مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

آتش بس عروس و مادر شوهر؟

هزار سال هم که بگذرد و هزار صفحه هم که درباره این
رابطه بنویسیم، مشکل حل نمی‌شود. جنگ عروس و مادرشوهری در بسیاری از
حکایت‌ها و افسانه‌ها روایت شده و حتی برخی از روانشناسان هم می‌گویند
رقابت دو زن بر سر تصاحب محبت یک مرد، حاصلی جز در گرفتن چنین جنگی ندارد
اما با وجود همه اینها، به شما توصیه می‌کنیم قبل از روبه‌رو شدن با مادر
همسرتان ذهن‌تان راحسابی شست‌وشو دهید و همه باورهای قدیمی را دور بریزید.

نگذارید
کلیشه‌ها در مورد رابطه شما تصمیم بگیرد و شانس‌تان را امتحان کنید. شاید
مادر همسرتان در کمترین زمان به یکی از ارزشمندترین آدم‌های زندگی‌تان
تبدیل شود.

باید

با او آشنا شوید

در
همان روزهای اول زندگی مشترک‌تان با کمک همسرتان از خصوصیات اخلاقی مادرش،
حساسیت‌های او، نیازهایش و هر آنچه فکر می‌کنید در ارتباط میان شما
می‌تواند کمک کننده باشد، باخبر شوید. حتی اگر پیش‌فرض‌های تاریخ گذشته در
مورد رابطه عروس و مادرشوهری را باور کنیم، نمی‌توانیم این واقعیت را
نادیده بگیریم که درست شناختن حریف، می‌تواند به شما در پیروز شدن کمک کند.



نباید


مقایسه کنید

هیچ‌وقت
مادر خودتان را با مادرشوهرتان مقایسه نکنید. هزار سال هم که بگذرد و حتی
اگر رابطه میان شما و او ایده‌آل و صمیمانه باشد، باز هم او مادر شما نیست.
از طرف دیگر، هر خانواده عادات و اقتضائات خود را دارد. اگر خانواده شما
اهل حمایت مالی یا همدلی کردن هستند اما این رفتارها از مادرشوهرتان سر
نمی‌زند به او خرده‌ای نگیرید. نگاهی به سبک زندگی خانواده همسرتان
بیندازید. شاید آنها محبت‌شان را به شیوه‌ای متفاوت از خانواده شما ابراز
می‌کنند.

باید

بپذیرید تازه‌وارد هستید

هیچ‌وقت
خود را با عروس‌های دیگر خانواده مقایسه نکنید. احتمالا عروس‌های قبلی
خانواده رابطه صمیمانه‌تری با مادرشوهرتان دارند و به او نزدیک‌ترند. طبیعی
است! آنها سال‌های بیشتری را در کنار هم زندگی کرده‌اند. گذشته از این،
هیچ وقت خدماتی که مادرشوهرتان به عروس‌های دیگر ارائه کرده را با کمک‌هایی
که به شما کرده قیاس نکنید. تفاوت وضعیت اقتصادی خانواده در سال‌های
مختلف، تفاوت نگاه آدم‌ها به موضوعات و بسیاری عوامل دیگر، می‌تواند در این
مورد تاثیرگذار باشد. پس نگذارید حسادت و مقایسه کردن از همان روزهای اول
رابطه شما را خراب کند.

باید

خط قرمزها را روشن کنید

حتی
اگر اوایل ازدواج‌تان است، اجازه نزدیک شدن هیچ‌کس به خط قرمزهای‌تان را
ندهید. مهم نیست پای مادر خودتان در میان باشد یا مادرشوهرتان، شما باید
محدوده‌هایی که وارد شدن به آنها آزارتان می‌دهد را روشن کنید و به دیگران
یاد دهید به آنها نزدیک نشوند. اگر سرزده مهمانی رفتن آزارتان می‌دهد یا
اگر مراقبت بیش از حد مادرشوهرتان از مردی که همسر شماست کلافه‌تان می‌کند
در یک گفت‌وگوی آرام و صمیمانه موضوع را با او در میان بگذارید. جبهه
نگیرید اما اگر مادر همسرتان تحمل یک گفت‌وگوی منطقی را نداشت و از
صراحت‌تان ناراحت شد، کوتاه نیایید. کافی است شما جوانب مهربانی و احترام
را رعایت کنید؛ همین!

