مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

به روابط ناسالم پایان بدهید!





روابط زناشویی، نامزدی ها و آشنایی های بی سرانجام زیادی هستند که باید در همان روزهای اولیه به پایان برسند

اما دو طرف آنقدر بیرون آمدن از این رابطه را سخت می بینند که آن را ادامه داده و به مرحله ازدواج می رسانند. در واقع

گاهی بیرون آمدن از روابط عاطفی ناسالم به این سادگی نیست که ما متوجه نقاط ضعف شویم و خیلی منطقی با

هم خداحافظی کنیم و به دنبال قسمت خود برویم. اما

داشتن آگاهی از این که چرا نمی توانید رابطه را تمام کنید می تواند کمک بزرگی برای برخورد منطقی تر با این قضیه باشد.

رموز ارتباط با قوم شوهر

رموز ارتباط با قوم شوهر!
یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما برقرار می کنیم، با خانواده شوهر است. وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثر ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟ این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید.
ارتباط
اگر می خواهید رابطه تان بحرانی نشود،به نکات زیر توجه کنید:
خودتان را با شرایط وفق دهید: زوج‌ها در اوایل ازدواج اغلب تصور می‌کنند که رابطه شان با خانواده همسر باید یکی از بهترین رابطه‌ها باشد.اما وقتی بچه دار می‌شوند، ناچارا درگیر کارها و وظایف بیشتری می‌شوند و نوع رابطه شان تغییر می‌یابد. در این بین مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها و همچنین دیگر بستگان سعی می‌کنند که بفهمند چگونه می‌توانند خودشان را با این وضعیت وفق دهند.اگر زمانی تعارضی بوجود آمد ، هیچ وقت نگذارید همسرتان احساس کند که باید بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.

رازهای خانه را برملا نکنید!: با همسرتان توافق کنید که چه چیزهایی را نباید به خانواده همسرتان بگویید. یادتان باشد که هر خانواده جدیدی رازهای خودش را دارد و برملا شدن این رازها هم استقلال خانواده جدید را زیر سوال می برد و هم راه را برای دخالت خانواده ها باز می کند.

هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید: زمانی که خانواده همسر سعی می کنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئنا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی می کنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان می دهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیبجویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.

نظرخواهی نکنید، اگر...: ببینید، والدین همسر یا والدین خودتان چه طور شخصیتی دارند. اگر جنبه این را دارند که فقط در مقام مشورت با آن ها حرف بزنید، خب حرف بزنید اما اگر حس می کنید نظرخواهی کردن مساوی است با در منگنه قرار گرفتن و آن ها نظر رابا دستور اشتباه می گیرند، در کل نظرخواهی نکنید.

دخالت نکنید!: بله! درست خواندید! بعضی ها درباره مسائل خانواده همسر در ظاهر و باطن دخالت می کنند و بعد راه را برای دخالت متقابل باز نگه می دارند. مثلا می گویند نظرت در مورد این خواستگار جدید چیست؟ این جور وقت ها وسوسه نشوید و بگویید: «هر جور که خودتان صلاح می دانید».
سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام می‌گذارید. مطمئن باشید به حمایت‌های وی نیاز پیدا خواهید کرد
مراقبت از بچه هایتان را به خانواده همسرتان نسپارید: شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچه ها هستند. نگهداری فرزندتان توسط خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.
حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها می تواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آنها می توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچه ها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.

نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی پاسخ دهید: برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زن ها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش می کنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد.
بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس می گیرد تا ببیند عروسش برای دردانه اش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد.
درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که می خواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید. اگر او فکر می کند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام می دهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و می خواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد.
فامیل شوهر
بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش نکنید: قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند. هرگز.
پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب می دانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب می شود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.

با خانواده شوهرتان صمیمی شوید: سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام می‌گذارید. مطمئن باشید به حمایت‌های وی نیاز پیدا خواهید کرد.
خواهر شوهرشما وضعیت خاصی دارد. کسانی که احساس کمبود محبت و توجه می‌کنند معمولا از خودشان مطمئن نیستند. زمانیکه وی راجع به موضوعی حرف می‌زند که شما را ناراحت می‌کند، - سخت است – اما دندان‌هایتان را بهم فشار دهید، لبخند بزنید، و موضوع را عوض کنید.

به این راه فکر کنید: داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسرتان نعمتی است که در آینده فرزندانتان به شما هم خواهند داد.

