سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
برای هر دختری پیش میآید که در زندگی چند بار درمعرض
پیشنهاد ازدواج قرار میگیرد. سالها قبل این پیشنهادها سنتی بود و در
قالب خانوادهها و با نظارت آنها مطرح میشد و خانوادهها با تجربه و
درایتی که داشتند آنها را مدیریت میکردند اما حالا در بیشتر مواقع دخترها
خودشان در معرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرند و بعد آن را به خانواده
منتقل میکنند. 
مشکل اینجاست که دخترهای جوان تجربه کافی ندارند و ممکن است
اشتباه کنند. ممکن است کسی که پیشنهاد را مطرح میکند قصد واقعی برای
ازدواج نداشته باشد.
برای اینکه بفهمید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد چقدر در تصمیم
خود مصر است، این سۆالات را از خودتان بپرسید. اگر جوابتان به آنها مثبت
بود، میتوانید پیشنهادی که به شما شده را جدی بگیرید.
آیا او شما را خوب میشناسد؟
طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط 2 هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج
بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه شدید میآید یا از
قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر میگیرند و هیچکسی
نمیتواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج
را انتخاب کرده است.
لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره
فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر
میشناسد. سۆالهای خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط
بین شما به گونهای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟
شما در آن لحظه به جای هیجان زده و احساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او
به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی
نیست و از شناخت کافی برنمیآید در صحت آن شک کنید.
این شناخت باید درباره خانوادهها هم باشد. اگر خانوادهای کاملا سنتی
دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد پسری با سر و وضع کاملا
امروزی است به دلایلش عمیقتر فکر کنید. آیا آماده است؟
اگر میبینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای
تغییر زندگیاش برنامهریزی میکند، میتوانید مطمئن باشید قبلا به این
موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر میتواند در
قالبهای مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی
برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پسانداز میکند یا چیزهای دیگر. صرف
وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباسهای
اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخیهای زننده هم میتواند
نشانه آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد.
بهعلاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد. اگر
شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شدهاید و فردی به شما
پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا
برنامههای زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سنتان خیلی
کم است، تازه طلاق گرفتهاید یا به تازگی پدرتان را از دست دادهاید و با
پیشنهاد ازدواج مواجه شدهاید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب
فکر نکرده است.
این موارد میتواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی
ندارد و پدرش هم بهتازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد
را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت
کار کردن ندارد و موارد دیگر.
مراحل
ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از
خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد
ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن
خانوادهها با هم حرف بزند
آیا قبلا در این مورد با شما حرف زده؟
اگر فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد خیلی ناگهانی و غیرمنتظره
پیشنهادش را مطرح کرده باید درباره آن بیشتر فکر کنید. معمولا مردها قبل از
به نتیجه رسیدن درباره تصمیم به این مهمی، خوب درباره آن فکر کردهاند و
همه جوانب کار را سنجیدهاند. پس منطقی است شما متوجه این فکرها و روند
تصمیمگیری آنها شده باشید.
این فکرها لازم نیست مستقیم مطرح شوند. مثلا اگر نامزد شما قبلا درباره
داشتن بچه نظر شما را پرسیده باشد، یعنی به مقوله ازدواج فکر کرده است.
این فکرها میتوانند در قالب سۆالهای دیگری هم مطرح شده باشند. مثلا
اینکه شما دوست دارید خانهتان کجا باشد، دوست دارید بعد از ازدواج کار
کنید یا نه، درباره مهریه چه فکر میکنید، چه مجلسی را برای عروسی دوست
دارید، درباره تربیت بچهها چه فکر میکنید و سۆالهایی از این دست.
آیا وقت خواستگاری تعیین کرده؟
به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید
جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما
پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره
قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند. شما تصمیمگیرنده نهایی نیستید و
بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود.
فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش
برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و
مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانوادهها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به
اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.
آیا زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده؟
موقع راه رفتن، در ماشین، سر کار، بعد از یک روز خسته کننده در راه برگشت
به خانه در مترو، در پارک، هیچکدام از اینها جای مناسب برای دادن پیشنهاد
ازدواج نیست. فرد پیشنهاد دهنده باید قبلا در مورد کاری که میخواهد
انجام دهد، فکر کرده باشد و این فکر در انتخاب مکان و زمان مناسب و روش
صحیح صحبت کردن نمود پیدا میکند.
