مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

آتش بس عروس و مادر شوهر؟

هزار سال هم که بگذرد و هزار صفحه هم که درباره این
رابطه بنویسیم، مشکل حل نمی‌شود. جنگ عروس و مادرشوهری در بسیاری از
حکایت‌ها و افسانه‌ها روایت شده و حتی برخی از روانشناسان هم می‌گویند
رقابت دو زن بر سر تصاحب محبت یک مرد، حاصلی جز در گرفتن چنین جنگی ندارد
اما با وجود همه اینها، به شما توصیه می‌کنیم قبل از روبه‌رو شدن با مادر
همسرتان ذهن‌تان راحسابی شست‌وشو دهید و همه باورهای قدیمی را دور بریزید.

نگذارید
کلیشه‌ها در مورد رابطه شما تصمیم بگیرد و شانس‌تان را امتحان کنید. شاید
مادر همسرتان در کمترین زمان به یکی از ارزشمندترین آدم‌های زندگی‌تان
تبدیل شود.

باید

با او آشنا شوید

در
همان روزهای اول زندگی مشترک‌تان با کمک همسرتان از خصوصیات اخلاقی مادرش،
حساسیت‌های او، نیازهایش و هر آنچه فکر می‌کنید در ارتباط میان شما
می‌تواند کمک کننده باشد، باخبر شوید. حتی اگر پیش‌فرض‌های تاریخ گذشته در
مورد رابطه عروس و مادرشوهری را باور کنیم، نمی‌توانیم این واقعیت را
نادیده بگیریم که درست شناختن حریف، می‌تواند به شما در پیروز شدن کمک کند.



نباید


مقایسه کنید

هیچ‌وقت
مادر خودتان را با مادرشوهرتان مقایسه نکنید. هزار سال هم که بگذرد و حتی
اگر رابطه میان شما و او ایده‌آل و صمیمانه باشد، باز هم او مادر شما نیست.
از طرف دیگر، هر خانواده عادات و اقتضائات خود را دارد. اگر خانواده شما
اهل حمایت مالی یا همدلی کردن هستند اما این رفتارها از مادرشوهرتان سر
نمی‌زند به او خرده‌ای نگیرید. نگاهی به سبک زندگی خانواده همسرتان
بیندازید. شاید آنها محبت‌شان را به شیوه‌ای متفاوت از خانواده شما ابراز
می‌کنند.

باید

بپذیرید تازه‌وارد هستید

هیچ‌وقت
خود را با عروس‌های دیگر خانواده مقایسه نکنید. احتمالا عروس‌های قبلی
خانواده رابطه صمیمانه‌تری با مادرشوهرتان دارند و به او نزدیک‌ترند. طبیعی
است! آنها سال‌های بیشتری را در کنار هم زندگی کرده‌اند. گذشته از این،
هیچ وقت خدماتی که مادرشوهرتان به عروس‌های دیگر ارائه کرده را با کمک‌هایی
که به شما کرده قیاس نکنید. تفاوت وضعیت اقتصادی خانواده در سال‌های
مختلف، تفاوت نگاه آدم‌ها به موضوعات و بسیاری عوامل دیگر، می‌تواند در این
مورد تاثیرگذار باشد. پس نگذارید حسادت و مقایسه کردن از همان روزهای اول
رابطه شما را خراب کند.

باید

خط قرمزها را روشن کنید

حتی
اگر اوایل ازدواج‌تان است، اجازه نزدیک شدن هیچ‌کس به خط قرمزهای‌تان را
ندهید. مهم نیست پای مادر خودتان در میان باشد یا مادرشوهرتان، شما باید
محدوده‌هایی که وارد شدن به آنها آزارتان می‌دهد را روشن کنید و به دیگران
یاد دهید به آنها نزدیک نشوند. اگر سرزده مهمانی رفتن آزارتان می‌دهد یا
اگر مراقبت بیش از حد مادرشوهرتان از مردی که همسر شماست کلافه‌تان می‌کند
در یک گفت‌وگوی آرام و صمیمانه موضوع را با او در میان بگذارید. جبهه
نگیرید اما اگر مادر همسرتان تحمل یک گفت‌وگوی منطقی را نداشت و از
صراحت‌تان ناراحت شد، کوتاه نیایید. کافی است شما جوانب مهربانی و احترام
را رعایت کنید؛ همین!