رازهـایی در مورد خـانم هـا کـه بهـتر است مــردان بــداننـد

shopping_1480947f.jpg

در زندگی روزمره ممکن است اتفاقاتی رخ دهد و یا شرایطی پیش آید که مجبور به گفتن دروغ مصلحتی شویم ؛ زنان معمولا سعی میکنند با توسل به دروغهای ظریف و بی ضرر برخی موقیعتها را به سود خود تغییر دهند.

دروغ شماره ۱۰ : من تو رو همین جوری که هستی دوستت دارم
آیا واقعا” تصور می کنیـد که او دوست ندارد هیچ تغـیـیـری در شمـا بـوجـود بـیاید؟ هیچ تغییری؟ ممکن است همسرتان خواستار تغییرات زیادی در شـما باشـد مگـر ایـنکه در ماه عسل بسر ببرید چون در این زمان شما یک مرد کامل برای همسرتان هستید. دیر یا زود او متوجه اشتباه خود خواهد شد.

دروغ شماره ۹: من عاشق رفت و آمد و معاشرت با دوستان تو هستم
گذشته از اینکه دوستان شما تا چه اندازه جالب می باشند، هـمـسرتـان علاقه ای به حضور مداوم آنها در کنار شما ندارد. اگرچه ممکن است در روزهای اول بروز ندهد ولی بالاخره صبرش تمام شده و شما را از این کار منع خواهد کرد.

دروغ شماره ۸: جم و جور کردن خونه را دوست دارم
این هم از آن دروغ هایی است که همسر شما ممکن است در اوایل ارتـباط شـما بیان کند. اینکه “دوست دارم ظرفهای نشسته را بشویم”، “لبـاسـهای کثیف تو را شسته و اتو کنم”، دیری نخواهد انجامید که این دروغ او نیر برملا خـواهـد شد و از شـما خــواهد خواست که نوبتی ظرفها را بشویید و زحمت جوربهایتان را خودتان بکشید.

دروغ شماره ۷: من عاشق خانواده تو هستم
اگر مرد خوش اقبـالی باشیـد همـسرتان ممـکن اسـت دروغ نـگـوید که دوست دارد با خانواده شما رفت و آمد کند. اگرچه شاید او از آنها شما متنفر باشد ولی برای اینکه احساسات شما جریحه دار نشود راستش را نخواهد گفت. برای اینـکه عـلاقه واقـعی همسرتان را نسبت به خانواده خود بفهمید کافی است به او بگویید که مادرتان بـرای فردا شما را به نهار دعوت کرده و به عکس العمل هـمـسرتان توجـه کنیـد: اگر تمامـی عضلات صورتـش سـفت شـد و با یـک لبـخـند زوری زیـر لب و آرام گفت “خیلی خوبه” آن وقت نتیجه بگیرید که او کشته مرده خانواده تان نیست.

دروغ شماره ۶: من عاشق ورزش هستم
این هم از آن دروغـهای روزهـای اول زندگی است. او برای ایـنکـه نـشان دهـد با زنهای دیگر متفاوت است و اینکه دارای علایق مشترک با شما میباشد پا به پای شما جلوی تلویزیون می نشیند و تا دیر وقت فوتبال تماشـا می کنـد ولی بعد از گذشـت چـند ماه شکایتها شروع شده و متاسفانه دیگر نـخـواهید تـوانسـت با خـیال راحـت بـه تماشای فوتبال بنشینید.

دروغ شماره ۵: از اینکه می گویی چاق هستم اصلا دلخور نمی شوم
فرقی نمی کند که شما چه می گویـید، در هر صورت او عـصبـانی مـی شود. اگر بگویید که خیلی زیبا است متهم میشوید به دروغگویی چرا که او فکر می کند گفته شما صرفا برای آرام کردن او و نرنجیدن بـخاطر چربــیهای اضـافه اش اســت. از طـرف دیگر اگر اضافه وزنش را گوشزد کنید قطعا” یک دعوای حسابی در اتاق نشیمن شما رخ خواهد داد.

دروغ شماره ۴: حق با تو است
خیلی وقت ها بحث و جدال شما با همسرتان با این جمله او تمام می شود: “باشه حق با تو ست، تو خیلی بهتر از من می فهمی”. همسر شما فقط برای بریدن صدای شما این جمله را می گوید در حالیکه هنوز اعتقاد دارد که حق با اوست و کسی که اشتباه می کند شما هستید و پیش خودش میگوید: ” بالاخره می فهمه که اشتباه می کنه” و سپس به دنبال دلیلی برای توجیه حرفش خواهد گشت.

