مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

بین همسران چرا طعنه ؟ چرا کنایه؟



از مشکلاتی که بین زن و مرد بوجود می‌آید این است که زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده می‌کنند ولی تصوراتشان از کلمات متفاوت است آنها حتی از جملات واحد معانی متفاوت برداشت می‌کند.

زنان احساسات خود را اغراق‌آمیز جلوه می‌دهند و محدودیتی در استفاده از لغات نمی‌بیند، اما مردان کلمات را واقعی پنداشته و واکنش‌های نامناسب نشان می‌دهند. مردان حرف‌های زنان را لغت به لغت معنا می‌کنند.

برای زندگی بهتر به خانم‌ها توصیه می‌کنیم وقتی با همسرشان صحبت می‌کنند بهتر است کلمات را سنجیده و حساب شده به کار برند و آقایان نیز زیاد به نوع کلماتی که خانم‌ها استفاده می‌کنند، حساس نشوند و خرده نگیرند.

وقتی زن و مرد با یکدیگر صحبت می‌کنند و یا سوال می‌پرسند، منتظر جواب معقول هستند. پاسخ‌هایی که شما می‌دهید، می‌تواند ارتباط را شفاف‌تر و نزدیکتر کند و یا ارتباط را تیره و قطع نماید. پاسخ دهنده با جوابی که می‌دهد شخصیت درونی خود را نمایان می‌سازد .

جواب‌های تند و سریع و بدون تفکر موجب رنجش شنونده می‌شود و این‌گونه جواب‌ها خامی و عجول بودن پاسخ‌دهنده را می‌رساند.

جواب‌های سربالا و سرزنش‌آمیز دلیل بر پرعقده بودن و عصبیت پاسخ دهنده است و ناشی از آن است که وی شیوه برقراری ارتباط را نمی‌داند. واکنش‌های کلامی که با تعمق و منطقی و بدون حب و بغض باشد و جواب دهنده صادقانه خواسته‌های خود را مطرح می‌کند، قطعا ارتباط بهتری را رقم می‌‌زند و موجب پایداری زندگی خواهد شد.

در ذیل چند نمونه از واکنش‌های کلامی آورده می‌شود شما کدام پاسخ را ترجیح می‌دهید، آیا اگر مورد آخر را انتخاب کنید بهترنیست ؟

امروز شاید کمی دیر بیام
الف- کار همیشگی توست
ب- باز می‌خوان ازت کار بکشن
ج- باشه منتظرت می‌مونم ولی خودت را خیلی خسته نکن

نظرت نسبت به … چیه؟
الف- چطور مگه. کی تا حالا نظر من برای شما مهم شده.
ب- نه اصلا ازش خوشم نمی‌آید.
ج- چیز بدی ازش ندیدم. در معاشرت بهتر می‌شه دیگران را شناخت.

جلوی مهمان‌ها درست نبود با من این‌طوری حرف بزنی.
الف- حقت بود.
ب- تو که برای کسی اهمیت قائل نیستی
ج- ببخشید خودم هم پشیمان شدم آخر خیلی عصبانی‌ام کردی.

امروز حال خرید ندارم
الف- هر روزت همینه، این که عجیب نیست.
ب- باز نق و نقت شروع شد.
ج- اشکالی نداره اگه خسته‌ای می‌گذاریم برای یه روز دیگه.

چرا غذا نمی‌‌خوری مگه غذا خوردی؟
الف- نمی‌خورم، از این غذا خوشم نمی‌یاد.
ب- کجا غذا خوردم، باز کج خیال شدی.
ج- با اینکه بوی غذات آدمو به اشتها میاره، اما نمی‌دونم چرا میل ندارم.


در جایی که انسان می‌تواند بطور صریح سخن بگوید و رنجش‌های خود را از راه گفت‌وگوی مستقیم حل کند چرا متوسل به طعنه و کنایه شود و یا به جای اینکه به حل اصولی مشکلات خود بپردازد به زخم‌ زبان متمسک شود.

