مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

روانشناسی رنگ مشکی

مطالبی در مورد رنگ شناسی و روانشناسی رنگ مشکی
رنگ سیاه قوی‌ترین و مقتدرترین رنگ است. رنگ سیاه نور را جذب می‌کند . فضا را کوچک‌تر نشان می‌دهد. این رنگ احساس قاطعیت ، الزام و رسمیت را به وجود می‌آورد.
رنگ سیاه دارای یک حس ناشناخته و پر رمز و راز است که آن را نشانه‌ی تاریکی و مرگ می‌دانند.
رنگ سیاه با خود ترس و وحشت به همراه می‌آورد و به همین دلیل لباس ماموران ویژه‌ی امنیتی را سیاه انتخاب می‌کنند.
رنگ سیاه تسخیر کننده ، ناراحت کننده ، عمیق و سنگین می‌باشد و نشان دهنده‌ی افسردگی است.
این رنگ دشمنی و بدخواهی ، تنفر و انتقام جویی و به طور کلی نابه‌هنجاری‌ها را نشان می‌دهد.
رنگ سیاه گاه نشان نیستی ، نا امیدی نسبت به آینده و کناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعی و گوشه‌گیری است.
رنگ سیاه پر رنگ و درخشان نشانه‌ی حفظ هوشمندانه‌ی اطلاعات و اسرار است و جاسوسان و قاتلان را به یاد می‌آورد.
رنگ سیاه کمک می‌کند تا افراد توانایی بیشتری در تمرکز کردن داشته باشند. در تاریکی ، بهتر می‌توان بر عواطف و احساسات خود تمرکز کرد.
رنگ سیاه با ابهت ، رسمی ، محترم و تا حدی ترسناک است و اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد ، ممکن است حالت تهاجمی در فرد به وجود آورد. سیاه به عنوان رنگی محتاط ، جدی و بزرگ جلوه می‌کند و معمولا در موقعیت‌های رسمی و مهم از این رنگ استفاده می‌شود.
استفاده مداوم از رنگ سیاه باعث خستگی ، افسردگی و دل سردی از فعالیت و زندگی می‌شود و ترس و نا امیدی را به همراه دارد. این رنگ احساس سنگینی و عمق را ایجاد می‌کند به طوری که مردم فکر می‌کنند جعبه‌های سیاه سنگین‌تر از جعبه‌های سفید هستند.
هم چنین رنگ سیاه نشان دهنده‌ی اقتدار است و داوران مسابقه‌ی فوتبال برای این که بتوانند در زمین قضاوت مقتدرانه‌ای داشته باشند ، معمولا سیاه رنگ می‌پوشند.
رنگ سیاه در قرآن


در خصوص رنگ سیاه، در آیاتی از قرآن اشاراتی رفته است.

← بشارت به دختر در عصر جاهلی
و اما از جمله آیاتی که به رنگ سیاه پرداخته است، سوره نحل آیه ۵۸ است که خداوند می‌فرماید: «وإذا بشّر أحدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا وهو کظیم»؛ هنگامی که به یکی از آنها خبر دختر زادن همسرش را می‌دهند، از خشم چهره‌اش سیاه می‌‌شود.

← افراد گناه‌کار
همچنین در مورد افرادی که مرتّباً مرتکب گناه می‌شوند در سوره یونس آیه ۲۷ آمده است: «... کأنما اغشیت وجوههم قطعا مّن الّیل مظلماً...»؛ گویی صورت آنها را پاره‌های تاریک شب پوشانیده است..... در این رابطه امام باقر (ع) نیز می‌فرمایند: «ما من عبد إلا وفی قلبه نکتة بیضاء فإذا أذنب ذنباً خرج فی النکتة نکتة سوداء فإن تاب ذهب ذلک السواد وأن تمادی فی الذنوب زاد ذلک السواد حتی یغطی البیاض فإن غطی البیاض لم یرجع صاحبه إلی خیر أبداً»؛ هر بنده‌ای در دلش نقطه سفیدی است که چونگناهی کند؛ خال سیاهی در آن پیدا می‌شود؛ سپس اگر توبه کند آن سیاهی برود و اگر به گناه ادامه دهد به آن سیاهی اضافه شود، تا جایی که روی سفیدی را بپوشاند و وقتی روی سفیدی پوشیده شد، دیگر هرگز صاحب آن دل به سمت خیر نمی‌رود.

اثرات مثبت رنگ سیاه


رنگ سیاه دارای اثرات مثبتی نیز می‌باشد که حتی ضروری و لازم به نظر می‌رسد.

← مانع از جلب توجه
از آن جایی که این رنگ تحریکات روحی را خفیف می‌دهد و رنگی صامت و غیر متحرک است لذا نه تنها وسیله جلب توجه دیگران نمی‌شود، بلکه کمک به انصراف و عدم توجه نیز می‌کند.
استفاده از حجاب سیاه در بانوان در واقع از این اصل تبعیت می‌کند، که باعث عدم توجه جنس مخالف می‌گردد.

← رنگ سیاه در عزا
و همچنین انتخاب فطری سیاه‌پوشی در مقام عزا در حقیقت، سمبل فقدان شوق و ذوق بوده و شخص با اختیار کسوت سیاه در حقیقت عملاً می‌خواهد به دیگران اعلام کند که آمادگی برقراری روابط گرم اجتماعی و یا دوستی، تحت این شرایط را ندارد.

← رنگ سیاه در سوگ اهل‌بیت
اقدام همگانی جهت سیاه‌پوشی در سوگ ائمه اطهار و اولیاء الهی از طرف مسلمانان نیز، می‌تواند در زنده نگه داشتن خاطره فجایع دشمنان اسلام و ظلم و ستم جباران و ستمگران و رسوا ساختن آنها از یک طرف و احیاء یادبود فداکاری‌ها و از خود گذشتگی‌های بزرگان دینی از طرف دیگر منشأ اثر واقعی شود. (البته این سیاه‌پوشی به قصد و نیت تعظیم شعائر الهی است که اثر و ارزش حقیقی پیدا می‌کند).

عمامه سیاه سادات


طرح یک سوال؛ چرا سادات عمامه سیاه بر سر می‌گذارند؟
در جواب باید بگوییم: عمامه سیاه بر سر گذاشتن علمای سادات به خاطر این است که پیامبر بزرگوار اسلام (ص) آنرا در روز عید غدیر خم بر سر امیرالمؤمنان علی (ع) قرار داد و از آن زمان به بعد به یادبود فرخنده عید سعید غدیر، ائمه اطهار و علما ومراجع تقلید سادات شیعه، عمامه سیاه بر سر می‌گذاشتند.
به طور مثال آنچه از شواهد بر می‌آید این است که حضرت علی (ع) در جنگ صفین عمامه سیاه بر سر داشتند؛ «وهو معتم بعمامة سوداء».
و یا در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که: «دخل مکة یوم الفتح و علیه عمامة سوداء»؛ حضرت رسول (ص) هنگام ورود بهشهر مکه برای فتح آن، عمامه سیاه بر سر داشتند.
پس رنگ سیاه به خاطر فقدان بازتاب نور، همیشه و در همه جا آثار شوم و نامطلوب در زمینه روحی انسان برجا نمی‌گذارد؛ بلکه در مواردی (مثلاً در عالم هنر) همان قدر ارزش و اثر را پیدا می‌کند که «سکوت» در لابلای اصوات و الحان موسیقی!
رنگ سیاه در روایات


در روایات، درباره مذمت رنگ سیاه و هم در مدح رنگ سیاه روایاتی وارد شده است.

← مذمت رنگ سیاه
در مورد مذمت از رنگ سیاه، روایات معتبری وارد شده است از آن جمله امام صادق (ع) است که: «و کان رسول الله یکره السوداء إلا فی ثلاثة: العمامة و الخفّ والکساء»؛ رسول خدا در پوشیدن چیزی به رنگ سیاه اکراه داشت مگر در سه چیز: عمامه،کفش، عبا.