دروغ شماره ۳: برایم مهم نیست که به زن های دیگر نگاه کنی
اگرچه ممکن است همسرتان برای ایـنـکه وانـمود کند که زن خونسـرد و روشـن فکری است این دروغ را بشـمـا بـگوید اما او دوست ندارد که شما حتی به یک ماکت زن مو قرمز پشت ویترین مغازه نگاه کنیـد. او مـی خـواهـد که نگاه شـما فقط به او باشد و نه دیگری. بنابر این اگر او به شما گفت که مهم نیست و اذیت نمی شود هیچ گاه چشمان خود را بیش از اندازه به اطراف منحرف نکنید چون در غیـر این صورت باید منتـظر ضـربات محکم به سر و صورتتان باشید!

دروغ شماره ۲: پول برای من هیچ اهمیتی ندارد
پول اهمیت ندارد، ولی مقدارش چرا! هر چند ممـکـن اسـت درسـت نبـاشـد که بگوییم همه زن ها موجودی حساب بانکی همسرشان برایشان مهم است ولی اکثر آن ها دوست دارند که از لحاظ اقتصادی در یک حد متـعادل و رفاه نسبی قرار داشته و دارای استقلال مالی باشند.

دروغ شماره ۱: نگران نباش عزیزم، این برای همه پیش میاد
اکثر مردان در مرحله ای از زندگیشان موقتا دچار ناتوانی جـنـسی می شـوند و اکثر زنان نیز از این موضوع مطـلع هـسـتند. با این حال این مـساله بـدان مـعنا نیست که همسر شما شاکی و دلـخور نمی شود. این دروغ یـکـی از چـنـدیـن دروغ جنـسـی میباشد که زنان بـرای جریـحه دار نشدن احساسات همـسرشان بـه آنـها مـی گویند، دروغهایی که خوشبختانه مضر نیستند. در نـهایت حتـی اگر شـما برای همسرتان یک شریک جنسـی ایـده آل نـباشـید، هـمسرتـان از بین همه مردان شما را انتخاب کرده بدون اینکه خـوب یا بد بودن آمیزش برایش فرقی داشته باشد.



حال که با دروغهای احتمالی همسرتان آشنا شدید می توانید خودتان را آماده کنید. خبر خوب اینکه آنچه که تا بحال دروغ نامیده شد فقط پیچاندن های ظریفی می باشند که نه تنها مضر نیستند، بلکه برای تجدید روحیه و تحکیم زندگی شما مفید خواهند بود. دروغهای مشابهی نیز می گویـنـد کـه دانـسـتـن آنـها خالی از لطف نیست.

ازدواج کنید

ازدواج امری ضروری در زندگی همه انسان ها می باشد. این روزها در مورد ازدواج حرف های چندان خوبی نمی شنویم. متاسفانه برای بسیاری از ما در مورد لذت های زندگی مجردی و مشکلات ازدواج به شدت اغراق شده است. اما آیا این تمام قضیه است؟
می گویند اگر ازدواج نکنی و همسر و فرزند نداشته باشی مسئولیت هم نداری و زندگی برایت راحت تر است.
قضیه ازدواج مثل این ضرب المثل است که می گوید: "هرکه بامش بیش برفش بیشتر". اگر اصلا خانه نداشته باشید دیگر بام هم ندارید که لازم باشد پارو کنید. اما در عوض برف مستقیم روی سر خودتان می بارد! اگر ازدواج نکنید مسئولیت هم ندارید، اما از مزایای آن هم بی بهره خواهید ماند.
در مورد مشکلات و محدودیت هایی که ممکن است ازدواج برای فرد ایجاد کند زیاد شنیده اید. در اینجا می خواهیم درمورد مزیت های ازدواج برایتان بگوییم. البته جای تاکید دارد که مزایای ازدواج مربوط به ازدواج سالم است. اینکه چطور درست ازدواج کنیم مقاله ای دیگر می طلبد. فقط این نکته را به خاطر داشته باشید که ازدواج سالم بهتر از ازدواج نکردن است و ازدواج نکردن بهتر از ازدواج ناسالم.
اگر باز هم بخواهیم به ضرب المثل فوق اشاره کنیم، ازدواج ناسالم مثل داشتن یک خانه سست و بی بنیاد است: اگر برف روی سر آدم ببارد بهتر است تا اینکه سقف خانه روی سرتان خراب شود!
اما اصلا چرا باید ازدواج کنیم؟ شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید. اگر تا به حال هزار دلیل برای ازدواج نکردن شنیده باشید، ما می خواهیم هزار و یک دلیل برای ازدواج کردن برایتان بیاوریم!