روش درست این است که پیشنهاد در یک رستوران مناسب و قابل احترام مطرح
شود. شما آماده یک بحث مهم باشید، هر دو لباس مناسب به تن داشته باشید،
خسته نباشید و وقت کافی برای حرف زدن داشته باشید. رستوران شلوغی که در آن
مدام از دور و بر میزتان آدم رد میشود و باید بلافاصله بعد از صرف غذا
از آن بیرون بروید جای مناسبی برای اینجور حرفها نیست. البته اگر او شما
را غافلگیر کرده و برای دادن پیشنهادش به شکل غیرمعمول برنامهریزی کرده
آن را درک کنید و جزء نکات مثبت به حساب بیاورید.
بعضی مردها دوست دارند متفاوت باشند. مثلا پیشنهاد ازدواجشان را روی
جزوهای که به آنها دادهاید، بنویسند، به شکل یک نامه اداری به همراه
دسته گل برایتان پست کنند یا در یک کنسرت از خواننده بخواهند پیشنهاد را
در میکروفن از طرف او بیان کند. آیا خانوادهاش را در جریان
گذاشته؟میگناir ازدواج پیوند خانوادههاست. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج
میدهد باید قبل از آن با خانوادهاش صحبت کرده باشد. اگر خانواده او شما
را نمیشناسند پیشنهاد ازدواج نمیتواند خیلی منطقی و فکر شده باشد.
آیا برایتان هدیه گرفته؟
اگر در خانواده شما این رسم نیست یا طرف مقابل از جواب شما مطمئن نیست، تقدیم کردن یک دستهگل زیبا هم مناسب به نظر میرسد.
چیزی برای گفتن آماده کرده؟
نحوه عنوان کردن پیشنهاد ازدواج هم بسیار مهم است. کسی که به شما پیشنهاد
میدهد باید از قبل حرفی برای گفتن آماده کرده باشد. باید کاملا محترم
وارد صحبت شود و در صحبتهایش تمام جوانب را بسنجد. جواب شما باید برای او
مهم باشد. این را از حرفهایش میتوانید بفهمید.
علاوه بر این او باید طبق شناختش از شما، خود را برای هر جوابی آماده کرده
باشد و جواب شما را با روی باز پذیرا باشد. مردانی که بلافاصله و در همان
روز منتظر جوابند یا خودخواه هستند یا غیرمنطقی. طبیعی است که شما برای
فکر کردن درباره چنین سۆال مهمی چندین روز وقت بخواهید. حتی اگر فکر
میکنید جوابتان مثبت است، باز هم بهتر است درباره آن فکر کنید و با چند
نفر و از همه بهتر یک مشاور صحبت کنید.
مشاور
سهشنبه 21 دی 1395 ساعت 04:52

امروزه
خیلی از جوانان میگویند نمیخواهند چشم بسته ازدواج کنند و معمولا یکی
از دغدغههای آنها، پیدا کردن مشخصههایی است که آنها را در پیشبینی
ازدواجی موفق یاری کند. خوشبختانه بیشتر صاحبنظران معتقدند با این همه
دستاورد علمی که در زمینه فرایندهای ارتباطی زوج و عوامل موثر بر سلامت یا
عدم سلامت رابطه زوج وجود دارد، تا حد زیادی میتوان یک ازدواج موفق یا
ناموفق را پیشبینی کرد…
خصوصیتهای رفتاری و شخصیتی میتواند تضمینکننده یک ازدواج موفق باشد.