نباید

رو در رو بجنگید

مهم
نیست که رفتار مادرشوهرتان با شما بد بوده یا با همسرتان. واقعیت این است
که در این رابطه، شما باید در حاشیه حضور داشته باشید و همسرتان نقش جاده
صاف کن را بر‌عهده بگیرد. مسئول هر گونه سوء‌تفاهمی که میان شما و
مادرشوهرتان ایجاد شود و رابطه‌تان را تهدید کند، همسر شماست که نتوانسته
نقش میانجی را در این رابطه به خوبی بازی کند. اما گذشته از این واقعیت،
شما هم باید مراقب رفتارهای‌تان باشید.

اگر اختلاف نظری دارید، خود
را به طور مستقیم وارد جنگ با او نکنید و اجازه دهید همسرتان که مادرش را
بهتر می‌شناسد با برعهده گرفتن نقش میانجی مشکل را حل کند. جنگیدن شما با
مادرشوهر، هیچ فایده‌ای جز به لرزه درآوردن پایه‌های زندگی مشترک‌تان
نخواهد داشت پس خود را کنار بکشید و کار را به اهلش بسپارید.


نباید

زیاده از حد صمیمی شوید

داستان
مادر دوم را فراموش کنید. مادر همسر شما، مادر همسرتان است؛ همین! پس در
درجه اول برای احترام گذاشتن به او تلاش کنید. علاقه قلبی و صمیمیت مسائلی
نیستند که از همان ابتدای شکل گرفتن رابطه به وجودشان نیاز داشته باشید. پس
اول بنای احترام را بسازید و بعد اگر دوست داشتید و در توان خود دیدید به
فکر ساختن رابطه ای صمیمی و دوستانه باشید. اگر از همان روزهای اول بخواهید
نقش دختر آنها را بر عهده بگیرید و با هم خانه یکی شوید، احتمال جرقه زدن
رابطه‌تان زیاد خواهد بود. پس فاصله را حفظ کنید و اجازه دهید زمان در مورد
رابطه شما تصمیم بگیرد.

باید

خودتان باشید

از
همان روز اولی که به خانه آنها وارد می‌شوید، خودتان باشید. سبک پوشش‌تان،
جنس رفتارهای‌تان و عادات‌تان را سانسور نکنید تا بعدها با نشان دادن خود
واقعی‌تان آنها را شگفت‌زده نکنید. اگر از فرهنگ متفاوتی هستید، خود را
مسئول شبیه شدن به خانواده همسرتان ندانید. درست است که برخی ریزه‌کاری‌های
معاشرتی و رفتاری را به‌خاطر حفظ حریم‌ها رعایت می‌کنید اما قرار نیست بعد
از ازدواج همه گذشته‌تان را کنار بگذارید و به فرد دیگری تبدیل شوید.

نباید

کلیشه‌ای رفتار کنید

قصه
جنگ عروس و مادرشوهر، یک قصه قدیمی است که مردم بسیاری از کشورها با آن
درگیر هستند. اما نه قدمت و نه گستردگی این ماجرا، نباید باعث پیش‌داوری
شما در مورد مادر همسرتان شود. در برخورد با این زن تازه زندگی‌تان
کلیشه‌ای رفتار نکنید و هنگام قضاوت در مورد رفتارهایش، لقب«مادرشوهر» را
مدام در ذهن‌تان مرور نکنید. وقت دلخوری به خود بگویید اگر رفتار او را یکی
از نزدیکان خود شما انجام می‌داد، چه احساسی پیدا می‌کردید و چه واکنشی
نشان می‌دادید.

باید

اجازه دهید مادری کند

مادرشوهرتان
پیشنهاد خریدن سبزی‌های‌تان را می‌دهد یا اینکه دوست دارد گاهی برای‌تان
غذا درست کند و بیاورد؟ اشکالی ندارد! هیچ کدام از این رفتارهای او به
استقلال شما صدمه‌ای نمی‌زند. نگذارید مادر همسرتان زندگی شما را اداره کند
و باری که وظیفه شماست را به دوش بکشد اما اجازه دهید گاهی برای‌تان مادری
کند و شما هم وانمود کنید که به او محتاجید و بخش‌هایی از زندگی‌تان بدون
حضورش لنگ می‌ماند.