این مقاله ویژه انجمن تخصصی مشاور می باشد

ازدواج طبیعت خلقت است.
یک لحظه تصور کنید که هیچ ازدواجی در طبیعت وجود نداشته باشد ... البته اتفاق خاصی نمی افتد؛ فقط خیلی زود همه ما به دایناسورها می پیوندیم!
ازدواج از همان روز نخست آفرینش جهان هستی جزء قوانین آفرینش بود. آدم و حوا اگر با هم ازدواج نمی کردند الان انسانی روی زمین وجود نداشت. نه فقط انسان، بلکه قانون زوجیت برای همه موجودات جهان از گیاهان و جانوران گرفته تا مولکول ها و اتم ها وجود دارد. و انسان هم برای اینکه به کامیابی حقیقی برسد باید خود را با قوانین هستی هماهنگ کند.
در اینجا جا دارد به این نکته هم اشاره شود که اصل ازدواج در جهان هستی و درمورد تمام موجودات بر پایه پیوند زن و مرد یا نر و ماده است، نه اشکال "مدرن" ازدواجی که در فرهنگ غرب به عنوان یک گرایش "طبیعی" رواج یافته است (ازدواج با هم جنس).


مارتین سلیگمن، روانشناس برجسته دانشگاه پنسیلوانیا و پایه گذار روانشناسی مثبت می گوید: "ازدواج بیشتر از هر پیوند دیگری بین انسانها، در خوشبختی آنها نقش دارد." او معتقد است که ازدواج است که به زندگی افراد معنا می دهد، و می گوید خوشبخت ترین افراد دنیا از میان افرادی هستند که ازدواج کرده اند.
طبق شواهد موجود و نظر کارشناسان، دو عاملی که بیشترین نقش را در خوشبختی تمام انسانهای کره زمین ایفا می کنند عبارتند از: 1) ازدواج و 2) مذهب.

ازدواج به ما آرامش می دهد.
وقتی ازدواج می کنیم رابطه مان را با کسی که به او عشق می ورزیم دائمی و همیشگی می کنیم و همین می تواند ما را از استرس ها و تنش های یک رابطه عاشقانه نجات دهد. با ازدواج رابطه ما از آنچه که هست استوارتر می شود و دیگر این نگرانی را نداریم که ممکن است او را از دست بدهیم.
یک علت این آرامش عشق است. نیروی عشق آرامشی بی نظیر به ما می دهد که در کمتر جایی می توانیم آن را پیدا کنیم. این مطلب را خود خدا هم امضا کرده است: " برای شما همسرانی از جنس خودتان آفریدیم تا بواسطه آنها به آرامش برسید و بین شما محبت و دوستی برقرار کردیم". دکتر افروز آرامشگری را مزیت اصلی ازدواج می داند.

ازدواج برای سلامتی مان خوب است!
همه می دانیم که برای حفظ سلامتی مان باید ورزش منظم و مصرف میوه ها و سبزیجات تازه را در برنامه روزانه مان داشته باشیم. اما من یک عامل دیگر را هم به آن اضافه می کنم: ازدواج! یک همسر خوب می تواند نقش موثری در سلامتی شما داشته باشد.
دانشمندان قدیم و جدید بارها و بارها ثابت کرده اند که ازدواج نقش مثبتی در سلامتی افراد دارد. در یک بررسی نشان داده شد که رابطه خوب با همسر سیستم دفاعی بدن را به میزان قابل توجهی تقویت می کند، و اینکه حتی زخم های افرادی که رابطه خوبی با همسرشان دارند زودتر خوب می شود!
شاید یکی از علتهایش این باشد که وقتی ازدواج می کنید کسی هست که مراقب شما باشد و در دوران بیماری و ضعف از شما پرستاری کند، و اینکه کسی هست که مدام به شما می گوید "مواظب خودت باش!"
نقش ازدواج در سلامتی روان هم به همین میزان ثابت شده است. نتایج یکی از این مطالعات بسیار جالب توجه بود: افراد متاهل کمترین درصد افراد بستری شده در بیمارستانهای روانی را تشکیل می دهند (بیشترین تعداد مربوط به کسانی بود که در رابطه شکست خورده و از همسر خود جدا شده بودند).
ازدواج می تواند شما را از گرفتاری به بسیاری از ناراحتی های روانی از جمله افسردگی نجات دهد – البته اگر در پی یک ازدواج غلط راهی تیمارستان نشده باشید!