← مدح رنگ سیاه
و در مورد مدح رنگ سیاه وارد شده است که: «قال رسول الله (ص) احبّ خضابکم إلی الله الحالک (الشدید السّواد)»؛ خداوندرنگ سیاه را برای خضاب بیشتر دوست می‌دارد.
و یا در روایتی به نقل از امام صادق (ع) آمده است که: «انّ رجلاً دخل علی رسول الله (ص)... و قد خضب بالسواد فضحک إلیه فقال هذا أحسن من ذاک و ذاک»؛ مردی در حالی که ریش‌هایش را به رنگ زرد و برای بار دوم به رنگ قرمز حنا و برای بار سوم به رنگ سیاه خضاب کرده بود نزد رسول خدا (ص) آمد و ایشان کار او را پسندیدند و بار سوم به او خندیدند و گفتند این رنگ برای خضاب از آن دو رنگ قبل بهتر است.
شاید دلیل آن، این باشد که استفاده از رنگ سیاه برای خضاب، انسان را جوان‌تر و زیباتر می‌کند.
تهیه و گردآوری:: پرداد و ویکی

***بنفش یعنی...

روانشناسان می گویند انتخاب هر رنگ ریشه در پیشینه و خصوصیات شخصیتی دارد. درباره روانشناسی رنگ بنفش و تاثیرات آن چه می دانید؟


روانشناسان می گویند انتخاب هر رنگ ریشه در پیشینه و خصوصیات شخصیتی دارد. درباره روانشناسی رنگ بنفش و تاثیرات آن چه می دانید؟
هر کس به رنگی علاقه مند است. این علاقه را می توان بیشتر از همه در لباس هایی که می خرد جست وجو کرد. بعد از لباس رنگ های مورد علاقه در انتخاب وسایل و دکوراسیون خانه فرد مشخص می شود. این رنگ ها راهی به درون فرد دارد. در واقع روانشناسان معتقدند هر فرد با توجه به خصوصیات و روحیاتش به رنگ خاصی علاقه مند است. بنفش رنگی منحصربه فرد است. این رنگ که از ترکیب قرمز با خاصیت گرمی و تحرک بالا و آبی با خاصیت آرامش و سردی به وجود آمده است، خاصیت فوق العاده ای پیدا کرده است. بنفش رنگ هماهنگی بین عقل و احساس و بین معنویت و مادیات است. روانشناسان معتقدند این رنگ به تعادل فکری کمک می کند و در عین حال توام با حس شکوه، اسرارآمیزی، هنر، معنویت است. به همین دلیل است که اتاق های مدیتیشن را به این رنگ درمی آورند. بنفش می تواند افسردگی را رفع وتخیل را قوی کند و به شما آرامش بدهد. هنرمندان معمولا بنفش را دوست دارند و کسانی که بنفش می پوشند حساس، شکننده و دلسوز هستند.

گرما در سرما

کسانی که رنگ بنفش را دوست دارند معمولا امیدها و ایده های عالی برای آینده دارند. همیشه درست تصمیم می گیرند و با استفاده از توان ادراک شان موقعیت ها را می سنجند. آنها عقل و احساس را با هم دارند و به بیان دیگر با استفاده از عقل، موقعیت را تحلیل می کنند و با استفاده از ادراک آن را می فهمند و در نهایت تصمیم درست می گیرند. آنها خصوصیات آبی و قرمز را با هم دارند. یعنی شفقت آبی را با شور و شوق قرمز به طور همزمان تجربه می کنند. به جنبه های مختلف توجه می کنند و معمولا قوی و پرانرژی هستند. این را هم بدانید که آنها ممکن است از بیرون سرد به نظر بیایند اما احساسات عمیق و سرشاری دارند. معنویت برای بنفش ها حیاتی است و تنها مشکل اصلی آنها کمال طلبی است. آنها همیشه خود را نقد کرده و دربرابر همه چیز مسئول و مقصر می دانند.

دوستداران بنفش خردمند ند

ارتباط با علاقه مندان رنگ بنفش کمی سخت است. آنها دوست دارند همیشه درباره مسائل مهم حرف بزنند و حرف های رایج و معمولی آنها را خسته می کند. آنها دوست دارند از اطرافیان شان حمایت کنند و با صبوری بیش از اندازه این کار را انجام می دهند. این را هم بدانید که بنفش ها رهبری را دوست دارند و تاثیرگذارند. در مورد پول کمی مراقب و خودآگاه هستند و در عین حال در زمینه های اجتماعی بسیار باهوش و آگاه هستند. شغل های مورد علاقه آنها می تواند هنرمند، سخنران، کارگردان، روحانی و مخترع باشد.
به گستردگی رنگین کمان

هر طیف از رنگ بنفش تاثیراتی مخصوص به خود دارد. برای مثال ارغوانی حالت آرام تفکر را قوی می کند. البته فراموش نکنید بودن زیاد در کنار ارغوانی می تواند آزاردهنده باشد چون انرژی این رنگ بی نهایت زیاد است و ممکن است ذهن را خسته کند. نیلی نشان دهنده عجله است و کسانی که به این رنگ علاقه مند هستند دوست دارند خیلی زود به اهداف شان برسند. بنفش مایل به آبی کمال گرایی و تفکر فلسفی قوی تری را نشان می دهد. یاسی شکوه و جلال را تقویت می کند و کسانی که یاسی را دوست دارند باهوش، رمانتیک، خوش مشرب و خودنما هستند و همیشه شاداب و جوانند. در مقابل کسانی که بنفش مایل به قرمز را دوست دارند در عین حال که هوش زیادی دارند اما شکننده، حساس و ضعیفند.

ترکیب بنفش و صورتی

برای اتاق دختران جوان بسیار مناسب است. بهترین ترکیب رنگی بنفش برای اتاق خواب، اضافه کردن نقره ای به آن است. ترکیب آن با طلایی هم فضا را باشکوه می کند و برای اتاق های پذیرایی شیک و لوکس گزینه مناسبی به حساب می آید.
استفاده از این رنگ می تواند حس های بد مثل ترس، مشغله های ذهنی و نا آرامی را از شما بگیرد و شکوه و آرامش را جایگزین آن می کند. رنگ بنفش را می توانید در تمام بخش های منزل تان غیر از آشپزخانه استفاده کنید. اگر می خواهید به فضا آرامش بدهید می توانید دیوارها را یاسی کرده و آن را با قهوه ای ترکیب کنید. برای دکور کردن اتاق غذاخوری با بنفش بهتر است این رنگ را با قرمز ترکیب کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.

شخصیت شناسی :روانشناسی رنگها


سبز: کنجکاوی
در حال حاضر پر طرفدارترین رنگ برای دکوراسیون سبز است که مظهر طبیعت است. برای چشم، سبز ملایم ترین رنگ است و می تواند قدرت دید را افزایش دهد. رنگ سبز نشاط آور و آرامش بخش است. مردم انتظاردارند افرادی که در تلویزون ظاهر می شوند در ” اتاقهای سبز رنگ” باشند تا آرامش یابند. بیمارستانها اغلب ازرنگ سبز استفاده می کنند چون این رنگ به بیماران آرامش می دهد.در قرون وسطی پرندگان سبز رنگ بودند که مظهر باروری است سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان دهنده ثروت است.رنگ سبز طبیعت و تازگی است. اگر به این رنگ علاقه دارید زندگی با شما آسان است. نقطه اشتراک فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی دارید روابط شما با دیگران بر پایه ی اصول و قرارداد است. دوست ندارید که در زندگیتان حوادثی به وقوع پیوندد اما کنجکاوانه به ماجراهای زندگی دیگران توجه دارید.


