سختگیری شوهر قرار می گیرد، حق دارد گلایه مند باشد.
چهارمین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مردی که سریع و آسان دروغ می گوید!
شوهرانی که برای پیشرفت مقاصد خود ، دروغ های کوچکی می گویند و یا گاه این کار را برای تمسخر همسر خود انجام می دهند. بالاخره یک روز کارشان به دادگاه خانواده می کشد. این گروه مردان همواره در دنیایی از وهم و خیال در پروازند و معمولاً فراموشکار هم می شوند و تمام دروغ هایی را که گفته اند از یاد می برند چون از قدیم گفته اند که «دروغگو همیشه فراموشکار است! »
پنجمین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مردان فراری از میدان مبارزه!
پنجمین گروه مردانی هستند که از موانع و مشکلات فراری هستند و به جای اینکه از مشکلات زندگی استقبال کرده و در رفع آن کوشا باشند ، فرار را بر قرار ترجیح می دهند. طبیعی است مردانی که حاضر نیستند به جنگ موانع و مسایل زندگی بروند و همواره میدان مبارزه را ترک می گویند، در زندگی زناشویی هم برای همسر خود تکیه گاه مناسبی نخواهند بود.
ششمین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مردان نامنظم و بی ادب در نزاکت!
ازدواج با مردان نامنظم و به دور از ادب و نزاکت نیز به صلاح نیست. بی نظمی خواه در تعیین وقت ، خواه در لباس و غذا و یا هر چیز دیگر، شما را از زندگی بیزار می کند.
هفتمین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مردانی متعلق به خویشاوندان خود!
شوهری که فقط به اقوام و خویشان خودش تعلق دارد نیز از جمله شوهرانی است که ابداً به درد شما نمی خورد. چون این گونه مردان اصلاً به شما متعلق نیستند و از آن دردانه های عزیز کرده ی پدر و مادر خود هستند که می خواهند همیشه کنار آنها باشند . پس چه وقت میتواند به شما رسیدگی کند، چه وقت فرصت حرف زدن با شما را دارد؟ سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج اعتقاد دارد که زندگی با این نوع مردان، همواره اختلاف در منزل به وجود می آورد و حرفهای بی مورد و بی ارزش همیشه در منزل شما منعکس میشود که به دنبال خود دعوا مرافعه خوهد آورد.
هشتمین نوع مرد خطرناک برای ازدواج : مردان راحت طلب!
شوهر راحت طلب، از جمله خطرناکترین مردان جهان خلقت است . مردی که بی هدف و بیهوده پشت شیشه رستورانی نشسته، از پنجره بیرون را تماشا می کند و پک به سیگارش می زند و وقت کشی می کند، یا مردی که در خیابان بدون برنامه مشغول قدم زدن است و یا با اتوبوس به اول خط و آخر خط می رود و مردم را تماشا می کند و با آسودگی خاطر وقت خود را بی سبب تلف می کند، موجودی است که خوشبختی در کنار او امکان ندارد، بلکه اساساً زندگی با چنین مرد راحت طلب و بی درد و سهل گذرانی به…. هیچ وجه صلاح نیست.

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !


عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!

تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.



راه چاره چیست؟

1 - بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.

2 - بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.

3 - اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.



به این مردان اعتماد نکنید!

کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:

1 - به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.

2 - از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.

3 - عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.

4 – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.

5 – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.

6 - هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...