خداوند متعال خلق‌کننده زیبایی‌هاست و زیبایی را دوست دارد. انسان‌ها نیز به عنوان اشرف مخلوقات از این امر جدا نیستند و قاعدتا همیشه دوست دارند زیبا باشند. همان‌طور که می‌دانید خیلی از خانم‌ها دوست دارند به خودشان برسند و هیچ وقت از لحاظ زیبایی کمبودی نداشته باشند. گاهی اوقات تجربه ثابت کرده کسانی که آرایش‌های غلیظ یا تند می‌کنند و یا با جراحی به طریق مختلف با این هدف که زیباتر شوند انجام می‌دهند، به این علاقه دارند که مورد توجه قرار گیرند و شاید در پاره‌ای مواقع به آنها بیشتر توجه شود.

شایان ذکر است که در این روزها بحث آرایش کردن جزو مسئله اصلی بعضی از خانم‌ها و دختران جوان است و جالب است که بدانید ایران مقام هفتم در مصرف لوازم آرایشی را در دنیا دارد. گاهی اوقات مشاهده کرده‌ایم که آرایش تند و غلیظ بعضی از خانم‌ها باعث می‌شود که چهره‌شان را به سختی تشخیص دهیم و یا گاهی اوقات آنها را نشناسیم، ولی وقتی به موجودیت قضیه می‌رسیم، می‌بینیم که این امر در جای خودش کاری بسیار اشتباه بوده و جالب اینجاست که از هر یک از آنها بپرسید که چرا به این مقدار آرایش می‌کنند، هر کدام دلایل خودشان را دارند. یکی می‌گوید که عاشق آرایش کردن است و دیگری می‌گوید که دوست دارد زیباتر شود و شخص بعدی می‌گوید که به علت توصیه دیگران و برای اینکه در اجتماع بهتر دیده شود این کار را انجام می‌دهد. جدای از مسائل و دلایلی که به آن اشاره شد، چرا بعضی از زنان و دختران بیش از حد آرایش می کنند؟ به راستی علت آرایش بیش از حد زنان و دختران چیست؟

بعضی از روانشناسان معتقدند یک سری کمبودهای عاطفی - احساسی، محبت، نداشتن یک سری از توجهات از سوی برخی از خانواده و بعضی از همسر علتی است که باعث می شود تا بعضی از خانم‌ها وجود و موجودیت خودشان را به نحوی نشان بدهند و به همه بگویند که من هم هستم و به عنوان یک شخص در حال زندگی هستم و وجود خارجی دارم.

خوب می‌دانیم که شخصی که خلأ عاطفی - احساسی دارد، جزو افرادی حساب می‌شود که در دوران کودکی، نوجوانی و حتی در دوران جوانی که در حال ازدواج بوده، از سمت خانواده خودش و یا خانواده همسرش به هیچ عنوان از زیبایی‌اش تعریفی نشده و چون بر سر دلش مانده که چرا همسر و یا خانواده‌اش به او نگفته‌اند که چقدر زیبا هستی و یا کمی از زیبایی‌اش صحبتی نشده، به این صورت آرایش می‌کند. و این امر باعث می‌شود که همان خلأ احساسی که از زمان کودکی تا هنگام ازدواجش و حتی گاهی اوقات بعد از آن هم همراه او بوده و در بعضی مواقع او را رنج می‌دهد. بعضی از این خانم‌ها حاضر هستند مردم هر تصوری در مورد آنها داشته باشند، ولی لااقل گاهی اوقات از او تعریفی کنند و تمجیدی به زبان آورند.

شاید در بعضی مواقع جلب توجه کردن دیگران تا اندازه‌ای خوب باشد، ولی این را بدانید که اگر از همین جلب توجه از اندازه‌اش خارج شود، به صورت یک خلل روحی و روانی به حساب می‌آید. چنین فردی خواهان این است که به نحوی خود را به دیگران نشان بدهد تا به او بگویند چقدر زیبا شده‌ای. ولی آیا کسی که خود را به این صورت غلیط و غیرطبیعی آرایش می‌کند، تا حالا با خودش فکر کرده که چه طبعات منفی و غیر قابل پیش‌بینی‌ای برایش به همراه دارد. نگفته می‌توان حدس زد که کسی که با این اوضاع آرایش و ظاهر به سطح جامعه وارد می‌شود، دچار مزاحمت‌ها و مشکلات زیادی خواهد شد.

