مدیر هوشمند هر چه قدر بتواند در تصمیم‌گیری‌هایش فکرهای بیشتری را درگیر کند، تصمیمات پخته‌تری خواهد گرفت. بعضی از مسئولان عادت دارند به تنهایی تصمیم می‌گیرند. دانشمندان حوزه مدیریت به عنوان یک نقطه منفی به این شیوه نگاه می‌کنند. در ادامه سه روش بحث گروهی در یک خانواده را به صورت خلاصه معرفی کرده‌ایم.

طوفان فکری یا بارش افکار: در این روش اول مدیر، مسئله را به گونه‌ای که برای همه قابل فهم باشد طرح می‌کند، بعد هر فردی به هر مقدار زمانی که خودش علاقه‌مند باشد بحث و نظراتش را بیان می‌کند. افراد مطلقا از یکدیگر انتقاد نکرده و راهکارهای یکدیگر را رد نمی‌کنند. ترکیب ایده‌ها آزاد است و جو باید طوری باشد که همه بتوانند به راحتی هر نظری که به ذهنشان می‌رسد، بیان کنند.

روش مبتنی بر ایجاد گروه‌های رسمی: افراد شفاهی راه‌حل‌هایشان را نمی‌گویند، همه به صورت کتبی نظراتشان را مطرح می‌کنند و بعد ایده‌ها را در یک جلسه حضوری با تعدادی از افراد یا توسط مدیر تجزیه و تحلیل و در پایان، تصمیم گرفته می‌شود.

میزگرد از راه دور: در قالب گردهمایی الکترونیکی است؛ هنگامی که استادان وقت ندارند و مشکلات رفت و آمدی وجود دارد از این روش استفاده کنید، به‌ویژه برای تشکل‌هایی که اعضایشان دانشجو می‌شوند و برای تحصیل به شهر دیگر می‌روند.

ما ایرانی‌ها یک تصور ذهنی داریم که کار جمعی بلد نیستیم و در کارهای جمعی موفق نیستیم و در کارهای فردی بهتر توفیق داریم. اما آقای دکتر رازنهان معتقدند که اساسا این انگاره غلط است و بحث اینکه ما در کار جمعی موفق نیستیم، ریشه‌اش ربطی به فرهنگ ندارد.

در رابطه با فرهنگ جمعی دو رویکرد نگاه از درون و نگاه از بیرون را برای مطالعه فرهنگ در سطوح فراملی، ملی و عمومی می‌توانیم قائل باشیم و دیدگاه‌های نگاه از درون را بر سه دسته تقسیم کنیم؛ آنان که ایرانی نبودند و جمع‌گرایی جامعه ایرانی را انکار می‌کردند، افراد داخلی که ضمن تاکید بر خودمداری ایرانیان، حکومت‌های استبدادی را مهم‌ترین عامل و علت این امر می‌دانند و گروه سوم که بر جمع‌گرایی فرهنگ ایرانی تاکید دارند و ریشه نارسایی در کار گروهی و کم‌رنگ بودن تبعیت منافع فردی و گروهی از منافع جمعی را در عوامل غیرفرهنگی می‌دانند.



در رابطه با کارجمعی و الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی بر دو مسیر ممکن می‌توان گفت:

1- الگوی توسعه را وارد و فرهنگمان را براساس آن اصلاح کنیم که آن چیزی که در جامعه ما تاکنون اتفاق افتاده، همین بوده است و شبه‌الگوها را هیچ‌گاه متناسب با نیازمان وارد نکردیم.

2- هر کشوری فرهنگش را مبنا قرار دهد، مانند مثل ژاپن که الگوها را باز مهندسی و اصلاح کرد.
مطالعات بین فرهنگی نشانگر این نکته است که ایران در جمع کشورهای جمع‌گرا قرار دارد و مستعد کار جمعی است. ساحت مذهبی و جنگ هشت ساله نیز شواهد این ادعا هستند. ما در جنبه‌های فرهنگی بسیار موفق هستیم. این یافته‌ها به معنای رد سطح پایین کار خانوادگی در کشور نیست و ما همچنان در حوزه رقابتی ضعف داریم. اما بهترین شاهد بر این مدعا که همان فرضیه تاریخی معروفی است که در ورزش‌های فردی موفق هستیم، اما در ورزش‌های جمعی ناموفق؛ با موفقیت‌های اخیر والیبال، فوتبال، فوتسال، بسکتبال، والیبال نشسته و... رد شده است.