رنگ قرمز : خوش قلب اما خودپرست
قرمز از دسته رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد هیجان، توانگری، عشق و افراط است. این رنگ می‌تواند به هضم مواد غذایی کمک کند به همین دلیل در رستوران‌ها و فست‌فودها از این رنگ استفاده می‌شود. شما هم می‌توانید از طیف رنگ‌های قرمز برای فضای ناهارخوریتان استفاده کنید. قرمز رنگی انرژی‌زا و نیرو بخش است. تحقیقات نشان داده‌است که استفاده طولانی‌مدت از این رنگ باعث بروز پرخاشگری و ایجاد حرکات تکانه‌ای در افراد می‌شود. این رنگ می‌تواند آثاری مانند افزایش تعداد تنفس در افراد به وجود آورد. رنگ قرمز در کنار نورپردازی زرد می‌تواند تشدید کننده رنگ پوست باشد. اگر می‌خواهید فضایی گرم و صمیمی و پر از هیجان داشته باشید کافیست که تنها یکی از دیوارهای فضای نشیمن و یا اتاق خواب را به این رنگ در آورید.
قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. قرمز همچنین رنگ عشق است. رنگ قرمز جلب توجه می کند و کسی که قرمز می پوشد ملیح تر به چشم می آید. چون قرمز رنگ تندی است، در مذاکرات و درگیریها نمی تواند کمکی به مردم بکند. ماشینهای قرمز اهداف مورد نظردزدها می باشند.معمولاً رنگ قرمز در دکوراسیون برای تاکید مورد استفاده قرار می گیرد. دکوراتورها بر این ایده اند که مبلمان قرمز محشر است چون جلب توجه می کند.این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد. این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.
قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند. دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند. در تجارت تهاجمی عمل می کنید اما در امور شخصی نه . شما ترجیح می دهید راجع به کار صحبت کنبد نه روابط. .


ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران
ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر تجمل، ثروت و ظرافت است. این رنگ همچنین زنانه و رویایی است. با وجوداین چون رنگ ارغوانی در طبیعت نادر است تصنعی به نظر می آید.قهوه ای قهوه ای یکدست، رنگ خاک است و در طبیعت فراوان است. هوه ای روشن نشان دهنده صداقت است درحالی که قهوه ای تیره شبیه چوب یا چرم است. قهوه ای همچنین می تواند غم انگیز و یأس آور باشد . مردان بیشتر تمایل دارند بگویند که قهوه ای یکی از رنگهای مورد علاقه آنها ست.رنگ اسرارآمیز و باشکوهی است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با این دسته لذتبخش است که امور معنوی بیشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نیز هست!


پرتقالی: صداقت آری، هوسبازی هرگز
رنگی است ترکیبی و آنهایی که این رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متکی به نفس نیستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می کنند. نفوذ در این گونه افراد مشکل است کسی که آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج کند. هوسباز نیستند و اگر با کسی دوستی کنند صداقت و فداکاری دارند. اگر افراد این دسته با کسی که خصوصیات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج کنند سعادتمند می شوند.


آبی: نظم، پشتکار، تنهایی
آبی، رنگ آسمان و اقیانوس یکی از پرطرفدارترین رنگهاست. این رنگ مانند رنگ قرمز سبب عکس العمل متضاد می شود. آبی، رنگ صلح و آرامش است و سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند،پس اغلب در اتاق خواب از این رنگ استفاده می شود. رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد. مشاوران مد توصیه می کنند در مصاحبه های شغلی رنگ آبی بپوشید چون رنگ آبی نشان دهنده وفاداری است.افراد در اتاقهای آبی فعال ترند. بررسیها حاکی از آن است که وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ قادرند وزنه های سنگین تری را بلند کنند.
رنگ آبی از دسته رنگ‌های سرد است. این رنگ نماد تازگی، صلح، آزادی، آرامی و سلامت است. این رنگ برای آن دسته از خانه‌هایی که به شدت آفتاب‌گیر هستند بسیار توصیه می‌شود چرا که با القای حس سرما، دمای اتاق تعدیل می‌شود و فضایی با دمای متعادل به وجود می‌آید. این رنگ می‌تواند کاهنده تعداد تنفس باشد به همین دلیل به کسانی که دارای استرس و فشارهای عصبی هستند، توصیه می‌شود که از این رنگ در فضای خانه و محیط‌های کاری استفاده کنند. اگر از آن دسته افرادی هستید که خانه‌ای وسیع، آرام و خلوت را دوست دارید به شما توصیه می‌شود که از این رنگ در فضای خانه استفاده کنید. به طور معمول طرفداران این رنگ افرادی زیرک، وفادار، برون‌گرا و صادق هستند. استفاده از رنگ آبی روشن برای اتاق کودکان و اتاق خواب بسیار توصیه می‌شود چرا که این رنگ به شدت آرامش‌بخش است. اگر در مکانی از خانه از رنگ قرمز استفاده کردید که می‌خواهید مقداری از میزان شدت آن کاسته شود، فقط کافیست که در کنار آن از رنگ آبی استفاده کنید.
رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید. ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید. در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند. کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست. شخص فعالی هستید و ترجیح می دهید چیزهایی که مالک آن هستید بیشتر از آنکه زیبا جلوه کنند مفید باشند.


قهوه ای: قابل اعتماد
اگر رنگ قهوه ای را دوست دارید کاملاً می توان روی شما حساب باز کرد. باثبات و مقدس، شاعرپیشه و کمی فیلسوف مآب هستید. به ندرت تغییر عقیده می دهید و با آن که کمتر تصمیم می گیرید اما هر بار که تصمیمی بگیرید آن را به مورد عمل می گذارید. شما کاملاً در نگهداری پول و اسرار دیگران قابل اعتماد هستید. میل دارید پیوسته در عالم خودتان باشید و گاهی اوقات با اطرافیان خود رفتار خشونت آمیزی در پیش می گیرید. در عشق هرگز بدبین و تند نیستید. شخصی منطقی هستید و ترجیح می دهید قبل از عمل به آن فکر کنید . به هیچ کس جز خودتان اعتماد ندارید . پولتان را درست خرج می کنید و ذره ذره آنرا جمع می کنید و مواظب آن هستید.

زرد: شاد و فعال
زرد آفتابی شاد جلب توجه می کند. با وجود اینکه یک رنگ خوش بینانه به حساب می آید، مردم در اتاقهای زردرنگ بیشتر عصبانی می شوند و کودکان بیشتر گریه میکنند. رنگی که کمتر از سایر رنگها چشم را جذب می کند زرد است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد م یتواند مقهور کننده باشد، رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، بنابراین برای دفترچه های حقوقی مورد استفاده قرار م یگیرد.همچنین متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند. همیشه حرفی برای گفتن دارید و عاشق صحبت کردن با دوستان خود هستید و همیشه با آنها در تماسید هر کجا که باشید بسیار اجتماعی و شوخید و مردم به سمت شما جذب می شوند …



صورتی: مورد علاقه دیگران
صورتی که رویایی ترین رنگ است، آرامش بخش تر است. تیمهای ورزشی گاهی اوقات رختکن تیمهای رقیب را صورتی رنگ می کنند چون تیم های رقیب روحیه شان تضعیف می شود. رنگ صورتی در واقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را البته کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.
دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.


فیروزه ای: اسرارآمیز و پند ناپذیر
دوستداران این رنگ اسرارآمیزند و احساساتی و کارهای شخصی خود را به خوبی اداره می کنند. پشتکار دارند و باثباتند و به نصایح دیگران در مورد کارهای خود کمتر توجه دارند. فیروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.


بنفش: خودپسند و جسور
با اراده هستید حتی تا حدی کله شق . اول به خودتان توجه دارید بعد به دیگران گرچه کار مردم را هم راه می اندازید .


خردلی: خوش قلب
خیلی ملاحظه کارید . دوستی برای شما یک دنیا ارزش دارد با همه دوست هستید مواظب باشید چون بعضی مواقع اعتماد کردن به هر کسی برای شما دردسر ساز می شود .