شاخص
ارزشمندی که میتوان بر اساس آن آینده یک ازدواج را پیشبینی کرد، کیفیت
ارتباط پیش از ازدواج است. مشاهده رفتار دو نفر پیش از ازدواج، شاخص خوبی
است که براساس آن پیشبینی کنیم بعد از ازدواج چگونه با هم برخورد خواهند
کرد. سوال اساسیای که این دو نفر میتوانند از خود بپرسند این است: «در
این مدت که همدیگر را میشناسیم، چه نسبتی از زمان با هم بودن را صرف
رابطه مثبت و آرامشبخش و چه مدت را صرف رابطه منفی و تنشزا کردهایم؟» البته
مدت زمان آشنایی و نوع رابطه تا حدودی تعیینکننده میزان درستی اطلاعات
است؛ مثلا دختر و پسری که مدت کمی از زمان شروع آشنایی آنها میگذرد، فرصت
زیادی برای شناخت همدیگر ندارند. علاوه بر این، آنهایی هم که در فضای
عاشقانه و رومانتیک با هم ارتباط برقرار کردهاند، بهتر است زیاد به
اطلاعاتی که در مورد همدیگر دارند، اعتماد نکنند.
پژوهش گاتمن
یکی از تاثیرگذارترین پژوهشها در این زمینه، پژوهشهای انجام گرفته
بهوسیله گاتمن است. گاتمن پس از انجام پژوهشهای آزمایشگاهی، از طریق
مشاهده رفتار 130 زوج که پذیرفته بودند زندگی زناشویی خود را زیر ذرهبین
بگذارند، به این نتیجه رسید که برخی از رفتارها و خصوصیات شخصیت زوج،
بهخصوص در ابعاد کلامی، عاطفی و جنسی، تا حد زیادی با رضایت زناشویی آنها
مرتبط است و میتواند تضمینکننده زندگی مشترک طولانیمدت باشد. گاتمن
میگوید: «با مشاهده شکل گفتوگو و مشاجره زن و شوهر، میتوان احتمال
زندگی موفق یا طلاق گرفتن آنها را پیشبینی کرد.» وی به 4 خصیصه رفتاری،
تحت عنوان «چهار اسب سوار که زندگی مشترک را به سرعت به سمت نابودی و طلاق
پیش میبرند» اشاره میکند: انتقاد، سرزنش،
جبههگیری و سکوت. به عقیده او، در تمام ازدواجها به نوعی شاهد 4 ویژگی
فوق هستیم اما زمانی که این 4 سوار دائم در زندگی زناشویی حضور داشته
باشند، رابطه زوج با مشکل جدی روبرو میشود. در نهایت، زن و شوهر بعد از
تلاشهای زیاد برای حل این مشکلات، امید خود را از دست میدهند، از همدیگر
فاصله میگیرند، دچار احساس تنهایی میشوند و اگر به آنها کمک نشود،
زندگی مشترکشان به پایان میرسد. وجود این 4 اسب سوار در زندگی، وقوع طلاق
را پیشبینی میکند و در صورتی که اقدامها و تلاشهای زن و شوهر به
نتیجه نرسد، درصد درستی این پیشبینی، از 90 درصد هم بالاتر میرود.
خصوصیات زوجهای خوشبخت
محققان دیگری هم از طریق پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که زوجهای خوشبخت کسانی هستند که:
1. انتظارهای واقعبینانهای از یکدیگر دارند و متوجه هستند که «ارتباط» همیشه بیدردسر نخواهد بود.
2. آنها در برقراری ارتباط کلامی، عاطفی و زناشویی مهارت خوبی دارند. 3. در حل مشکلات و تعارضها مهارت خوبی دارند. البته همسران باید این مهارتها را بیاموزند و در بهبود مشکلات تلاش کنند. 4.
همسرشان را صادقانه و صمیمانه دوست دارند و روابط آنها مانند دو دوست
است. درخصوص مسایل و ارزشهای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی با یکدیگر توافق
دارند. در مجموع، در پاسخ به این سوال که
کدامیک از خصایص فردی، خانوادگی و محیطی افراد، تضمینکننده ازدواج موفق
است، باید گفت ترکیبی از خصوصیتهای رفتاری و شخصیتی میتواند به احتمال
زیاد تضمینکننده ازدواج موفق باشد. از جمله این خصوصیات، بهطور خلاصه
میتوان به شباهتها (در ابعاد فرهنگی، خانوادگی، سنی، تحصیلی، جسمانی
و…)، ویژگیهای شخصیتی، سلامت روان، علاقه و مهارت در برقراری روابط عاطفی
و زناشویی، جذابیت جسمانی، میل و مهارت در رابطه زناشویی، مهارتهای حل
مساله و تعارض و حمایت خانواده دو طرف اشاره کرد.
