خانواده
نخستین نهاد اجتماعی است که روابط حاکم بر اعضاء آن، مهمترین عامل
شکلدهندهٔ آن میباشد. نوع این روابط، فضائی در خانواده ایجاد میکند که
پدر، مادر و فرزندان میتوانند افکار، احساسات و باورهایشان را در آن رشد و
پرورش دهند و موجب پایداری، ثبات و استحکام بیشتر خانواده شوند. به همین
دلیل برای ارتقاء هرچه بیشتر فرهنگ خانواده باید بر روابط، ساختار و
فرآیند حاکم بر خانواده تأکید داشت و راهکارهای نوینی برای پیشرفت آن
تدوین نمود.
بدیهی است هر خانوادهای در طول مسیر رشد خود، گاهی دچار شرایط بحرانی و
استرسآور میشود. مشکلاتی مثل، بیکاری، مشکلات اقتصادی، بیماری، تنشهای
ناشی از کار، بحرانهای عاطفی و ... نقطه عطفهائی هستند که اگر تمام اعضای
خانواده برای حل آنها کمک کنند، روابطشان مستحکمتر از قبل خواهد شد.
سختیها و ناملایماتی که اعضاء یک خانواده پشت سر میگذرانند، موجب؛ تقویت
روابط بین آنها، شناخت و درک بهتر آنان از هم، همکاری، همدلی و خرسندی
بیشتر؛ آنها میشود. عاملی که موجب توانمندسازی خانوادهها میشود.
● مهربانی و قدرشناسی
روابط خانوادگی با خوشرفتاری، قدرشناسی و همدلی اعضاء آن مستحکم و پایدار
میشود. برای مثال، زمانیکه یکی از اعضاء خانواده دچار اشتباههای
پیدرپی میشود، دیگر اعضاء آن میکوشند با یافتن روشهائی برای حمایت و
دلگرمی دادن به او، آثار نگرانی و اضطراب را در او کاهش دهند. خانوادهٔ
توانمند به ویژگیهای مثبت هریک از افراد خود توجه دارد و سعی میکند با
تقویت استعدادها و توانائیهای هریک از آنان، شرایطی برای رشد و پرورششان
فراهم کند. برای مثال، هنگامیکه یکی از اعضاء خانواده به دلیل مهارت،
ویژگی یا فعالیتی که انجام میدهد، موقعیتی کسب میکند، سایر افراد
خانواده با تبریک گفتن، جشن گرفتن، و نشان دادن توجه و لطف خود، سعی
میکنند به نوعی او را مورد حمایت و تشویق خود قرار دهند.
یک خانوادهٔ توانمند میکوشد از هر فرصت کوتاهی برای تحکیم و تقویت روابط بین اعضاء خود استفاده کند.
غذا خوردن در کنار هم، کار کردن با یکدیگر، انجام بازیهای گروهی، تماشای
برنامههای خانوادگی از تلویزیون، از جمله فعالیتهائی هستند که موجب
صمیمیت، نزدیکی و ارتباط آنها با یکدیگر میشود.
حتی برخی از خانوادههای گسترده (پدر و مادر بزرگ، خالهها، عمهها،
دائیها و عموها) سعی میکنند حداقل یک بعد از ظهر در هفته یا ماه را برای
بودن با یکدیگر اختصاص دهند. انجام فعالیتهای گروهی ورزشهای دستهجمعی،
تفریحهای خانوادگی، نیز از جمله شیوههائی است که علاقه و محبت اعضاء
خانواده را نسبت به هم بیشتر میکند.
سادهترین شیوههای ابراز مهر و محبت بین اعضاء خانواده، عبارتند از: صحبت
کردنهای صمیمانه، در آغوش گرفتن و فشردن دستهای یکدیگر، گوش دادن فعال
به صحبتهای یکدیگر، پرهیز از انتقادها و شکایتهای نابهجا و نامهربانانه
تشکر از تلاشهی یکدیگر، خوشرفتاری، عمل کردن به قول و قرارهای ساده و
توجه داشتن به نیازهای هریک از اعضا.
● متعهد بودن
اعضاء یک خانواده نسبت به یکدیگر احساس تعهد و مسئولیت میکنند. آنها به
آنچه که برای خانوادهشان ارزشمند و مهم است، احترام میگذارند. آنها حتی
زمانی که در سختیها و دشواریهای زندگی قرار میگیرند، باز هم مسئولانه
در صدد رفع مشکلات یکدیگر بر میآیند.
یکی از شیوههیا پرورش حس تعهد و مسئولیت بین اعضاء خانوداه، پایبندی به سنتها و آداب و سوم و سنتهای خانوداگی است.