در این صورت نه تنها مشکل حل نمی‌شود بلکه رنجش‌ها عمیق‌تر می‌گردد.بهتر است سعی کنید در زندگی مسائل و مشکلات را خودتان حل کنید، و رنجش حل نشده باقی نگذارید.

وقتی زن و مرد از هم رنجش پیدا می‌کنند و درصدد رفع آن بر نمی‌آیند، وقتی اجازه می‌دهند ناراحتی‌ها و دلخوری‌ها روی هم انباشته شود، همچون کامیونی می‌شوند که مملو از لجن باشد. اگر این کامیون بار خود را خالی نکند، بوی بدش همه جا را می‌گیرد. زوجی که رنجش‌های خود را رفع نمی‌کنند ، باید انتظار داشته باشند رابطه‌شان سرد شود.

وقتی یکی از دیگری می‌رنجد، بی‌منطق، بی‌انصاف و پرخاشگر می‌شود، حال حدس بزنید قضاوت چنین آدمی نسبت به همسرش چگونه خواهد بود.

تشخیص بین عشق و هوس

تشخیص عشق و هوس و شناخت عشق واقعی در یک نگاه شاید به نظر مشکل و غیر ممکن باشد اما باید بدانید که برخی حرکات و نگاهها نشانه هایی واضح برای تشخیص عشق و هوس هستند.



تشخیص عشق و هوس به هر عاشق و معشوقی این فرصت را می دهد که بهتر تصمیم بگیرد و بداند که فرد مقابل چه نیت و هدفی دارد. در ادامه مطلب شما را با حرکات و نگاههای عاشقانه و یا فریب دهنده آشنا می کنیم. عشق واقعی چیست؟

عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست. عشق یک اعتماد است. پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود. عمیق است و غیرقابل توصیف و تمایلی تمام ناشدنی به سمت معشوق است تا جایی که می‌توان آن را از دوست داشتن متمایز کرد. برای عاشق حالت‌ها و لذت‌های خودش مهم نیست بلکه تنها به‌دنبال تامین خواست معشوق است. هوس چیست؟

احساسی است که خیلی از اوقات در نگاه اول با عشق اشتباه گرفته می‌شود در حالی که تنها یک احساس ناگهانی و زودگذر نسبت به کسی است که شاید فرد او را به خوبی نشناسد. این احساس با عشق اشتباه گرفته می‌شود چراکه به شدت فرد را جذب می‌کند در حالی که محور آن چیزی جز لذت نیست.
تفاوت های عشق و هوس

فرد مقابل می‌تواند به‌راحتی با شما درمورد مسائل زندگی مثل مسائل مالی، بچه‌ها و چیزهایی که او را می‌ترساند با شما صحبت کند چراکه برای او مهم‌ترین هدف پیش بردن زندگی و بهبود آن به همراه شماست.
او می‌تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.عاشق واقعی شما کاملا صادق و راحت است و می‌تواند به آسودگی در مورد احساساتش صحبت کند.

اما زمانی که چیزی جز هوس نباشد اوو چیز زیادی درمورد شما نمی‌داند تنها از رنگ مورد علاقه‌تان اطلاع دارد و می‌داند در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌اید. بیشتر اوقات هم از پرسیدن سؤالات عمیق درمورد شما طفره می‌رود از ترس اینکه مبادا جواب خوبی به او ندهید یا چیزهایی بفهمد که به سلاحش نیست.
فرد مقابل کمتر با شما درمورد احساساتش صحبت می‌کند و از شما هم چندان توقع ندارد که احساسات زیادی نشان دهید. همچنین سعی می‌کند تا حد ممکن هیچ بحثی بین شما پیش نیاید تا مبادا دلخوری و رنجشی پیش بیاید. بخشش در زمان خطا از هیچ کدام از طرفین دیده نمی شود.