نباید

رو در رو بجنگید

مهم
نیست که رفتار مادرشوهرتان با شما بد بوده یا با همسرتان. واقعیت این است
که در این رابطه، شما باید در حاشیه حضور داشته باشید و همسرتان نقش جاده
صاف کن را بر‌عهده بگیرد. مسئول هر گونه سوء‌تفاهمی که میان شما و
مادرشوهرتان ایجاد شود و رابطه‌تان را تهدید کند، همسر شماست که نتوانسته
نقش میانجی را در این رابطه به خوبی بازی کند. اما گذشته از این واقعیت،
شما هم باید مراقب رفتارهای‌تان باشید.

اگر اختلاف نظری دارید، خود
را به طور مستقیم وارد جنگ با او نکنید و اجازه دهید همسرتان که مادرش را
بهتر می‌شناسد با برعهده گرفتن نقش میانجی مشکل را حل کند. جنگیدن شما با
مادرشوهر، هیچ فایده‌ای جز به لرزه درآوردن پایه‌های زندگی مشترک‌تان
نخواهد داشت پس خود را کنار بکشید و کار را به اهلش بسپارید.


نباید

زیاده از حد صمیمی شوید

داستان
مادر دوم را فراموش کنید. مادر همسر شما، مادر همسرتان است؛ همین! پس در
درجه اول برای احترام گذاشتن به او تلاش کنید. علاقه قلبی و صمیمیت مسائلی
نیستند که از همان ابتدای شکل گرفتن رابطه به وجودشان نیاز داشته باشید. پس
اول بنای احترام را بسازید و بعد اگر دوست داشتید و در توان خود دیدید به
فکر ساختن رابطه ای صمیمی و دوستانه باشید. اگر از همان روزهای اول بخواهید
نقش دختر آنها را بر عهده بگیرید و با هم خانه یکی شوید، احتمال جرقه زدن
رابطه‌تان زیاد خواهد بود. پس فاصله را حفظ کنید و اجازه دهید زمان در مورد
رابطه شما تصمیم بگیرد.

باید

خودتان باشید

از
همان روز اولی که به خانه آنها وارد می‌شوید، خودتان باشید. سبک پوشش‌تان،
جنس رفتارهای‌تان و عادات‌تان را سانسور نکنید تا بعدها با نشان دادن خود
واقعی‌تان آنها را شگفت‌زده نکنید. اگر از فرهنگ متفاوتی هستید، خود را
مسئول شبیه شدن به خانواده همسرتان ندانید. درست است که برخی ریزه‌کاری‌های
معاشرتی و رفتاری را به‌خاطر حفظ حریم‌ها رعایت می‌کنید اما قرار نیست بعد
از ازدواج همه گذشته‌تان را کنار بگذارید و به فرد دیگری تبدیل شوید.

نباید

کلیشه‌ای رفتار کنید

قصه
جنگ عروس و مادرشوهر، یک قصه قدیمی است که مردم بسیاری از کشورها با آن
درگیر هستند. اما نه قدمت و نه گستردگی این ماجرا، نباید باعث پیش‌داوری
شما در مورد مادر همسرتان شود. در برخورد با این زن تازه زندگی‌تان
کلیشه‌ای رفتار نکنید و هنگام قضاوت در مورد رفتارهایش، لقب«مادرشوهر» را
مدام در ذهن‌تان مرور نکنید. وقت دلخوری به خود بگویید اگر رفتار او را یکی
از نزدیکان خود شما انجام می‌داد، چه احساسی پیدا می‌کردید و چه واکنشی
نشان می‌دادید.

باید

اجازه دهید مادری کند

مادرشوهرتان
پیشنهاد خریدن سبزی‌های‌تان را می‌دهد یا اینکه دوست دارد گاهی برای‌تان
غذا درست کند و بیاورد؟ اشکالی ندارد! هیچ کدام از این رفتارهای او به
استقلال شما صدمه‌ای نمی‌زند. نگذارید مادر همسرتان زندگی شما را اداره کند
و باری که وظیفه شماست را به دوش بکشد اما اجازه دهید گاهی برای‌تان مادری
کند و شما هم وانمود کنید که به او محتاجید و بخش‌هایی از زندگی‌تان بدون
حضورش لنگ می‌ماند.