آداب و رسوم خانوادگی شامل هرگونه فعالیت یا مراسم خاصی میشود که اجرا و
انجام آن برای خانواده مهم و با ارزش است. این سنتها میتوانند به سادگی
داستان خواندن و دعا خواندن قبل از خواب باشد. از آنجائی که اینگونه
رسمها و عادتها معنا و مفهوم خاصی برای تکتک اعضاء خانواده دارد
میتواند موجب صمیمیت، نزدیکی، گرمی و محبت بیشتر آنان نسبت به یکدیگر شود.
آداب و رسوم و سنتهای خانوادگی میتوانند احساس امنیت، ثبات و پایداری
را بین افراد خانواده قوت بخشند.
یکی از روشهای پرورش حس وفاداری، پایبندی و تعهد نسبت به جمع خانوادگی،
گردآوری و تهیهٔ تاریخچهٔ خانوادگی است. از بستگان مسنتر خانواده دربارهٔ
زندگی و گذشتهشان پرسوجو کنید. دربارهٔ میراثهای خانوادگیتان، شهر و
زادگاه اولیهتان اطلاعاتی به دست آورید. زمانیکه به آنجا سفر میکنید
دربارهٔ گذشتهٔ آن شهر و مردمانش تحقیق کنید.
● روابط جمعی
خانوادههای توانمند با یکدیگر روابطی پایدار و مستحکم دارند. آنها با هم
صحبت میکنند و در احساسها، امیدها، رویاها، ترسها، شادیها، تجربهها،
غمها، نیازها و پیشرفتهای یکدیگر شریک میشوند. آنها برای شنیدن سخنان
همدیگر و پاسخ دادن به آنچه که اعضاء خانوادهشان میپرسند، ارزش قائلند و
وقت میگذارند. هر خانوادهای برای تحکیم روابط بین افراد خود، شیوه و
روش خاصی دارد. از جمله؛
۱) زمانی را برای صحبت با اعضاء خانوادهشان اختصاص میدهند. آنها بهخصوص
نسبت به احساسها، هیجانها و بحرانهای عاطفی همدیگر هوشیار و کنجکاو
هستند. شما هم میتوانید هنگام تماشای تلویزیون، انجام کارهای خانگی،
پیادهروی و ... با پدر، مادر، همسر، فرزند و سایر اعضاء خانوادهتان صحبت
کنید و از نیازهای اساسی و اولیهٔ آنان مطلع شوید. همچنین میتوانید هریک
از آنها را به سخن گفتن بیشتر دربارهٔ آنچه برایشان رخ داده است، تشویق
کنید. برای مثال میتوانید بپرسید، ”بهترین لحظهٔ امروزت چه موقع بود؟“
۲) اعضاء خانواده میتوانند آنچه را که برایشان مهم است بر روی کاغذ
بنویسند و برای تمام اعضاء خانوادهٔ خود بخوانند. آنها میتوانند سئوالهای
خاص خود را از هریک از افراد خانواده به هم ترتیب بپرسند. برای مثال
میتوانند دربارهٔ رفتاری که موجب رنجش و آزردگی آنها شده است، صحبت کنند
یا اگر انتقادی به یکی از اعضاء خانواده دارند، به راحتی آن را با او در
میان گذارند.
۳) هنگامی که خانواده توانمند دچار مشکلی میشود، از هریک از اعضای خود
میخواهد که اگر پیشنهاد و راه حلی مفید و سازندهای بهنظرشان میرسد،
ارائه دهند. آنها میتوانند شیوهها و راهکارهائی را که موجب حل مشکل از یک
طرف و تحکیم روابط خانوادگی میشود را، عنوان میکنند. انتقادهای نابهجا
و ارائهٔ راه حلهای غیرمنطقی تنها موجب ناکامی، دلسردی و ناامیدی
میشود.
۴) شنوندهای خوب هستند. شنیدن سخنان همدیگر و درک احساسات آنان شیوهای
مناسب برای ابراز علاقه و محبت به هم است. برای آنکه شنوندهای مؤثر و
دلسوز باشید، باید از نصیحت کردنهای پیدرپی بپرهیزید و بکوشید خودتان را
جای طرف مقابل بگذارید و آنگاه مشکل را از دید او ببینید. در حقیقت، هدف
از گوش کردن به سخنان همدیگر شنیدن، درک و پذیرش احساسها و دیدگاههای
اوست.