تشخیص عشق و هوس از روی برخی حرکات
اگر زمانی به شما نگاه می کند خیلی سریع شانه هایش را به سمت بالا جمع می کند و به سمت جلو می دهد. در این حالت احتمالا شما حرکتی انجام داده اید که او توجهش به سمت شما جلب شده است. وقتی مردی رفتارهای یک زن را تحسین می کند و او را مورد مناسبی برای ازدواج می داند کاملا ناخودآگاه شانه هایش را به سمت جلو می آورد و جمع می کند. این حرکت در مردان نشان دهنده محبت عمیقی است که در دل داشته و دوست دارند به نوعی آن را ابراز کنند، حتی در زندگی زناشویی هم وقتی مردی از همسرش حرکتی تحسین آمیز می بیند، ولی غرورش اجازه نمی دهد آن را ابراز کند شانه هایش را به سمت جلو جمع می کند (شبیه آغوش کشیدن) ، در این مواقع می توانید برای خوشحال کردن همسرتان، شما هم به طور کلامی علاقه خود را به او نشان دهید.
زمانی که چشم در چشم می شوید او کمی سرش را به سمت راست یا چپ کج می کند. کج کردن سر یک حرکت کاملا ناخودآگاه در مردان است که وقتی نسبت به زنی احساس نزدیکی می کنند از خود نشان می دهند. این حرکت و ژست را زمانی مردها نشان می دهند که به زنی علاقه مند شده اند ولی خودشان این شجاعت را ندارند که جلو بروند و علاقه شان را ابراز کنند و از زن خواستگاری کنند. درواقع او با کج کردن سر، خود را آسیب پذیر نشان می دهد تا بتواند دردسترس تر باشد یا شاید می خواهد خود را مجذوب تر نشان دهد.



تشخیص عشق و هوس از روی نگاه و حرکات چشم
در مقاله ای که در medicalnewstoday منتشر شده است دانشمندان عشق و شهوت را از طریق الگوی حرکات چشم آشکار می‌سازند.
گر چه تشخیص این دو احساس از همدیگر بسیار مشکل است اما دانشمندان با مطالعه الگوهای چشم می‌توانند دریابند که آیا طرف مقابل شما به لحاظ جنسی جذب شما شده است و یا شما را دوست دارد.
نتایج تحقیقات نشان می‌دهد کسی که طرف مقابلش را دوست دارد بر روی صورتش تمرکز می‌کند و چشمانش را از روی صورتش بر نمی‌دارد، در حالیکه کسی که فقط از لحاظ جنسی جذب کسی شده باشد بر روی اندامهای مختلف بدنش نگاه می‌اندازد.
مسئولان و محققان این طرح می گویند: علاوه بر کمبود اطلاعات در این زمینه باید گفت چگونه فرایندهای چشمی اتوماتیک، مانند خیره نگاه کردن، می‌توانند احساس عشق و شهوت را از هم متمایز کنند.
مطالعات نشان داد کسانی که توجهشان بر روی صورت طرف مقابلشان است عاشقانه او را دوست دارند در حالیکه توجه به اندام بدن به معنای میل جنسی به طرف مقابل است.
در یک آزمایش شرگت کننده‌گان به عکس‌های زوجهای جوانی که با همیگر رابطه داشتند نگاه کردند و در بخش دیگری از آزمایش آنها به عکسهایی جذاب از جنس مخالفشان نگاه کردند که نگاهشان مستقیما به دوربین بود.
نکته ی قابل توجه این است که هیچکدام از تصاویر دارای عکس لخت و یا تحریک کننده نیستند.
شرکت کننده‌گان جلوی کامپیوتر نشستند و سپس از آنها خواسته شد که با نگاه کردن به عکس‌ها سریع بگویند آیا کسانی که در تصویر هستند باعث برانگیختن احساس عشق و یا شهوت در آنها می‌شوند؟
اگرچه، بعد از بررسی مطالعات ردیابی حرکات چشم، محققان دریافتند کسانی که تمایل به تمرکز بر روی صورت را در هنگام نمایش تصویر داشتند احساس عشق در آنها بر انگیخته شده بود، در حالیکه هنگامی که تصویر باعث برانگیختن احساس شهوت در افراد می‌شد آنها چشمشان را از روی صورت بر داشته و بر روی اندامهای بدن تمرکز می‌کردند.