نباید


با هم رقابت کنید

اگر
می‌خواهید در مورد مالکیت همسرتان با این زن رقابت کنید، باید بگوییم
آینده زندگی مشترک‌تان را به خطری جدی می‌اندازید. یادتان نرود شما و
مادرشوهرتان هر دو، زن‌های مهم زندگی همسرتان هستید و اگر قرار باشد با
رقابت و جنگ‌های آزاردهنده به دنبال دزدیدن او باشید، به طور کامل از دستش
می‌دهید. حتی اگر میانه خوبی با مادرشوهرتان ندارید، برای تخریب چهره او در
نظر همسرتان تلاش نکنید. وارد کردن دعواهای عروس و مادرشوهری تنها انرژی
زندگی‌تان را پایین می‌آورد و از شما در نگاه همسرتان زنی غرغرو می‌سازد که
جز رقابت‌های بی‌ثمر زنانه به چیزی فکر نمی‌کند.


باید

آدابدان باشید

به
نام صمیمیت و بی‌حواسی، مادرشوهرتان را در مناسبت‌های مهم نادیده نگیرید.
روز مادر، روز تولد یا مناسبت‌های دیگری که برایش مهم است را با یک کادوی
کوچک و چند شاخه گل جشن بگیرید. در مناسبت‌های مهمی مثل شب یلدا یا لحظه
سال تحویل اجازه ندهید تنها بماند و اگر قصد دارید مهمانی خانوادگی ترتیب
دهید، او را هم به جمع‌تان دعوت کنید. قبلا هم گفتیم آنقدر با مادرشوهرتان
رفت و آمد نکنید و در خانه‌اش ماندگار نشوید که مرزهای میان‌تان از بین
برود اما در چنین روزها و لحظه‌های مهمی، هرگز نگذارید احساس کند فراموش
شده است.

نباید

دنبال سوژه بگردید

با
ذره‌بین به جان همه حرف‌ها و رفتارهای مادرشوهرتان نیفتید. اگر شما
بخواهید ایرادی در رفتارهایش پیدا کنید یا اینکه از میان حرف‌هایش عبارتی
آزاردهنده را کشف کنید، حتما موفق می‌شوید؛ نه به دلیل اینکه او
مادرشوهرتان است و قصد جنگیدن با شما را دارد بلکه به این دلیل که آدم‌ها
آنقدر متفاوت هستند که از جمله‌های مشابه، معنای متفاوتی را استنباط کنند.
اگر شما تا این اندازه ریزبین و حساس باشید، بدون شک از میان حرف‌های مادر
خودتان و حتی همسرتان هم به اندازه کافی موضوع ناراحت کننده پیدا خواهید
کرد.

رفتار با همسر حساس

رفتار با همسر حساس چگونه باید باشد ؟ آیا با او باید بسیار ملایم و مهربان رفتار کرد و یا اینکه خشونت را در رفتار با او به کار برد؟ آیا اگر مهربان باشیم و یا خشونت کنیم همسرمان حساس تر می شود؟ پاسخ همه ی اینها را در ادامه مطلب بیابید.
اولین روزی که همسرتان را می بینید در مراسم خواستگاری و یا مراسمی که برای آشنایی شما فراهم شده است خیلی دقت کنید و در واقع شش دانگ حواس تان را جمع کنید و اگر تفاوت های اساسی بین خودتان و همسر آینده تان می بینید، همانجا خداحافظی کنید. همه این تفاوت ها بعدها می تواند مثل چماق هر روز بر سر شما بخورد.دخترها همیشه روحیات حساس تری نسبت به پسرها دارند. زودتر می رنجند و آسیب پذیرتر به نظر می رسند. اما زندگی با دختری که همیشه چیزی برای دلخور شدن پیدا می کند، زود گریه اش می گیرد، زود می رنجد و قهر می کند واقعا کار ساده ای نیست. اگر زره پوشیده اید و می خواهید همسر چنین زنی شوید، باید طرز رفتار با او را یاد بگیرید.آدم های حساس، به همه چیز حساسند. آنها بسیار شکننده به نظر می رسند و حتی اگر رفتار مودبانه و محترمانه ای داشته باشند یا خویشتن دار باشند و دلخوری شان را نشان ندهند، باز هم ممکن است حساسیت آنها باعث دردسر در روابط شود.وقتی نامزدتان در طول روز چندین بار آزرده می شود و حتی چیزهای کوچک هم ناراحتش می کند؛ وقتی که از انتقاد کردن ناراحت می شود، می توانید حدس بزنید که او یک فرد حساس و زودرنج است.