مشاور
سهشنبه 21 دی 1395 ساعت 02:51

شاید
یکی از سؤالات جدی بسیاری از پدران و مادران و همچنین متولیان تربیتی این
باشد که چرا با وجود هشدارهای زیادی که به جوانان داده می شود و این همه
مصداق شکست درباره دوستی های خیابانی گوشزد می شود باز هم شاهد این مسئله
در جامعه هستیم و حتی هر از چند گاهی در صفحه حوادث روزنامه ها می خوانیم
که یک دوستی خیابانی زمینه ساز جرایم بزرگی مانند قتل شده است.
روانشناسان و کارشناسان اجتماعی باورهای مسموم و اشتباهی را بین جوانان
شناسایی کرده اند که در گرفتار شدن آنان در روابط ناسالم با جنس مخالف نقش
تعیین کننده ای دارد.
بخشی از این باورها را در گفت وگو با « فائقه رزاقی»، کارشناس ارشد مشاوره پرس و جو کرده ایم، که در ادامه می خوانید.
وی به 5باور اشتباه اما متاسفانه رایج در این باره اشاره کرد: این رابطه با دوستی های خیابانی تفاوت ندارد
1- رابطه ما با دوستی های خیابانی فرق می کند. بسیاری از جوانان با این
باور غلط که رابطه آن ها با حد و مرز معینی پیش خواهد رفت، وارد دوستی
خیابانی و رابطه پنهانی می شوند. به خصوص دختران جوان که در معرض آسیب
بیشتری قرار دارند با این تصور خام، رابطه دوستی را شروع می کنند.
ناتوانی در کنترل رابطه
۲ -من می توانم رابطه را کنترل کنم و بر آن مسلط باشم. این باور مسموم در
حالی در ذهن برخی جوانان وجود دارد که با گذشت زمان درمی یابند که نمی
توانند رابطه دوستی شان را کنترل کنند و همچون باتلاقی آن ها را به درون
خود می کشد.
ازدواج پیوند 2 خانواده است
۳ -خود او مهم است نه خانواده اش. زمانی که طرفین متوجه می شوند که با
خانواده طرف مقابل هم خوانی های لازم را ندارند، با این باور خود را فریب
می دهند که من خود او را دوست دارم و با او می خواهم ازدواج کنم نه خانواده
اش.درحالی که ازدواج پیش از آن که پیوند دو نفر باشد، پیوند ۲ خانواده
است و ازدواج هایی که بدون رضایت خانواده ها شکل بگیرد از استحکام لازم
برخوردار نخواهد بود.
قرار نیست کسی تغییر کند
۴ -از همه مهم تر باور بسیار اشتباه ولی رایج این است که من می توانم او
را «تغییر» دهم. او تا کنون کسی را دوست نداشته است که به خاطرش تغییر کند،
ولی من می توانم با او زندگی کنم و تغییرش دهم؛ برای مثال همان طور که او
به خاطر من سیگار را ترک کرد باز هم به خاطر من تغییر خواهد کرد. معمولا
افراد در این رابطه ها یا چشم شان را روی مشکلات طرف مقابل می بندند یا
خیلی به نظرشان کوچک و بی اهمیت می آید. آن ها با خود می گویند اگر من همه
عشق و محبتم را به او نثار کنم او همانی می شود که من می خواهم و من همانی
می شوم که او می خواهد.
در حالی که این قضیه در خود نقض منطقی بسیار عمیقی دارد. کسی که نتوانسته
است پس از سال ها زندگی با خانواده خود تغییر کند، هیچ روانشناسی نمی
تواند تضمین کند که اگر همه محبت دنیا را هم به پایش بریزند، او تغییر
کند. این باور که من به خاطر او عوض می شوم و او هم موظف است به خاطر من
عوض شود، یک باور مسموم است در این شرایط دو طرف مدام با ایجاد عذاب وجدان
برای یکدیگر می خواهند طرف مقابل را در این رابطه مسموم حفظ کنند، با
گفتن عباراتی مثل:
اگر من را دوست داشتی این کار را می کردی یا ...
گذشته ها هم مهم است!