به نظر برخی از روانشناسان چنین خانم‌هایی از مقوله دفاعی به نام جبران کردن استفاده می کنند تا کمبودهایشان را از طریق آرایش کردن بیش از حد برطرف کنند. در خیلی از موارد خانم هایی که آرایش غلیظ می‌کنند، به هیچ وجه به بحث منفی موضوع نگاه نمی‌کنند و مطمئنا به این مسئله فکر نمی‌کنند که ممکن است بعضی از افراد پیش خودشان فکر کند که این خانمی که به این صورت آرایش کرده، مشکل اخلاقی دارد.

صرفا ما همیشه تاکید بر این داریم که خانم‌ها در چارچوب خانه و خانواده و برای شوهرشان به هر صورت و مدلی که خودشان دوست دارند آرایش کنند و این از نظر اسلام و شرع هم موردی ندارد. در این صورت خانم متعلق به خانواده خودش است و این نکته‌ای است که از هر نظر مثبت بوده و دچار هیچ خللی نمی‌شود، ولی اگر با آرایش زیاد و یا به صورت غیرطبیعی وارد جامعه شود، یعنی اینکه آن خانم متعلق به دیگران است و این قشنگ و جالب نیست. اینکه بارها در جامعه مشاهده کرده‌ایم آقایی اجازه می‌دهد خانمش آرایش بیش از حد کند و در محفلی بیاید و میان چند زن و مرد دیگر هم دیده شود، چه تصوری در مورد آن خانم و آقا در ذهن دیگران به وجود می‌آورد؟ یا مرد بی‌غیرت است یا می خواهند نشان بدهند که فرهنگ ما بالاست.

البته آرایش بیش از حد و غلیظ مشکلات خاص خودش را در پی دارد. شاید برای یک مدت کوتاه برای خانمی که آرایش بیش از حد را انجام می‌دهد، خوشایند باشد، اما در درازمدت تبعات منفی دارد. تصوراتی که مردم درباره او خواهند داشت، مطلوب نخواهد بود. خانمی که همیشه در حال آرایش کردن است، وقتی آرایش ندارد، درست مثل این است که چیزی گم کرده باشد و این قشنگ نیست. این یعنی اینکه از چیزی که هستیم فاصله گرفته‌ایم، به صورتمان ماسک زده‌ایم و اگر این ماسک و نقاب را از صورتمان جدا کنیم، دیگران ما را قبول ندارند. جالب است بدانید از نظر بعضی از روانشناسان آرایش کردن بیش از حد به نوعی خودفروشی روانی است.

بعضی از خانم‌هایی که به اینگونه آرایش می‌کنند، جزو آن دسته از خانم‌هایی هستند که روح و جسمشان را به تفکرات دیگران می فروشند که نه‌تنها عزت نفسی ندارند و خود را به راحتی بازیچه دست دیگران می کنند، بلکه در خیلی از مواقع از اعتماد کردن به آنها صرف نظر می‌شود و در بعضی از کارها به آنها به عنوان یک نیروی فعال و یا نیرویی که بتوان در همه عرصه‌ها به او اعتماد کرد محسوب نمی‌شوند، چرا که این نوع آرایش در بسیاری از مواقع سلب اطمینان می‌کند و طرف به این فکر می‌کند که اگر من بخواهم سرمایه، مغازه و یا کارم را در اختیار این خانم با این اوضاع بسپارم، مطمئنا با مشکل مواجه خواهم شد.

آرایش از آرائیدن و آراستن و به معنی زینت‌دادن، خوش‌نما گردانیدن، نظم و ترتیب‌دادن است و آراسته به معنی مرتب و منظم و بوی خوش ره‌آوردی است از بهشت. ولی باید در نظر داشت که این آرایش و آرائیدن که اینقدر از آن صحبت به میان آمده و در خیلی از مواقع از آن حمایت شده، صرفا برای خانه و خانواده و همسر است و نباید از چارچوب و حریم خانه خارج شود. این مسئله به عینه ثابت شده که خانمی که برای همسرش و روحیه دادن به خودش در حریم شخصی خانه‌اش آرایش می‌کند، خیلی موفق‌تر و بهتر با همسرش کنار می‌آید و عشق و علاقه در بینشان به شدت افزایش می‌یابد تا خانمی که آرایش را برای سطح جامعه می‌خواهد و آرایش را برای بیرون از منزل استفاده می‌کند.