وقتی عشق است



  • او می‌تواند به‌راحتی با شما درمورد مسائل زندگی مثل مسائل مالی، بچه‌ها و چیزهایی که او را می‌ترساند با شما صحبت کند چراکه برای او مهم‌ترین هدف پیش بردن زندگی و بهبود آن به همراه شماست.
  • او می‌تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.
  • او با شما کاملا صادق و راحت است و می‌تواند به آسودگی در مورد احساساتش صحبت کند.


وقتی هوس است



  • او چیز زیادی درمورد شما نمی‌داند تنها از رنگ مورد علاقه‌تان اطلاع دارد و می‌داند در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌اید. بیشتر اوقات هم از پرسیدن سؤالات عمیق درمورد شما طفره می‌رود از ترس اینکه مبادا جواب خوبی به او ندهید یا چیزهایی بفهمد که به سلاحش نیست.
  • او کمتر با شما درمورد احساساتش صحبت می‌کند و از شما هم چندان توقع ندارد که احساسات زیادی نشان دهید. همچنین سعی می‌کند تا حد ممکن هیچ بحثی بین شما پیش نیاید تا مبادا دلخوری و رنجشی پیش بیاید. اگر خطایی از یکی از شما سر بزند هیچ‌کدام چندان تمایل ندارید که دیگری را ببخشید.


پشت شما می​ایستد یا فرار می​کند؟

وقتی عشق است



  • در تمام بحران‌ها محکم پشت شما می‌ایستد و برایش مهم نیست که این ایستادگی می‌تواند چه عواقبی را به بار آورد.
  • او حاضر است از خواسته خود بگذرد و خود را قربانی کند تا بتواند شما را خوشحال کند.
  • او کاملا فردی قابل‌اعتماد و صادق است که هیچ رازی را از شما پنهان نمی‌کند و به قول معروف دلش صاف است و حرف و دلش یکی است. او سعی می‌کند خود را به لحاظ احساسی، جسمانی و ذهنی کاملا با شما هماهنگ کند.
  • او همان‌قدر که یک عاشق شما را ستایش می‌کند، دوست خوبی هم برای‌تان است.


وقتی هوس است



  • وقتی اوضاع کمی سخت شود او هم ترجیح می‌دهد به جای اینکه خودش را جلو بیندازد فرار را برقرار ترجیح ‌دهد.
  • او نشان داده‌ است که خیلی قابل اطمینان نیست و شما بهتر است به جای اینکه به او امید ببندید خودتان از پس کارهای‌تان بربیایید.
  • او گاهی به شما دروغ‌‌هایی می‌گوید مثلا درمورد اینکه کجا بوده‌ است، پنهان‌کاری می‌کند یا دروغ می‌گوید و تنها زمانی حاضر به گفتن حقیقت می‌شود که شما مچش را بگیرید.
  • صمیمیت بین شما آنقدرها زیاد نیست و او تنها کمی نسبت به شما کشش جسمانی دارد، از طرف دیگر بیشتر جمع‌های دونفره‌تان به خنده و مسخره بازی می‌گذرد.او در موقعیت‌های متعدد ثابت کرده‌است که اصلا شخصیت قابل اعتمادی نیست.


شما را برای خودتان می​خواهد یا برای خودش؟

وقتی عشق است



  • او تمام ایرادها و عیب‌های شما را به‌خوبی می‌بیند ولی می‌تواند به‌راحتی آنها را قبول کند و مشکلی با آنها نداشته‌ باشد.
  • او پشتیبان خوبی برای شماست و می‌تواند مشوق فعالیت‌های ‌شما در زمینه‌های موردعلاقه‌تان باشد. او شما را تشویق می‌کند که برای خودتان هویتی مستقل داشته‌ باشید.
  • او برای گوش‌کردن به حرف‌های شما وقت می‌گذارد و سعی می‌کند آنها را درک کند و از نقطه نظر شما هم به مسائل نگاه کند.