۵ -مهم نیست که این فرد چه گذشته ای داشته است، مهم آینده است و این که
بعد از این می خواهد چه بکند، درحالی که غفلت از گذشته فرد به معنای نادیده
گرفتن ویژگی های شخصیتی او است که براساس آن سال ها زندگی کرده است و نمی
توان امیدوار بود که در آینده مانند گذشته عمل نکند.
برای رسیدن به شناخت درست باید سیر زندگی فرد را از گذشته تا کنون واقع بینانه بررسی کرد.
مشاور
سهشنبه 21 دی 1395 ساعت 01:50
آنچه مشخص است اینکه عشق اصیل و حقیقی، برای آغاز و استمرار زندگی خانوادگی
ضروری است و چنین احساسی به ایجاد نشاط جسمی و عاطفی و روحی منجر میشود.
اگر زن و مرد، زندگی مشترک خود را بر پایه عشقی واقعی بنا کنند، زیباترین
زندگی را به تصویر میکشند. اما مهم این است که این عشق را چگونه تعریف
کنیم.
چه بسا کم نیستند افرادی که عشق را در دوستیهای خیابانی جستجو میکنند
…، در حالیکه عشق واقعی، احساسی مافوق نیازهای جسمی و مادی است و شوری
تمام نشدنی و باقی است. در رابطه با دوستیهای قبل از ازدواج، نحوه نگاه و
نگرش افراد، بسیار مهم است. چرا که بسیاری از افراد در آغاز این روابط،
به واقع قصد ازدواج و تشکیل زندگی مشترک ندارند و این روابط را برای تنوع و
بهرهگیری از لذتهای موقتی آن میخواهند. بنابراین میتوان گفت که میزان
کمتری از افراد وجود دارند که هدفشان از ایجاد این روابط، تشکیل زندگی و
انتخاب یک شریک مناسب باشد.
به اعتراف دانشمندان اروپایی در جوامع آزاد که جاذبههای ظاهری و شوق
جنسی حاکم است، عشق اولین قربانی است. دراین صورت، عشقهای برخاسته از
نهاد و درون به افسانه تبدیل شده و جز مدعیان دروغین، کسی یافت نمیشود.
زیرا پسری که هر روز با دختری میگردد و هر دم که نگاه میکند عدهای را
در حال جلوهگری میبیند دیگر تنوعطلبی در او حاکم شده و از عشق به دور
است.
جوانی که دنبال چشمچرانی است و در کوی و خیابان و بیابان … دل به عشق
بازی این و آن سپرده است، آیا چیزی جز شهوت و هوس میداند؟ استاد مطهری
میگوید: «در مورد غریزه جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به
مفهوم واقعی را میمیراند و طبیعت را هرزه و بیبند و بار میکند، در این
مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد».
«موریس مترلینگ» میگوید: «عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درک آن
تابع شرایطی است که تا آن شرایط جور نشود امکان آن وجود ندارد … بعضی آن
را منحرف میکنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف مینمایند و هیچ از
حقیقت آن برخودار نمیشوند».
به نظر میرسد که جوانان بسیاری در این زمینه دچار اشتباه شدهاند و
لذتهای زودگذر و ارضای حس تنوع طلبی را با عنوان عشق و انتخاب همسر،
اشتباه گرفتهاند. «کارن هرنای» میگوید: «فرق بین عشق و نیاز به جلب
محبت آن است که درعشق، احساس دوستی و محبت بر همه چیز مقدم است. در حالی
که در نیاز عصبی به جلب محبت، همواره نیاز به رفع تشویش درونی مقدم است.
بسیاری از این نوع روابط بین انسانها گرچه اساسش سودجویانه است. مع ذالک
ماسک عشق و دلبستگی به چهره میزنند … به همین جهت یکی از مشخصات عشق
حقیقی، پایدار بودن احساس محبت میباشد».
افرادی
که دوستیهای قبل از ازدواج را تجربه کردهاند، گرفتاری عاطفی دارند.