عمده مشکلات ما اساسا فرهنگی نیست بلکه عمده‌اش مسائل ساختاری و رفتاری است. زمانی که شما عوامل ساختاری و رفتاری را در جامعه به صورت نسبی فراهم کردید اما رفتار تیمی و جمعی اتفاق نیفتاد؛ آن موقع باید اعتراض کرد. وگرنه رفتار تیمی و جمعی در خلأ اتفاق نمی‌افتد. نمونه آن تاثیر دستگاه نوبت در بانک‌هاست.

کار گروهی به عنوان یکی از عوامل مهم موفقیت یک تیم هنری و کار هنری محسوب می‌شود.

کار گروهی در سینما، تلویزیون و در حالت کلی‌تر در عرصه تصویر نیز به همین شکل است. تعداد زیادی از متخصصان در امور مختلف فنی و هنری تحت رهبری تهیه‌کننده و کارگردان تلاش می‌کنند یک طرح یا فیلمنامه در ایده‌آل‌ترین شکل ممکن به مجموعه‌ای از تصاویر معنادار تبدیل شود. در یک کار تصویری، همه عوامل از تهیه‌کننده و کارگردان گرفته تا مسئولان برق و تدارکات، از بازیگران نقش اول گرفته تا هنروران و... حول یک هدف مشترک (ساخت یک اثر خوب) گرد هم می‌آیند و در طول مدت زمان ساخت یک اثر، در کار گروهی ذوب می‌شوند. پس نسبت دادن موفقیت یک اثر هنری تصویری فقط به یک نفر، مانند کارگردان، همانقدر بی‌انصافی است که نسبت دادن پیروزی یک تیم فوتبال به سرمربی یک تیم. اگر در یک باشگاه فوتبال مدیرعامل وظیفه فراهم‌کردن شرایط مناسب برای ادامه حیات باشگاه و سرمربی وظیفه رهبری و هدایت بازیکنان را از طریق تاکتیک‌های مشخص برای نیل به پیروزی به عهده دارند، در سینما و تلویزیون هم این وظایف مشابه به عهده تهیه‌کننده و کارگردان است.
بدون توسل به کار گروهی نمی‌توان فیلم ساخت و بدون وجود افراد متخصص و خبره هم نمی‌توان کار گروهی انجام داد. برای به ثمر رساندن یک کار گروهی خوب، وجود افراد متخصص شرط لازم است و وجود صمیمیت، همدلی و شناخت بین این افراد شرط کافی. هر‌چقدر انسجام و هماهنگی ایجاد شده توسط رهبری گروه بین اعضا بیشتر باشد، به‌طبع نتیجه موردنظر مطلوب‌تر است. اعضای یک گروه هنری برای ساخت یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی روزها و شب‌های زیادی در کنار یکدیگر هستند و میزان همکاری در این مدت آنقدر زیاد است که بعد از مدتی همه عوامل قادرند درخصوص رسیدن به هدفی یکسان فکر کنند.

در تعلیمات دینی ما تمسک به یک چیز واحد، با هم قیام کردن، تعاون و خیلی چیزهای دیگر هستند که نشان می‌دهند فرهنگ جمعی چقدر در اسلام دارای اهمیت است و روی آن تاکید شده اما اینکه چه عواملی در این میراث داخلی که به ما هم رسیده دخیل هستند، باید گفت استبداد و خفقانی است که ایران سال‌های سال گرفتار آن بوده است. سال‌های سلطنت و اختناق روحیه فرهنگ کار جمعی را در ایرانیان کشت. البته نگارنده معتقد است که ایرانیان روند رو به رشدی را در راستای فرهنگ کار جمعی طی می‌کنند. در نسل جدید این روحیه همکاری خیلی بیشتر دیده می‌شود، به‌ویژه در بعضی ساحت‌ها این مسئله بیشتر نمود پیدا می‌کند، مثل جاهایی که رویکرد دینی تقویت شده است یا در جبهه و جنگ اما به طور کلی، کمبودهای زیادی دیده می‌شود.

