آیا شما نیز وقتی در جمعی حضور
مییابید، احساس میکنید همه شما را زیر نظر گرفته و ارزیابی میکنند؟ و
هنگام صحبت در چنین شرایطی آیا دچار تپش قلب، احساس گُرگرفتگی و قرمزی
صورت، تعریق، لرزش دست و پا و یا لرزش صدا میشوید؟ آیا تقریباً همیشه و
بدون دلیل خاصی دچار تشویش و دلشوره هستید؟ آیا مرتب و بهطور
اغراقآمیزی نگران وقوع اتفاقات بد مثل تصادف، بیماری و حوادث ناگوارید؟
آیا تا کنون برایتان پیش آمده که بدون پیشزمینه یا دلیل خاصی ناگهان
دچار حملهی شدید وحشت و اضطراب شوید. بهقدری شدید که حتی احساس کنید در
شرف مرگ هستید؟ آیا وقتی یک گربه یا سگ به شما نزدیک میشود، دچار ترس
شدید میشوید؟ آیا از پرواز با هواپیما وحشت دارید؟ آیا وقتی خون
میبینید، غش میکنید؟ آیا بهدلیل ترس از آسانسور ترجیح میدهید از
پلهها استفاده کنید؟ و آیا از ارتفاع میترسید؟
هر یک از این حالات، نشاندهندهی احتمال وجود یک مشکل از طیف بیماریهایی
است که در مجموع اختلالات اضطرابی نامیده میشوند. اضطراب یک احساس بسیار
ناخوشایند دلواپسی، تشویش و نگرانی است که معمولاً با نشانههای جسمی و
شناختی همراه میشود. اگرچه هرگز تمامی علایم اضطراب با هم دیده نمیشوند
ولی هر فرد بسته به شدت اختلال ممکن است یک یا چند حالت زیر را تجربه کند:
تپش قلب، تنگی نفس، احساس خفگی، خشکی دهان، تعریق، احساس سرما یا داغی،
لرزش دست و پا یا تمام بدن، لرزش صدا، تهوع، دلپیچه، نفخ شکم، اسهال،
تکرر ادرار، حرکات غیرارادی، بیقراری، سفتی و تنش عضلانی، سردرد، لکنت
زبان، اختلال در تمرکز، فراموشی، بیخوابی و تحریکپذیری.
آیا اضطراب همیشه نامطلوب است؟
البته نمیتوان همهی انواع اضطراب را مخرب و نابهنجار نامید. برخی از
انواع خفیف اضطراب حتی میتوانند مفید باشند. بهعنوان مثال اگر اصلاً
نگران نتیجهی امتحان هفتهی آینده نباشیم، ممکن است سعی کافی برای
یادگیری مطالب درسی و آمادگی مناسب برای امتحان نکنیم. و یا اگر نگران شغل
و زندگی آیندهمان نباشیم، برای بهدست آوردن موقعیت اجتماعی بهتر، تلاش
نمیکنیم. اما از سوی دیگر چنانچه این احساس از حد فراتر رود، خود به یک
مشکل تبدیل خواهد شد. در این صورت نه تنها سودمندیاش را از دست میدهد
بلکه موجب اختلال در عملکرد طبیعی فرد میشود.
اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی، یک اصطلاح کلی و شامل دستهای از بیماریها با تظاهر
اصلی اضطراب میباشند. این دسته شامل حملات آسیمگی (پانیک)، اضطراب فراگیر
و انواع هراسها است.
اختلال آسیمگی (پانیک) عبارت است از بروز غیرمنتظرهی حملات اضطراب بسیار
شدید که طی آن بیمار احساس وحشت و یا حتی مرگ قریبالوقوع دارد. حمله
بهطور ناگهانی شروع میشود و با دامنهی وسیعی از ناراحتیهای جسمی و
شناختی که در بالا اشاره شد همراه است. تعداد کمی از این بیماران در
فاصلهی بین حملات کاملاً آرام هستند، در حالیکه اکثر آنها به دلیل
پیشبینی وقوع حمله، همیشه حالتی از اضطراب انتظاری را تجربه میکنند. در
اضطراب فراگیر، مسألهی اصلی، اضطراب و تشویش شدید و غیرواقعبینانهای
است که بهصورت نگرانی در مورد اتفاقات و شرایط مختلف زندگی بروز میکند.
در این حالت میزان نگرانی بیماران بهمراتب بیش از خطر احتمالی موقعیت
مورد نظر است.
هراس عبارت است از ترسی مقاوم و شدید از شئ یا موقعیتی که یا اصلاً خطرناک
نیست و یا میزان این ترس بسیار شدیدتر از خطر احتمالی آن است. با آنکه
غالباً افراد میدانند این ترس، غیرمنطقی است ولی قادر به کنترل خویش
نیستند و از رویارویی با موقعیت مورد نظر اجتناب میکنند. هراسها برخلاف
ترسهای بهنجار که خصوصیت انطباقی و هشداردهنده دارند، فلجکنندهاند و
فعالیتهای روزمره را با اشکال مواجه میسازند.