همسران حساس چطورند؟
خصوصیات افراد خیلی حساس شبیه به افراد درونگرا است. درست مثل افراد درونگرا، این افراد هم نیاز به تنهایی دارند. آنها گاهی به راحتی از کوره در می روند یا احساساتشان به جوش می آید و گریه شان می گیرد، نسبت به درد سریع واکنش می دهند، از حالات دیگران خیلی زود تاثیر می پذیرند و... این افراد سیستم عصبی بسیار حساس تری دارند که وضعیتی فیزیولوژیکی و در عین حال روانی است. اصولاً افراد بیش از حد حساس نسبت به محرک های خارجی (صدا، تصویر یا حتی لرزش ها) حساس تر هستند. جالب است بدانید که سیستم دفاعی بدن آنها به گونه ای است که به هوا، خوراکی ها و برخی مواد حساسیت دارند و در واقع این آلرژی یا حساسیت به همه چیز، یک وضعیت عمومی بدنی برایشان به حساب می آید نه صرفا روحی.
نمی توان گفت بیش از حد حساس بودن بد، خوب، سالم یا ناسالم است. این هم یک نوع روحیه است. و هرچقدر بیشتر درمورد افراد حساس بدانید، بهتر می توانید با این افراد و موقعیت های دور و برتان کنار بیایید.آنها ویژگی های بسیار مثبتی هم دارند که در دیگران ممکن است وجود نداشته باشد. مثلا دل رحم تر هستند، عاطفی ترند، می توانند اطلاعات را عمیقاً پردازش کنند و تمرکز بهتری دارند. در کارهایی که نیازمند دقت، سرعت و جزئیات است مهارت دارند. شدیدا وظیفه شناس هستند. نیمکره راست مغزشان قوی تر است و این یعنی خلاق تر هستند. آنها می توانند فکر دوستان و اعضای خانواده شان را هم بخوانند. حتی می توانند شخصیت و خصوصیات افراد غریبه را هم تشخیص دهند.


آیا می توان با او تند و خشن برخورد کرد؟
افرادی که بسیار حساس هستند، تا می توانند از افراد تند و ناملایم دوری می کنند. اگر فردی عصبی و تهاجمی هستید و زود شروع به فریاد زدن می کنید، این را بدانید که نمی توانید در رابطه با افراد حساس به سرانجام خوبی برسید.

حرف های انتقادی خود را چقدر به زبان آوریم؟
البته توصیه ما به شما این نیست که به طور کامل انتقاد کردن را کنار بگذارید. گاهی اوقات انتقاد کردن بسیار ضروری است، اما سعی کنید به طور مداوم از او انتقاد نکنید. هر چه از او بیشتر انتقاد کنید، او نیز از شما بیشتر دوری می کند.

چقدر رومانتیک باشیم؟
افرادی که بسیار حساس هستند، با عواطف و احساسات خود فکر می کنند؛ به خصوص در روابط شان. هر چه در برابر همسر حساس خود رمانتیک تر رفتار کنید، او بیشتر شما را دوست خواهد داشت.

به خط قرمزهایش ...
اگر با یک خانم حساس و نازک نارنجی طرفید یا ازدواج کرده اید و قصد دارید همه عمر در کنار او بمانید، باید برای کم کردن تنش ها تلاش کنید. شما قطعا بعد از مدتی می دانید که خط قرمزهای همسرتان کجاست و چه رفتارهایی او را از کوره در می برد، پس با دم شیر بازی نکنید.

آیا حتما باید نشان دهیم که شنیده ایم؟
بسیاری از غرولندهای خانم های حساس به دلیل ترس از نشنیده شدن اتفاق می افتد. او شما را تهدید می کند و از همان اول با توپ پر سراغ تان می آید تا بهتر شنیده شود. اگر از همان آغاز به او نشان دهید که حرف هایش را می شنوید و قصد برآورده کردن خواسته های منطقی او را دارید، دیگر دلیلی برای غر زدن باقی نمی ماند.

حرف زدنمان چطور باشد؟
در صورتی که می بینید خواسته همسرتان قابل اجرا شدن نیست، خودتان را به بی تفاوتی نزنید. با او در این مورد صحبت کنید و دلایل تان را بگویید. شاید در جریان این بحث ها شما قانع شدید و اگر هم نشدید لااقل دلایل مخالفت تان را با او در میان گذاشته اید و به بی خیالی متهم نمی شوید.