وقتی هوس است



  • او و شما در مقابل دیگران به راحتی از یکدیگر انتقاد می‌کنید و ایرادهای همدیگر را به رخ می‌کشید.
  • او آن‌چنان که باید به شما فضا نمی‌دهد که بتوانید به فعالیت‌های موردعلاقه‌تان بپردازید.
  • خودش چندان به زندگی دور از شما علاقه‌ای ندارد و ترجیح می‌دهد تمام دقایق روز را در کنار شما باشد.سعی می‌کند کاری کند که شما به سبک و با استانداردهای او زندگی کنید؛ حتی دوست دارد به شما شکل دهد تا همان کسی شوید که او می‌‌خواهد و هویتی داشته‌ باشید که او دوست دارد.


زبان بدن مردان عاشق

رفتار شماره یک:



  • وقتی چشم در چشم می‌شوید او کمی سرش را به سمت راست یا چپ کج می‌کند.
  • کج کردن سر یک حرکت کاملا ناخودآگاه در مردان است که وقتی نسبت به زنی احساس نزدیکی می‌کنند از خود نشان می‌دهند. این حرکت و ژست را زمانی مردها نشان می‌دهند که به زنی علاقه‌مند شده‌اند ولی خودشان این شجاعت را ندارند که جلو بروند و علاقه‌شان را ابراز کنند و از زن خواستگاری کنند. درواقع او با کج‌کردن سر، خود را آسیب‌پذیر نشان می‌دهد تا بتواند دردسترس‌تر باشد یا شاید می‌خواهد خود را مجذوب‌تر نشان دهد.


رفتار شماره 2:



  • اگر زمانی به شما نگاه می‌کند خیلی سریع شانه‌هایش را به سمت بالا جمع می‌کند و به سمت جلو می‌دهد.
  • در این حالت احتمالا شما حرکتی انجام داده‌اید که او توجهش به سمت شما جلب شده‌ است. وقتی مردی رفتارهای یک زن را تحسین می‌کند و او را مورد مناسبی برای ازدواج می‌داند کاملا ناخودآگاه شانه‌هایش را به سمت جلو می‌آورد و جمع می‌کند. این حرکت در مردان نشان‌دهنده محبت عمیقی است که در دل داشته و دوست دارند به نوعی آن را ابراز کنند، ‌حتی در زندگی زناشویی هم وقتی مردی از همسرش حرکتی تحسین‌آمیز می‌بیند، ولی غرورش اجازه نمی‌دهد آن را ابراز کند شانه‌هایش را به سمت جلو جمع می‌کند (شبیه آغوش‌کشیدن)، در این مواقع می‌توانید برای خوشحال‌کردن همسرتان، شما هم به‌طور کلامی علاقه خود را به او نشان دهید.


نکته مهم

یک عاشق می‌تواند با شما بحث کند و درنهایت هم نقاط مشترکی پیدا کند که بتوانید به تفاهم برسید؛ هیچ وقت فراموش نکنید که بحث کردن نشانه این است که شما دو نفر توانایی این را دارید که با هم حرف بزنید.

انگیزه های کار خراب کن در ازدواج



5 انگیزه ی اشتباه در ازدواج :

احساس تنهایی میکنید ؟

احساس تنهایی شدید، بسیار ساده‌تر از آنچه که فکرش را کنید، می‌تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطه‌ور شود، احساس یاس و تاسف بی‌قرارش کرده و او را بر هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا می‌کند. فقط کافی است سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بی‌شک با موارد بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شده‌اند.

قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این افراد جوان تنهایی است که به طلب رویای رهایی از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبه‌ای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است.
در اولین گام، سعی کنید خود را از دام تنهایی برهانید. اگر فکر می‌کنید ازدواج راهی برای حل این مساله است، کاملا در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج، بهتر است با دوستان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاس‌های هنری و ورزشی ثبت‌نام کنید، خود را هدفمند سازید و برای آینده‌تان برنامه‌ریزی کنید و… بی‌شک بعد از این که از عمق تنهایی‌تان کم کردید، می‌توانید برای زندگی‌تان تصمیمات بهتری بگیرید که در این مرحله شاید ازدواج بهترین گزینه باشد.

