گاهی ممکن است یک فرد بر اثر عوامل مختلف از جمله نیازهای سنی و رشدی و
کنجکاوی و علاقهاش به جنس مخالف بخصوص در سن بلوغ رفتاری را از خود بروز
دهد که بعدها به صورت یک عادت مرضی درآید.
چشمچرانی یک اختلال شناخته شده در میان افراد جامعه است:
کسی که نگاههای آنچنانی به دیگران را حق خود بداند و اصلا نگران تضییع
حقوق دیگران نباشد یک بیمار است که باید هرچه زودتر درمان شود.
از منظر اجتماعی «چشمچرانی» یک پدیده بسیار زشت است:
در کشورهای پیشرفته این ناهنجاری را یک اختلال رفتاری شدید میدانند و فاعل
آن مورد اعتراض و حتی تعقیب قانونی قرار میگیرد اما متاسفانه در کشور ما
بیشتر مردم بیتفاوت از کنار این معضل اجتماعی میگذرند.
عوارض سوء چشمچرانی در جامعه : فردی که نگاهی آلوده دارد نهتنها برای
مخاطب خاص خود که برای کل اجتماع ایجاد ناامنی کرده، آرامش و امنیت را از
همه سلب میکند. چشمچران در اصل به حقوق دیگران تجاوز میکند.
هیچ صحنهای زشتتر و کریهتر از این نیست که مردی با وجود همراه داشتن همسرش نگاه ناپاک خود را بر چهره دیگر زنان بدوزد.
به زنانی که چنین ناهنجاری را در شوهران خود میبینند توصیه میشود که
آنها را تشویق و ترغیب به مراجعه حضوری به روانشناس کنند و از سوی دیگر،
شرط بگذارند تا زمانی که این سوءرفتار را در شوهر خود مشاهده کنند از
همراهی با او در مکانهای عمومی سرباز خواهند زد.
معضل چشمچرانی قابل درمان است:
افراد مبتلا به این عادت ناپسند در وهله اول باید بدانند که یک اختلال
رفتاری عادتی در آنها تثبیت شده و در وهله دوم مطمئن باشند که میتوانند
این عادت زشت را ترک کنند، اگرچه شاید این مهم در ابتدای راه اندکی مشکل
بهنظر آید.
اگر فردی که نگاه خود را نمیتواند کنترل کند بدرستی توجیه شود که رفتار
زشتی از او سرمیزند، میتواند با تقویت اراده و عمل به برنامههایی که
پزشک برای ترک عادتش توصیه کرده، ترک عادت کند.
سهم زنان در بروز این معضل اخلاقی و اجتماعی :
اگر خانمی حتی با یک نگاه کوتاه پاسخ نگاهی آلوده را بدهد، نهتنها برای
خودش ناامنی ایجاد کرده که فرد چشمچران را نیز جسورتر و گستاختر میکند.
به زنان توصیه میشود براساس ارزشهای دینی و ملی و با رعایت و حفظ حجب و
وقار خود، جامعه را از آلوده و کریه شدن به یک ضدارزش مصون بدارند.