زودرنجی شدید

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود. کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی‌شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف‌ها و نحوه گفتارتان ناراحت می‌شود یا پس از ساعت‌ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه‌ ادامه داشته است.کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می‌شوند، معمولا تمام حرف‌ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می‌دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می‌کنند. برای همین، معمولا ترجیح می‌دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می‌پسندند. غافل از این‌که تنها ماندن و گوشه‌گیری، حساسیت‌شان را تشدید و احساسات منفی‌‌شان را بیشتر می‌کند. روان‌شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می‌کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.می‌گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده‌اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند. بعضی‌ها هم درست برعکس فکر می‌کنند و باور دارند کمبود محبت و بی‌توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه‌ها می‌شود. علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی‌ که کودک در آن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند و ده‌ها عامل دیگر می‌تواند در ایجاد این حساسیت موثر باشد.

اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی‌هایی است که در اختلال‌های شخصیت مختلف و طی بیماری‌های روحی مشاهده خواهد شد، اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری‌ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد. از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می‌آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.





این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی می‌کنند. بر همین اساس هم می‌گویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانه‌های وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری می‌تواند به این شکل خود را نشان دهد.در کنار این افراد، خیلی‌ها هم هستند که مشکل‌شان به هیچ یک از این موارد ارتباط ندارد، اما حساسند و از این خصوصیت رنج می‌برند که به گفته این متخصص، شیوه تربیتی پدر و مادر، ترتیب و تعداد فرزندان، توجه بیش از حد خانواده یا کم‌توجهی و نادیده گرفتن کودک در محیط خانه از عواملی است که می‌تواند چنین احساسی را در وجود افراد ایجاد کند.



اعتماد به نفس پایین و حساسیت بیش از حد
افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه می‌کنند و در زندگی شرایط مناسب‌تری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش می‌رود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی می‌تواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود. پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که می‌تواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد. به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایین‌تر از دیگران می‌دانند، نمی‌توانند حرف‌ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان می‌دهند.



حساس‌ها مراقب باشند
دوست ندارد این‌طور باشد، اما کاری هم از دستش برنمی‌آید. حساس است و خیلی زود از حرف‌های دیگران ناراحت می‌شود. تصمیم می‌گیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعی‌اش را حذف می‌کند و در خانه می‌ماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند. غافل از این‌که این کناره ‌گیری‌ کردن فقط شرایطش را بدتر می‌کند و موجب تشدید حساسیت‌هایش می‌شود. البته خیلی وقت‌ها هم دست به کار می‌شود و سعی می‌کند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان می‌شود و دوباره به همان روال قبل برمی‌گردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.آن‌طور که این روان‌شناس توصیه می‌کند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفس‌شان را تقویت کنند و هر کاری از دست‌شان برمی‌آید ـ مانند خود گویی‌های مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند. همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوت‌شان پیدا کنند.


از جمع فرار نکنید
کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می‌دهند تنها بمانند. گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد. در نتیجه طبیعی است این افراد کم‌کم از جمع دور ‌شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می‌گیرند، طرز فکر و نگرش منفی‌‌ که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می‌شود و در نتیجه نمی‌توانند با شرایط و موقعیت‌های جدید هماهنگ شوند. بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می‌گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات‌شان می‌شود. اولین و یکی از بهترین کارهایی که می‌توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می‌کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می‌شوید یا از حرف‌ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید. بلکه توصیه می‌شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس‌تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت‌های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه‌ای چطور باید برخورد کرد. وی ادامه می‌دهد: افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می‌برند و نمی‌توانند حرف‌ها و نظرات‌شان را بدرستی مطرح کنند. برای همین هم احساسات‌ منفی‌شان بیشتر می‌شود و همین می‌تواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف‌های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف‌ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی‌کند.


دیگران هم باید به آنها کمک کنید
کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی می‌کنند، معمولا نمی‌دانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کرده‌اند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کرده‌اند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟لحن و نوع کلام و همین‌طور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرف‌ها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.اگر می‌خواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفس‌شان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.


بچه‌ها را درست تربیت کنیم
همان‌طور که گفته شد شیوه تربیتی پدر و مادر هم در ایجاد این حساسیت‌ها موثر است و می‌تواند آن را تقویت کرده یا برای حل مشکل کمک کند. دکتر ناظمی هم در این زمینه به والدین توصیه می‌کند فرزندان‌شان را طوری تربیت کنند که آمادگی رویارویی با فراز و نشیب‌های زندگی را داشته و واقع‌نگر باشند. به این معنی که بچه‌ها باید در شرایط اجتماعی طبیعی و عادی قرار بگیرند و این‌طور نیست که در محیطی بسته آنها را پرورش دهیم و انتظار داشته باشیم در آینده هم زندگی اجتماعی موفقی داشته باشند.