نباید


با هم رقابت کنید

اگر
می‌خواهید در مورد مالکیت همسرتان با این زن رقابت کنید، باید بگوییم
آینده زندگی مشترک‌تان را به خطری جدی می‌اندازید. یادتان نرود شما و
مادرشوهرتان هر دو، زن‌های مهم زندگی همسرتان هستید و اگر قرار باشد با
رقابت و جنگ‌های آزاردهنده به دنبال دزدیدن او باشید، به طور کامل از دستش
می‌دهید. حتی اگر میانه خوبی با مادرشوهرتان ندارید، برای تخریب چهره او در
نظر همسرتان تلاش نکنید. وارد کردن دعواهای عروس و مادرشوهری تنها انرژی
زندگی‌تان را پایین می‌آورد و از شما در نگاه همسرتان زنی غرغرو می‌سازد که
جز رقابت‌های بی‌ثمر زنانه به چیزی فکر نمی‌کند.


باید

آدابدان باشید

به
نام صمیمیت و بی‌حواسی، مادرشوهرتان را در مناسبت‌های مهم نادیده نگیرید.
روز مادر، روز تولد یا مناسبت‌های دیگری که برایش مهم است را با یک کادوی
کوچک و چند شاخه گل جشن بگیرید. در مناسبت‌های مهمی مثل شب یلدا یا لحظه
سال تحویل اجازه ندهید تنها بماند و اگر قصد دارید مهمانی خانوادگی ترتیب
دهید، او را هم به جمع‌تان دعوت کنید. قبلا هم گفتیم آنقدر با مادرشوهرتان
رفت و آمد نکنید و در خانه‌اش ماندگار نشوید که مرزهای میان‌تان از بین
برود اما در چنین روزها و لحظه‌های مهمی، هرگز نگذارید احساس کند فراموش
شده است.

نباید

دنبال سوژه بگردید

با
ذره‌بین به جان همه حرف‌ها و رفتارهای مادرشوهرتان نیفتید. اگر شما
بخواهید ایرادی در رفتارهایش پیدا کنید یا اینکه از میان حرف‌هایش عبارتی
آزاردهنده را کشف کنید، حتما موفق می‌شوید؛ نه به دلیل اینکه او
مادرشوهرتان است و قصد جنگیدن با شما را دارد بلکه به این دلیل که آدم‌ها
آنقدر متفاوت هستند که از جمله‌های مشابه، معنای متفاوتی را استنباط کنند.
اگر شما تا این اندازه ریزبین و حساس باشید، بدون شک از میان حرف‌های مادر
خودتان و حتی همسرتان هم به اندازه کافی موضوع ناراحت کننده پیدا خواهید
کرد.

راهکارهای قرآنی برای حل اختلافات خانوادگی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، حجت الاسلام و المسلمین مهدی ماندگاری در سلسله جلسات بیان معارف اهل بیت(ع) که در رواق بزرگ امام خمینی(ره) برگزار شد، به تبیین نقش زن و مرد در خانواده پرداخت و اظهار کرد: در هنگام بروز مشکلات و اختلاف در خانواده مهمترین مسئله شیوه عملکرد زن و مرد برای حل این اختلافات است.


وی افزود: طبق آموزه های قرآنی زن و شوهر باید سعی کنند ضمن حل اختلافات خانوادگی در محیط خانواده، از انتقال آن به دیگران خودداری کنند.
سخنران حرم مطهر رضوی خاطرنشان کرد: چنانچه مرد همه وظایف شرعی و اخلاقی که در قبال زن به عهده دارد را انجام دهد، زن باید نسبت به او تمکین داشته باشد، در غیر این صورت مرد باید او را موعظه و نصیحت کند.


وی با اشاره به روحیه لطیف و موعظه پذیر زن ها عنوان کرد:
چنانچه زن با شیوه صحیح و با زبان نرم متوجه اشتباه خود شود، مسلما در صدد جبران آن بر می آید.

وی افزود: اگر نصیحت مرد برای حل مشکل خانوادگی موثر نبود، او باید از افراد دیگری که مورد قبول زن هستند، مانند امام جماعت مسجد یا یکی از دوستان و همسایه ها که با او روابط دوستانه و خوبی دارند، به طور غیر مستقیم بخواهد که او را نصیحت کند.