● وابستگیهای خانوداگی
خانوادهٔ توانمند و مستحکم تمایل به برقراری ارتباط بیشتر با اجتماع خود و
شرکت در فعالیتهای جمعی دارد. اگر آنها نتوانند مشکل خود را به تنهائی حل
کنند، در صدد کمک گرفتن از بستگان، دوستان، آشنایان و سایر افراد
جامعهشان بر میآیند. همچنین آنان برای رفع مشکلات درسی ـ آموزشی
فرزندانشان ترجیح میدهند ارتباطی نزدیک با مربیان و کادر مدرسه یا مراکز
مشاورهای و فرهنگی محلهشان برقرار کنند. برای یک خانوادهٔ قوی و توانمند
ارتباط و همبستگی با همسایهها، دوستان، آشنایان و سایر اعضاء دور
خانواده اهمیت فراوانی دارد.
شاید ارتباط نزدیک داشتن با تکتک دوستان و اقوام کمی مشکل و سخت باشد، ولی
میتوان با یادداشتهای کوتاه، نامههای محبتآمیز، کارتهای تبریک و
غیره آنها را مورد مهر و محبت خود قرار داد. به کار گرفتن افراد مسن و
نیازمند خانواده برای انجام کارهای سادهٔ خانگی مثل، باغبانی یا سرپرستی
از کودکان خردسال یا استفاده از کمکهای جوانان کارآمد خانواده برای انجام
کارهای تعمیراتی و نظافت ساختمان از جمله کمکهائی است که میتواند موجب
پرورش و غنیسازی روابط اجتماعی خانوادهها شود.
والدین میتوانند به فرزندانشان بیاموزند که چگونه شهروندی خوب و مسئول
باشند. کمک در پاکیزگی محله و شهر، کاشتن گل و گیاه و درخت در باغچهها و
پارکهای عمومی شهر، جمعآوری زبالههای بازیافتی و ... از جمله سادهترین
کارهائی است که میتوان برای زندگی در محله و شهر خود، بهعنوان
خانوادهای گسترده انجام داد.
● کارکردن با یکدیگر
خانوادههای توانمند با هم تصمیم میگیرند، با هم مشکلشان را حل میکنند و با هم به انجام کارهای مختلف میپردازند.
همه در انجام کارهای مختلف با هم مشارکت میکنند. والدین در عین آن که رهبر
خانواده هستند، ولی کودکان را به ابراز عقیده و تلاش دعوت و تشویق
میکنند. برای مثال، یک کودک ۴ـ۳ ساله میتواند هنگام خرید روزانه همراه
والدینش باشد و پدر و مادر میتوانند از کمک او، هرچند کوچک و ناچیز باشد،
استفاده کنند. برای مثال، نظر او را در مورد خرید میوه، سبزی و خوراکیهای
روزانه بپرسند. فرزند بزرگتر خانواده (۱۲ـ۱۰ساله) میتواند برچسب روی
کالاها را بخواند و در انتخاب جنسهای با کیفیتتر به پدر و مادرش کمک کند.
از کمترین تلاش کودکان برای کمک کردن به خانواده باید حمایت و قدردانی
شود.
اگر کودکان از همان ابتدای کودکی، تصمیمگیری درست را خوب بیاموزند، در
بزرگسالی فردی مسئول و وظیفهشناس خواهند شد. کودکان به فرصتهائی برای
تمرین تصمیمگیری نیاز دارند آنها میتوانند این فرصتها را در خانواده و
جمع اعضأ صمیمی آن بیاموزند و پیامدهای تصمیمگیریهای خود را به روشنی
ببینند. زمانیکه به کودکان فرصت برای انتخاب کردن و تصمیمگیری داده
میشود، خود را ”مهم و باارزش“ میشمارند.
● انعطافپذیری و پذیرش تغییرات
هر خانوادهای آداب و رسوم، قوانین و مقررات خاص خود را دارد. برخی از این
قوانین مربوط به انجام کارهای روزانهٔ خانه، مثل پختوپز، شستوشوی ظرفها
و نظافت است. اغلب خانوادهها فهرستی از کارها و وظایف هریک از اعضاء خود
تهیه میکنند و قرار میگذارند که آن وظایف را بهصورت چرخشی انجام دهند.
والدین میتوانند با انعطافپذیری و کمک به هریک از کودکان در انجام
کارهای خانگی، روش صحیح همکاری و مشارکت را به آنها بیاموزند. برای تحکیم
هرچه بیشتر روابط خانوادگی، هریک از اعضاء آن باید بتوانند در شرایط جدید
تصمیمهای جدیدی که متناسب با نیازها و شرایط هریک از آنها باشد بگیرند.
بدیهی است هر خانوادهای در طول رشد خود شاهد تغییرات و دگرگونیهای بیشماری است که باید بتواند با آن روبهرو شود.
کودکان بزرگ میشوند، جوانان کار میگیرند و ازدواج میکنند در این میان،
روابط حاکم بر خانواده است که مدام در حال تغییر و دگرگونی است. خانوادهای
پا برجا و مستحکم میماند که بتواند در شرایط مختلف زندگی تصمیمهای
مناسب بگیرد.