مشکی : خوش ذوقی و ظرافت طبع
مشکی رنگ سلطه و قدرت است. این رنگ برای مد پرطرفدار است چون شخص را لاغرتر نشان می دهد.همچنین شیک و بادوام است.رنگ مشکی همچنین نشان دهنده اطاعت و فرمانبرداری است ،کشیشها رنگ مشکی می پوشند تا اطاعت خود را از خداوند نشان دهند.بعضی از کارشناسان مد می گویند لباس مشکی پوشیدن برای زن به معنی فرمانبرداری از مرد است. لباس مشکی می تواند مقهور کننده باشد، یعنی کسی که لباس مشکی می پوشد منزوی یا شریر به نظر می رسد.شخصیتهای منفی، مانند دراکولاهم، اغلب لباس مشکی می پوشند.

این رنگ برخلاف عقیده ی همگان رنگ نومیدی و عزا نیست بلکه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران این رنگ هستید مسلماً به شخصیت اطرافیان خود احترام می گذارید و برای آن که دیگران را با ارزش و برجسته نشان دهید از هیچگونه کمکی به آنها دریغ نمی کنید و هرگز خود را به دیگران تحمیل نمی نمایید همچنین عقاید و نظریات دیگران را به آسانی می پذیرید. نظری که دوستانتان نسبت به شما دارند برای شما خیلی مهم است . همیشه به دنبال آخرین مد ها می گردید و پول زیادی را بابت این چیزها می پردازید.



سفید: پاکی
تازه عروسان سفید می پوشند تا مظهر معصومیت و پاکی باشند. رنگ سفید نور را منعکس می کند و رنگ تابستانی محسوب می شود. رنگ سفید برای دکوراسیون و مد پرطرفدار است چون یک رنگ روشن و ملایم است، و با همه چیز تناسب دارد. با وجود این، آلودگی روی رنگ سفید سریع مشخص می شود و به همین دلیل پاکیزه نگاه داشتن آن دشوارتر از سایر رنگهاست. پزشکان و پرستاران لباس سفید می پوشند که نشان دهنده استریل بودن ( ضدعفونی شدگی) است. شخص آرام و شنونده ای خوب هستید . از دیگران نظر می خواهید ، به دوستی هایتان بها می دهید و وقتتان را آزادانه در اختیار دوستانتان قرار می دهید .



خاکستری: احساس بی نیازی
این رنگ مظهر چشم پوشی از خوشی های دنیاست. کسانی که به این رنگ علاقه دارند اغلب در زندگی احساس رضایت می کنند، خاکستری رنگ عقلا است و جوانانی که به این رنگ اظهار علاقه می کنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال میدانند و در زندگی احساس بی نیازی می کنند. در عشق بر افراد مسن تر از خود تمایل دارند و اغلب کسانی که از نظر فکر و ایده به آنها برتری دارند خیلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.



روانشناسی رنگهای اصلی مخلوط

رنگ های آبی و سبز هر دو خودمحور (غیر فعال) هستند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، صفت خودمحوری قویا مورد تاکید است.به همین ترتیب، رنگ های سبز و قرمز هر دو مستقل (خودکار، سبب ساز) می باشند. هر جا که هر دوی آنها در یک مکان باشند، صفات ابتکار و خودتصمیم گیری از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما از سوی دیگر، نحوه ی تاکید و اهمیت آنها بستگی به محل ظاهر شدنشان دارد.
رنگ های قرمز و زرد برون محور (فعال) هستند و از بیرون هدایت می شوند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، صفت فعالیت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
رنگ های آبی و زرد هر دو غیر مستقل (یعنی از منابع خارجی هدایت می شوند) هستند و لذا هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، فاقد قدرت تصمیم گیری کاملا نشان داده می شود.



زنان و روانشناسی رنگها

زنان نسبت به افرادی که به رنگ آبی لباس می پوشند احساس راحتی و اعتماد بیشتری می کنند.
برای همسرتان یک شاخه رز قرمز به نشانه عشق و علاقه بفرستید.
برای زنانی که صرفا” رابطه دوستی ( و نه عشقی ) دارید رز زرد بفرستید.
یکی از اتاقهای نشیمن خانه خود را با رنگی خشن و پر رنگ مانند قرمز تیره رنگ کنید تا نشانه قدرت و انرژی شما نزد همسرتان باشد.
رنگ آمیزی اتاق خواب به رنگ سبز می تواند نشانه جوانی و طبیعت باشد









اصول روانشناسی رنگها

روانشناسی رنگها در خانه

بکاربردن رنگهای سرد برای اجزای اتاق خواب ( تخت خواب، ملافه ، پتو … ) مکانی بدور از استرس و آرامش بخش را برای خوابی شیرین برای شما فراهم می کند.
دیوارهای اتاق خواب را برای ایجاد آرامش به رنگهای سرد و ملایم مانند آبی یا آبی مایل به سبز رنگ آمیزی کنید.
قراردادن کوسن ارغوانی روز مبلمان با رنگ خنثی می تواند نشانه قدرت، توانگری و ثروت بوده و برانگیزنده تخیلات باشد.برای ایجاد محیطی آرام و دلپذیر معمولا از رنگ‌های روشن استفاده می‌شود. در محیط‌هایی که بیشتر با آنها سر و کار داریم و همچنین در مکان‌های پررفت‌وآمد، از رنگ‌هایی استفاده می‌شود که ته رنگ سفید دارند؛ به این معنا که هر رنگی همراه با مقدار محسوسی از رنگ سفید به کار گرفته می‌شود تا رنگ نهایی، رنگ روشنی باشد. از دیدگاه روانشناسی رنگ، رنگ‌های روشن و رنگ‌های دارای ته رنگ سفید در دراز‌مدت باعث خستگی و یکنواختی نمی‌شوند و القاکننده حسی خوب و دلپذیر هستند.اما در کنار رنگ‌های آرام و روشن، رنگ‌های دیگری هم هست که القا کننده حس خوبی نیست و ممکن است در دراز مدت بسیار خسته کننده وکسالت‌آور باشد و حتی بر روابطمان تاثیر بگذارد. این دسته از رنگ‌ها، رنگ‌هایی هستند با ته رنگ مشکی.

رنگ سبز در خانهرنگ سبز در زیر مجموعه رنگ‌های سرد قرار دارد. این رنگ نماد تولد، زندگی و بخشندگی است. کارشناسان بر این باورند که این رنگ برای اتاق‌های آفتاب‌گیر یکی از بهترین گزینه‌هاست. اگر محیط‌های شلوغ و نامنظم با روحیه شما سازگاری ندارد از این رنگ برای تعدیل فضا و آرام کردن محیط استفاده کنید. رنگ سبز می‌تواند حس تعادل، هماهنگی، ایمنی، شور و نشاط را در محیط برقرار کند. اگر می‌خواهید خانه‌ای آراسته، آرام و وسیع داشته باشید بهتر است از این رنگ استفاده کنید. اگر آدمی گوشه‌گیر و منزوی هستید بهتر است رنگ سبز را برای خانه‌تان انتخاب کنید، زیرا که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رنگ سبز در بهتر شدن روابط عمومی تاثیرگذار است. البته باید در نظر داشته باشید که تاثیر این رنگ‌ها در زمان طولانی مشخص می‌شود. این رنگ را می‌توانید در اتاق نشیمن، اتاق خواب و اتاق پذیرایی استفاده کنید. استفاده از رنگ سبز روشن همراه با بافت‌های چوبی خود رنگ در محیط‌های کار بسیار توصیه می‌شود، زیرا علاوه بر برقراری آرامش برای کارکنان، باعث خلق فضای آرام نیز می‌شود. اگر از آن دسته افرادی هستید که شخصیتی محافظه‌کارانه دارید و می‌خواهید که اعصابی قوی و محکم داشته باشید بهتر است این رنگ را در مکانی که بیشتر وقت خود را در آن‌جا سپری می‌کنید استفاده کنید، چرا که این رنگ باعث تشدید برخی از خصوصیات شخصیتی و حس‌های شما می‌شود. اگر دچار یکنواختی و روزمرگی هستید، بهتر است با تغییر رنگ اتاق خواب‌تان به رنگ سبز سرزندگی و شادابی را دوباره به خودتان هدیه کنید. یکی از مثال‌هایی که تاکیدی بر آرامش‌بخشی رنگ سبز دارد این است که بازیگرهای معروف دنیا قبل از اینکه روی صحنه به بازیگری مشغول شوند ساعتی را در اتاق سبز رنگ برای گریم، استراحت و تمرین می‌گذرانند تا از اضطراب و استرس‌شان کاسته شود.

رنگ نارنجی در خانهنارنجی از دسته‌ رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد فراوانی، تحرک، شجاعت، نشاط و خوش‌آمدگویی است. اگر به دنبال فضایی صمیمی، سرگرم کننده و پر از آسایش می‌گردید بهتر است این رنگ‌ را برای فضای زندگی‌تان انتخاب کنید. یکی از مهم‌ترین آثار این رنگ در طولانی مدت بر افراد این است که بهبود دهنده رفتارهای اجتماعی و کاهش دهنده خصومت است. این رنگ علاوه بر نشاط بخش بودن ضد افسردگی هم است، تا آنجا که بسیاری از روانشناسان پوشیدن لباس‌های نارنجی و تغییر رنگ فضای زندگی به نارنجی را توصیه می‌کنند. این رنگ از دسته رنگ‌های پیش‌رونده است یعنی استفاده از این رنگ در فضاهای بزرگ و وسیع باعث می‌شود که آن فضا کوچک‌تر و صمیمی‌تر به نظر رسد. استفاده از این رنگ در راهرو‌های ورودی خانه، اشاره به مهمان‌نوازی شما دارد چرا که این رنگ برای خوش‌آمدگویی بهترین گزینه است. استفاده از این رنگ در اتاق خواب و اتاق ناهارخوری فضای عاطفی و پرنشاطی را خلق می‌کند.

رنگ زرد در خانهزرد از دسته رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد خلاقیت، امیدواری، مثبت‌گرایی و احتیاط است. اگر اتاق کوچک و تاریکی دارید رنگ زرد یکی از بهترین گزینه‌هایی است که می‌توانید برای روشن ساختن و وسیع‌تر نمایان کردن این فضا استفاده کنید. رنگ زرد در کنار هر روانشناسی رنگها – نور دیگری می‌تواند روانشناسی رنگها – نور جداگانه‌ای محسوب شود. بر اساس پاره‌ای از تحقیقات کارشناسان به این نتیجه رسیدند که قرار گرفتن طولانی مدت در کنار رنگ زرد باعث تقویت حافظه و تحریک گردش خون می‌شود. این رنگ به شدت اشتهاآور است. اگر فضایی گرم، پر از انرژی و شادی‌بخش می‌خواهید بهتراست این رنگ را انتخاب کنید. این رنگ برای آشپزخانه‌ها و راهروها یکی از بهترین گزینه‌های انتخابی است. قرار گرفتن در کنار رنگ زرد برای مدت طولانی می‌تواند به مثبت‌گرایی و خوش‌بینی شما کمک کند

روانشناسی رنگها و دفتر کار

کارتهای ویزیت و سربرگها بهتر است به رنگهای خنثی تهیه شوند. رنگهای سفید و بژ معمولا” نسبت به رنگهای دیگر راحت تر خوانده می شوند.
دیوارهای آبی کمرنگ نسبت به سفید بیشتر تولید آرامش نموده و بیشتر جلب توجه می کند.
اسباب اثاثیه زرشکی یا ارغوانی تیره محیط کار شما را مجلل و سلطنتی جلوه خواهد داد.
برای اجناس تبلیغاتی، وب سایتها و نشانهای ترفیعی از رنگهای خشن و گیرا استفاده کنید تا موجب جذب بیشتر مشتریان گردد. برای خوانایی بیشتر، رنگ مشکی را در چاپ متون بکار ببرید.

روانشناسی رنگها و اتومبیل

اتومبیل مشکی نشانه تمایل به گمنامی است.
برخی رنگهای بخصوص از آبی و قرمز حاکی از خود نما بودن راننده است.
رنگ زرد و نارنجی دلالت بر ورزشکار بودن شما میکند.
انتخاب رنگ نقره ای یا طلایی می تواند بیانگر ثروت و دارایی باشد.
رنگ و زندگی حرفه ای

روانشناسی رنگها و لباس
لباسهای معمولی با رنگ سبز یا زرد موجب جلب توجه می شوند. پیراهن یا ژاکت آبی تیره رنگ می تواند علامت قابلیت اعتماد باشد.
لباس ورزشی تمام خاکستری و خسته کننده خود را کنار گذاشته و برای راحتی اعصاب خود از رنگهای تیره تر یا روشنتر استفاده کنید.
لباس سراسر قهوه ای ممکن است شیک بنظر برسد اما خسته کننده و یکنواخت خواهد شد. افزودن کمی رنگهای سرد یا گرم مانند زرد، طلایی یا سبز باعث درخشانتر شدن ظاهر و فرایندهای ذهنی شما خواهد شد


روانشناسی رنگها و لباس های اداری

لباسی به رنگ خاکستری تیره، مشکی یا آبی سیر بپوشید تا شخصی موفق، آگاه و جدی بنظر برسید.
پیراهن سفید و ساده احترام و رسمیت را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
پیراهن بژ و یا غیر سفید چهره محافظه کارانه ملایمتری را از شما ارائه خواهد نمود




روانشناسی رنگها در خانه

ایده های استفاده از روانشناسی رنگها


ارتباط و وابستگیاگر دقت کرده باشید لباس افراد پلیس و نظامی معمولا برنگ آبی یا سبز تیـره انتخاب می شود چون این رنگها نشانه قدرت و ابوهت میباشند.در بیمارستانها معمـولا” از ملافه و البسه سبز کمـرنـگ استفاده می شود چراکه این رنگ اثری تسکین دهنده و آرامش بخش دارد.

مزایای تبلیغاتیرستورانها و اغذیه فروشیها اغلب برای جلب توجه بیشتر از رنگهای قرمز و زرد استفاده می کنند. این گونه رنگها بوضوح دیــده می شوند و بـیشتر بـه یاد مردم می مانند. اکثر شرکتهای بزرگ آرم محصولات خود را با رنگهای مذکور طراحی و ارائه می کنند.

استفاده در طراحیمعمولا دکـمه هـای حـسـاس و اعـلان خـطر و یـا اهرم های توقف اضطراری برنگ قرمز می باشند برعکس رنگ سبز نشانه عبور و امنیت است. در طراحی بسیاری از وسایل بـکـاربـردن رنگهای مختلف در قسمتهای گوناگون برای گـویـاتر سـاخـتـن وضـایف، امـری اجتناب ناپذیر است. در وب سایتها و نوشتارهای تبلیغاتی هنگامیکه بخشی از کلمات با رنگ زرد نمایان گردند بیشتر نظر ما را بخود جلب کرده و باعث میشود توجه بیشتری به آن قسمتها بنماییم. معمولا” رنگ سبز ما را به یاد یک موقعیت دوستانه و بدون خطر می اندازد و این یکی از متداولترین موارد استفاده رنگها در تاثیر گذاری روانی روی افراد است.






پوشیدن لباس براساس روانشناسی رنگها

روانشناسی رنگها و شیک پوشی


شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که دوستتان در حالی که پیراهنی صورتی به تن کرده توسط اطرافیان مورد تحسین، تمجید و توجه فراوان قرار گرفته باشد. شما نیز به طبع او پیراهنی به همان رنگ تهیه کرده و به تن می کنید. اما علاوه براینکه کسی شما را تحسین نمی کند مورد تمسخر و ریشخند دوستانتان قرارمی گیرد. اگر می خواهید بدانید که چرا آن پیراهن صورتی مناسب شما نبوده و اینکه اصلاً می توانید لباسهای رنگ روشن بپوشید یا نه ادامه مطلب را بخوانید تا شیک پوش شوید.

پوست های تیره:
افرادی که تیره پوست هستند معمولاً دارای چشمان و موهای مشکی یا قهوه ای تیره اند. این افراد باید لباسی را انتخاب کنند که با رنگهای تیره مغایرت داشته باشد. این مغایرت چهره را از یکنواختی بیرون آورده و باعث جذابیت بیشتر آنان می گردد.
رنگهای مناسب این گروه عبارتند از: صورتی، سفید، خاکی، آبی ملایم طوسی روشن.
رنگهای نامناسب افرادی که پوستشان تیره است نیز:مشکی، قهوه ای تیره، فیروزه ای، سبزشمعی، قرمز تیره است.اگر جزو این دسته افراد هستید از پوشیدن لباس با رنگهای گرم و تیره خودداری کنید. از آنجایی که رنگ مشکی و آبی تیره معمولاً به عنوان لباس رسمی کار در نظر گرفته شده و نمی توان به طور کامل آن را کنار گذاشت، لذا سعی کنید به کارگیری آنها را به حداقل رسانده و فقط در صورت لزوم از آنها استفاده نمایید.

پوست های معمولی (نه تیره و نه روشن):
افرادی که دارای چنین رنگ پوستی هستند می توانند تقریباً از هر رنگ لباس استفاده کنند. از آنجا که هر دو رنگ روشن و تیره می تواند با اینگونه رنگ پوست مغایرت داشته باشد، بنابراین از هر دو طیف رنگ می توان استفاده کرد ولی بهتر است برای جذابیت بیشتر پیراهن را هماهنگ با رنگ چشم انتخاب کرد.رنگهای مناسب این گروه عبارتند از: بژ، آبی، سورمه ای، گندمی، مشکی، صورتی رنگهای نامناسب نیز: مغزپسته ای، بنفش، قهوه ای تیره، قرمز است.
تنهارنگهایی را که در این گروه اصلاً نباید به کار برد، رنگهای نزدیک به رنگ پوست است. برای مثال اگر رنگ پوست شما زیتونی است، از پوشیدن لباس زیتونی یا قهوه ای خودداری کنید.


پوست های روشن:
اینگونه افراد معمولاً موهایی بلوند و روشن داشته و رنگ چشم آنها سبز، آبی، طوسی یا قهوه ای روشن است. رنگی مناسب این گروه است که با رنگ پوست تضاد داشته باشد.
رنگهای مناسب این گروه شامل: آبی ملایم، قهوه ای، بژ، آبی سیر، هر رنگی غیرسفید می شود.رنگهای نامناسب نیز: قرمز، صورتی، نارنجی، زرد، ارغوانی است.در این گروه باید به طور کلی از رنگهای خشن و روشن استفاده نموده تا تضاد کافی با رنگ پوست به وجود آید. بکارگیری رنگهای گرم به هیچ عنوان توصیه نمی شود.

روانشناسی خط در شخصیت شناسی


توانایی اندیشیدن خودآگاهانه و گفتار، عطیه ای الهی بود که انسان را «انسان» کرد. شاید نزدیک به یکصدهزار سال پیش ، مرکز گفتار در مغز فعال شد..


امری که همزمان با پیدایش اندیشه انتزاعی در انسان بود. به این ترتیب انسان توانست با واژه ها بیندیشد و این به مفهوم اندیشه ای دقیق و واضح بود که قابل مقایسه با اندیشیدن به وسیله تصاویر و عواطف نبود. بشر توانست از ناخودآگاهی به آگاهی برسد، توانست فکر خود را به دیگران هم انتقال دهد. انسان ها قادر به برنامه ریزی و هماهنگ کردن کارها با یکدیگر شدند. به وسیله زبان، آموخته ها و سنت های جامعه به نسل های بعد منتقل شد. این نخستین انقلاب ارتباطی بود، سپس حدود ۵ هزار سال پیش دومین انقلاب ارتباطی رخ داد و آن پیدایش نگارش بود. واژه ها به صورت تصویر و سپس به صورت نمادها و سرانجام به شکل ترکیبی از حروف الفبا بازنمایی شدند و ابتدا روی الواح گلی و سنگ نوشته ها و سپس روی پوست و کاغذ عینیت یافتند. بشر توانست بنویسد. فرهنگ بشری به این ترتیب به صورتی دقیق تر ثبت و امکان حفظ و انتقال آن برای قرن ها امکان پذیر شد. جادوی نوشتن، اندیشه و احساس را به نوشتار تبدیل کرد اما هر انسان ضمن نوشتن نه تنها اندیشه و احساسی را بر صفحه کاغذ نقش می کند بلکه از طریق دستخط خویش، شخصیت، حالت عاطفی و سلامت یا بیماری جسمی و روانی اش را هم به نمایش می گذارد. هر کسی با دیدن دستخط دیگری تا حدودی می تواند استنباط هایی درباره صاحب دستخط داشته باشد. خط خوش، احساس خوبی در خواننده پدید می آورد. خط خوانا این احساس را به ما می دهد که نویسنده، مرتب و منظم و به فکر خواننده بوده است. خط ناخوانا و کج ومعوج و به اصطلاح خرچنگ– قورباغه ای اگر دلالت بر کم سوادی نویسنده آن نکند، حداقل حاکی از بی سلیقگی، شتابزدگی یا بی نظمی اوست.


اما به جز این موارد کلی، دانشی به نام «خط شناسی» یا «گرافولوژی» وجود دارد که جزو علوم رفتاری طبقه بندی می شود و با در نظرگرفتن قواعد تجربی قادر به پیش بینی شخصیت، وضعیت روانی و حالت جسمی نویسنده است.

یکی از باارزش ترین مثال ها که در واقع جزو نشانه های کلاسیک بیماری پارکینسون است، حروف کوچک و ریزنگاری یا «میکروگرافیا» است. بیماری پارکینسون همراه است با مشکلات چشمگیر در زمینه های حرکتی، شناختی و خلقی و یکی از نشانه های آن عبارت است از دست نوشته های بسیار ریز یا درهم رفته که «میکروگرافیا» خوانده می شود. گاهی فرد به حدی ریز می نویسد که خودش هم قادر به خواندن دوباره آن نمی شود.

در «لرزش بنیادی»، دست نوشته لرزان و متشنج می شود. لرزش بنیادی یک نابسامانی دستگاه عصبی است که معمولا در دست ها ظاهر می شود و به صورت لرزش دست است مخصوصا هنگامی که فرد می کوشد کاری را با دست ها انجام دهد؛ از جمله نوشتن. این لرزش جنبه خانوادگی دارد و برخلاف پارکینسون که لرزش دست ها هنگام استراحت بیشتر می شود، در لرزش بنیادی هنگام فعالیت لرزش روی می دهد.

فشار بر قلم هنگام نوشتن، نشان دهنده سطوح انرژی است و نوشتن با فشار زیاد به نحوی که حروف پررنگ تر بر صفحه کاغذ نقش ببندد، نمایانگر سطح بالای انرژی. برعکس، فشار کم بر کاغذ فقدان انرژی یا خستگی را نشان می دهد.

وضعیت دیگری که با دستخط کند و آشفته و نابسامان در کودکان مرتبط است «دیس پراکسیا» یا کنش پریشی است. طبق بررسی ها ۵ درصد کودکان دبستانی دچار دیس پراکسیا یا نابسامانی رشدی در هماهنگی هستند. مبتلایان به «دیس لکسیا» یا خوانش پریشی نیز دستخط بد یا ناخوانایی دارند.