ازدواج وضعمان را خوب می کند!
متوسط درآمد سالیانه متاهل ها بیشتر از مجرد هاست. بعضی از تحقیقات نشان می دهد که مردان متاهل حتی تا سه برابر بیشتر از همتایان مجردشان درآمد دارند. یکی از مطالعات جالب توجه که در سال 2004 در نشریه دیدگاه های روانشناسی به چاپ رسید حاکی از این بود که احتمال خانه دار بودن متاهل ها 7 برابر بیشتر از مجردهاست و متاهل ها 80 درصد بیشتر از مجردها دارای ثروت و سرمایه و پس انداز هستند.
ازدواج کردن یعنی شریک شدن زندگی با شخصی دیگر. و این شراکت نه فقط از نظر روانی و عاطفی بلکه از نظر اقتصادی هم اتفاق می افتد؛ وقتی زندگی مان را با کسی شریک می شویم یعنی هزینه هایمان، تلاشهایمان و سرمایه هایمان را هم با هم شریک می شویم.
اما مهم تر از مقرون بصرفه بودن، قولی است که خداوند در این باره به ما داده است: "مردان و زنان مجرد خود را همسر دهید،... اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می کند. خداوند گشایشگر و آگاه است." (32، نور).
البته هیچ کدام از اینها به این معنا نیست که می شود با دست خالی ازدواج کرد و چشم به درگاه آسمان دوخت. همیشه گفته اند از تو حرکت از خدا برکت.

عشق واقعی را در ازدواج تجربه می کنیم.
"دوستت دارم". حتی خواندنش هم شیرین است. اینطور نیست؟ در یک مطالعه که در سال 2000 در ایالات متحده منتشر شد بیان شد که مهم ترین چیزی که مردم از ازدواج انتظار دارند عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است.
در مطالعه ای دیگر وقتی از افراد مجرد خواستند که بگویند با ازدواج نکردن چه چیزی را از دست خواهند داد، 45 درصد مردان و سه چهارم زنان اعلام کردند "عشق و دوستی". زندگی بدون عشق برای اکثر ما معنایی ندارد.

ازدواج به زندگی ما معنای بیشتری می دهد.
مارک تواین می گوید: "ازدواج دو خط شکسته را یکی می کند، به دو زندگی بی هدف، کار می بخشد و نیروی هر کدام را برای انجام آن کار دو برابر می کند. به دو سرشت جست و جو گر دلیلی برای زندگی کردن می دهد و چیزی که به خاطر آن زندگی کنند."
ازدواج باعث می شود هدفمندتر زندگی کنیم. اگر پیش از ازدواج هنوز بچه مامان و بابا بودیم، حالا دیگر همسر کسی هستیم. و به زودی هم ممکن است پدر یا مادر کسی شویم. و این یعنی زندگی ما بیشتر از آن ارزش دارد که بخواهیم سرسری آن را بگذرانیم. بعد از ازدواج دیگر مال خودمان نیستیم بلکه مال همسر و فرزندانمان هم هستیم. به خاطر همین باید بیشتر به فکر زندگی مان باشیم. مسئولیتی که ازدواج برای فرد همراه دارد باعث می شود زودتر خودش را جمع و جور کند و آینده نگری بیشتری داشته باشد.

پیمودن مسیر زندگی با ازدواج لذت بخش تر می شود.
اگر بخواهید سینما یا پارک بروید با دوست مورد علاقه تان بیشتر به شما خوش می گذرد یا تنهایی؟ اگر بخواهید مسافتی طولانی را برای انجام کاری بپیمایید چطور؟ یا وقتی می خواهید به مسافرت تفریحی بروید؟
اگر انسان سالمی باشید قطعا در هر سه مورد همراهی دوستتان را به تنهایی ترجیح می دهید. در مورد زندگی هم همینطور است. وقتی با کسی که به او علاقه دارید باشید سفر زندگی برایتان لذت بخش تر می شود. در سختی ها به هم کمک می کنید و در خوشی ها هم شادی تان را با هم شریک می شوید.