دلتان را برده است ؟

گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می‌شویم که به دلیل موقعیت شغلی‌شان برجسته‌اند، در جایگاه قدرت ویژه‌ای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکننده‌ای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و… ویژگی‌های برجسته و برتر برخی افراد باعث می‌شود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. تناسب در ازدواج امری مهم بوده و بر هر تمایل و گرایشی ارجحیت دارد. هر فردی برای تجربه خوشبختی باید در آرزوی ازدواج با کسی در حد و اندازه خودش باشد.

اگر در شرایطی قرار گرفته‌اید که تصور می‌کنید حواشی شخصیت فرد انتخابی‌تان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید و سریعا پای سفره عقد نروید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتری‌ها و موقعیت خاصش (زیبایی، شغل پردرآمد، پرستیژ، موقعیت اجتماعی و…) تصور کنید، سپس به این سوالات پاسخ دهید: آیا همچنان او را فرد قابل قبولی می‌دانید یا نه؟ آیا حاضرید به او بله بگویید و به عنوان همسر انتخابش کنید؟ این فردغیر از این شرایط خاصش، چه خصوصیات ویژه دیگری دارد که شما مجذوب آن شده‌اید؟ آیا واقعا او را به خاطر خودش می‌خواهید یا شرایط استثنایی‌اش؟ اگر او را همراه شرایط ویژه‌اش بپذیرید و با او ازدواج کنید، اما بازی روزگار برتری فعلیش را از او بگیرد آیا باز حاضرید زندگی‌تان را با او ادامه دهید؟ و… .

اگر در پاسخ به این سوالات دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید، بی‌تردید بپذیرید این شخص آن فردی نیست که شما می‌خواهید و می‌توانید در کنارش آرامش پیدا کنید و خوشبخت باشید.

شاید بعدا عاشقش شوم

درست است که برای ازدواج کردن نیاز نیست که اول عاشق باشید اما اگر هیچ احساسی به طرف مقابل تان نداشته باشید یا از او بدتان بیاید و باز با این حال به ازدواج با او تن بدهید، دستی دستی خودتان را بدبخت کرده اید. وقتی احساسی در دیدارها و گفتگوهای اولیه شکل نگیرد یعنی هیچ وقت شکل نخواهد گرفت. خودتان را فریب ندهید و با گفتن این که شاید روزی بتوانید عاشقش شوید، وقت خودتان و طرف مقابل را نگیرید. عشق ورزیدن کاری اختیاری نیست. شاید بتوان در طول زمان به بهانه های مختلف علاقه مندی را که ایجاد شده زیاد و کم کرد ولی نمی توان با تفکر و اراده آن را ایجاد کرد. سیستم لیمبیک مغز که کنترل هیجانی مغز را به عهده دارد بدون تحریک اولیه عمل نمی کند و زوجی که حس عاشقانه و کشش جنسی در میان آنها وجود نداشته باشد دیر یا زود از یکدیگر فاصله گرفته و زندگی شان سرد می شود.

یک وقت دیر نشود ؟

سن ازدواج وابستگی تام به فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده و قومیتی دارد، اما با این حال بسیاری از کارشناسان، ازدواج در سنین نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر می‌دانند، حتی گاه ازدواج در سنین بالاتر از این سن را هم به صلاح نمی‌دانند. آنان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغ‌های چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشت‌سر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویت‌هایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند و… .

اگر همین حالا در موقعیت انتخاب مورد ازدواج‌تان هستید بهترین کار این است که خود را محک بزنید و ملاک‌هایتان را بررسی کنید و چند باره این پرسش‌ها را از خود بپرسید: آیا زمان ازدواج‌تان فرارسیده است؟ آیا آمادگی پذیرش مسئولیت‌های زندگی مشترک را دارید؟ آیا این فرد مطابق با ملاک‌های شما و خانواده‌تان است؟ آیا می‌تواند در پیش بردن اهداف‌تان به شما کمک کند یا نه؟ و… .