این کارشناس و مشاور خانواده تصریح کرد: اگر نصیحت زن به صورت غیر مستقیم در حل مشکلات خانوادگی موثر واقع نشد، مرد باید برای حل اختلاف، این موضوع را با افرادی خارج از محیط خانواده در میان بگذارد.

وی با اشاره به دستور قرآن در مورد حل اختلافات خانوادگی پس از این مرحله عنوان کرد: وقتی اختلافات خانوادگی بالا می گیرد و پا را فراتر از کانون خانواده می گذارد، بزرگترهای فامیل باید برای حل این مشکلات پا پیش بگذارند و با وساطت و پا درمیانی و کمک به حل مسئله، در حل اختلاف بین زن و شوهر به آن ها کمک کنند.
ماندگاری عنوان کرد: کمک به حل اختلافات خانوادگی در واقع کمک به قوام بنیاد خانواده است، چرا که اگر این اختلافات منجر به جدایی و طلاق زن و شوهر شود، کانون خانواده که یک نهاد ارزشمند و مقدس است، فرو می ریزد.

وی با اشاره به آثار سوء طلاق در جامعه ابراز کرد:
طلاق در جامعه مانند آتشی است که ریشه خانواده را می سوزاند و بیشترین آسیب آن متوجه کودکان است.
سخنران حرم مطهر رضوی گفت: بچه های طلاق از نعمت داشتن خانواده محروم می شوند و همیشه سرگردان و مستاصل هستند و این امر در رشد شخصیتی آن ها تاثیر بدی خواهد داشت.

به من اعتماد کن !



هیچ رابطه‌ای بدون اعتماد شکل نمی‌گیره. روانشناسا می‌گن زندگی بشر با اعتمادش تو زمان نوزادی به مادرش شروع می‌شه، بنابراین جزو حیاتی‌ترین
احساساتیه که انسان رو درگیر خودش می‌کنه.

اعتماد تو هر رابطه‌ای ضروریه، حتی اگه ملاک مشخص‌مون نباشه، اما ناخودآگاه ما درباره هر چیزی به قابل اعتماد بودن یا نبودن اون فکر می‌کنه. از
صندلی‌ای که روش می‌شینیم تا غذایی که می‌خوریم و هر رابطه‌ای که شروع می‌کنیم یا ادامه می‌دیم به اعتماد ما بستگی داره.


اعتماد نقش طنابی رو داره که آدما رو به همدیگه وصل می‌کنه. هرجا که این طناب پاره یا شل بشه فاصله آدما هم از همدیگه زیاد می‌شه.

کافیه دوست‌تون یه بار از شما بد حسابی ببینه، بعدش باید مدت‌ها تلاش کنید تا این طناب پاره شده رو ترمیم کنید.

سعی کنید همیشه آدم قابل اعتمادی برای اطرافیان‌تون باشید و هر جا که احساس کردید اعتماد به رابطه خدشه‌دار شده، به فکر راهی برای ترمیم اعتماد
باشید. به دیگران هم این فرصت رو بدید که اعتماد خدشه‌دار شده رو ترمیم کنن، اما هیچ وقت مطمئن نباشید که همه چیز مثل روز اولش می‌شه.

طناب رابطه رو سفت بچسبید و هر کاری از دست‌تون برمیاد انجام بدید که این طناب بیشتر و بیشتر دور رابطه‌هاتون بپیچه.

ما قاضی نیستیم.



می‌دونید یک نفر برای نشستن رو صندلی قضاوت چند سال باید درس بخونه و تلاش کنه؟ می‌دونید چند هزار صفحه باید درباره حقوق آدم‌ها و حد و مرز یک اتفاق بخونه و بنویسه تا برسه به جایی که بتونه به عنوان قاضی کار کنه؟ تازه همه پرونده‌های اون قاضی هم قرار نیست قتل و جنایت باشه، ممکنه یه دعوای ساده رو قضاوت کنه. اما همون پرونده ظاهرا کوچیک هم با یک خطا ممکنه به از بین رفتن حق یک نفر ختم بشه. این چیزیه که مسئولیت سنگین یه قاضی رو نشون می‌ده.

قطعا برای ما که قاضی نیستیم الزامی برای خوندن کتاب حقوق وجود نداره تازندگی روزمره یا روابط روزمره‌مون رو قضاوت کنیم، اما این الزام همیشه هستکه نباید زود و بر اساس اطلاعات غلط کسی یا اتفاقی رو قضاوت کنیم.

هیچ وقت و درباره هیچ مسئله‌ای زود قضاوت نکنید، چون ممکنه چند وقت بعد اطلاعات دیگه‌ای درباره اون مساله بهتون برسه و اون وقت از عجله‌ای که کردید خیلی پشیمون می‌شید. قضاوت کردن آدما از روی ظاهرشون هم عین همینه. ظاهر افراد اولین اطلاعات رو به سمت مغز ما می‌فرسته و ممکنه ما به خاطر یه رفتار، یه نوع برخورد یا حتی لباس و قیافه کسی راجع بهش فکری بکنیم که درست نیست.

اگه یکی سراغ‌تون اومد تا درباره مشکلش با دوست مشترک‌تون حرف بزنه، همه حرف‌هاش رو گوش کنید، ولی هیچ تصمیمی درباره نفر
سومی که هنوز چیزی بهتون نگفته نگیرید. اون آدم هم به اندازه نفر اول حق حرف زدن داره. ممکنه کل قضیه یه درد دل ساده باشه، پس بهتره در
حد درد دل باهاش برخورد کنید و فقط دوست‌تون رو آروم کنید، ولی کسی رو که هنوز حرف نزده قضاوت نکنید.

هیچ کس نمی‌تونه شما رو مجبور کنه که در موقعیت سخت یک قاضی قرار بگیرید.
مسئولیت هر قضاوت و هر تصمیمی که بر اساس اون قضاوت گرفته می‌شه خیلی سنگینه. پس خودتون رو از این مسئولیت دور کنید،مگر وقتی که می‌دونید تصمیم‌تون درباره یک نفر عادلانه است و اون هم فرصت دفاع از خودش رو داشته.

آراستگی به فضائل اخلاقی...







مسائل اخلاقی واخلاقیات در هر زمانی از اهمیّت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده ولی در عصر و زمان ما اهمیت ویژه‌ای دارد چرا که عوامل و انگیزه‌های فساد در عصر ما از هر زمانی بیشتر است.


منزه کردن قلب از رذائل اخلاقی از مهم‌ترین مباحث قرآن و مهم‌ترین هدف بعثت انبیای الهی است، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آن‌ها سامان می‌یابد .

در این نوشتار برآنیم تا بعضی از راه‎های کسب فضائل اخلاقی را با استفاده از آیات قرآن به صورت مختصر بیان نماییم:

۱- غفلت زدائی

اولین مرحله برای رسیدن به این هدف بیداری از غفلت است کسانی هستند براساس تبعیت از غرائز حیوانی خود توجه به اطراف موضوع نمی‌کنند توجه نمی‌کنند که راه دیگری هم وجود دارد و هدف‌هایی در کار هست که باید آن راه را پیمود و به آن هدف‌ها رسید حقی هست که باید پذیرفت و باطلی هست که باید رها کرد و راه صحیحی هست که باید برگزید و راه خطایی که از آن باید کناره گرفت.

قرآن از این گروه با عنوان غافلان یاد می‌کند و غافلان را در حکم چهارپایان به حساب می‌آورد آنجا که می‌گوید: «و لقد ذرأنا لجهنّم کثیراً من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعینٌ…»[۱] و محققاٌ بسیاری از جن و انس را برای جهنم وا گذاریم: چه آن که آن ها را دل هایی است بی ادراک و معرفت و ایده هایی بی نور و بصیرت و گوش هایی ناشنوای حقیقت؛ آن ها مانند چهار پایانند بلکه گمراه ترند، آن ها همان مردمی هستند که غافل شدند.

۲- تحقیق برای تحصیل علم و ایمان

بعد از آن‌که انسان توجه پیدا کرد در عالم چنین حقایقی نیز ممکن است وجود داشته باشد برای او شک و تردید پیدا می‌شود و از خود می‌پرسد آیا آنچه انبیاء می‌گویند حقیقت دارد یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است به یقین برسد نه گمان، چرا که قرآن به مبارزه با ظنّ گرایی پرداخته و دستور می دهد که اساس کار انسان، باید علمی و یقینی باشد و از آن جمله می‌فرماید: «ما یتّبع الا ظناً ان الظنّ لا یغنی من الحق شیئاً»[۲]

البتّه علم و ایمان ملازمه عقلی طرفینی ندارند بلکه علم مقدمه و علت ناقصه ایمان است که بدون وجود علم ایمان که معلول است تحقق پیدا نمی‌کند و از اینجاست که خداوند در قرآن می‌فرماید: «انما یخشی الله من عباده العلما»[۳]

اکنون پس از آنکه معلوم شد علم شرط ایمان است، این سؤال مطرح می‌شود که راه تحصیل علم نسبت به متعلقات ایمان (توحید، نبوت، معاد و …) چیست؟ جواب آن است که کلید علم و بینش، فکر و اندیشه است در این زمینه آیات فراوانی وجود دارد مثل «کذالک نفصّل الایات لقوم یتفکّرون»[۴]

و آنچه از آیات قرآن به دست می‌آید این است که ایمان مقتضی عمل صالح می باشد و ما را بر انجام عمل صالح و در نتیجه اکتساب صفات اخلاقی سوق می دهد مثل آیه ۳۷ سوره بقره که می‌فرماید: «فإن آمنوا بمثل ما آمنتم فقد اهتدوا»

البتّه ایمان در صورتی می‌تواند فضائل اخلاقی و اعمال صالح و تقوا را بیفزاید که زنده و فعال و به تعبیری ایمان مطلق و کامل باشد نه این‌که ایمان به بعض باشد ایمان به خدا و کتاب خدا باشد امّا ایمان به رسول خدا و امامت نباشد ایمان تبعیضی به شدت در قرآن نهی شده است «افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک الاخزی فی الحیوه الدنیا و….»[۵].

۳- استعانت از عقل و شرع جهت گزینش صفات نیکو

وقتی که انسان به این مرحله (کسب ایمان) دست یافت در مرحله عمل و گزینش صفات نیکو باید از همان عقلی که خدا و توحید را برایش اثبات کرد کمک بگیرد تا کار «خوب» را از کار «بد» تشخیص بدهد، البته آنچه را در این زمینه عقل می‌فهمد از عقل و آنچه را نمی‌فهمد باید از شرع دریافت کند.[۶]

۴- دقت در آثار و پیامدهای اعمال

علاوه بر این باید در آثار ‌فعل و ترک کارهای خوب و بد نیز به دقت بیندیشی تا از عواقب بد اعمال ناپسند در امان باشد، ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون»[۷]

مهم‌ترین انگیزه برای کار شایسته محبت خدا و اولیاء خداست محبت الهی است که در برابر همه گناهان و جاذبه‎های منحرف کننده به انسان استقامت و پایداری می‌دهد.
در حدیثی قدسی آمده «یا موسی حبِّبنی الی خلقی» مرا به خلق محبوب کن[۸]

خدا در قرآن کریم در یک آیه به صورت مختصر و مفید بهترین راهکار را ارائه می‌دهد می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضلّ اذ اهتدیتم…»

۵- تزکیه نفس

کوتاه سخن این‌که برای مؤمنین دو راه فرض فرموده که هر دو منتهی به خدای سبحان است و مؤمنین را دستور می‌دهد به این‌که به خود بپردازید و از دیگران که اهل ضلالتند صرف نظر کنید و در زمره وجود آنان قرار نگیرید و از گمراهی‌شان نهراسید و بدانید حساب گمراهان با پروردگار آنان است نه با مؤمنین پس بر مؤمن لازم است به کار خود و هدایت خود بپردازد و ضلالت و شیوع گناهانی که از گمراهان می‌بیند او را نلغزاند و مردم او را مشغول نکنند[۹]

با ضمیمه کردن این آیه و آیه قد افلح من زکّها آیه ۹ سوره شمس به این نتیجه می‌رسیم که باید برای پرداختن به خود به تزکیه نفس رجوع کنیم تا تمام رذائل را دفع نماییم.

چون بنابر اختصار است فقط اشاره‌ای به گام‌های مؤثر در تهذیب اخلاقی می‌شود و تفسیر آیات مورد نظر به خوانندگان گرامی محوّل می گردد.