«دیستونیا» هم می تواند باعث دستخط لرزان شود. در دیستونیا ماهیچه ها به صورتی غیرارادی دچار انقباض می شود که چرخش غیرقابل مهار در سمت مبتلا را در پی دارد. اگر دست نوشته شما از نیمه کاغذ به بعد به علت انقباض غیرارادی عضلات دست، ناخوانا می شود، گرفتگی دیستونیک نویسندگان یا «writer۰۳۹;s cramp dystonia» مسوول آن است.

اما به جز آنکه دستخط افراد از ویژگی های انفرادی آنها حکایت دارد، اشاره به این نکته ضروری است که خط ملل گوناگون هم بازتابی از شخصیت و روحیه گروهی آنهاست. از جمله خط نستعلیق که خط برگزیده ایرانیان است، به نظر دکتر اسلامی ندوشن، ادیب ایراندوست، ویژگی های ایرانی را بیان می کند، خطی انحنایی یعنی نرم و گردان که حالتی زنده دارد و پیچ و خم های آن نشات گرفته از اجزای بدن آدمی است، انحناها و خم های حروف آن که پر از غنج و نازند، یادآور چشم و ابرو و گیسو و دهان و لب و لاله گوش می شوند. پیامی که از خط فارسی شنیده می شود، نرمی و اعتدال است و ارتباط رازگونه اش با اجزای بدن انسان، آن را با سرنوشت آدمی پیوند می دهد.



افرادی که عمدتا با شیب به طرف راست می نویسند، معمولا کسانی هستند که به موقعیت های هیجانی واکنش نشان می دهند.

نوشتن با حروف ریز عموما نشانگر قوی یک شخصیت جزء نگر، تفصیل گرا و فنی است.

افرادی که عمدتا با شیب به طرف چپ می نویسند، معمولا کسانی هستند که هیجان های خود را ابراز نمی کنند.

دستخط بد در کودکان ممکن است نشانه ای از «درخودماندگی» یا «اوتیسم» باشد. کودکان مبتلا به اوتیسم نه تنها در فهم ذهن و عواطف دیگران مشکل دارند و قادر به همدلی با دیگران نیستند، بلکه مشکلات مربوط به مهارت حرکتی دارند که بر روشی که آنان قلم را به دست می گیرند و می نویسند، تاثیر می گذارد. نوشتن کند نیز می تواند نشانه ای از اوتیسم باشد.

استفاده زیاد از حروف درشت و گرد می تواند نشان دهنده شخصیت دوستانه و اجتماع گرا باشد.

نوشته ای که به سمت بالای کاغذ حرکت کند (در خط فارسی به چپ و بالا) نماینده خوش بینی و خوش مشربی است و سرازیرشدن دست نوشته به سمت پایین نماینده خستگی جسمی یا روانی است، این امر در مورد امضای رو به بالا یا رو به پایین هم مصداق دارد.

فاصله بین کلمه ها نشانگر دیدگاه اجتماعی به دیگران و واژه های نزدیک به هم نماینده اجتماع گرایی است. فاصله زیاد بین واژه ها حاکی از این است که فرد در تنهایی راحت است و حتی ممکن است به دیگران بی اعتماد باشد.

موسیقــی درمانـــــی



اصوات موسیقی به علّت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تأثیرات عمیقی بر روحیات، شخصیت و پرورش عواطف انسانی می‌گذارند و در تعدادی از شاخه‌های طب جایگزین - مانند طب سوزنی، هومئوپاتی و آیورودا - نقش عمده‌ای در درمان دارند.

امروزه به علّت نگرش علمی و روشمند به موسیقی در درمان امراض، موسیقی‌درمانی به‌عنوان رشته‌ای مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای درمان‌های رایج پزشکی تعریف شده است که منظور از آن استفاده تجویز شده از تحریکات موسیقایی یا فعالیت‌های آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر حالات ناسازگار از طریق توانبخشی، توقف و درمان علائم بیماری است که زیر نظر پرسنل آموزش دیده صورت می‌گیرد.
در این رشته، موسیقی به‌عنوان ابزار و موسیقی‌درمانگر به‌عنوان فرد متخصص در برخی از بیماری‌ها شرایطی را (با توجه به شدت آن بیماری) ایجاد می‌کند که می‌تواند بیمار را در یک روند مثبت صعودی درجهت کاهش استرس‌ها و ارتقاء سلامت قرار دهد و این شرایط ممکن است متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد.



در مورد کارکرد موسیقی در پزشکی:



پژوهش‌های گوناگون و معتبری صورت گرفته است که تعدادی از آن‌ها بر روی علائمی چون ضربان قلب، فشار خون، دردهای گوناگون، تنفس، واکنش‌های پوستی، هورمون‌های آدرنالین، پرولاکتین، کورتیزول، امواج مغزی، کتکولامین‌ها، استروئیدها، الکترومیوگراف، عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است.
به‌طور کلّی، اهداف درمانی این پژوهش‌های موسیقایی را می‌توان در هشت محور عمده خلاصه کرد:

  • پیشگیری، آموزش و یادگیری
  • کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان‌پزشکی
  • کاهش تنش‌ها و نگرانی‌های ناشی از جراحی، آسیب‌ها و بیماری‌ها
  • توان‌بخشی بعد از جراحی، آسیب‌ها و تصادفات
  • کاهش خستگی حاصل از تنوس‌های عضلانی (گرفتگی‌های عضلانی) و کارکرد ماهیچه
  • کاهش عوارض جانبی داروها
  • کاهش مدت استفاده از داروها
  • کاهش طول مدت درمان و بستری بودن

علاوه بر تأثیرات درمانی یادشده، موسیقی می‌تواند برای ارتقاء برخی از فاکتورهای رفتاری در افراد سالم مؤثر واقع شود. مثلاً در صنعت از روش موسیقی برای افزایش بازده تولید و آرامش روانی کارکنان استفاده می‌شود. تأثیرات انواع موسیقی بر فرآیندهای حافظه، یادگیری، دقت، ادراکات حسی، سیستم اعصاب حرکتی و … نمونه‌هایی از این مقوله‌اند.
پژوهش‌های انجام شده دربارة حس‌آمیزی رابطة متقابل تأثیرات روانی برخی از نت‌ها و گام‌های موسیقی را با رنگ‌های مختلف آشکار می‌سازد. مثلاً روان‌پزشکان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مایل به آبی را به گام لاماژور نسبت داده‌اند.
موسیقی در زمینة شناخت و کمک به رفع مشکلات رفتاری نیز کاربرد فراوانی دارد و این تغییرات رفتاری خاصه در سنین رشد و کودکی حائز اهمیت است. علت این تأثیرگذاری این است که هنر به‌طور کلّی و در این‌جا موسیقی با توجه به بار عاطفی آن به‌عنوان نوعی وسیلة تخلیة روانی به کار برده می‌شود و کودکانی که دچار تنش و فشارروانی هستند با برون‌فکنی فشارها و هیجانات از طریق موسیقی، به حدّ مطلوب هیجان و آرامش دست می‌یابند.
به استثنای مواردی که مشکل کودک ریشه جسمی یا ارگانیک (اندامی) دارد، تأثیر موسیقی در رفتار کودک در مقایسه با سایر شیوه‌های دیگر، از جمله دارودرمانی، موفق‌تر بوده و بیش از هر روش دیگری در تعدیل رفتارهای کودک مؤثر است. اگر چه در مورد نقص‌های ارگانیک نیز نقش موسیقی را نباید از نظر دور داشت.
مهم‌ترین ویژگی ارتباطی موسیقی جنبة غیرکلامی آن است که می‌تواند در درمان اهمیت اساسی داشته باشد. موسیقی واسطة باارزشی برای ایجاد ارتباط مجدد با واقعیت در مورد افرادی است که از واقعیت و اجتماع بریده‌اند (بیماران دارای اختلال اسکیزوفرنی).
موسیقی، نوعی محرک احساسی قوی و تجربه‌ای چندحسی است: تحریک شنوایی از طریق اصواتی که شنیده می‌شوند، تحریک لمسی از طریق ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زندة آن. مثلاً کسب موفقیت در فعالیت‌های موسیقایی می‌تواند احساس ارزش فردی را تقویت کند. بعلاوه موسیقی به‌عنوان انتقال‌دهندة اطلاعات، انتقال‌دهندة تقویت‌کننده‌ها و زمینه‌ای برای یادگیری و انعکاس مهارت‌ها نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

