مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

رفتار با کودکان طلاق




طرز برخورد باکودکان طلاق موردی است که بعد از طلاق منجر به نگرانی و استرس و دغدغه برای بسیاری از پدرها و مادرها می‌شود. بعضی روانشناسان اعتقاد دارند شبیه بودن برنامه‌های والدین باعث می‌شود آسیب بسیار کمتری به کودکان طلاق برسد.

باید توجه داشت که آسیب‌های اجتماعی زمان طلاق بیشتر از قبل متوجه کودکان شده و آنها در سن رشد و آسیب‌دیدن هستند.

چگونه رفتار کردن با کودکان طلاق موردی است که در زمان مدرسه و دبستان خیلی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در گذراندن سال‌های دبستان، بعضی کودکان احساس ناراحتی می‌کنند، چون به تازگی مفهوم کودک طلاق را فهمیده‌اند و دلشان برای بقیه افراد خانواده تنگ شده و بعضی دیگر از کودکان خودشان را در طلاق‌گرفتن والدینشان مقصر می‌دانند، چون فکر می‌کنند مسئله حضانتشان باعث شده والدینشان طلاق بگیرند و این عنوان باید برای کودکانشان واضح شود، پدرها و مادرها باید علت اصلی جداشدنشان را به کودکشان شرح دهند تا فرزندشان بداند که علت اصلی نبوده‌اند و خود را مقصر ندانند.

والدین بعد از گفتن دلیل طلاق باید به فرزندشان ابراز محبت کنند و برای آنها توضیح دهند که طلاقشان هیچ صدمه‌ای به علاقه آنها نسبت به فرزندشان وارد نمی‌کند، این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است. پدرها و مادرها باید با فرزندانشان راستگو و صادق باشند و کسی را برای همچنین رویدادی سرزنش نکنند. والدین باید قبل از طلاق، برای ایجاد آمادگی فکری و ذهنی لازم با کودکان زمینه‌ای ایجاد و فراهم کنند و هنگام توضیح دادن حتما درباره همسرشان با احترام کامل صحبت کنند و توضیحی را ارائه دهند که باعث نشود فرزندشان دچار شک و تردید شود، چرا که هرگونه توضیحات بیهوده و اضافی باعث می‌شود نوجوان کودکان به شدت از لحاظ روحی و رفتاری دچار مشکل شوند و همین مشکلات به زودی برای آنها تبدیل به کوهی از مسائل منفی و مشکلات زیاد شود.

پس این مساله را نیز باید به خاطر داشته باشیم که سن فرزندانمان در نظر گرفته شود، چرا که کودکان کم سن‌وسال نیاز زیادی به توضیحات ساده‌تر و کمتری دارند، ولی مطمئنا کودکان بزرگ‌تر احتیاج به توضیحات بسیار بیشتری دارند. پدرها و مادرها باید در مورد یک‌سری تغییرات احتمالی در زندگی آینده فرزندانشان با آنها صحبت کنند، با توجه به این شکل مسائلی که توضیح می‌دهند، حتما واقعی بوده و از داستان‌پردازی و داستان‌سرایی بپرهیزند. جالب است بدانید والدین می‌توانند اتفاقاتی را که افتاده، به زبان خیلی ساده و روان برای فرزندانشان‌ تعریف کرده و به آنها اجازه دهند تا عواطف و احساساتشان را در این موارد ابراز کنند و والدین بدون اینکه به صورت دفاعی برخورد کنند، با دل و جان به صحبت‌های آنان گوش کنند. اطمینان‌بخشی و از بین بردن ترس و سوءتفاهم در وهله بعدی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و این را بدانید که محبت بدون شرط را به هیچ عنوان فراموش نکنید.

باید در خیلی مواقع پدرها و مادرها آرامش خود را کاملا حفظ کنند و از نظر احساسی تعادل داشته باشند و در این صورت کودکان هم احساس بهتری نسبت به این قضیه پیدا می‌کنند. والدین می‌توانند برای جلوگیری از بیشترین مشکلات روانی، ورزش کنند و غذای سالم بخورند، چون به‌طور طبیعی و معمول ورزش می‌تواند استرس‌ ناشی از طلاق را کاهش دهد و خوردن غذاهای سالم باعث احساس درونی بهتر می‌شود. بهتر است والدین ارتباطشان با دوستان خود را حفظ کنند، ممکن است با جدایی زن و مرد برخی از روابط خانوادگی قطع شود، ولی دیدار با دوستان، ذهن والدین از محیط طلاق را آزاد می‌کند و باعث می‌شود بر این موضوع ناراحت‌کننده تمرکز نکنند.

قابل توجه است که مسئله دیگر این است که شرایط تماس حضوری و مستقیم هم پدر و هم مادر برای فرزند امکان‌پذیر باشد و کودک نباید حضور نداشتن یکی از آنها را احساس کند، چون در این هنگام کودک هم به حضور پدر نیاز دارد و هم به حضور مادر و هیچ کدام از والدین به هیچ عنوان نمی‌تواند نقش دیگری را بازی کند.

عصبانیت، انزوا، گوشه‌گیری و افسردگی از برخوردهایی ا ست که در بسیاری از کودکان طلاق بروز می‌کند و باید در هنگام اینگونه برخوردها با کودک با ملایمت و صبر برخورد کرد، چون طلاق در کوتاه‌مدت باعث شده کودک متزلزل و ضعیف شود و باید والدین او از لحاظ فکری به روشی پرورش دهند تا در سنین بالا با این موضوع راحت‌تر کنار بیاید.

