معیارهایی برای داشتن یک زندگی سعادتمند و خوشبخت:
عقل و هوش
عقل
و زیرکی، یکی دیگر از عوامل خوش بختی در خانواده محسوب میشود. اداره و
تداوم و پیمودن راه راست و حل مشکلات زندگی کار سادهای نیست. اگر دو همسر
با هم تفاهم داشته باشند و موقعیت یک دیگر و شرایط و امکانات زندگی را
خوب درک کنند میتوانند زندگی را بر پایهی صحیحی استوار سازند و به انجام
وظیفه مشغول باشند و به کانون خانواده، صفا و محبت و گرمی دهند و با عقل و
درایت مشکلات را حل و فصل نمایند. همسر عاقل،
امکانات خانواده و شرایط و اوضاع زندگی را خوب درک میکند و با توقعات بی
جا و بلندپروازی همسرش را در فشار قرار نمیدهد. اکثر اختلافات خانواده و
کشمکشهای زندگی، معلول جهالت و نادانی زن و شوهر یا یکی از آنها است. زوجین
هر چه عاقلتر باشند بهتر میتوانند همسرداری کنند و وسیلهی آسایش و
خوشی همدیگر را فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند. همسر عاقل،
گذشت و بردباری دارد و با بهانههای کوچک و جزیی زندگی را متلاشی نمیسازد.1 عقل
و هوش زن و شوهر در فرزندان نیز تأثیر دارد. فرزندان خانوادهی خوش فهم و
با هوش، غالباً زیرک میشوند و برعکس، حماقت و نادانی پدر و مادر نیز
معمولاً به فرزند منتقل میشود همسر با هوش و عاقل بهتر میتواند در تعلیم و
تربیت فرزندانش انجام وظیفه نماید. عقل و درایت یکی از عوامل با ارزش خوش
بختی محسوب میشود که به هنگام گزینش همسر باید کاملاً مورد توجه قرار
بگیرد. در همین زمینه امام علی(علیه السلام)
میفرماید: ”با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی
است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد. ”2 همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: ”عقل، دلیل و راه نمای مؤمن است. ”3 اخلاق
نیک یکی از بهترین عوامل خوش بختی محسوب میشود که شامل راست گویی، امانت
داری، خوش اخلاقی، خوش زبانی، خیرخواهی، پاکیزگی، باادبی، گذشت، بردباری،
وظیفه شناسی، نجابت، عفت، کم توقعی، نرم خویی، رعایت اقتصاد در زندگی،
شجاعت، ایثار و ... که برای هر انسان یک مزیت واقعی است تفاهم اخلاقی چهارمین
عامل خوش بختی در خانواده تفاهم اخلاقی است چون زن و شوهر باید یک عمر با
هم زندگی کنند. اگر خوش اخلاق باشند زندگی آنها شیرین و دل پذیر و گرم و
باصفا خواهد بود و با تفاهم اخلاقی مشکلات زندگی را حل و فصل خواهند کرد و
برعکس اگر هردو یا یکی از آن-ها بداخلاق باشند زندگی بر هر دو نفر سخت و
دشوار خواهد شد و چیزی نمیتواند تلخی آن را شیرین سازد. اخلاق
نیک یکی از بهترین عوامل خوش بختی محسوب میشود که شامل راست گویی، امانت
داری، خوش اخلاقی، خوش زبانی، خیرخواهی، پاکیزگی، باادبی، گذشت، بردباری،
وظیفه شناسی، نجابت، عفت، کم توقعی، نرم خویی، رعایت اقتصاد در زندگی،
شجاعت، ایثار و ... که برای هر انسان یک مزیت واقعی است. برعکس
این صفات، از نقاط نقص و ضعف انسان محسوب میشود مانند: تندخویی، خشم،
دروغ گویی، خیانت، لج بازی، کینه توزی، حسادت، بدبینی، بی ادبی، پررویی،
بدزبانی، ترسویی، نفاق، پرتوقعی، بخل، کثیف بودن، ولخرجی و ... در همین
زمینه، روایات فراوانی وارد شده است. رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: ”اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد
شما آمد که خلق و دینش را میپسندید، با او ازدواج کنید و اگر به این
دستور عمل نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد. ”4 و
نیز در روایات دیگر میفرماید: ”دخترت را به ازدواج انسان متقی و
پرهیزگار درآور زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد او را اکرام و احترام