آنگاه که آدم و حوا از بهشت به زمین فرستاده شدند، حضرت آدم در کوه صفا و حوا در کوه مروه جای گرفتند.

حوا موهای خود را که در بهشت شانه کرده و بسته بود باز کرد و گفت از آرایشی که در بهشت کرده‌ام، چگونه خوشحال باشم که خداوند از من در خشم است و همچنان باد بر موهای او می‌وزید. هوای معطر بهشت را که در میان موهای او مانده بود، به شرق و غرب عالم می‌برد و گل‌ها و گیاهان را خوشبو می‌کرد و برگی که حوا برای پوشاندن تن با خود داشت، به ختن برد و آهوی مشک آن برگ را خورد و نافه‌اش مشگین شد.
سال‌هاست که آرایش‌کردن و پیروی از مد برای مردان و زنان امری مهم می‌نماید و اندیشمندان و جامعه‌شناسان به آن التفات کرده‌اند.

گروهی استفاده از لوازم آرایش و پیروی‌کردن از مد را یکی از حقوق مسلم انسان‌ها می‌دانند و گروهی دیگر معتقدند که زنان و مردان حق دارند هر نوع لباسی که می‌خواهند، انتخاب کنند و خود را بیارایند، ولی لزوما نباید از آن پیروی کنند.

زیرا استفاده از این حق در اختیار آنها نیست، بکله تحت تاثیر الزاماتی است که در نظام سرمایه‌داری جهانی که رقابت سودجویانه رواج دارد، به آنها تحمیل می‌شود، لذا استفاده از لوازم آرایش و پیروی از مد صورت اجبار به خود می‌گیرد و مردان و زنان مجبور به استفاده از آن می‌شوند.
گروهی معتقدند که همه می‌خواهند که زیبا باشند، خصوصا زن‌ها و لذا استفاده از لوازم آرایش اجتناب‌ناپذیر است و ادعا می‌کنند که در تمام طول تاریخ زن‌های تمام طبقات اجتماعی به زیبابودن علاقه‌مند بوده‌اند و حتی در جوامع ابتدایی بدن‌های خود را نقاشی می‌کرده‌اند.

برخی بر این باورند که در جوامع ابتدایی نیازی به جلب‌نظر وجود نداشت و زن و مرد به‌طور یکسان بدن خود را رنگ می‌کردند و این نه به خاطر زیباسازی و جلب توجه بود، بلکه با آن هویت خود را تعیین و اعلام می‌کردند که علائم، نقش‌ها، آویزها، دستبندها و گردنبندها و سایر زینت‌ها نمیانگر سن جنسیت، موقعیت اجتماعی و قبیله آنها بوده است و پیش از اینکه جنبه آرایشی داشته باشد، زندگی نامه آنها محسوب می‌شده است.

آنچه در جوامع ابتدایی وسیله شناسایی و یک ضرورت اجتماعی بود، در دورانی که جوامع طبقاتی به وجود آمد، وسیله تمایز طبقات جامعه از یکدیگر شد و به صورت یکی از علائم عدم تساوی اجتماعی درآمد و تفاوت‌های غنی و فقیر را به رخ می‌کشید و آرایش و لباس، زن و مرد طبقه ممتاز را از زن و مرد طبقات دیگر جدا می‌کرد.

زن و مرد هر دو آرایش می‌کردند، پودر به مو و صورت خود می‌زدند و لباس‌های توری می‌پوشیدند تا زیبا شناخته شوند و خود را از روستاییان و کارگران به وسیله همین آرایش و لباس متمایز می‌ساختند.

در دوران‌های بعدی مردان صحنه مد و آرایش را ترک کردند و مد و آرایش را به زنان وا گذاشته، به طوری که زن یک کارگر یا یک کارمند، از روی لباس و آرایش از زنان سرمایه‌داران تشخیص داده می‌شدند، اما سرمایه‌داری صنعتی با تولید انبوه لوازم آرایش و مد نمی‌توانست در محدوده زنان متمول درجا بزند و لذا آن را به تمام طبقات جامعه تسری دادند.

و باز در دوران‌های بعد تبلیغات وسیعی آغاز شد با این مضمون که همه زن‌ها آرزو می‌کنند که زیبا باشند، لذا همه به آرایش و مد نیاز دارند و در این عقیده اشتراک دارند و چنین شد که لوازم آرایش به صورت یک نیاز محتوم درآمد.

آرایش، از ریشه پهلوی «آرایشن»، اسم مصدر است و معانی زیر از آن مستفاد می‌شود: آراستن، زیب، زینت، تدبیج، زیور، جمال، زین، زبرج، حلیه، زهره، تنقیش، زخرف، تجمل، تزیین، تزین، تحلی تقین، پیراییه، صورت‌سازی، تصنع و آذین.

پیرایش، اسم مصدر پیراستن است و در این معانی به کار می‌رود:

تحلی، مطلق زیست‌کردن، پیراهنش، هرس، زینت‌دادن سر با کاستن از موی، دباغت، عمل پرداختن و ساختن و معد و مهیاکردن.
با توجه به معادل‌های مندرج در لغت‌نامه علامه علی‌اکبر دهخدا، ذیل کلماتی چون: پیراینده و پیرایه، می‌توان به تقریب و گمان حکم کرد که آرایش یا آراستن، زینت‌کردن و زیباسازی از طریق افزودن است؛ نظیر سرمه‌کشیدن، خضاب‌کردن، سرخاب مالیدن و... و پیرایش یا پیراستن، زیباسازی از طریق کاستن است؛ نظیر: کوتاه‌کردن مو، گرفتن ناخن، اصلاح صورت و...

هنگامی که مسجل شد که زیبایی پدیده بسیار قابل انعطافی است، صحبان صنایع کارشان این شد که پیوسته مواد آرایشی جدید تولید و عرضه نمایند و مردم را متقاعد سازند که برای هرچه زیبا و زیباترشدن به آن نیاز دارند، در جوامع کمتر توسعه‌یافته از نظر صنعتی و تبلیغاتی نظام چند زنی رقابتی پایان‌ناپذیر را بین زنان یک حرم برای زیباترشدن و جلب توجه بیشتر و سوگلی‌شدن به وجود آورد و این خود دلیلی کافی بود برای استفاده هرچه بیشتر لوازم آرایشی، اما همانطور که گفته شد، استفاده از لوازم آرایشی ناشی از نیاز روحی مردم به زیباترشدن است که فارغ از جنبه‌های تبلیغاتی آن امری منطقه‌ای و یا محدود به جامعه و کشور و قبیله خاصی نیست، بلکه یک نیاز روحی بشری است، از آنجا که زیبایی امری اعتباری است، هر کسی از ظن خود با آن یار و همراه می‌شود و خود را به شکلی می‌آراید.

زیبایی حقیقت است و حقیقت زیبایی است، این است آنچه تو در زمین می‌دانی و باید بدانی انسان برخلاف سایر جانوران در طی زندگی عملی واقعیت‌ها را تغییر می‌دهد و با تغییر واقعیت آن را می‌شناسند و با شناسایی قوانین راه غلبه بر آن را می‌یابد.

و اشیا وقتی زیبا هستند که پرتوی از آن دریافت کرده باشند. وحوب مطلق همان کمال زیبایی و جمال محض است.

افلاطون از قول ارسطو و او از قول دیویتم دانا می‌گوید:
عشق ابتدا زیبایی را در یک تن بعد آن را در تمام تن‌ها و سپس زیبایی روح را مورد توجه قرار می‌دهد و سپس از آن به زیبایی دانش پی می‌برد و روح از تماشای این منظره مسحور می‌شود و کسانی که به این مرحله رسیده باشند، ناگهان با زیبایی شگفت‌انگیزی روبه‌رو می‌شوند، زیبایی ابدی، زیبایی مطلق، زیبایی که تمام زیبایی‌ها پرتوی از آن می‌گیرند، پس شروع از زیبایی‌های جهان و رسیدن به آن فی‌نفسه زیباست.