شکست خوردگان عشق

افرادی که دچار «شکست عاطفی» شده‌ اند تصور می‌کنند با ازدواج می‌توانند از شرایط و احوالات نابسامان و بد خود رها شوند. نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و نادرست است که می‌تواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد.

برای نجات از بحران عاطفی و افسردگی‌های طولانی‌مدت با یک روان شناس مشورت کنید. ایشان با ارائه راهکارهایی تخصصی یاری‌تان می‌کند تا با افکار منفی و پریشان‌کننده خود مواجه شوید، هیجاناتتان را بشناسید و در نهایت با فراگیری و به‌کارگیری روش‌های سودمند،برای حل مشکلات روحی و عاطفی گام بردارید.

جیب من ، جیب تو



با افزایش تحصیلات و اشتیاق زنان به اشتغال، تعداد خانواده هایی که در آن زن و شوهر هر دو کار می کنند افزایش چشم گیری پیدا کرده است. هر چند که این اتفاق به لحاظ وارد کردن نیم دیگر از نیروی مولد به بازار کار برای جامعه خوب بوده ، اما برای خیلی از زن و شوهرها مسئله ساز بوده است. یکی از مهم ترین مسائلی که این گروه از زن و شوهرها با آن مواجه هستند، بحث بر سر چگونه خرج کردن پولهایی است که هر کدامشان در می آورند.

حال ببینیم، زن و شوهرهای شاغل چگونه درباره وارد کردن درآمدهایشان به زندگی مشترک با هم به تفاهم برسند، حکایتی است که در این مقاله درباره آن صحبت می کنیم.

امروزه خیلی از مردهای جوان ترجیح می دهند با زنی ازدواج کنند که شاغل باشد. از آن طرف خیلی از خانم های جوان هم ترجیح می دهند با مردی ازدواج کنند که شرط اشتغال آنها را قبول کند. به هر حال با وارد شدن مدرنیته به زندگی، این اتفاق غیر قابل پیش بینی نبود و البته به خودی خود هم اتفاق بدی نیست، به خصوص با مسائل اقتصادی امروز که به واقع چرخاندن چرخ زندگی با یک دست را بسیار سخت کرده است.

مشکلی که این وسط وجود دارد این است که گاهی چرخ- دنده های این دو دست، آنقدرها با هم چفت و جور نمی شوند که بتوانند این چرخ بزرگ را به خوبی بچرخانند.

انواع زن و شوهرهای شاغل

زن و شوهرهایی که هر دو شاغل هستند از لحاظ میزان تفاهم بر سر درآمد مشترکشان به دو گروه تقسیم می شوند:

1_ زن و شوهرهای متقاطع. این گروه از زوج های شاغل مشکل خاصی در زمینه مسائل مربوط به درآمد و خرج و مخارج ندارند و به اصطلاح به نقطه تفاهم رسیده اند.

2_ زن و شوهرهای موازی. بر عکس گروه قبل، این گروه از زوج ها با اینکه هر دو کار می کنند ولی هیچ وقت درآمدهای هر دویشان، وارد چرخه زندگی مشترک نمی شود و اگر هم بشود بعد از کلی دعوا و مرافعه این اتفاق می افتد. این ها همان زن و شوهرهایی هستند که به خاطر مسئله ای به نام «جیب من، جیب تو» به اختلاف برمی خورند.