بهتر است بدانید در رابطه با طلاق مواردی را داشته‌ایم که کودک دچار کندذهنی و اختلالات روانی شده و بعد از مدتی که والدین یا معلم‌ها به این موضوع پی برده‌اند، دیگر کاری از دستشان بر نیامده. خواهش ما از پدرها و مادرها این است که اگر راهی را برای ادامه زندگی پیدا نکردند و تصمیم به طلاق گرفتند، حتما شرایط روحی و جسمی فرزندشان را در نظر بگیرند و با مراجعه به پزشک، روانشناس و یا افرادی در این حیطه، از وضعیت عمومی فرزندشان مطلع گردند تا مبادا با فشار آمدن به کودکشان در این پروسه جدایی، فشاری بر فرزندشان وارد شود. در این موارد بعضی از فشارهای روحی و روانی خانواده‌ها بر روی کودک آنقدر زیاد است که وقتی کودک به مدرسه یا کلاس‌های مرتبط می‌رود، نه‌تنها هیچ درسی را فرا نمی‌گیرد، بلکه حواسش دائما به فکر مشاجره و دعواهای پدر و مادر است و روز به روز از درس و تکلیف عقب می‌ماند و باعث کندشدن روند تحصیلی‌اش می‌شود. جالب است بدانید در بعضی از خانواده‌هایی که نه صحبت از طلاق از و نه صحبت از جداشدن، فقط به دلیل مشاجره و بحث‌های زیاد، فرزندشان افت تحصیلی پیدا کرده و از روند ادامه تحصیل بازمانده است.

تا به حال برایتان سوال پیش نیامده که چرا فرزندتان به یک‌باره دچار افت تحصیلی شده؟ چرا در روند خواب و خوراک فرزندتان خلل ایجاد شده؟ چرا در نوع رفتار و حتی بازی کودکتان مشکل به وجود آمده و فرزندتان کمی گوشه‌گیر شده؟ علل و عوامل این کاستی‌ها را می‌توان به راحتی پیدا کرد و با مراجعه به مشاور و یا کلاس‌های مختلفی که در سطح جامعه برای شما گذاشته‌اند، آنها را حل کرد و پل خوبی بود برای فرزندی که در حال رشد و ارتقا است و در روزهای آینده می‌خواهد روی پای خودش بایستد.

متذکر می‌شوم که حتی بحث‌های کوچک، مشاجره‌های لفظی، درگیری‌های هرچند کوچک بعضی پدر و مادرها باعث افت تحصیلی فرزندشان شده و آنها را از روند اصلی تحصیل دور کرده. مطمئن فرزند طلاق در این بین آسیب بیشتری را خواهد دید، چرا که از یک طرف فشار تحصیلی و از طرف دیگر شاهد این است که پدر و مادرش در حال جداشدن هستند و با بحث‌های مکرر و مداوم بر روی ذهنش تاثیر منفی می‌گذارد.
بعضی روانشناسان می‌گویند: کودک طلاق چند برابر کودک معمولی در حال فشار است، چون کودکی که در حال زندگی طبیعی است و درسش را می‌خواند، شاید برای نداشتن کفش، لباس نو و یا بعضی وسایل ورزشی فکرش مشغول باشد، ولی فرزند طلاق برای نداشتن همه اینها و تحمل مشاجره و بحث‌هایی از سمت خانواده و مشکلات دیگر.

توجه داشته باشیم با نوع رفتار و برخورد پدرها و مادرها، کودکان دچار مسائل متفاوتی می‌شوند و یکی از مهم‌ترین مسئله در موضوع طلاق، سازگاربودن والدین و ادامه دادن دیدارهای بعد از طلاق به یک اندازه با هر دو آنهاست. فرزندانی که از خلق و خوی خاصی برخوردار هستند، بعد از طلاق دچار مشکلات بیشتری خواهند شد. پدر و مادر بعد از طلاق نباید وظایف اصلی خود را فراموش کنند و انتظار نداشته باشند که کودکان نیازهای احساسی آنها را برآورده کنند. دیدار کودک با دیگر والدین باید منظم و قابل پیگیری باشد و بعد از دیدار دیگر والدین از کودک بازجویی نکنند و نسبت به نیازهای فرزندشان خیلی حساس باشند، چون هم از نظر فکری و روحی روی آنها تاثیر داشته و در زندگی روزمره‌شان باعث می‌شود تا بیشتر از این به خودشان فشار وارد نکنند و با روحیه بیشتری به زندگی‌شان ادامه دهند و افکار و علایقشان را برای کارهای دیگری صرف کنند تا لااقل در بحث زندگی شخصی خودشان موفق باشند و بتوانند روز به روز گامی موثرتر برای خودشان، خانواده و جامعه‌شان بردارند.

بحث این است که اگر والدینی قادر به ادامه زندگی نیستند، فرزند یا فرزندانشان را برای این مسئله کاملا آماده کنند و بحث را کم‌کم مطرح کنند، چرا که در آینده نه‌چندان دور برای این مسئله برای کودک تبدیل به سوالی می‌شود که منجر به افزایش فشار روانی در کودک می‌شود. پس بحث را کم‌کم برای کودکتان باز کنید و جریان را برایش توضیح دهید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.