تسخیر قلب شوهر با 10 جمله

بیشتر وقتها دلمان برای همسرمان تنگ می‌شود و گفتن این به او یک راه عالی برای ابراز محبتمان است، اما نه تنها راه.
گفتن «دوستت دارم» و «دلم برات تنگ شده» بعد از مدتی کهنه و قدیمی می‌شود و دیگر مفهوم خود را برای همسرمان از دست می‌دهد.



همسر



خوشبختانه شما برای ابراز محبت فقط محدود به این دو جمله نیستید. راه‌های مفرح‌تر و جالب‌تر دیگری هم وجود دارد که بتوانید یک زن را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد.

ازاینرو، اینجا ۱۰ روش برای ابراز محبت به شما پیشنهاد می‌کنیم که قلب او را لمس کرده و شما را به جذاب‌ترین مرد روی زمین برای او تبدیل می‌کند.




۱. نمی‌تونم بهت فکر نکنم.


این تحسین مخصوصاً در مکالمات از راه دور بسیار موثر است. این جمله در واقع به او می‌فهماند که چقدر دلتنگش هستید. نیازی نیست که بارها و بارها جمله «دلم برات تنگ شده» را تکرار کنید تا این را بفهمد. همین یک خط همه چیز را تمام می‌کند.

می‌توانید آن را کمی طولانی‌تر کرده و بگویید، «با من چیکار کردی؟ نمیتونم بهت فکر نکنم.»



۲. خیلی من رو تحریک می‌کنی.


گفتن این جمله با صدایی گرم و نگاه کردن به چشمان همسرتان بهترین تحسینی است که یک زن می تواند بشنود. مخصوصاً اگر بتوانید «کی» و «چرا»ی آن را برایش توضیح دهید که هیجان‌زده‌ترش می‌کند.

مثلاً می‌توانید به او بگویید، «وقتی اینطوری نگام میکنی، خیلی تحریکم میکنی.» یا «با این لباس خیلی تحریکم می‌کنی» یا کمی بازیگوشانه‌تر بگویید، «وقتی این موقع روز بهم زنگ میزنی، خیلی تحریکم میکنی» تا باعث شوید بیشتر به شما زنگ بزند.



۳. با تو احساس مردانگیم چندبرابر میشه.


با گفتن این نشان می‌دهید که زنانگی او را می‌فهمید و به او این حس را می‌دهید که همسر شما بودن را خیلی خوب انجام می‌دهد.
مطمئنم اگر شما هم از او بشنوید که «تو به من احساس زن بودن می‌دهی» احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنید.



۴. چقدر خوش‌شانسم که تو توی زندگیمی.
نمی‌دانید شنیدن این از کسی که عاشقش هستید چه حسی دارد. این یک راه بسیار زیبا برای این است که به او نشان دهید تا چه اندازه برایتان ارزش دارد.
این تحسین را می‌توانید بیشتر استفاده کنید، هربار که کار خوبی برایتان انجام می‌دهد، وقتی در جمعی هستید و او حرف قشنگی درمورد شما می‌زند، وقتی با هم خوش می‌گذرانید.



۵. تو دیوونم میکنی.


این تحسین اگر با لحن درست گفته شود، دقیقاً این مفهوم را می‌رساند که او شما را دیوانه خودش کرده است. با بودن او حس می‌کنید عاشق و زنده‌اید. و اگر اینطور است، حتماً این را به او بگویید.



۶. واقعاً تحسین‌برانگیزی.


این شیرین‌ترین تحسینی نیست که بتوان به یک زن گفت؟ فکر می‌کنم اینطور باشد. مطمئناً نظر همسرتان هم همین است.

پس برای گفتن آن خجالت نکشید. و البته در زمان درست مثل وقتی که لبخند خجالتی روی صورت او می‌بینید یا وقتی چیزی عالی برایتان آماده کرده است این کار را بکنید.

با این تحسین، به او حس شاهزاده بودن بدهید.



۷. هیچکس به اندازه تو خوشحالم نمیکنه.


با این تحسین، او را با زنان دیگری که قبلاً در زندگیتان بوده‌اند مقایسه کرده و او را بالاتر از آنها می‌برید. و واقعیت این است که زنان حس رقابت بسیار قوی بین خودشان دارند، به همین دلیل اگر به او بگویید که او بهترین همسر برای شما بوده است، یک تحسین بزرگ برای او قلمداد می‌شود.