ازدواج از تنهایی نجاتمان می دهد.
شما از یک خانواده پر جمعیت هستید. اقوام و فامیل زیادی دارید که همه دور و بر شما هستند. و دوستان و آشنایان زیادی هم دارید و با دوستانتان رابطه بسیار صمیمانه ای دارید. بنابراین به نظر نمی رسد که هیچ وقت تنها بمانید. 20 سال بعد چطور؟ آیا همه افراد خانواده تان مانند الان در کنار شما هستند؟
حتی اگر اینطور نشود، باز هم نمی توان رابطه با همسر را با روابطی که با دوستان و اقوام داریم مقایسه کرد. وقتی ازدواج می کنیم کسی را داریم که تمام مدت شبانه روز و در تمامی شرایط خوب و بد در کنار ماست و نمی گذارد احساس تنهایی کنیم.
ویلیام گود می گوید: "درست است که دوستان ما می توانند از ما حمایت عاطفی بکنند، بانک می تواند به ما پول قرض بدهد، و تعمیرکار می تواند لوله های خانه مان را تعمیر کند؛ اما فقط خانواده است که همیشه با ماست و حمایت عاطفی، دلبستگی و مساعدت آن دائمی و مادام العمر است."

ازدواج برایمان اعتبار می آفریند.
قبول کنیم یا نه، متاهل ها در جامعه اعتبار بیشتری دارند. در محل کار آنها را بیشتر تحویل می گیرند و در میان دوستان و آشنایان نیز افراد متاهل بیشتر از مجردها مورد اطمینان و احترام اطرافیان هستند. علاوه بر این، متاهل ها از مزایای بیشتری هم برخوردارند.
وام ها و پاداش ها و اضافه حقوق ها و خیلی چیزهای دیگر فقط برای متاهل هاست. حتی مجردها در بعضی از شغل ها هم نمی توانند مشغول شوند (این جمله حتما برایتان آشناست: به یک راننده متاهل و متعهد نیازمندیم!). در اماکن تفریحی و توریستی معمولا جاهای خوب و امکانات خوب برای خانواده هاست.
نه فقط در جامعه ما بلکه تقریبا در همه کشورها همینطور است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در آمریکا افراد متاهل بیشتر از همکاران مجرد خود حقوق می گیرند، و هرچه هم از ازدواجشان سالهای بیشتری می گذرد اضافه حقوقشان بیشتر می شود.
متاسفانه اعتراض مجردها هنگام خواندن این مطلب تغییری در این فرهنگ ایجاد نمی کند!

با ازدواج جامعه بهتری خواهیم داشت.
شاید این حرف که خانواده رکن اصلی جامعه است برایتان خیلی تکراری و کلیشه ای باشد. ولی به هر حال، از دیدگاه اجتماعی هدف اصلی ازدواج این است که کانون مطمئنی برای پرورش فرزندان و اجتماعی کردن آنها شکل بگیرد؛ کاری که خود اجتماع نمی تواند از پس آن بربیاید. آدام اسمیت می گوید: "نخستین نشانه تمدن بشر، ازدواج و تشکیل خانواده است."
در جوامع غربی هم بعد از اینکه همه آزادی ها و ... را تجربه کردند باز به همان نقطه اول برگشتند که برای داشتن جامعه سالم ازدواج و تشکیل خانواده نقش حیاتی دارد. این نتیجه گیری از آنجا حاصل شد که معلوم شد هیچ رکنی در جامعه متمدن، نه آموزش و پرورش، نه کلیسا و مسجد، نه دانشگاه و ... هیچ کدام نتوانست مثل خانواده در درونی کردن ارزشها و ارائه آموزشها و همچنین برآورده کردن نیازهای روانی و عاطفی کودکان موثر باشد.

در ازدواج نیازهای ما برآورده می شود.
اینکه ازدواج سکوی امنی برای برآورده کردن نیازهای غریزی ما است دیگر جای تاکید ندارد. اما اینکه برآورده ساختن نیازهای غریزی چقدر می تواند در رفاه حال ما تاثیرگذار باشد کمتر مورد بحث قرار گرفته است. برخی نظریه پردازان معتقدند همه اختلالات شخصیتی به غریزه جنسی بر می گردد.
تحقیقات و آمار نشان داده است که ارضای نیازها و داشتن رابطه جنسی در جوامع مختلف همواره در قالب ازدواج بهترین شکل را داشته است.