جالب است که بدانید تمام سخنانی که از بزرگان از قدیم تا به امروز به جای مانده، همگی به ما اثبات می‌کنند که حجاب خوب است، ولی در صورتی که در چارچوب و ساختار خانواده باشد و نه برای چشم نامحرم. بارها با چشم خود دیده‌ایم که در خیابان و یا در کوچه‌ها شوهران به طور مستقیم به آرایش زن‌هایشان اعتراض می‌کنند و از آنها می‌خواهند که این موضوع را رعایت کنند. ولی آیا واقعا نیاز به این همه تغییر و تحول در چهره هست که تا این مقدار بر اعصاب همسر تاثیر بگذاریم؟ به راستی نیاز به این همه رنگ‌آمیزی در چهره وجود دارد که نظر دیگران به این صورت و واضح بر چهره ما جلب شود؟ مسلما جواب خیر است و خوب می‌دانید که آرایش زیاد نه‌تنها باعث بی‌ثباتی و بی‌اعتمادی به ما می‌شود، بلکه عادتی می‌شود برای کسی که بارها این کار را انجام می‌دهد و مسلما طبعات بسیار بدی را به همراه خواهد داشت.

و به عقیده دانشمندان امروزی، چون ادراک زیبایی مطلق برای همه میسر نیست، باید زیبایی‌های نسبی و متغیر مثل زیبایی باستانی، زیبایی جدید، زیبایی کلاسیک و زیبایی رمانتیک را مورد توجه قرار دهیم.

زیبایی در انسان‌ها، طبیعت و آنچه ساخته دست انسان‌ها است، وجود دارد. ولی برای آنکه شخص زیبایی را دوست داشته باشد، باید خود را مستعد آن کرده باشد، مردمان ابتدایی، بچه‌ها، اشخاص بی‌فرهنگ از صداها و رنگ‌های تند لذت می‌برند، ولی عموما از زیبایی یک جنگل - غروب آفتاب با یک درخت عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهند.

لذا گفته‌اند چهره و سیمای هر شیئی به نسبت درجه فرهنگ اشخاص فرق می‌کند. اخیرا دانشمندان انگلیسی و مراکشی موفق شدند یکی از قدیمی‌ترین زیورآلاتی که توسط انسان استفاده می‌شده است را کشف کنند.

در هزاره اول از میلاد در حسنلو آذربایجان ظروف سفالی با لوله‌های باریک کشف شد که با آن آب متبرک را در بینی مردگان می‌ریخته‌اند تا در دنیای دیگر همواره بوهای معطر به دماغ برسد و دستبند طلا کار هنرمندان ماد، هزاره اول قبل از میلاددر مرز ارمنستان با ایران و ترکیه کفش چرمی به دست آمده که مربوط به 5000 سال قبل می‌شود. این کفش چرمی معلوم نیست مردانه یا زنانه بوده است، ولی اندازه آن با سایز امروزی 38 می‌شود. این نشان می‌دهد که از قرن‌ها پیش افراد مختلفی بوده‌اند که به زیبایی و آرایش خود اهمیت زیادی می‌داده‌اند و به این موضوع به چشم زیبایی نگاه می‌کرده‌اند، ولی چه خوب است که این موارد به جامعه انتقال پیدا نکند و این آرایش و زیبایی‌ها در سطح خانه باقی بماند.

هات چتوس، ملکه مصر در 490 سال پیش از میلاد چندین بار به ارتیره سفر کرد و گیاهان و گل‌های خوش آنجا را به مصر برد و از آنها برای ساختن عطر سود برد.

این ملکه که تنها فرمانروای زن مصر بود، علاقه زیادی به عطر و هنر داشت. امروز دانشمندان از تجزیه بقایای به جای مانده در مقبره او درصدد آنند که عطر او را بازسازی و به مردم سرفی نمایند.