زن و شوهرهای شاغل چگونه می توانند جیب هایشان را یکی کنند؟
تفاهم بر سر چند و چون خرج کردن درآمد زن و شوهر در زندگی مشترک، یکی از آن مواردی است که معمولاً در اوایل زندگی خیلی به آن توجه نمی شود. شاید به این دلیل که اغلب زن و شوهرها فکر می کنند که نیازی به این کار نیست و یا اینکه طرف مقابلشان به مرور یاد می گیرد که چه کار باید بکند. اما واقعیت چیز دیگری است. اگر شما و همسرتان هر دو شاغل هستید، لازم است که هر چه زودتر در این مورد به تفاهم برسید. برای رسیدن به این تفاهم، چند راهکار را امتحان کنید:

باورهای قدیمی تان را اصلاح کنید

باور سنتی در جامعه ما و خیلی دیگر از جوامع این است که مرد باید نان آور خانواده اش باشد. این باور غلط نیست ولی اگر بنا به رفتار کردن بر مبنای قواعد مدرنیته است لازم است اصلاحاتی درباره آن انجام شود.شما به عنوان خانمی که بنا بر قوانین جدیدِ زندگی وارد بازار کار شده اید، باید به این نکته توجه داشته باشید که پولی که در می آورید مال خودتان تنها نیست، بلکه به زندگی مشترک تان تعلق دارد. همینطور اگر مرد خانواده هستید و به همسرتان اجازه اشتغال داده اید باید این مهم را مد نظر قرار دهید که او دارد پا به پای شما برای ارتقای سطح اقتصادی خانواده تان کار می کند و به همین دلیل نباید مثل زن های خانه دار از او انتظار تمیز کاری و پخت و پز داشته باشید بلکه باید آستین هایتان را بالا بزنید و در کارهای خانه با هم شراکت کنید.


مذاکره کنید

صحبت کردن، مهم ترین اصل در رسیدن به هر تفاهمی است. درباره مسائل اقتصادی خانواده و اینکه چگونه درآمدهایتان را خرج بکنید با هم صحبت کنید. از آنجایی که این قبیل مسائل می توانند تنش زا بشوند، توصیه می شود وقت و جای مناسبی را برای آن انتخاب کنید.

برنامه بریزید

بعضی از زن ها فکر می کنند اگر درآمدشان را به درآمد خانواده تزریق کنند به تدریج باعث تنبلی و بی مسئولیت شدن شوهرشان می شوند و یا بعضی از مردها فکر می کنند که همسرشان درآمدش را برای چیزهای کم ارزش هزینه می کند. برای خنثی کردن این تصورات، از برنامه ریزی کمک بگیرید. یعنی مشخص کنید که هر کدام از شما می خواهید درآمدتان را در چه زمینه ای از اقتصاد خانواده خرج کنید. برای مثال تعیین کنید که کرایه خانه از حقوق کدامتان پرداخت بشود و یا خرید خانه به عهده کدام تان باشد. درباره برنامه هایتان صحبت کنید و به قول معروف سنگ هایتان را با هم وا بکنید تا بتوانید در بلند مدت به آن وفادار باقی بمانید.


مشورت کنید

فرقی نمی کند که زن خانه هستید و یا مرد خانه. به خاطر داشته باشید که اشتغال همزمان هر دوی شما به خاطر هدفی بوده است: «بهتر کردن حال زندگی مشترک تان». پس قبل از اینکه برای مثال دستبند طلایی برای خودتان بخرید و یا اتومبیل جدیدی را معامله کنید نظر همدیگر را بپرسید و بررسی کنید تا اگر جای خالی مهمتری وجود دارد اول آن را پر کنید.

از نقش هم ، در تأمین مالی خانواده تقدیر کنید

به هیچ وجه شغل و درآمد همدیگر را کوچک نمایی نکنید. برای مثال بعضی از آقایان در صحبت هایشان مدام متذکر می شوند که همین قدر که همسرشان سرش گرم است و یا دستش در جیب خودش است برایشان بس است. و یا بعضی از خانم ها که درآمدشان از شوهرشان بالاتر است گهگاه پولشان را به سر او می کوبند. تحقیر کردن شغل و درآمد همدیگر، باعث افزایش تنش بین شما و همسرتان می شود. به جای آن، توصیه می کنم که به شغل همسرتان علاقه نشان بدهید و از تلاش های همدیگر قدردانی کنید.