یعنی ممکن است مثلاً تجربه دوستی با چند نفر را داشته باشند و یکی از آنها
منجر به ازدواج شده باشد. این افراد همواره در زندگی مشترک خود با
ذهنیتها و تجربیات عاطفی که داشتهاند، درگیر هستند و قیاسهای ذهنی آنها
را رها نمیکند
با توجه به نکات مذکور میتوان اینطور بیان کرد که منشأ عشق واقعی را
نمیتوان با دوستیهای قبل از ازدواج تعریف کرد و همانطور که گفته شد این
روابط، نوعاً به تفریحاتی زودگذر شبیه هستند که عواقب و نتایج مثبتی را به
دنبال نخواهند داشت. اما در اینجا به این سۆال پاسخ میدهیم که چنانچه
این دوستیهای منجر به ازدواج شوند، به چه میزان در انتخاب شایسته و
خوشبختی افراد در زندگی مشترک، تأثیرگذارند؟
پاسخ به این سۆال بسیار گسترده و طولانی است. اما در این نوشتار به طور مختصر به این مطلب اشاره میکنیم:
به طور کلی یک اصل مهم در بحث ازدواج وجود دارد و آن اینکه، شرایط زندگی
زوجین در مراحل مختلف آشنایی و ازدواج و آغاز زندگی مشترک، با تفاوتهایی
همراه است. این به معنای تغییر یافتن افراد نیست. بلکه به این معناست که
مثلاً شرایط دوران نامزدی و عقد به گونهای است که اقتضائات خاص خود را
میطلبد و این شرایط به طور حتم در زمان بعد از عروسی و زندگی در زیر سقف
مشترک، تفاوتهایی پیدا میکند.
تفاوتهایی که ناشی از حرکت رو به جلو در مسیر طبیعی زندگی است که در
ادامه با ورود فرزندان به خانواده، باز هم دستخوش تغییراتی میشود که ممکن
است شرایط این زمان به هیچ وجه با دوران نامزدی قابل قیاس نباشد.
بنابراین همه افراد،میگناir اعم از کسانی که سالها دوستی قبل از ازدواج
را تجربه کردهاند و آنانکه با ازدواج سنتی به عقد یکدیگر در آمدهاند،
باید مسیر مشخصی را طی کنند که بعضاً با بالا و پائینهایی روبروست که
باید با درایت و هوشیاری طرفین سپری شود تا مشکلی پیش نیاید. اما در این
میان یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن این است که افرادی که دوستیهای قبل
از ازدواج را تجربه کردهاند، گرفتاری عاطفی دارند. یعنی ممکن است مثلاً
تجربه دوستی با چند نفر را داشته باشند و یکی از آنها منجر به ازدواج شده
باشد. این افراد همواره در زندگی مشترک خود با ذهنیتها و تجربیات عاطفی
که داشتهاند، درگیر هستند و قیاسهای ذهنی آنها را رها نمیکند. هرچند که
ممکن است خلاف این موضوع را بیان کنند اما فراموش کردن گذشته برایشان
دشوار است.
دوستی قبل از ازدواج به این ترتیب زمینه تنش در این افراد در زندگی
مشترک بیشتر است و در این نقطه است که این نتیجه حاصل میشود که دوستیهای
قبل از ازدواج نمیتواند تأثیر چندانی بر نحوه گذران زندگی مشترک داشته
باشد. چرا که شرایط حاکم بر زندگی مشترک با فضای دوستی قبل از ازدواج
کاملاً متفاوت است. البته نمیتوان کسب شناخت در رابطه با انتخاب شریک
زندگی را نادیده گرفت.
آنچه مهم است اینکه چنین تصوری ، چندان قابل اعتماد نیست که دوستیهای
قبل از ازدواج به انتخاب همسر دلخواه و داشتن زندگی سعادتمندانه منجر
میشود. میتوان بدون داشتن این دوستیها و با نظارت و راهنمایی والدین و
برخورداری از مشورت مشاوران زبده، به انتخاب فردی مناسب برای زندگی مشترک
کمک کرد. البته تجربه دوستیهای قبل از ازدواج، تبعات منفی را برای افراد
به دنبال دارد. به عنوان مثال لطمه عاطفی شدید، دلسردی در زندگی مشترک،
بدبینی به جنس مخالف، منصرف شدن از ازدواج و همچنین افسردگی را میتوان به
عنوان برخی از عوارضی دانست که در صورت عدم ازدواج با چنین دوستانی
دامنگیر طرفین خواهد شد.