ازدواج باعث می شود خودمان را بهتر بشناسیم.
شنیده اید که می گویند مومن آینه مومن است؟ این را رمورد همسر هم می توانیم بگوییم: همسر آینه همسر است. افراد متاهل در سایه یک رابطه نزدیک و صمیمانه و همچنین در شرایط جدید و مسئولیتهای تازه می تواند خودشان را بهتر بشناسند و به نقاط قوت و ضعف خودشان پی ببرند. البته فقط نقاط ضعف نیست که طی ازدواج برای ما آشکار می شود بلکه بسیاری از توانمندی ها و قدرت هایی که در وجود ما نهفته بوده و تا به حال شرایطی برای بروز پیدا نکرده بود نیز برایمان روشن می شود.
شاید تا پیش از ازدواج با غرور فکر می کردید که از پس خیلی چیزها بر می آیید یا خیلی از کارها را به خوبی بلدید، اما بعد از ازدواج وقتی در موقعیتش قرار گرفتید پی ببرید که به این سادگی ها هم نیست. یا برعکس، شاید اصلا فکر نمی کردید که بتوانید از پس بسیاری از کارهایی بر بیایید که ازدواج شما را در موقعیت انجام ٱن قرار داد.

با ازدواج نصف دینمان را خریده ایم!
ازدواج علاوه بر اینکه اطاعت از امر خداوند است، به واسطه همین که مامنی برای برآورده کردن نیازهای ماست ما را از ارتکاب به گناه باز می دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در جامعه در معرض شرایط مختلف آلودگی به گناه قرار داریم که شاید تقوا و ترس از گناه نتواند جوابگوی این همه نیاز باشد. اینجاست که برآورده کردن نیازها از طریق ازدواج در واقع ما را در برابر این دست گناهان بیمه می کند.

ازدواج از ما محافظت می کند.
شاید در فیلم ها دیده باشید که گاهی زنان در یک ازدواج ناسالم می مانند تا "فقط سایه کسی بالای سرشان باشد". به نظر ناعادلانه می آید اما واقعا ازدواج می تواند برای ما چنین نقشی داشته باشد.
ازدواج به ما حمایت می دهد. این حمایت می تواند عاطفی باشد، یا اقتصادی، اجتماعی، جسمانی، معنوی، مذهبی .

رازهـایی در مورد مــردان کـه بهـتر است خــانم هـا بــداننـد

همیشه یه یاد داشته باشید زن ومرد با هم تفاوت دارند، هیچگاه توقع نداشته باشید رفتار و عکس العمل های زن و مرد مثل هم باشد ، در واقع همین تفاوت هاست که این دو را برای هم جذاب می کند . برای داشتن یک رابطه عاشقانه باید از خودمان بیرون بیاییم و هوشمندانه متوجه تفاوت ها باشیم و بیاموزیم که چگونه رفتار کنیم .

بی سیاستی همسران و ضعف مهارت‌های ارتباطی ناشی از بی‌توجهی به تفاوت‌های زن و مرد، عدم تسلط به مهارت‌های گفتگو و محاوره و نیز ناهم‌خوانی‌های فرهنگی و … از دلایل اختلاف انهاست. پس سعی کنید تا مهارت های لازم را یاد بگیرید و برای شناسایی همسرتان وقت صرف کنید.

در این مطلب ما درباره مردان صحبت خواهیم کرد و در بخش دوم این مطلب نیز درباره خانم ها به آقایان خواهیم گفت .

مرد ها به قدردانی نیاز دارند : به خاطر بیاورید که چرا عاشق شریکتان شده اید . لیستی از ۱۰ ویژگی شخصیتی برتر او تهیه کنید که موجب شده بخواهید با او باشید . تلاش آگاهانه ای برای قدردانی و تعریف از او را شروع کنید . حتی برای انجام کارها ووظایف ساده ای نظیر بردن آشغال ها

مرد ها به احترام نیاز دارند : دو دشمن اصلی احترام ، انتقاد و قضاوت هستند . این شامل ایجاد احساس خطا و سرزنش او همانند یک کودک هم می شود . علاوه بر همه اینها هیچگاه او را در میان جمع کوچک نکنید . این ضروری است که زن یک فضای بدون قضاوت برای مرد ایجاد کند.

رازهایی که زنان باید درباره مردان بدانند؟


1 - مرد ها از شکایت متنفر هستند :

کلماتی مثل "تو” و "چرا” مردها را وارد وضعیت تدافعی می کند . مردها طبیعتا اهل رقابت هستند بنابراین ممکن است وقتی احساس چالش کنند با شما مبارزه کنند . شکوه ها را به درخواست تبدیل کنید . سعی کنید با "دوستت دارم وقتی که …” یا ” خیلی خوشحال می شوم وقتی که … ” شروع کنید . همین کار به تنهایی باعث می شود او به حرف شما گوش کند .