کفش‌های مادی چنان ترتیب داده شده بود که شخص می‌توانست در آن چیزهایی بگذارد که بلندترین بنماید، بی‌آنکه کسی متوجه شود.
کورش سرمه‌کشیدن و آرایش صورت را نیز تصویب می‌کرد تا چشمان و صورت اشخاص زیباتر از آنچه هست به نظر آید.
در غارهای انسان‌های اولیه (پالئولیتیک) مربوط به 30 هزار سال قبل از میلاد به صحنه‌های شکار برمی‌خوریم که رقصندگان ماسک بر چهره دارند یا نقاشی‌های روی سنگ در آفریقای جنوبی نیز نشانگر صحنه‌های شکار است که بدن و چهره را با ماسکی پوشانده‌اند، جعبه‌های چوبی کوچک جای لوازم آرایش کشف شده در شهر سوخته منطقه جازموریان مربوط به 5000 سال قبل حکایت از دیرینگی آرایش و لوازم آن در ایران دارد و در دوران‌های ابتدایی در مراسم آئینی و مذهبی چهره را با خاکستر، عصاره گیاهان، رسوب رنگ‌های معدنی و گل سرخ رنگ‌آمیزی می‌کرده‌اند.

مصریان باستان با سولفور سرب سائیده‌ای که از جوشانده تخم مورچه به دست می‌‌آمد، به شکل سرمه خطی اطراف چشم‌ها می‌کشیدند و پشت چشم را رنگ سبز کربنات مس می‌مالیدند.

باستان‌شناسان در منطقه برج ابی حیدر لبنان آثار باستانی متعلق به روم باستان (سه هزار سال قبل) را کشف کرده‌اند. این آثار شامل اشکدان‌ها، ظرف ویژه نگهداری عطر و لوازم آرایشی است.

دو هزار سال قبل در ایران باغ‌های گل سرخ وجود داشته است که از آن برای تهیه عطرها استفاده می‌شده است (300 سال قبل از گل سرخ عطر خالص تهیه شد و گفتنی است که از یک میلیون گل سرخ فقط یک لیتر اسانس می‌توان گرفت.)ملت‌ها و اقوام، در ادوار مختلف تاریخی، برای خود، تعریف‌های مشخصی از زشت و زیبا داشته‌اند. این تعریف‌ها و معیارها، به مرور زمان، بعضا دستخوش تغییر شده یا در کل نفی شده‌اند.

بسیاری از این ملاک‌ها معمول یا منسوخ زیبایی در تاریخ تمدن «ویل دورانت» آمده است که برخی از آنها را به قدر نیاز برایتان توضیح می‌دهیم که بدانید این موارد از قدیم بوده و هم‌اینک ادامه دارد.

زنان فلاته در آفریقای وسطی، روزی چند ساعت، نوک انگشتان دست و پای خود را در برگ حنا می‌پیچند تا سرخ رنگ شود و دندان‌های خود را متناوبا به رنگ‌های آبی، زرد و سرخ درمی‌آورند و گیسوان خود را نیلی، مژگان را با سولفور آنتیموان زینت می‌دهند. در نیجریه، چاقی و زیبایی مترادف یکدیگرند. زنان قبیله گالا، انگشترهایی به وزن سه کیلوگرم به دست می‌کردند. زنان دینکا 50 کیلوگرم جواهر حمل می‌کردند. زنان مجلل آفریقایی از انگشترهایی بزرگ مسی استفاده می‌کردند.

در گروئنلند، مادران در کودکی، دختران خود را خالکوبی می‌کنند و گاهی پوست و گوشت خود را می‌شکافند تا جذابیت بیشتری پیدا کنند.
در بعضی قبایل بومی استرالیا، دختران جوان برای جلب توجه، گردن خود را رنگ می‌کنند، ولی زنان شوهردار، این حق را ندارند. زنان در یکی از قبایل آفریقایی، بزرگ‌بودن لب پایینی را حسن می‌دانند و با ترفندهای گوناگون، آن را بزرگ و آویخته می‌کنند. این زن‌ها به «لب بشقابی» معروفند.

ملاک‌ها و شاخص‌های زیبایی در میان قبایل و اقوام متمدن، همان اندازه برای اقوام بدوی عجیب و قریب است که شاخص‌های زیبای آنان برای ما.