وقتی دو نفر پس از دوستی با یکدیگر ازدواج میکنند، ممکن است عزت و
احترام دختر نزد خانواده همسر کم شود و همچنین در صورت هرگونه مشکلی بین
دو نفر، خانوادههای آنها به سرزنش دائمیآنها بپردازند. که این فشار
مضاعفی را بر هر دو نفر وارد خواهد ساخت.
به نظر میرسد که ازدواج شکوهی به دنبال دارد که این شکوه و تازگی در بین
زوجهایی که مدتها با یکدیگر دوست بودهاند به مراتب کمتر از سایر
زوجهاست. اما بعد دیگر این موضوع به حفظ حریم و حدود شرعی و اخلاقی
مربوط میشود. مسلماً جوانانی که نسبت به جنس مخالف، برای خود حد و مرزی
قائل بودهاند و خود را از برقراری این روابط حفظ کردهاند، بهره بیشتری
از زندگی مشترک در آینده خواهند برد و این یک وعده الهی است که در متون
دینی ما به آن اشاره شده است و این مسئله تأثیر مستقیم بر زندگی و سرنوشت
افراد دارد.
مشاور
سهشنبه 21 دی 1395 ساعت 00:49
براساس آمارها ۸۵ درصد ازدواج های ناشی از دوستی های
خیابانی و اینترنتی در سال های اول به طلاق منجر می شود؛ ازدواج هایی که
بدون شناخت دقیق و عمیق از یکدیگر و براساس ظواهر شکل می گیرد در مقابل،
بنا به گفته ابهری جامعه شناس و مشاور
کمیسیون اجتماعی، ۹۵ درصد ازدواج هایی که با نظارت خانواده ها شکل می
گیرد موفقیت آمیز است و اگر با فرهنگ سازی به سمت این نوع ازدواج ها پیش
برویم آمار طلاق در جامعه کاهش می یابد. مجید ابهری، جامعه شناس و مشاور
کمیسیون اجتماعی در این باره به خراسان گفت: ۹۵ درصد ازدواج هایی که با
نظارت خانواده ها و استفاده از مشاوره
انجام می شود، موفقیت آمیز است. وی افزود: در این روش، توجه به ظواهر و
معیارهای درست انتخاب همسر شکل بارزتری دارد. سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن
مددکاری اجتماعی ایران و همچنین مدیر کل آسیب های اجتماعی وزارت تعاون
نیز در این باره به خراسان گفت: مطالعات نشان داده است که هر چقدر جوانان
برای انتخاب همسر با خانواده ها تعامل و هم فکری داشته باشند و از نظرات
آن ها در انتخاب همسر بهره ببرند ، ازدواج آن ها موفق تر است. وی افزود:
البته این به آن معنا نیست که در این گونه ازدواج ها طلاق به هیچ وجه
اتفاق نمی افتد اما درصد آن کمتر است و ازدواج هایی که با نظارت و مشورت
خانواده انجام می شود مستحکم تر است. مدیر کل آسیب های اجتماعی وزارت
تعاون همچنین گفت: حضور خانواده در کنار جوانان برای ازدواج، فرصت مناسبی
را برای انتخاب همسر براساس شناخت دقیق و عمیق و معیارهای علمی در اختیار
آن ها قرار می دهد و در این ازدواج ها میزان طلاق نسبت به ازدواج هایی که
از طریق دوستی های خیابانی، اینترنتی و چت انجام می شود بسیار کمتر است.
وی افزود: از طرفی در این گونه ازدواج ها، خانواده های دو طرف پشتوانه و
حلال مشکلات خواهند بود و به آن ها کمک می کنند تا با چشم باز همسر و شریک
زندگی خود را انتخاب کنند و هر چه این حضور و تعامل پررنگ تر باشد انسجام
ازدواج های صورت گرفته بیشتر خواهد بود.
وقوع یک طلاق به ازای هر ۶ ازدواج در کشور
دکتر مجید ابهری، جامعه شناس و مشاور
کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به این که ۸۵ درصد ازدواج های ناشی از
دوستی های خیابانی و اینترنتی به طلاق منجر می شود به خراسان گفت: براساس
آمارهای ثبت احوال در حال حاضر از هر ۶ ازدواج در کشور یک مورد به طلاق
منجر می شود و در تهران از هر ۳ ازدواج یک مورد به طلاق می انجامد. وی با
اشاره به این که توجه به معیارهای مادی و ظاهری و بی توجه بودن به
معیارهای درست انتخاب همسر از دلایل افزایش طلاق در کشور است افزود:
ازدواج هایی که براساس ظاهر، مادیات و ... انجام می شود در سال های اول
زندگی با مشکل روبه رو می شود. ابهری همچنین افزایش ازدواج های اینترنتی و
ناشی از دوستی های خیابانی را از دلایل طلاق در کشور ذکر کرد و گفت:
تجربه ثابت کرده عشق های اول ازدواج دارای دوامی حداکثر ۶ ماهه است و در
سال های اول زندگی رنگ می بازد. وی گفت: همدلی، صداقت، پاکدامنی، اخلاق و
تدین از جمله معیارهای درست گزینش همسر است که متاسفانه در حال حاضر در
بیشتر ازدواج ها نادیده گرفته می شود. بنا به گفته مشاور کمیسیون اجتماعی
ازدواج های اینترنتی و از طریق دوستی های خیابانی بر پایه توجه به ظاهر و
مادیات شکل می گیرد که با روشن شدن واقعیات دو طرف به انتخاب نادرست خود پی
می برند و خیلی زود این ازدواج ها که با عشق و علاقه آغاز شده است به
جدایی می انجامد و آثار نامطلوب انتخاب نادرست تا پایان عمر همراه دو طرف
باقی می ماند. وی افزود: در مقابل ۹۵ درصد ازدواج هایی که براساس اصول و
معیار انتخاب همسر و با نظارت خانواده انجام شده ، موفقیت آمیز بوده است
چرا که در این ازدواج ها معیارهای ظاهری و مادی در مراحل آخر انتخاب قرار
دارد و این ازدواج ها با توجه به ضوابط فرهنگی، اخلاقی، دینی و با نظارت
خانواده ها و استفاده از مشاوره شکل می گیرد.
تاخیر در ازدواج و کاهش آمارهای ازدواج
ابهری همچنین گفت: یکی از مشکلاتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم تاخیر
در ازدواج است که دلیل این مسئله مشکلات اقتصادی، سخت گیری خانواده ها،
توجه به تجملات و چشم و هم چشمی هاست که به کاهش آمار ازدواج در کشور و
افزایش سن ازدواج در جوانان منجر شده است. وی افسردگی، اعتیاد، انزوا و
مهاجرت به خارج از کشور را از جمله آسیب های تاخیر در ازدواج ذکر کرد و
گفت: دولت می تواند با ایجاد زمینه های اشتغال برای جوانان، در اختیار
دادن مسکن ارزان و حمایت از نسل جوان، جوانان را به ازدواج های آسان و
پایدار ترغیب کند که خود می تواند به افزایش آمار ازدواج و تحکیم بنیان
خانواده کمک کند.
اجرای قانون تسهیل ازدواج راهکاری برای حل مشکل ازدواج جوانان
بنا به گفته وی اجرای قانون تسهیل ازدواج و انجام کارهای فرهنگی در کشور
برای گرایش جوانان به ازدواج های آسان از جمله راهکارهایی است که به رفع
مشکل ازدواج جوانان کمک می کند.
افزایش طلاق های عاطفی در مرز هشدار
مشاور
کمیسیون اجتماعی گفت: براساس آمارها از هر ۱۰ ازدواج در کشور ۴ مورد به
طلاق عاطفی می انجامد که گرچه آمارهای آن در جایی ثبت نمی شود اما بحران
زاست. وی افزود: جدای از طلاق های واقعی و آشکار که آمار آن به ثبت می رسد،
بسیاری ازخانواده ها دچار سردی روابط و به اصطلاح طلاق عاطفی هستند که
دلیل آن که برای طلاق به اصطلاح آشکار اقدام نمی کنند داشتن فرزند، وضعیت
اجتماعی و برخی ملاحظات است. وی اجباری شدن آموزش مهارت های زندگی برای
همسران و همچنین فرهنگ سازی از طریق رسانه ها را راهکاری برای کاهش آمار
طلاق های پنهان یا عاطفی ذکر کرد و گفت: مسئولان فرهنگی باید بیش از پیش
برای رفع این مشکل که در حال فراگیر شدن است تلاش کنند.
مشاور
دوشنبه 20 دی 1395 ساعت 23:49