۸. تو شیرین‌تری دختری هستی که تابحال دیدم.


این هم یک راه آسان دیگر برای اینکه به او احساس خاص بودن بدهید. این تعریف کردن اگر در زمان مناسب و با لحن و صدایی آرام و گرم گفته شود، بسیار اثرگذار خواهد بود.

این را هم درست مثل «من خیلی خوش‌شانس هستم که تو رو دارم» می‌توانید بیشتر استفاده کنید تا به او یادآور شوید که چقدر تحسینش می‌کنید.

همچنین تحسینی مثل این را می‌توانید برای تشویق او در کاری که خوب انجام داده است، استفاده کنید.



۹. تو واقعاً ایدآلی!


برای مناسبت های خاص می‌توانید با یک علامت تعجب بزرگ به او بگویید «خدای من، تو واقعاً ایدآلی، هیچ چیز کم نداری!»

با اینکار به او نشان می‌دهید که هر کاری که انجام داده است تاثیر پررنگی روی شما داشته و شما می‌دانید چطور باید یک زن خوب را تحسین کنید.

اما دقت کنید که زیاد از حد از این جمله استفاده نکنید چون ممکن است آن را جدی بگیرد!



۱۰. خواهش میکنم اینقدر دوست‌داشتنی نباش.


و آخر اینکه، این یکی از محبوب‌ترین راه‌ها برای سربه‌سر گذاشتن و تحسین کردن او در آن واحد است. این یک راه مفرح و بازیگوشانه است که به یک مکالمه عادی، کمی محبت اضافه می‌کند.

خوب حالا ۱۰ روش برای ابراز محبت به همسرتان بلد هستید که به او احساس دوست‌داشتنی‌ و خاص بودن بدهید. یکبار دیگر آنها را مرور کنید و به خاطر بسپارید و سر وقت مناسب آنها را یکی‌یکی استفاده کنید. مطمئن باشید با این کارتان عاشقتان خواهد ماند.



هشدار!


ولی یک چیز باید روشن شود. همان اندازه که دوست داریم همسرمان احساس دوست داشته شدن کند، به همان اندازه نباید در این کار افراط کنیم. محبت مثل غذا می‌ماند. اگر بیش‌ازاندازه به او غذا بدهید، معده او درد خواهد گرفت. اگر او را محبت‌باران کنید، نادیده‌تان خواهد گرفت و لذتی هم از این کار شما نخواهد برد.

بنابراین بروید و همسرتان را خوشحال کنید اما افراط نکنید.

چه رازهایی رو از شوهرتان پنهان میکنید ؟





بعد از اینکه زن و شوهر با یکدیگر عهد بستند تا در کنار یکدیگر باشند، این دیدگاه که هرچه به یکی تعلق دارد، متعلق به دیگری نیز هست باعث می شود تا زندگی مشترک زیر یک سقف شکل بگیرد. البته بسیاری از زنان برخی از مسائل را از همسران خود پنهان می کنند، حتی اگر رابطه ی عمیقی بین آنها شکل گرفته باشد. شاید دلیل آن ها این باشد که خب مردها هم از بقیه چیزهایی را پنهان می کنند!
ما به دنبال این هستیم که بدانیم بطور معمول خانم ها چه چیزهایی را از همسران خود پنهان نگه می دارند:

1. بیماری ها
اگر خانمی با یک خال غیر معمول یا توده ای در سینه یا دیگران علائم نگران کننده مواجه شود، ممکن است قضیه را کوچک جلوه دهد و یا به کلی پنهان کند.زنان موضوعات نگران کننده را از همسر خود پنهان می کنند تا از او مراقبت کنند و از میزان نگرانی اش بکاهند. مخصوصاً اگر پای یک بیماری جدی در میان باشد.اما این درست نیست که چیزی را از همسر خود پنهان کنید. انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده است.شما خودتان را منزوی می کنید و عذاب می کشید تا از او محافظت کنید و نگذارید او مطلع شود. اما ازدواج یعنی تشکیل یک گروه برای ایستادگی در مقابل مشکلات؛ پس دیگر لازم نیست که سکوت کنید.