میکند و اگر نسبت به او بغض داشته باشد به او ظلم نمیکند. ”5 ”حسین
بشار واسطی ” میگوید: ”به امام رضا(علیه السلام) نوشتم، یکی از
خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است. امام فرمود: ”اگر
بداخلاق است دختر به او نده. ”6 از
روایات برمی آید که زن و شوهر بدون تفاهم اخلاقی نمیتوانند مشکلات زندگی
را حل و فصل کنند. زندگی با همسر بداخلاق و بدرفتار و ... رنج آور است و
انسان هر روز آرزوی مرگ میکند زیرا دیدن حالات و رفتار و مشاهدهی
گفتارهای بد او، از تحمل هر انسان صبور و شکیبایی خارج است. بنابراین، شرط
اساسی زندگی سالم، صمیمی، بانشاط و باصفا، داشتن همسری خوش اخلاق و عفیف و
نیک گفتار است. امام صادق(صلی الله علیه وآله) در باره ی سعادت و خوش بختی انسان میفرماید: ”خوشا به حال کسی که مادرش عفیف و پاک دامن باشد
عفت و پاک دامنی از
جمله عوامل خوش بختی در خانواده عفت و پاک دامنی است. اگر ما به قرآن
کریم و روایات معصومان دقت کنیم به خوبی میفهمیم که آنان بر عفت و پاک
دامنی تاکید فراوان میکردند. قرآن شریف در همین زمینه میفرماید: ” الزّانی لا ینکحُ الا زَانیهً او مُشرِکَه وَ الزّانیهُ لا ینکحُهَا الا زَانٍ او مُشرِکُ وَ حُرّمَ ذَلک عَلَی المُومنین
؛7 مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند و زن زناکار را جز
مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود در نمیآورد و این کار بر مؤمنان حرام
شده است.
همچنین
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: ”خداوند متعال میفرماید: ”وقتی
اراده کنم که خیر دنیا و آخرت را برای یک مسلمان جمع کنم، قلبی خاشع و
زبانی ذاکر و تنی صابر بر بلا به او عطا میکنم و همسری به او میدهم که از
نگاه کردن به وی شادمان شود و آن زن در غیاب شوهر از نفس خود و مال
[دارایی] شوهرش نگه داری کند. ”8 همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: ”کفو بودن در این است که عفیف و پاک دامن باشد و از امکانات اقتصادی نیز برخوردار باشد. ”9 و
نیز امام صادق(صلی الله علیه وآله) در باره ی سعادت و خوش بختی انسان
میفرماید: ”خوشا به حال کسی که مادرش عفیف و پاک دامن باشد. ”10 این
که در فرهنگ دینی و سفارش پیشوایان معصوم(علیه السلام) به پاکی و عفت
مردان و زنان تاکید فراوان شده، برای آن است که اگر پدر و مادر بدرفتار و
ناپاک باشند و توجه به دستورات شرعی نداشته باشند، در اخلاق و روش کودک اثر
نامطلوبی برجای خواهد گذاشت و اغلب کودکان به-خصوص دختران قدم جای قدم
مادران میگذارند. آن چه که از این آیه و روایات به خوبی میفهمیم، این است که زندگی
زناشویی بر پایهی انحصار و اعتماد برپا میشود. زن و شوهر قصد دارند
تمام وجود یک دیگر را تصاحب نمایند و دیگری در این کانون راه نداشته باشد.
مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان بیگانه قطع کند و تمام
وجودش را در انحصار او قرار دهد به مردان بیگانه نگاه نکند، محبت دیگری در
دلش نباشد، زیبای هایش را در معرض دید دیگران قرار ندهد، با آنها گرم
نگیرد و شوخی و مزاح نکند و عفیف و پاک دامن باشد. مرد
به هنگام گزینش همسر، درصدد یافتن زن عفیف، با حیا و پاک دامن است که صد
در صد مورد اعتماد باشد و این خواستهی بسیار با ارزش و مشروعی است زیرا
زندگی با یک زن خیانت کار برای یک مرد غیور غیرقابل تحمل است. زن نیز به
هنگام ازدواج درصدد یافتن شوهر عفیف و پاک دامنی است که صد در صد مورد
اعتماد باشد، چشم چرانی نکند و دلش را از محبت زنان بیگانه خالی گرداند و
تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد.