مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

اولین نشانه های لکنت زبان در کودکان کدامند!

بسیاری از کودکان بین سنین 2 تا 5 سالگی از دوره لکنت زبان می گذرند و بعضی بخش های کلمات، جملات یا عبارات را تکرار می کنند یا آنها را کش می دهند یا بجای بعضی بخش ها صداهایی در می آورند. لکنت و گرفتگی زبان نوعی از dysfluency (وقفه در جریان صحبت) است. در بسیاری از موارد، لکنت تا 5 سالگی خود به خود از بین می رود.

هیچ دارویی برای لکنت وجود ندارد، ولی روش های درمانی مؤثری هست که با استفاده از آنها می توانید به کودک کمک کنید تا بر این وضعیت غلبه کند.


دلایل لکنت زبان کدامند؟


کارشناسان معتقدند که عوامل مختلفی وجود دارند که منجر به لکنت زبان می شوند:
• ژنتیک: حدود 60 درصد از آنهایی که لکنت زبان دارند، یکی از اعضای نزدیک خانواده آنها نیز زبانش می گیرد.
• مشکلات زبانی و گفتاری دیگر یا تأخیر در رشد
• تفاوت های پردازش زبانی در مغز: افرادی که لکنت زبان دارد، زبان را در بخش های مختلف مغز پردازش می کنند و در تعامل پیغام های مغز با عضلات و اعضای بدون که مسئول حرف زدن هستند، مشکلاتی وجود دارد.

• سطح بالای فعالیت
• سرعت زیاد در حرف زدن

نشانه های اولیه لکنت زبان

اولین نشانه های لکنت زبان زمانی ظاهر می شوند که کودک 18 تا 24 ماه دارد و موجی از واژگان به سمت او روانه می شود و او با استفاده از این کلمات شروع به جمله سازی می کند. شاید والدین از لکنت زبان فرزندشان ناراحت و ناامید شوند، ولی این مرحله کاملاً طبیعی است و باید صبر پیشه کرد تا این دوره بگذرد.

کودک به مدت چند هفته یا چند ماه زبانش می گیرد، ولی در واقع این گرفتگی زبان ناپیوسته است. بیشتر کودکانی که قبل از 5 سالگی زبانشان می گیرد، بدون نیاز به مداخله هایی مانند گفتار درمانی، خوب می شوند.

ولی اگر لکنت زبان کودک تبدیل به مسئله ای دائمی شود و حتی بدتر شود یا با حرکت بدن یا صورت همراه باشد، باید حتماً او را نزد گفتار درمان ببرید تا معاینه شود و بهتر است این معاینه تا قبل از 3 سالگی انجام شود.




سال های مدرسه

معمولاً وقتی کودکان وارد مدرسه می شوند و مهارت های ارتباطی آنها تقویت می شود، لکنت زبان آنها متوقف می شود. کودک مدرسه ای که هنوز لکنت زبان دارد احتمالاً کاملاً به مشکل خود واقف است و از آن خجالت می کشد. دوستان و همکلاسی ها متوجه این مشکل کودک می شوند و ممکن است او را اذیت کنند.

اگر این اتفاق برای کودک افتاد، باید با معلم او مشورت کنید و حتی با دوستان فرزندتان صحبت کنید. شاید بهتر باشد معلم فرزندتان از موقعیت های استرس زای برای او اجتناب کند تا گفتاردرمانی فرزندتان به تدریج نتیجه هایش را نشان بدهد.

چه زمانی از پزشک کمک بخواهیم؟

اگر فرزندتان 5 ساله شده و هنوز مشکل گرفتگی زبان دارد، باید نزد پزشک بروید و احتمالاً او گفتاردرمانی را برای فرزندتان توصیه می کند.

در موارد زیر بهتر است با گفتار درمان مشورت کنید:
• وقتی تکرار کل کلمات یا جملات برای کودک سخت می شود
• وقتی تکرار صداها و بخش ها بیشتر از قبل می شود
• وقتی کودک کلمات را بیشتر از قبل می کشد
• وقتی صحبت کردن برای کودک بسیار سخت و محدود می شود
• وقتی متوجه می شوید کشش بعضی از عضلات صورت بیشتر شده است
• وقتی کشش صدا منجر به بالا رفتن گام صدا می شود
• وقتی کودک سعی می کند از موقعیت هایی که نیاز به حرف زدن دارد اجتناب کند
• وقتی کودک کلمه ای را از ترس لکنت زبان عوض می کند
• وقتی نگرانی های دیگری درباره نحوه حرف زدن فرزندتان دارید.

اگر بیش از 6 ماه نگرانی شما در مورد لکنت زبان فرزندتان طول کشید، در بیشتر مدارس تست و درمان صحیح برای این وضعیت وجود دارد.

والدین چه کار می توانند بکنند؟

این گام ها را برای کمک به فرزندتان امتحان کنید:

• از فرزندتان نخواهید که کاملاً درست و دقیق حرف بزند. بگذارید حرف زدن برای او جالب و لذتبخش باشد.

• از وعده های غذایی خانوادگی به عنوان فرصتی برای گفتگو استفاده کنید. از چیزهایی مانند رادیو و تلویزیون که حواستان را پرت می کنند اجتناب کنید.

• انتقاد نکنید و دائماً به تصحیح کلمات و جملات او نپردازید.

• زمانیکه فرزندتان احساس ناراحتی می کند یا لکنت او افزایش می یابد، او را مجبور نکنید که بلند حرف بزند یا مطلبی را بخواند. بجای این کار، در این مواقع، فعالیت هایی را پیشنهاد کنید که نیازی به حرف زدن ندارند.

• وسط حرف فرزندتان نپرید و او را مجبور نکنید که حرفش را تمام کند.
• به او نگوئید که قبل از حرف زند فکر کند.
• فضای آرامش بخشی در منزل ایجاد کنید.
• هنگام حرف زدن با فرزندتان یا دیگران در حضور او، آرام و واضح حرف بزنید.
• تماس چشمی را با فرزندتان حفظ کنید. سعی نکنید جای دیگری را نگاه کنید یا ناراحتی خود را نشان دهید.
• بگذارید خودش حرفش را بزند و جملات و افکارش را تا انتها بگوید. قبل از پاسخ دادن به سوالات یا حرف هایش مکث کوتاهی نمایید.
• با او آرام آرام حرف بزنید. این کار به تمرین نیاز دارد! اینکه در آرام حرف زدن برای او نمونه و الگو باشید، به روانی گفتار فرزندتان کمک خواهد کرد.

توصیه های درمانی برای شب ادراری در کودکان



عوامل شب ادراری در کودکانعوامل شب ادراری در کودکان معمولا به دلیل تاخیر در شکل گیری و رشد مکانیزمی است که تخلیه ی ادرار را کنترل می کند. در بیشتر مواقع این مشکل به خودی خود حل خواهد شد اما می توان به کودک کمک کرد تا این مشکل زودتر برطرف شود.
شب ادراری در کودکان به معنای تخیله ی ناخواسته ی ادرار در طول شب می باشد. شب ادراری در کودکان معمولا علل چندگانه ای دارد که به هم پیوسته هستند اما عامل اصلی شب ادراری در کودکان تاخیر در رشد کارکردهایی است که تخلیه ادرار را کنترل می کنند.


در سال های اولیه زندگی، کودک در صورت پر بودن مثانه اقدام به تخلیه ی ادرار می کند و این مسئله در طول روز یا شب برایش تفاوتی ندارد. با بزرگتر شدن کودک و رشد مکانیزم های مربوط به کنترل ادرار، کودک در حدود 2 تا 3 سالگی به تدریج قادر می شود تا در طول شب بدون آنکه خودش را خیس کند، بخوابد. اما در بعضی موارد کودک این توانایی را با تاخیر و در سنین بالاتر کسب می کند.

یکی از عوامل شب ادراری در کودکان این است که بدن کودک در شب آب زیادی تولید می کند. در بدن انسان ماده ی خاصی به نام ADH ( هورمون ضد ادرار ) تولید می شود که میزان آب تولیدی بدن را در کلیه ها تنظیم می کند. در کودکان از حدود 2 سالگی این هورمون با چرخه ی تولید متغیر در روز و شب ترشح می شود به طوری که در طول شب به میزان بیشتری از این ماده تولید می شود و در نتیجه کلیه ها در طول شب آب کمتری تولید می کنند اما در عین حال به تصفیه ی ضایعات ادامه می دهند. به همین علت ادرار در صبح غلیظ تر و تیره تر است و بوی تندتری دارد. در بسیاری از کودکان شکل گیری این چرخه ی تولید با تاخیر صورت می گیرد و به همین علت میزان تولید ادرار در طول شب کاهش نمی یابد و معمولا مثانه ی کودکان در نیمه شب پر می شود.

یکی دیگر از عوامل شب اداری در کودکان، عمیق تربودن خواب کودکان در مقایسه با بزرگسالان است و به همین علت کودکان در صورت پر شدن مثانه تحریک کافی را دریافت نمی کنند در حالی که بزرگسالان با پر شدن مثانه از خواب بیدار می شوند.

دیگر عوامل شب ادراری در کودکان این است که کودکان مایعات بیشتری را در مقایسه با بزرگسالان مصرف می کنند و حتی در بسیاری از موارد این مقدار از نیاز واقعی آنها بیشتر است. اگر چه کودک در طول روز دفعات بیشتری به دستشویی می رود اما نوشیدن زیاد مایعات باعث می شود تا در شب و بعد از گذشت حدود 3 یا 4 ساعت از خواب، مثانه مجددا پر شده و کودک خودش را خیس کند.
عوامل شب ادراری در کودکان و آسیب روانشناختی
در بعضی مواقع عوامل شب ادراری در کودکان می تواند نشانگر وجود یک آسیب روانشناختی در کودک باشد. البته معمولا عامل روانشناختی تنها علت بروز این عارضه نیست اما می تواند احتمال وقوع شب ادراری را افزایش دهد. وجود مشکل در مدرسه، اشکال در ایجاد ارتباط با همسالان، جرو بحث های خانوادگی، تغییر و جابه جایی های مکانی و یا تولد خواهر و برادر کوچکتر می توانند سبب ساز آسیب های روانی در کودک شوند.در بعضی از کودکان این آسیب های روانی به شکل دل درد، حالت تهوع، استفراغ و یا شب ادراری در کودکان بروز پیدا می کنند.

اگر شب ادراری کودکان تا 4 یا 5 سالگی ادامه پیدا کرد، بهتر است تا میزان مایعات مصرفی کودک را نه تنها در شب بلکه در طول روز نیز کاهش دهید و از کودک بخواهید تا در طول روز و قبل از خواب با فواصل منظمی به دستشویی برود. در صورت ادامه ی شب ادراری تا 5 یا 6 سالگی بهتر است تا برخی آزمایشات را برای اطمینان از عدم وجود عفونت، ناهنجاری های جزیی در دستگاه ادرار و نیز عدم ابتلای کودک به دیابت انجام دهید.

چند توصیه ی عملی برای درمان شب ادراری در کودکان :
1. حدود نیمه شب، قبل از آنکه خودتان به رختخواب بروید، کودک را بیدار کنید و او را به دستشویی ببرید. این کار علاوه بر آنکه باعث تخلیه ی مجدد مثانه ی کودک می شود، به تدریج به او یاد می دهد تا در طول شب هرازچند گاهی از خواب بیدار شود و اگر لازم باشد به دستشویی برود. با بالاتر رفتن سن کودک می توانید از او بخواهید تا هر شب به کمک زنگ ساعت در زمان معینی بیدار شود و به دستشویی برود.


2. از حدود 5 تا 7 سالگی می توانید به کودک آموزش دهید تا ادرارش را کنترل کند. برای آموزش این مسئله از کودک بخواهید تا قبل از تخلیه ی ادرار از 3 تا 5 شماره و یا بیشتر بشمارد و ادرارش را در این مدت نگه دارد تا با این روش کنترل مثانه اش را یاد بگیرد.

3. به کودک یاد بدهید تا در نوشیدن مایعات زیاده روی نکند. از او بخواهید تا مایعات را به آرامی بنوشد و قبل از قورت دادن، چند لحظه در دهانش نگه دارد. نوشیدن چای و نوشابه را قدغن کنید.

4. اگر همه ی روش هایی که تا کنون استفاده کرده اید بی نتیجه بوده اند، بهتر است تا از شیوه ی "زنگ هشدار" استفاده کنید. در این روش یک زنگ هشدار را که به رطوبت حساس است، داخل تشک کودک قرار می دهند. زمانی که کودک تشک را خیس می کند زنگ به صدا در می آید. با این شیوه کودک به تدریج یاد خواهد گرفت که با شنیدن صدای زنگ ادرارش را کنترل کند، زنگ را قطع کند و برای تخلیه ی مثانه اش به دستشویی برود.

رفتارهای ناپسند در کودکان



کودکان موجوداتی حساس و لطیف هستند که شیوه رفتار و کردار اطرافیان و خصوصا پدر ومادر، بر شکل گیری شخصیت آنها، تاثیر مستقیم دارد. یک کودک از والدین خود یاد می گیرد که نسبت به مسائل مختلف، چه عکس العملی داشته باشد. همه کودکان در برخوردهای بچگانه خود با چیزهای مختلف در زندگی روزمره، دقیقا نمی دانند که چه برخوردی باید داشته باشند. اما این والدین و اطرافیان هستند که به رفتار یک کودک جهت می دهند.

ارتباط کودکان



مسلما تائید و تشویق های به موقع و اصولی و از طرف دیگر تنبیه و تحذیر در حد اعتدال، در جهت دهی و هدایت رفتار و کرداری درست در کودکان، موثر است. وقتی والدین نسبت به فضایل اخلاقی و رفتارهای درست و شایسته، حساس باشند، این موضوع در جهت دهی به کودکان موثر است و بر آنها تاثیرگذار خواهد بود.

به طور تدریجی و با گذشت زمان، تکرار این رفتار ها از سوی والدین بر روح کودک می نشیند و موجب گرایش او به همان سمت و سو می شود. به این ترتیب می توان روح دست نخورده کودک معصوم را در جهت ارزشها، رشد و تعلیم داد تا در اثر این ارزشها، عادات و رفتارهای خوب و مطلوب، در او به وجود بیایند و عکس العمل ها و تفکرات او هم در همین راستا شکل گیرند.

آنچه مشخص است اینکه خصلت تقلید کردن در کودکان مشهود است و هر چه را که می بیند و می شنود، بر اساس تقلید می پذیرد و اعمالش را طبق آن جلو می برد و ممکن است حتی لحظه ای به خوب یا بد بودن آن فکر نکند.

می توان گفت تقریبا تمامی رفتارها از قبیل آداب و رسوم و رفتارهای اخلاقی یک کودک، مثل نحوه غذاخوردن، صحبت کردن، لباس پوشیدن و برخورد با سایر افراد، از پدر و مادر و سایر معاشران به او منتقل می شود.

روح و ذهن یک کودک مثل آینه صافی است که تصویر هر چیزی که در ان منعکس شود، ممکن است بر آن اثر گذارد. گاهی اوقات هم به نظر می رسد که بچه ها مثل دوربین تصویربرداری هستند که همه چیز را به سرعت یاد می گیرند و ضبط می کنند. مسلما چشم و گوش حساس کودکان، دریچه روح آنها هستند که دیده ها و شنیده هایشان بر روان و روحشان موثر واقع می شود.

بنابراین لازم است که والدین به این موارد دقت داشته باشند و بدانند که بچه ها از هیچ کسی به اندازه آنان اثرپذیری ندارند و البته نقش مادر حساس تر است. احتمال اینکه یک مادر ترسو بتواند فرزندی شجاع داشته باشد کم است و البته یک پدر بداخلاق نیز نمی تواند رابطه موفقی با فرزندش داشته باشد و فرزندی خوش خلق را تربیت کند.

کودکان در دنیای کودکانه خود سیر میکنند و آنها از مصلحتها و مشکلات خبر ندارند. آنها نمی توانند بفهمند که هدف گیری درست در زندگی به چه معناست. به همین دلیل تصور می کنند همان چیزی درست است که پدر و مادرشان می گویند.

کم نیستند والدینی که آرزوهای رنگارنگ و مختلفی برای فرزندان خود دارند اما به این موضوع نمی اندیشند که خودشان تا چه حد به این آرزوها نزدیک هستند. لازم است که والدین خود را به صفات و خصلتهای نیک، آراسته کنند تا این خصلتها به فرزندانشان هم انتقال پیدا کند.

جای تاسف است که برخی از والدین و اطرافیان یک کودک، هر نوع رفتار و گفتاری را در برابر دیدگان پاک یک کودک، انجام می دهند و به این موضوع توجه نمی کنند که کودک، همه رفتارها و گفته های انها را می بیند و می شنود و روزی مشخص می شود که این مسائل به چه صورت بر او اثر داشته است.

با توجه به اینکه تقلید در تعلیم و تربیت کودک، تاثیری به مراتب بیشتر از پند و اندرز دادن دارد، مهمترین وظیفه اولیا و مربیان، این است که خودشان نمونه ای عملی از رفتار و کردار نیک باشند. 1

چرا که به وجود اوردن عادتها و رفتارهای خوب، به والدین مرتبط است و انها می توانند اخلاق پسندیده و شایسته را با عامل بودن خود، در شخصیت کودک ایجاد کنند تا به طور تدریجی به انها عادت کند.


خانواده ای که دغدغه اصلی والدین آن، فراهم کردن محیطی سالم و محبت آمیز است، کودک این خانواده هم معنای محبت و احترام را درک می کند و سعی میکند تا شبیه به پدر و مادرش باشد.


پی نوشت:
1.با اندکی تغییر برگرفته از کتاب" آنچه والدین باید بدانند..." نوشته فرهادیان

دوران نوجوانی و دوستان ناباب


یکی از بزرگترین تهدیداتی که همیشه نسل جوان را در معرض خطر قرار می دهد ، مسئله ای به نام " دوستان ناباب " است.

دوست ناباب


بسیاری از ما در مصاحبه های افراد خلاف کار که جنایات بزرگی را مرتکب شده اند به واژه دوست ناباب که آغازگر انحراف این افراد بوده است برخورد کرده ایم. همین مسئله لزوم مراقبت از فرزندان و آموزش صحیح به آنان در بحث دوست یابی را بیش از پیش مشخص می کند. مهارت دوست یابی، نخستین پایه های شکل گیری هویت و برقراری ارتباط موثر اجتماعی با محیط اطراف محسوب می شود. انتخاب صحیح دوست و یادگیری شیوه های صحیح دوست یابی از شاخص های مهم تشخیص سلامت روان در شکل گیری شخصیت افراد به شمار آمده و به عقیده اکثر کارشناسان حوزه علوم اجتماعی و روانشناسی گروه همسالان در پی ریزی و تکامل شخصیت فردی کودکان و نوجوانان مهم ارزیابی می شود. روانشناسان معتقدند، پس از ورود کودک به دومین مرحله مهم زندگی که نوجوانی نام دارد، نقش خانواده کمرنگ تر از گذشته شده و گروه همسالان نقش مهمی در زندگی افراد بازی می کنند. از این رو آموزش مهارت های چگونگی انتخاب مناسب گروه دوستان و شیوه های موثر رفتاری برای برقراری ارتباط مناسب و تعامل صحیح با همسالان حائز اهمیت است.

به عبارت دیگر آموزش تکنیک هایی مانند روش های صحیح آئین دوست یابی، مهارت نه گفتن، تقویت اعتمادبه نفس، اتخاذ تصمیم گیری های منطقی باعث خواهد شد نوجوان به راحتی تابع گروه همسالان قرار نگرفته و دوست یابی مهارتی به عنوان تثبیت هویت فردی، تقویت اندیشه های اجتماعی، گسترش استعدادهای فردی در میدان رقابت دوستان تبدیل شود. دکتر امان الله قرایی مقدم، با تاکید بر نقش مهم گروه همسالان در دوران نوجوانی و اهمیت دوست یابی می گوید: دوست یابی های غلط زمینه ساز ظهور انواع آسیب های اجتماعی است. برخی تحقیقات نشان می دهد، در بسیاری از موارد، تاثیر گروه همسالان از خانواده نیز بیشتر است و زمانی که برای اوقات فراغت نوجوانان به درستی برنامه ریزی نشود، نوجوان اکثر وقت خود را با گروه دوستان گذرانده و در صورت نظارت ناصحیح والدین هویت اجتماعی کودک یا نوجوان دستخوش آسیب می شود. این آسیب شناس اجتماعی اضافه می کند، نقش والدین در شیوه دوست یابی فرزندانشان حائز اهمیت است. والدین باید تکنیک های دوست یابی را به فرزندان آموخته و باتوجه به ویژگی های فردی و شخصیت کودک به او کمک کرد تا بهترین انتخاب را داشته باشد.


نقش والدین

نوجوانان در مرحله دوست یابی با گروه های همسال تعامل برقرار کرده، با آنها همانند سازی کرده و سعی می کنند با افرادی ارتباط برقرار کنند که در بسیاری از زمینه ها با آنها وجوه مشترک داشته باشند. به عبارت دیگر دوست یابی باعث شکل گیری تعاملات اجتماعی و کشف هویت اجتماعی نوجوانان خواهد شد. در صورتی که والدین مانع از رشد نوجوان در این مرحله شده یا به طور مستقیم در تصمیم گیری هایش دخالت کنند، شکل گیری هویت اجتماعی نوجوانان خدشه دار خواهد شد. دکتر علی مهدی زاده، روانپزشک در این خصوص معتقد است: والدین باید به طور غیرمستقیم به شیوه دوست یابی و همانندسازی فرزندشان نظارت داشته باشند. آنها باید توجه داشته باشند که گروه های همسالی که فرزندانشان اوقات فراغت را با آنها سپری می کنند از لحاظ فرهنگ خانوادگی، باورهای قومی، مذهبی، سن، ارزش های تربیتی و... با یکدیگر همخوانی داشته باشند. این روانپزشک اضافه می کند: آشنایی کامل خانواده های فرزندان و رفت و آمد آنها به صورت نامحسوس و غیرمستقیم که نوجوان تصور نکند که والدین به طور مستقیم در کارهای او دخالت کرده و حس استقلال طلبی او مورد آسیب قرار گرفته است، نقش مهمی در کمک به فرزندان برای انتخاب گروه های همسال مناسب و پیشگیری از وارد آمدن آسیب های اجتماعی و رفتاری فرزندان در آینده خواهد داشت.


توجه به باورهای مشترک


به عقیده دکتر مهدی زاده، در صورت هماهنگ نبودن باورها ارزش های خانوادگی جوانان، افراد با الگوبرداری از دوستان دچار تضاد شده و به تدریج از محیط خانواده دور می شوند. میان عقاید و نظریات والدین با گروه های دوستی دچار تردید شده و در نهایت به سمت و سوی گروه های همسال کشیده می شوند. در این صورت روابط مخفی نوجوانان با دوستان، زمینه ساز بزهکاری و مخفی کاری های گسترده تر نوجوان خواهد شد. از این رو، فرزندان در حالی که در انتخاب دوست خودمختار و آزادانه عمل می کنند، باید تحت نظر غیرمستقیم والدین قرار گرفته و از مشورت و راهنمایی های والدین خود بهره مند شوند. دوست یابی و کسب تجربیات زندگی در گروه های همسال از ارکان مهم شکل گیری هویت اجتماعی و فردیت اجتماعی نوجوان است.در این روابط، مفاهیمی مانند تشخیص حد و مرزهای اجتماعی، صداقت، نوع دوستی، دفاع از حقوق فردی و استقلال عمل در روابط دوستی و مناسبات اجتماعی برای نوجوان معنای دقیق تری پیدا کرده و افراد به صورت تجربی و عملی با کاربرد این مفاهیم آشنا می شوند.



عاملی برای پیشرفت

دکتر قرایی مقدم، موفقیت های اجتماعی، افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی را از مزایای دوست یابی به روش صحیح در دوران نوجوانی دانسته و معتقد است در صورتی که نوجوان تحت نظر والدین به گروه های متشکل از همسالان که از هویت های اجتماعی ارزشمند برخوردار هستند راه پیدا کند، به موفقیت های قابل توجهی دست پیدا خواهد کرد. در واقع، برقراری تعاملات اجتماعی موثر تمرین مناسبی برای اجتماعی شدن خواهد بود و فرد پس از پایان دوره نوجوانی آمادگی لازم برای ورود به دنیای اجتماعی بزرگ تر را پیدا خواهد کرد. والدین معتاد همانطور که گفته شد، اجتماعی شدن، از ویژگی های دوره نوجوانی است، فاصله گرفتن از خانواده برای کسب استقلال از مراحل رشد شخصیتی نوجوان محسوب می شود.


الگوهای شخصیتی

از آنجایی که تفاوت در ساختارهای رفتاری و شخصیتی نوجوانان در مراحل دوست یابی و شیوه انتخاب گروه های همسالان نقش دارد، والدین باید باتوجه به ویژگی های شخصیتی فرزندانشان آنها را در انتخاب موثر راهنمایی کنند. برای نمونه نوجوانی که شخصیت درون گرا دارد، بیشتر تحت تاثیر الگوهای گروه ها همسال قرار می گیرد. این گروه از نوجوانان به راحتی با افراد دیگر ارتباط برقرار کرده و در صورت نظارت ناصحیح والدین ممکن است باعث به انحراف کشیده شدن آنها شود. از طرف دیگر، نوجوانان برون گرا در ارتباط با گروه های همسال ناموفق تر از سایرین بوده و ممکن است به علت موفق نبودن در برقراری ارتباط با همسالان خود، منزوی شده و هویت اجتماعی آنها تکامل پیدا نکند. از این رو به عقیده متخصصان، بهتر است، والدین در شیوه دوست یابی فرزندانشان دخالت غیرمستقیم داشته باشند و با آگاهی از نوع شخصیت فرزندانشان آنها را در انتخاب دوست راهنمایی کنند.


چند اصل مهم:


_ یکی از اصول مهم در تربیت و آموزش دوست یابی به فرزندان، بحث تعریف دوست خوب است. جای آن دارد که والدین محترم با مراجعه به احادیث و روایات اسلامی و سخنان معصومین در باب دوست و دوست یابی اطلاعات لازم و کافی را جمع آوری کرده و سعی کنند با زبانی ساده و قابل فهم این مفاهیم را به فرزندان خود منتقل کنند.


_ از انتقاد کردن مستقیم از فرزند خود و دوستانش بپرهیزید. هر چقدر بیشتر شما به این گونه صحبت کردن بپردازید با مقاومت منفی از سوی فرزندان خود مواجه می شوید. سعی کنید تا در مورد رفتارهای غلط این دوستان که می تواند فرزند شما را به دردسر بیاندازد با او صحبت کنید.

_ برای مسائلی مثل بیرون ماندن از منزل در شب یا میزان پول تو جیبی ، خیلی جدی با فرزندخود صحبت کرده و برای او حدود مشخصی را تعریف کنید.

_ فراموش نکنید که آزاد گذاشتن و کنترل بیش از حد، هر دو غلط هستند، این مسئله ای است که بسیار از والدین نمی توانند با آن به خوبی کنار بیایند.

اثر منفی اضطراب بر روی عملکرد تحصیلی

برای آنکه فرد رفتارهای مناسب را برای درس خواندن داشته باشد لازم است اضطراب متناسبی داشته باشد تا سر وقت از خواب بیدار شود، وقت برای انجام تکالیف بگذارد و با بی خیالی دنبال کارهای دیگر نرود و شب هم تا وقتی تکالیف را انجام نداد، نخوابد.

راه کارهای موفقیت تحصیلی
اضطراب یکی از عواطفی است که برای حفظ بقای جانداران لازم است. یعنی باعث می شود هوشیار و گوش به زنگ باشند تا بتوانند از خطرات محیط اجتناب کنند. بسیاری از رفتارهای خطرجویانه مثل رانندگی های پرسرعت، پرش از ارتفاع، موج سواری، پرواز با کایت ممکن است تا حدی به دلیل کم بودن اضطراب در فرد باشد.
در شرایطی که محیط زندگی امن است، مثل زندگی امروز ما که در خانه ی امنی در شهر یا روستا، زندگی می کنیم و خطرات محیطی مثل حمله جانوران تهدیدمان نمی کند، اضطراب برای حفظ عملکرد روزانه مثل بیدار شدن از خواب برای رفتن به مدرسه یا سرکار، تنظیم وقت برای قرارهای کاری، به موقع رسیدن به اتوبوس یا هواپیما، و نیز افزایش انرژی جهت انجام تکالیف، پروژه ها و .... لازم است.
بنابراین برای آنکه فرد رفتارهای مناسب را برای درس خواندن داشته باشد لازم است اضطراب متناسبی داشته باشد تا سر وقت از خواب بیدار شود، وقت برای انجام تکالیف بگذارد و با بی خیالی دنبال کارهای دیگر نرود و شب هم تا وقتی تکالیف را انجام نداد، نخوابد.
وقتی انسان در حد طبیعی اضطراب دارد، خون رسانی و فعالیت مناطق خاصی از مغز که با توجه، تمرکز و یادگیری ارتباط دارد بیشتر و بهتر می شود، اما وقتی اضطراب شدید و نامتناسب باشد، تأثیر بسیار بدی بر عملکرد تحصیلی او می گذارد. یعنی موقع یادگیری، توجه و تمرکز ندارد، بیقرار است، نمی تواند تکالیف را شروع کند یا به پایان برساند، توانایی او در فراخواندن مطالب از حافظه و استفاده از آن ها موقع آزمون و امتحان کاهش می یابد، شب ها نمی تواند خوب بخوابد و همین بی خوابی توجه و تمرکز او را پایین می آرد.
علائم جسمی اضطراب مثل لرزش دستان، تپش قلب، نفس نفس زدن، عرق کردن، سرخ شدن یا رنگ پریدگی و..... فرد را متوجه اضطراب می کنند و علائم ذهنی اضطراب مثل دلهره، دلشوره، دستپاچگی، ناامنی، بی قراری، عدم اطمینان به خود و ... را زیاد می کنند. یعنی اضطراب به سرعت دچار سیکل معیوب می شود و هر علامت، علائم دیگر را تشدید می کند.


اضطراب شدید باعث می شود خون رسانی و فعالیت مناطقی از مغز که در هوشیاری، توجه، تمرکز و یادگیری نقش دارند، مختل شود.

اضطراب علائم رفتاری بسیار بارزی دارد. فرد مضطرب ممکن است اصلاً هیچ کاری را شروع نکند یا فقط فکر انجام دادن آن کار باعث شود که اضطرابش شدید شود. ممکن است اطمینان به خود، اعتماد به نفس، تسلط بر ذهن از بین بروند و به تزلزل و احساس عدم تسلط تبدیل شوند و فرد در تصمیم گیری مشکل پیدا کند.
ابتلا به اضطراب شدید بر عملکرد همه ی انسان های مبتلا تأثیر منفی می گذارد، اما تأثیر آن بر عملکرد دانش آموزان و دانشجویان بسیار بیشتر و مخرب تر است. یعنی اگر یک خانم خانه دار یا یک آقای مغازه دار، یک معلم، یک مهندس، یک دانش آموز و یک دانشجو، همه به یک اختلال اضطرابی با درجه ی مشابه متبلا شوند، انتظار می رود که تأثیر منفی بر عملکرد دانش آموز و دانشجو بسیار بیشتر دیگران باشد.
اضطراب خود را مهار کنید
شاید بهترین روش مهار اضطراب آرام بودن است. این موضوع را ادموند جاکوبسون بیان کرده است. یعنی انسان در آن واحد نمی تواند هم مضطرب باشد، هم آرام. لذا به جای مبارزه با اضطراب می توان آرام بود.
مهمترین قدم برای کم کردن اضطراب، تصمیمی است که برای کاهش آن می گیرند. یعنی آن باور زمینه ای که: « من اضطراب دارم و دست خودم نیست». جایش را به باور جدیدی می دهد که: « من اضطراب دارم و سعی می کنم با استفاده از روش های مختلف، آن را کم کنم».
با این باور جدید، به تدریج احساس عدم توانایی در مهار اضطراب، جایش را به احساس توانایی در مهار اضطراب می دهد و این خیلی مهم است. در این مسیر می توان از دارو، روان درمانی، یادگیری مهارتهای زندگی و .... کمک گرفت.
بارها دیده ام مراجعینم بعد از برداشتن اولین قدم که مهمترین قدم است، وارد مسیر بهبود می شوند و به طور فزاینده ای بهبود می یابند. این که من می توانم به خودم کمک کنم و می توانم از دیگران کمک بگیرم.
برای مهار اضطراب:
1- روش آرام سازی را انجام دهید.
2- برنامه ریزی کنید و به برنامه هایتان عمل کنید.
3-شرایط را پیش بینی کنید و آمادگی لازم را داشته باشید.
4- زمان را مدیریت کنید.
5- از روش های حل مسئله استفاده کنید.
6- خودگویی های مثبت داشته باشید.
7- باورهای آرام کننده و اطمینان بخش در خود ایجاد کنید.
8- احساس های متناسب با موقعیت داشته باشید.
9- باورهای اضطرابی خود را بشناسید، ارزیابی کنید و در صورت لزوم اصلاح کنید.
10- احساس های نگران کننده خود را بشناسید، ارزیابی کنید و در صورت لزوم تعدیل کنید.
11- از افراد وارد کمک بگیرید. اگر لازم است به پزشک مراجعه کنید و تحت درمان قرار بگیرید.
اضطراب امتحان را به حداقل برسانید
مؤثرترین روش مقابله با اضطراب امتحان، برنامه ریزی و خواندن به موقع درس ها و ارزیابی عملکرد روزمره می باشد. در این صورت دانش آموز یا دانشجو می داند که طبق برنامه رفتار کرده است و اگر واقعاً تا جایی که می توانسته تلاش کرده و به جای نتیجه به عملکرد خود و اصلاح آن اندیشیده باشد، اضطراب او به حداقل می رسد.
گاهی اوقات فرد علی رغم آنکه خودش می داند با تمام توانش زحمت کشیده و تلاش خود را کرده، نگران است. چنین فردی احتمال دارد کمال گرا باشد. یعنی فقط نمره یا رتبه ی خاصی برایش مطرح است، یا بسیار رقابت طلب است یعنی برایش مهم نیست که نمره ی خوبی گرفته، مهم این است که نمره اول را بیاورد. در این شرایط چون نتیجه به عوامل غیر از عملکرد خود فرد بستگی دارد، دچار اضطراب می شود.
گاهی هم اضطراب امتحان نتیجه ی یک اختلال اضطرابی است. در این اختلال فرد نوعی باور منفی دارد یعنی توانایی های خود را دست کم می گیرد و برعکس مسئولیت ها و مشکلات را بزرگ نمایی می کند. همیشه منتظر اتفاقات بد است و چون نگرانی او باعث حواس پرتی و بی دقتی او می شود، واقعاً هم ممکن است پیش بینی های منفی او درست از آب درآید.
ممکن است فردی در شرایط معمول اضطراب نداشته باشد ولی از موقعیت امتحان بترسد. مثلاً فردی رانندگی را بلد است اما در جلسه امتحان و جلو افسر دست و پایش را گم می کند، یا فردی یک مطلب را می داند اما موقع امتحان کتبی یا خصوصاً شفاهی نمی تواند جواب درست را بدهد.
چنین فردی شاید در لایه های زیرین ذهنش باور دارد که:
امتحان ترسناک است.
امتحان سخت است.
من از عهده اش برنمی آیم.
شاید تعجب کنید که بسیاری از افراد با همین میزان توانایی که شما دارید، دچار اضطراب امتحان می شوند و بسیاری هم اصلاً هیچ اضطرابی را تجربه نمی کنند.
می گویند حتی ناپلئون هم از امتحان می ترسیده! البته تعجبی ندارد چون درسش خوب نبوده!
اگر اضطراب نسبت به امتحان یک مسئله شایع و فراگیر است، شما با مهار آن، موقعیت خود را بهبود ببخشید و یک قدم از دیگران جلو بیفتید.میگنا دات آی آر، یعنی هر قدر اضطراب شما کمتر و تسلطتان بیشتر باشد، نتیجه ی بهتری از سایرین خواهید گرفت.
یک روش بسیار مؤثر برای کاستن از اضطراب امتحان، استفاده از روش های آرام سازی است. وقتی در این روش مسلط شدید، خودتان را در موقعیت امتحان تصور کنید که آرام و مسلط از عهده سؤالات برمی آیید و هرچه را می دانید به راحتی به خاطر می آورید. در پایان به خود بگویید: « من آرام و مسلط هستم و همین آرامش و تسلط را موقع امتحان حفظ خواهم کرد».
اگر روش هایی که پیشنهاد شد ( برنامه ریزی، مدیریت زمان، خودگویی های مثبت، آرام سازی و ...) مؤثر واقع شد بسیار خوب است. در غیر این صورت به مشاور، یا برای دریافت درمان، به متخصص مراجعه کنید.