2 - مرد ها از نظر احساسی ناتوان هستند :

تحقیقات نشان می دهد که احساسات برا ی مردان طاقت فرسا هستند . آنها مایلند بر اساس نیمه منطقی ذهن عمل کنند . بنابراین وقتی با زنی که از نظر احساسی قویست روبرو می شوند ۸۰% موارد واکنش آنها عصبانیت است . این مکانیسم تدافعیست که او برای حفظ کنترل به کار می گیرد. یک مرد نمی تواند در این زمینه کمک کند اما جذب زنی می شود که روی کنترل احساسات خود تمرین می کند .



3 - بازه زمانی توجه مرد ۳-۲ دقیقه است :

خلاصه مطلب . خودتان را در نظر بگیرید و تعداد کلماتی که برای صحبت کردن نیاز دارید و آن را بر ۴ تقسیم کنید . این تقریبا برابر با تعداد کلماتیست که فیزیولوژی او می تواند از پس آن برآید . بیشتر از آن پیغام شما نامفهوم خواهد بود. ممکن است شما باعث شکست او در درک مفهوم مورد نظرتان بشوید و خودتان را ناامید کنید. تمرین کنید که بیشتر گوش بدهید و کمتر حرف بزنید . اگر او به جزئیات پرآب و تاب بیشتری نیاز داشته باشد از شما خواهد پرسید . همچنین ، منحصر کردن همه وقت وانرژی او به یک موضوع باعث ایجاد احساس بد در شما می شود .



4 - امتیاز دهی مردها :

مدار عصبی مرد به یک تخته امتیازبندی متصل شده است . آنها طبیعتا موجودات رقابتی هستند . تنها پیروزی و یا شکست وجود دارد، هیچ چیز دیگری مهم نیست. اگر شما او را مورد انتقاد قراردهید ، این به طور خودکار یک شکست محسوب می شود .. به همین دلیل است که او نیاز به ماجراجویی وچالش های کسب و کار و ورزش دارد . او نیاز دارد تا برنده شود. وقتی که او شما را خوشحال نمی کند این یک شکست است . کاری کنید که برنده باشد و همیشه به تلاش هایش پاداش بدهید .



5 - ترسناک ترین سلاح علیه یک مرد :

زبان عصبانی زن می تواند مخرب ترین دشمن مرد باشد .سلاحی مرگبار که هر مردی این را تایید می کند . تلاش کنید تا آگاهانه آن را به صدای نرم و شیرین زنانه که با آن به دنیا آمده اید تبدیل کنید . هیچ چیزی مانند صدای خشمگین یا انتقاد شدید رابطه را نابود نمی کند . مطالعات نشان می دهد اکثر مردان تن صدا را برتر از کلمات می شنوند. آهسته تر و نرم تر صحبت کنید و من تضمین خواهم کرد اوواکنش بهتری نشان می دهد. به جای اصلاح شریک زندگی خود ، با کلام خود روی رابطه تان تاثیر مثبت بگذارید . قدرت لحن کلامتان را فراموش نکنید ،او به صدای شما مشتاقانه پاسخ خواهد داد .


اگر شما واقعا متعهد به ایجادیک رابطه بهترهستید ، از خود بپرسید که چگونه می توان این پیشنهادات را به کار برد. ۳۰ روز زمان صرف کنید و من تضمین می کنم که شما توانمندی را تجربه خواهید کرد و متوجه یک تغییر مثبت در رابطه خود خواهید شد . شاید شما این مطالب را قبلا هم شنیده اید اما مسئله مهم عمل و به کارگیری آنهاست، پس همین حالا شروع کنید.



منبـــــع : آی بانــــــو

توضیحات : موضوعات زیر می تواند در این فروم مورد بحث و تبادل نظر قرار بگیرند.

نکاتی که خانم ها باید در مورد آقایون بدانند.
چه کنیم که مردها عاشقمان شوند؟
چگونه با مردان رفتار کنیم که عاشمان شوند؟
رازهایی درباره مردان
دنیای مردان چگونه است؟
چه چیزهایی خانم ها باید در مورد مردان بدانند؟
رازهایی که زن های متأهل باید بدانند.
رازهایی در مورد زن های متأهل باید بدانند؟
نکاتی که خانم ها باید در مورد أقایون و روحیات و علایق آنها بدانند؟