اختلال هراس سه نوع عمده دارد که عبارتند از:
1. هراس ساده یعنی وحشت از رویارویی با شئ یا موقعیتی که فرد آن را ترسناک
ارزیابی میکند مانند ترس از گربه، ترس از سگ، ترس از بلندی، ترس از
پرواز، ترس از آسانسور، ترس از محیطهای بسته، ترس از بیماری، ترس از دیدن
خون و غیره.
2. هراس اجتماعی که عبارت است از اضطراب هنگام قرار گرفتن در موقعیتهای
اجتماعی و شرایطی که فرد احساس میکند توسط دیگران تحت ارزیابی و انتقاد
است.
3. گذرهراسی که فرد در صورت دوری از مکانهای امن مثل خانه دچار اضطراب
میشود، بنابراین از رفتن به مکانهای شلوغ و محدود مثل فروشگاه، سینما و
غیره میترسد و تا حد امکان اجتناب میکند.
پیشگیری و درمان
مانند هر بیماری دیگر، اینجا نیز پیشگیری مقدم بر درمان است. اگرچه ممکن
است وجود زمینهی ژنتیکی، فرد را نسبت به اختلالات اضطرابی آسیبپذیرتر
نماید ولی بیشک توجه به معنویات، عدم درگیری در رقابتهای غیرضروری و
نامتناسب، آشتی با طبیعت و تقویت ارتباطهای سالم انسانی و خانوادگی
بهترین راه کاهش استرس و درنتیجه پیشگیری از این اختلالات است. روشهای
درمانی متنوعی مانند دارودرمانی، رفتاردرمانی، شناختدرمانی،
خانوادهدرمانی، مشاوره، یوگا، مدیتیشن، روشهای تنآرامی، هیپنوتراپی و
غیره برای مداوای اضطراب به کار رفتهاند. هیپنوتراپی که در شاخههای
مختلف طب بهویژه روانپزشکی کاربردهای فراوانی دارد، بهدلیل تواناییهای
متنوع و شکل خاص تکنیکها، همواره مورد توجه هر دو گروه بیمار و درمانگر
بوده است. باورهای غلطی مانند قدرت هیپنوتیزور، تحت سلطه قرار گرفتن سوژه،
دخالت نیروهای ماوراءالطبیعه و غیره، سالها مانع پیشرفت هیپنوتیزم علمی
بودهاند. خوشبختانه طی 50 سال اخیر، پیرو توجه فزاینده به مطالعهی علمی
هیپنوتیزم، بسیاری از شُبَهات برطرف شده و این پدیدهی منحصربهفرد
بهعنوان درمانی مؤثر و قدرتمند مورد تایید و استفادهی مراکز معتبر علمی
در سطح بینالمللی قرار گرفته است. در حال حاضر در سراسر اروپا و امریکا،
تمایل مردم و درمانگران برای بهرهگیری از فواید ارزشمند هیپنوتیزم
روزبهروز بیشتر میشود و این روش درمانی محبوبیت و کاربرد افزونتری
مییابد.
خلسهی هیپنوتیزمی بهدلیل همراهی همیشگیاش با تنآرامی و آرامش عمیق، به
خودی خود موجب کاهش اضطراب و تنش میشود. اگرچه حتی هنگام دوچرخهسواری
میتوان مجموعهی کاملی از فرایندهای هیپنوتیزمی را تجربه نمود، اغلب
جلسات هیپنوتراپی شامل حالاتی از آرامش خوشایند و لذتبخش نظیر احساس
سبکی، شناوری و آرامش عمیق جسمی و روحی است که موجب تقویت اثرات درمانی
هیپنوتیزم میشوند. بیمار به کمک هیپنوتیزم میآموزد که بیش از آنچه تصور
میکرده بر بدن خود کنترل دارد و میتواند تغییرات فیزیولوژیک بدنش را
هدایت نماید. بنابراین هیپنوتیزم فرصتی است برای یادگیری اِعمال کنترل
بهتر و مؤثرتر. زمانی که شخص چنین توانایی مفیدی را در خود ایجاد و تقویت
نماید، اعتماد به نفس وی بیشتر میشود و بهتر قادر است آرامش خود را در
موقعیتهای مختلف حفظ و بر اضطرابش غلبه نماید. از سوی دیگر یک
هیپنوتراپیست ماهر و باتجربه قادر است با استفاده از تکنیکهای مؤثر
هیپنوتیزمی، اختلال اضطرابی بیمار را درمان و وی را برای همیشه از دست
اضطرابش نجات دهد.