ویل دورانت در تاریخ تمدن خود با ذکر این مسئله، می‌نویسد: یک زن عصر جدید «اروپایی و آمریکایی» و غیره، گوشش را برای گوشواره سوراخ می‌کند و لب‌ها و گونه‌هایش را غازه (سرخاب، رژ و...) می‌مالد و موی زیر ابرویش را برمی‌دارد، فرمژه می‌دهد، به چهره و گردن و بازو پودر می‌زند و پای خود را در کفش‌های تنگ می‌کند و با غرور و دلسوزی نسبب به اقوام دیگر سخن می‌گوید.

بنابراین ستایش شاعر ایرانی از زندان سپید و درخشان معشوق، برای زن فلاته آفریقایی به همان اندازه عجیب و غریب است که دندان رنگ‌آمیزی شده او برای ما.

آنچه مقدمتا و به اختصار آمد، تنها برای روشن‌شدن مقصود ما از طرح ملاک و معیار زیبایی بود. در شماره آینده، به بیان ملاک‌های زیبایی از نگاه شاعران پارسی‌گوی سده‌های اول خواهیم پرداخت.
تمامی مواردی که در بالا به آنها ذکر شد، خواهان این است که از صدها سال قبل تا به امروز ما شاهد آرایش و آرایش کردن بوده‌ایم و این مسئله از دیرباز تا کنون با انسان‌ها همراه بوده است و در لحظات خاص و جشن‌ها و حتی در مواقع تنهایی برای خودشان و به عبارتی برای دل خودشان به آرایش می‌پرداخته‌اند. نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است این موضوع است که آرایش به این صورت از قدیم ادامه داشته و تا الان نیز ادامه دارد و کسی جلوی این موضوع را نگرفته و منکر این قضیه نشده است، ولی در این روزها ما شاهد این هستیم که آرایش دارد به صورتی شکل می‌گیرد که دیگر از حالت طبیعی خود خارج شده و در بعضی مواقع دیگر برای بعضی از آقایان غیر قابل تحمل شده است. چرا که در بعضی مواقع شاهد این ماجرا هستیم که آقایان دیگر قادر به زندگی با بعضی از خانم‌ها نیستند و علت اصلی این ماجرا را که جویا می‌شویم، به بحث آرایش و بد آرایش کردن می‌رسیم.

واقعا آرایش تا این مقدار ارزش دارد که انسان حریم شخصی و خانوادگی خود را به خطر بیندازد و آینده خود را خراب کند و همسر و خانواده خود را از خود برنجاند و با این کار به روند زندگی‌اش لطمه وارد کند؟ واقعا آرایش کردن به این می‌ارزد که انسان مورد بازخواست قرار گیرد و یا در بعضی مواقع مورد توهین قرار گیرد و از شخص پرسیده شود که چرا تا این حد آرایش کرده‌اید؟ باز هم بر این موضوع تاکید می‌کنیم و می‌دانیم که آرایش کردن خوب است و برای روحیه فرد تاثیر مثبت بر جای می‌گذارد و باعث تشدید روحیه می‌شود، ولی در کنار این قضیه بارها بیشتر تاکید می‌کنیم که این کار باید در حضور و در خدمت همسر و خانواده قرار گیرد تا تبعات منفی آن حذف شده و ناخواسته و ندانسته مشکلی برای شخص پیش نیاید.

جالب اینجاست که جدای از اینکه ما با آرایش زیاد نارضایتی همسر خود را در پی داریم، از طرف دیگر خدا هم راضی به این مورد نیست و شامل گناهان زیادی می‌شویم که متاسفانه در بسیاری از موارد به این مسئله توجهی نمی‌کنیم و یا کم‌توجهیم. به هر حال خوب می‌دانید که ما به یک سری اصول و عقاید پایبندیم و بر مبنای آنها حرکت می‌کنیم و به زندگی خودمان ادامه می‌دهیم. پس اگر این اصول و عقاید برایمان مهم است، باید از آنها پیروی کنیم. خداوند هم راضی به این امر نیست که شما بخواهید خودتان را با آرایش در سطح جامعه قرار دهید، چه بسا که بارها در دین مبین اسلام به این موضوع اشاره شده که خود را برای همسرانتان بیارایید.