نگاه به تجربه کار تیمی که به صورت طبیعی ما ایرانی‌ها متهم به نداشتن چنین روحیه‌ای هستیم، به این دلیل اهمیت دارد که بتوانیم آن را در میان نسل‌های جدید به امری جاری بدل کنیم؛ از این رو شاید از زاویه نگاه کاری گروهی، کسی به جنگ توجه نکرده باشد، به همین دلیل برای به دست آوردن منابع مناسب برای آموزش چنین روحیه‌ای، در بدو امر ممکن است سراغ مواردی بروند که نتواند خوراک مناسبی برای این حوزه تولید کند و در این بحث، استفاده از چنین شیوه‌ای، بخشی از منابع را هدر خواهد داد. نکته حائز اهمیت که باید بر آن تاکید کرد، این است که من یا دیگرانی که چون من در جنگ بوده‌اند به این دلیل که نقش فرماندهی در جنگ نداشتیم شاید کمک چندانی نتوانیم انجام دهیم، چون ما رزمندگانی بودیم ( مثلا من خودم رزمنده‌ای ساده در لشکر 17 بودم و تیر می‌انداختم) که از سوی فرماندهی، هدایت می‌شدیم و در آن مقطع موضوع از دید ما انفرادی بود و همان مسئولیتی که به ما احاله شده بود، انجام می‌دادیم، به همین دلیل است که معتقدم برای درک مناسب از وجود کار تیمی در جبهه‌ها باید سراغ فرماندهان و مدیرانی رفت که وظیفه ساماندهی خط یا دیگر موضوعات را بر عهده داشتند و نیروهایی تحت فرماندهی آنها بود که آنها با طراحی خاص، کار مشخصی را همراه این تیم مدیریت می‌کردند.



اغلب کارشناسان فرهنگی و اجتماعی در همه حوزه‌های علمی و مدیریتی، مهم‌ترین عامل ضعف اجتماعی مردم یک جامعه در انجام کار جمعی موفق را در وهله اول مربوط به آموزش و تربیت و فرهنگ‌سازی می‌دانند. در این میان، دو نهاد بسیار موثر برای ایجاد فرهنگ کار جمعی در یک جامعه، نظام آموزش و پرورش از یک سو و رسانه‌ها به ویژه رادیو و تلویزیون از سوی دیگر هستند. در ادامه، نظر چند کارشناس را در اینباره جویا شدیم که می‌تواند به عنوان نگاه آسیب‌شناسانه به این مهم تلقی شوند.

متاسفانه فرهنگ انجام کارهای جمعی در جامعه ما ضعیف است و دلایل آن به ریشه‌های تاریخی برمی‌گردد و آنچه در نظام تعلیم و تربیت داشته‌ایم. روحیه انجام موفق کارهای جمعی و گروهی را می‌توان از طریق رسانه‌ها و تلویزیون و حتی کتاب تقویت کرد. جالب اینکه تمام قوانینی که در این راستا نیاز باشد، فراهم است و تنها نهادها و سازمان‌های فرهنگی باید وارد صحنه شوند. رسانه‌ها، به‌ویژه تلویزیون که مخاطب و نفوذ زیادی دارد بسیار موثر است.

باید آرام آرام رسانه‌ها و مجلات کارشان را آغاز کنند؛ چراکه در یک مقطع زمانی کوتاه قابلیت اثربخشی زیادی دارند. فرهنگ‌سازی احتیاج به یک برنامه گسترده دارد، آن هم در همه سطوح. برای فرزندان خانواده‌ها از همان بدو تولد، سپس مدرسه و بعد از آن در جامعه باید کار خود را شروع کنند. کم‌کم این فکر تزریق شود نه به صورت آرایشی و نمایشی برای اینکه کارنامه‌ای پر شود و شعاری عمل شود. کادر مدرسه باید این موضوع را باور کنند که کار گروهی چه مزیت‌هایی دارد.