مهارت‌های لازم:



بررسی علمی هر پدیده در جهان منوط به شناخت اجزا و عناصر تشکیل‌دهنده و نسبت‌های لازم و متعادل در میان آن‌ها و نیز بررسی طرز قرار گرفتن هر یک از اجزا و نسبت روابط و وظایف آنها با یکدیگر است.
در مبحث موسیقی‌درمانی که دو جنبة موسیقایی و درمانی در آن مطرح است، داشتن اطلاعاتی جامع برای درک و دریافت موسیقی، روان‌شناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت دقیق جوانب مختلف جسمی و روانی انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژی (کارکرد صحیح اجزای بدن) و پاتولوژی (آسیب‌شناسی) برای موسیقی - درمانگر الزامی است.
علاقه و اشتیاق به کار و پذیرش مسئولیت حرفه‌ای از تعهد نسبت به این رشته، احترام به حقوق درمان‌جویان و داشتن روحیة تحقیق از ویژگی‌های مهم یک «موسیقی‌درمانگر» است. بنابراین او باید مهارت‌های تکنیکی و تفسیری پیشرفته را حداقل در یک وسیله اجرای موسیقی (ساز، ترجیحاً پیانو، ویولون و گیتار) بداند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از طریق فعالیت‌های موسیقایی مهارت کامل داشته باشد.
از طرفی چون ریشه و پایة تمام بحث‌های روان‌شناسی به نوعی به مغز و اعصاب مربوط می‌شود و با توجه به این که فرآیند درک موسیقی در مغز انسان صورت می‌گیرد، ضرورت بحث عصب‌شناختی پیرامون موسیقی آشکارتر می‌شود. موسیقی می‌تواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمت‌های مختلف سیستم عصبی به‌طور وسیعی بر بسیاری از اعضا و اندام‌های انسان از نظر ادراکات حسی و کارکردهای عملی مؤثر واقع شود و باعث پویش جسم و روان انسان در حالت سلامتی و بیماری گردد.



تکنیک‌ها و روش‌های موسیقی‌درمانی:



شنیدن موسیقی به‌طور غیرفعال:
در این روش بیشتر بیماران موسیقی دلخواه و انتخابی خود را می‌شنوند و در مواردی می‌توانند از هدفون استفاده کنند و اجازه دارند صدای ضبط را کنترل و نوار را دستکاری کنند.
کاهش درد، اضطراب و استرس ناشی از بیماری و استفادة کمتر از داروهای بی‌حسّی و یا کاهش عوارض جانبی داروها و درنهایت کوتاه کردن مدت استفاده از دارو و بستری شدن از هدف‌های عمدة درمانی در این روش است. انتخاب موسیقی مورد علاقه بیمار بر اساس تجربیات، روحیات، منش و خلق‌وخوی وی معمولاً با برانگیخته شدن خاطراتی همراه خواهد بود که قبلاً تجربه شده و تهییج این خاطرات خود موجب تحریکاتی هیجانی در سطح سیستم‌های خودآگاه و ناخودآگاه عصبی و مغزی می‌شود و پیآمدهای مختلفی را بر جای خواهد گذاشت که باید توسط متخصص این رشته یعنی موسیقی‌درمانگر تا رسیدن به هدف نهایی پیگیری و کنترل شود و تداوم داشته باشد.

همکاری فعال در فعالیت‌های موسیقایی:
در این روش بیماران برای هماهنگی‌های عضلانی و تنفسی به انجام تمرینات مناسب ریتمیک می‌پردازند و از موسیقی برای حرکات بدنی، خواندن و نواختن استفاده می‌کنند. مثلاً سازهای بادی برای افزایش گنجایش شش‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این روش از ریتم و سبک موسیقی مناسب با نیازهای بیماران استفاده می‌شود. به‌عنوان مثال، موسیقی محرک مانند دیسکو (با ریتم تند) برای حرکات قوی و موسیقی آرام مانند والس برای انجام حرکات روان و سیال به کار می‌روند و در موارد دیگر به تمرین تمرکز بر روی عناصر و اجزای موسیقی از طریق شنیدن توصیه شده است. هدف‌های عمدة درمانی که از این روش حاصل شده عبارت‌اند از: کاهش درد همراه با حرکات ریتمیک، افزایش توانایی‌های حرکتی، افزایش قدرت و مدت حرکت در نارسایی‌های عضلانی، افزایش گنجایش تنفسی و نمونه‌های متعدد دیگر.
موسیقی و مشاوره:
در این روش از موسیقی برای بحث و گفت‌وگو و یادآوری خاطرات بیماران به‌منظور افزایش مکالمة مثبت و ارتباط نزدیک با یکدیگر استفاده شده است. ترغیب بیشتر بیماران به شروع گفت‌وگو و بحث‌های موسیقایی و سخن گفتن پیرامون هر چیزی، جز بیماری، بر تحمل و سازگاری بیماران با شرایط بیمارستانی می‌افزاید.
هدف عمدة این روش کاهش استرس‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌های ناشی از بیماری و جراحی و افزایش ارتباطات بین‌فردی و ایجاد آرامش و امیدواری در بیماران است.
موسیقی و رشد:
در این روش عمدتاً از موسیقی به‌عنوان محرکی تقویت‌کننده استفاده می‌شود و با آن افراد مختلف مخصوصاً کودکان را به انجام تمرینات موزیکال ترغیب می‌کنند که تقویت رفتارهای خاص به خودیاری و یادگیری می‌انجامد. هدف عمده این روش افزایش یادگیری و توان‌بخشی بیماران و جلوگیری از واپس‌روی‌های رشدی است.

موسیقی و محرک:
در این روش موسیقی برای تقویت حواس بینایی، لامسه و شنوایی به‌کار می‌رود و غالباً با فعالیت‌های خوشآیندی همراه می‌شود و تحریک‌های شنوایی و لامسه را فراهم می‌کند. در مواردی نیز در این روش از نمایش برای هدایت تصویر و تخیل بیماران استفاده شده است. این روش ضمن داشتن کارایی در درمان بیمارانی که دچار نقیصه‌های حسّی و حرکتی هستند، تأثیر بارزی در کاهش افسردگی و اضطراب آنان دارد.
موسیقی و بازخورد زیستی:
در این روش از موسیقی برای تقویت پاسخ‌های فیزیولوژیک استفاده می‌شود و موسیقی را بازخوردهای زیستی بیماران همراه می‌نمایند و پاسخ‌های مطلوب را در آنان افزایش می‌دهند و به این ترتیب از ناراحتی‌های فیزیولوژیک می‌کاهند. برای مثال، موسیقی را همراه با تنفس ریتمیک عمیق و یا حرکات سیبک سازه در کاهش فشار خون، تنش‌های عضلانی، تشنج‌های صرعی و دردهای میگرنی به کار گرفته‌اند.
موسیقی و فعالیت‌های گروهی:
در این روش بیماران در فعالیت‌های گروهی موسیقایی مانند شنیدن، خواندن و نواختن شرکت می‌کنند و ارتباط مثبت بین افراد و احساس بهبودی افزایش می‌یابد و متقابلاً احساس ناشی از دیدها و بیماری‌هایی مانند افسردگی و اضطراب کاهش پیدا می‌کند. شرکت در کنسرت‌های موسیقی درخواست آهنگ‌های مورد علاقه، اجرای موسیقی فی‌البداهه به‌طور گروهی و همچنین بحث‌های گروهی دربارة موسیقی و تأثیر مثبت این فعالیت‌ها از جمله مواردی است که گزارش شده است.