2. مشکلات در رابطه بین زوجین
بحث و مجادله، پرخاشگری منفعلانه، اختلاف نظر درباره ی محل زندگی یا وجود فرزند نمونه هایی از این اختلافات هستند. اگر خانمی در خلوت خود با همسرش به توافق نرسد، معمولاً در جلسات مشاوره شرکت می کند. البته به تنهایی و بدون حضور همسرش!جودی ووث که یک روانپزشک است می گوید: «خانم های بسیار زیادی (بدون اطلاع همسرشان) نزد من می آیند. هدف آنها این است که بدانند اصلاً این رابطه ارزش ادامه دادن را دارد یا نه».البته ممکن است انجام این کار به صورت انفرادی هم مفید باشد، اما برای اینکه اعتماد مرد تقویت شود، بهترست او هم همراهتان باشد.دلیل اینکه زنان این موضوع را از همسر خود پنهان می کنند این است که می دانند که اگر مرد هم وارد ماجرا شود، او این فرصت را خواهد داشت تا درباره ی این رابطه نظر خود را ابراز نماید. بررسی موضوعات شخصی در یک جلسه اشکالی ندارد، ولی وقتی مسئله به مرد هم مربوط می شود، او این حق را دارد که وارد ماجرا شود.

3. رابطه ی جنسی مطلوبکریستین کاپنتر که یک روانشناس است می گوید زنانی که به مطبش مراجعه می کنند از رابطه ی جنسی خود رضایت ندارند.
معمولاً خانم ها خیلی درباره ی رابطه ی خود با همسرشان صحبت نمی کنند و خیلی کم پیش می آید که مسئله ی ارضای آنها هم مطرح شود. در واقع زنان فقط به زندگی جنسی خود ادامه می دهند و به ظاهر اظهار رضایت می کنند و نمی خواهند درباه ی مسائلی که هنگام رابطه آزارشان می دهد، با همسر خود صحبت کنند زیرا می ترسند که مرد از نظر عاطفی آسیب ببیند. من از آن ها می خواهم که خارج از اتاق خواب بنشینند و آرام آرام با او صحبت کند. به او بگوید که چه چیزهایی را در رابطه می پسندند و چه چیزهایی آزارشان می دهد.

4. موفقیت های شخصی
شاید باور نکنید اما خانم ها تمایل چندانی ندارند که در منزل درباره ی ارتقای شغلی، افزایش حقوق یا موفقیت ورزشی خود با همسرشان صحبت کنند.
آن ها درباره ی موفقیت خود با همسرشان صحبت نمی کنند زیرا نمی خواهند حس رقابت بوجود بیاید و مرد فکر کند که دیگر نقش حمایتی خود را در خانواده از دست داده است.بیایید واقع بین باشیم. اگر در کار یا ورزش به موفقیت رسیدید و یا حقوق شما بیشتر از او بود، واقعاً مشکلی بوجود می آید؟ ممکن است بعضی از مردها احساس کنند که موقعیتشان در خطر است.بسیازی از مردان اقرار می کنند که : دوست دارم زنی باهوش و موفق داشته باشم ولی نه اینکه از من جلو بزند!متاسفانه این مسئله وجود دارد و بهترین راه حل برای آن، دقت در انتخاب همسر مناسب است. کسی که عزت نفسش ناشی از مسائل مختلف باشد و نه فقط چیزهایی که شما در آن موفق هستید. هرگز موفقیت های شخصی خود را بخاطر مردان نابود نکنید!

5. حساب بانکی
خانم ها ممکن است به دلایل گوناگونی حساب بانکی خود را از همسرشان پنهان کنند. اما معمولاً این کار را از مادر خود می آموزند. برای برخی از آن ها این یک قانون طلایی وجود دارد که برای روز مبادا پول دخیره کنند. چون ممکن است در رابطه ی زناشویی شکست بخورند.این به خانم ها احساس امنیت می دهد. مثل یک مأمن که به آن پناه ببرند. ولی اگر همسرتان بو ببرد، ممکن است گمان کند که دارید به پایان رابطه فکر می کنید.و این موضوع به او حس خیانت را القا می کند. ممکن است احساس کند که همسرش چیزهای مهم دیگری را هم از او پنهان کرده است.
پیش از اینکه دست به این کار بزنید به عواقب آن بیندیشید. بسیاری از مشکلات در روابط زناشویی از مسائل مالی سرچشمه می گیرد.بنابراین، شاید نخواهید همه ی مسائل را آشکار کنید و البته مهم است که از بر ملا کردن تمام موضوعاتی که به حس اعتماد در رابطه لطمه وارد می کند بپرهیزید، ولی اگر شرایطی پیش آمد که درد دل کردن به قوی تر شدن رابطه کمک می کرد، آن را به فال نیک بگیرید.