برای نمونه، خلاقیت در بازی‌های رباتیک و مشابه آن نشان‌دهنده این است که چند نفر به صورت مشترک و طی یک همکاری خلاقه و اثربخش توانسته‌اند قدم‌های بزرگی را بردارند و آن را در بعضی زمینه‌ها به خط تولید برسانند، درحالی که یکی از این افراد اگر به تنهایی می‌خواست کاری انجام دهد، بی‌تردید زمان بیشتری می‌برد و هم اشکالات زیادی می‌توانست به آن وارد شود. اما تصور کنید یک فکر می‌خواست این چیزها را تولید کند، بی‌شک موفق نمی‌شد.
برای تقویت کار گروهی باید به سمت فرهنگ‌سازی و ایجاد تحول در فرهنگ جامعه از طریق ابزارهای موجود، مانند آموزش و پرورش و رسانه‌های جمعی و گروهی و ابزارهای فرهنگ‌ساز برویم و محتوای کتاب‌های درسی را به خدمت بگیریم.

امروز قوانین بسیاری وجود دارد که بسترها را فراهم کرده است، مثلا در قانون برنامه پنجم توسعه گسترش تعاونی‌ها در اولویت نسبت به سرمایه‌گذاری‌های فردی قرار گرفته است. برخی قوانین وجود دارد که به دلیل عدم فرهنگ‌سازی هنوز نتوانسته‌ایم استفاده مناسب داشته باشیم. در صورتی که در حوزه فرهنگ‌سازی نهادهایی، مانند نظام آموزشی، صدا و سیما، وزارت علوم و وزارت ورزش و جوانان همچنین سازمان‌های دینی و فرهنگ‌ساز در حوزه تقویت فرهنگ کار جمعی می‌توانند تاثیرگذار باشند و البته کمیسیون‌های مجلس هم می‌توانند هماهنگ با یکدیگر عمل کنند.

به راستی اگر برنامه‌ریزی‌ها درست صورت گیرد، با توجه به اینکه انسان فطرتا موجودی اجتماعی است و به سمت گروه تمایل دارد، به سرعت موفق خواهیم بود فرهنگ کار جمعی را در جامعه گسترش دهیم و از انرژی‌های موجود که باعث توسعه کشور و ارتقای کیفیت کار و ارتقای سطح بهره‌وری و پرهیز از هدر رفتن منابع و انرژی می‌شود، جلوگیری کنیم.

کار تیمی و داشتن روحیه کار گروهی، هر چند از موضوعاتی است که به نظر می‌رسد بیشتر در غرب معنا پیدا کرده اما در کشور ما هم ریشه‌هایی دارد. اگر از جهت دینی به این موضوع نگاه کنیم، در دین اسلام سفارش اکیدی بر وحدت شده است؛ موضوعی که اهمیت فراوانی دارد و بزرگان ما نیز بر آن تاکید فراوانی داشته‌اند.

باید به این موضوع توجه داشت که «وحدت» را به این دلیل در زمینه کار خانوادگی و افزایش روحیه کار گروهی دارای اهمیت می‌دانیم که یکی از مصادیق وحدت، در کار خانوادگی ظهور و بروز می‌یابد و داشتن انسجام و وحدت گروهی به افزایش روحیه مشارکت‌پذیری خواهد انجامید. در این زمینه، به هر بخش که توجه شود، نمونه‌هایی از کار خانوادگی وجود دارد و بر خلاف اینکه گفته می‌شود ما در زمینه کار خانوادگی، ضعف داریم، نمونه‌هایی هست که خلاف آن را نشان می‌دهد. برای نمونه، در جنگ کار خانوادگی و روحیه جمعی مثال زدنی از خود نشان دادیم. اگر قرار بود در جنگ روحیه کار جمعی و خانوادگی نداشته باشیم و اگر قرار بود، هر کس در این زمینه بنا به سلیقه خود رفتار کند، هیچ پیروزی‌ای نصیبمان نمی‌شد. فرض کنید در میدان جنگ هر کسی به طرفی برود، به طور قطع در این فضا، شکست حتمی است. تیم‌های پزشکی ما هم نمونه‌ای از کار تیمی است. اگر قرار باشد - به عنوان نمونه - در اتاق عمل، متخصص بیهوشی در قالب تیم حرکت نکند و هر کار که میل داشت، انجام دهد یا تخصص‌های دیگر هم هر کدام به راه خود بروند، مشخص است بر سر بیمار چه خواهد آمد.

نمونه دیگری از کار تیمی و روحیه کار گروهی در برنامه‌سازی‌های صدا و سیما، به خوبی دیده می‌شود. اگر قرار باشد در صدا و سیما، روحیه کار گروهی وجود نداشته باشد و هر یک از عوامل برنامه، بنا به سلیقه خود عمل کنند یا مثلا در درون تیم برنامه‌ساز، حتی یکی از دوربین‌ها از گروه منتزع شود و هر اقدامی که دوست دارد انجام دهد، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد و روی آنتن چه خروجی‌ای خواهد رفت؛ بنابراین با توجه به این مثال‌ها، معتقدم روحیه کار تیمی در درون سازمان‌های ما تا حدودی وجود دارد و جای تردیدی نیست که اگر کار تیمی در حد قابل قبول خود وجود داشته باشد، موفقیت کار تضمین شده و در نقطه مقابل هم به همان میزان اگر روحیه تکروی وجود داشته باشد و به صورت انفرادی عمل شود، پای عوامل بیرونی به کار باز خواهد شد که شکست را تا حد زیادی رقم خواهد زد. در میان حوادثی که طی سال‌های گذشته در کشور ما رقم خورده است، پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان حد اعلا و جلوه کامل روحیه تیمی و کار مشترک است؛ طوری که به قول امام راحل همه مردم در جریان انقلاب، ید واحده شدند و در مقابل طاغوت، به پا خاستند، حرکت کردند و پیروز شدند.

به هر رو، داشتن این روحیه با توجه به مثال‌های زنده‌ای که زده شد، در میان ملت ما وجود دارد اما نمی‌توان این نمونه‌ها را ذکر کرد و ضعف‌ها را ندید؛ زیرا بنا به موضوعاتی که مطرح می‌شود، در سطوح دیگر و بنا به خصلت‌های فردی که در برخی مواقع، خود را بر روابط و نظام اجتماعی تحمیل می‌کند، ضعف‌هایی نمایان می‌شود؛ بنابراین در پاسخ به این سوال که چه باید کرد تا روحیه کار تیمی در کشور تقویت شود، بنا به تجربیات موجود و نمونه‌هایی که ذکر شد عرض خواهم کرد، «تمرین کار تیمی» از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند این روحیه را در کشور ما و میان مردم، تقویت کند. نباید فراموش کرد برای این موضوع قبل از هر چیز باید برنامه‌ریزی مشخص و مدونی وجود داشته باشد تا بتوان مطابق آن برنامه، تمرین‌هایی طراحی کرد که به تقویت این روحیه بینجامد.

در این زمینه جمعیت هلال احمر استان تهران به عنوان نهادی که روحیه و کار تیمی باید در آن نمود عملی داشته باشد تا بتوان عملیات موفقی انجام دهد، تجربه بسیار خوبی دارد. ما در جمعیت استان تهران، برنامه‌ای مشخص برای ارتقا و افزایش روحیه کار تیمی داشته‌ایم. سال گذشته برای این موضوع، پروژه‌های مختلفی در نظر داشتیم و در ذیل آن، برنامه‌هایی را طراحی کرده‌ایم تا بتوان با انجام مانورهایی (تمرین) وضعیت واقعی عملیات را شبیه‌سازی کنیم.

حرکتی که ما در نوروز امسال در استان تهران انجام دایم، ماحصل چنین برنامه‌ای بود و بدون اینکه بخواهیم تعصبی درباره سازمان خودمان داشته باشیم، موفقیت عملکرد تیمی هلال احمر استان تهران، توسط دیگر نهادها تایید شد. نوروز امسال توانستیم زمان حضور در حادثه‌ها را به شش دقیقه و سه ثانیه تقلیل دهیم. پیش از این زمان حضور ما در حادثه‌ها، 9 دقیقه و چند ده ثانیه بود. چنین موفقیتی حاصل نشد، الا اینکه با برنامه‌ریزی و طراحی تمرین‌های مرتبط و توکل به خدا، تمام نیروها دست به دست هم دادند و نتیجه این شد که در نوروز، غیر از کاهش زمان رسیدن در سر حادثه، سوانح منجر به مرگ پس از حضور نیروهای هلال احمر به صفر رسید. البته مواردی وجود داشت که مرگ در لحظه سانحه اتفاق افتاده بود یا زمانی پس از رسیدن مصدوم به بیمارستان، چنین حادثه‌ای رخ داده است.

به هر رو، مجموع بحث‌ها و نمونه‌های مطرح شده، نشان می‌دهد در بخش‌هایی از جامعه روحیه و کار تیمی وجود دارد؛ زیرا اگر چنین روحیه‌ای وجود نداشته باشد، کارها به سامان نمی‌ر‌سد، اما در بخش‌های دیگر اگر قرار است آموزش چنین مفهومی در صدر برنامه‌ها قرار گیرد، در کنار برنامه مدون، باید تمرین کار تیمی را به صورت مستمر انجام داد.

داستان «رابین‌هود» که بارها به صورت فیلم‌های سینمایی نمایش داده شده، می‌تواند به عنوان یک طرح کلی برای اداره یک تیم موفق، مورد استفاده واقع شود. هدف در این گروه مشخص است؛ محفاظت از قلمرو در برابر پرنس جان ظالم و چاکر حلقه به گوش او جناب داروغه ناتینگهام، تا زمانی که پادشاه واقعی، ریچارد شیردل از جنگ برگردد.

اعضای خانواده در این داستان کاملا وابستگی متقابل دارند. رابین‌هود با تیر و کمان، شجاعت و تیزهوشی خود را به نمایش گذاشته و جان کوچولو به نوبه خود، زور بازوی خانواده محسوب می‌شود، آلن آدال مسئولیت سرگرم کردن خانواده را به عهده دارد و پدر تاک هم مواظب مراحل و روش‌های انجام کارهای خانواده است؛ بدین ترتیب وقتی که پادشاه عادل برگردد کارها به خوبی انجام شده و اینجاست که خانواده منحل می‌شود.

علاوه بر افسانه‌ها و اسطوره‌ها که گویای حقایق با ارزش از تجربیات بشر در طول تاریخ هستند، وقایع تاریخی نیز به خوبی نشان‌دهنده این حقیقت می‌باشند. امپراطوری رم یکی از بزرگ‌ترین تشکیلات کشوری است که تاکنون وجود داشته است. این امپراطوری به وسیله لشکریان عظیم این کشور، ایجاد و نگهداری می‌شد.

خانواده‌‌ها به منزله ابتدایی‌ترین واحدهای سازمان به حساب می‌آیند و کار خانواده قبل از صنعتی‌شدن، یکی از اجزای اساسی اقتصاد خانگی محسوب می‌شد. همه اعضای خانواده مجبور بودند یا در مزرعه یا در عرصه صنعت آن زمان کار کنند.
همه چیز با انقلاب صنعتی تغییر یافت و زندگی افراد بیش از آنکه با ساعات روشنایی روز یا فصل‌ها تنظیم شود، با نیاز ماشین‌ها ترتیب می‌یافت.
با افزایش تولید ماشین‌ها، توجه به سمت بازده و راندمان کار شکل گرفت. عقاید آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» (۱۷۷۶) به شدت تاثیرگذار بود.

اسمیت، اولین فردی بود که عقیده تخصصی‌کردن و تقسیم کار به اجزای کوچک‌تر و به‌ویژه فردیت در انجام کارها را به عنوان عاملی برای هرچه بهترشدن بازده کار بیان کرد. او معتقد بود، کم کردن تعداد کارهای ترکیبی در یک فرایند و گسترش کارگران متخصص، باعث چیره‌دستی آنها و در نهایت افزایش سرعت کار می‌شود.

او همچنین استدلال کرد که این نوع رویکرد، منجر به نوآوری بیشتر در زمینه اختراع ماشین‌های بیشتر و پیشرفته‌تر خواهد شد. این نوع تقسیم کار - همانطور که معرفی شد - تاثیر بسزایی در مورد چگونگی تفکر ما از کار گذاشت.

کارگران ماهری که کارهای تخصصی انجام می‌دهند، بخشی از منطقی‌ است که چگونگی برنامه‌ریزی سازمان را شکل داده است؛ بنابراین در اغلب سازمان‌ها بخش‌های مختلفی داشته‌ایم که در ارتباط با زمینه‌های تخصصی تجارت فعالیت داشته‌اند. ممکن است فکر کنیم در سال‌های اخیر این طرز تفکر رد شده باشد اما هنوز برای بیشتر ما غیرقابل باور است که در سازمانی کار می‌کنیم که در آن از بخش‌ها، کارکنان و یا اداره فناوری اطلاعات مجزا، خبری نیست.